دهه شصتی ها

تصاویر و خاطرات نوستالوژیک دهه شصتی / شما هم خاطرات خودتون رو برامون تعریف کنید...

دهه شصتی ها

تصاویر و خاطرات نوستالوژیک دهه شصتی / شما هم خاطرات خودتون رو برامون تعریف کنید...

نوستالژی (Nostalgia)، خاطره‌انگیز یا یادمانه یا دریغ نگاشت را می‌توان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت‌های گذشته، تعریف کرد. معنی دیگر نوستالژی دلتنگی شدید برای زادگاه‌است. واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد، نوستالژی را شکلی از دلتنگی که ناشی از دوری طولانی از زادگاه‌است، تعریف کرده‌است.
(برگرفته از دانشنامه آزاد ویکی پدیا)

آخرین نظرات
  • ۲۷ آذر ۰۰، ۰۹:۳۴ - S
    سلام

سیلی خوردن

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۵۱ ب.ظ

لطفا برای حمایت از ما در این سایت ثبت نام کنید: ثبت نام

شما هم می توانید عکس ها، خاطرات، و دیگر موارد نوستالژیک خودتون رو برای ما ارسال کنید تا به اسم خودتون در وبلاگ به ثبت برسه. لطفا مطالب خودتون رو به ایمیل من ارسال کنید.

ایمیل دهه شصتی ها: 1360s.blog.ir@gmail.com

نظرات (۳۵۲۸)

سلام باران خانوم،به نظرم این تنبیهاتی که گفتید،دیگه تنبیه نیستن شکنجه ان اونم برای یه دختربچه! به نظرم فقط اسپنک یا کمربند براش کافی باشه اونم نه خیلی،حدودا ۲٠-۳٠ تا چون اسپنک واقعا دردش خیلیه اونم با کمربند! از ضربه ی ۱٠ به بعد دیگه غیر قابل تحمله!(دیدم که میگم 😅) بازم هرجور خودتون صلاح میدونید ولی کارتون واقعا کودک آزاری محسوب میشه 😅

چرا از نظر بعضیا کتک خوردن و تنبیه اینقدر عجیبه که باور نمیکنن؟؟؟

من خودم از دوستم کتک میخورم ، هم خونه ایم کارای خونه رو تقسیم کردیم هر وقت کارارو درست انجام ندم کتک میزنه ،کتک که میگم درحدی که کبود میشم قشنگ ،اعتراف میکنم از وقتی هم این کارو میکنه دیگه جرعت نمیکنم از زیر کار در برم .

تنبیه هایی هم که میکنه بیشتر اسپنک حالا یا با ترکه یا با سیم شارژر،به سینه هامم سیلی میزنه میکشه،داغ هم میکنه آخر کار میگه تاثیرش ده برابر میشه .

نمیگم درد نداره ،خیلی هم درد داره ولی چیزی بگم بدتر میشه، اولا که عادت نداشتم از ترس تو خودم شاش میکردم تا دیگه الان عادت کردم .

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه خواستم به عنوان یه خواهر کوچک تر یه دوست یه توضیحی راجب بعضی از پیام ها بدم 

بعضی از دوستان یه چیزایی نوشته بودن که حتی فکر کردن بهشون دردناک و ناخوشاینده اگه از خوندن این مطالب یا نوشتن شون و تصورکردن شون و یا اینکه یکی رو شکنجه بدید یا فردی شما رو شکنجه بده خوشتون میاد و با فکر کردن یا انجام شون به ارضا میرسید این یه بیماری هست مثل همه بیماری ها راه درمان و راه و روشی داره و باید به پزشک مراجعه کنیم تا از جلوی این بیماری رو بگیریم 

من یک دخترم مامان و بابام هرگز تا الان که ۱۵ سالمه رو من وست بلند نکردند منم دختر خوبی بودم و هرگز فش نمی‌دادم یک با اعصابم سر یک اتفاقی خورد بود (حالا طولانی بعدا میگم) درسام مونده بود مامانم اومد با دادا گفت چرت درس نمیخونه منم دادا زوم گفتم به تو چه و چند تا فش بد گفتم مامانم تا اونو هارو شنید گف برو اتاق اومد با گابل گف بخواب شلوارمو کشید پایین ۱۰۰ ضربه اسپینگ شدم داشت از باسن خون میومد بعد من خیلی دردم گرفت البته بیشتر از رفتار مامانم ناراحت بودم چون اون میدونست اتفاقی برام افتاده من تا ۴ ماه هست که با مامانم قهر هستم و بیشتر تو اتاقم هستم اما اونروز بابام اومد کلی منو بغل کرد و من هم با مامان دوست شدم البته هنوز رفتارم سرده و از اون موقع رابطه من با مامانم ضعیف شد امروز هم مامانم برام کلی پلاستیک شکری و پاستیل گرفت و منو آشتی دادا

من شدید توسط مامانم تنبیه میشم بنظرتون حق داره منو بخاطر درس تنبیه کنه؟

راستی من ۱۵ سالمه

الیسا تنبیه شدی ؟ اگه شدی بگچ چیکارت کردن

سلام شهرزاد جون و الینا جون


بچه ها اینکه والدین من در مورد نحوه تربیت و تنبیه من چطور تصمیم گیری میکنن موضوعیه که به خودشون مربوطه نه من و یا شخص دیگه ای و هر تصمیمی هم بگیرن من قطعا میپذیرم چون مطمئنم که اونا صلاح من رو بهتراز هر فرد دیگه ای میدونن و هرکاری انجام بدن به خاطر خودمه :)

من بهشون حق میدم که انقدر از من عصبانی باشن چون من امسال برای اولین ساله که دارم تو این مدرسم درس میخونمو دبیرهام به هرحال بخاطر شرایط شغلی والدینم خیلی بیشتر از نمره 14،13 ازم انتظار دارن...

و خب از طرف دیگه ای هم والدینم برای من همه جور امکاناتی رو فراهم کردن که بتونم به بهترین شکل ممکن درس بخونم اما من تا یکی دو روز پیش واقعا قدرشونو نمیدونستم...

و شهرزاد اگر نامشخص هم حرفی زدن صرفا بخاطر این بود که من ازشون راهنمایی خواستم،  من فوق العاده استرس فردا رو دارم و خب میخواستم حداقل بدونم فردا پدر مادرم تصمیم دارن چطوری و به چه صورت تنبیهم کنن که خب ایشونم راهنماییم کردن

من خودمم تصمیم دارم از مادرم بپرسم که چه تنبیهی برام در نظر گرفتن اما از سشنبه دیگه فرصتی پیش نیومده که بتونم در این مورد با والدینم صحبت کنم...

ولی به هر حال از آشناییتون خوشحالم بچه ها :)

سلام شهرزاد جون خوبی ممنونم بله شهرزاد جون من خیلی وقته میشناسمتون یکبار هم کامنت داده بودم من از تیر و یا خرداد ۱۴۰۰ وارد سایت شدم میخواستم کمی در مورد خودم و زندگیم بگم

 

من دختر لوسی هستم خودمم اعتراف میکنم😂😂😂

چیزی که گفتم باید عملی شه وگرنه گریه میکنم شاید بگید دختر یازده ساله که گریه نمیکنه ولی من میکنم 🙂🙂😁

هر چی بخوام برام میگیرن مامان بابام دوستم دارن فقط مشکل ما اینا کمی نامرتبم اونم کمی که مامانم چون خیلی در مورد مرتب بودن حساسه نصیحتم می‌کنه و پنج ساعت طولش میده 😂😂😂

بابام که عاشقمه هر چی بخوام برام میگیره ولی نباید پولش زیاد باشه شده تو یک ماه برا دو میلیون پول آسباب بازی بده 😂😁🙂

خانوادمون زیاد پولدار نیست ولی پول داریم

 

مشکل منو مامانم اینا که مامانم پرنده و حییون دوست ندارن ولی من عاشقشم لیست حیواناتم 

جوجه ۲۱ عدد خریدم

گربه ۵ عدد

 خرگوش ۲

بلدرچین ۳

 

برا اینا چند سال وقت گذاشتم و براشون گریه کردم

 

 

دو هفته پیش یه جوجه پنج ماهه اگه امروز تولدش بود میشد شیش ماه داشتم ولی فروختم و مرغ عشق گرفتم الان دو تا مرغ عشق دارم ولی مامانم مرغ عشق ها رو دوست داره😅

 

من تنبیه رو به هیچ مادری پیشنهاد نمیدم شاید بشه از روش دیگه ای دختر و یا پسرتون رو مشتاق به درس خواندن و چیز های دیگه کنید 

من فکر نمیکنم مامانم تو نمره حساس باشه چون نمره اصلا کم نگرفتم

نخواستم از خودم تعریف کنم.........

 

الیسا اگه بخوای باهم حرف بزنیم 🙂😘❤️ مشتاقم کمکت کنم 

 

سلام شهرزاد خوبی خوب هر کی هرجور میخواد بزار راحت باشه من با کار هوایی که کردم بچه تربیت شده من از کلاس چهار رو تنبیه کردم تو کلاس چهارم حدود بیست تا بهش میزدم الان چهارده سالشه واقعا بعضی از کار هاش خیلی بده که باید تنبیه بشه من تا الان حدود چهار بار تنبیه شده و آخرین تنبیهش فقط چند تا سیلی بود که بخاطر دیر برگشتن بود دخترم منو دوست داره منم دوستش دارم من تو نمرات حساسم اگه کم بیاره تنبیه بدی میکنم که حدود پنجاه تا اسپیک میشه اونم که فقط حدود یک سال پیش به نمره پایین ۱۵ گرفت که اسپیکش کردم دیگه نمره کمتر از ۱۸ نداریم از من نمی‌ترسه هر روز کار بد می‌کنه مثلا می‌ره پای گوشی نمیاد بیرون ولی من بخاطر همچین کاری کوچیکی تنبیه نمیکنم برا سیمین جونم گفتم که خودت هر کاری می‌کنی بکن من بهش ده بار گفتم اینستاگرام نصب نکن ولی دهمین بار باید تنبیه زیادی بشه چون هزار و مین بار بود که بهش گفته بودم تنبیه آخرش مربوط به دو سه ماه پیشه که تنبیه اسپیک کردم از زبون دخترم هم نخواهید بشنوید من هر روز نصیحتش میکنم براش هر چی میخواد میگیرم بعد تنبیه براش یه چیزی که دوست داره میگیرم تا از دلش در بیاد سیمین جون اگه من تنبیه بدی پیشنهاد کردم عذر میخوام هر جور راحتی تنبیهش کن من روانشناسی هم خوندم دیگه بعضی از کارش بود که خیلی بی رحمانه زدمش چون نیاز بود اگه الان نزده بودنش ممکن بود دچار مشکلات بشه و از راه بی راه بشع

الیسا و الینا و زینب جون خوش اومدین اگه یه کم پایین تر برید معرفی من و می بینید 

نا مشخص شما اینجا مشاوره کتک خوردن راه انداختی جر😐💔

سیمین جون ب حرف ایشون گوش ندید اگه روشش درست بود که بچه هاش بر بار سوم یا چهارم اسپنک یا تنبیه نمی شدن😐

با مشاور  تلفنی صحبت کنید یا بهش بگید اون متقاعدش کنه به نفع آینده خودشع و شما بدش و نمی خواین ولی این خیلی احمقانست افت نمره ها چه ربطی ب کتک خوردن داره وقتی سال قبل خوب بوده یعنی آموزش درست دیده نشده یا بکشیشم نمی خونه اون درس و دوست نداره از اونجایی که سال های قبل نمره های خوب بوده یعنی می‌تونه و انگیزه ندارع شایدم آموزش درست باید به جای تهدید کردن یا تنبیه کردنش ب فکر بالا بردنش انگیزش یا سطح آموزش و برنامه ریزیش باشید ن کتک زدن که چیزی جز تحقیر شدن و خاموش شدن بیشتر انگیزش ندارع😐

زینب جون در مورد تو نمی‌دونم چی بگم بیشتر توضیح بده بتونم کمکت کنم

الیسا یه روز بدون استرس و ترس باهاشون حرف بزن عذرخواهی نکن بگو قول می دم از این به بعد بخونم حتی حاضرم بنویسم امضا کنم سریع بعد اگه خوب نبود دو برابر کاری که می‌خواستین بکنینو باهام بکنین اینجوری ک نمیشه حداقل بپرس بگو در ازای کارات چیکار می خوان باهات بکنن😐

نمیدونم چی بگم ...

شاید شما درست میگید، شاید چون دوسم دارن خیلی بهم سخت میگرن ولی کاش بجا اینکه صبح تا شب درگیر کارهاشون باشن ...

یه تایم کوتاهی رو به وقت گذروندن کنار من اختصاص میدادن .)

  • مادر = نامشخص
  • الیسا هیچ وقت این فکر رو نکن شاید تو اینطوری متوجه شدی ولی اینطوری نیست همیشه پدر مادر دخترشان رو دوست دارن 

     

    برای سیمین جون بگم اگه خیلی زیاد نمره کم گرفته سه بار جلو چهار بار پس

    اگه دومین و یا سومین بارش باشه یکبار جلو سه و یا دوبار عقب

  • مادر = نامشخص
  • الیسا هیچ وقت این فکر رو نکن شاید تو اینطوری متوجه شدی ولی اینطوری نیست همیشه پدر مادر دخترشان رو دوست دارن 

     

    برای سیمین جون بگم اگه خیلی زیاد نمره کم گرفته سه بار جلو چهار بار پس

    اگه دومین و یا سومین بارش باشه یکبار جلو سه و یا دوبار عقب

    بله نامشخص متوجهم که چی میگید ولی مادر و پدر من فقط قانون وضع میکنن و اگر از قوانین پیروی نکنم از چیزای مختلف محرومم میکنن...

    چند شب پیش هم بهم گفتن که " باتوجه به اینکه دیگه بزرگ شدی و طی این چندماه هم اصلا از عملکردت راضی نبودیم، تصمیم گرفتیم هرهفته بعد ازبررسی گزارش های هفتگیت به صورت بدنی تنبیهت کنیم..."

     

    اونا هیچ موقع تکیه گاه نبودن برام .)

  • مادر = نامشخص
  • اگه خیلی نمره کم آورده باشه جوری داغ کن که حدود یه دو هفته یا سه هفته خوب بشه زیاد یادم نمیاد چون دخترم زیاد کار بدی نکرده که تازگی ها از قاشق استفاده کن اما اگر دومین بارش باشه و یا سومین بار

     

    داغ رو جوری باشه که زیاد داغ نباشه کمی داغ باشه تا یک هفته خوب بشه

  • مادر = نامشخص
  • آناهیتا من اگه متوجه می‌شدم کمربند و شلنگ و حمومه داغ و فلفل پدرشم فلک میکرد

    نامشخص جان به نظرت واسه درس نخوندن چقدر بزارم قاشق داغ بشه و چند بار قاشق داغ بزارم؟

  • مادر = نامشخص
  • سیمین جون اول ها بله مقاومت می‌کنه ولی چون زیاد داغ نکنم کمی داغ میکنم که حدود دو سه روزه خوب بشه ولی در مورد اینستاگرام قاشق داغ رو داغ داغ کردم چون دهمین بار بود تذکر داده بودم حدود دو هفته بعد خوب شد

    مامانایی که تو سایتن اگه میفهمیدید دخترتون دوست پسر داره چجوری تنبیه ش میکردین

    زینب مادر من خیلی باهام کار می‌کنه اصلا خیلی از میزنم عصبانی میشم از دستش ولی به دلم نمی‌گیرم و میرم باهاش دوست میشم من اصلا اسپیک نشدم تا همین چند ماه پیش نمی‌دونستم چیه که وقتی اومدم اینجا متوجه شدم اسپیک چیه تنبیه های من نیشگون و سیلی اونم آخرین سیلیم یکی دو ماه پیش بود

  • مادر = نامشخص
  • الیسا من متقدم بچه باید یک تکیه گاه داشته باشه تا پیشرفت کنه من همیشه برا دخترم وقت میزارم من غر میزنم بخاطر خودش صلاحشو می‌خوام شاید اون ناراحت باشه ولی.....

    شما واقعا مادر فوق العاده ای هستین من مادر پدرم حتی تا الان یکبار هم منو باخودشون بیرون نبردن چه برسه بخوان وقت بزارن باهام درس کار کنن :)

  • مادر = نامشخص
  • باهاش کار میکردم تا درسش بهتر سه چند سیلی و اسپیک کم حدود بیست تا میکردم اما اگه دیدم باهاش کار کردم اما هنوز نمراتش بده اسپیک و سیلی و نیشگون حدود پنجاه تا میکردم اسپیک سیلی سی تا نیشگون ده تا

    همینطور دختر شما

    نامشخص جان تاحالا بدترین تنبیه که دخترتون کردید چی بوده؟و واسه چی بوده؟ اگه دوس دارید بگید

    الناز خوبه باز تو پدر و مادرت زیاد تنبیه ت نمیکنن منکه هر روز ناجور تنبیه م میکنن 

  • مادر = نامشخص
  • باهاش کار میکردم تا درسش بهتر سه چند سیلی و اسپیک کم حدود بیست تا میکردم اما اگه دیدم باهاش کار کردم اما هنوز نمراتش بده اسپیک و سیلی و نیشگون حدود پنجاه تا میکردم اسپیک سیلی سی تا نیشگون ده تا

    نامشخص جان

    خداحفظش کنه براتون

  • مادر = نامشخص
  • چهارده سالشه

    نامشخص  عزیز میتونم ازتون بپرسم شما اگر خودتون یه دختری داشتید که هرسال شاگرد اول مدرسه بود ولی امسال هرکاری میکرد نمیتونست درس بخونه و همه تستاش رو خراب میکرد چه تنبیهی براش در نظر میگرفتید ؟

     

    مادر =نامشخص من نامادریم همینجوری گاهی اوقات بی دلیل ناجور تنبیه م میکنه فکر نکنم راهی باشه که تنبیه نشم

    الیسا منم ۱۴سالمه 

    سلام بچه ها من الینا هستم حدود ۱۱ سالمه من از پدرم تا این سنی که هستم یک بار سیلی خوردم نمره زیر ۱۷ ندارم اونم فقط دو بار ۱۷ شدم بقیه ۱۹/۱۸/۲۰ کلاس زبانم اول افتضاه ولی تنبیه نشدم مامانم فقط جیغ می‌کشه بخاطر مرتب نبودن خونه بچه مرتبیم ولی نه زیاد مامانم سیلی زده ولی از سیلی نمی‌ترسم نیشگون خیلی بده تازگیا حدود یک ماه پیش بود بابام برا کار بد مثلا اینیستا نصب کردن گوشیمو میگیره ولی مامانم التماس می‌کنه میده چند هفته پیش گیم اینترنتی نصب کردم واویلا ولی پدرم گرفت گوشیمو ولی بعد داد 

    خوش امدید نامشخص جان 

    ببخشید شما دخترتون چند سالشه؟ 

  • مادر = نامشخص
  • الیسا جون اگر کارت خیلی بد باشه تنبیه بیشتری داری اگه نه کمتره شنبه هم شد تلاش کن دیگه کار بد نکنی

    زینب جون من 14 سالمه شما چند سالتونه ؟

  • مادر = نامشخص
  • سلام سیمین جون منم امدم

    ممنونم از راهنمایی های خوبتون نامشخص عزیز

     

     این عصبانیتی که من از پدر و مادرم میبینم، امکان نداره منصرف بشن

    واقعا نمیدونم چه نوع تنبیهی برام در نظر گرفتن، بخاطر همین استرس دارم چون هیچکدومشون تا حالا حتی دست روم بلند نکردن ولی جمعه ...

    زینب جون اگه بخوای روش تنبیه نشدن از طرف پدر مادر رو بدونی بهت بگم

  • مادر = نامشخص
  • سلام بر الیسا جون چه تنبیهی می‌شید کار خوب بکنید چشم بگید جارو بکشید ظرف بشورید موادب باشید شاید منصرف شدن

     

     

    سلام بر سیمین جون نه پدرش حدود یدونه سیلی بزنن اگه بازم ادامه داشت پدرشون هم فلک کنن

    الیسا جون چند سالته؟

    😢😭منم مامان و بابام  تنبیه م میکنن

    منم راهنمایی کنید

  • مادر = نامشخص
  • سلام به الیسا جون ممنون نظر لطف شماست ولی اگه اینطوری که گفتید نشد بهتره به حرفش گوش بدید جارو کنید خوب درس بخونید حدودا یک ساعت گوشی دستتون بگیرید کار های خوب انجام بدید تا روز جمعه شاید منصرف شدن راستی چطوری تنبیه قراره بشید 

     

     

    سلام بر سیمین جون نه پدر تنبیه نکنه حدودا دو تا سیلی اگه پدرش زد ممنون منم در اون ساعت میام

    نامشخص شما پیشنهادتون خیلی خوب و منطقی بود اما من هرچی از پدر و مادرم خواهش کردم بپذیرن نشد که نشد...

    میگن باید ادب بشی تا قدر امکاناتی که برات فراهم کردیم اما تو عین خیالت نمیاد رو بدونی...

    تاکید زیادی هم داشتن که جمعه حسابم رو میرسن...

    ممنون نامشخص جان 

    به پدرش هم بگم تنبیه ش کنه؟

    باشه ساعت 5ونیم میام

    سلام نامشخص جان بار اولش نیست من خودم ادمی هستم چندبار تذکر میدم و به عنوان اخرین راه میام سمت تنبیه بدنی چند روز پیش که نخونده بود درساش رو بیشتر این تنبیه هایی که گفته بودید رو انجام دادم ولی بازم درس نخوند می خوام یه تنبیه خیلی خیلی دردناکی باشه تا خوب تنبیه بشه

    به نظرشما چیکار کنم؟ 

    نامشخص 

    میشه یکم راجب اینکه کلا معیارت برای تنبیه چیه و چه مواقعی بنظرت لازمه که بچت رو تنبیه بکنی یکم توضیح بدی ؟

     

    آخه راستش مادر پدرم پایان هرماه به اعضای هرکار اشتباهی که انجام داده بودم منو از یسری چیزا محروم میکردن اما جدیدا تصمیم گرفتن آخر هر هفته به اعضای هر کار بدی که تو اون هفته انجام دادم من رو به صورت بدنی تنبیه کنن و این جمعه اولین باره که من قراره تنبیه بدنی بشم ....

    خیلی استرس دارم و میترسمم

    سلام مامان مینا در مورد تلگرام و اینستاگرام ببخشید ولی من اینیستا ندارم و تلگرام هم کار نمیکنه چند روزی اگه میخواید در ارتباط باشیم همینجا صحبت کنیم 

     

     

     

     

    سلام سیمین جون بنظر من کاری باهاش نداشته باش بهتره اسپیکش کنی اونم حدود ۳۰/۳۰ تا با شلنگ یا دست اگه گوشی داره گوشیش رو به مدت یک هفته ازش بگیرید ندارع مال شما رو استفاده می‌کنه بهش گوشی ندید زیاد بهش جیغ نکشید خوب با اینکه سن زیادی داره ( متوسط) ولی پیش میاد بازی و کارتون ها و یا فیلم ها رو پاک کنید و اجازه ندید به مدت یک هفته نه بازی و نه کارتون و فیلم ببینه و یه دسته چک مدرسه  بگیرید هر وقت تو درسش موفق شد  بهش امتیاز بدید اگه امتیاز زیاد شد براش به عنوان کادو چیزی بگیرید

    دختر۱۴ ساله م  امروز از مدرسه ش زنگ زدن بیاین کارنامه ش رو بگید انگار جلسه بوده بهم خبر نداده باباش رفته گرفته زنگ زدم ببینم نمره هاش چجوری بود عصبانی بود گفت خراب کرده به نظرتون چه تنبیهی بکنمش 

  • مامان مینا
  • نامشخص عزیز تلگرام یا اینستا.. داری بیشتر با هم صحبت کنیم 

    نامشخص من اگه بچه تو بودم و تو برام همه امکانات تحصیل رو به بهترین شکل ممکن فراهم میکردی ولی من بازم درس نمیخوندمو همه نمره هام زیر 15 میشد چیکارم میکردی ؟

    بدون اسم شب ساعت ۱۱ یا فردا ساعت ۲ بیا گپ بزنیم دختری بدون اسم؟؟؟

  • بدون اسمم
  • چند ماه دیگه ۱۵ سالم میشه

    سلام شهرزاد جون خوشبختم

    منم بیشتر پیامای این وبلاگ رو خوندم اگه من اینجوری تنبیه بشم فک کنم بعدش مامانم جنازمو باید تحویل بابام بده :/

    ولی خودمم تنبیه زیاد شدم ولی نه در این حد

    اگر شما هم تنبیه بدنی میدونید بگید

    منم دخترام که 14و12ساله اند رو تنبیه بدنی میکنم و خیلی روشون تاثیر گذاشته هردوشون رو باهم تنبیه میکنم چند روز پیش کوچیکه  حرف زشتی به بزرگترش زد و مبینا دختر بزرگم هم کارای خونه رو  که بهش سپرده بددم درست انجام نداد هر دوتاشون رو کامل لخت کردم خواهرمم خونه مون بود دخترای اونم بودن گفت الان دخترات تنبیه کن تا دخترای منم ببینن و درس عبرت بشه براشون و جرئت همچنین کارایی رو نداشته باشن منم قبول کردم بعد اینکه لختشون کردم اول خوب با سیم باسن شون رو سیاه کردم و بعد یک کفگیر داغ روی باسن دختر بزرگه م گذاشتم و قاشق داغ هم روی جلوش و روی باسن دختر کوچیکم هم یه قاشق داغ گذاشتم بعد با کمک خواهرم توی باسن هر دوشون فلفل ریختم و توی باسن هرکدوم شون یه شیافت گذاشتم و بعد اینکه خواهرم و دختراش رفتن به سینه هاشون و لبه های جلوشون گیره زدم و میکشیدم و پرتشون کردم توی اتاق و گفتم حق ندارید لباساتون رو بپوشید و اون روز کاملا لخت بودن و بعد هر چند ساعت اسپنک شون میکردم و کارای خونه هم همه شون به عهده شون بود اون روز پدرشون نبود پدرشون که اومد اونم فلک شون کرد

    بی نام کصخل بودنتو دوس دارم😂

    تالذ دا ئتر ل لن دتتتعال بگویم نهلر ربززز برپاش یسطبغفقث لبی من که نفهمیدم چی نوشتم شما فهمیدید

    خوب مربوط به سنته ون ساله هستی

    سلاممم خوبین

    خب اونایی که تازه اومدید خوشبختم ملیکا و رها جون:/ اسم بقیتونو یادم رفت😐🚶🏼‍♀️

    من شهرزادم 13 نزدیک چهارده سالمه و 1 ساله توی این وبلاگ سر اونایی که اینقدر غیر قابل باور بچه هاشونو شکنجه می دن جیغ می کشم😐💔کلن نیام بهتره:))

    اوکی آهو جون همینجا بگو اینطوری هم شناسایی میشی هم پی وی خیلی طول می کشهه:)

  • بدون اسمم
  • نامشخص اگه من بچت بودم هرچی می گفتی جوابتو می دادم گوشیم رمز داشت چند بار توش چیزای بد دیده بودی چه تنبیهیم می کردی؟

    منم سیزده سالمه مامانم خیلی کتکم میزنع،هر کی میخاد بیاد تا بگم چجوری کتک میخورم ،اینم آیدی تلگراممه،

     

    Aramesh_3321

    ملیکا جان نزدیک ۱۷ سالمه 

    مثلا میگه کارای خونه رو انجام بدم لباساشو بشورم ولی من بیشتر دوست دارم بزنتم ولی خودش میگه چون بزرگ شدی زشته ولی بعضی وقتا خودم یجوری اذیتش میکنم که میاد کتکم میزنه 

    سلام الهی رهاجان  چند سالته؟ کارای شخصی منظورت چیه؟ 

    من حدود 20 روزه به این سایت میام و میخونم نظر هاتون رو و میخواستم به تمام اعضا اینجا که هنوز بچه هستید به این سایت نیاید اگه کامنت ها رو بخونید کسانی اینجا جمع شدند که طلاق گرفتن یا نامادری و یا ما پدری دارن بیشترشان من دیگه به این سایت نمیام  شاید شما به این سایت بیاید و دیر به این نتیجه برسید ولی من ....‌

    سلام من خیلی وقته با این سایت اشنا شدم و میام و پیاماتونو میخونم

    نامادری کارتون جالب نیست ولی چون میدونم دخترای این زمونه چقدر میتونن کارای خط خطرناک انجام بدن(  یکیش خودم 💔😂 )من خودم همیشه مادرم منو اینجوری تنبیه میکرد که یا وسط پام رو خیلی فشار میداد یا سینه هام یا هم میگفت که مارای شخصی خودشو من انجام بدم که بعضی هاشون باعث میشد دیگه اشتباهمو تمرار نکنم

    علی این ایدی تلگرامم

    @f5y6o2

     

    رضا اگه تلگرام داری میشه ایدی بدی با هم اونجا حرف بزنیم

    اگه مامانش محسوب می شدید هیچوقت دردناک ترین تنبیه و انتخاب نمی کردید 😐😐در ضمن فک نمی کنم احتیاجی به تذکر شما داشته باشه وقتی هم از لحاظ فکری هم قانونی نزدیک 18 سالش شده باشع و ب بلوغ کامل فکری رسیدع باشه این از تفکر بسته ی شماست که همچین فکری می کنید😐

    خانم نامادری اگه منم پسرتون بودم و بی ادبی و اشتباه میکردم تنبیهم میکردید؟

    شهرزاد     این چه طرز پیام دادنه وقتی کار خیلی اشتباهی کرده با اینکه چند بار تذکر دادم باید تنبیه بشه به سنش ربطی نداره فعلا که من مادرش محسوب میشم و تربیتش دست منه 

    سلام. من اومدم اینجا چندتا خاطره بنویسم، ولی دیدم اکثر چیزایی که نوشته شده فقط توهم و خیالات بیمارگونه هست. دیگه اینجا چیزی نمینویسم. واقعا چرا سایت به این خوبی رو خراب کردین؟!

    سلامممم بچه ها😍❤️😂چن وقت نبودم چه قدر کامنت گذاشتید😐❤️

    نامادری واقعا آدم بیشعوری هستی ک می خواین ی آدم و اونم وقتی بچه ی خودتون نیست و سال بعد 18 سالش میشه بزنی😏😐

    داستان کاربر علی اصلا قابل باور نیس یعنی مامان بابات چیزی نگفتن😐😑

    (😎) جون خیلی درد داشته حتما وای 🥺مخصوصا قسمت اولش شبیه شکنجست 🤦🏼‍♀️

    جیغ و... نکشیدی به خاطر آه وناله این همه افتضاح باهات رفتار شده😐💔🥺👩‍🦯

     

    باشه عزیز

    نامادری عزیز بیا تلگرام این آیدی منه بیشتر صحبت کنیم persp1360

    تنبیه بدنی خیلی دردناک واسه دختر 17 ساله بگید

    سلام من تازع وارد این سایت شدم خاطراتتونو خوندم منم یکی از بدترین تنبیه هامو میخام بگم یه روز که مادرمو از مدرسه خاستن واس اب ریختن رو صندلیه معلم (با معلممون سر لج افتادم اب ریختم رو صندلیش از اول تا اخر سر پا وایساد بعد یکی از بچه هامون لوم داد)

    مامانم که اومدم خونه نهار که بهم نداد دوتا سیلی محکم بهم زد گف برو تو اتاق لخت شو خیلی ترسیده بودم میدونستم چی در انتظارمه فقط شلوار و شورتمو در اووردم مامانم اومد دید گفتم کامل لخت شو یه سیلی دیگه بهم زد منم لخت لخت شدم مامانم چندتا نشگون از نوک سینه ام گرف که شروع کردم اه و ناله مامانم سیلی زد دوباره بهم گف دختره ی احمق اگه صدات در بیار میزدنمت دوباره نوک سینمو نشگون گرف بعد چندتا نشگون دوباره صدام در اومد ایندفعه به سینه چپم سیلی زد که صدام در اومد محکم نگهم داشته بود نمیتونستم تکون بخورم هی به سینه چپ و راستم سیلی میزد از درد جیغ میکشیدم برام مهم نبود بازم سیلی میخورم فقط میخاستم خودمو خالی کنم از شدت درد و گریه صورتم قرمز بود بعد چنددقیه رف بیرون و با ۴تا گیرهی لباس برگشت میدونستم برا نوک سینه هام میخاد ولی اون دوتاییه دیگه برای چی بودن دوتاشو زد به سینه هام که مردم از درد دوتا دیگشم زد به دیواره های جلوم دیگه از درد نای وایسادن نداشتم بهم گفته بود تا تنبیهت تموم نشع حق نشستن نداری حدود ۲۰ دقیقه گیره ها بهم وصل بودن مادرمم روی صندلی نشسته بود و منو نگاه میکرد منم از درد میمیردم وقتی گیره ها باز شدن مادرمبهم گف یه فلفل تند بیارم از یخچال منم با این همه درد نمیتونستم از جام تکون بخورم فلفل نمیدونستم برای چی میخادبهم گف میری میاری یا دلت بازم کتک میخاد از ترسم سریع رفتم فلفلو اووردم سرشو کند گذاشت دهنش ببینه تنده یا ن فک کنم از اون اتشینا بود دیدم یه دفعه دست منو گرف و خودشم نشست روی تخت منو به پشت خابوند همین که شرتمو کشید پایین از ترس منقبض شدم مادرم گق شل بگیر خودتو منم که ترس برم داشته بود نتونستم مادرم دمپاییش رو از پاش در اوورد یه ۵تایی به باسنم زد بعد با یه دستش باسنمو از هم فاصله داددبعد سر فلفلو کرد تو باسنم بعدش از بالا فشارش داد محتویاتش واردم شدن از شدت سوزش دیه داشتم میمیردم بعد چندثانیه مادرم دستمو گرف برد دستشویی گف خودتو بشور این اتفاق دوبار دیگه هم برام افتاد خیلی میسوخت

    یکنفر خیالبافی میکنه نفر دوم هم باور واقعا خنده دار 

    علی تلگرام داری؟میشه باهم حرف بزنیم؟

    خیلی دوس دارم بدونم چجوری تنبیه میشی

    من یک بار دختر عمم رو زدم بعد عمم منو انداخت رو مبل جلوی همه بچه های فامیل گفت توی نره خر دست رو دختر بلند میکنی حالا بخور مامان و  بابام هم بیرون بودند رفته بودند ناهار بخرن بعد عمم شلوارم رو کشید پایین دختر عمم می‌خندید بی شعور😐😑خیلی خجالت میکشیدم دیدم شرتم هم کشید پایین شروع کرد با کمربند شوهر عمم زد رو باسنم جلوی دختر دایی و پسر دایی و دختر عمه و دختر عموم اولی رو رو سمت راست باسنم زد گفت آخ خدا دومی رو سمت چپ باسنم همینجوری میزد گفت دختر منو نیشگون گرفتی حالا بخور تا بمیری باسن منم قرمز مامان و بابام اومدن عمم گفت دیگه نبیدنم دست رو دختر بلند کنی گفتم چشم از اون به بعد غلام دختر های فامیل شدم وگرنه جلو همشون اسپنک میشم خیلی بدبختم

    حدودا دوازده سالم‌بود یک روز داشتم کتاب داستان مورد علاقم را میخواندم که خواهر هشت سالم هی میگفت بیا بازی کنیم‌باهم‌ . منم اصلا حوصله نداشتم و محلش نمیذاشتم میخواستم کنابم رابخونم‌. آخرش آنقدر اذیت کرد که‌من دوسه تا نیشگون از پاش گرفتم . اونم گریه کنان رفت به مامان گفت . مامانم هم که اونروز حالش خوبی نداشت وازمونم‌خواسته اروم‌بازی کنیم اومده با دمپایی ۲۰ تایی محکم از روی شرتم به باسنم زد یکی دوتا نیشگونم ازم گرفت😅منم که کلی خواهش ‌گریه و.... حسابی باسنم سرخ شده بود . فرداش البته اومد باهامحرف زد ا کلی بغلو بوسم کرد . وقول گرفت دیگه خواهرما نزنم

    هرکس بچه ها رو کتک میزنه واقعا احمقه. من الان حدود ۳۰ سالمه ولی بیشتر وقت ها پر از استرس و اضطرابم. یه چالش کوچیک تو زندگیم به وجود میاد تا یه مدت تیک عصبی میگیرم. علت همه اینا استرس های بچگیه. تو خونه سخت گیری های بیش از حد بود. تو مدرسه هم از همون کلاس اول دبستان شروع کردن به کتک زدن. من تو دوران تحصیل خیلی کم کتک خوردم اما دیدن بقیه خیلی برام استرس ایجاد میکرد. معلم هایی که بدون توجه به تاثیر کارشون روی روحیه بچه ها فقط کتک میزنن. ای کاش این چیزا رو قبل از اینکه معلم بشن براشون تفهیم میکردن.

    سلام من یه مادرم منم بچه م رو کتک میزنم بهتره یکی از خاطر هاش رو تعریف کنم ما به دخترمون میگیم نره اینیستا اما به بار دیدم تو گوشیش اینستا هست گفتم لخت شو برو تو حموم من تو حموم خیلی بد میزنم گفت غلط کردم مامان گفتم زود برو اون رفت لخت منتظر بود رفتم آشپز خونه فلفل تند آوردم با پارچه فلفل ریختم تو دهنش و با پارچه بستم رفتم شلنگ رو آوردم پنجاه تا بهش زدم دیدم داره تکون میخوره ده تا اضافه زدم بعد نوبت کمر بند بود پنجاه تا هم با کمربند بهش زدم داشت گریه میکرد بردمش آشپز خونه بستنش به ستون قاشق داغ گذاشتم جلو باطنش که هوار داشت میکشید بعد دوتا گزاشتم رو باسنش دهنشو باز کردم آب سرد دادم بهش خورد بردم تو اتاق حبسش کردم بالاش که اومد اونم پنجاه تا کمربند زد بهش پنج تا قاشق داغ گزاشتم تو باسنش و با شلاق ۲۰تا محکم زد رو باسنش  گریه میکرد یه سیلی زد گفت مگه نگفتم نرو اینیستاگرام بعدش لباس هاشو پوشوند تو بردش تو حیاط تو دستشویی حیاط حبس شد صبح درش آوردیم 

    می‌خوام یه خاطره تنبیه تعریف کنم. 

    یه۵ روز من نمره کمتو زبان گرفتم منو آوردن لخت کردن بستن یه جا با شلاق حدود پنجاه ضربه به باسنم زدن با شلنگ هم ۳۰ ضربه زدن  منم فقط جیغ می‌کشیدم که یه قاشق فلفل تند کردن تو حلقم بعدش جلوی باسنم قاشق داغ گذاشت که دیگه جیغم شده بود هوار همه جام کبود بود تو انباری پایینمون یه صندل داره منو نشوند اونجا و بعدش با طناب بست بعد که بابا اومد اونم پنجاه تا کمربند زد و پنج بار قاشق داغ تو هر طرف باسنم گذاشت

     

     

     

    وایبی الهه جون من ب جای تو دردم گرفتتتتت چه ترسناکککک😐💔🚶🏼‍♀️🚶🏼‍♀️

    بابات نبود جلوی مامانتو بگیرع؟ 

    دوستش چیزی به مامانت نگفت ینی؟ مثلا نگفت من این کارو نمی کنم و... آخع بیشتر از همهععع این که دوستشم بوده عجیبه واقعا😐✋🏻

    جدا برم ی جا محو شم😂😂

    یا تو چیکار می کردی؟ ینی جیغ نمی کشیدی ؟

    بعد مگ دو نفر می تونن بریزن سر ی نفر اسپنکش کنن چون می خوره ب هم ولی دوست مامانت بیشتر اعصابمو خورد کرد واقعا😑😑😑😑 آخه ب اون چه ربطی داره؟ اصلا هنوزم با دوستش رابطه دارین؟ مغزممممم خدایا منو رنده کن😂😂😐 

    آقای بی نام همون‌طور که دیدین اصلا جوابتونو ندادم چون برام مهم نیستید ن چیزی که می گید ن طرز فکرتون نظرتون برای هیچکس جز خودتون مهم نیست بای:) ریپلای نکنید😐

    من سیلی نخوردم ۱۵ سالمه ولی روش تنبیه مامانم اینه که ۲ بارم روم اجراش کرده میخواد این هفته هم بخاطر نمره کمم این روشو اجرا کنه روشش اینه که منو میبره تو اتاق من یه خواهر کوچولو هم دارم اون ۷ سالشه اونو نمیزنه ولی منو میبره تو اتاق در رو قفل میکنه بهم میگه لباس هامو دریارم منم میگم چشم لباس هامو هر چی که هست در میارم مامانم از شلنگ حیاط یک تیکه بریده بعد منو که لخت میکنه شروع میکنه زدن با اون شلنگ به باسنم بستگی داره چه کاری کرده باشم مثلا بار اول ظرف هارو نشسته بودم اومد۱۰ تا زد که یکم قرمز شده بود بار دوم خیلی کار بدی کرده بودم بهش حق میدم اومدم کیف خواهرمو پاره کردم منو انداخت تو اتاق پیرهن شلوار و شرت رو در آورد منو رو تخت خوابوند تازه بار دوم دوستشم آورده بود اومدن بردنم تو اتاق منم حسودیم به کیف خواهرم شده بود واسع همین پاره اش کردم دستامو با هم بستن با پاهامو سیخ کباب رو پیک نیک تو حیاط گذاشته بودن اول اومدن با شلنگ ۵۰ ضربه زدن ضربه اول رو که به کپل راستم زدن با تمام وجود گفتم آی کونم دومی رو به کپل چپم زدن جوری میزدن که مثل ژله تکون می‌خورد منم پوستم سفیده باسنم قرمزه قرمز شده بود بعد البته من اینستامو مخفی کرده بودم بخاطر همین زیاده روی کردن پیک‌نیک رو گذاشتن رو باسنم گفتم خدایا کمک... یه جوری درد میکشیدم که هیچکی درد نکشیده بعد اومدن سیخ دیگه رو روی کمرم گذاشتن داشتم میمردم تموم شد دوست مامانم گفت عزیزم اگه اینکارارو نمیکردی تنبیه نمیشدی اینشالله کتک آخرت باشه لباسامو پوشیدم نمیتونستم راه برم اعصابم خورد شد.پایان.

    اگه شما با دیوار حرف زدید چیزی فهمید این شهرزاد هم می فهمه واقعا حیف وقت گرانبهای من که صرف جواب دادن تلف کنم جواب منطقی که ندارید بدهید فقط ایراد کلامی می کیرید مفهوم را را رها می کنید به ظاهر کلام ایراد می گیرید و این یعنی شکست شما و پیروزی من برای همیشه خداحافظ دیگه جواب ندهم بهتر است 

    رومینا سلام هنوزم مامانت داداشتو سیلی میزنه؟

    خودت سیلی ازش نخوردی؟

    بیا تعریف کن

     

     

    فمنیست جون ب شدتتتت باهات موافقم ایشون معلومه اصن هنوز تو بهر مجله و... اینا هستن درحالی که فرق مقاله و مجله هم نمی دونن شاید چون اصن باهاش آشنایی ندارن://// 

    اکی آقای بی نام بهتره برید برقتونو اختراع کنید ن میشه طرز فکر یکیو که تفکرش کوتاهه تغییر داد ن میشه باهاش صحبت ثابت شده علمی کرد مطمئنم خودشم معنی حرفاش رو نمی فهمه فقط اونجایی که مجلههه های خازجی دروغ می گویند://// شبیه ی شوخیه

    سلام. چقدر فضای اینجا بد شده. تا پارسال هر چند وقت یکبار مثلا ماهی یکبار یا دو ماه یکبار هفت هشت تا کامنت منتشر میشد که اکثرا هم داستان های واقعی از خاطرات بودن روایت میشد ‌. اما الان روزی ده تا کامنت منتشر میشه که مشخصه نود درصدش دروغ و تخیلی هستش. دلیلی نداره تخیلات ذهنتون رو اینجا بگین. لااقل بزارین چند نفر بیان خاطرات واقعی از سیلی خوردنشون رو تعریف کنن

    نمیدونم چرا همش هم در مورد مصر حرف میزنه اون دفعه کلوپاترا الانم اهرام خلاصه یه آدم عقده ایه که هیچ جا نتونسته  خودشو اثبات کنه راهی جز تحقیر جنس مخالف پیدا نکرده واگرنه ارزش و شخصیت انسان به خود طرف مربوط میشه نه جنسیتش

    شهرزاد جون ولش کن این بی نام عقلش همینقدره من باهاش زیاد بحث کردم تو سایت بغلی ولی خب هنوزم حرفهای تکراری و خنده دار خودش رو میزنه 

    با افکار پوسیده یه آدم بی سواد پر مدعا دنیا به هم نمیریزه بذار هر چی دوست داره بگه

    خانم شهرزاد  هرچی گفتی وارونه اش درست و صحیح حتی انچه از قران گفتی واقعا خنده دار که خانمهای فمنیست همه چیز را برعکس می فهمند البته حق  هم دارند چون عقل هوشی انها کوچکتر از مردان هست و هیچگاه واقعیت را قبول ندارند به عنوان نمونه لابد هواپیما اتومبیل  تلویزیون رادیو و تلفن موبایل و کامپیوتر  وهزاران اختراع دیگر هم حتما خانمها اختراع کردند ما خبر نداشتیم واقعا مجادله کردن با دخترها وقت تلف کردن است در ضمن یک خبر به شما بدهم اگر ادیسون برق را اختراع کرد همین چند روز پیش من ساده ترین روش تولید برق ابی را اختراع کردم که در مرحله ازمایش است و من لاف نمی زنم واقعیت را می گویم در ضمن انچه در مجلات خارجی می خوانید را بخوانید ولی باور نکنید چون نویسنده اش حتما یک زن فمنیست بوده برای نمونه یکبار در تلویریون یک نویسنده زن تاریخ نویس اینطور نتیجه گیری کرد چون در دوران غار نشینی مردان به شکار می رفتند ودر خانه نبودند زنها  اطراف غار را با چوب می پوشاندند تا حیوانات وحشی به انها حمله نکنند پس چون اولین سازندگان خانه زنها بودند پس اهرام در مصر را زنها ساختند که صدای اعتراض مجری در امد که این ریطی به هم دارد واین چگونه نتیجه گیری است وابرویش رفت چون همه می دانند اهرام را در مصر مردان ساختند نه زنها

    منم با شهرزاد خانم موافقم جنس مونث از همه جهات برتره

    اوم آقای بی نام جدی😐؟

    فق میتونم بگم براتون متأسفم که از همچین تفکری رنج می برید دقیقا برعکس اینه:/// 😐حتی توی قرآن هم اومده جنس مونث قابلیت تفکری و انسانی بیشتری داره بعد شما از بالاتر بودن مرد تو تفکرات خوش خودتون حرف می زنید بهتره روشن شید مزخرفات بالاتر بودن مرد از هر جهاتی غیر منطقی در میاد اول مطالعه کنید بعد فانتزی هاتون رو بگید😐😐😏

    طبق تحقیقات رو تست وکسلر گروه تحقیقاتی ... ام آی تی آمریکا و بررسی هورمون های مغزی و.... ب طور کامل مشخص شدع  آی کیو و ایکیوی دخترا عملکرد بهتری داره ک میشع شامل: تصمیم گیری در لحظه،  کنترل خشم، یادگیری سریعتر،  درک و قدرت تصور، قدرت لفاظی، هوش، مهارت در کار های اداری و پلیسی و حساس، حل مسائل هوش سرعتی،:)

    این نوشته هارو دقیقا از مقاله کپی کردم😐:/ که کاملا  مطاقبت با برتری جنس مونث داره تفکر بسته ای که برای خودتون ساختید پیش علم هیچ جایی نداره:///

    من به کسی که از تحقیر شدن خودش لذت می بره چی دارم که بگم حرفی ندارم  کارت ار بیماری گذشته این رفتارها نامش جنون فقط اگر به فکر ابروی خودت نیستی لااقل ابروی همجنسانت را نبر انهم در یک سایتی که همه می خوانند لازم  نیست هر کس هر دیوانگی از خودش نشان داد همه بدانند خودت را با دیگران مقایسه کن تا بفهمی  چرا به این روز افتادی 

    وقتی 15 سالم بود داشتم با پسردایی ام بازی میکردم تو حیاطشون.یکهو گلدانشون شکست و پسردایی ام با زیرکی من رو مقصر نشون داد و وقتی زن دایی ام از راه رسید یه چک محکم به صورت من خوابوند دستشم سنگینه زن دایی ام.گفت اگر یه بار دیگه تو حیاط بازی کنین میندازمتان تو انبار.

    بی نام من واقعا دوست دارم اگر کار اشتباهی میکنم توسط یه خانم تنبیه بشم فکر میکنم برام لازمه نظرتون؟

    رضا این گرایش تو نشان دهنده  بیماری مازوخیزم که یک رسوخ شیطانی عامل انست وبسیار خطرناک وفکرت را کم کم نابود می کند بهترین کار دوری از بیکار بودن و سرگرم شدن به  کارهای دیگر است در ضمن هیچوقت اجازه نده یک زن تو را تحقیر کند چون مردان در همه زمینه ها بجز جند مورد که مریوط به انهاست از انها بالاترند پس ارزش خودت را بدان و شیطان زشت درونت را نابود کن 

    سلام رضا. کامل تعریف کن چی شد که از زن داییت سیلی خوردی؟

    سلام بچه ها.من رضا هستم 20 ساله و علاقه عجیبی به تنبیه شدن توسط خانم ها دارم.یک بار زن داییم به من سیلی زدن خیلی درد گرفت ولی واقعا لذت بردم و رام شدم و از اون به بعد هر کاری زن دایی امر کنن بی چون و چرا اطاعت میکنم.بنظرتون من چیکار کنم با این گرایش عجیب؟

    بچه ها من بی اجازه نامادریم گوشیمو برداشتم فردا صبح بفهمه تیکه تیکم میکنه

    ارزو خانم هیچکس نمی خوات راجب این موضوع صحبت کنه مگه نمی بینی اینجا هم تعطیل شد رفت پی کارش شما برو دنبال یه کار دیگه اینم نشد کاسبی

    مادرهایی که در مورد تنبیه بچه ها میخوان صحبت بکنن آیدی اینستاگرام من اینه میتونن دایرکت بیان arezoo589g

    خوب شد اینجا  خلوت شد و سوت وکور برای همیشه خداحافظ

    خانم ترانه و شهرزاد حالا که از شعر من خوشتان امد یک کار تصویری هم از من اگه دوست داشتید ببینبد  ادرسش در گوگل اینست  - مینیاتور هفت خوان رستم خوان سوم  اپارات-  نقاشی مرا می بینید فکر کنم نقاشی بیشتر از شعر طرفدار دارد 

    حانم شهرزاد شعر و شاعری خیلی طرفدار نداره منم دنبالش نمی روم

    منهم مانند یه مادر شک دارم این سمیه واقعی باشه چون شبیه زنها حرف نمی زنه احتمالا یک ادم الاف خیال پرداز نمی شود فهمید کیه

    الکی ذهن خودتون رو مشغول نکنین اصلا سمیه وجود خارجی نداره هرکی هست امده داخل سایت تخیلات خودش و فانتزی های خودش رو مینویسه شما هم جوابش رو میدین من امتحان کردم آیدی تلگرام گذاشتم اومد دو کلمه دروغ گفت و یهو غیب شد 

    وای ترانه جون ببخشید الان دیدم پیامتون رو. 

    مرسی ترانه جون اون نوشته ها بیشتر توصیفات واضح تر از کتابایی بود که خوندم چند تا بدن انسان که بخش مغز و اعصابش کلی بهش اشاره کرده بود و چند تا زبان ساده ی روانشناسی حتما شما که رشتتون اینه خیلی بیشتر و دقیق تر از من می دونید❤️

    سمیه جون تا جایی که میشه دید تو اینجا رو با چاله میدان اشتباه گرفتی و فکر می کنی اینجا هم محیط خونتونه که کسی جوابت رو نده و هرچی دلت خواست بگی خوشبختانه فضای مجازی هنوز قانون جنگل و زور و‌ فحش و.... داخلش جایی نداره و مسخره تر و بی اهمیت تر و خنده دار تر از این توصیفت تو اینجا وجود نداره∆∆∆∆ اصلا دوست ندارم اینو بهتون بگم حقیقت تلخه ولی واقعیت خیلی با تفکرات قدیمی و کوتاه تو فرق داره😂😂😂 دهه هفتادی ها معمولا به یه خط و اعتقاد پایبندن ولی نسل روشنفکری و منطق طبق ثابت سده ها دهه هشتادی ها هستن یعنی واقعیت رو می بینن البته حتما بین دهه های دیگه هم این شخصیت ها وجود داره ولی تو دهه هشتاد قطعا نود درصد اینطورین. بهتره از تفکرات بسته ی خودتون بیرون بیاید و قادر به فهمیدن این باشی که بزرگترین دهه هشتادی ها الان تازه سال دوم دانشگاهه می بینیم کدوم دهه ها به موفقیت بیشتر راه پیدا می کنن نظرت راجع به بی خاصیت بودن دهه هشتادی ها برای هیچکس جز خودت اهمیتی نداره چون کسی نمیاد به حرف یه بسته فکر گوش بده.

     

    آقای ناشناس با این که اصلا از ادبیات خوشم نمیاد چون درس واقعا حوصله سر بریههه ولی شعرتون خیلی قشنگ بود می تونید به یه سایت پر بازدید یه مبلغی بدید تا شعر هاتون رو داخلش قرار بده یا حتی فک کنم امکان چاپش هم باشه حیفه همینجوری بمونه و کسی نخونتش:)

     

     

    سمیه از سیلی های جدیدی که به سهیل زدی بگو برامون

    سمیه خانم اگه تلگرام دارین به این آیدی بیاین aashegh678

    پیمان ناراحتی دکمتو بزن برو گل پسر، مجبور نیستی اینجا بمونی و به قول خودتون چرندیات منو بشنوین:/

    اگه با دیوار حرف بزنی می فهمه ولی سمیه نه تازه می گه از منم بپرسید می خوات همه رو جهنمی کنه میخ کجو نمی شه صاف کرد این ادمها درست نمی شن مگر انکه نتیجه کارشون یک جایی ببیند 

    آقا مجید خداروشکر بله حرف شنوی داره و رو حرف مامانش حرف نمیزنه و این از نتایج مثبت تنبیه بدنیه

    هر کس سوالی داره در مورد روش های تربیتی همینجا لطفا بپرسه به دلایل امنیتی از آیدی دادن معذورم

    سمیه خانم پسرتون ازتون حرف شنوی دارن؟؟

    بسیار بسیار متشکرم ناشناس عزیز😊

    لذت بردم از هم صحبتی با شما🌹

    شعرتون زیبا بود⚘

    موید باشید دوست عزیز

     

    مادرهای عزیز که میخوان در مورد روش تربیتی بچه ها و تنبیه صحبت کنن آیدی تلگرامم اینه خوشحال میشم پیام بدین persp1360 

    سمیه خانم لطفا درست صحبت کنید.لحن مناسبی ندارید شهرزاد جان نظرشو فقط گفتن که درستم هست.

    چرا دوستی با فرزند نه؟! لطفا بهم بگید

    سمیه خانم تلگرام یا اینستاگرام دارین آیدی بدین بیشتر با هم ارتباط داشته باشیم 

    شهرزاد اینجا چاله میدون نیست برای بزرگتر از خودت گردن کشی میکنی

    در جواب اون دسته از دوستانی که مخالف تنبیه بدنی هستن باید بهشون بگم هممون بچه های محصول دهه شصت و هفتاد رو میبینیم که با وجود تربیت درست و اصولی چطور دارن به پیشرفت جامعه کمک میکنن ولی امان از بچه های دهه هشتاد که بی خاصیتی توشون موج میزنه و از بس نازک نارنجی و تن پرور بار اومدن که حتی نمیتونن بند کفششونو ببندن و دائم سرشون تو گوشی و تبلته این بچه های بی خاصیت بخاطر سهل انگاری و عدم تربیت درست و تنبیه مناسب به این سرنوشت تلخ دچار شدن

    من به عنوان یه مادر دلسوز اجازه نمیدم پسرم مثل همسن و سالای خودش بی عرضه بار بیاد و حق دارم در بعضی جاها با صلابت و سختگیری تمام باهاش برخورد کنم قبلنم گفتم من اگر تنبیهیو بخوام انجام بدم فیلم جلو دارم نیست پس سعی نکنید منو از تنبیه پسرم منع کنین که من استدلال های خودمو دارم

    یه چیزی بگم و بعد دیگه تمام

    اینکه میگن اسلام دین رحمته درسته در اصل کتک زدن برای تربیت هم یک رحمته چون حضرت ایوب همسرش رو کتک زده کتک و شکنجه ولو برای حفظ اقتدار و امنیت خانواده ضروریه همونطور که حضرت امام خمینی فرمودن اعدام برای حفظ نظام اسلامی رحمته

     

    سلام بچه ها من نامادریم دارم خیلی سختگیره

    کتک زدن بچه خیلی چیزا رو از بین میبره

    مثل اعتماد....صداقت....

    شاید بچه وقتی بزنیدش دیگه کارشو تکرار نکنه ( یا تکرار بکنه ولی یواشکی) ولی دیگه همه کاراشو یواشکی انجام میده از ترس مامان باباش خیلی چیزا رو نمیگه چون فکر میکنه دعواش میکنید و به سمت بد کشیده میشه 

    خیلی چیزا اگه بچه انجام بده و به مامان باباش بگه مشکلی پیش نمیاد ولی اگه بترسه و پنهون کنه براش بد میشه

     

    یه دختر جونم با تمام حرفات موافقم 

    سمیه مثل این که تو اینجا رو با خیابون اشتباه گرفتی جز فحش دادن که نشون دهنده احمق بودن و متوجه نشدنته هیچی رو نشون نمی دی هرچقدر دوست داری تایپ کن برای هیچکس جز خودت اهمیتی نداره کسی که عرضه نداشته باشه حتی خودشو کنترل کنه معلومه هرچی دلش بخواد تو سایت عمومی می نویسه هرچند بقیه فقط بهش به چشم یه مشت چرندیات از طرف کسی مثل تو که از بیماری سادیسم رنج می بره نگاه می کنن🍋

    نگین جون برات متاسفم انگار هیچکدوم متوجه نمی شید با کتک زدن تمام بچه رو نابود می کنید جسمش هرچیز که باشه یه روز خوب میشه اونقدر درک داشته باشید که قادر ب درک این جمله باشید تو مغزشون همیشه باقی می مونه و باعث ایجاد اختلالات روانی می شه خدای من انگار شما هیچکدوم از اونا رو باور ندارید تا خودتون نخواین کل جهان هم با تمام دلایل علمی و روانشناسی و.... بیان باز حرف بسته فکرانه و احمقانه خودتونو تکرار می کنید کسی که می‌خواد بچه دار بشه و شکنجش کنه بهتره اصلا بچه دار نشه خودم از بچه دار شدن متنفرم ولی اگه یه روز بچه داشته باشم یا ی بچه ای پیشم باشه تو صورتش هم نمی زنم): زندگی قانون جنگل نیست که هرکس زورش بیشتر باشه نفوذش بیشتر شکنجه هایی که شما می کنید به صورت واضح نقض قانون حقوق بشره 

    😐❓❓❓تنها چیزی که این وسط توجه منو جلب کرده اینه که میگین ده تا پشت سر هم زد تو صورتم یا زدم تو صورتش یکی من رو اینجوری که می گید کتک بزنه ده بار بیهوش شدم نود درصد دروغه اون ده درصد بقیه هم فک کنم بچه هاشون خیلی بدبخت هستن که اونقدر کتک خوردن عادت کردن زجر کش بشن امیدوارم یه روز تقاص تمام کتک ها و تخریب کردن نورون های مغزی بچه هاتون رو بدید چون اونا نخواستن که به این دنیا بیان و خواسته ی شما بوده وظیفتونه تا وقتی کنار شما زندگی می کنه آرامش و سلامت و روحیش رو فراهم کنید ولی به جاش شکنجش می کنید چیزی که وحشتناک و یه نوع جنایته 

    سارا جونم با تماممممممم حرفات موافقم حداقل یه نفر پیدا شد که از لحاظ روانشناسی نرمال و درست با بچه هاش رفتار کنه∆∆∆∆

    اگه من تو همچین خونه های میدون جنگ و قانون جنگلی زندگی می کردم قطعا فرار می کردم شکی توش نیست:///

    یه دختر ممکنه اصل بدی اسمت رو بدونم؟

    ترانه خانم من منظورم کلی بود نه فقط به شخص شما چون اینجا سایت عجیبیه گاهی خیلی شلوغ می شه و  گاهی خیلی خلوت انگار نه انگار کسی اینجا بوده و ادم تعجب می کنه به یکباره چگونه هیچکس نمی ات برای همین گفتم ومنظورم همه بود در مورد ادرس سایت بهتر ندهم چون ممکن دیگران هم بروند ببیندچون من فقط شعر در اینترنت نگذاشتم بلکه  کارهای دیگری هم دارم مانند تقلید صدای بازیگران فیلمها که به خاطر ناشناس بودنم نمی خواهم کس دیگری جز شما ببیندالیته چندین هزار نفر ان کلیپها را دیده اند ولی خوب ممکن است ادمهای کنجکاوی در اینجا  پیدا شوند بنابراین از این جهت معذورم از ادرس دادن -ولی برای حسن ختام بهترین شعرم را که ادرسش را ندادم را برایتان می نویسم دیگر لازم نیست به اپارت اینترنت بروید اسم شعرم باد صبا وغزل است-                                  از یاری گل بوی فضا مشک فشان شد                                                                                  لاله طرف از رنگ جلا رنگ رزان شد     بلبل به چمن نغمه مطرب به جهان داد                                                                               رود از کرم ملک سپهر اب روان شد        مرغ از خبر عطر سمن روی بگرداند                                                                                     باغ از نفس باغ صبا روی جوان شد        سرو از طلب نور خودش را به هوا راند                                                                                 خورشید سپهر ار طلب سرو عیان شد   از حسن صبا عرش بلند اب بیامد                                                                                        خودشید سحر از نفس باد فغان شد     بلبل به شقایق خبر از ساقی بیاورد                                                                                   عالم خطر از ایمن جان روی امان شد     عطر از سمن و سنبل و لاله به درامد                                                                               قاصد خجل از باد صبا روی نهان شد               پایان   البته این غزل را به سبک شعر حافظ گفتم  که خانه امان فقط چند صد متر با ارامگاه حافظ  فاصله دارد  و بیشتر روزها از جلوی ارامگاهش رد می شوم  این اخرین شعری بود که اینجا نوشتم  و طبع شعری من  هم اینجا تمام شد 

    ناشناس عزیز اگر منظورت به منه که توجه نکردم باید بگم که من هرساعتی نمیتونم بیام اینجا ولی خب امروز همینکه اومدم دنبال کامنتت بودم ، استعداد فوق العاده ای در این زمینه دارید. لطف میکنید اگر آدرس سایتو بدید.

    نه خداحافظی چرا میکنید ذهنتونو با حرفهای توخالی و حرف هایی که صحت نداره پر نکنید لطفا و اینقدر حرص نخورید بجاش جور دیگه خودتونو آروم کنید. 

    یکم به نوشته هاهم دقت کنید متوجه میشید که همشون دورغین و افکارای خودشو دارن مینویسن اینجا.

    پس اول اینکه آدرس سایت لطفا

    دوم سر هر موضوعی حرص نخورید

    سوم اینکه چیزی رو باور نکنید تا ندید چون امکان نداره مادری به این ظالمی وجود داشته باشه و بچه هایی به این شکل اگرم باشن باید با چشم دید ولی در طی این چند سالی که من مشاوره میدم به کسایی که میان اصلااا و ابدا این طور نیست. انسان بایدد با فرزندش دوست باشه تا رابطه ی خوبی بینشون برقرار بشه و فرزند احساس آرامش بکنه.

    چهارم اینکه فکرتونو همین الان از این نوشته هایی که اینجا خوندین و توشه خالی کنن اگر میگین نمیتونین همه رو روی یک کاغد بنویسین و بعد خط خطیش کنید دیگه و تمام

    موید باشید

    سلام چند وقت بود دیگه میدم توی وبلاگ گوشیم خراب شده بود و سرم شلوغ بود . 

     

    نازگل خانم من اصلا سن کم نیست بعدشم اصلا این چیزی که شما میگید چه ربطی داره که فورا تنبیه کردی و بعد اومدی اینجا تعریف کردی آخه این چیش شک داره من دوست داشتم وقتی تنبیه کردم بیام اینجا تعریف کنم . لطفاً تهمت الکی نزنید و توی زندگی کسی دخالت نکنید من اصلا دوست ندارم کسی توی زندگیم دخالت کنه . من دیدم این سایت جالبه و از خاطراتشون میگند منم خوش اومدم گفتم از خاطرات بگم نمی دونستم بعضی هستند دوست دارند آدم یه حرفی بزنه و قیافه عقل کل به خودشون بگیرند و بخواند توی زندگی کسی دخالت کنند . 

    شعر نگفتیم وقتی هم گفتیم که  کسی دیگر  اینجا نیست  اصلا شعر طرفدار ندارد وقتم را تلف کردم شعر گفتم  انهم برای در و دیوار به  قول معروف حسنی به مکتب نمی رفت وقتی می رفت جمعه می رفت خداحافظ  سایت خالی

    خانم ترانه ممنون شما دومین نفری هستید که تابه حال از شعر من خوشش امده تا حالا نصف یک دفتر شعر گفتم البته حالا نه 35 سال قبل یعنی 1365 تا 1367 حالا یک شعر بهاری دیگر دارم که برایتان می نویسم البته به سبک شعر معروف باز باران با ترانه  با گوهرهای فراوان  که در کتابهای مدرسه هست گفتم  -  ولی تقلید نکردم        - بارانها ریزند برزمین وکوهها     -      دانه ها می رویند از زمین و هر جا    - چشمه غلغل جوشید از برکوه بلند  - رودها جاری شد از ره برف سهند   -بادها امده اند تا برند باران را   -       افتاب امده است رانده او ابرها را    -تازه وخندان است هر کجا می نگری - اسمان صاف شده چون برنگ ابی -امده باران بند چون که خورشید امد-بلبل از نغمه خود شادی جان اورد- هر کجا می نگری هست چون دشت و دمن-از پی بستران پر شده بوی سمن   -مرغ خوشخوان بهشت امده  روی زمین    -نغمه شادی داد از بر روی امین -   صبحگاحان هر کس دم زند شعر بهار   -امده  روی زمین از سر لطف کریم     -    این شعر را با نظم نوشتم ولی در اخرین لحظه تایپ بهم ریخت  نمی دانم چرا البته بهترین شعر من  در مورد بهار یک غزل  که عید امسال با صدای خودم در اپارات بصورت تصویری گذاشتم  که  اگر خوشتان بیاید ادرسش را می دهم می توانید در اینترنت بینید 

    ناشناس عزیز از شعرهاتون بیشتر برامون بزارید ، بسیار لذت بردم.

    رومینا جان متشکرم دخترم شما هم موفق باشی

    حالا که کسی اینجا نیست من برای همیشه می روم ولی قبل از رفتنم یکی از شعرهای قدیمی خودم را می گویم ومی روم این شعر بهاری را  سال 1367 گفتم  در دوران راهنمایی مدرسه  -  از یاری باد ابرها باران شد    -   از عشق زمین برفها ریزان شد - کوه از سردی اب دانه را بیرون کرد   -    نهرها چون یک مار درچمن پیچان شد  - رود با قدرت رفت تا کند خواب زمین  -    شاخه خشک درخت از پیش تازان شد-   بارانها ریزند برچمن برکوهسار  -   چشمه اب زلال غلغلان شادان شد  -    باد امد به سفر ابر را ازجا راند -  -              نور از پی ان اسمان تابان شد -     کوهساران شد سبز چون چمن رویش کرد -             بلبل از امدنش چون گلان شادان شد -              نفس باد صبا باز امد به چمن         شد شکوفه خندان از پیش تازان شد  -  بازهم شعر دارم ولی فکزنکنم کسی حوصله خواندن داشته باشد حرفهای چرت و پرت بیشتر خواهان دارد در ضمن شما اولین کسانی هستید که این شعر را خواندید برای یادگاری گفتم

    فاطمه خانم یعنی واقعا غرورش بهش اجازه داد که خودش بیاد بگه تنبیهم  کن؟!بعد اینکه این دختر خانم چیزی به پدرش نمیگه یا حتی مادرش 

    یکم به حرفایی زدی فکر کن ببین اصلا جور در میاد باهم اصلا جور در نمیاد

    مسئله بعدی اینکه که شما بیشتر این بچه رو به سمت اون کار وادار کردین با اینکارتون و حتی ممکنه لطمه جدی هم بهش بزنین در آینده چون از ترسش بخواد اون کار رو دور از چشم همه انجام بده

    من این حرفها رو کلی عرض کردم خدمتت که به دروغم چنین چیزی رو ننویسی و با افکار بعضی ها بازی نکنی 

    کلا حرفاتون عجیبه و صحت نداره از نظرم چون معلومه از روی واقیعت نیست و فقط چیزی نوشتید برای خوندن 

    اذین حوصله داری از فاطمه پرسش می کنی فاطمه برای همیشه از این اینجا رفت و به تاریخ پیوست

    سلام

    من خیلی وقت بود نیومده بودم تو سایت

    باید بگم که...

    اقای فرزاد واقعا تبریک میگم بهتون با اینهمه فهم شعور و امیدوارم دختر خیلی خیلی موفق و سربلندی داشته باشین :)

    و درست میگید درباره اینکه چون میترسیدید از پدرتون بهشون نمیگفتید حرفای دلتونو

    (امیدوارم بد برداشت نکنید من جای دختر کوچیکتونم )

    و سارا جان خیلی خوب 4 تا بچه رو کنترل میکننی

    اصلا راه تنبیه بدنی رو نرو که به بن بست میخوری

    موفق باشی

    پویا خیلی معذرت میخوام که اینو میگم ولی به خاطر این بوده که تو خودت بی مسئولیت بودی و وظیفه خودت رو نمیشناختی این دلیل نمیشه که مردم برای درس خوان کردن بچه شون از کتک استفاده کنن 

    منم رو درس و مشق دخترم نظارت دارم اما نظارت با این چیزی که تو میگی از زمین تا آسمان متفاوته

    فاطمه خانم خود خواهرتون هم اسپنکش میکنن ؟؟؟؟

    فاطمه خانم چطور خواهرتون چیزی نمیگه  اونم تنبیه به این دردناکی اسپنک  بعدم مگه مادرش تنبیه غیر بدنی نکردن؟ دیگه شما چرا تنبیه بدنی کردین ؟ باباش چیزی نمیگه

    فاطمه چند سالته  انگار عقل درست وحسابی نداری  وبیشتر احساسی حرف می زنی تا عقلانی البته  منظور مرا نفهمیدی من کلی گفتم چون بخاطر ظرافت کار پرستاری وصبر وحوصله دخترها این کار بیشتر مناسب دخترهاست تا پسرها البته پسرها هم می توانند پرستار شوندولی درصد تعداد پرستاران دختر بیشتر از پسرهاست بعنی بالای 70 درصد همانطور که سربازی و شغل نظامی بیشتر مال پسرهاست و در اینجا قضیه روحیه مطرح است نه توانایی وگرنه من هم می توانم پرستار شوم ولی خوشم نمی اید در عوض از شغل تکاوری خوشم می اید حالا فهمیدی تفاوت در چیست این موضوع ربطی به بیماری کرونا و چیزهای دیگه نداره فهمیدی فکر نکنم  هی پرت و پلا بگو

    دوستان بنده روانشناس هستم و گاهی اوقات باتوجه به رشتم وبلاگ هایی رو در مورد این موضوعات میخوانم.

    کاراتون برام خیلی عجیبه ، و باتوجه به چیزی که متوجه شدم از روی نوشته ها اکثرا زاده ی فکر شما هست و تخیلی نوشته میشه درسته گاهی روش های سنتی مفیده اما نه اینگونه و به این شکل، داشتم مراجعه کنندگانی که برای تربیت فرزند اومدن و با روشهای ساده و مفید و صد البته دوست بودن با فرزندشون رابطه ی عالی ای بینشون برقرار شد.

    شهرزاد جون هستی عزیزم؟! 

    یکم صحبت کن حرفات خیلی پرمفهومن.

    خوشحالم از آشنایی باهات

    آهوجون شماهم قرار بود برامون بنویسی یادت نره ها

    در جواب اذین بله عزیزم میدونست

    پیمان واست بسیار بسیار متاسفم واسه طرز فکر نادرستت یعنی چی که پرستاری رشته دخترونه ؟

    یعنی چی که خوشحالی وایه این رشته ؟ میدونی چقدر درس خونده و سختی کشیده تا قبول شه ؟

    حتما تو ادم بیکاری که بخاطر شغلش حسودی میکنی ؟

    کی میگه پرستاری دخترونست ؟

    زحمات کادر درمان را ببین ؟ دارن جونشونو میدن برادر دوست من که پرستار بود بخاطر کرونا توی بیمارستان جون داد اونوقت احمقی مثل تو اینو میگه

    قشر زحمت کش پرستار رو قاطی حرفای مسخرتون نکنید

    ناشناس بهتره که زود قضاوت نکنیم،خب ممکنه که آدم اشتباه متوجه بشوند

    واگر از این دید ببینیم هم برای خودمون هم برای طرف مقابلمون بنظرم خوبه

     

    من طرف کسی رو نمیگیرم و فقط با حر فای هرکی که موافق و یا مخالف باشم رو می‌گم 

     

    آقا پیمان نمیدونم با همچین افرادی از نزدیک مواجه شدید یا نه!

    ولی من بهشون حق میدم(با اینکه کار درستی نیست) که دست خودشون نیست چون از همون اول بزرگ ترشون با این روش مقابلشون ایستادند(ولی بازم میگم که اگرم اینطور عادت کرده باشند باز هم میشه درست کرد مشکل رو ولی خب یه مقدار وقت میبره که طرف بتونه خودش جلوی خودش رو بگیره تا کار های باید رو بکنه)

    اقا پویا ناراحت نشی ها ولی با نوشتن  این خاطره ات ابرو برای خودت نگذاشتی مگه ادم خودش عقل و شعور ندارد که لازم باشد برای هدایتش دیگران چوب دستشان باشد بالای سرش بیاستند  بنابراین تجربه زشت خودت را برای دیگران الگو نکن ناسلامتی تو پسری خیلی خوشحالی که یک رشته دخترانه در دانشگاه قبول شدی یعنی پرستاری بازم می گم منظوری ندارم ولی به حرفهای خودت فکر کن ارزش خواندن نداشت ادم خودش را تحقیر کند 

    عاقبت یک ادم منصف در این سایت  پیدا شد که معلوم کرد سمیه همه چیز را وارونه می فهمد و جالب اینکه برای دیگران هم نسخه  غلط می پیچد  سمیه بهتر بروی که برنگردی چون به نفعت است  هر کس ر ه تو را دنبال کند گناهش پای تو نوشته می شود باور کن ان دنیا  جای خوبی برای کسانی مانند تو نیست حالا همه چیز را وارونه بفهم

    و اما عزیزانی که میخواند با توجه به آیات قرآن فرزندشون رو تربیت کنند،باید بگم که تو قرآن اومده که پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) رو الگوی خودتون قرار بدیم

    و در هیچ جا من ندیدم که در تربیت ******فرزند*******از زدن استفاده کنند...

     

    نظرتون؟

    سلام به همگی

    عزاداری هاتون قبول باشه انشاءالله

     

    باید بگم به آقا و یا خانم ناشناس که خودتون رو اییینقدر حرص نخورید چون اینها دیگه روش تربیتی شون رو اینجوری پیش گرفتند متاسفنه و منم بهشون حق میدم(چون فرزندی که روش تربیتیش با تنبیه بدنی آغاز شده دیگه بجز اون اگر از هر راه دیگه ای باهاش رفتار کنند ممکنه قبول نکنه و به کارش ادامه بده)  البته باز هم با صبر و حوصله باااز هم میشه این روش رو تغییر داد ولی خب ...:(

     

     

    به خانم سمیه هم باید بگم که   اول اینکه همینطور که از بقیه خواستم که درست صحبت کنند از شنا هم همین رو میخوام عزیزم و دوماََ اینکه  باید بگم که شما اشتباه متوجه شدید چون آیه ۳۴ سوره نساء درباره ی ((((((رفتار شوهر با زنش هست)))))) و آیه ۴۴ سوره   ص   هم همینطور که البته این آیه رو از این رو که به قسمش حضرت ایوب عمل کند هم میشه نگاه کرد

     

     

    برا همین خواااهشا برید و تفسیر  این آیه رو از کتاب  تفسیر نور مطالعه کنید حتما که سوءتفاهم نشه..☆

     

    ویا حد اقل دوآیه بالا تر و پایین ترش رو هم مطالعه کنید لطفا♡

     

     

    آقا فرزاد و سارا خدنم خییلی روش خوبی رو پیش رو گرفتید خدا قوت

     

     

    التماس دعای فرج و یا علی مدد💐

    سمیه  خیلی پررو  شدی لازم شد یک اردنگی بهت بزنم که بری تو اسمون با برف سال دیگه بیای پایین اگر هم برف نیامد با هواپیما بیا نیامدی هم بهتر بچه ات ار شرت راحت می شه بدبختی مانند به پلیس معرفی بشه به جرم کودک ازاری شانس اوردی دم دستم نیستی کوچولو

    باید اعتراف کنم که تنبیه بدنی همونطور که خیلی از خانم های محترم این سایت عرض کردن بسیار درست و به جا هست من خودم اگر دبیرستان سختگیری های خواهرم نبود نمیتونستم کنکور قبول شم و به لطف زحمات خواهر عزیزم الان دارم پرستاری تهران میخونم

    خب من پویا هستم 24 ساله و میخوام یکی از خاطرات تنبیه شدن توسط خواهرم در دوران کنکور رو براتون تعریف کنم

    اسم خواهرم پریسا هست و ایشون 39 سالشونه و معلم دبیرستان هستن والبته بسیار سختگیر و جدی همیشه دست بوس و ممنون خواهرم بودم با اینکه بعضی اوقات دلم ازش گرفت ولی واقعا مثل یک مادر در شرایطی که مادرمون فوت کرده بود کنارم بود و بهم کمک کرد

    یک روز طبق روال همیشگی(هر هفته پریسا ازم ازمون ازمایشی میگرفت) پریسا قرار بود ازم ازمون بگیره یه ازمون سخت و پیچیده و فراتر از سطح کنکور و البته قبلش خیلی باهام سر این آزمون رفع اشکال کرده بود و انتظار داشت که این ازمون رو درصد بالایی بگیرم و بتونم درسای اختصاصی رو حداقل 50 بزنم

    میدونستم اگه در سطح انتظار خواهرم عمل نکنم تنبیه سختی در انتظارمه اون زمان من 19 سالم بود و ابجی پریسا 34 ساله

    پریسا دفترچه رو بهم داد و گفت شروع کنم 4 ساعتم زمان داد مثل کنکور خداییش خیلی اماده بودم و خیلی خوشحال بودم که داشتم داشته هام رو محک میزدم

    خواهرم یه خط کش فلزی دستش بود و سرازمون داشت مدام جلوی من راه میرفت و یجورایی با صدای راه رفتنش و البته خط کش فلزیش بهم استرس تزریق میکرد(عادت داشت که همیشه خط کش دستش باشه تا هر وقت صلاح دونست منو تنبیه کنه)

    واقعا نمیدونستم چی به چیه و تمرکزم بهم خورده بود ولی جرئت اعتراض هم نداشتم با خودم گفتم یعنی این میخاد 4 ساعت همینجوری بیاد و بره؟خدایا چقد سختگییییره:((((

    قبلا بهم گفته بود سر جلسه کنکور ممکنه هر اتفاقی بیفته و خودت رو باید برای سخت ترین شرایط اماده کنی ولی من حرفاش رو باور نداشتم خلاصه بگذریم

    اون ازمون لعنتی تموم شد و پریسا هم درصدامو با دستگاه حساب کرد و منم منتظر بودم که خواهرم منو صدا بزنه و کارناممو بده بهم

    میدونستم این ازمونو گند زدم هیچ وقت سابقه نداشت پریسا اینجوری منو آزار بده و موقع ازمون دادنم راه بره من اون زمان فکر میکردم از سر لجبازی این کار رو باهام کرد ولی خداروشکر الان فهمیدم چه کار بزرگی کرده و دستشو میبوسم

    پریسا با صدای رسا و قاطع صدام کرد در اتاقشو زدم اجازه گرفتم  و وارد شدم قلبم داشت از استرس تلپ تلپ میزد...پریسا واقعا یه زن جدی بود تو سر کلاساش هم با کسی شوخی نداشت براش مهم نیست شاگردش کیه حتی بارها منو تنبیه بدنی کرده بود و من هم علیرغم اینکه رابطه صمیمانه ای باهاش داستم ولی موقع درس و کنکور خیلی ازش میترسیدم

    پریسا بهم گفت پویا بیا جلو ببینم یالا!!! اومدم جلو و یکی خوابوند تو گوشم

    گفتم ابجی گوه خوردم غلط کردم میدونم که گند زدم ...

    صحبتمو قطع کرد گفت خفه شو ببند دهنتو هیچ دلیلی پذیرفتنی نیست هیچ میدونی اگه این کنکور واقعی بود چه خاکی باید به سرت میریختی پسره ی نادون؟

    نمیخام خاطره طولانی بشه و حوصله شمام سر بره خلاصش میکنم

    پریسا اون روز بیرحمانه منو بست به فلک و نزدیک 50 تا زد به کف پاهای لختم و بعدش 30 تا زد به کف دستم با همون خط کش فلزی که خدمتتون عرض کردم و بعد جریمم کرد و گفت تمام سوالات اعم از غلط درست و نزده رو تو دفتر خودآموزت مینویسی و تا شب تحویلم میدی اگر تا شب همیشو ننویسی دوباره همین اش و همین کاسه و سرو کارمون میره به تنبیه!!!

    من واقعا بعد اون روز از خواهرم متنفر شده بودم و دوس داشتم این کنکور لعنتی تموم شه تا انتقاممو ازش بگیرم

    بعضی وقتا با خواهرم حرف نمیزدم و بی محلی میکردم تا دست از تنبیه من برداره و ولم کنه

    پریسا کم کم از رفتارهای سرد من فهمید که دیگه نباید تو کنکور من دخالت کنه و حدود یک ماه هیچ حرفی باهام نزد و هیچ ازمونی هم نگرفت

    یکی دو روز اول خیلی خوشحال بودم واقعا یه نفس راحت کشیده بودم پریسا خیلی بهم فشار میورد و اذیتم میکرد و سختگیری های بیش از حدش واقعا خستم کرده بود

    ولی بعد کم کم فهمیدم بدون کمک های خواهرم من هیچم و توی کنکور هم هیچ شانسی برای قبولی ندارم اونجا بود که فهمیدم چه جواهری رو از دست دادم و تو این فکر افتادم که برم به دست و پاش بیفتم که بیاد دوباره بهم کمک کنه حتی به تنبیهات شدید هم راضی شده بودم فقط میخاستم خواهرم کنارم باشه

    بالاخره با ی عالمه منت و التماس خواهرم قبول کرد که کمکم کنه و البته سختگیری هاش دوباره برگشت و روز از نو روزی از نو

    همه چی مثل قبل شد هر هفته ازمون داشتم به علاوه قلم چی هم میرفتم و خب سختگیری های پریسا مثل همیشه برقرار بود و اون تنبیهاتی که برام در نظر گرفته بود هم سرجاش

    لپ کلام اینه که من الان از ته دلم از پریسا خواهرم ممنونم که با سختگیری های ب جا و موثرش بهم کمک کرد تو یکی از بهترین دانشگاه ها قبول بشم

    من مثل سمیه خانم پریا خانم نگین خانم و تمام بانوانی که خیر و صلاح بچه هاشون رو میخان موافق تنبیه بدنی هستم چون خودم نتیجه مثبت گرفتم و امیدوارم یه روزی برسه که تنبیه بدنی دوباره به سیستم اموزشی و خانواده ها برگرده

    در ضمن من دارم ارشد میخونم و خواهرم هم مثل اون دوران داره کمکم میکنه و من همیشه قدردان زحماتش هستم

    پریسا دیگه منو تنبیه بدنی نمیکنه ولی شاید باورتون نشه من از خدامه که یه روز با همون خط کش فلزیش بزنه کف دستم و پاهام وببنده به فلک و اشکم رو در بیاره حتی بارها ازش خواستم که منو تنبیه کنه ولی اون خجالت کشید

    به هر حال من یه پیشنهاد خیلی خوب دارم به همه دوستانی که محصل هستن اگه میخاین پیشرفت کنین میتونین از خواهر یا مادرتون بخاین که روی درس شما نظارت و سختگیری اعمال کنن و در صورت کم کاری ازشون بخاین که شمارو تنبیه کنن خیلی روش خوب و موثریه و روی من که جواب داده شک نکنید که به پیشرفت درستون کمک خواهد کرد

    من بعضی از کامنت ها رو خوندم و دیدم متاسفانه هجمه های غیر منصفانه ای علیه بعضی از خانم ها صورت گرفته از جمله سمیه خانم که من احترام فراوانی براشون قائلم و ایشون رو جای خواهر بزرگم میدونم ایشون نه کودک آزار هستن نه بیمار روانی نه ظالم نه روان پریش فقط دلشون نمیخاد بچه عزیزشون تو این فضای مسموم جامعه طعمه گرگ ها بشن و برای همین یخورده روش حساس و سختگیرن

    در این ایام محرم برای این حقیر دعا کنید مرسی ازتون که تا انتهای این کامنت طولانی همراهم بودین دست مادرارو ببوسین یا علی

     

     

    سلام  فاطمه خانم  خواهرتون چیزی نگفتن وقتی اسپنکش کردید؟ خود خواهرتون هم اسپنک میکنن؟ 

    سلام بنطرم تنبیه بدنی اونقدرام بد نیست فقط تباید زیاد باشه و زیاد تکرار شه مثلا ۲ ماه یکبار اینا خواهر و شوهر خواهر من هر دو پزشک هستن و بخاطر کرونا بیشتر مواقع بیمارستانن و کم میان خونه

    دخترشونم بیشتر دروان بچگیشو پیش من بوده حتی الانم پیش منه سرشو گذاشته روی پام میدونید من بیشتر تربیتشو انجام دادم اون موقع ها که میرفت مدرسه همیشه بالا سرش میشستم و شبا تا صبح بیدار میموندم تا اونم بیدار بمونه و تنها نباشه و بخونه خیلی اوقات خوبی با هم داریم ولی خب اشتباهاتی هم انجام میده نه اینکه بخوام بگم وای ۲۵ صدم معدلت کمه پس تنبیهت میکنم نه سر نمره اینا اصلا اینطور نیست تنبیه غیر بدنی میشه سر چیزای بد تنبیه بدنی مثلا یبار خواهرم و شوهرش شیفت شب بودن سارینا رو اوردن خونه ما قرار بود بره تولد دوستش و تا ۹ شب زنگ بزنه برم دنبالش ساعت ۹ رفتم اونجا دیدم اول که گفته بود تولد مختلط نیست مختلطه و کلی دختر پسر جلو در اون خونه بودن بعد دیدم دستش سیگار دادن خواهر زاده ۱۶ ساله من دستش سیگار بود تا منو دید تو پارکینگم سیگارو پرت کرد زمین و اومد جلو فهمید که میدونم کل راه رو مدام معذرت خواهی میکرد میگفت که نمیدونسته تولد مختلطه و از سیگار که پرسیدم میگه بچه ها مسخرم میکردن بزور مجبور شدم یکی روشن کنم ولی خاله بخدا حتی لبمو بهش نزدم بجون مامان جون راست میگم منم هیچی نمیگفتم ولی از دستش خیلی عصبانی بودم که سیگار رو اصلا دست زده چه برسه روشن کنه رفتیم وارد اتاق من شدیم بهش توضیح دادم که این جور جیزا بده واسه تو زوده مهمونی مختلط بری و کاملا اگاهش کردم و با خواعرم تماس گرفتم ماجرا رو براش گفتم اون گفت گوشیشو ازش بگیرم و تا یک ماه اجازه نداره بره بیرون الانم بندازش تو یه اتاق و بگو به کاراش فکر کنه و اگه لازم دیدی تنبیهش کن و گوشیو قطع کرد سارینا خودش شلوارشو وشید پایین و خوابید روی پام گفت خاله جون تنبیهم کن ولی تورو خدا بزارید برم بیرون گوشیما نگیرید گفت نه اون صلاح دید مامانته و باید احترام بزاری به تصمیمش و قطعا اجرا میشه و حالا تصمیم من برات رو خودت تا نیمه انجام دادی نمیگم چنتا اسپنکت میکنم نه تا جایی اسپنکت میکنم که متوجه بشم پشیمونی و دیگه تکرار نمیشه فهمیدی ؟ گفت اره 

    ۱۰ تایی زدم عکس العمل خاصی نداشت ولی ضربه های ۱۶ یا ۱۷ بود که گریه میکرد و میگفت تکرار نمیکنه منم ۲ یا ۳ تای دیگه زدم و بعد از رو پام بلندش کردم و بغلش کردم و این اتفاق مال پارسال بود از پارسال تا حالا تنبیه بدنی نشده میبینید ؟ تنبیه موثر اینه

    سمیه خانم منم میدونم همه کارهایی که پدرم میکرد از روی عشق بود همین الان هم نفسش به نفس من بنده اما میگم کارش درست نبود البته پدرم رو سرزنش نمی کنم چون اون زمان والدین اطلاعاتی که الان در مورد تربیت بچه دارن رو نداشتن و اکثر خانواده ها شیوه تربیتی شون همین جوری بود مخصوصا برای پسراشون 

    اما یه چیز رو بگم چون گفتید مشکلاتم ربطی به پدرم نداشت اولا که این حرف من نیست و هر جایی برید و مقاله تربیتی بخونید تو آثار کتک زدن همین ها رو نوشته که من به شخصه تجربه اش کردم شما هم برای موجه جلوه دادن کار خودتون هر چیزی میگید اینم بگم پدرم وقتی کوچیک بودم منو نمیزد و توی ابتدایی هم کوچک ترین اتفاقی رو به پدرم می گفتم حتی حرف های معمولی روزانه مون با دوستم بنیامین رو کوچکترین استرسی برای امتحاناتم نداشتم اما از سوم راهنمایی که شروع کرد به زدن(البته تقصیر خودم بود اولین بار که کتک خوردم یه کار خیییلی بد کرده بودم که واقعا حقم بود و اگر اون کتک رو نمیخوردم مشخص نبود چی بشم و بابت اون به قول شما دست بوسشم) اما بعد از اون پدرم قانون تصویب کرد و برای هر خطای من یه تعداد ضربه با کمربند مشخص کرده بود مثلا مجبور بودم کت و شلوار بپوشم اگر جایی منو میدید بدون کت و شلوار ۳۰ ضربه جریمه اش بود امتحان اگر ۱۹ هم میشدم کتک رو میخوردم به ازای هر یک نمره زیر ۲۰ هم ۱۰ ضربه مثلا ۱۸ میشدم ۲۰ ضربه از اون موقع استرس وحشتناکی سر امتحان داشتم با این که درسم همیشه خوب بود و اکثر نمراتم ۲۰ بود اما اگر یه روزی کم میشدم نمی‌گفتم تا این که معمولا خودش میفهمید و ۲۰ تا هم بابت پنهان کاری می خوردم

    اما توی دانشگاه پدرم دیگه به درسم کاری نداشت و بیشتر روی دوستام و رفت و آمد هام زوم کرده بود تا قبل از این که ازدواج  کنم بدون اجازه اش نمیتونستم بیرون برم با این که شاغل بودم اون موقع یکی از همکارام فهمید تا ۲ ماه بهم میخندید

    خلاصه یک سال که از دانشگاه گذشت دیگه برای امتحان استرسی نداشتم چون کسی نمی خواست بابتش بازخواستم کنه یا کتکم بزنه ولی من درسم رو به طور خودکار میخوندم با معدل ۱۹ و خوردی از دانشگاه دولتی تهران مدرک گرفتم نزدیک ۲۰ سال پیش 

    بعدا هم توی دوران ارشد و دکتری توی سربازی و مخصوصا محل کارم که هم با آدم های زیادی سر و کار داشتم و هم باید روی کار کارمندام نظارت میداشتم کم کم دیگه کم رویی ام هم درست شد خدا رو شکر دیگه الان مشکل خاصی ندارم چیزایی که گفتم دقیقا مربوط به همون دوره ای بود که کتک خور بودم

    پدرم هم که ازم معذرت خواهی کرد گفتم من ۷۰ درصد موفقیت های زندگیم رو مدیون شمام اما کار درستی نکردید ولی خب کینه ای ندارم

    ضمنا در مورد قرآن هم توی هر موردی نیست که گاهی خب واقعا لازم میشه مثل اون دفعه اول من یا چند بار دیگه که یادمه لازم بود ولی مثلا برای لباس و نمره و اینا اصلا لازم نبود 

    اون سری که گفتم لازم بود رفتم با دوستم بیرون قرار بود ساعت ۸ بیام خونه ولی چون پدر و مادرم رفته بودن عروسی سوء استفاده کردم ۱ شب برگشتم پدرم هم به قصد کشت زد منو 

    توی یه همچین مواردی اره خب ولی نه به خاطر هر‌چیزی 

    خدا رو شکر دختر من حرف گوش کنه کارای خطرناک نمی کنه ولی من و مادرش هم همیشه در حال ناز کردنش هستیم 

    شما هم هر راهی انتخاب میکنید امیدوارم پسرتون درست تربیت بشه و موفق بار بیاد ان شاءالله که آینده درخشانی داشته باشه🤲

  • کاربر خاموش( عسل)
  • تنبیه خودم دیروز 

    رفتیم تو اتاق خودمون براش توضیح دادم 

    و بعد گفت برو کمربند لباس قرمزتو بیار

    کمربند لباسم فوم بود کمربند رو برداشت گفت بشین رو تخت 

    نشستم که گفت دستاتو بیار جلو  دستمو آوردم جلو 

    با نوک کمربند دوتا کف  هر کدوم  از دستان زد که قلقلکم اومد  به جای درد بعدش کف هر دو دستمو بوسید و باخنده د گفت بانو تکرار بشه جای این زدن مصلحتی  با کمربند خودم سیاه و کبودت میکنما ( اینو آخر همه تذکراتش میگه اما هیچوقت هیچوقت عمل نمیکنه ) منم گفتم نه عشقم دیگه یادگرفتم کاری که به صلاحم نیست رو انجام ندم 

    بعدم گفت آفرین عسلم 

    همیشه تذکراتی که میگه همینه 

    اصلا شما چجوری این همه می‌زنین بچه و زنو و.....

    ما بچه هامونم که تنبیه میکنیم ( روحیشون شجاع خداروشکر )  اگر دیگه چی بشه 

    یه اخم و ده دقیقه نهایت حرف نزدنه که اونم شاید پنج‌سال یکبار اتفاق بیفته  وگرنه من و همسرم همینطوری که خودمون دلمون میخواست بچه ها تربیت بشن باهم رفتار کردیم که بچه ها هم یاد بگیرن و واقعا هم خیلییی با ادب و با اخلاقن بدون حتی یکبار کتک 

     

    آقا فرزاد اینکه شما استرس داشتی و نمیتونستی با پدرت دردودل کنی هیچ ربطی به سختگیری های پدرت نداره اون حتما خیر و صلاحت رو میخاسته که کتکت میزده باید دست بوسش باشی

    خیلی ها این مشکل رو دارن بهش میگن اختلال شخصیت ضد اجتماعی،مشکل خودت رو گردن بقیه ننداز و برو خودت رو درمان کن صمیمانه بهت گفتم که ناراحت نشی

    برای کسانی که بسواد و احمقن باید بگم تو قرآن نه تنها برای تنبیه بدنی مجازاتی قائل نشده بلکه در سوره ص آیه 44 و نسا آیه 34 خدا کتک زدن و تنبیه بدنی رو تجویز کرده،حالا دهنتون بسته شد یا بازم سند دینی بیارم براتون؟

    ناشناس من گنده تر از تو رو تو مشتم گرفتم فرستادم هوا خوری فکر نکن چون زنم نمیتونم جوابتو بدم پخ پخ گوه نخور

     

    فکر نمی کردم تو این عصر هم کسی بچه شو کتک بزنه اونم به این شکل و شیوه.
    ازتون عاجزانه استدعا دارم نکنید این کار رو با این طفل معصوم ها بد جور تو ذهن شون حک میشه و فراموش نمیکنن و تاثیرات بدی روشون می ذاره.
    من خودم قربانی یه همچین رفتاری هستم وقتی راهنمایی و دبیرستان بودم پدرم منو خیلی کتک میزد با این که خیلی دوسش دارم اما واقعا از دستش ناراحتم و دارم تاثیرات بدش رو توی زندگیم با تمام وجودم لمس میکنم.
    پدرم در شرایط عادی خیلی بهم توجه میکرد همیشه فرزاد جان و پسرم و نورچشمم صدام میکرد با هم بیرون می رفتیم ورزش میکردیم خیلی حرف میزدیم واقعا دوسش داشتم و دارم اما وقتی کتکم میزد آنچنان ازش متنفر میشدم که انگار دشمن خونیمه نه پدرم.
    با اون همه وقتی که با هم میگذروندیم اما اصلا نمی تونستم حرف دلم رو بهش بزنم همیشه از این که از خراب کاری هام چیزی بفهمه به شدت می ترسیدم و پنهان کاری میکردم و باعث میشد بیشتر کتک بخورم هیچ وقت نتونستم راحت باهاش درد دل کنم باعث شده بود اعتماد به نفسم از بین بره نتونم تو جمع راحت حرف بزنم استرس شدیدی برای امتحاناتم داشتم که این استرس دقیقا از همون موقعی به من وارد شد که پدرم شروع کرده بود به زدن من.
    الان ۴۰ سالمه با این که بارها ازم معذرت خواهی کرده و منم گفتم بخشیدمت و با این که جونم رو میدم براش بازم گاهی به روش میارم فلان موقع منو زدی اما من از پدرم عبرت گرفتم دخترم که ۱۰ سالشه رو حتی داد هم سرش نمی زنم نه من نه مادرش همیشه با محبت باهاش رفتار میکنیم و باعث شده که هر چیزی رو بدون ترس بهمون بگه هر جا هم میریم از ادب و اخلاقش تعریف میکنن
    خلاصه من تجربیاتم رو گفتم امیدوارم مفید باشه و راه یه عده رو عوض کنه🤲
    اگر خواستید از خاطراتم میگم بعدا

    بله سوگل من 4 قلو دارم ، ممنون

    من با اینکه از دستشون میخوام خودمو بکشم بهشون حق میدم بالاخره بچه 5 ساله تفریح میخواد پارک و شهربازی میخواد نمیتونه صبح تا شب تو خونه باشه من خیلی سعی میکنم کنترلشون کنم سرگرمشون کنم ولی خب منم شاغلم نمیتونم خیلی بهشون برسم :(

    ولی بهشون قول دادم سه روز در هفته بریم حیاط هر چقدر خواستن بازی کنن مثلا دیشب ساعت 7 بردمشون حیاط تا ساعت 1 داشتن بازی میکردن بعد گفتن دوست دارن شامم تو حیاط بخورن زنگ زدم همسرم گفتم بیاد پایین پیش بچه ها من برم شام درست کنم 

    با 6 تا بشقاب غذا اومدم حیاط دیدم دارن بدو بدو و بازی میکنن :)

    اخه یه مادر وقتی بچه هاش شادن دیگه چی میخواد از این دنیا 

    کلا به نظر من تنبیه بدنی اشتباهه 

    بچه تا قبل مدرسه رفتن باید شاااااد شاد باشه فقط بازی و خوشحالی کنه 

    بچه بهترین چیز دنیاست من وقتی از سر کار میام خونه میپرن بغلم میگن مامانی جون خسته نباشی کل خستگیم در میره 

    بچه باید تشویق شه تا موفق بشه 

    وقتی تو این دوران قرنطینه بچتون یه روز حتی اروم و بی صدا ست اذیتتون نمیکنه باید تشویقش کنید بگید افرین عزیزم افرین که انقدر بچه خوبی هستی جایزت هم مثلا شام مورد علاقته 

    اها یه چیزی هم درمورد حیاط رفتن بگم

    مادر باید قاطع باشه در حین مهربونی

    من گفتم سه روز در هفته 

    امکان نداره بشه 4 روز خودشون هم بکشن بیشتر از 3 روز نمیشه 

    چون بچه باید بفهمه به حرفی که زده باید عمل کنه باید از بزرگترش یاد بگیره

    بچه سختی داره .... ولی شیرین ترین بخش زندگیتون میشه... کسایی که بچه دارن میفهمن چی میگم :)

    حرفهایی که شما زدید درسته  ولی کسانی مانند سمیه بد سابقه هستند وبه هیچ صراطی مستقیم نمی شوند  اینجور ادمها از ازار دادن لذت می برند و تفریح می کنند کافی است کامنتش را بخوانید جنون ازار دادن دارند حالا خواندن نوشته ایشان چه فایده ایی دارد جز بداموزی برای کسی که می خواهد راه ایشان را دنبال کند بعد شما می گویید اینجا سایت خاطره نویسی است بله ولی همراه با اموزش بد دادن وتحریک دیگران برای ادامه کارش من اینجور ادمها را خیلی خوب می شناسم برای کار زشت خودشان حتی توجیه هم می اورند رفتار حیوانات با بچه هایشان بهتر از این  به اصطلاح مامانهاست وفقط زبان زور می فهمند یعنی شناسایی شدن توسط پلیس و از ان طرف نمونه دیگری داریم مانند خانم سارا که با اینکه چهار بچه دارد روش صبوری انتخاب کرده واینجا راهنمایی می خواهد هر دو تفاوتشان از زمین تا اسمان است بنابراین باید به خانم سارا راهنمایی داد و جلوی ان یکی جلویش ایستاد تا فکر نکند کارش درست است 

    سلام به همگی

    🔴منم با نظر پریا موافقم که اگر امر به معروف نهی از منکر هم میخوایم بکنیم ّباااید با زبون خوب باشه،هرچند که طرف مقابل تون خییییلی کارش بد باشه...

     

    🔴به نظر من مادر های عزیزی که فقط با تنبیه بدنی کارشون رو پیش می برند و میگند که جز این کار نمیتونند برای تربیت بچشون کاری کنند و جواب نمیده،بخاطر این جواب نمیده(تنبیه نکردن)که بچشون رو از همون سن کم به تنبیه بدنی عادت دادند!

    مثلا اگر وقتی بچشون در سن کم خطایی میکرد با روش های مختلف (بدون تنبیه بدنی)سعی میکردند راه درست رو نشون فرزندشون بدند اینجوری نمیشد

     

    🔴الان خیلی  از خانواده ها بزرگ ترین تنبیه برای فرزندشون اینه که باهاشون قهر کنند!خب اینطوری خیلی خوبه چون دیگه اون اثرات منفی رو براشون نداره

     

    🔴تنبیه بدنی خیییییییییییییلی بده چون خاطرش اصلا پاک نمیشه و هربار که یادت بیاد خییلی اذیت میشین که چرا مثلا طرف مقابل برای خطام با هام اینطوری*باخشونت* رفتار کرد...   (من خودم نشدم ولی زندگی هچین افرادی رو خیلی دیدم)

     

    🔴ولی باز هم برا مادر هایی که از تنبیه بدنی استفاده میکنند دیر نشده و با حرف و حوووووصله میتونند روششون رو  عوض کنند☆

     

    🔴و اما سارا خانم♡

    باید بگم که خدا بهت صبر عیوب بده بهت چون خودم دیدم که چقدر کنترلشون سخته😁

    ولی بازم خیییییلی ثواب میکنی که صبوری رو برای مقابله با شیطونی هاشون انتخاب کردی،الهی که موفق و عاقبت بخیر باشی و بنظرم سعی کنید بعضی وقت ها بدون اینکه عصبانی باشید با جدیت باهاشون حرف بزنید و در مورد کارهاشون براشون توضیح بدید

     

     

    🔴واما در باره بحثی که میگید اینجا برای این هست که از تنبیه ها بگیم و اینا باید بگم که خب  اینجا در اصل برای این هست که نظر هامون رو به اشتراک بزاریم پس نمیشه (در باره کار های همدیگه نظر ندیم و بگیم به کسی ربطی نداره!)

    ولی خب قبول دارم که باید به زبون خوش گفت هرچند که....  ...  ..  .

     

    🔴یه چیز دیگه هم در رابطه با مادر هایی که از تنبیه بدنی استفاده میککند بگم(نمیخوام تیکه بندازم و یا مسخره کنم🔽🔽اصصصصلا🔼🔼🔼)ولی باید بگم که این مادر ها ممکنه بخاطر مشکلات سخت زندگی یه مقدار اعصبشون ضعیف شده که بهشون حق میدم(خب ممکنه کسی نتونه این همه سختی رو تحمل کنه) ولی باز هم بهتون توصیه میکنم سعی کنید که یکم صبرتون رو بالا ببرید و /گل گاو زبون و/دمنوش هایی از این جمله ها رو استفاده کنید تا هم خودتون زیاد اذیت نشید و هم بتونید کارتون رو بخوبی انجام بدید و بچتون که اذیت نشه(درسته که تنبیه اصلا جوری که اون فرد اذیت بشه ولی رراه های زیادی که خشونت کمتری داشته باشه وجود داره)

     

    ببخشید زیاد شد حرفام☆

    یا علی

    بچه هالطفابه هم بی احترامی نکنیددیگه. هرکسی مسئول تربیت بچه ی خودشه وهرکس مسئول رفتارخودش.کسیوهیچ وقت بخلطراشتباه دیگری مجازات نمیکنن..امربه معروف ونهی ازمنکرخوبه ولی نه اینکه فوش وناسزابگین..مثلاشایدیه عده الان تواین سایت اهل نمازوروزه باشن یه عده نباشن آیاکاردرستیه که هردودسته به همبدوبیراه بگن که توچرانماطمیخونی یاتوچرانمازنمیخونی؟؟بعداسم این سایتم مربوط به تنبیه اکراین موضوع ودوست ندارین پس این اسم بایدعوض بشه دیگه..کلاحرف من اینه انقدرباهم بدصحبت نکنیدانقدرفوش ندین فوش دادن کارخوبیه؟؟؟؟به قول معروف عیسی به دینش موسی به دینش

    یک سگ هم رفتارش با بچه اش بهتر از رفتار سمیه با بچه اش است الحق باید انجمن مامانهای عقده ایی تشکیل دهید ولی اگر در مقابل من بودید همه می فهمیدند چقدر ترسو و بزدل هستید و فقط زورتان به بچه های  کوچک می رسد و در مقابل بزرگتز از خودتان دست کمی از موش ندارید

    اینجا هرکس هرکاری بکنه با من طرف یک  مشت  مامانهای عقده ایی می ان عقده های  خودشنو اینجا می نویسن زورتون به یک بچه کوچک می رسه اگه دم دست من بودین حالیتان می کردم زدن بچه چه مزه ایی  داره  انچنان که صدای خر بدین بعدا مانند اعلامیه می چسبوندمتون به دیوار تا بفمهمین هیچی نیستید پریا و سمیه  هر کس هر غلطی خواست می تونه انجام بده ولی  انهم در خلوت ولی اگه دم دست من بودید می فهمیدید حتی جرات نگاه چپ به بچه تون  هم نداشتید واقعا شانس اوردید همسایه من نیستید وگرنه سروکارتان با قانون و پلیس بود

    سلام سمیه خانم ممکنه آیدی تلگرام یا اینستا بذارین بیشتر با هم صحبت کنیم اینجا به نظرم جای خوبی نیس برا صحبت کردن 

    پریا جون شما بانوی عاقل و فهمیده ای هستی دمت گرم

    واقعا به بقیه هیچ ربطی نداره من پسرم رو چجوری تربیت میکنم،اینجا هم سایت تنبیه و خاطرات تنبیهه اگه کسی با خوندن این خاطرات مشکل داره میتونه دکمشه بزنه و بره خخخ

    امروز بعد مدت ها دوباره سهیل رو تنبیه کردم،بهش گفته بودم فقط دو ساعت حق داری با دوستات بری بیرون و بعدش باید بیای و تکالیف زبانت رو انجام بدی ولی اون پشت گوش انداخت و 4 ساعت بیرون بود!!!

    منم برای اینکه یه درس عبرت بهش بدم از راه که رسید گفتم سریع جوراباتو در بیار و بعد گفتم رو زمین بخاب و پاهاتو بالا بگیر،بعد بهش گفتم به ازای هر ساعت دیر کردنت 10 ضربه ترکه میخوره کف پات،رفتم ترکه رو خیس کردم و شروع کردم به زدنش( دو ساعت دیر کرد 20 ضربه ترکه خورد)،اونم تا اخرش میشمرد ولی خداییش خیلی درد آور و البته عبرت آمیز بود براش

    بعد از اینکه ترکه خوردنش تموم شد گفت مامان غلط کردم ببخشید شروع کرد به التماس و اینا البته من بهش گفتم هنوز تنبیهت کامل تموم نشده و 10 ضربه هم اسپنک میشی بخاطر اینکه به حرف مامانت گوش نکردی و بعد از اسپنک کردنش  مجبورش کردم دو دور بره تو حیاط بدوه اونم با اون پاهای کبودش خیلی براش سخت بود ولی چاره ای نداشت باید به حرف مامانش گوش میکرد

    از بقیه مامان های عزیزم میخام که از خاطرات تنبیه بچه هاشون بیشتر اینجا بزارن ممنون

    اون عده ایم که میگن سادیسمی و بیمار روانی و منو از اخرت و بهشت و جهنم میترسونن یا خیلی احمق و کودنن و یا بچه ای که دهنش هنوز بوی شیر میده و عقلش ناقصه چون هر مادری میدونه که برای تربیت درست باید تنبیه هم صورت بگیره تنبیه اصولی و قانون مند

    اره درست میگی ولی خب خودت میگی تنبیه .

    اینا دارن شکنجه میکنن😐

    سلام بچه هاتوروخداهرکی میادازخاطرات کتک خوردن بچه هاش تعریف میکنه انقدربهش فوش وبدوبی راه ندین لطفا.به منوشماهیچ ربطی نداره طرف بچشوچجوری تربیت میکنه.درضمن عنوان این سایت راجب تنبیه...

    سارا خانم داشتن داشتن اینهمه بچه کوچک کار سختیه ولی باید از قبل فکرش را می کردید به هر حال طبیعت بچه بازی کردن و شلوغ کردن البته به اندازه  باید باشه ولی اگر بیش از حد شد باید باانها تک تک صحبت کنید و مطمعن باشید کم کم قبول می کنند که ارامتر باشند ما نزدیک خانه امان اپاتمانی بود که پر از بچه های پر سر وصدا بود من یک ظهر رفتم پیش انها وبا انها صحبت کردم وجالب انها قبول کردند. که ارام بازی کنند و از ان روز خیلی کم سروصدا می کنند دیگر صدایشان نمی اید به همین راحتی ولی باید منطقی با انها حرف بزنید که قبول کنند ولی  اینکه صبور هستید خیلی خوب و زیاد نگران نباشید زود بزرگ میشوند و راحت می شوید به هر حال بچه داری کار زاحتی نیست برای همین خیلی ها زیاد بچه دار نمی شوند انهم به تعداد زیاد

    اول نگین  خانم یه دختر درست می گه کارت از حد هم  گذشته اخه تو که اعصاب بچه داری نداری چرا بچه دار شدی از بچه داری فقط زدنش  را بلدی خوب بزن بعدها معادلش را خواهی خورد انهم ولم بعد خواهی فهمید من چه هشداری دادم و اعتنا نکردی فقط منتظر باش اصلا بمن چه جهنم مبارک کودک ازارهاست دوست داری به کارت ادامه بده

    نگین جان باید خدمتت عرض کنم که شما خیلی پوفیوز هستی روان پریش و دیووووونه احمق . لطفا حرفایی از قول خدا نزن که خدا خودشم شک کنه. زر مفت نزن اون بچه هم بیچارست گیر روانی همچون تو افتاده البته من شکی ندارم که حرفات دروغن .و بچه ای نداری . این حس دیوونگیتو توی خودت خالی کن بجای اینکه بیای و زر مفت بنویسی  و چنتا بچه و مادری که شاید تا حالا از این کارا نمی کردن ازت یاد بگیرن .

    بزرگواران ببخشید حرف بد زدم .

    واقعا مادرم منا اینجور تربیت نکرده ولی لازم بود 🙊

    من نمیفهمم این ناشناس کیه چرت و پرت میگه از قران و خدا و این چیزا توی خود قران اومده مرد میتونه زنشو کتک بزنه پس لطفا چیزی نمیفهمی حرف نزن.من خودم تشخیصمه بچه یه جاهایی باید تنبیه بشه من خودم خیلی پسرمو کتک میزنم.میبرمش توی اتاقش درو قفل میکنم بعد شروع میکنم به کتک زدن همین امروز انقد زدم پشت دستاش که نگو آخر کتکام هم اگه تخت یا کاناپه یا زمین باشه میخوابونمش میشینم روش خم میشم گوش یا کتفشو گاز میگیرم

    ۴ تا بچه . ۴ تا هم پنج سالشونه !! ۴ قلو به دنیا اوردین ؟

    اگر حرفت راسته ، خداحفظشون کنه!

    زهرا کجایی قایم شدی عزیزم ؟😄

    سلام 

    من یه مادر 29 ساله هستم و چهارتا پسر 5 ساله دارم

    بعضی وقتا واقعا از دستشون میخوام خودمو بکشم خیلی شیطونن 

    میدون دور خونه چند وقت یبار هم ظرف میشکنن در حین بازی

    مادر خودم تنبیهم نکرده هیچوقت 

    نمیدونم باهاشون چیکار کنم بعضی وقتا از دستشون انقد حرصم میگیره که میخوام بزنمشون ولی جلو خودمو میگیرم

    همسرم خیلی کمکم میکنه خیلی ارومم میکنه ولی بازم سخته نگهداری 4 تا بچه

    میشه راهنماییم کنین ؟

    خانم زهرا دیدید گفتن این خاطرات بداموزی داره نمونه اش  همین یه دختر که مانند اوهست و ممکن است دیگران هم کنجکاو شوند  وعاقبت بدی داشته باشدو دچار بیماری روانی شوند  ولی بدانید  کسانیکه برای تفریح بچه خود را می زنند و بعد توجیه تربیتی می اورندیک مدتی مهمان جهنم هستند و تا معادل انچه زده اند نخورند رها نمی شوند نمی خواهم بترسانم ولی در جایی خواندم اگر کسی بی جهت به صورت کسی بزند دست و پایش را در جهنم  با جسم سنگینی می شکنند و خرد می کنند البته منظورم شما نبودید جهت اطلاع بقیه گفتم قضیه شوخی نیست ولی بعضی مامانها فکر می کنند هر کاری دلشان خواست می توانند با بچه خود انجام دهند  و کسی هم  نیست جلوی انها بگیرد  ولی از عاقیتش خبر ندارندکه از موی سر اویزان می شوند و حق بچه گرفته می شود حتی جای قرمز ضربه به بچه دیه دارد تا این حد انوقت بک نفر می اید با اب و تاب از زدن بچه اش می نویسد بعد هم به خودش افتخار می کند که یک زورش به یک بچه کوچک رسیده

    یه اتفاقی افتاد امروز میخواستم از مامانم بپرسم اسپنک چیه و راستش بعد حرف زهرا خانم کنجکاو شده بودم مامانم توی اشپزخونه بود داشت سیب زمینی سرخ میکرد رفتم کنارش و گفتم مامان میتونم یه سوال ازت بپرسم گفت اره بپرس عزیزم بهش گفتم میدونی اسپنک یعنی چی ؟ گفت نه نمیدونم یعنی چی ؟ گفتم مثلا میزنن به باسن بچشون و اونو اونجوری تنبیه میکنن گفت خب ؟ بقیش؟ تو از کجا میدونی یعنی چی؟ گفتم جایی نوشته بود تو مجازی منم تحقیق کردم دربارش نوشته بود در باسن میزنن گفت در باسن میزنن رو میدونستم ولی اسمشو نمیدونستم زمون ما یه برنامه کودک بود اونجا هم مادره بچشو اینطوری تنبیه میکرد .  با هیجان پرسیدم جدی چطوری تنبیه میکرد میشه توضیح بدی گفت حتما یدفه دستشو دور کمرم حلقه کرد و با کفگیر توی دستش ۴ یا ۵ تا محکم و پشت سر هم زد به باسنم و یهو دستشو برداشت منم دستمو گذاشتم پشتم خیلی درد گرفت انگار اتیش گرفتم گریه ام گرفته بود خیلی درد داشت گفتم مامان خانوم داشتیم ؟ اینطوری توضیح میدی؟حرفه ای هم هستیا!
     گفت تا تو باشی واسه من درباره هرچیزی میشنوی یا میبینی تحقیق نکنی اگه چیز بدی بود چی ؟ اگه دچارش بشی چی ؟ گوشی واسه اینکاراست ؟
    گفت ادم هر کلمه ای میشنوه نمیره دنبالش که . ظهر بابا شیفت بود دوتایی ناهارو خوردیم سر ناهار بهم چشمک میزنه میگه شیطون در چه حالی ؟ دردت گرفت ؟ ببخشید عزیزم نمیخواستم اینکارو کنم ولی گفتم بزار متوجهت کنم .
     باهاش حرفی نمیزنم و ظرفمو میشورم و میرم تو اتاقم .
    این نوشته من کاملا واقعی هست و چند ساعت پیش واسم اتفاق افتاد

    سلام زهرا پس تو هم بودی تنبیه میکردی یعنی اندفه معلمم منا به ناحق زد منم نگاش میکنم خوبه؟

    خوبه مشکلت با پسرت حل شد لطفا دیگه نزنش گناه داره .

     

    سلام سوگل جان ببین گلم کارت اشتباه بوده تو حق نداری معلمتو بزنی من بودم یا اسپنک میکردم یا با خط کش میزدمت 

    به ناشناس عزیزم بگم من اصلا سادیسمی نیستم تا این سن بچم رو فوقش یه بار زده بودم  این چند روزم بخاطر این مشکل زنپوشی دیگه کلافه شده بودم زدم وگرنه بچم رو دوس دارم 

    امروز ظهر   صداش کردم اومد پیشم گفتم ببین پسرم من بخاطر خودت میکنم اینکارارو  گفتم بیا بشین بغلم. طفلی میترسید بازم بزنمش گفتم نترس مامان نمیزنم  ببین اخه ینی چی یه پسر ۱۴ ساله اینجوری جورابشلواری و دامن تنش باشه ؟ درسته ؟ گفت نه مامان  گفتم پس پسر خوبی باش دیگه نپوش  الانم اینارو دربیار بده من برو لباسای خودتو بپوش 

    ولی اگه عزیزم یه بار دیگه تکرار بشه مطمئن باش دیگه نمیذار به جز لباسای دخترونه اینجوری چیز دیگه ای بپوشی و بدجور تنبیه میشی 

    خیلی خوشحال شد گفت چشم مامان 

    لباساشو دراورد داد به من  

    تموم شد 

    خدا کنه که دیگه نپوشه 😕

    زهرا نیستی؟

    یکی کم دوتا شد شکر خدا سه تا شد تعداد مامانهای سادیسمی روز به روز بیشتر می شه خانم زهرا که حالا که بچه ات کوتاه امده شما کوتاه نمی ای  اون یکی خانم نگین که واقعا به روانشناس احتیاج داره  ای بابا شما که الفبای بر خورد با کودک را بلد نیستید چرا بچه دار می شوید فقط دوست داریدبه اسم تربیت کودک ازاری کنید باور کنید معادل همین ازار و اذیت ها را روز قیامت خواهید  چشید کلی بگویم هر چه کشت کنید همان را درو خواهید کرد  فکر کردید هر کاری دلتان خواست می توانید انجام دهید و و نتیجه اش را نبینید  جای کودک ازار جهنم خواهد بود پیامبر گفته  دیدم بیشتر جهنمیان زن هستند نه مرد

    سلام.منم یه مادرم ۳۵ سالمه یه پسر ۱۱ساله دارم.خیلی شیطونه وواقعا کارهای غیر قابل تحملی میکنه.البته من خیلی مراعات میکنم و خیلی کتکش نمیزنم ولی بعضی وقتا دیگه دست خودم نیست میفتم به جونش سیاه و کبودش میکنم.اول حسابی سیلی چپ و راست میزنم بعد با دمپایی میزنمش.یه بار که با کمربند انقد زدمش از حال رفت.خلاصه خیلی از کتکام میترسه.فقط کافیه بهش بگم بریم خونه کتکت میزنم تا خونه میکشه خودشو ازگریه.یه بارم انداختمش روی تخت نشستم روش حسابی چک زدم بعد واسه اینکه صداشو بیرون نشنون سینه هامو گذاشتم دمه دهنش.خلاصه از کتکام خیلی میترسه مخصوصا خط کش و چک

    شهرزاد با حرفت موافقم .

    یه سریا انگار وحشیای تو جنگلن و بچه رو جای حیوون درنده در نظر میگیرن میزنن تا بمیره من والا پام پیچ میخوره حالم بد میشه ادم نمیدونه چی بگه به بعضیا

    آقای بی نام علاقه به کاری به جنسیت ربطی نداره اونا حداقل یه کار مفید می کنن نه پسر های سی ساله ای که با دیدنشون از خنده میشه پخش زمین شد که شال و رژ رو لبشونه و کل پست های اینستاگرامشون دابسمش آهنگه البته اینم بگم بازم به ما ربطی نداره... دو تا کامنت بعدی رو خوندم بعدیا رو بخونم بعدا بر می گردم:)

    ماهناز جون واقعا عجیبهههه.... می تونم بپرسم پسرتون چند سالشه؟ یعنی همدیگه رو فقط بغل کرده بودن یا فراتر از اون؟؟؟ و خواهرتون به این راحتی از قضیه گذشتن؟ 

    شما ها چجوری میاید می گید ده تا پشت سر هم زدم تو صورتش و بعد بچه هاتون زیر این همه کتک بی هوش نشدن؟ من یه بار جلوی آینه زدم تو صورت خودم سرگیجه گرفتم یا بچه های بیچارتون عادت کردن به همیشه کتک خوردن یا شما دروغ می گید! فک کنم من یا افراد های نرمال جاشون بودیم باید با بیمارستان ها قرار داد می بستیم بدتر از اون چطور بعدش حس عذاب وجدان ولتون نمی کنه فکر این که یه روز بخوام یه نفر رو اینجوری کتک بزنم لرزه به تن خودم و بهتره بگن هر آدمی که یه کم انسانیت تو وجودش باشه میندازه بلد نیستید بچه هاتون رو تربیت کنید یه مشت حرف های قدیمی که از نظر روانشناسی جنایت محسوب میشه رو تحویل آدم می دید تاسف آوره که چرا ما الان تو کشور های با قانون و منصف نیستیم که شما الان تو زندان بودید و کار هاتون بی عواقب نمی موند که الان بیاید و داستانش رو تعریف کنید!

    زهرا چرا همتون میگید احترام به بزرگتر رو رعایت نکردم واقعا کسی به شما زور بگه و سیلی بزندتون جلوش وای نمیستید ؟ انتظار داشتی ازش معذرت خواهی کنم ؟ البته چه دلیل بازم مجبور شدم معذرت خواهی کنم .

    واقعا شما هم مامانم بودین تنبیهم میکردین؟ چجوری؟

     

    اره تعریف کنید برام

    سوگول جان. خاطره تورو هم خوندم. خب کارت اشتباه بوده 

    احترام به بزرگتر واجبه نباید اونکارو میکردی 

    من جای مامانت بودمم تنبیهت میکردم. 

    ببین تنبیه بخاطر اینه که بچه رو دوس داریم وگرنه اگه مهم نبود برامون میگفتم هر چی میخواد بشه 

    الان من واقعا وقتی پسرم رو میزنم دلم میگیره ولی خب نمیخوام زنپوشی کنه 

    عصر  یه اتفاق جالب افتاد بازم مجبور شدم پسرمو تنبیه کنم اگه خواستی بگو تعریف کنم 

     

    زهرا چرا جواب یه دختر رو میدی ولی خاطره منو نظر نمیدی زهرا خاطره منو خوندی ؟ میشه بخونی و نظرتو بگی ؟ 

    یکم از خودت میگی برام؟

    زهرا خانم :

    بله درسته عذر خواهی میکنم منظوری نداشتم فقط خواستم بگم تنبیه بدنی جواب گو نیست

    یه دختر 

    اخه عزیزم میدونم حرفت درسته منم مادرم دلم نمیاد بزنمش ولی چند بار اومدم خونه دیدم گلپسر جوراب زنونه پوشیده یا دامن. 

    خب چیکار کنم من نمیخوام مثله دختر باشه برا خودش بده 

    بنظرت من دوس دارم پسرم لباس دخترونه بپوشه جلوم بگرده ؟

    ولی فک کنم این روش داره جواب میده چون واقعا دیگه داره بدش میاد از این شرایط 

    سوگل :

    خب سعی کن مامانتو عصبانی تکنی مراقب کارات باش .مگنون از توضیحت زهرا خانم هم توضیح داد میدونی تو نوشتی فکر میکنی تو ایران استفاده نمیشه ولی زهرا خانم میگه من برای پسرم انجام میدم نمیدونم چی بگم ولی بنظرم اینکه یه پسر نوجوان باسنشو مادرش ببینه و ضربه بزنه بهش خیلی خجالت اوره و بنظرم بیشتر از اینکه بخواد به کار بدش فکر کنه به تنبیهی که شده فکر میکنه

    زهرا خانم :

    شما خانه دار هستید یا شاغل؟

    خیلی درد اوره لطفلی رو اینطوری تنبیه می کنید ؟ واقعا چطور دلتون میاد ؟ اصلا از کجا یاد گرفتید ؟ اگه نتیجه دائمی میخواید صحبت اما اگع نتیجه موقت میخواید تنبیه.

    امروزم تنبیهش کردین بیچاره هر روز داره تنبیه میشه که . من نه مشاورم نه چیزی ولی هر روز تنبیه شدن واقعا بده مخصوصا اون الان تو سن نوجوانیه

    منم خطکشو تجربه کردم خیلی دردناکه البته مامانم منو تنبیه بدنی نمیکنه من از خالم خطکش خوردم . 

    به یه دختر 

    اره خب خیلی درد داره براش اشکش در میاد ولی خب مجبورم حرف اثر نداره 

    اما کار دیروزم جواب داده از دیروز همش میگه مامان لباسای خودمو بده ازت خجالت میکشم که پیشت شلوار نپوشیدم. 

    منم بهش گفتم تا یه  هفته ولی اگه اینجوری بره تا دو روز دیگه لباساش رو میدم بپوشه 

    راستی امروزم تنبیهش کردم رفته بود دوش بگیره اومد که بیرون گفت لباسام رو بده منم همون لباس دخترونه هارو دادم موقع پوشیدن زد جوراب شلواری رو پاره کرد منم با خط کش ده تا زدم کف دستاش  

    یه دخار

    اسپنک یعنی با یه چیزی ضربه بزنی به باسن یکی البته فور نکنم توی ایران استفاده بشه بیشتر واسه خارجیاست

    یه دختر :

    اره خودمم گاهی فکر میکنم میدونی معلمه مهم نیست برام از اون اموزشگاه اومدم بیرون

    ولی تازگیا از مامانم بیشتر حساب میبرم وقتی اون عصبانیش یادم میاد میترسم و نمیخوام دیگه عصبانی بشه ولی گاهی کاری میکنم که عصبانی میشه

    سلام من الینا هستم امروز تولدم هست امروز برام خوش گذشت یه خاطره کتک بدترین رو بگم مامانم رو گوشیش خیلی حساس هست گلس گوشیش سوراخ شده بود من چند تا نیشگون گرف این هم دیروز اتفاق افتاد گفت گوشیم رو نمیدم بهت الان هم گوشیش دست منه

    سوگل من خاطرت رو خوندم میدونی بنظرم نناید به معلمه سیلی میزدی به هر حال از تو بزرگ تر بوده میتونستی یکم محترمانه تر حرفت رو بزنی درضمن شاید قبلا کاری کردی که بهت این جواب رو داده چون اکثر معلما خود دارن و همچین جوابی نمیدن به هر حال فکر میکنم تو با این کار هم غرور خودت و هم حرمت معلمت رو شکستی و هم باعث شدی مامانت کتکت بزنه و ناراحت شه

    اها چه تنبیهی عجیبی تا حالا نشنیده بودم ریشه لاتین داره  فکر کنم خیلی دردناک باشه خوب بعدش که ادم نمیتونه درست بشینه چیکار میکنه ؟!🤦‍♀️  .

    متنتون رو میخونم خندم میگیره 🤭

    ایشالله که حل میشه

    اسپنک ینی میخوابونم روی پاهم به باسنش ضربه میزنم با سیلی یا ترکه 

    نه خانومی میگه خوشم میاد تنم باشه یه جوری میشم. میگم بهش میخوای دختر باشی میگه نه 

    عصر بردمش مغازه لباس فروشی که دور بود از خونمون به خانوم فروشنده گفتم واسه پسرم جوراب شلواری بدین  خندید پسرم کم مونده بود از خجالت اب بشه  

    گفتم چی شد ؟ تو که دوس داری بپوشی  

    سرخ شده بود همش میگفت بریم بیرون نمیخوام دیگه 

    گفتم خانوم  یه دامن کوتاه هم بده براش با یه تیشرت دخترونه 

    یه دامن داد گفت ببین اندازشه یا نه ؟ گفتم مگه میشه بپوشه ؟ گفت اره بره تو اتاق پرو بپوشه   پسرم همش میگفت نمیخوام گوششو پیچوندم رفت اونجا  گفتم شلوارتو درار دامنتو بدم شلوارشو که دراورد خانومه دید جورابشلواری پاشه کلی خندید میگفت این‌دختره دیگه 

    برگشتیم خونه تو راه میگفت دیگه نمیپوشم ببخشید 

    گفتم حرف نباشه  . رسیدیم خونه لباسا رو تنش کردم گفتم اینم لباسای خودت بعدا بازم برات میخرم  

    فک کنم داره اثر میکنه  اگه اینجوری ناراضی باشه دیگه یه هفته ای از سرش میوفته 

    ولی الان که دارم میبینم لباسا بهش میاد😂😂

     

     

     

    سلام
    میخوام داستان اولین تنبیه شدنم رو بگم بهتون لطفا با دقت بخونی د و بگید حق با من بوده یا اون معلمه
    ماجرا برمیگرده بهاخرای خرداد امتحان پایان ترم داشتیم و من از ۱۰۰ شده بودم ۹۵ به معلمه گفتم من هیچ غلط نداشتم چرا کم کردی گفت چون دوست داشتم انقدر اسکلی نمیفهمی گفتم اسکل خودتی درست حرف بزن  یه سیلی زد زیر گوشم خیلی عصبانی شدم و هم غرورم جلو بچه ها شکست کنترلم رو ازدست دادم و نمدونم چطور شد کا منم برگشتم سیلیشو باسیلی جواب دادم و منم سیلی زدم منو از کلاس اورد بیرون و زنگ زد به مامانم .
    مامانم وقتی اومد معلمه ماجرا رو براش تعریف کرد و گریه میکرد و دروغ میگفت بعد منم گفتم مامان دروغ میگه بخدا من این حرفا رو نزدم ولی معلمه کار خودش رو کرده بود و مامانم یه سیلی زد زیر گوشم واقعا شوکه شدم تا این سن تا حالا از مامانم کتک نخورده بودم هیچ حتی یه کوچولو و این اولین بار بود که سیلی خورده بودم هم ترسیده بودم هم شوکه بودم مامانم یه دادی زد سرم که از شوک اومدم بیرون گفت معذرت خواهی کن سریع بدو سوگل به زور یه ببخشید از دهنم دراومد و اومدم بیرون
     توی ماشین مامانم انقدر عصبانی بود نمیشناختمش رسیدیم خونه گفت برو اتاقت لباستو عوض کن منتظر باش تا بیام تو اتاق منتظر بودم که وارد شد از جام  بلند شدم و روبه روش ایستادم گفت این چه کاری بود کردی اون امتحانو صفر میگرفتی ولی این کارو نمیکردی شاگردای من با من همچین کاری کنن من ناراحت نمیشم ؟ تو چی ؟ تو ناراحت نمیشی ؟گفتم مامان اون مثل شما نیست اون خیلی بد دهنه گفت هرچی باشه ازت بزرگتره نباید این کارو میکردی و گفت که میخوام تنبیهت کنم اصلا اسم تنبیه رو که اورد دلم ریخت اول گوشیمو از رو تخت برداشت لبتاپو جمع کرد و برد بعد حدودا پنج دقیه اومد رو تختم نسشت و گفت هیچموقع تا الان دستم رو روت بلند نکرده بودم ولی حالا مجبورم هر چقدر معذرت خواهی میکردم قبول نمیکرد و میگفت رو خط قرمز من پا گذاشتی منو کشید سمت خودش و گفت شلوارمو دربیارم اصلا واسم قابل قبول نبود این کار اخر خودش کشید پایین لای پامو باز کرد و با دستش میزد به کنار رون پام واقعا درد اور بود خیلی درد اور یه چنتایی زد و بس کرد و اخر سر کلی باهام حرف زدو بغلم کردو گفت دیگه نمیخوام تکرار بشه اگر تکرار شه سری بعد خیلی بد تر از این هست
    ولی در کل مامان مهربون و زحمت کشی دارم و این اولین تنبیه بدنی بود که شدم

    دوستان؟

    اسپنک؟ یعنی چی ؟ چی هست ؟

    spenk? Spank?

    تلفظش چطوره ؟

    زهرا خانم نوشتید گذاشتم رو پام و اسپنک کردم یعنی چیکار کردین ؟🙄

    زهرا خانم :

    با پدرش صحبت کردین ؟

    فکر نمیکنم با تحقیر درست بشه عذر خواهی میکنم ولی فرزند شما این کار رو عیب نمیدونه که بخواد بخاطرش تحقیر شه یا خجالت بکشه به نظر من شما این کار رو نکنید چون شاید اولش تحقیر شه ولی بار دوم شما با دست خودتون براش عادی سازی میکنید شاید ترنس هست ؟

    بزارید براتون یکی از همچین چیزایی تعریف کنم

    پارسال ما دعوت شده بودیم خونه همکار مادرم ایشون هیه دختر دارن هم سن منه و کلا عقیده ترنس شدن داره  همکار مامانم همون خانومه میگفت ابروی خانوادگیمونو داره میبره اخه کی اینطوریه ما تو اقوام از این جور چیزا نداریم هر روز پیش مشاورا بودن بحث میکردن گاهی هم کتکش میزده انقدر این ماجرا پیش اومد  که مادره خسته شد دیگه کاری به کارش نداره موهاش رو پسرونه زده و لباس پسرونه میپوشه و دیگه کنترل نا پذیره 

    بنظرم مادرش باکاراش و کتکاش و  هی بزرگ جلوه دادن این موضوع باعث شدن دختره حساس بشه و کاملا روی بیاره به این کار بنظرم شما حساس نباشید گیر ندید که وای این چه لباسیه نپوش عیبه زشته بنظرم عادی باشید و بگید اگه تو میتونی اینجوری بری پیش دوستات و فامیلا و بیرون من مشکلی ندارم میتونی بری بعدا خودش میفهمه که ضایع میشم زشته دلش رو میزنه البته من نظرم رو دادم و اصلا در تربیت شما دخالتی ندارم .ممنون

    آهو جان تعریف کن لطفا ما منتظریم

    به یه دختر 

    نه اخه چون وقتی میزنمش گریه میکنه به غلط کردن میوفته 

    دیروز که گفتم حق نداره لباس پسرونه بپوشه اولش خوشش اومد ولی الان میخواست بره کوچه نذاشتم گفتم تو دو هفته دختری نباید بیرون بری و فقط باید دامن و جوراب زنونه تنت باشه 

    لباساشم جمع کردم  کاری میکنم که خجالت بکشه شاید اگه تحقیر بشه درست بشه 

    عصرم میبرمش براش لباس بخرم 

    زهرا خانم شما فکر نمیکنید شاید پسرتون واقعا مشکل پوشیدن لباسدخترونه نداره شاید کاری میکنه که شما تنبیهش کنید یا وقتی تنبیهش میکنید لذت میبره

    سلام دوستان دیروز اومدم خونه دیدم امیر بازم جورابشلواری با دامن پوشیده 

    عصبی شدم سزش داد زدم  خوابوندم رو پاهام اسپنکش‌ کردم 

    گفتم میخوای لباس زنونه بپوشی بازم ؟‌ چیزی نگفت. منم گفتم ببین تا دو هفته از لباس پسرونه خبری نیس حتی بیرونم نمیری 

     

    سلام من تا حالا کتک زیاد نخوردم کتک های من معمولا غیر بدنی میشه زیاد هم نخوردم بابای من اصلا یه سیلی هم نزده مامانم یدونه نیشگون میگیره وقتی همه منو می بینم میگم خوشبحالت بخاطر اینکه خیلی لوسم هرچی بخوام برام میگیرن    من یکی از تنبیه هام این بود که اتاقم نا مرتب بود وسایلم رو پرت کرد زمین و من جمع کردم و یه نیشگون گرفتن و بعد ده دقیقه آشتی کردیم من یکی هم تنبیه هام این بود که رو صندلی نشسته بودم آواز زیر لبم خونم گفتم صندلت رو بیار وسط کلاس من یکبار با دستام شکلک درست کردم یکی رفت با خانم گفت خانم گفت قربونت برم عزیزم درست کن ببینم اگه رو من جیغ بزنن اشکم در میاد ایرانی که گفتم برام تنبیه واقعی حساب میشه

    سلام ماهناز خانم دوست دارم  اگر باز خاطره ای دارید تعریف کنید .ممنون

    اون خانومی که میگین پسرم دامن میپوشع🙄 باید بگم که بعضی از دوستای منم موهاشونو زدن و لباس پسرونه میپوشن شاید جالب باشه واستون ولی اون دخترایی که اینکارو کردن واسه خودشون دوست دختر دارن و سیگار هم میکشن 😶

    مامان بنده هم از وقتی اینا رو دیده اجازه نمیده باهاشون حرف بزنم و دوستی کنم ‌. مجبورم کرده همشونو انفالو کنم و شمارشونم از موبایلم پاک کنم نگم براتون که یبارم من رفته بودم باهاشون کافه چه تنبیهی شدم🤕

    سلام یه خاطره بروز رفته بودیم مهمونی همه تو مهمونی بود من اعصاب مادرم رو خورد کردم حدود 15تا بچه هم بود مامانم پاشد منو گرفت و شلوار و شرتم رو کشید پایین از اونجا 30تا نیشگون گرفتن و25 بار قاشق داغ رو کرد اونجام همه بچه ها خندشون گرفت برو سریع برای اسپیک آماده شو منو برد تو اتاق 50با اسپیکم کرد گریه کردم شلوار و شرتم رو در آورد و گفتم میری می‌شینی تو صندلی پاهات هم باز میمونه نشستم بعد که مهمونا رفتم 10تا بچه مونده بود من که میخواستم بخوابم با شلاق یه دست متمم زد و گفت برو بخواب رفتم که بخواب سوزش احساس کردم دیدم اونجا فلفل ریخته گفت پاشو پاشدم منو برد تو حیاط یا دستشویی بود اونجا حبسم کردم اونجا من 1ساعت جیغ زدم نیومد بعدش ساکت شدم با شلاق اومد منو زد خواب بردم همه درو باز کردن و مامانم منو با قاشق سوزوند 

    سلام من بدتر از شما تنبیه شده ما یه مدرسه داشتیم خیلی بد میزدن بزارید خاطره رو تعریف کنم یک روز تو مدرسه زنگ تفریح بود من هم تو سالن بودم هرمی می دوید اسم اون رو مینوشتن زنگ خورد و همه تو کلاس بودن مبصر اسم من رو خوند من فک کردم شوخی می‌کنه ولی راست گفت رفتم جلو تخته خانم لختم کرد و تا تونست با شلاق من زد نزدی پنجاه تا شلاق خوردم بعد لخت رفتم نشستم رو صندلی خانم گفت چه زود نشستی بیا اینجا یهو قاشق داغ رو زد اونجام اونجا کاملا سوخت گریه میکردم دوبار یک دست با شلاق منو زد گفتم لخت می ری میشنی تو سالن رفتم نشستم ناظم اومد و منو دید و قضیه رو از خانم پرسید منو برد وسط سالن و با طناب منو به صندلی تک نفره بست همه زنگ خورد و کلاس 1234567 از کلاس بیرون اومدن و منو مسخره کردم ناظم بهشون گفت که منو با شلاق بزنند منو 3رو این طوری کردن

    زهرا جان به نظر من با پسرت صحبت کن 

    اگه قبول نکرد و متوجه نشد ببرش روانشناس

    یجوری رفتار کن که پسر بودن رو ترجیح بده به دختر بودن 

    همانطور که ماهناز در کامنتش نوشت مامانهای امروزی اصلا طرز رفتار با بچه را بلد نیستند وبه روش ازمون وخطا رفتار می کنند که به خاطر نا اگاهی است و نتایج بدش بعدها در بچه معلوم می شود

    شهرزاد و نازگل عزیز خیلی ممنون بخاطر نظر دادنتون 

    ولی واقعا من درمونده شدم که چرا این اینجوری شده  البته فکر میکنم بخاطر اینه که دیر ختنش کردم اونم تقصیر همسرم بود  فک کنم چون تو ۱۲ سالگی دو هفته ای دامن پوشید واسه همین خوشش اومده از پوشش زنانه 

    الانم نمیدونم تنبیه کنم یا با روانشناس صحبت کنم  

    شوهرمم میگه یه مدت بذار بپوشه پیش خودت تا از چشمش بیوفته 

    سلام من ماهناز هستم 34 سالمه و یه پسر 10 ساله دارم به اسم رادوین 

    اینجوری که شماها میگید بچه هاتون رو تنبیه کنید من پسرمو تنبیه کنم که از هوش میره ! 

    نمیگم تنبیهش نمیکنم میکنم ولی به اندازه و برای کار های خیلی خیلی بد که تکراری نشه براش و دیگه به حرفم گوش نده

    بار اول توضیح میدم بار دوم تذکر میدم بار سوم هم تذکر میدم بار چهارم گوشیشو میگیرم یا از کلاسی که دوست داره یا تلویزیون محرومش میکنم ( بستگی به کارش داره زمان محرومیت یه بار 6 ماه از گوشی محرومش کردم ) معمولا تموم میشه همین جا و یا زودتر ولی اگه بازم تکرار شه کتکش میزنم ولی نه مثل شما ها نهایتا 2 تا نیشگون یا 3 4 تا اسپنک 

    همیشه همین شکلی بوده به جز یه بار که دو هفته پیش بود رفتیم خونه مادرم و خواهرم و دخترش که 6 سالشه هم اومده بودن خواهرم خیلی البته بیشتر از من دخترش رو کتک میزنه ولی به نظر من کار درستی نیست 

    رادوین و جانا رفتن تو اتاق گفتن بازی میکنیم باهم 

    بعد وقت شام شد من رفتم در اتاقو باز کردم که بگم بچه ها شام حاضره بیاید که دیدم دارن یه کار بد میکنن درو بستم ازشون توضیح خواستم جانا که التماااس میکرد خاله توروخدا به مامان نگو ولی توضیح ندادن که ندادن رفتم سروناز رو صدا زدم و گفتم بیا تو اتاق دخترت کارت داره

    اونجا به خواهرم همه چیو گفتم بعد به رادوین گفتم بیاد بیرون شام بخوریم ولی سروناز نذاشت جانا شام بخوره و تو دستشویی حبسش کرد تا 6 ساعت ما تا ساعت 3 نصف شب موندیم و جانای بیچاره تو دستشویی حبس بود

    بعد که اومدیم خونه گفتم رادوین برو بخواب وقتی مطمئن شدم خوابیده همه چی رو به همسرم گفتم

    خیلی عصبانی شد ولی گفتم که کاری باهاش نداشته باشه 

    حدود ساعت 11 ظهر رادوین بیدار شد منم با روی خوش گفتم صبح بخیر عزیزم بیا صبحانه بخور 

    متوجه تعجبش شدم 

    بعد که صبحانه رو با خیال راحت خورد گفتم پسرم بیا تو اتاق یه لحظه کارت دارم 

    وقتی اومد گفتم بشین رو تخت و کار بد دیروزت رو توضیح بده تو که دلت نمیخواد مثل جانا تو دستشویی حبس شی ؟ گفتم مامانی غلط کردم 

    من هم دیگه خیلی عصبانی شدم خیلی خودم رو کنترل کرده بودم ولی دیگه عصبانی شدم و یه کشیده محکم خوابوندم زیر گوشش از درد گریه ش گرفت گفتم اخه عزیزم غلط کردم که برای من نون و اب نمیشه 

    توضیح بده شاید تونستیم باهم مشکل رو حل کنیم 

    یه چیزایی گفت ولی دلیل نبود من هم گفتم این ها که دلیل نیست گوشی و لپ تاپ رو برداشتم بردم بیرون و گفتم 2 ساعت باید توی اتاقت بمونی و فکر کنی به کارت و بعد با یه دلیل خوب بیای بیرون حتی اگه الان هم به نتیجه برسی دیره و تا دوساعت دیگه حق نداری بیای بیرون در اتاق رو قفل کردم و اومدم بیرون

    بعد دو ساعت در رو باز کردم گفتم خب ؟ میشنوم رادوین به جان خودت دلیل نیاری بر خلاف میل باطنیم به شدت مجبورم کتکت بزنم اون هم که به تته پته افتاده بود باز هم حرف زد ولی بیشتر ببخشید بود تا دلیل 

    گوششو گرفتم محکم پیچوندم گفتم اینم که دلیل نبود دو ساعت تو اتاق چه غلطی میکردی ؟؟؟؟؟؟؟

    گفت مامان ببخشیید توروخدا

    گوششو ول کردم 

    گفتم برو بخواب رو مبل اسپنکت کنم خوابید منم گفتم 15 تا میزنمت تقصیر خودته که دلیل نیاوردی (البته چون خیلی دلم واسش سوخت از رو شلوار زدم )

    تموم که شد گفتم باید بازم دلیل پیدا کنی 

    گفت مامان منو ببخشید برای کار بدم ازتون معذرت میخوام شما مامان خیلی خوبی هستید من لیاقت شمارو ندارم 

    دلم واسش اااب شد ولی به رو خودم نیاوردم گفتم باشه مادر برو تو اتاقت و تا دلیل پیدا کردی نیا بیرون 

    همسرم که اومد خونه براش گفتم که تنبیهش کردم و حرفاشم گفتم گفت توروخدا بذار بیاد بیرون گفتم نه نمیشه باید به کارش فکر کنه بعد ساعت 10 اینای شب همسرم گفت الان هم نمیذاری بیاد ؟ گفتم اگه به کارش کامل فکر کرده بود خودش میومد 

    یه ساعت بعدش اومد بیرون به پدرش سلام کرد و اومد پیش من 

    دلیل مناسبی اورد گفت باز هم منو ببخشین 

    گفتم عزیزدلم همه تنبیهات برای خوبی خودته تو همه جوره برای مادر عزیزی

    و به خیر و خوشی تموم شد 

    الان میگم کاس اسپنکش نمیکردم 

    شهرزاد وقتی صدا وسیما همش مردها در حال اموزش اشپزی نشون می ده  دیگه تعجبی نداره مردها لباس زنانه بپوشند در واقع فرقی با زن نداشتند  ققط یک فرق داشت که انهم پسر زهرا حلش کرد اینکه خنده نداره گریه داره  که مردهای ما رفتار زنانه دارند

    المیرا عزیزم حس مط کنم داری کلا یه چیزی از خودت می گی و سن کمی داری قصد توهین ندارما ولی شما نمی دونید ضربه غلط... بلد نیستی بنویسی و بعدش اینکه چه جوری همون موقع تنبیه کردی و بلافاصله اومدی تریف کنی؟ 

    یکم شک دار بود 😕

    سلام ✋🏻

    زهرا عزیردلم نباید به خاطر هرچیزی دست به تنبیه بزنی

    می خوای یکم براش توضیح بدی که پسر چقد خوبه از دختر چیزی نگو با اینکه می دونم دخترا بیشتر خصلت دارن اما از پسرا خصلت ها بگو چیزای خوب راجبش بگو🌱

    از نظر من نباید می بردیش پیش روانشناس باید خودت تکی از روانشناس راهنمایی می گرفتی🙂

    این نظر شخصی من هست✨

    زهرا جون شاید دچار ترنس شده با یه روانشناس دیگه مشورت کنید شاید ایشون نتونستن کاری بکنن . من تو این موضوع چیزی نمی دونم...

    آقای بی نام کلی از تشبیه کامنتتون خندیدمممم ولی حتما یه علتی داره.

    سمیه جون دیروز یادم رفت این و بگم که تو کشور هایی مثل ژاپن حق ندارن به این شدت بزنن و اونجام یه اصولی تائین شده  نه این که هرچقدر دلشون بخواد بزنن تا خسته شن اگه تو آمریکا بودید بچتون رو به خاطر این که صلاحیت نگهداری ازشون رو نداشتید می گرفتن ازتون بار اول فقط امکان تعهد دادن بود نه مثل ایران هرکی هرکار دلش خواست کنه بعد بیاد با افتخار تعریف کنه

    آهو جونم الان کامنتتو دیدم بگو عزیزم.

    خانم زهرا این روزها پسرها الگوی پسرانه ندارند برای همین دارندشبیه دخترها می شوند 

    سلام دوستان 

    من یه پسر دارم ۱۴ سالشه کلافم کرده همش میره سراغ لباسای من واقعا دیگه نمیدونم چیکارش کنم  هفته پیش دیدم لباسامو پوشیده گوششو پیچوندم که دیگه نپوشه و گفتم اگه بپوشی تنبیه میشی  پیش روانشناسم بردم اثر نداشته 

    دیروز اومدم خونه دیدم جوراب شلواری و دامن و کفشای منو پوشیده داره بازی میکنه منم عصبانی شدم داد زدم سرش منو دید گفت غلط کردم ولی خوابوندم رو پاهام ۵۰ تا اسپنک زدم بهش همش گریه‌ میکرد بعدش جورابشلواریشو گفتم دربیاره بازم خوابوندم این دفه با دسته بورس زدم 

    پشتش کامل کبود شده بود 

    واقعا خودمم کلافه شدم 

    گفتم اگه یه بارم بپوشه بدتر میزنمش 

    واقعا نمیدونم چیکار کنم 

     

     

    سمبه جون من نمی فهمم چه اسراری دارید وقتی که چیزی نمی دونید حرف بزنید کاش بعضیا قادر به درک این جمله بودن که قانون خونه قانون جنگل نیست که هرکس زورش بیشتر باشه حرف اونه رضوانه جون گفتید وقتی تنبیهشون نکردید شیطون تر شدن خنده داره!!! یا تو افراطین یا توی تفریط متعادل بودن اونقدر هام سخت نیست! تنبیه از راه و روش درستش مثلا ندیدن تلویزیون یا نداشتن گوشی تا یک یا دو روز ولی اشتباه شما اینه مدام درحال تنبیه کردن بچه هاتون هستید و حتی ندیدم یکی بیاد به یه بار ازش گذشتم و براش توضیح دادم این کار از این لحاظ درست نیست توضیح هم که می دین با لحن تهدید آمیز و سر بسته که بیشتر ترس رو تو وجود بچه شکل میده ب... چه هاتون زیر این همه کتک ضعف نمی کنن بیهوش نمیشن جالب تره! رضوانه جون خیلی راحت می تونستی برای پسرتون توضیح بدی که عزیزم لازم نیست پنهان کاری کنی و بترسی هر نمره ای که گرفتی به من بگو شاید تونستم کمکت کنم سری بعد بیشتر بخون خیییلی خوشحال میشم اگه نمره ی بالاتر بگیری همین که پسرتون تحت تاثیر حرف ها و ملایمت شما قرار بگیره سری بعد با یادآوری محبت شما بیشتر رغبت برای خوندن پیدا می کنه تا این که از ترس مدام بخونه و چیزی تو ذهنش جا نگیره چون با جون و دل نمی خونه و مدام خاطره ی تنبیه شدنش از ذهنش می گذره همتون به راحتی دارید قسمت های مهم مغز بچه هاتون مثل هوش کلامی و تمرکز رو از بین می برید! می گید به خاطر پنهان کاری زدمشون درحالی که وقتی هم راستش رو می گن کتک می خورن هیچ راهی براشون نزاشتید تاسف باره... در مورد نمره به راحتی می تونید یه حداقل نمره ای مشخص کنید که زیر اون بگیری این عواقب رو داره اونم نه کتک و... هزار نوع تنبیه دیگه هست اصلا قابل درک نیست این حجم از تک بعدی بودنتون! بچتون که علم غیب نداره شما چی میخواید و طبق اون درس بخونه

    سلامممم. چند وقت نبودم چقدر کامنت نوشتید. دلم براتون تنگ شده بود هنوز تمام کامنت ها رو نخوندم برم بخونم دوباره برای همچین رفتار های اسف باری کامنت می زارم فقط کامنت آخر جناب بی نام دقیقا حق با شماست حقیقت تلخ:)

    بعضی ها می نویسند که برای تربیت بچه هاشون میزنند ولی در حقیقت برای لذت اینکار را انجام میدهند و برای سرپوشی بر وجدان نامش را عوض می کنند منظورم کلی بود نه به شخص خاصی

    دوستان عزیز خواهش میکنم دروغ ننویسین! 

    الان می‌خوام یکی از تنبیه بچه هام را تعریف کنم که همین الان انجام دادم امروز باهم دعواشون شد بعد جفتشون لیوانشون به سمت هم پرت کردند من خونه نبودم وقتی از بیرون اومدم دیدم کف آشپزخانه خورده شیشه ریخته خیلی عصبانی بودم فهمیدم کار بچه هاست رفته بودند قایم شده بودند اومدم به جفتشون دوتا نیشگون حسابی گرفتم نشوندمشون رو مبل قضیه را تعریف کردند برام منم گفتم سریع برای اسپنک آماده شید اونم هی گفتند علت کردیم ببخشید اما من قبول نکردم رفتیم تو حمام با دست ۲۰ ظربه به باسنشون زدم و ۱۰ ظربه با دمپایی و یک نیشگون دیگه بهشون گرفتم و آلان تو اتاق حبسشون کردم شوهرم یک ساعت پیش اومد و عصبانی شد خیلی چون این لیوان ها خیلی قشنگ و گرون بودند وقتی حامله بودم رفتیم آتلیه عکس گرفتیم و براشون زدیم روی لیوان وقتی ۳ سالشون بود بهشون گفتم باید این لیوان ها را تا آخر عمر یادگاری نگه دارید و اگه بشکنه کتکون میزنم شوهرم کتکشون نزد فقط حسابی دعواشون کرد و پول تو جیبشون تا دو ماه قطع کرد 

    بعدشم من صلاح میدونمدکه بچه هام تنبیه بدنی کنم همینطور که گفتم بچه های آرومیند اما حرف گوش کن نیستند بخاطر همین من کتشون میزنم گاهی وقتام خیلی شیطون میشدند بعدم لطفاً کاری به تربیت بچه دیگران نداشته باشید هر وقت میایم تو این سایت میبینم یکی یک خاطره از تنبیه بچه گذاشته همه بهش چیز گفتند آخه شما که بچه های مردم نمی‌شناسید الکی میگید کتشون نزنید شاید اون بچه تا کتک نخوره آدم نشه مثل بچه های من تا کتک نخوره درس نمی خواند و حرفم گوش نمی‌دهند گاهی وقتا بچه های خوبین. گاهی وقتا نه مثلا پارسال خیلی بچه های خوبی بودند اما امسال نه الان که مدارس تعطیل خیلی شیطنت میکنند و اکثر روزها کتک می‌خوردند اما بازم آدم نمیشه پس من که مادرشونم صلاح میدونم که کتکشون بزنم 

    خانم نسرین شما که ۳۶ سالتونه و یک پسر ۸ ساله دارید میشه خاطره تنبیه کردن پسرتون بذارید 

    ناشناس شما چرا خودت معرفی نمیکنی اسمت چیه چند سالته بچه داری نداری ؟ 

    بعدشم همینطور که گفتم من اصلا بچه هام را خیلی تنبیه نمیکنم چون آرومند فقط توی زمانی که میزند مدرسه اگه نمره کم بیاورند تنبیه میشند مثلا کلا تو سال ۹۹ اصلا تنبیه نشدند فقط یک بار تنبیه شدند اونم برای درس بود من اصلا دوست ندارم تنبیه کنم اما گاهی اوقات لازمه پس معلومه من خیلی هم بچه هام کتکم نمی‌زنم چون کلا توی یک سال ۱ بار تنبیه شدند اونم بخاطر اینکه نمره ریاضی شدند نیاز به تلاش . 

    من مادرم اصلا کتکمون نمی‌زد خیلی مهربون بود کلا من خودم ازش دوبار کتک خوردم اونم حقم بود ولی دیگه ازش کتک نخوردم منم خودم مهربونم بچه هام من را خیلی دوست دارند اما خب جدی هم هستم و بچه هام ازم حساب میبرند تازه من همیشه هم تشویقشونم میکنم 

    چرا دیگه کسی خاطره نمی ذاره لطفاً خاطره بذارید از تنبیه کردن بچه هاتون بگید از روشتون 

    المیرا، عددی که نوشتم کد امنیتی موقع ثبت نظر بود. حواسم نبوده دستم خورده توی متن نوشته شده. بعد از اینکه ثبت شد متوجهش شدم.

    کار اونایی هم که میگید توجیهی نداره. امروزه دیگه تنبیه سنگین بدنی واقعا بی مورده. قبلا هم اشتباه بوده. شما نگاه کنید خشونت جوامع قبلی وقدر بیشتر یوده.

    از طرفی کودک سالاری هم عواقب بدتری داره. گستاخی + حس قدرت طلبی که در بچه ها نهادینه میشه، قطعا آینده خوبی رو رقم نمیزنه.

    بنابراین به نظر من تنبیه لازمه اما باید تا حای ممکن فقط به تربیت بچه کمک کنه و بهش آسیب روحی نزنه. من فکر میکنم تنبیه های غیر بدنی بهترین روش هست.

    فقط نمی دونم ناشناس چرا به من میگی این تنبیه منسوخ شده چرا به بعضی از مادر ها که وحشیانه بچه هایشان را تنبیه میکنند چیزی نمیگی مثال یه بار یکی گفته من بچه را ۱ ساعت زیر آب داغ حمام نگه داشتم این تنبیه منسوخ نشده حالا من که فقط چند ظربه به باسن میزنم منسوخ شده 

    ببخشید ناشناس میشه بگی اسمت چیه ؟ 

    و منظورت از این عددی که نوشتی چیه ؟ 

    المیرا، تنبیه بدنی با این شدت دیگه منسوخ شده. خودت هم قبلا 66363تنبیه میشدی؟

    سلام ناشناس خیلی کم پیش میاد که تنبیهشون کنم چون واقعا بچه های آرومیند تنبیه بدینشون هم از ۳سالگی شون شروع کردم اما بعضی وقت ها خیلی حرص می‌دهند و اذیت میکنند و مجبورم تنبیه شون کنم دستم واقعا سنگینه خیلی روی تنبیه بدنی سختگیر هستم نه ناراحت نمیشم چون گاهی وقتا واقعا تنبیه بدنی برای بچه های امروزی لازمه . روش تنبیه اینکه اسپنک میکنم میبرشون توی حمام و اونجا با دست یا دمپایی به باسنشون ضربه میزنم تعداد ضربه ها هم به کارشون مربوطه من خیلی روی نمره دریسشون حساسم مخصوصا ریاضی چون ریاضیشون ضعیفه و اکثر برای ریاضی تنبیه بدنی می‌شوند خیلی کم پیش میاد برای شیطونت تنبیه بشند. گاهی وقتا هم نیشگون میگرم از شون مثلا اگه شیطونی و کاری تو جمع بکنند یه نیشگون خیلی محکم بهشون میگرم . 

    شوهرم اصلا تنبیهشون نمیکنه حتی سرشون داد هم نمیزنه تنبیه بچه ها را شوهرم گذاشته به احده من 

    سلام المیرا جان. چه موقع هایی کتکشون میزنی و بیشتر چه جوری میزنی؟ و اینکه خودت ناراحت نمیشی از تنبیه کردنشون؟

    سلام من المیرا هستم ۳۴ هستم و دوتا پسر دارم که دو قلو هستند ۸ سالشونه و من برای تجفشون از تنبیه بدنی استفاده میکنم و خیلی سختگیرم و دستم هم سنگینه . 

    حالا اگه خواستید براتون از خاطرات تنبیه بچه هام میذارم .

    آره آهو جان تعریف کن برامون.

    سلام!

    وااااای!

    من یه چند تا از مطالب اینجا رو خوندم باید بگم واقعا که! چه طرز فکرایی دارین... متاسفم! آخه مسلمونی و اسلام و پیامبر که هیچی شما انسانیتم زیر سوال بردین، میدونستین حتی اگه یکم جای اون کتک قرمز بشه دیه داره؟ هرچند فک نکنم مهم باشه!

    کی گفته بچه های این دوره زمونه فقط با کتک درست میشن؟تنبیه بد نیست! اما آخرین راه نه اولیش!

    من 17 سالمه! تا حالا یه بار نه ازبابام نه مامانم و نه برادرم! از هیچکدومشون کتک نخوردم! نه بچه سر کشیم! نه بی ادب و بی تربیت! نه به بزرگترم بی احترامی میکنم!

    مثل خیلی از بچه ها تو بچگی اشتباه کردم! لوازم مامانم بهم ریختم! کتابای داداشم خط خطی کردم! وسایل بابام گاهی خراب کردم!

    اما هیچوقت کتک نخوردم! بجاش باهام صحبت کردن و منم متوجه اشتباهم شدم و دیگه تکرار نکردم! چرا فکر می‌کنید کتک زدن کار درستیه؟ این کار فقط برای افرادی کاملا درست که احتمالا یه عقده ای چه از بچگی چه الان دارن!

    خیلی از تنبیهات به خاطر پنهان کاری بوده! چرا بچتون یه سری چیزا ازتون پنهون میکنه! چون از عکس العملشون می‌ترسه! اما اگه بدونه پیش شما امنیت داره هیچوقت این کارو نمیکنه!

    وقتی بچه رو سر هر اشتباهی تنبیه بدنی کنید دیگه براش عادی میشه اما اگه این کار هر بارتون نباشه و فقط برای کار های خیلیییییی اشتباه باشه بچتون عذاب وجدان میگیره و دیگه کارو تکرار نمیکنه!

    من خیلی بچه تر از اونم که بخوام نصیحت کنم اما کارتون اشتباه!

     

    جدا از اون این سایت برای تعریف خاطرات تنبیه! چیکار به رهبر و دین و اسلام و حجاب و نظام و انتخابات و رئیس جمهور دارین😲!

    لااقل درباره چیزی حرف بزنید که مربوط به موضوع اینجا باشه!

     

    من دیگه اینجا نمیام این یه بارم اشتباه کردم به پیشنهاد دوستم اومدم! امیدوارم متوجه اشتباهتون بشید!

     

    خدانگهدار

    بلد نیستید بدون کتک بچه هاتون رو تربیت کنید نگید کتک موثره !!!

    بنظر من نود درصد نوشته ها دروغه ،مگه میشه آدم با این شدت بچشو بزنع اخه😐

    رضوانه خانم چخبره؟ مگه پادگانه؟؟؟؟؟؟؟

    والا من ترسیدم یه لحظه خودمو جای پسراتون گذاشتم پس کجا رفت اون مهر مادریتون؟؟؟؟

    چه خوبه مامانت نگار جان بیشتر تنبیه غیر بدنی میشی؟ 

    ببخشید فوضولی میکن مامانت چیکارست؟

    خالتم تنبیهت میکنه ؟

    خاطراتتو بگو من مشتاقم بشنوم منم یه چنتایی دارم

    وای من خیلی دوست داشتم مامانم مثل مامان تو بود خوشبحالت من تو فیلما دیدم میزنن به باسن بچه هاشون ولی اولین باره از یکی میشنوم .

    حتما خیلی لذت بخشه واست؟ راستی مامانت از کجا این تنبیهو یاد گرفته ؟

     

    اگر مادری شبیه رضوانه خانم دم دست من بود و این کارها می کرد چنان عکس العملی نشان می دادم که از ترس من تا اخر عمرش جرات دست بلند کردن حتی روی یک بچه کوچک هم نداشته باشد به نظر من مقصر اصلی باباها هستند که این مامانها  پررو شده  اند و چاره کار صلابت باباهاست 

    سلام من نگارم پاییز میشم ۱۷ ساله من بیشتر اوقات با مامانمم چون بابام بخاطر کارش زیاد خونه پیداش نمیشه مامانمم نه خودش زیاد با رفیقاش بیرون میره نه اجازه میده من برم.  و من یه خاله دارم که خیلی دوستش دلرم اون معلم ریاضیه. اینکه تا حالا تو این ۱۷ سال فقط چهار بار تنبیه بدنی شدم و مامانم سر چیزای خیلی خیلی بد متکی به تنبیه بدنی میشه.

    تنبیه بدنی هم همیشه در باسنی میزنه میخوابونه رو پاهاش و با دست میزنه به باسن و این خیلی درد ناکه و واقعا اذیت میشع ادم بعدش تا ۳ روز نمیتونی خوب بشینی البته اینم بگم که مامانم خیلی مهربونه و شوخه اما گاهی هم جدی میشه که حتی با یه نگاهش میخوای زمین دهن باز کنه بری توش یا پرواز کنی از خوشحالی. خط قرمزش احترامه خیلی براش مهمه خیلی !

    شاید بعدا خاطرات تنبیهمو بگم براتون .

    خانم رضوانه مگه عقده ایی هستی چون تمام نشانه های یک مامان عقده ایی را یکجا داری پس شاهکارهایت را اینجا ننویس چون بداموزی داره 

    اینهم از رضوانه که دست کمی از ادمهای عصبی نداره و فکر می کنه مامان قاطعیه در حالیکه خبر نداره داره از بچه هاش داره موجودات ترسو و بزدل و شبیه دختر بار می اره وبعد ها می فهمه چه کار اشتباهی کرده فعلا گرم وحرفهای ما بیفایده است و روز قیامت عکس العمل کار خودش را خواهد دیدما فقط گفتیم از شما نشنیدن 

    سلام به کاربران سایت سیلی خوردن..من تازه اومدم به این سایت و وقتی نظرات رو خوندم شوکه شدم!

    خیلیا میگن تنبیه بدنی بده و نتیجه منفی میده ولی من کاملا مخالف این قضیم!

    من دو تا پسر دارم 16 و 14 ساله از بچگی دائم تنبیه میشن و به شدت روشون سختگیرم!

    یه مدت تنبیه رو قطع کردم و دیدم پرروتر و شیطون تر شدن!

    هر جا که مادرا تو تنبیه بچه ها کم کاری کنن بچه ها سو استفاده میکنن..خب میخوام یکی از خاطرات تنبیه شدن پسرامو بگم براتون!

    پسر بزرگم پیمان یه روز نمره ریاضیش بد شد وقتی اومد خونه نمرشو بهم نشون نداد و رفت تو اتاق ولی مثل اینکه به داداشش پوریا گفته بود نمرشو!

    پوریام یواشکی اومد پیش من و خبرچینی داداششو کرد گفت مامان پیمان نمره ریاضیش بد شده و به شما نگفته!

    منم سریع رفتم تو اتاق پیمان گوششو کشیدم و دو خوراک زدمش گفتم چرا به مامی نمرتو نشون ندادی؟ها؟بزنم سیاه و کبودت کنم پسره احمق؟

    پیمان دست و پاش میلرزید و تو صداش ترس موج میزد منم پشت سر هم بهش سیلی میزدم و اونم شروع کرد به عذر خواهی و التماس!

    گفتم هه! تازه این دست گرمی بود تنبیه اصلی تو حموم انجام میشه برو سریع خودت رو لخت کن تا من بیام!

    وقتی برگشتم لخت و لرزان آماده تنبیه بود..دوش آب سرد رو باز کردم و بدن لختش زیر آب سرد قرار گرفت و در همون حالت هم دست و پاش بسته بود و مرتب زیر دوش آب سرد بهش سیلی میزدم!

    وقتی تنبیهش تموم شد برگشتم به پوریا گفتم پسره نفهم مگه نگفتمت خبرچینی کار خوبی نیست؟حالا که اینجوری شد توهم مثل داداش احمقت تنبیه میشی!

    اونم مثل پیمان کردمش تو حموم و زیر دوش آب سرد کتکش زدم!

    دست آخر این قضیه با عذرخواهی و دست بوسی پسرام و البته منت کشی شوهرم تموم شد!

    منم موافق کتک زدنم،چون بچه ها این دوره را فقط با کتک میشه کنترل کرد،من یادمه یبار بچه بودم فحش دادم مامانم شلواروشرتموکشید پایین تا میتونست از اونجام نیشگون گرف،بعد قاشق و داغ داغ کرد گذاشت رو اونجامادب شدم دیگه حرف زشت نزدم

     

    سلام

    اره اهو جان بگو

     

    سلام  اگه دوست داشته باشید تنبیه این دفعه ام رو بگم 

    shirin خانم کار خوبی کردین با 123 تماس گرفتین فقط حیف شد سمیه همسایه شما نیست و گرنه او بجای ما باید به  انها جوابگو میشد ولی باز هم فکر نکنم خانه از پای بست ویران است

    مهسا جونخودتو ناراحت نکن ..من خانم سمیه رو جزء آمار حساب نمیارم..اصلا وجود خارجی نداره اما درکل منظورم اینه کسی که اصلا همچین داستان هایی از خودش میسازع حتما بیماره 

    حرف زدن با سمیه بی فایده است ولی به یک سوال جواب ندادی اگر خودت به زمان بچگی بر می گشتی و بزرگترها با خودت همین رفتار را داشتند  باز هم همین حرف را  میزدی یا انرا رد می کردی به هر حال کارشناسان 123 باید سراغ تو بیایند همانطور که شیرین خانم گفت

    گاهی اوقات مادر بچشو از سر دلسوزی تنبیه میکنه و اصلا جنبه سادیسمی نداره

    تنبیه مثل یک داروی تلخه که گاه و بیگاه باید به زور به بچه داد

    شیرین خانم کارتان خیلی درست کسانی مانند سمیه فقط به دنبال توجیه کار زشت خود هستند وبه هیچ صراطی هم مستقیم نمی شوند منهم موافقم این سایت بیشتر بداموزی داره تا اموزنده و بیشتر ادمهای سادیسمی و مازوخیسمی اینجا می ایند وکارهای زشت خود را می نویسند 

    چه خوبه که انسان تحمل شنیدن حرف مخالفو داشته باشه

    چه خوشتون بیاد چه نیاد سیستم تربیتی سختگیرانه همراه با تنبیه و تشویق طرفداران زیادی در دنیا داره ، حتی این سیستم در خانواده های آسیای شرقی به راحتی داره اجرا میشه و بچه هایی که از این سیستم بیرون میان ژاپن رو به یکی از قطبین صنعتی دنیا تبدیل کردن

    اره مهسا جون گزارش دادم خداروشکر کسی هم شک نکرد و کلی سازمان بابت این حس مسئولیت پذیری و انسان دوستی ازم تشکر کردن..خیلی حس خوبی دارم مغزم آروم گرفت

    قصدم اینه گزارش این سایت هم بدم متاسفانه داره متون غیر اخلاقی و ترویج میده و یکسری افراد بیمار به جای دارو و درمان، دارن تو این سایت خودشون و خالی میکنن 

    البته از مدیر سایت خواهش مندم هرچه سریع تر نظرات و قفل کنه و سایت و مسدود کنه 🙏🏻

    و همچنین یکسری افراد مثل خانم سمیه و ..اگر بازهم کامنت غیر اخلاقی بزارن و نسخه های منسوخ شده بپیچن برا خودشون، مجبورم میکنن که نام کاربریشون و گزارش بزنم که شناسایی بشن امیدوارم هرچه زودتر به روانشناس مراجعه کنید که خیلی نیاز دارید

    سمیه اگز به زمان بچگی خودت برمی گشتی باز همین را می گفتی پس  نسخه خودت را برای دیگران نپیچ شیر فهم شد 

    سمیه اگز به زمان بچگی خودت برمی گشتی باز همین را می گفتی پس  نسخه خودت را برای دیگران نپیچ شیر فهم شد 

    کتک همیشه به معنی بچه آزاری نیس گاهی برای تربیت بچه واقعا کتک لازمه

    خانم شیرین فکرتون خوب به هر حال روانشناسها می ان با اونها صحبت می کنند ولی بهتر نفر سومی که مال محله شما نباشه زنگ بزنه تا برابتان درد سر نشود به هر حال تصمیمش با  شخص خودتان هست ولی همینکه به فکر ان بچه ها هستید خیلی خوب

    سلام انشالله هرکی دست رو بچش بلند میکنه تو سن پیری و کم توانی بچش سرش خالی کنه همه اینارو یا دستش بشکنه😊

     

    دوستان من دو مورد کودک ازاری دیدم که همسایه هستن بنظرتون تماس بگیرم ۱۲۳ بیان این مادر های روانی های سادیسمی رو جمع کنن ببرن؟؟!

    چند بار خواستم این کارو کنم منصرف شدم..واقعا کودک ازارن و بچه هاشون و شکنجه میکنن و کتک میزنن و صداشونو میشنوم 

    این چند روز اخیر واقعا حالم و خیلی بد کردن دارم روانی میشم خدا از زمین برشونداره انشالله هرکسی که که قصد داره بچش و کتک بزنه خدا بهش بچه نده واقعا درک نمیکنم چطوری بتونی بچت و جگر گوشتو بزنی =) 

    وااا بچه ها! چرا از نظام بد میگید؟! حکومت جمهوری اسلامی بهترین حکومت دنیاست و هیچ جا نظیرشو پیدا نمیکنید. برید یه سر به کشورای اروپایی بزنید همش فقر همش بدبختی همش دزدی و جنایت.در حالیکه ما اینجا امنیت داریم رفاه داریم آرامش داریم امکانات داریم خلاصه همممه چیز داریم و بهتون قول میدم ک تا چند سال آینده به قدرت بزرگ جهان تبدیل بشیم.

    (برگرفته از کتاب خفاش ها ماکارونی میخورند😐😂)

    آقای آریامنش شاید اینطور باشه ولی من حقیقت و عدالت رو گفتم کاملا واضح و امیدوارم آقای علی صحبت های ما رو درک کنن. اگر هم مشکلی دارن بحث ما به جایی نمی‌رسه و پیشنهاد می کنم دیگ صحبتی راجع به این موضوع نشه.

    آهان من یه خاطره مال دو سه روز اخیر یادم اومد😂

    همون طور که گفتم خالم یه بار رو دست دختر خالم زده بود و کلن هم مامانم و هم خالم خیلی با حوصله هستن مخصوصا مامانم چون بابام خیلی براش راجع به اطلاعات روانشناسی توضیح میده ولی چند روز پیش خونه ی خالم به یه مناسبت مهمونی بود دختر خالم زیبا پنج سالشه خیلی شیطون و بازیگوشه در کل مثل بچگی های منه حتی آروم تر ولی خالم و مامانم از اول خیلی روی فحش حساسن و من یه بار یادمه هفت سالم بود یه کلمه ای رو که معنیش رو نمی‌دونستم توی متب بابام یاد گرفته بودم چند بار تکرار کردم اول مامان و بابام واکنش نشون ندادن که تو ذهنم نمونه و تثبیت نشه ولی من چند بار بعد چند وقت گفتم مامان و بابا خیلی عصبانی شدن و مامانم تا چهار ساعت باهام حرف نزد هرکاری هم کردم گریه و عذر خواهی و... ولی گفت چهار ساعت که تموم شد صحبت می کنیم دیگه فکرم هم سمت اون کلمه نرفت بابامم توضیح داد برام که اون کلمه حرف فوق العاده بدیه و هرکی این حرفو بزنه خودشو نشون میده و کسی باهاش دوست نمیشه و میگن شخصیت و ادب نداره و از این حرف هایی که بچه ها رو قانع می‌کنه اون روز دختر خالم چند روووز بود یه حرفی رو که حتی من روم نمیشه بنویسم و فق العاده معنی بدی داشت رو بلند تو جمع جیغ زد و واقعا هیچکس نفهمید از کجا یاد گرفته و قبلن هم یاد گرفته بود خالم اهمیت نداده بود که یادش نمونه بعد از چند بار بهش تذکر داده بود و گفته بود عزیزم دلم دخترم این حرف زشتیه و... بعد چون تذکرش جدی نبود بار آخر تنبیهش نکرده بود که باهاش قهر کنه و... اون روز خونه ی خالم یهو این حرفو چند بار دختر خالم جیغ زد بار آخر خالم خییلی عصبانی شد دستشو گرفت بردش تو اتاقش منم تو اتاقش دنبال گوشیم بودم که بزنم شارژ یهو دیدم خالم دست زیبا رو گرفته و داره میاره توی اتاقش حتی اونقدر عصبانی بود که متوجه منم نشد من گفتم خاله چی شده مامانم هم سعی کرده بود جلوشو بگیره ولی وقتی دیده بود نمی تونه دخالت نکرده بود چون در این صورت فقط برای روحیه ی زیبا توی جمع بد می شد در رو هم قفل کرد وقتی اومد تو بقیه هم فک کردن داره باهاش صحبت می کنه که دیگه کارشو تکرار نکنه و صدای آهنگ نمی زاشت هیچی شنیده بشه زیبا رو گذاشت رو تختش و بلند گفت مگع بهت نگفته بودم یه بار دیگه این حرفو بزنی یه جور دیگه باهات حرف می زنم و حرف بدیه؟ زیبا هم اصلا جدی نگرفته بود ولی ترسیده بود گفت مامانی ببخشید خالم گفت پنج بار قبلم همینو گفتی نگفتی؟ بخشیدم چی شد؟ بعد خیلی عصبانی بود و فک نکنم زیبا تا الان اونجوری دیده باشتش گفت دیگه نمی‌تونم بهت گفته بودم سریع قبل تنبیهت می کنم این سری. بعد زیبا رو به پشت رو تخت خوابوند زیبا هم هی جیغ می زد ولی منم صداشو به زور می شنیدم صدای آهنگ زیاد بود گفتم خاله این سری رو ببخشش خواهش می کنم و.... اما قبول نکرد بدون این که شلوارشو پایین بیاره با دمپایی ابری محکم پنج تا محکم زد رو باسن زیبا اونم چون تا حالا کتک نخورده بود فقط جیغ می زد گفت مامان ببخشید دیگه اون حرفو نمی زنم و داشت گریه می کرد من گفتم خاله دیگه بسه خواهش می کنم... زیبا قول میده دیگه اون حرف زشتو نگه بعدشم خالم داشت باهاش صحبت می کرد بغلش کرد بوسش کرد منم اومدم بیرون که راحت باشن ولی برام سخت بود یه خورده اما خالم بعد چند بار تذکر اونم حرف به اون فجیعی زیبا رو تنبیه کرده بود کسی هم متوجه نشد منم به کسی چیزی نگفتم اشکاشو پاک کرده بود لباسشو مرتب کرد و سنجاق هاشو دوباره زده بود اومد بیرون بعدشم چیزی نشد و زیبا دیگه اصلننن اون حرفو نزد این اولین تنبیه بدنی ای بود که دیدم ولی دیگه چیزی یادم نمیاد

    آقای علی سایت عمومی هستش و هرکسی حق نظر دادن داره همینطور راجع به حکومت شما اگه دوست ندارید می تونید نخونید و از سایت خارج بشید با این صحبت ها نمی تونید نظر کسی رو عوض کنین هرکسی در مورد پدیده و اتفاقات روی پرده و پشت پرده ی کشورش و جایی که توش داره زندگی می کنه حق نظر و انتقاد داره حالا این که انتقاد کردن توی ایران حکمش فوق العاده فجیع هست مبنا بر این نمیشه که طرز فکر این که روش حکومت غلطه و هرکسی فقط به فکر خودش هست نه مردم کشورش شکل نگیره هرکسی یک نظری داره و اگر حکومت و افراد و جامعه ی ما که افرادی مثل شما توش هستن دموکرات باشن میزارن همه نظرشون رو بگن و دید خوب و بد مردم رو نسبت بهشون بدونن بعدا حکم رانی کنن و نظر بد همه جا هست فقط میشه مودبانه تر بیانش کرد ولی تا کی؟ حتما اونقدری مردم زجر کشیدن که دیگه ادب و نزاکت رو رعایت نمی کنن و چوب خط تحملشون پر شده حالا یک نفر اگه با روی پرده و صحبت ها راضی هست می‌تونه راضی باشه ولی خود شما هم یک روز به صحبت های ما می رسید به هر حال هرکسی نظری داره و به خاطر این که بیشتر به رهبر جامعه توهین میشه اینه که تمام دستورات کشور زیر نظر رهبری هست و تمام اینا ب رهبری جامعه حالا چه خوب و چه بد بر می گرده اگر نظر شما چیز دیگه ای هست می تونید بیان کنید خود شما هم با کلمات تا مناسب جواب دادین بعد از کسی که زندگیش هیچ تعریفی نداره و همش به حکومت دیکتاتور و مضعف در لباس قوی که پشت پرده ی اسلام پنهان شده بر می گرده انتظار دارین چیزی نگه؟؟ خود امام علی من یک جا خوندم که گفته مردم این حق رو در هر ناحیه و هر نوع حکومتی دارن که از حاکم و رهبر انتقاد کنن بازخواستش کنن که تو به چه حقی این کارو کردی؟ و حاکم و رهبر و جامعه ی حکم رانی جز وظایفش هست که کامل به سوالات و انتقادات مردم پاسخ بده و فکر نکنه تمام کار هاش درسته در ضمن آقای علی جاوید این رو بدونید که وظیفه ی یک حکومت اینه که مردمش رو خوشبخت و خوشحال و راضی نگه داره و همینطور اقتصاد کشورشو البته بدون وعده و قمپز دادن نه این که مردمشو به بهشت ببره

    آریامنش احمق گوه میخوری به رهبر فحش میدی زود عذر خواهی کن از همه وگرنه امارتو میدم به فتا بیاد دخلتو بیاره

    بقیم حواسشون باشه با این خائن ضد انقلاب همکاری نکنن وگرنه عاقبت دردناکی در انتظارشان خواهد بود

    سلام من ۱۵ سالمه  مامانم خیلی سخت گیره و زیاد کتک میخورم ازش از ۱۲ سالگیم گیر داده بود که ختنم کنه اما همش با التماس و خواهش قبول کرد که اینکارو نکنه به شرطی که همه نمره هام عالی باشه قبل امتحانام اومد گفت دیگه این تابستون باید ختنه بشی ولی من باز التماس کردم که نه نمیخوام ولی شرط گذاشت حتی یه نمره بد داشته باشم باید تنبیه و ختنه شم منم ناچار قبول کردم که اونم دوتا از امتحانام رو واقعا بد دادم  الان خیلی میترسم 

    علت اینکه تو بچگی ختنه نشدمم این بود که خیلی لاغر بودم و مامان بزرگم نذاشته بود الان خیلی میترسم تنبیه و کتک خوردن رو میتونم تحمل کنم ولی دیگه ختنه رو اصلا  

    هر چقدر میگم مامان میترسم میگه نه نمیشه  دیروز دامنم دوخته بود که به زور تنم کرد  انگار هیچ راه فراری ندارم 

    واقعا میترسم لطفا کمک کنید 

    آهو جون اینا طبق خاطرات فجیعی که اینجا میگن اصلا وحشتناک نیست و با این سن شما کاملات نرماله مشخصه چقدر دوستت دارن🥺.

    آریامنش باهاتون موافقم منم اگه به سن قانونی برسم و دذ حدی بشم که بتونم رأی بدم هرگز این کارو نمی‌کنم چون در این صورت فقط خودم و مردم کشورمو از اینی که هست بدتر می کنم رأی داد الان ظلم هست به تمام چیزایی که بهش اعتقاد داریم به رویاهامون به مردم و آینده پردازی هامون و به زندگی الان و بعدمون هرچند معلومه کی میشه از هیچکس بعید نیست آمار رو دستکاری کنن ولی بهتره توی سایت عمومی همچین چیزی ننویسید همه میدونن چه بلایی سر معترضین به حکومت میاد بابای منم همیشه میگه شهرزاد هیچوقت توی سایت عمومی همچین چیزی ننویس ولی خب گاهی اوقات اصلا نمیشه در برابر این همه نا عدالتی سکوت کرد  من فقط تو عمرم یک بار به غیر از روحی تنبیه شدم تو بار مامانم باهام قهر کرد واقعا از هزار تا شکنجه ی روحی بدتر بود ی بارم یک وضعیت پارسال در واتساپ گذاشته بودم راجع به نه به جمهوری اسلامی بابام دیده بود خیلی ناراحت شد البته می دونم برای جون خودم بود ولی وقتی دیدم ناراحت شد پاکش کردم ی روز گوشیمو ازم گرفت ولی فرداش دوباره بهم داد همیشه هم میگه چاره ای جز تحمل کردن نداری مامانم هم میگه زبانتون رو بخونید کلن برید اونور حداقل شما دو تا رو بفرستیم ی جایی ما که نتونستیم بریم

    مرسی شهرزاد جون نظر لطفت هستش 😘ا اگر تنبیهم بعد از دو یا سه دقیقه ازم معذرت خواهی می کنه ولی اگه کام خیلی اشتباه باشه باهام قهر می کنه و نمی زاره آریا   هم باهام حرف بزنه . مثلا برای تنبیه ها اگر خیلی خیلی دیگه کارم بد باشه با خط کش می زنه به کف دستم یا از ترکه استفاده می کنه ، گفتم که از ترکه زیاد استفاده نمی کنه یا محروم میکنه . 

    چشم حتما می گم براتون 

     

     

    نمیدونم والا...من خودم امسال هجده ساله ام و اولین سالیه ک میتونم رای بدم.

    منت49هی اصلا چیزی نمیدونم از نامزدا براهمینم نمیرم بدم

    رومینا آره ولی با رای ندادنت حداقل همدست جنایتکاران و ظالمان نمیشی

    لیلی مگه قراره رای هم بدیم؟

    بچه ها شما به کی رای میدید؟

    اریا منش موافقم ولی اگه به رای ماها بود که خوب بود اینا خودشون یکیو انتخاب میکنن میگن با رای مردم بودع

    نامزد های انتخابات

    ۱- رئیسی

    ۲-رئیصی 

    ۳-رئیثی

    ۴-راییسی

    ۵-راییصی

    ۶-راییثی

    ۷-رائیسی

    نیکی جون قصد توهین و بازجویی ندارم فقط یه خورده عجیبه شما می گین متولد 66 هستین بعد ادامه ی صحبت هاتون گفتین هنوزم جای ترکه رو بدنتون هست یعنی بیست و چهار سالتونه و هنوز جای ترکه و اسپنک مونده ؟

    اهو،نیکی خاطراتتونو بگید

    اهو داداش ایسامت واسه چه کارایی تنبیهت میکنه

    مامان من کتکم که میزد بهم‌ سیلی میزد معمولا هم چپ و راست صورتم میزد دوتا سمت راست یکی سمت‌ چپ نیشگون هم ازم می‌گرفت جاش کبود میشد اوف خیلی درد داشت البته آخرین بار ۸ سالگی کتک‌خوردم ازش دیگه بعد از اون کتکم نزد کم پیش میومد کتکم بزنه ولی وقتی میزد خیلی دردم میومد

    لی لی جون به من لطف داری عزیزم❤️😍💝

    آهو جونم از خوندن داستانت واقعا اشک تو چشمام جمع شد خیلی قشنگ بود مخصوصا قشنگ معلومه برادر هات چقد دوستت دارن به نظر منم خواهر و برادر بودن به خون و رگ نیست به علاقه و نوع دید هست که محبت ها رو تعریف می کنه صحبت های فامیل هم همیشه هست عزیزم هر آدمی بیشتر از چند جمله که به هیچ دردی نمی خوره و فقط زخم زبون هست ارزش داره اصلا مهم نیست که بقیه چی میگن مهم اینه که تو چی هستی. این حجم از علاقه به برادر هات هم کامل نشون میده چقدر مرکز توجه هستی که حتی بعضی موقع هم اگه دعوات کنن یا طوری که خودت هم می دونی که حقت بوده اصلا ب چشم نمیاد.فقط آهو جونم دوست دارم بدونم تنبیه های برادرت در چه حد هستش فقط واسم سواله عزیزم اگه هم دوست نداری می تونی نگی.❤️

    سلام من آهو هستم ۱۷ سالمه و با برادرام زندگی می کنم . من وقتی ۱۴ سالم بود مادر و پدرم رو از دست دادم . اون موقع فامیل منو مقصر مرگ پدر و مادرم می دونستن و منو تو خونه شون راه ندادن و می گفتن ما مگه پرورشگاه داریم اون موقع داداش آرسام (پسرخاله م) و داداش آریا (پسر دائیم)  منو آوردن تو خونه شون و منو نگه داشتن. من اون موقع  بخاطر حرف های فامیل شیش ماه گوشه گیر شدم ، هیچی نمی خوردم . من و داداش آرسام  تنبیه می کنه من هیچ ناراحت نمی شم چون مقصر ش خودم هستم (من از ترکه خیلی می ترسم ) بخاطر همون داداش آرسام زیاد ازش استفاده نمی کنه . داداش آرسام وقتی ۲۰ سالش بود پدر و مادرش از هم جدا شدن و اونو تنها گذاشتن . داداش آریا هم وقتی ۱۶ سالش بود مادر و پدرش توی آتش سوزی فوت کردن و داداش آرسام و آریا باهم زندگی می کردن . 

  • بچه درسخون
  • سلام دوستان کسی فیلمی میشناسه که در اون فررند سیلی بخوره یا تنبیه بشه البته غیر بدنی ؟ اگه میدونید لطفا بگید.

    مادر من کلا تنبیهاش غیر بدنیه یا خیلی بد بدش سیلی هست. 

    دوستان شما خاطره اگر دارید بذارید بخونیم 

    سلام من نیکی هستم متولد ۱۳۶۶ 

    مامان من مهربون بود ولی وقتی که عصبی میشه اصلا به حرفام گوش نمیکرد و فقط میزد 

    یه خاطره بامزه از کتک خوردنمو میگم 😂😂

    یبار من سرمای شدیدی خوردم دکتر هم دوتا آمپول داد 

    رفتیم درمانگاه برای تزریق

    تزریقاتیه اومد گفت برگرد شلوارتو بکش پایین منم خجالتی همینجوری نگاش کردم تا اینکه مامانم حوصلش سر رفت و اومد خودش شلوارمو کشید تا پایین 

    منم جیغ و داد که چرا شلوارمو کشیدی 

    مامانم دم گوشم گفت خفه خون بگیر آبرومو بردی 

    منم آروم شدم 

    ولی تا آمپول رو زد عربده زدم و چنتا فوش آبدار دادم

    بعد که تموم شد دست به باسن از اتاق اومدیم بیرون 

    همه با خنده بم نگاه میکردن

    رفتیم خونه منم از درد آمپول دمر خوابیده بودم تا اینکه مامانم صدام زد رفتم گفت شلوارتو درار و رو مبل بخواب منم میدونستم که کتک بدی قراره بخورم دوییدم تو اتاق مامانم اومد با داد راضیم کرد بیام بیرون تا اومدم بیرون همون جا مامانم شلوارمو کشید پایین و با دمپایی چندتا به قول خودش درکونی بهم زد 😂

    بعد برا اینکه صدام بیرون نره فلفل رویخت تو دهنم و با پارچه بست و رفت از تو حیات چنتا ترکه اورد و گذاشت تو آب بعد یکیش رو برداشت و شروع کرد به زدنه من  فک کنم نزدیک ۴۰ تا ضربه اسپنکم کرد و بد بخاطر فوش با فلفل و قاشق داغ افتاد به جون باسنم

    بعد منم توی همون لحظه چنتا فوش دادم به مامانم آخه خیلیی دستش سنگین بود مامانمم با دمپایی شروع کرد به زدن من اینقد زد که خودش خسته شد و تنبیهمو تموم کرد 

    از شدت سوزش فلفل قرمز باسنم آتیش گرفته بود و دیگه درد آمپول رو یادم رفت

    بازم خاطره از اسپنک و کتک دارم اگه خواستین تعریف میکنم ولی این بدترین کتک عمرم بود 

    هنوزم جای ترکه رو باسنم هست 

    فرداش که رفتیم برای تزریق آمپول دوم جیکم درنیومد آخه مامانم تهدیدم کرد که اینبار با شیلنگ میزن

    من کلا یادم نمیاد مامانم بهم سیلی یا کشیده زده باشه چون همیشه میگفت 

    نباید تو صورت بچه زد خدا جای بهتریو برای کتک زدن آفریده 🙄😂

     

     

    نازگل جونم

    عشقم من نمی تکنم بیام تخته گچی می نویسه خطا در برقراری ارتباط ساناز هم همین طور ولی از رومی خبر ندارم اون که کلا گفت می ره خواستم بهت خبر بدم نگران نشی

    عزیزدلم. من نمیدونستم سیزده ساله ای. واقعا انقدر درکت بالاست و یجوری حرف زدی که فکر کردم بیست سالت هست. به نظرم دختر خیلی عاقلی هستی گلم. آره عزیزم...من 18 سالمه فداتشم🎀

    ممنون لی لی جونم نظر لطفته 😘💝💜

    😂💟روانشناس نیستم لی لی جون بابام روانشناسه بعضی موقع ازش می پرسم یا چند تا اژ کتاباشو که خودش بهم داده رو خوندم زیاد هم چیزی نمی دونم فقط چیزایی که توی اون کتابا بود و یادم مونده رو اینجا گفتم و کسی که بچش حتی یه ذره براش اهمیت داشته باشه این کارا رو انجام میده ولئ خب بعضی از پدر و مادر ها اینقدر زحمت می کشن و محبت می کنن که اگه یه برخورد خشن تر هم به ندرت داشته باشن به چشم بچشون نمیاد و محبته بیشتر مرکز توجه میشه و خود مغز فرزند هم قانع میشه ولی کتک نه سر این چیزای نا چیز که با یه صحبت و راه حل های واضح دیگه حل میشه به این شدت از حد شکنجه روحیه ی بچه رو داغوووننن می کنه من نزدیک سیزده سالمه لی لی جون.

    آره شهرزاد جون منم کاملا به نظرت موافقم اصلا نباید بچه رو کتک زد مخصوصا بچه های کوچیکو. بچه ها پاک و لطیفن مثل گل میمونن🌹من خودمم دهه هشتادی ام و از پدر و مادرم کم کتک خوردم که هموناشم واقعا تقصیر خودم بوده کارای خیلی بدی کردم.عزیزم. به نظر میاد شما مباحث روان شناسی خوندی یا رشتت روان شناسی بوده ولی من مطمئنم در آینده مادر خیلی خوبی برای بچه هات میشی و اونا به وجودت افتخار می کنن💜💚❤💖💙💛

    ممنون لی لی جون خوبم💓 اون پسری هم که به پدرش همچین کلمه ای رو بگه و خب عکس العمل هر خانواده متفاوته عکس العمل خانواده ای که خیلی براش مهمه و نمی تونه همچنین صحبت های رو به جای صحبت کردن تحمل کنه خب عکس العملشون طبیعی و اشتباه بوده ولی به هر حال چون توی سن های پایین تر شخصیت شکل می گیره اگه بچه رو کتک بزنن ی آدم ضعیف توی جامعه میشه و بعدا دچار بیش فعالی میشه بیش فعالی توی بزرگسالی بیشتر از بچگی معمولا نشون میده به نظرم بیشتر افرادی که اینجا هستن توی بچگی کتک خوردن و خودشون دچار بیماری بیش فعالی شدن که بچه هاشونم کتک می زنن بیش فعالی توی بزرگسالی این نیست که آدم سی ساله از در و دیوار بالا بره و بقیه رو کلافه کنه اتفاقا برعکسه بیش فعالی توی بزرگسالان می‌تونه مثل بی حوصلگی و پرخاشگری و دارای روابط اجتماعی پایین تر بشه تمرکز کمتر و دیگه حتی نمیشه از دستگاه نوروفیدبک هم استفاده کرد چون فقط اون دستگاه برای زیر هیجده سال هست و سلول ها رو تقویت می کنه و اکثر افراد بیش فعال توی بزرگسالی یه جورایی خیلی زود و به شدت بد سر یه چیز کوچیک عکس و العمل نشون میدن زود عصبانی میشن و مغز خودشون بیشتر از همه تحت فشار هست اگر میخواین بچه هاتون بعداً تعادل روحی خودشون رو از دست ندن بچه هاتونو کتک نزنین این حجم از نداشتن کنترل روی خشم و این شدت از نشون دادن عکس العمل کاملا یه علائم واضح از بیش فعالیه توی بزرگسالی که شما که روی یه خشم سادتون کنترل ندارین از بچه هاتون انتظار دارین روی یه حس بچگونه ی شیطنت و خواسته های بچگونه یا حتی حرفای بچگونشون کنترل داشته باشن شما بیشتر به یکی احتیاج دارین که براتون توضیح بده چجوری رفتار کنید دیگه از نوشتن توصیه های روانشناسی توی این سایت خسته شدم فقط اگه افراد جدیدی اومدن هیچوقت همچین کاری رو انجام ندن اگر بدونین توی آینده چه اثراتی باهاشون همراهه هیچوقت این کار رو نمی کنید فقط در همین حد تصور داشته باشید که هربار که دست یا چیزی برای عصبانیت و کتک روی بچه فرود میاد یه قسمت از مغزش از بین می‌ره و دیگه نمی تونه با اون قسمت تمرکز و کار کنه و اگر زیاد بشه بعد از یه مدت دچار افسردگی و بیش فعالی میشه پدر و مادر باید اینقدر به بچه محبت کرده باشن و اینقدر بچشون مرکز توجه براشون باشه که حتی اخم کردن و سر و سنگین بودن پدر و مادر هم برای بچه بدترین تنبیه باشه و اگه مامانش بر خلاف چیزایی که اینجا هستن دعواش نکنه و کتکش نزنه اگع به ندرت هم پیش بیاد که مامانش داد بزنه و اخم کنه و قهر کنه اونم تحت هیییچ شرایطی کتک نه...بچه می فهمه چقدر کارش بد بوده که مامانش باهاش قهر کرده و اینقدر این فکر ذهنش رو مشغول می کنه که سریع بعد اگه بخواد اون کار رو انجام بده اون افکار بزرگش یادش میاد و اون کارو انجام نمیده ولی اگه سر هر چیزی کتک بخوره و تنبیه بشه و قهر کنه مامانش و باهاش دعوای خیلی شدید بشه دیگه برای عادی میشه و فقط حس نفرت و انتقام جویی توش شکل می گیره مامان من حتی خودم هم یه تصاویر خیلی محوی تو ذهنم هست میگه سه سال و نیمت بود تازه تلویزیون اتاقتو عوض کرده بودیم که اصلا نگاه نمی کردی فقط اونجا بود ولی نو بود جلوش نشسته بودی داشتی با اسباب بازی هات بازی می کردی یهو ماشین برقیت رو انداختی اونور محکم خوردددد تو شیشه ی تلویزیون یه خط کامل وسطش درست شد کلنننن شکست مامانم هم فقط رفته بود بیرون از اتاقم تا یه خورده به خودش مسلط تر بشه بعد دوباره اومده بود تو منم حواسم نبود اصلا فقط ماشین برقیمو برداشته بود گذاشته بود توی کمدم منم از اتاق برده بود بیرون بازی کنم چیز دیگه ای رو ناقص نکنم😂🤣 بعدا بابام اومده بود فقط خندش گرفته بود البته اینو خودش می گفت من یادم نمیاد درستش کرده بودن دیگه.... منظورم اینه که اگه موقعی که یه اتفاق می افته بچتون رو بزنید چیزی درست نمیشه و اون فقط لج می کنه و به غیر از اون بعدا بیش فعال میشه و فقط و فقط چیزای منفی و آینده خراب کن توش هست پس تربیت بچه ها رو بهونه ی کنترل نداشتن روی خودتون نکنید چون راه برای تربیت زیاد هست ولی تفکرات بسته ی شما فکر می کنه راهی نیست که فقط میشه براش تاسف خورد واقعا رومینا جونم با همه ی حرفات موافقم بچه رو کتک نمی زنن نه به خاطر جسمش به خاطر روحش چون چشم بالاخره خوب میشه ولی مغز دیگه بر نمی گرده

    سلام شهرزاد جون. خوبی عزیزم؟ آره کاملا با نظرت موافقم. خوب کاری کردی لغو کردی گلم. به نظر منم نباید بچه هارو کتک زد مخصوصا بچه های کوچیکو. ولی دیگه این نی نی سایتیا شورشو دراوردن. یبار یکی میگفت داداشم که 16 سالشه به بابام گفته احمق بابامم کتکش زده. همه اومده بودن که وااای نه و فلان و بابات اشتباه کرده و پسر 16 ساله غرور داره. خب یکی نیست بگه پسر 16 ساله که دیگه بچه نیست کارشم خیلی خیلی زشت بوده که به باباش فحش داده. یا مثلا اگه کسی بیاد از شوهرش شکایت داشته باشه همه ی خانما به جای راه حل دادن میان به شوهرش چیز میگن و متوجه نیستن با این کارشون حال اون بنده ی خدارو بدتر میکنن. 

     

    مرسی آقای بی نام کاری نمی کنم اگه بلد باشیم همه ی ما باید راه حل بدیم💟💞.

    لی لی جونم کاربران نی نی سایت هم خیلی بسته هستن حتی راه حل های روانشناسی هم نمیدن من قبلنا توی نی نی سایت بودم ولی از جو سایت خوشم نمی اومد وقتی می دیدم چه آدمایی پیدا میشن که این‌قدر فارق حتی یه ذره انسانیت و منطق بودن خودم کاربریمو لغو کردم مثلا یکی اومده بود گفته بود دارم دیوونه میشم بچه ی دو سالمو زدم رو دستش کار خیلی اشتباهی کرده بود ولی واقعا از صحبت کردنش معلوم بود چقدر حالش بده از شرایط زندگیش من بیشترشو نمی گم ولی واقعا مشخص بود حال روحیش خوب نیست اینقدر همه براش گزارش زدن و فحش دادن که کاربریش لغو شد حالا توی تاپیک های همشون هم خودشون این کارو می کردن خب اون خانوم هم حال روحیش خوب نبود و از دستش در رفته بود اومده بود اونجا یه خورده روحیه بگیره اینقدر تخت فشار گذاشتنش که حالش بد تر شد فک کنم... من سر اون خیلی ناراحت شدم تازه همه که جای اون قرار نگرفتن...یا مدام به طرز فکر بقیه به جای این که قانعشون کنن و باهاشون توی حال بدشون صحبت کنن بدتر میان و مدام بهش توهین می کنن و من وقتی می رفتم ناراحت می شدم چون نشون دهنده ی فرهنگ ماعه اینجا اگه بعضیا عصبانی میشن چون یا به این شدت واقعی نیست یا خیلی خشن و شدیده و اصلا هم اظهار پشیمونی نمی کنن که باهاشون صحبت بشه و فکر می کنن کار درست رو انجام میدن بدون اینکه دو خط صحبت های روانشناسی بخونن پس وجدان ما کجا رفته اصلا فکر نمی کنن ممکنه با اون حرفا یه نفرو یا ناراحت کنن یا روش تاییر بذارن منم ترجیح دادم چون ده تا تومار هم روی چنین افرادی تاثیر نداره به جای این که فرهنگمون بدتر خراب بشه خودم لغو کنم

    خانم شهرزاد کار خوبی انجام می دی می خوای کمک نازیلا کنی او همسن شماست و تنهاست و اقوام و خویشان زیادی نداره و خواهرش هم  رفتارهایی عجیب وغریب داره اگر با او صحبت کنی حال و هواش عوض  می شه 

    لی لی خیلی ها دروغ میگن تو باور نکن

    اوناییم که تشویق به کتک زدن بچه میکنن متاسفانه سادیسم دارن

    صادق به نظر می ات بیماری مازوخیسم داری  یعنی بدترین بیماری روانی که ادم از تحقیر شدن خودش لذت ببره بعدشم  حالا انتظار داری طرف مقابل از  چه چیز تو خوشش بیات در ضمن دوست داری ابروی خودت را ببری ایروی همجنسانت را نبر

    جالبه...اینجا همه از تنبیه بچه هاشون میگن بعد توی نی نی سایت کافیه یکی بیاد بگه مامان یا بابای من یه داد زده سرم. اوووه همه میریزن سرش که مامان یا بابات غلط کرده و حق نداره و تو هم جوابشو بده و...

    راستی بچه ها چرا اتقدر تفاوت ها زیاده؟

    من یه بار از دوست دخترم خواستم بهم سیلی بزنه. اصرار کردم و ۱۰-۱۵ تا آروم زد. چند روز بعد کات کرد رفت! 😐

    نازیلا جون عزیزم من در مورد همجنسگرایی از بابام پرسیدم توی ایران افراد همجنس گرا تقریبا خیلی بد باهاشون برخورد میشه ولی اگه واقعا اینطور هست خیلی آروم باهاش رفتار کن توی دعوا هاتون اگر بعداً هم مشخص شد این ضعفش رو به روشش نیار همچین افرادی هورمون ها و نورون های مغزیشون طبق محیط دور و برشون اینجوری رشد کرده و اگه میخواد آریا صداش کن به خواسته هاش احترام بزار فقط کاش یکی رو پیدا میدککردی که پیش روانشناس ببردش اینجوری یا درمان می شد یآ روش کار می کرد که بتونه همچین چیزی رو کنترل کنه و تو رو اذیت نکنه اون الان به خاطر این مشکلش پرخاشگر و عصبی شده نباید زیاد باهاش بد بشی چون تو رو اذیت می کنه سعی کن بهونه دستش ندید و تا جای ممکن تحمل کن یا گاهی اوقات هم بهونه بیار عمه ی من کارشناس بهزیستی هست تقریبا توی همین چیزا اگه بیای تخته گچی می‌تونم کمکت کنم بابام هم روانشناسه حتما ازش در مورد خواهرت می پرسم فقط بهم گفت افراد همجنسگرا خیلی بیشتر از بقیه خودشون تخت فشار و عذاب هستن بیشتر سعی کن توضیح بدی برای با آرامش یا گاهی اوقات خودت بغلش کن که حساس نشه و خودش بیاد سمتت آشنا هاتون یا همون دو تا خاله هات رو با پیام یا تلفن در جریان بزار ولی خیلی بزرگش نکن که حساس بشن و اونو تخت فشار بزارن خواهرت به خاطر همچین تغییرات هورمونی ای خودش به اندازه ی کافی تحت فشار هست تا جایی که میشه باهاش خوب باش و کلافه رفتار نکن درکت می کنم ولی اونم دست خودش نیست تو رو دوست داره ولی چون کنترلشو نداره هم خودشو اذیت می کنه هم تو رو برو تو گوگل بزن تخته گچی چون قبلاً وارد نشدی ورود به عنوان مهمان رو بزن بعد نام کاربریت رو خودت تعیین کن و عکس پروفایل... بعدش برو توی قسمت گپ نه قسمت جستجو یه قسمت برترین ها هست و یه قسمت لیگگ ها برو توی قسمت جستجو و بزن sharzad2020 شهرزاد نزن بزن شرزاد خودم این اسم رو از قصد گذاشتم اونجا اسم من میاد یه قلب زیر عکس پروفایل من هست کنارش نوشته دوست نیستید اون قلب رو بزن درخواست ویژه نزن سکته هات تموم نشه😜... بعد بنویس نازیلا هستی توی اون کادری که برات میاره منم قبول می کنم💞💟

    نازیلا شرایط پیچیده ایی داری ولی نگفتی خواهرت چند سال از تو بزرگتر و چند سالشه و ایا رقتارش به گونه است که حاظر باشی بخاطر ان برای همیشه از او جدا زندگی کنی و راهت را جدا کنی یا نه به هر حال وایستگیهایی داری که نمی توانی و این خیلی مهم ولی من می گویم راههای قانونی هست ولی چون سنت کم بهتر فعلا با این شرایط نه چندان خوب کنار بیای بعد منتظر سالهای اینده بشوی که اوضاع تغییر کند و اخلاق ابجی ات تغییر کند فقط چون کمی از اینده خبر دارم بهت وعده تغییر اوضاع  جهان را می دهم که شامل همه می شود وچه بسا اخلاق خواهرت هم خوب شودو بدان بزودی در دنیا اتفاقات مهمی رخ می دهد که روش زندگی کل ادمها تغییر می کند فقط صبر کن می بینی چون به ساعت اخر اخرالزمان نزدیک شدیم جالب  است بدانی در یک پیشگویی قبلا گفته شده که در اخرالزمان پسرهایی پیدا می شوند که شبیه دختر می شوند  و برعکس دخترهایی می ایند که شبیه پسر می شوندکاملا مانند مورد ابجی شما که درگیر این قضیه شده پس به تغییرات خوب اینده امیدوار باش و صبر کن و زیادبهانه به دستش نده تا زمان بگذرد و اوضاع به نفعت شود

  • نازیلا ۱۳ محبی
  • من ۱۴سالم و خرج خونمون هم از درامد باغ و خونه هایی که بابام قبلن خریده بود و الان آبجیم اداره شون میکنه میاد.من باهاش حرف زدم بهش گفتم خوشم نمیاد با من این رفتارا رو میکنی گفت تو غلط میکنی هر چی من میگم باید بگی چشم چون بزرگترت منم.اقوام درجه یک هم  فقط دوتاخاله داریم ک اونا یه شهر دیگه زندگی میکنن سالی یبار فقط تلفنی ارتباط داریم.اقوام پدرم هم خب چندین ساله که هیچ ارتباطی با ما نداشتن همه شون قهر بودن با پدرم.مامان و بابامون هم تو تصادف فوت شدن و ی داداش کوچیکتر هم داشتیم که شرایطش جوری بود ک نتونستیم ازش نگهداری کنیم و بهزیستیه.

    نازیلا اول چند سالته و خرج خانه شمااز کجا تامین می شودبعد چه شد که پدر ومادرت را از دست دادی اگر می خواستی تنها زندگی کنی  باید  اول سراغ اقوام درجه یک و بعد اگر نشد و نتیجه نداد و زندگی برات خیلی سخت شده باید کارشناسان بهزیستی را در جریان بگذاری که این بستگی به خودت دارد چون بعدش شاید مجبور شوی تنها زندگی کنی ولی مواظب باش بهانه به دستش ندهی 

  • نازیلا ۱۳ محبی
  • سلام من دوباره اومدم.من خیلی میترسم با اون شماره تماس بگیرم شبنم جون.من بجز آبجیم کسیو ندارم.دوستای آبجیمم تنها کسایی هستن ک باهامون رفت و امد دارن اونام به ابجیم میگن آریا من اگه بهشون بگم فکر نمیکنم اصلا براشون مهم باشه.ولی من خیلی اذیت میشم.خیلی منو تحت فشار میزاره😭از وقتی با گروه موسیقی وان دایرکشن آشنا شده اینجوری شده.آخه اونا همشون همجنس بازن.خیلی هم عصبی شده همش منو کتکم میزنه سر چیزای الکی سرم داد میزنه امروز من حواسم نبود پام خورد ب لیوان اب ریخت رو نقاشیش دیگه نفهمیدم چیشد رفتم تو اتاق درو قفل کردم پاشت درو میشکست مجبور شدم بازش کنم بعدش با خط کشش اینقد منو زد ک دستام کبود شده😭یکی نیست منو نجاتم بده از دستش

     

     

    سلام خوبین=)

    من تازه با سایت اشنا نشدم ولی اولین کامنتمه●_●

    من خودم تاحالا کتک نخوردم کلا مامانم خیلی مواظبمه یه اتفاقی واسم میوفته دوست داره گریه کنه😅 

    یا حتی وقتی گریه میکنم یه دقیقه هم تنهام نمیزاره انقدر بغلم میکنه و قربون صدقم میره و حرفایه خنده دار میزنه که اصلا یادم میره گریه چی هست

    اها راستی من 11 سالمه'-'

    بنظره من کتک زدن یک کاره اشتباهه شما با این کار بچه رو لجباز و پرو بار میارید

    و بهش یاد میدید که اگه فردا بچه دار شد چرخه تنبیه بدنی رو ادامه بده

    و اگه شما این کار رو بکنید بچه از شما میترسه و اگه ینفر تهدیدش کنه یا حرفی بهش بزنه میترسه به شما بگه 

    و بعضیا واسه درس نخوندن بچه رو تنبیه میکنن و این خیلی بده شما اینطوری دارید بچه رو از درس زده میکنید و بچه رو از درس دور میکنید و انگار که دارید بهش زور میکنید که درس بخونه

    بعده یه مدت اصلا بچه به این فکر میره که از شما انتقام بگیره 

    من کاملا با حرفایه شهرزاد جون موافقم ▪ِ-▪ِ

    سمیه خانوم میشه لطفا آیدی تلگرامتونو بذارین 

  • ـــــــــــــــــــــــــــ
  • زنیکه روانی سادیسمی تو از داعش بدتر هستی تو از تحقیر بچت لذت میبری خاک تو سرت کنن تف تو اون تربیت کردنت که یه بچه عقده ای ترسو تحویل جامعه میدهی آخر کدوم مادری موقع کتک زدن بچش میخنده جز اینکه بخاهد لذت ببره؟

    سمیه جوانرودی من که تو را خوب میشناسم کاری نکن به پلیس لوت بدم زنیکه ترسوی بزدل که فقط زورت به پسرت میرسه

    من خودمو معرفی نکردم من دوست شوهر این عنیکه سمیه هستم در ضمن نمیگم بهت کی امارتا بهم داده تا کونت بسووووزه

    پسره حقیییر جواد تو ابروی شوهرخاله ات را بردی من که میدانم تو فتیش خاله ات رو داری از بچگی ارزو داشتی که به این زنیکه حرومزاده خدمت کنی و چیزلیسیشو کنی احمق ... لیس خوب بلیس که مثل این دیگه عمرا گیرت بیاد ابروی همه مردهارا بردی

    سمیه من با تو هنوز کار دارم تا تو باشی نیای تو این سایت و ذهن مادران دیگه را شستشو ندی

    سلام 

    یه چند وقت نبودم درگیر ازمونا و درسای پسرم بودم

    گفته بودید که از تشویق ها هم بگیم

    دیروز کارنامه پسرمو دادن همش خیلی خوب بود منم برای جایزه با دوستاش بردمش پارک یه ساعت هم خیلی وقت بود دوست داشت گفتم تا کارنامت نیاد و خیلی خوب نباشل نمیخرم اونو براش خریدم و بهش گفتم که چون عالی بوده به قولم عمل میکنم و هفته دیگه میبریمش شمال 

  • به نام انسانیت
  • دوستان شما امسال رای میدید؟

    بله درسته ممکن  شما خانم رومینا  با اقای  بی نام و داریوش به نتیجه نرسید ولی حرفهای من خیلی متفاوت و منطقیه کسانیکه اینجا چرت وپرت نوشتند  خودشان فهمیدند حرفهایشان  اینجا طرفداری نداره

    بله درسته ممکن  شما خانم  با اقای  بی نام و داریوش به نتیجه نرسید ولی حرفهای من خیلی متفاوت و منطقیه کسانیکه اینجا چرت وپرت نوشتند  خودشان فهمیدند حرفهایشان  اینجا طرفداری نداره

    اقای شاهین مرد بودن به زور گفتن و خودشونو بالا دونستن نیست 

    مرد یعنی کسی که منطقیه با معرفته کسی که به یکی دیگه زور نمیگه  انقدر درک و شعور داره که میدونه همه برابرن هیچ فرقی بین هیچکسی نیست و فکرای قدیمی رو از ذهنش بیرون میکنه اینکه قبلا همه چی با مرد بوده و بخاطر همین انقدر دوران قاجار و قبلش بدبخت و بیچاره بودن 

    این بحثه خیلی طولانی و پیچیده ایه و هر چی هم بحث کنیم با کسایی مثل بی نام یا همون داریوش منظورم فقط به ایشون نیست هر چقدر با ادمایی مثل ایشون بحث کنیم به هیچ نتیجه ای نمیرسیم 

    منهم با نظر رومینا تا حدی موافقم خیلی از پسرها پسر نیستن ظاهرا پسر هستن ولی چون خودشونو از دخترها و زنها کمتر می دانن دیگه نمی شه به انها پسر گفت یاید اسم دخترونه روی خودشون بزارن در خانواده های  ماهم همه در مورد موضوعات مختلف صحبت می کنند ولی تصمیم گیرنده جمع و اخر با اقایان است چون در اسلام هم امده مدیریت خانه با مرد است نه زن و هر کس جز این بگوید با احساسش حرف زده نه با عقلش ما هم همان کار را انجام می دهیم که دین گفته

    بابا دعوا نکنید انقدر😂😂😂

    مرد بودن تو ذات ادمه نه قیافه و قد و ...

    خیلی از خانوما از بعضی از مردا مرد ترن خیلی از اقایون هم خیلی مرد و با معرفتن دلیل نیست که همه اقایون مرد باشن 

    مرد هم بیشتر معنی با معرفت بودن رو میده نه جنسیت پسر

    بدت نیایداقا جواد ایا از سمیه پول گرفتی این حرفها را میزنی و شاید اصلا وجود خارجی نداری و شاید زن باشی و اسم مرد روی خودت گذاشتی من خبر ندارم به هر حال فرقی نمی کند از نظر من مردی که در مقابل زن خودش را ببازذ اصلا مرد نیست و نباید ادعای مردانگی کند وباید اسم زنانه باید برای خودش انتخاب کند من  وقتی  در خیابان را ه می روم زنها با تعجب بمن نگاه می کنند  خیلی دوست داشتم سمیه هم را می دید البته عکس دوران تکاوری ام با اسلحه تیر بار در اینترنت هست خیلی ها دیدند راستی یادم رفت بگویم دیدیم زنها  چقدر شجاع بودند لابد ان زمان خانمها در جبهه می جنگیدند و اقایان پشت جبهه بودندو  زنها کشته می دانند اق جواد بد نیست یکبار هم شده تاریخ کشور خودت را بخوانی تا بفهمی کی شجاع بوده  و عوضی فکر نکنی  و خودت را  در مقابل کسانی مانند سمیه نبازی انها در مقابل ما هیچی نیستند جز ادعا ی تو خالی ما مرد باشیم انها حساب کار دستشان می اید می خواهی برایت یک  کلاس رایگان مردانگی بگذارم چون حرفهایت مایه ابرو ریزی است فکر خودت نیستی به فکر دیگران باش هرچی به ذهنت رسید نگو زشت 

     اگر  کسی مانند همین خانم سمیه که ادعای قوی بودن داره و زورش یه به یک بچه ضعیف می رسه و در مورد مردها گزانه گویی می کنه   در مقابل من قرار می گرفت اونوقت می فهمید مردانگی یعنی چی  و پایش به لرزه می افتاد چون مجبور بود برای ذیدن من سرش را بلند کنه و انوقت می فهمید همه مانند  اق جواد ضعیف نیستند  که خوشون در مقابل چهار تا زن ضعیف از تر از خودش ببازد  و ما اجازه گزافه گویی را به هر  عقده ایی را نمی دهیم هر کس می خواهد راجب مردها حرف بزند باید دهانش را اب بکشد  فقط این را کلی می گویم اگر مامان کودک ازار را به دست من می دانند پوزشو به خاک می  مالیدم ومانند اعلامیه به دیوار می چسباندش تا دیگر برای بچه قلدری نکند اینست مردانگی ما  حیف که از ذم دستم بدورند

    بله خاله سمیه کاملا حق با شماست منم قبول دارم..اصلا کی گفته زور آقایون به خانوما میچربه؟تو این دوره زمونه معمولا حرف اول و آخرو تو خونه مادر خانواده میزنه..مردا همشون زن ذلیل شدن..به عنوان یه پسر باید اعتراف کنم که از جنس مونث ضعیفتر و حقیرترم..من وقتی شما رو میبینم خاله مقهور ابهت و اقتدارتون جلوی شوهرخاله و سهیل میشم..کاش بقیه مذکرهام بیان و اعتراف کنن که واقعا در برابر عظمت جنس مونث هیچن

     

    بنظرم دوران مرد سالاری رو به افوله و یواش یواش دوران زن سالاری و سلطه خانوما شروع شده خخ

    آقایون حواستونو جم کنید خخ

    سلام

    امروز وقتی رسیدم خونه دیدم سهیل خونرو تمیز نکرده مجبورش کردم لباسای من و خودشو باباشو با دستاش بشوره

    در ضمن بهش دستور دادم بره تو حموم زیر دوش آب سرد جورابامو بشوره تا درس عبرتی بشه براش

    خیلی وقته کسی خاطره نمیزاره

    دلم میخاد مادرای بیشتری بیان و از خاطرات تنبیه کردن بچه هاشون بگن

  • به نام انسانیت
  • به احترام خون جان باختگان آبان 98 ، دی96 ، هواپیمای اوکراینی ، سوختبران بلوچ و همه شهدای راه آزادی از جمله مرحوم روح الله زم و نوید افکاری رای نمیدهیم

    نازیلا بستگی به خودت داره تا چه اندازه می خوای از این وضعیت خارج بشی تصمیم نهایی را  باید خودت بگیری موضوع کمی پیچیده است اگر می خواهی جدا زندگی کنی باید کارشناسان بهزیستی را در جریان بگذاری اگر هم نه قصد نداری  ترک کنی چرا در زمانیکه با هم هستید و ارام هست با او صحبت نمی کنی و چرا اصلا از اقوام و خویشان کمک نمی گیری به هر حال تصمیمی بگیر که اوضاعت بهتر شود نه بدتر وبهانه به دستش ندهد وهنوز برای من عجیب است چطور یک دختر می تواند با ظاهر پسر از خانه بیرون برود وکسی متوجه نشود به هر حال هر جا تماس می گیری باید شماررو ار گوشی ات پاک کنی این خیلی مهم

    شهرزاد من کفتم 50 به 50 درصد که بخاطر سربازی پسرها همیشه به نفع دخترها می شه ایا شده دخترها  هم اعتراض کنند برای خقوق برابر انها هم به سربازی بروند هرگز این کا را نمی کننداصلا ادامه این موضوع     بی فایده است 

  • نازیلا ۱۳ محبی
  • شبنم جون اینکه گفتی با این شماره تماس بگیرم یعنی ابجیم نمیفهمه؟؟؟بعدم من بجز ابجیم کسیو ندارم.ابجیم خیلی جدی و عصبیه اگر بفعمه من همچین کاری کردم منو میکشه.نمیدونم زنگ بزنم یا نه گیر افتادم.همین امشبم کلی دعوام کرد لایو اینستا گرفته بود داشت با دوستاش حرف میزد من رفتم که اونا منو ببینن شاید بتونن بم کمک کنن ولی اجازه نداد برم جلو دوربین بعدشم کلی تنبیهم کرد 

    آقای ناشناس این صحبت اصلا دلیل موجهی نیست این که پسر ها نمی تونن قبول بشن و من دقیقا از آمار دانشگاه ها نمی دونم ولی بیشتر از حق و حقوق این نیست که دختر ها نتونن توی دانشگاه ها شرکت کنن نکنه انتظار داشتین حق تحصیل هم توی دانشگاه ها برای دختر ها منع میشد؟ حقوق زن ها تنی ایران بسیار پایین هست بابای من با این که خودش زن نیست ولی همیشه به من میگه دختر ها و زن ها باید استقلال بیشتری داشته باشن اما متاسفانه توی ایران یه جور برای زن ها تعیین و تکلیف میشه که انگار برده هستن خود امام علی گفته اسلام زوری نیست اگه به کسی اسلام رو زور کنید گناه محسوب میشه ولی توی ایران نه تنها دولت بلکه خود آقایون به بقیه کار دارن مثلا من دو ماه پیش رفته بودیم خرید من شال سرم نبود موهام باز بود توی خیابون یکی به من گفت این چه وضعشه همینه زن ها اینقدر پر رو شدن دیگه بابام گفت به شما ربطی ندارع فکر کنم شما هم از این دسته باشید وقتی یه زن یا مرد و دختر و پسر عرضه ی خوندن داشته باشه همونقدر هم رجوع به دانشگاه ها زیاد میشه و آمار جنسیتی دختر و پسر در میاد پس جایی برای اعتراض باقی نمی مونه

    به هر حال اگر من تند رفتم و شما ناراحت شدین عذر میخوام ولی شاید منظورتون رو درست نرسوندین هر چند درستش هم قابل قبول نیست ولی وقتی شما به جنسیت و مرد بودن اشاره می کنید هرکسی هم بود همین برداشت رو میکرد

    نازیلا مشکل عجیبی یرایت درست شده اگر مشکلت بیش از حد ازار دهنده است باید بایک روانشناس بهزیستی تماس بگیری انها خوب راهنمایی می کنند و پشتیبانت خواهند بود شماره 148 روش دیگر رجوع به اقوام و خویشان قابل اعتماد چون به نظر می ات ابجی شما جن زده ویا شیطان درونی او را مسخ کرده  به هر حال رفتارش خیلی غیر عادی است برای خودش هم خوب است تحت نظر روانپزشک باشد 

  • نازیلا ۱۳ محبی
  • لطفا اگر کسی چیزی راجب این موضوع میدونه سریعتر منو راهنمایی کنه چون اگر بفهمه اومدم اینجا پدرمو در میاره 

    اینم ایدی تلگرام یکی از همکلاسیامه اگر اینجا نتونستم بیام لطفا رو تلگرام برام پیام بزارید و بهم کمک کنید خواهش میکنم خواهش میکنم فک کنید ابجی خودتون یه همچین مشکلی داشته باشه توروخدا بم کمک کنید

     

    Pawrix1 این ایدی تلگرام

     

     

  • نازیلا ۱۳ محبی
  • سلام بچهامن یه مشکلی دارم میخواستم اینجا بگم ببینم کسی میتونه بهم کمک کنه.

    من با آبجیم زندگی میکنم مامان و بابامون چهارساله فوت شدن ابجیمم ۲۴سالشه الان یه دوسالیه همش موهاشو پسرونه میزنه تیپ پسرونه میره بیرون میگه به من نگو ابجی من دیگه داداشتم اسم خودشم گزاشته پوریا.حالا مشکل من اینه که خیلی منو تحت فشار میزاره یه جورایی شده همش منو بغل میکنه لبمو میبوسه گازم میگیره اگر هم اعتراض کنم کتکم میزنه تنبیهم میکنه .من اصلا خوشم نمیاد ولی مجبورم تحمل کنم از بس اینکارا رو کرده کل لب. و صورتم کبوده نمیتونم بیرون برم یه جوری با من رفتار میکنه انکار اون شوهرمه منم زنشم.رفتم تو ی سایت راحبش خوندم بهش میگن همجنسگرایب.کسی میدونه چطوری باید باهاش رفتار کنم؟؟؟

     

     

     

     

     

    شهرزاد زیادی تند رفتی من انجور که فکر کردی نیستم من اصلا اهل دعوا نیستم بخصوص با خانمها من توی عمرم من یکبار در خیابان دعوا کردم انهم باز هم سر همین موضوع که تعریف کردم یعنی نزدیک بود با چند موتور سیکلت که پسر بودند تصادف کنم انهم بیست سال پیش با اینکه من تنها بودم  و انها چهار نفر زورشان به من نرسید و وقتی دیدند دارند می خورند سوار  موتور شدند فرار کردند در مورد راننده دختر هم سرعت او زیاد بود سر پیچ خیابان و ناگهان ترمز کرد من فقط ایستادم و نگاهش کردم اخر این چه طرز رانندگیه و تازه او اول اخم  کرد و  وقتی دیدم طلبکار هم هست انوقت من اخم کردم  پس می بینید برای من افتخاری نیست که بخواهم با دختر در خیابان دعوا کنم ولی بهر حال کم نمی اورم چه دختر باشد چه پسر در مورد رفتارهای بیتا و سمیه  اگر دختر هم بودند همین حرفها را می زذم فرقی ندارد ر مورد من انچه که نمی دانی اینکه من دو برابر سن شما در تمام زمینه ها از جمله تاریخ کتاب خوانده ام و متوجه شدم ما ایرانیها قبلا چه عظمتی داشتیم وحالا چه شدیم و منوجه نقش  مخرب برخی خانمها در سقوط  کشور ایران داشتم مانند دخالت چند زن در سیاست در زمان سلسله خوارزمشاهیان که دلیل حمله مغولها و چنگیز خان به ایران شد و نیمی  از تمدن ایران از بین رفت و موارد دیگه که طولانی است حالا هم معتقدم به زنها بیش از حد حق وحقوق داده شده مانند پر شدن دانشگاهها از ذخترها و کاهش حظور پسران  ما در اینده دچار عقب ماندگی خواهیم شد و سرعت پیشرفتمان  کند می شود باید حداقل نسبت  50 به 50  رعایت شود که نمی شود 

    در ضمن شما با این تاکید ها روی کلمه ی قدرت و اقتدار قدیمی به ظاهر مردانتون کاملا نشون دادیم که مکان کودک آزاری و تخریب روحیه ی فرزند ها و بچه ها نیستین بیشتر از این که کار خانم بیتا و سمیه بهتون بر بخوره جنسیت بچه هاشون که پسر هستن و کتک خوردن بهتون بر خورده پس بهتره اینو بدونید کار کردن و نورون های مغز و سالم بودن روحیه ی کودک هیچ ربطی به جنسیت نداره تاثیر کتک روی همه نوع شخصیت و جنسیتی کار خودش رو می‌کنه

    بحث کردن با دید بسته و پوسیده ی خانم بیتا و سمیه فقط وقت تلف کردنه سر چیزایی نا چیز بچه هاتون رو تنبیه می کنید گفتم که فرزندی که والدینی سخت گیر داشته باشه که اتفاقی برایش می افته به خصوص شما خانم سمیه....واقعا توی قرن بیست و یک یه خورده از تفکرات خودتون دست بکشید و کتک رورتنها راه ندونید همیشه هزاران راه به غیر از تنبیه بدنی هست که من الان هفته هاست دارم اینو میگم ولی متاسفانه انگار کسی به غیر از چند نفر هیچ توجهی به این صحبت ها نمی کنن خانم بیتا شما دارین چیزایی رو که توی کتابتون خوندین رو به ما میگین در صورتی که خودتون هیچ کدوم از اینا رو عمل نمی کنید به هر حال من از بحث کردن با شما خسته شدم چون خانم سمیه که به خاطر دید بسته و اصلاح ناپذیر خودشون مطمئنا با اومدن توی یه سایت و با تومار های توصیه های درست نسبت به مشکلات خودشون که من و بقیه بهشون پیشنهاد دادیم روش خودشون رو با این روحیه ی بسته و تا سالم تغییر نمیدن خانم بیتا هم که کاملا خودشون رو توجیح می کنن و معتقدن خودشون دانش کافی دارن واقعا میشه به این نتیجه رسید با این که بابای خودم روانشناسه ولی مردم به هر روانشناسی هم نمی تونن اعتماد کنن چون ممکنه همونا باعث تخریب روحیشون بشن این که به خاطر ارضا و ضعف کنترل نکردن خشم خودتون بچه هاتون رو می زنید و بعد با افتخار و حق به جانبی تعریف می کنید از همه عجیب تره... و خانم سمیه نکته همینجاست که شما از هر دو راه کتک استفاده کردین اولین گزینه ای که او کامنت تشکر از خواهرزادتون بود مشکل همینجاست که دید بسته ی شما در این حده که تمام گزینه ها و نتایج یکی از یکی مزخرف تر که همشون هم با کتک هستن رو مثال میزنید برای همین میگم بسته چون الآن با یه سرچ ساده هم میشه متوجه شد کدوم رفتار درسته ولی من واقعا از بحث کردن روز ها و توضیح دادن مدام این جمله که بچه ای که حتی یه سیلی هم میخوره و حتی تهدید به تنبیه بدنی میشه روحیش تخریب و تحقیر میشه اینو من نمیگم تحقیقات سالانه ی آماری یه عالمه روانپزشک و روانشناس میگن حالا هر کسی  که میخواد باور کنه اونی هم که نمی‌خواد می دونه باور نکنه

    آقای ناشناس با شما کاملا مخالفم واقعا فکر کردین چه اتفاقی قراره بیوفته اینقدر از اقتدار به ظاهر خودتون صحبت می کنید مثلا وسط خیابون می خواستین اگر پیاده می شدین با چشمای هزار برابر ترسناک و چشم آره ی خودتون و اندامی فوق العاده قوی وسط خیابون می خواستین مثلا روی اون خانوم دست بلند کنین درسته ایران بیشتر حقوق به آقایون داده میشه و در کل کشور از این لحاظ داغونه ولی نه در این حد شما با خودتون چی فکر کردین الان هیچکس نمی تونه روی یک خانوم اونم توی خیابون دست بلند کنه پس به هیکل و چشمای از حدقه بیرون زده ی شما به خاطر چشم غره هم هیچ ربطی نداره  انگار واقعا دنبال دعوا هستین در ضمن حق تنبیه و تربیت والدین ها یکسانه نه زن بیشتر از مرد داره و نه مرد بیشتر از زن و به قلدری و چشم غره و هیکل و داد و بیداد نیست بهتره یه خورده دیدتون رو به روز تر کنید چون خانم بیتا و سمیه پسر دارن دلیل نمیشه اگه دختر داشتن توی پر قو بودش خانم سمیه به خاطر یه شیطنت بچگونه و بازی کردن با دوستاش پسرش رو کتک زده چی انتظار میره؟ در ضمن شما هم بدون هیچ چیزی وجود نداره که خانوم ها از شما و هیکل تون بترسن چون شما نه کاره ای هستین نه کسی که بتونید اونا رو با زور و کتک و اقتدار به ظاهرتون بترسونید چون دیگه عهد قجر نیست خانوم ها از این چیزت بترسن فقط از شما توی دادگاه به عنوان یه مظاحم که دنبال دعوا می گشت صحبت میشه

    بیتا بهتر اول خودتو  درمان کنی تا اینکه بخواهی برای دیگران نسخه بپیچی کسی  که خودش بچه  خودشو  می زنه می خواهد روانشاس دیگران بشود خنده دار نیست روانشناس ابکی در ضمن من دشمن همه زنها نیستم فقط اندسته که می خواهند ادای مردها رو در بیاورند و مامانهای  کودک ازار عقده ایی با بقیه کاری ندارم در ضمن مامانت بهت یاد نداده با بزرگتر از خودت چطور حرف بزنی خانم کوچولو  تو یک هزارم منهم سواد نداری

    زهرا جان پسرت میخواد جلب توجه کنه یه مدت به این کارش توجه نکن و سعی کن با کارایی مثل ورزش و تلویزیون و اینا سرگرمش کنی همین.نگفتم که تازه بری بستر این کارم براش فراهم کنی.

    آقای ناشناس کسی که افتخارش زن ستیزی باشه یا عقده ایه یا کودک و نوجوان که میخواد بگه بزرگ شدم.بهتره خودتو درمان کنی.

    سمیه شوهرت هم سهیل رو سیلی میزنه؟ بیشتر از تو حساب میبره یا باباش؟ چند سالشه؟ کلاس چندمه؟ 

    بیتا خانم این دفعه را عوضی فهمیدی چون من سنم ا ز تمام شماها بیشتر از چهل وپنج رد شدم و تو در برابر من کودکی بیش نیستی من هیچوقت اجازه ندادم  کسی روی من دست بلند کنه حتی در زمان بچگی و مدرسه از این جهت کم نظیرم اگر به قول تو من عقده ایی هستم تو صد برابر بیشتر من عقده ایی هستی چون زورت را روی بجه های کوچکت خالی می کنی بعد هم ادای روانشناسی در می اوری من اگر از زنها خوشم نمی اید البته نه همه توی پرانتز  برای انکه تاریخ خوانده ام و می دانم مرد ها در گذشته چه ابهتی داشتند وحالا بخاطر چند زن دارند خودشان را کوچک و حقیر می کنند در حالیکه  جایگاه مردان از زنان بالاتر در تمام زمینه های علم هنر اختراعات واکتشافات و حتی جسمانی و زنها به گرد پای مردان هم نمی رسند فقط می توانند ادایش را در بیاورند مانند شما که مرا بایک نوجوان اشتباه  می گیری  معلومه سطحی نگر هستی مانند یک بچه 

    بیتا جون مجلس زنونه اینا زیاد نبردمش 

    ینی چی بی توجه باشم ؟ ینی اجازه بدم بپوشه ؟ بنظرت براش بخرم یا لباسای خودم رو بدم ؟

    زهرا جان حتما مهمونی تو قسمت خانوما زیاد بردیتش درسته؟اونم اونجا این لبایارو زیاد دیده فانتزی پیدا کرده یه مدت به کاراش توجه نکنید جاهایی هم که خانوما این لباسارو میپوشن زیاد نبریدش.

    بیتا جان ترنس نیس 

    روانشناسم میگه که ترنس نیس مبدل پوشی میکنه اونم نه همه چی فقط جوراب نازک بلند و جوراب شلواری و دامن کفش پاشنه بلندم دوس داره از ارایش اینا بدش میاد بعضی‌ها میگن تنبیه خوبه بعضی هم میگن یکی دوماه بذار فقط اون لباسارو بپوشه از چشمش میوفته 

    نمیدونم چیکار کنم 

    زهرا خانوم اصلا کار درستی نیست برا این موضوع تنبیه .کردن باید ببرید روانشناس ممکنه ترنس باشه با پسرها بیشتر بازی میکنه یا دخترها؟سعی کنید خودتون با زبون خوش ازش بپرسید علایق و تمایلاتش چیه و اصلا به هیچ تنبیهی برای این موضوع متوسل نشید.

    آقای ناشناس مشخصه که شما به کودک یا نوجوون هستی که خیلی از مادرش کتک میخوره و دوست داره زن ها رو بزنه من درکت میکنم عزیزم سر هر موضوعی کتک خوردی و عقده ای شدی.

    اما موضوع خوبی مطرح کردی توی خونه مادر و پدر باید تو تربیت کودک هماهنگ باشن مثلا خیلی وقتها ممکنه پدر با تنبیه مخالف باشه ولی موقعی که مادر داره تنبیه میکنه نباید واکنش نشون بده چون اثر بدی تو تربیت بچه داره و بچه پیش خودش میگه اگه کارم بد بود پس چرا بابا با تنببه مخالف بود و اگه بد نبود اصلا چرا تنبیه شدم.در ضمن اگه مادر تو خونه تنبیه میکنه به خاطر این نیست که بخواد زورشو به رخ کسی بکشه به خاطر تربیت بچشه خود من یه زنم با تمام لطافت و ظرافت زنانه ولی گاها بچمو تنبیه و به ندرت تنبیه بدنی میکنم.

    تو هم ناشناس عزیز هر وقت بزرگ شدس سعی نکن قدرتتو به رخ خانوما بکشی چون فقط بی شخصیت بودن خودتو اثبات کردی.

    سلام اینجا نظرات رو‌ خوندم یه کمک میخوام ازتون 

    من یه پسر ۱۵ ساله دارم  اخیرا متوجه شدم جوراب زنونه میپوشه چند دفعه باهاش حرف زدم میگه باشه ولی بازم میپوشه با یه روانشناسم حرف زدم میگه باید خودش بیاد که اونم نمیره 

    دیروز اومدم خونه دیدم  جوراب شلواری پوشیده خوابش برده واقعا نمیدونم چیکار کنم  

    چجوری تنبیه‌کنم؟ دیروز یکی دوتا سیلی زدم فقط 

    همش تقصیر این بابا هاست که با ضعف خودشون در خانه بعضی مامانها را پررو کرده اند که هر کاری دلشان خواست انجام دهند مرد هم مردهای قدیم زن جرات جیک زدن نداشت  ولی فقط  خوشبختانه یک نفر مانند من هنوز هست که هیچ زنی جرات حتی نگاه چپ انداختن به مرا  ندارد یکبار در خیابان یک راننده ناشی زن نزذیک بود با ماشین با من تصادف کند من با چشم غره به او نگاه کردم و او اول می خواست پیاده شود ولی وقتی هیکل ورزشکاری مرادید پشیمان شد وبا دست اشاره کرد بفرمایم رد شوم اینرا گفتم برای  زنها یا مادرها یی که فقط زورشان به بچه های کوچک می رسد اگر مرد خانه ضعیف نباشد زن جرات شاخه وشونه کشیدن ندارد انهم برای بچه 

    شاید یکی دوست داشته باشه یچه شو بزنه توجیه هم بیاره و یکراست خودشو راهی جهنم کنه به ما چه انجا برای هر ضربه یاید خودشو اماده  کنه از ما گفتن بود حالا ادای مامان مقتدر را در بیاورید اسم کسی نیاورذم کلی گفتم

    سمیه خانوم یجوری میگید جرم مرتکب شده انگار بچتون رفته قتل کرده

    نه اخه بیتا جون واقعا نمیتونم ولی حالا اشکالی نداره مهم نیست 

    بله آقای رضایا

    بارها جلوی جمع و دوستاش تنبیهش کردم

    قبلا گریه میکرد و خودشو به موش مردگی میزد تا کمتر تنبیهش کنم و مثلا دلم براش بسوزه خخ ولی خداروشکر الان مقاومت میکنه و کمتر گریه میکنه

     

    شیرین جان تنبیه بدنی باید متناسب با سن و جنسیت و همچنین جرم مرتکب شده باشه

    در ضمن هیچ وقت مستقیم سراغ تنبیه بدنی نباید رفت به قول بیتاجان تنبیه بدنی سلاح آخر برای کنترل بچس

    باید یه چارچوب و قانون سفت و سخت برا بچه ها وضع کرد هرکس قانونو شکست جریمه یا تنبیهش کرد فرقیم نمیکنه پسر باشه یا دختر

    یکی از خاطرات تنبیه شدن سهیلو میگم خوب گوش کنین میتونم بگم بدترین تنبیهی که شده 

    بارها به سهیل اخطار داده بودم تو کوچه با دوستات بازی نکن یه روز دوستش علی اومد در زد منم دستم بند بود به سهیل گفتم درو باز کن

    اونم رفت ایفونو برداشت و دید دوستشه به منم الکی گفت که مامور برقه بعد رفت پایین

    منم که خیالم راحت بود که دروغ نمیگه به خیال خودم خخ

    سهیل و علی رفتن تو کوچه فوتبال بازی میکردن منم نگران سهیل بودم که چرا دیر کرده

    ولی خب داشتم اشپزی میکردم و نمیتونستم برم بیرون

    یه بیست دیقه ای منتظر شدم یهو یه ضربه محکم به پنجرمون خورد 

    غذامو نیمه تموم ول کردم و رفتم بیرون دیدم به به گل بود و به سبزه آراسته شد:/

    دیدم شازده داره فوتبال بازی میکنه با علی و یه نفر دیگه

    توپشونو گرفتم یه چاقو زدم وسطش یه سیلی محکم زدم تو صورت سه تاشون گفتم برید گمشید خونه هاتون اونام ترسیدن و رفتن

    موهای سهیلو کشیدم با دست اوردمش تو خونه

    دست به سینه جلوش واستادم

     با پوزخند گفتم عزیزم نمیگی مامان نگرانت میشه بی خدافزی میری بیرون فوتبال بازی میکنی؟؟

    گفت مامان ببخشید

    یه سیلی زدم تو صورتش گفتم عزیزم اشکال نداره خخ

     با لبخند و بد جنسی گفتم عزیزم مگه نمیدونی مامان از دروغ بدش میاد و پسری که دروغ بگه رو چه بلایی سرش میاره؟؟

    اونم اشکش در اومد گفت ببخشید مامان گوه خوردم

    دوباره یکی دیگه خوابوندم خخ

    گفتم پسر گلم چرا بدون اجازه مامانی توپتو بردی بیرون؟ها؟

    گفت(با بغض): مامان آخه شمام پارش کردی

    زدم تو صورتش سه باره

    گفتم بخاطر پسر خنگ و نفهمم غذام سوخت حالا چجوری میخای تاوانشو بدی ها؟؟

    شتررق چهارمیو زدم خخ

    جلوم زانو زد گفت مامانی دیگه بدون اجازه شما آبم نمیخورم تروخدا یه توپ دیگه برام بخرین

    با دست چپ و راستم چن تا محکم پشت سر هم زدم تو صورتش و گوششو پیچوندم و با فریاد و تحکم گفتم از قانون مامان تخطی میکنی و بعد با پررویی میگی برام توپ بخر؟ها؟ دوباره زدم تو دهنش

    اشک و التماسو تو چهره سهیل میدیدم

     میخاستم زیر مشت و لگد بگیرمش ولی بهش تخفیف دادم بهش گفتم تنها لطفی که میتونم بهت بکنم اینه که دوروز بری تو اتاقت و به کار اشتباهت فکر کنی و تا این کارو نکردی برنمیگردی خر فهم شدی بچه؟

    اونم با ترس و لرز رفت تو اتاقش

    تو این مدت بدون آب و غذا تو اتاقش حبس شد و بعد با وساطت پدرش اوردمش بیرون و با دست بوسی و معذرت خواهی سهیل قضیه ختم به خیر شد

     

     

    سمیه خانم خاطره اولین سیلی که به سهیل زدین روبین بعد تا حالا شده تو خیابون بزنید زیر گوشش یا توس جمع؟ یا جلوی معلم ‌و دوستاش؟ سهیل سیلی میخوره گریه هم میکنه؟

    سلام منم اگه بچه داشته باشم کتکش میزنم درحد سیلی و نیشگون خصوصن اگه پسر باشه و با تنبیه بدنی موافقم مامانا بیشتر از خاطرات تنبیه بگین یادبگیریم😁😁😁

    مچکرم جواد جان که زحمت کشیدی و نظرتو گذاشتی

    در مورد بعضی افراد که به شیوه تربیت من انتقاد دارن:

    من اگه کتکش بزنم و آروم و ساکت بشه همین جماعت میان میگن بچه بخاطر ترس از مادرش ساکت و منزوی شده و جرئت نداره با مادرش دردودل کنه

    و اگه کتکش بزنم و شلوغ و سرکش و بی ادب تر شه میان دوباره ایراد میگیرن میگن این رفتارهای بچه بخاطر تربیت غلط مادرشه 

    راس میگن که در دروازه رو میشه بست ولی در دهن مردمو نه خخ

    یکی پرسید ازم خونه مگه پادگانه؟؟ آره عزیزم پادگانه همون بچه فردا سربازی میره باید از الان زندگی تو پادگان رو یاد بگیره ، اصلا خدا خودش گفته ما شما رو برای رنج آفریدیم ، قرار نیست تو خونه به سهیل خوش بگذره و بخوره و بخوابه من بهش سخت میگیرم ولی زیاده روی هم نمیکنم کنارش تفریح و سرگرمی هم هست

    حالا هر کس مشکلی داره دوباره کامنت بزاره تا پاسخ بدم

    رومینا جان عزیز دلم کسی من و تو رو نمیشناسه که همین جا راحت حرفتو بزن تا جوابتو بدم

    شاید حق با شما باشه خاله من زیاده روی کرد..ولی اگه اون کارو نمیکرد ابروی ما میرفت تو اون مراسم..بگذریم ولی تربیت سهیل هنوز کار داره بنظرم پدرش داره کم کاری میکنه به جای اینکه به بچه برسه و ببرتش بیرون همش سرش تو کارشه و به بچش بها نمیده

    خانم بیتا هر کسی بخواهد می تونه اینجا  نظر بده به شرط انکه حرفهاش بداموزی نداشته باشه

    خخخخخخ یه مشکلی داشتم بیتا جون میخواستم به یه روانشناس بگم ولی فکر نکنم اینجا جاش باشه میتونید بیاید تخته گچی؟اگه هم نمیتونید اصلا اشکالی نداره مهم نیست خودش حل میشه خخ :)

    اره شهرزاد جونم کلا کتک اشتباهه چه برسه یه این که جلوی چند تا غریبه باشه 

    دقیقا رومینا جون و بدتر از اون که بابت کتک زدن سهیل توسط مادرش ازشون تشکر کردن و طبیعیه که سهیل اشتباه مادرش رو به خاطر اونا می دونه می خواد تلافی کنه جلوی بقیه خانم سمیه کتکش زده و این می تونه اوج تحقیر باشه چون به نظرم یکی از بدترین حس های دنیاست این که جلوی بقیه کتک بخوری و دیگه آدم روش نمیشه اونا رو ببینه حتی ممکنه توی دعوا ها هم علیهش سو استفاده بشه و واقعا این بدترین چیزه

    رومینا جان سلام مجدد یه مدت نیومدم آخه آقای ناشناس منو از سایت بیرون کردن به قول خودشون عزیزم من روانشناسی کودک خوندم اگه سوالی داری بپرس عزیزم.

    اقا جواد سهیل میخواسته مادرشو خوشحال کنه این اسمش دزدی نیست پول توی خونه مشترکه حتی اگه شما میگید دزدیه برای خوشحال کردن مامانش پول ورداشته نباید تنبیهش میکرد قصد سهیل خوشحال کردن مامانش بوده به جای این باید خالتون میگفت مرسی پسر گلم که به فکر خوشحال کردن مامانت بودی 

    در هر صورت کتک زدن کار اشتباهیه باعث میشه بچه عصبی بشه بیش فعال بشه و روی روح و روانش تاثیر میزاره باعث میشه وقتی کتکش میزنید حس بدی نسبت به خودش داشته باشه و فقطط باعث میشه اشتباهات بیشتری کنه هیچ بازخورد و نتیجه مثبتی نداره ، ۹۸% کسایی که رفتارشون اجتماعی نیست کسایین که تو بچگی کتک خوردن ، اثرات منفیش بچه تو هر سنی باشه چه ۲ سالگی چه ۲۰ سالگی تو ذهنش میمونه

    مرسی ساناز جون منم هم سن رومینا جون هستم ۱۲ سالم هست.

    بله رومینا جون فکر می کنم همین باشه...

    آقای جواد فکر نمی کنم هیچ جای دنیا محدودیتی برای این که آدم از یکی خوشش نیاد باشه شاید اگه هر سری شما به خاطر کتک زدن سهیل توسط خالتون از خانم سمیه تشکر نمی کردین اونم از شما بدش نمی اومد در ضمن تمام حرف من اینه اگه بچه ها شلوغ نکنن کی شلوغ بکنه هر بچه ای به صورت غریزی اگه هزار تا اسباب بازی داشته باشه بازم دلش اسباب بازی می خواد اگه همین الان هم از شهربازی برگرده بازم شیطونی می کنه ولی در حد معمول اگه بیش از حد شیطونی کنه بازم کاملا مشخصه برای کتک خوردن به خاطر شما همچین کاری کرده و دچار بیش فعالی شده اونم بر می گرده به خالتون که به خاطر شما کتکش می زنه و اون کینش به شما جلب میشه برای همین همیشه سعی داره تلافی کنه با یک دقیقه فکر کردن میشه به این نتیجه رسید در ضمن فک کنم شما بیشتر با سهیل لج هستین که برای کتک خوردنش به جای این که جلوش رو بگیرید از مادرش تشکر می کنید آخه کتک خوردن اون چه فایده ای برای شما داره یه بار خالم چند سال پیش خیلی دخترخالم شلوغ می کرد در حدی که داشت اشک ما رو هم در می آورد آروم زد روی دستش تا دو ساعت مامان و مامانبزرگم داشتن دعواش می کردن مادربزرگم می‌گفت من تو رو می زدم که تو الان این بچه رو زدی؟؟؟ درحالی که کلا خیلی آروم زده بود بعد واقعا نمی فهمم شما تشکر هم می کنید بعد انتظار دارین سهیل نسبت به شما کینه ای نشه منم بودم می شدم...

    خانم بیتا من نمی گم خیلی بد پسرتون رو تنبیه کردین تمام حرف من اینه که سر وسط بی ارزشی با مگش کش زدینش اصلا ارزش نداشت در صورتی که راه هایی به غیر از کتک بودن یا اصلا میگید تنبیهی که گفته بودم رو باید انجام میدادم اصلا نباید بچه رو تهدید به تنبیه بدنی کرد یا اصلا می بردینش خونه و می زاشتید آروم بشه گریش که تموم شد بعدا می گفتین ما اون موقع قول دادیم پس نمی تونیم بخریم اگه این کارا رو انجام بدی جایزه اونو می خریم یا صبر کن ماه بعد همونو می خریم نه این که به خاطر از یاد رفتن قولتون کتکش بزنید اصلا هر بچه ای صد تا قول هم بده اگه اسباب بازی ببینه بازم می خواد شما باید ارومش می کردین نه این که کتک و تنبیه کنین اینجوری یاد می گرفت با گریه نمی تونه یه چیزی رو بخواد و وقتی قول میده و توافق می کنه باید پاش بمونه و فقط از راه کار خوب می تونه چیزایی رو که می خواد داشته باشه وگرنه کتک با مگس کش اصلا دردناک نیست ولی نه برای همچین چیز کوچیکی که شما از اون انتظار داشتین مثل بزرگتر ها رفتار کنه و دنیا و منطق بچگونه ی اون رو متوجه نمی شید

     جواد 80 من نامم را به اشتباه ناشناس گذاشتم  عیبی ندارد خیلی هم با هم فرقی ندارند و نام دوم من است

    جواد 80 اول که پول برداشتن برای خریدن نان خانه اسمش دزدی نیست دوم بعدا خودتان را جای یک بچه کوچک بگذارید می خواسته مامانشو خوشحال کنه و قصد دزدی نداشته و اصلا بکار بردن کلمه دزدی کار اشتباهیه انهم برای نان خریدن خود منهم  الان بارها پول  از خانه برداشته و نون خریدم پس  دزدی کردم مگر انکه خانه شما پادگان باشه سوم بازخورد بک بچه که صیح زود بلند شده و صبحانه اماده کرده و واکنش سرد مامانش همراه با خشم بینید را در نظر بگیرید و بعدهم  زدن بچه والله هر کس دیگر هم باشد از مامانش بدش می اید و کارهای غیر طبیعی می کند وشانس اوردید خانه را به اتش نکشیده خانه ایی که بی احساسی حرف اول انست سمیه خانم هم بجای متوصل شدن به این و ان رفتار خودش را اصلاح کند وگرنه در اینجا کسی دشمن  و بد خواه او نیست ولی کار زشت زشت است با توجیه هم درست نمی شود و اگر اینکار را نکند باید منتظر رفتارهای بزرگتری در اینده سهیل باشد و معروف است می گویند هر چه کشت کنی همان را درو می کنید

    جناب بی نام! دزدی کردن که توجیه نداره در هر صورت کار زشتیه سهیلم اشتباه کرده و اون تنبیه حقش بوده..تقصیر خاله چیه این وسط؟

    مرسی ساناز جون

    اقای جواد همونطور که بی نام گفت دقیقا بیش فعالی پسر سمیه خانوم و اینکه به حرف گوش نمیده به دلیل رفتار بد مادرش باهاشه 

    بیتا جون شما روانشناس چیز خاصی هستید یا تو همه زمینه ها بلدید چیکار کنید؟راستش یه چند تا سوال داشتم ازتون برای همین اینو پرسیدم 

    خوب اقا جواد 80 شما که طرفدار رفتار خالتون سمیه خانوم هستید خوب  فکر کردین چرا سهیل داره این رفتارهای غیر طبیعی از خودش نشان می ده و از حالت طبیعی خارجه و مانند دیگر بچه ها نیست ذو حالت داره یا بیماری بیش فعالی داره و یا به بخاطر رفتارهای غیر طبیعی مامانش داره یه جوری تلافی می کنه و انتقام می گیره و لجبازی می کنه ایا به نظر شما علاج زذن بچه است یا رجوع به روانپزشک و ریشه یابی موضوع وقتی مامانش اون بخاطر صبحانه درست کردن و اینکه رفته بدون اجازه نون خریده بجای تشکر بد رفتاری مامانشو دیده  شما باشید لجبار نمی شدین حالا به فرض پول را هم بدون اجازه برداشته رفته با ان نون خریده نه چیز دیگر ایا این زدن دارد به نظر شما رفتار خانم سمیه عیر طبیعی است یا سهیل البته ما قصد دخالت و جانبداری بی جهت نداریم  ولی خودتان قضاوت کنید بچه با سن کم از کار خوبش نتیجه بد گرفته شما بودبد ناراحت نمی شدید

    سلام من خواهرزاده خاله سمیه هستم.ایشون از من خواهش کردن که بیام سایت و نظرمو بزارم.حالا فکر نکنین چون خالمه میخوام ازش طرفداری کنم..اول بزارین خودمو معرفی کنم..من جواد هستم19سالمه با خاله اینا خیلی رفت و آمد داریم و خداروشکر رابطمم با خاله بد نیست..خیلی هاتون انگ بیخودی و تهمت زیاد به خالم زدین که امیدوارم خدا ببخشتتون و اون دنیا پاسخگو باشین..خاله من درسته که دست بزن داره ولی با نامردی نمیزنه..سهیل اونقدر بچه شلوغیه که حتی منم دلم میخاد بزنمش..گاهی وقتا یه کارایی میکنه که من شک دارم واقعا این پسرخاله من باشه آخه خاله ی من اصلا آدم شلوغ و خاله زنکی نیست..یک بار تو مراسم عقد خواهرم بودیم بعد این پسرخاله ما که مثلا فکر میکرد خیلی زرنگه و میتونه مراسم مارو خراب کنه(آخه پسرخالم زیاد از ما دل خوشی نداره) اومد وسط سالن و جلوی همه مهمونا دراز کشید و بعدش بلند شد و شکلک دراورد و مارو مسخره میکرد مامان بابام که تو رودروایستی گیرکرده بودن هیچی بهش نگفتن ولی خاله سمیه دستش طلا رفت یه لگد محکم زد بهش و گوششو پیچوند و با پس گردنی از سالن پرتش کرد بیرون و جلوی همه یه دل سیر کتکش زد..سر این قضیه هم من و مامان و بابام و خواهرم زهرا رفتیم و از ایشون تشکر کردیم ولی خب شرمندگی اون خرابکاری نوشته شد به پای خالم..اون مراسم خراب شد و بعدا دوباره برگزار شد ولی هم سهیل و هم خالم شخصا از ما عذرخواهی کردن ولی خب من سهیلو هنوز نبخشیدم..امیدوارم با این داستان دیگه بیخود و بیجهت خالمو قضاوت نکنین من به خاله سمیم و ابهتش افتخار میکنم کاش مادرمنم مثل ایشون بود

  • ساناز مامان ضربان قلبم
  • شهرزاد جان و رومینا جان واقعا آفرین احسنت 👏👏خیلی عاقل و بادرک هستید خوشحالم میبینم دخترهای کوچیکی مثل شماها انقدر با درک و شعورن🙂❤❤

    میدونم رومینا ۱۲ سالشه شهرزاد شما چند سالته عزیزم؟

    anis در اینترنت در مورد قانون جذب زیاد نوشته شده می توانی پیدا کنی ولی باید مراقب بود صحیح از ان استفاده شود وگرنه با خودش ممکن است مشکلاتی بیاورد چون فکر یک خاصیت اهن ربایی دارد ومانند امواج رادیویی حرکت می کند وبعد ذوباره به خود فرد برمی گردد حال اگر فکر خوب بفرستد نتیجه خوب می گیرد واگر فکر بد ارسال کند دچاربدشانسی می شود و نتیجه بد می گیرد ادمهای افسرده بخاطر فکر بدشان دچار بدشانسی می شوند  وخودشان دلیلش را نمی فهمند که بخاطر طرز فکرشان است  حال اگر فکرشان را عوض کنند دنیایشان عوض می شود موضوع طولانی است ولی زیاد هم دنبال نکنی بهتراست چون همین قدر کافی است چون ممکن نتیجه عکس بگیری در مورد لاغری هم که پرسیده بودی بهترین کار چند حرکت ساده ورزش یوگاست که انهم در اینترنت پیدا کن در مورد شکل ظاهری برای ازدواج  هم حتما  ظاهر فرد مهم ولی بستگی به خود فرذ دارد برایش چه موضوعی مهم است ظاهر فرد یا شخصیت درونی باید خودش انتخاب کند

    اصلا حرف زدن با خانم بیتا و سمیه وقت تلف کردن نرود میخ اهنین در سنگ افکارشان فقط بدرد خودشان می خورد به نظر من موضوع را ادامه ندهید چون انها از فکر می کنند کارشان درست است فقط می خواهند شما را دنبال خود بکشند 

    سمیه جون یعنی اگه الان تو کشور قانون باشه بچه رو برای تنبیه دار بزنن شما میرید مثل بقیه دار میزنید بچتونو؟

    این دلیلی نمیشه که چون خیلی ها مشکل دارن بچشون رو میزنن شما بگی الان جامعه اینجوریه من نمیتونم برخلافش رفتار کنم 

    اره بیتا جون درسته برای درس نباید بچه رو تنبیه کرد خودش نمره ش بد شه ناراحت میشه 

    شهرزاد جون به نظرم بیخیال شو فکر نکنم کسی که معتقده کتک بهترین راه کاره بیاد توی این سایت با حرف های روانشناسی از کارش دست بکشه...

    اثرات منفی کتک خیلی بیشتره باعت میشه بچه تقلید کنه ازتون و دوستاش رو بزنه عزت نفسش میاد پایین باعث میشه احترام بین مادر و پدر و بچه از بین بره به مرور باعث میشه مرز بین تربیت کردن و اسیب رسوندن بهش از بین بره بچه عصبانی میشه و تنها چیزی که تو ذهنش میمونه اثر منفی کتکه راه های بهتری هم وجود داره....

    اقا عرفان با شما که حرفی باقی نمیمونه ولی سمیه خانوم برای درس خوندن اصلا نباید تنبیه کرد وقتی بچتون درس نخوند و نمره بد گرفت همون براش بدترین تنبیهه بهش بگید اگه درس نخونی فردا شغل خوبی گیرت نمیاد و از این حرفا یا سعی کنید درس خوندنو براش جذاب کنید بچه ها خیلی وقتها از ترس کتک نمیتونن درست رو درس تمرکز کنن.

    سمیه خانم بیتا خانم شما دست نامادری ها رو از پشت بستین خداروشکر که همچین مادرایی مثل شما ندارم خخخخخخخ

    بیتا خانم با احترام به نظر شما ولی من معتقدم سر درس هم اگر بچه سمج و لجباز باشه و درس نخونه و پشت گوش بندازه باید تنبیهش کرد من خودم هرروز با سهیل کار میکنم و نمیزارم درسیو از قلم بندازه ولی ی وقتایی واقعا نمیتونم و خودش باید بخونه و اگر نخونه اول جریمش میکنم و اگر تکرار بشه تنبیه

    شهرزاد شما که مدعی دموکراسی هستید فعلا که جامعه ما دیکتاتوریه من هم نمیتونم خلاف عرف جامعه با بچم رفتار کنم 

    بعدشم اونایی که منو سادیسم و وحشی و کودک آزار میدونن باید خدمتشون عرض کنم پسر من ظرف یک سال گذشته 10 تا کادو ازم گرفته کادوی تولد کادوی نمره بالا در درس ریاضی کادوی غذا درست کردن و ...

    با بیتا خانم موافقم من هیچ وقت بلافاصله سراغ تنبیه بدنی نمیرم بار اول هشدار بار دوم تنبیه روحی روانی و بار سوم علیرغم میل باطنیم تنبیه بدنی

    مثلا همون روز که بی اجازه از کیفم دزدی کرده بود رو از قبل بهش تذکر داده بودم ولی گوش نکرد متاسفانه و تکرارش کرد  منم از بچه ای که واسه حرف مامانش ارزش قائل نشه بدم میاد و تنبیهش میکنم برامم مهم نیس بقیه چی میگن چون به روش خودم ایمان دارم

    آره خیلی دوست دارم راجب قانون جذب بدونم چجوری میتونیم چیزای خوب وجذب کنیم؟

    شهرزاد جان سر هر چیزی هم نمیشه بچه رو تشویق کرد مثلا نمیشه به بچه گفت اگه فحش ندی یا دروغ نگی تشویقت میکنم خیر فحش ندادن وظیفه بچس و اگه انجام نشد بعد از چند بار تذکر باید تنبیه بشه اگه تشویقش کردید بچه یاد میگیره که کار بد بکنه و بعد در ازای انجام ندادنش از شما باج بگیره.ضمن اینکه من تنبیه بدنی را به عنوان آخرین راه انجام میدم نه اینکه دم و دقیقه مگس کش دستم باشه و بچمو بزنمش.

    anis  بله من در مورد قانون جذب خیلی می دانم حتی امتحان کردم و نتیجه داده ولی دانستنش مشکلاتی هم دارد چون به نیروی فکر برمی گردد که یک نیروی الکترو مغناطیسی است وخاصیت رفت و برگشت دارد که اگر خوب فکر کرده باشید نتیجه خوب واگر بد فکر کنیدنتیجه بد می گیرید حتی شکل ظاهری ادم هم به ان برمی گردد داسنانش کمی طولانی است واقعا می خواهی بدانی ولی الان من می خواهم بخوابم و می ماند برای وقتی دیگر حوصله خواندنش را داری  

    شهرزاد جان عزیزم من پسرم رو سر چیزای بی ارزش کتک نزدم تا حالا مسائلی که من روش حساسم فحش دادنه بی اجازه وارد اتاق بزگترها شدنه بد اخلاقی کردن بی مورده تازه من اول با متانت براش توضیح میدم بعد با محروم کردن از بازی بعد با داد زدن و در آخر با تنبیه بدنی که تازه اونم از یه پشت دستی شروع میشه و اگه ادامه پیدا کنه به تنبیه شدید تر ختم مبشه.برا درس نخوندن هرگز پسرم رو تنبیه نمیکنم بلکه برای خوب خوندن تشویقش میکنم.هیچ وقت وظیفه نداره کار خونه انجام بده ولی اگه انجام بده و کمک کنه تشویق میشه.

    شهرزاد جان گلم شما مثل اینکه کامنتهای قبلی منو نخوندی عزیزم من هیچ وقت یادم نمیاد سر مرتب کردن اتاق پسرم را کتک زده باشم.

    هیچ وقت مواقعی که اعصابم خورده یا مشکلاتی از قبیل پریودی و اینها دارم اصلا سمت تنبیه بدنی نمیرم چون اون موقع جنبه تربیتیش را از دست میده.

    بعد از تنبیه هم به هیچ عنوان نمیزارم پسرم بفهمه که از تنببهش ناراحتم چون دچار اختلال و دوگانگی میشه.

    به نظرتون براانتخاب همسرواقعااولین شرط قیافه است؟یعنی قیافه طرف خیلی میتونه مهم باشه؟؟یانه واقعااخلاق مهمتره؟؟

    کیارژیم لاغری گرفتن وتاثیرداشته ونتیجه گرفته ؟؟چجوری سایزکم کردن؟؟ 

    خب من چندتاموضوع میگم اگه دلتون خاست صحبت کنیم. کیابه قانون جذب اعتقاددارن؟؟به نظرتون قانون جذب واقعاوجودداره؟؟یعنی به هرچی فکرکنیم اتفاق میوفته؟؟

    anis راجب هر موضوع به غیراز موضوع فعلی اخه فایده اش چیست که یک عده ادم سادیسمی و مازوخیسمی بیایند اینجا چرت وچرت بنویسند و حتی خیالبافی کنند و یا از زور گفتن به ضعیف تر از خود بگویند در حالیکه اینکار گناه است وعاقبت سراز جهنم در می اورند بهتر نیست از هنر جامعه شناسی ویا حتی روانشناسی صحبت شود تا شعور جامعه بالا برود وموضوعات شبیه این

    بله آقای ناشناس درسته.... مونا جون واقعا باید به حراست محل کارتون اطلاع بدین و می تونید فیلم رو از دوربین ها بردارین و شکایت کنید حکم زندانش تا وقتی رضایت ندید خیلی زیاده

    ببخشیدمیشه بگیت این سایت ازحالابه بعدقراره راجب چه موضوعاتی توش بحث بشه؟؟من واقعاگیج شدم

     خانم  شهرزاد سمیه و بیتا فکر نکنم دیگه اینجا پیدایشان شود چون فهمیدند اینجا دیگه مشتری ندارند بهتر ما هم همین را می خواستیم  تا اینجا پاکسازی شود از افکار خراب و بداموزی نداشته باشد البته خانم بیتا یه کمی بهتر بودند از سمیه 

    اینجا صاحب نداره؟

    چرا ازاد هر کی هر چی می خواد بذاره موضوع تاپینک هر چی هست همون گذاشته بشه

    افرادی که ارزوی ازادی دارن بیان ببیند همین وبلاگ یکخورده ازادی همه سواستفاده می کنند وای بحال جامعه

    ممنونم رومینا جون کاملا با صحبت ها و واکنش های جنجالی خانواده های ایرانی و بدتر از اون مخفی کردنشون به خاطر رفتار بد پدر و مادر موافقم ناشناس می دونم صحبت هام برای اونی که قصد اصلاح شدن نداره و فکر می کنه روش درستی داره موثر نیست ولی گفتم که حداقل مادرایی که میان اینجا این روش های وحشیانه و بد رو یاد نگیرن و بدونن اونایی که این روش ها رو انجام میدن خودشون اول از همه احتیاج به روانشناس و تربیت و یادگیری دارن که بتونن حداقل توی قرن بیست و یک چند نکته از روانشناسی و البته نداشتن تعادل روانی بدونن و خودشون رو بهتر بشناسن...

    سمیه جون واقعا تصورتون رو نمی فهمم خب مگه دوست داشتن غذا زوریه که اگه نخوره کتک می خوره حداقل یه خورده منطقی باشید چرا فکر می کنید خیلی مادر ایده آلی هستید در صورتی که پسرتون حتی یک حق انتخاب ساده هم نداره یه حریم شخصی و حتی حق نخوردن غذایی که دوست نداره رو نداره وقتی با شوق هیجان برای شما صبحانه درست می کنه حتی یه تشکر ساده هم ازش نکردین چه برسه به تشویق واقعا جالبه چه چیزایی اسمشون تشویق میشه این روزا... از کیفتون پول برداشته و برای شما صبحانه درست کرده چون راه دیگه ای نبود و نمی خواست متوجه بشید و سورپرایزتون کنه اگه ازتون اجازه می گرفت شما می فهمیدین شوقشون رو واقعا به شکل بی رحمانه ای کور کردین حتی یه خورده خوش اخلاقی و خودمونی بودن با پسرتون ندارین جور که توی این سن بهتون میگه شما احترام بدنیست ولی احترام گذاشتن به این چیزایی هم که فکر می کنید نیست برای فقط تاسف می خورم 

    خانم بیتا فقط یه سوال دارم لطفاً جواب بدین... چطور شمایی که مدعی به سالم بودن هستین و به صورت کاملا مضحک مثلا روانشناس هستین پسرتون رو سر بی ارزش ترین چیز ها که می شد با مهربونی و به زبون گرفتن و شرط گذاشتن حل بشه رو کتک می. زنید بعد از آدم هایی که کاملا افسرده و بی حوصله هستن و با هزار تا مشکل و تا توانی روحی انتظار دارین بچچه هاشون رو کتک نزنن؟ در حالی که پسرتون اگه دو روز اتاقش رو مرتب کرد یا شرط معقولی که خودتون در نظر داشتین رو انجام می داد می  اومدین و باهم می‌خریدین اینجوری هم یاد می گرفت مسئولیت پذیر باشه و هم یاد می گرفت اگه کار هایی که براش در نظر گرفته شده رو انجام بده و با منطق صحبتش رو بگه و اگه انجام بده تشویق بشه خیلی براش بهتره تا گریه کردن.

    شهرزاد این حرفها خوبه ولی کسی  که دوست داره کوچکتر از خودشو بزنه و بیماری سادیسم داره به همه چیز بی اعتناست وکار خودشو موجه جلوه می ده  برای نمونه خانم بیتا  و سمیه ار قانون راهنمایی ورانندگی وجریمه اینطور نتیجه گیری می کنند که باید در خانه قانون گذاشت واگر اجرا نشد  بچه رو باید  زد در حالیکه جریمه فقط  زدن نیست و شما را بخاطر عبور از چراغ قرمز در خیابان نمی زنند  بلکه یاید پول بدهی ولی انها می گویند فقط زدن در واقع  انها از این قانون نتیجه گیری اشتباه می کنند بعد هم از روانشناسی حرف می زنند مسخره نیست

    شهرزاد جونم با همه حرفات موافقم :**

    اگه شما بچه رو بزنید خب اون میترسه ازتون دیگه نمیاد حرف دلشو بزنه کدوم بچه ای وقتی میدونه ممکنه کتک بخوره یا دعواش کنن میاد واقعیت رو میگه؟درسته که میگن به ضررت هم هست راستشو بگو ولی شما که بزرگترشی مادرشی پدرشی خواهر برادر بزرگترشی اینو رعایت میکنی که اون بچه بخواد واقعیت رو بگه؟

    اره عزیزم همین رابطه دوستی دختر و پسر از لحاظ روانشناسی دختر و پسر توی سن نوجوانی تقریبا 12تا 18 ، 19 سال دوست دارن با جنس مقابل در ارتباط باشن و این یه حس طبیعیه و همه بچه های نوجوون این حس رو دارن حالا بعضی ها ممکنه به روی خودشون نیارن و اگه با نظارت مادر و پدرشون باشه هیچ مشکلی پیش نمیاد حتی اونی که دانشگاهه اگه رابطه ش رو مامان باباش بدونن جلوی اون اتفاق بد رو میگیرن ولی 80% پدر مادر ها جوری رفتار میکنن که بچه نیاد روابطش رو بگه و فکر میکنن دوستی دختر و پسر خیلی وحشتناکه و خیلی بده و .... یه چیز عادیه توی خارج رو نگاه کنید اونهمه دختر و پسر با همدیگه دوستن کسی میگه دخترم نباید دوست پسر داشته باشی؟پسرم نباید دوست دختر داشته  باشی؟تو مدرسه باهمن پارک میرن باهم بیرون میرن میرن خونه همدیگه هیچ مشکلی هم نداره هر چیزی رو ممنوع کنی بدتر میشه توی ایران خوردن مشروب ممنوعه دیدید چقدر زیاد میخورن؟توی خارج ازاده هر کی بخواد میخوره دیدید چقدر کم میخورن؟توی خارج روابط دختر و پسر ازاده کار بدی میکنن؟اونوقت توی ایران شورشو دراوردن 

    شهرزاد عالیه حرفات 

    ناشناس عزیز صحبت های شما درسته ولی دختر و پسر نداره بچه ها رو اگه بزنید تأثیرات بدی روشون داره در ضمن مادر و پدر هم نداره همه به یک اندازه جونشون رو برای بچه هاشون میدن هر خونه ای قانون داره اما قانون داشتن به معنی کتک خوردن نیست خانم سمیه کی گفته بچه ها اگه کتک نخورن لوس بار میان این دید پوسیده ی شماست بزارید کامل روشن بشین از نظر روانشناسی... پدر و مادر باید اینقدر مورد توجه بچه باشن و اینقدر بهش محبت کنن که حتی سر و سنگین بودنشون هم با بچه بدترین عذاب رو براشون داشته باشه فرزندی که والدینی سخت گیر داشته باشه و سر هرچیزی تنبیه بشه و باهاش قهر کنن دیگه براش عادی میشه و چیزی برای از دست دادن نداره و با خودش نمیگه اگه این کار رو بکنم مامانم از دستم ناراحت میشه چون ناراحت شدن مامانش سر هر چیزی براش عادی شده عصبانیت مامانش براش عادی شده تنبیه شدن براش عادی شده باید تنبیه و قهر اینقدر کم و تشویق و محبت اینقدر زیاد باشه که همون به ندرت ها هم که اتفاق می افته بچه می فهمه چقدر کارش بد بوده که مامانش که سر هر کاری که می کرد چیزی به اون نمی گفت و با مهربونی براش توضیح میداد گوشیش رو یا تبلتش رو برای یه روز ازش گرفت در ضمن تنبیه نباید طولانی باشه چون بچه ها زود عادت می کنن و براشون عادی میشه مدام مامانش سر هرچیزی ناراحت بشه و تنبیهش کنه و با یه چیز دیگه خودشون رو مشغول می‌کنن یهو به خودتون میاین و می بینید هفته هاست براش چیزی نخریدین و تبلتش رو گرفتین و باهاش با عصبانیت و قهر برخورد می کنید اونم به هیچ جاش حساب نمیاد و با خودش مشغوله و فقط روی مغزش تاثیرات منفی میزاره خانم بیتا واقعا سر چیز بی ارزشی پسرتون رو تنبیه می کنید خب بچست معلومه هزار تا هم اگه اسباب بازی داشته باشه باز دلش می خواد می تونستین بهش بگین عزیزم ما اسباب بازی این ماه رو خریدیم اگه امروز بیای بریم خونه و دو روز اتاقت رو مرتب کنی و کارایی که مد نظر خودتون هست مثلا دو تا کار... میایم برای جایزه همینو برات می خرم در ضمن معلومه توی خونه باید تقسیم کار باشه من و داداشم اتاقمون واقعا به هم ریخته و ما مرتبه اکثر مواقع اما مامانم همیشه برامون وقت تعیین می کنه مثلا به زور ما رو تو اتاقمون نمیندازه بگه باید تمیز کنید میگه مثلا تا فردا بعد از ظهر باید تمیز کنید مثلا الآنم صبحه ما هم یه تنه جمع نمی کنیم تا فردا تک و توک لباسامون رو جمع می کنیم و... بعد تا بعد از شهر کامل تمیز میشع مامان و بابای منم یه اندازه پیشمون هستن چون جفتشون سرکار میرن و من و داداشم خونه تنها ایم و کار ها حتی یکیه من و داداشم بعضی موقع میز شام رو می چینیم و اتاقامون رو مرتب می کنیم بابام خونه رو جمع می کنه و مامانم هم غذا درست می کنه اما نه به زور و با دعوا خانواده یعنی همه از روی رضایتمندی و عشق و محبت به هم کمک کنن بعضی موقع مامانم ظرافت رو می شوره بابام نمی زاره و میگه بیا کنار من می شورم درحالی که مامانم هیچ انتظاری نداره بعضی موقع که آرایشگاه می‌ره یا می‌ره خونه ی دوستاش بابام   و من و داداشم با کمک هم غذا رو درست می کنیم تا مامانم که اومد خوشحال بشه و حتی روزایی هم که می خوایم خونه رو جمع کنیم تقسیم کار می‌کنیم اما هیچ کدوم از روی اجبار این کارو انجام نمیدیم سمیه جون درسته توی سن خیلی کم حرفاشون شاید مناسب نبوده ولی یه خورده به پسرتون حریم شخصی و اجازه ی تصمیم گیری بدین مثلا بیرون که هستین و موقع خرید بگین عزیزم به نظر من این اصلا مناسب نیست این سه تا خیلی خوبن می تونی از بین اینا انتخاب کنی ولی شما صاحب اون نیستید که مدام برای تصمیم بگیرید اونم آدمه و حق تصمیم گیری داره من همه چیز رو خودم به مامان و بابام میگم حتی خودم هم یه رل دارم مامانم می دونه چند بار هم زیر نظر والدینمون با چند تا از دوستامون همو دیدیم اگه پدر و مادر ها اطلاع داشته باشن حتی اگه مشکلی هم پیش بیاد می دونن دختر یا پسرشون کجاست و می تونن بیان دنبالش باید یه جوری رفتار کنید که پسرتون اگه از کسی حتی توی دوره ی بچگی که زودگذر هست هم از کسی خوشش اومد بهتون بگه یا مشکلی داشت باهاتون راحت در میون بزاره

    آخه الان متاسفانههمچین موضوعات جذابی مطرح نمیشه.بعدچرااسم سایت عوض نشده؟؟والله بنظرم همونموضوع فبل خیلی بهتربود

    بله بیتا خانم بیشتر جنبه شوخی داشت

    ولی خودم تصمیم دارم وقتی بزرگتر شد از اون روش هام استفاده کنم 

    anis اون موضوعات مال زمان عهد قاجار  و عهد بوق بود الان زمانه عوض شده و موضوعات هم جدید شده این سایت هم بروز رسانی شده

    مونا  زن اگر مجبور نباشه و به پولش محتاج نیست نباید بره سرکار

    اینجاقبلاسایت خوبی بودمرتبط بااسمش بودبچه هاازخاطرات تنبیه شدنشون توزمان کودکی میگفتن واینکه الان اون تنبیه هاچه اثری روشون گذاشته. راضی بودن ازتنبیهشون؟ماماناهم ازنوع تنبیهشون میگفتن اماالان مطالبی که میزارن یامرتبط باموضوع اصلی نیست یاجنگودعواعه یااگرم ازتنبیه میگن بیشترخیال بافیه که هیچ جذابیتی نداره

    سلام.چه سایت مزخرفیه اینجاهمش یابید دعواهابقیه روبخونیم بابااینجاازاسمش معلومه خب بگیت راجب تنبیه های خودتون یابچه هاتون ولی خواهشاواقعیتوبگیت. اینجاجای جنگودعوانیست خب مامیایم تواین سایت تاباانواع تنبیه هااشنابشیم وخاطرات  وحس وحال بچه هاروبدونیم راجب تنبیهی که شدن. ولی خواهشاواقعیتوبگیت توهم نزنیت

    من با یه اقای متاهل همکارم داخل یه اتاقیم بعضی روزا دست میکنه تو شلوارم مالشم میده چکار کنم

    سلام کسی هس یه سوال خیلی مهم داشتم

    در ضمن سمیه اظهار نظر نکنه بهتر چون قبلا نشان داده چقدر روشنفکر قبلا ابروی خودشو برده

    خانم بیتا و سمیه اگر همین قانون در مورد خوتون اجرا می شد خوشتان می امد بخصوص در زمان بچگی مطمعنا می گفتید نه مگر انکه بخواهید شعار بدهید به هر حال روزگاری نه چندان دور همین قانون در مورد خودتان اجرا خواهد شد ونتیجه کار خود را خواهید دید حرفهای من و دیگران هم بی فایده است اینکه گفتند بهشت زیر پای ماذران هست شامل همه نمی شود یخصوص انهایی که برای لذت دل خودشان بچه شان را می زنند اول معادل انچه انجام داده اند را می چشند بعد اگر لایق باشند به انجا می روند پس هر چه انجام دهید به خودتان بر می گردد با بازی کردن با کلمات هم فریب نمی خورند چون نیت شما را می دانند و جالب اینکه اگر کسی هم از شما یاد بگیرد و بچه خود را بزند گناهش پای شما نوشته می شود باور کنید یک درصد هم دوست ندارم جای باشم چون می دانم چه بر سرتان خواهد امد من فقط هشدار دادم می دانم اهمیت نمی دهید خوب ندهید عاقبت میفهمید  ولی یادتان باشد شما و هر کس دیگر زورش را به بچه نشان دهد  نشانه ضعف اوست برنامه راز بقا ببینید می بینید یک ماده شیر هرگز توله خود را ازار نمی دهد بلکه با صبر و حوصله با انها باری می کند و انها را لیس میزند وبا مهربانی به انها اموزش زندگی می دهد انوقت با خودتان مقایسه کنید حالتان از خودتان بهم می خورد

    خواهش میکنم سمیه جان البته شما هم تو تنبیه خیلی زیاده روی میکنی و این خوب نیست.

    یا توصیه هایی که به یکی از دوستان کرده بودی درمورد سوزوندن بیضه که البته مطمئنم شوخی بوده.

    احسنت بیتا خانم تشبیه جالب و درستی بود

    شما خانواده رو به جامعه تشبیه کردید

    اگه خانواده مثل جامعه قانون داشته باشه و هر کس که چراغ قرمز رو رد کرد تنبیه بشه دیگه هرج و مرج نمیشه

    مادرانی که هیچ قانونی برای بچه ها وضع نکنند مثل حاکمانی هستند که نمیتونند امنیت و ارامش رو برای مردمشون فراهم کنن

    من هم با شما موافقم تنبیه در کنار تشویق

    بیتا خانم راس میگه باید تو تنبیه اعتدال رو رعایت کرد و چه کسی بهتر از مادر برای رعایت این اعتدال؟

    بله آقای ناشناس حرف شما کاملا درسته.ولی همه بچه ها یه جور نیستن مثلا من برای دخترها هرگز تنبیه بدنی را مجاز نمیدونم و به مراجعه کننده ها میگم کلا بچه ها را تنبیه بدنی نکنند من خودم چون کاملا جوانب را رعایت میکنم گاها این کار رو انجام میدم چند روز پبش پسرم میگفت چرا تا وقتی میتونم تشویق بشم و جایزه بگیرم کاری بکنم که تنبیه بشم؟

    یا مثلا همیشه میگیم تربیت تشویق و تنبیه باید کاملا بر عهده مادر باشه چرا؟

    چون مادر از روی دلسوزی و به دور از عصبانیت با بچه برخورد میکنه حتی کتک زدنشم از روی دلسوزیه.و ازطرفی بیشتر تو خونه هست و بیشتر با بچه وقت میزاره.

     

    خانم بیتا کلا این سایت بداموزی داره حالا چه نیت خوب داشته باشید چه بد چون یک عده منتظر سو استفاده هستند دیدید تا شما امدید پشت سر شما کشانی امدند که نیت پلید خود را نشان دادند کافی است کامنتهایشان را بخوانید حتی اخلاقیات را زیر پا گذاشتند بعد هم ادعای مادری می کنند حال بگذریم از کسانیکه با نام جعلی می ایند و نیت بدتری هم  دارند حتی یک نمونه دیدم که یک نفر سایت زشتی به این عنوان ساخته بود  و تبلیغ کار خود را می کرد در مورد شماهم با اینکه گفتید روانشناسید ولی خیلی تعجب کردم  که ادامه کار اشتباه بعضی ها را انجام می دهید ولی بسیاری خانواده می شناسم که با اینکه سواد کمی داشتند بدون جبر و زذن بچه خود را به خوبی بزرگ کردند و الان به جاهای خوبی رسیدند  و نمونه های فراوان دیگر وار طرفی ادامه این کار بچه را ترسو وضعیف النفس بار می اورد که اگر در اینده به او زور بگویند وحقش را بخورند صدایش در نمی اید وخیلی ها برای لذت دل خودشان به بچه زور می گویند و  بعد توجیه روانشناسی هم  می اورند بهر حال امیدورم شما راهتان از انها جدا باشد

    به هر حال آقای ناشناس من به شخصه هم تنبیه هم تشویق را با هم انجام میدم.ه هر حال آقای ناشناس من به شخصه هم تنبیه هم تشویق را با هم انجام میدمولی هیچ وقت به کسب توصیه نمیکنم و آموزشم نمیدم.هم تشویق میکنم هم تنبیه مثل رانندگی که اگه از چراغ قرمز عبور کردید باید جریمه بشید.

    اینم بدونید که خیلی از تنبیه هایی که یه سری از دوستان نوشتند اصلا شدنی نیست.

    بیتا خانم گفتن خاطرات چه سودی داره جز بد اموزی برای دیگران دیدیدتا من امدم همه مامانهای شجاع که زورشان فقط  به بچه های کوچک می رسد فرار رو برقرار ترجیح دادند چون من با کسی شوخی ندارم کسی که از خط قرمز  مردانگی ما عبور کنه با من طرف فهمیدند اینجا جای چرت و پرت گفتن نیست چون اینجا مامور فتا هم داره برای مامانهای روانی

    ای وای چرا اینقدر با هم دعوا میکنید خب این وبلاگ برای تعریف خاطراته دیگه من پیشنهاد میکنم گاهی وقتها از تشویق بچه هاتونم بنویسید.امروز با پسرم رفته بودیم پارک دید یه خانوم سالمند چند تا پلاستیک دستشه سنگینه کمکش کرد براش آورد تا دم ماشین منم حسابی تشویقش کردم و بوسش کردم و رفتیم بازی مورد علاقشو براش خریدم.بعدشم شام مورد علاقه و آهنگ و رقص.

    شماها هم از تشویق بچه هاتون بگید

    بچه ده ساله واداشته ظرف بشوره اسم خودشو گذاشته مامان یه همچی مامانی اگه واقعیت داشته باشه یک موجود به تمام معنا  عقده ایی است

    رومینا این دفعه رو اشتباه گفتی ما دونفریم که به دنبال جارو کردن نامردها از این سایتیم نامردهایی که زورشان  فقط به بچه های کوچک می رسه  و ما به دنبال حق انها هستیم یو هاهاههاهاهاهاهها

    XDDDDDDدیدید بی نام و ناشناس یکین؟

    سمیه بیشتر یخاطر  کوتاهی بابای سهیل که  شل و ول گرفته  وگرنه اینقدر پررو نمی شدی در ضمن وقتی اسم پسرها  و مردها رو می اری دهنتو اب بکش  حیف که  در مقابلم  نیستی وگرنه حالیت می کردم مردانگی بعنی چی و توهین کردن به مردها چه مزه ایی داره زنکه بزدل

    سمیه خیلی به خودت افتخار می کنی که زورت به یک بچه کوچک می رسد خیلی دوست داشتم  در مقابل مامانهای ترسویی چون شماها فرار می گرفتم انوقت ببینم جرات داشتتید به پسرها زوز بگید یا نه انوقت قیافه های مادران با اقتدار دیدنی بود وقتی پاهایشان به  لرزه می افتاد  فقط با یک نگاه من حساب کار به دستتان می امد انوقت اینجا اینقدر اراجیف نمی نوشتید البته از راه پلیس فتا هم میشه دنبالتان بود تا قانون حسابتون برسه به جرم بچه ازاری

    مادرای عزیز فرزند شما فقط داره درس رو از روی زور و اجبار شما میخونه نه از روی علاقه

    به یه سنی هم که برسه ازش کاملا زده میشه و ولش میکنه اون موقع دیگه زورتون به هیچ عنوان بهش نمیرسه

    نمیگم تنبیه بده.نه اصلا چون خودم هم خیلی ازش استفاده میکنم برای تربیت خواهرکم. ولی به این شدت و بی رحمی واقعا نیاز نیست. اونم بچه ای که حتی با حرف زدن هم رام میشه 

    رفتار شما تاثیر میزاره توی آینده و نوع ارتباط با اعضای خانواده اش

     

    یه نکته ای هست فکر کنم خوبه مادرهایی که به شدت کتک میزنن بدونن و منظورم با فرد خاصی نیست

    هر بار که بچه کتک میخوره یه نورون مغزش از بین میره البته اینکه اعتماد به نفس و عزت نفس نداره و بعدا که بزرگ میشه به روح و روانش تاثیر میزاره هم هست ولی این به نظرم خیلی مهم بود 

    شماهایی که سر کوچکترین چیزی بچتون رو میزنید مادر خوبی نیستید نمیگم کودک ازارید ولی مادر خوبی هم نیستید مادر خوب کسیه که بدون تهدید و کتک و دعوا و جیغ و داد بچه ش رو خوب تربیت میکنه و بعدا یه فرد موفق و عاقل و با درک و شعور تحویل جامعه میده

    نمیخواید هم گوش ندید اصلا مهم نیست ولی بدونید بد نیست

    نه سمیه جون اون شکلی خیلی اذیت میشه 

    واقعا.... ما بچه بودیم بچه های این دوره م بچه ن مامانم دست از پا خطا میکردم با ترکه کتکم میزد خودش میگفت اندازه نداره یبار با 20 تا کبود میشی یبار با 200 تا انقدر میزد تا کبود شم یادش بخیر....

    آره کار ها باید تقسیم شه ما هم دقیقا همینجوری تقسیم کردیم البته بعضی وقتا هم همسرم غذا درست میکنه اگه من کارم طول بکشه بیرون

    آره واقعا روز معلمو باید به ماها تبریک بگن نه به معلما هرروز با ادرین 100 تا تست کار  میکنم امسال ورودی دبیرستان داره بعضی وقتا  که خسته میشه هم میگم یه ساله تحمل کن ، دقیقا منم هر روز ساعت 6 تا 7و نیم ازش همه درساش رو میپرسم اگه ریاضی باشه براش سوال مینویسم بلد نباشه بهش یاد میدم اگه دوباره شبیه همون سوالو اشتباه بنویسه  کتکش میزنم 

    بعدا بزرگ میشه میاد میگه مرسی که خوب تربیتم کردی 

    یه چیزیم بهتون بگم قبلنا مامانا جذبه و اقتدار داشتن پیش بچه هاشون

    مثلا من همیشه وقتی مامانم میومد تو خونه بلند میشدم و بهش احترام میزاشتم گاهنم دستشو میبوسیدم خخ

    ولی الان مادرا همه بچه هاشونو لوس و نغ نغو بار اوردن الان ب جا اینکه بچه از مامانش فرمانبری کنه بر عکس شده مامانه داره با بچش تو پاساژ راه میره هرچی بگه میگه اونو بخر اونو بخر اینم ب حرفش گوش میده و نی نی به لالاش میزاره و بهش رو میده

    باورتون نمیشه من سهیل رو جوری بار اوردم سر سفره هر غذایی درست کنم میخوره نمیگه این بد مزس یا دوس ندارم ما ازین چیزا تو خونمون نداریم یا مثلا میریم بیرون اگه من اجازه بدم باباش براش چیزی ک دوس داره میخره در غیر این صورت سهیل حق نق زدن نداره

    در ضمن وظیفه کارای خونه بر دوش همس مثل بقیه خونواده ها نیس مامان بشوره بسابه بپزه تمیز کنه پدر و پسرم نقش دارن تو همه چیز ، سهیل وظیفش شستن ظرفاس همیشه ظرفا رو اون میشوره باباش خونرو تمیز میکنه منم غذا درست میکنم

    دیگه اینم بهتون بگم من به شدت روی درس سهیل حساسم بهشم گفتم اگه اون نمره ای که میخام نیاری به شدت تنبیهت میکنم ولی خداییش تو درساشم کمکش میکنم هرروز از درسای فرداش ازش میپرسم الان ک کلاسا مجازیه خیلی پیگیرم و مرتب ازش درس میپرسم و اگه بلد نباشه تنبیهش میکنم

    امثال من و طناز جون و سیما جون خیلی خوب تونستیم نقش مادرانمونو ایفا کنیم ایشالا که مامانای ذیگم بتونن بهمون کمک کنن و ابهت از دست رفته مادر خانواده برگرده

    سهیل خیلی پسر خوب و مودبیه چون زیر دست مادر با ابهتی مثل من بزرگ شده ، وقتی از بیرون میام خونه کفشامو جفت میکنه بهم خسته نباشید میگه و گاها دستمم میبوسه خخ

    اهمیت نده طناز جون ادما همیشه عقلشون ب چششونه

    من همیشه قبل تنبیه ب پسرم هشدار میدم که اگه هشدار تکرار بشه کتک میخوره

    مثلا همین ماجرای دزدی از کیفم رو بارها بهش تذکر داده بودم ولی پشت گوش انداخت منم حسابی به خدمتش رسیدم که اگه دوباره تکرار کنه شدیدتر و بیرحمانه تر میزنمش

    اونایی که حداقل دوبار از مادرشون کتک نخوردن الان لوس و نونور بار اومدن تجربه داره نشون میده

    راستی طناز جون اگه پسرت خیلی رو مخت رفت میتونی حتی از آلتشم استفاده کنی مثلا ببندیش ب ی جا نتونه باهاش ور بره خخ یا حتی بسوزونیش یا لگد بزنی ب بیضه هاش ، پسرا رو این جاهاشون خیلی حساسن مطمئن باش ی بار ضربه به دودولش بزنی تاثیرش به مراتب بیشتر از سیلی زدن و اسپنکه حسابی حرف گوش کن میشه خخ

    سمیه جان تقریبا ۱۱ سالش بود😂😅۹ سالش بود گوشی خریدم

    هر کسی یه بار مادر میشه و بچشو هر جوری که بخواد تربیت میکنه فکر میکنم این دیگه به خودمون مربوطه من نزدیک ۶ ، ۷ ماهه آدرینو نزدم پس دلیل نمیشه بهمون بگیر کودک آزار کودک آزار یعنی بی دلیل میزنه و اصلا تذکر نمیده و همیشه میزنه

    یه باررفته بودم بیرون دختراتوخونهبازی میکردن وقتی اومدم دیدم رفتن حموموپرآب کرده بودن که مثلاشبیه استخربشه آب ازحموم زده بودبیرون کل فرشوخیس کرده بود منم اول باسیخ ونیشگونوسیلی حسابی دختربزرگموزدم ولی دخترکوچیکموفقط سه تاسیلی به چپوراست صورتش زدم

    سلام من ۲۸سالمه دوتادختردارم به اسم بهارونگارکه یکیشون ۸سالشه یکیشون ۴سالشه. منم باتنبیه بدنی موافقم من روتربیت بچه هام رودرس خوندن تمیزومرتب بودن خیلی حساسم اگه قوانینی که دارم رعایت نشه حتماکتک میخورن. 

    آخ معذرت میخوام من Sh هستم ولی با اکانت هلی خواهرم وارد سایت شدم پیام قبلی از طرف خودم بود

    معدرت میخوام

    من اتفاقا پسرم رو دوس دارم و حتی بعضی وقتا باهم میریم گردش توی درساش همیشه از من کمک میخاد  منم با همه توان کمک میکنم نمیدونم چرا به من برچسب کودک آزاری میزنید

    پسر من خودش راضیه از تنبیه شدنش میگه اگه من مامان سخت گیری مثل تورو نداشتم الان مث رفیقام دنبال دختر بازی بودم

     

    خانم سیما چه خبره این همه

    چرا باید به خاطر یه تلفن جواب ندادن ساده این همه تنبیه بشه؟

    اونم خواهرک کوچیکم که جونش به جونم بسته اس رو چطوری میتونم اینقد بی رحمانه تنبیهش کنم؟

    منظورم از تنبیه چیز خیلی خیلی سبکی بود چون کار خیلی وحشتناکی هم انجام نداده به نظرم فقط تلفن خونه رو هرچی زنگ زدم جواب نداده

     اونم میخواسته ناز کنه خانوم برای من تا برم خونه پیشش

    شما خودت حاضری این کارهارو با بچه ات انجام میدی؟

    اگه بنا به تنبیه باشه به نظرم یه جریمه ساده کافی باشه براش

    مثلا به جای 130 تا تست در روز باید تا فردا شب 450 تا تست رو بزنه

    خانم شهرزاد معلومه که گوش نمیدم

    هلی هم خونه بود من بیرون بودم.زنگ زدم ببینم چی کار میکنه که جواب نداد. هرچه قدر شماره موبایلش و خونه رو میگرفتم جواب نمیداد. چند وقت پیش هم در نبودمون دزد اومده بود خونه مون برای همون کلی ترسیده بودم که نکنه بلایی سرش اومده باشه

    رفتم خونه دیدم نخیر حوصله اش سر رفته بود برای اینکه من برم خونه پیشش تلفنارو جواب نمیداد🤦🏻‍♂️

    خدا حفظت کنه برای پدر و مادرت دختر خوب

    معلومه دختر عاقلی هستی

    خانم سیما با دید پوسیده و بسته ی شصت سال پیشی خودت راهنمایی نکن

    Sh خواهش می کنم همچین کارایی که سیما گفتن رو نکنید اینجوری دیگه دختر گلتون نمی تونه بهتون اعتماد کنه و همیشه به خاطر ترس حرفتون رو گوش میده نه از روی دوست داشتن و راحتی... مسلماً شما نگران میشین همه توی اون حالت حالشون خوب نیست و ممکنه هر کاری بکنن مخصوصاً با اومدن توی این سایت ها.... وقتی اومد خونه بزارین چند ساعت بگذره بعدا که آروم شدین راحت تر می تونید تصمیم بگیرین و کاری رو که می خواین بکنید صداش کنید براتون توضیح بده  صحبت هاش رو گوش بدین شاید یه دلیلی داشته که جواب نداده اگه جیغ و داد کنید اون بدتر لج می کنه و میگه دلم خواست جواب ندادم به تو چه ولی اگه آروم و بدون تهدید فقط باهاش صحبت کنید اونم راحت و بدون دروغ براتون توضیح میده اگه دلیلش اونم وقتی عصبانی نبودین و منطقی نگاه کردین قانع کننده نبود و قبلا تذکر داده بودین گوشیش رو یه روز ازش بگیرین البته این کاریه که شاید مامان و بابای من انجام می دادن من روانشناس نیستم ولی خودم حدودا هم سن های دخترتون هستم و اگر یه نفر با عصبانیت باهام برخورد کنه بدتر جوابشو میدم و لج می کنم 

    بعضی مامانهی سادیسمی و عقده ایی خودشان بیشتر  به کتک احتیاج دارند تا بچه هایشان 

    حس ششم من می گه این سمیه وجود خارجی نداره و یک کودک ازاره که داره مامانهایی مانند طناز وگول می زنه چون یک مادر واقعی  این کارهای زشت انجام نمی ده  وبه احتمال زیاد قلابیه و اصلا مادر نیست من درجای دیگه این نمونه را که خودش را لو داد دیده ام

    به نظر این مامانهایی عقده ایی که کامنت گداشتند حالااگر به فرض داسنانهایشان واقعی باشه خودشان بیشتر به تربیت احتیاج دارند تا بچه هایشان به هر حال اخرو عاقبت به غلط کردن خواهند افتاد بزودی 

    طناز جان کار خوبی کردی     .      آقای علی حرف شما درسته بچه های امروزی خیلی پررو هستن و باید کتک بخورن 

    Sh عزیز باید  با ترکه ۱۵ تا بزنی رو دستش و با شلنگ  ۲۶ ضربه به باسن  و سس تنبیه بدی بخوره   سس تنبیه        ۴ قاشق سس تند    ۳ قاشق مرباخوری نمک   ۵ قاشق غذاخوری  فلفل تند بدی بخوره و به مدت ۲ ماه به گوشی دست نزنه  ۶ ماه حق بیرون رفتن تنها نداشته باشه و هرروز ۵ تا سیلی به هر صورت بخوره  و هرروز خونه رو تمیز کنه و ظرف هارو به شوید . و اگر از حرف ها سرپیچی کند با کمربند ۵۰ ضربه به  باسن بخوره و قاشق داغ روی صورتش بزاری

    ببخشید اول  پیامم گفتم سمیه جون منظورم طناز جون بود ببخشید خخ

    سمیه جون بنظرم واسه بچه 9 ساله این همه تنبیه یخورده زیاده روی باشه عزیزم

    من تنبیه سهیلو از 10 سالگی شروع کردم ، اول خیلی اروم و با ملاحضه تنبیهش میکردم از تنبیهای کوچولو شروع کردم مثل سیلی زدن پس گردنی حبس تو توالت کف دستی زدن و اینجور تنبیهات ساده که جاییش اسیب نبینه ولی الان که بزرگتر شده شدیدتر میزنم و حتی گاها فلکش هم میکنم و بهشم گفتم تا وقتی مجرد باشی و زن نگیری وضع همینه قانون منم اینه من نی نی به لالای بچم نمیزارم لازم باشه جهنمم میرم ولی تنبیهش سرجاشه

    اونایی که منو از جهنم میترسونین بچه های خودتون نصف بیشترشون الان جهنمین از بس بد تربیت شدن و هرزه و بی بند و بارن

    طناز جون بنظرم نباید واسه بچت به این زودی گوشی میگرفتی من هنوز که هنوزه پسرم از گوشی خودم واسه کلاساش استفاده میکنه و کامل کنترلش میکنم اینستا هنوز زوده براش خخ

     

     

    سمیه جان به نظرم خیلی کارتون خوبه

    من یه مادر ۳۲ ساله م و یه پسر ۱۲ ساله دارم لازم باشه به شدت تنبیهش میکنم و خیلی وقتا تشویقش میکنم و بهش جایزه میدم خیلی کم تنبیه میکنم ولی شدید بذارید یه تنبیهش رو بگم (سمیه جون نظرت رو بگو)

    برای آدرین از ۹ سالگی گوشی گرفتم یه سال سیمکارتش تحت کنترل من و همسرم بود ولی بعد یه سال اعتماد کردم و سیمکارت جدا خریدم ۱۰ سال و نیمش بود صبح رفتم بیدارش کنم برای مدرسه دیدم گوشی به دست خوابش برده گوشی رو آروم آوردم بیرون دیدم اینستاگرام داره😯و با یه دختر ۹ ساله دوست شده خیلی عصبانی شدم ولی به روی خودم نیاوردم بیدارش کردم رفت مدرسه و برگشت گفتم برو گوشیت رو بیار یه لحظه گفت چرا برای چی (هول شده بود)گفتم همینطوری عزیزم آورد گفتم میخوام ببینم بازی هاتو صفحه دوم اینستاگرام بود گفتم این چیه گفت مامان گوه خوردم گفتم توضیح بده گفت توضیحی ندارم من رفتم تو اینستاگرام و همه چی رو دیدم بعد اینستا رو حذف کردم سیمکارت گوشیش رو در اوردم گوشیش رو خاموش کردم گذاشتم بالای کابینت دستش نرسه گفتم تا بابات نیومده تنبیهت میکنم بابا هم اومد بهش میگم با خودم بردمش حیاط ترسیدم بالا بمونه صندلی بذاره بره ورداره گوشی رو یه چوب از درخت کندم اومدیم بالا خیسش کردم گفتم دراز بکشه با چوب ۴۰ تا زدم به ساق پاش و هر بار هم باید میشمرد اگه نمیشمرد یه دونه اضافه میکردم سی تا قرارمون بود ولی چند بار نشمرد بعد رفتم قاشق داغ کردم بلوزش رو دراوردم گذاشتم رو کمرش خیلی جیغ زد با اینکه خیلی قاشقه داغ نبود من هم گفتم به خاطر این کارت اسپنک میشی قاشقه اصلااا داغ نبود خیلی کم خیلییی در حدی که آدم حس نمیکرد دهنش رو با پارچه بستم کامل لختش کردم خوابوندمش رو اپن (تختش کوتاه بود باید خم میشدم کمرم درد می گرفت)بهش گقتم با مگس کش ۱۰ تا میزنم اینور اونور بشی و دست و پات رو تکون بدی بیشتر میزنم تا ۳ تای اول آروم بود بعد یا دستش رو میذاشت رو باسنش یا پاش رو تکون میداد من هم دستش رو بهم بستم پاهاش هم ۳۰ تا بی رحمانه زدم با اینکه دلم نمیومد ولی باید ادب میشد بعد هم انداختمش تو اتاق درو قفل کردم تا ۱۲ ساعت تو اتاق بود به همسرمم گفتم اون هم با مگس کش حسابی تنبیهش کرد جوری که نمیتونست راحت بشینه 

    شاید بگید چرا اینهمه تنبیه به خاطر اینکه با اون دختره حرف های بد هم زده بودن فقط به خاطر اینستاگرام و دوست دختر اینکارو نکردم

    بالاخره بچه باید تجربه کنه همه چی رو و یه دوستی دختر و پسر اون هم مجازی هیییچ اسیبی نداره 

     

     خانم سمیه جهنم برازنده مامانهایی که الکی بچه خود را اذیت می کنند بعد برای توجیه خودشان اسمش را تربیت می گذارند بچه داری می کنید یا برده داری از حالا معلوم کی بهشت میره کی جهنم کافیه کامنتهای زیر را بخوانید تا دلتان بخواهد جهنمی داریم  البته جند نفری هم بهشتی  داریم مانند خانم ساناز که می دانست چطور با بچه برخورد کنه  باز هم می گم برنامه شبکه 4 - ساعت 6و نیم  بعداظهر را ببینید خودتان می فهمید خانم سمیه بدتان نیاید حیوان هم با بچه اش چنین کاری نی کند که شما انجام می دهید شما جواب کار خوب بچه خودتان را با بدی دادید مطمعن باشید معادلش را ان دنیا خواهید دید شوخی هم نیست 

    یا خداااااااااااا

    غلط کردم داداش ببخشید🥺😂🤦‍♀️

    سمیه خانم پسرتون میخواست خوشحالتون کنه و دوست داشت خوشحالی شمارو ببینه به نظرم حداقل به خاطر کار خوبش باید از تنبیهش صرف نظر میکردین

    اونطوری خوشحالی و شور و شوقش روهم زیر سوال نمی بردین🥺🚶🏻‍♀️

    وی خودش زخم خورده می باشد از یه همچین مدل داستانی😂😂

    دوستان بنظرتون روش تربیتی من خوبه؟؟

    من هم با پسرم رفیقم هم مثل یه معلم سخت گیر کنترلش میکنم تا به بیراهه نره و اگر لازم باشه حتما تنبیهش میکنم

    یه روز وقتی از خواب بلند شدم دیدم سهیل میز صبحانه رو خیلی تمیز و شیک برام چیده تعجب کردم تازه صبح یواشکی از کیفم پول برداشته بود رفته بود نون گرفته بود

    گفتم سهیل مگه نگفتم هرچیزی از کیفم بر میداری باید اجازه بگیری؟؟ گفت مامان ببخشید خواستم خوشحالتون کنم و وقتی بیدار شدین دیگه زحمت صبحانه رو نکشین.

    بهش گفتم کارت خیلی قشنگ بود اینکه باری از رو دوش مامانت برداشتی خیلی خوبه منم امروز تو رو از شستن ظرفا معاف میکنم(شستن ظرفا همیشه بر عهده سهیله) اما این دلیل نمیشه بخاطر دزدیت تنبیهت نکنم یالا دستتو بگیر بالا حدود 20 ضربه با خط کش زدم کف دستش بعدش بوسش کردم و بهش گفتم افرین پسرم که داوطلبانه میز صبحانه رو چیدی ولی خب این تنبیه لازم بود دیگه

    اونم خندید گفت بله مامان حق با شماس میدونم رو کیفتون خیلی حساسید خخ

     

    سلام به همگی

    شماها که دستتون توی کاره بفرمایین یه دختر 15 ساله رو که هرچی زنگ میزنی جواب نمیده و کلی نگرانت میکنه چطوری باید تنبیهش کرد؟

    درسته خانم ساناز نرود میخ اهنین در سنگ اینجا  شبیه دیوونه خونه شده

  • ساناز مامان ضربان قلبم
  • فکر کنم اینجا حرف زدن بی فایده ست 

    خدانگهدار

     

    به نظر اینهایی که دوست دارند بچه خود را بزنند اصلا نباید بچه دار شوند چون خود را به جهنم نزدیک می کنند در ضمن من موافق حرفهای شهرزاد هستم ادمهای سادیسمی نباید تبلیغ کار اشتباه خود کنند 

    این مامانهایی که با افتخار از زذن بچه هایشان می گویند خبر ندارند معادل یا بیشتر از انچه زده اند در ان دنیا خواهند خورد  مخصوصا انهایی که برای لذت زده اند اینها فکر می کنند کارهایشان تمام شد رفت بعد نگویید نمی دانستیم

    سیما معلوم نیست تو کی هستی که اینجوری تعادل روانی خودت رو از دست دادی گفتم که نظرت مهم نیست من فقط واقعیت رو بهت گفتم با کارای تو بچه هات عقده ای بار میان وقتی خاطراتت رو توی اینجا تعریف می کنی یعنی به همه اجازه دادی اظهار نظر کنن البته فکر نمی کنم منطق تو در این حد باشه که این چیزا رو درک کنی.

    من خواستم احترام نگه دارم و مثل دو تا آدم نه قانون چنگال و زور و کتک باهم صحبت کنیم نمی تونی برای بقیه تصمیم بگیری چون بها نمیدن و تایپ هم نمی کنن برات  گفتم بچه ها چجوری سالم تر هستن ولی همه ی آدما خودشون تعیین می کنن چقدر براشون احترام قائل بشی.

    سمیه جون، من باهات موافقم. بچه های امروز اگه کنترل نشن خیلی گستاخ میشن. الان واقعا خیلی از بچه های دهه نودی و اواخر هشتادی احترام به بزرگتر حالیشون نیست. اینا همه ش تو تربیت بچگی شکل میگیره. دوره ما تنبیه بدنی بود که البته زیاده رویش هم اصلا نتیجه خوبی نداشت. ولی امروز کمتر بچه ای تنبیه میشه حالا چه بدنی و چه غیر بدنی. نتیجه ش هم شده این همه گستاخی. تنبیه درست جزیی از تربیت بچه س. 

    سلام نمیدونم چرا همتون فکر میکنین تنبیه بدنی یه روش قرون وسطایی و بدرد نخوره و رو بچه های الان جواب نمیده

    من نمیگم همش تنبیه که بچه از مادرش بترسه و از ترس و اجبار بهش دروغ بگه ولی خب یه جاهایی هم واقعا لازمه و باید سخت گرفت

    بزرگ و کوچیکم نداره بچه از وقتی که عاقل میشه تا وقتی که تو خونه باباشه باید تنبیه شه 

    مثلا من پسرم 13 سالشه از 10 سالگی تقریبا تنبیهش میکنم البته تشویقم در کنارش هست

    بیشترم رو نظم و ادب و درسش حساسم

    مثلا یه بار جلو من داشت از خالش بد میگفت و پشتش غیبت میکرد منم بیکار ننشستم یکی زدم تو گوشش ، گفتم یالا زنگ بزن خالت ازش عذر خاهی کن بگو چه حرفایی بهش زدی ولی اون قبول نکرد دوباره بهش هشدار دادم گفتم سهیل بخدا اگه ازش عذر خاهی نکنی علیرغم میل باطنیم یه جور دیگه باهات رفتار میکنم زود باش زنگ بزن ولی اون قبول نکرد بازم

    منم بهش گفتم یالا رو تخت دراز بکش و اونم توانایی مقاومت نداشت و به حرفم گوش کرد گفت مامان ترو خدا تنبیه نکنین الان زنگ میزنم

    با لبخند تلخی بهش جواب دادم نمیشه عزیزم باید تنبیه شی وقت زنگ زدنت دیگه تموم شده

    خلاصه رو تخت دراز کشید و کمربندو برداشتم و تهدیدش کردم اگه جاخالی بدی دوبرابر میزنمت

    تقریبا 50 تا با کمربند محکم به پشتش زدم و فکرکنم یخورده زیاده روی کردم و پشتش بدجوری قرمز شد خخ

    تنبیه که تموم شد خودم بلندش کردم و بهش گفتم زود باش از مامانت معذرت خاهی کن اونم معذرت خاهی کرد

    بعدش از اتاق میخاست بره بیرون گفتم کجا به سلامتی؟؟؟ گفت مامان تنبیه که تموم شد بزارین برم.با خنده گفتم تنبیه تموم شده ولی هنوز تو از خالت عذر خاهی نکردی خخ

    اونم میدونست اگه زنگ نزنه دوباره تنبیهش میکنم و مثل یه بچه باهوش زنگ زد و از خالش عذر خاهی کرد

     

     

     

    سیما خانم شهرزاد جان بی احترامی نکرد بهتون:/

    توی سایت عمومی هستش و همه حق نظر دادن دارن🙂

    ثربا خانم فکر میکنین کار درستی میکنین؟

    دختر شما بهتون دروغ گفته چون میدونسته به بدترین شکل ممکن تنبیهش میکنید...فکر میکنید الان دیگه یاد گرفته؟

    فرزند یه خانواده باید اینقدد با مادر و پدرش رفیق باشه که هر مسئله ای رو بهشون بگه تا توی مشکل نیوفته

    روابط دختر و پسر هم اگه زیر نظر والدین باشه هیچ مشکلی نداره...چون خانواده ها حواسشون هست که اتفاق بدی برای بچشون نیوفته

    شما با این کارتون فقط دارین دخترتونو از خودتون دور میکنین و اگر هر مشکلی براش پیش بیاد نمیتونه بهتون اعتماد کنه و بگه

    دختر شما دقیقا همسن منه...اگه واقعا براتون مهمه آینده دخترتون این کارهارو نمیکنین باهاش

    سیما و ثریا یکم به حرف هلی و ساناز جون گوش بدید چیز بدی نیست

    ثریا جان افتخار نیست این حرفا

    خب جواب خودت رو دادی ولی میگم

    الان دختر تون مجبور بود دروغ بگه که بتونه یکم خوش باشه بچه تو دلش موند یه کاری بکنه نزنیدش شما عادی می زنیدش دیگه یه کاری کنه هیچی براش نمی مونه

    واقعا از تون خواهش دارم یکم فکر کنید ببینید چی درسته

    واقعا از این حرفا ادم ناراحت میشه🥀

    من ًثریا هستم خواهر سیما ۴۱ سالمه و ۱ دختر دارم که ۱۵ سالشه. دخترمرو وقتی کار بدی کنه ۱۰ ضربه با ترکه و قاشق داغ رو داره و تنبیه اصلی بستگی به کارش داره . من دخترم رو به شدت و زیاد کتک می زنم و هرروز اسپنک با خط کش میشه ۱۵ ضربه تنبیه میشه. شاید بگید چرا بی دلیل کتک می زنید؟ چون بچه نباید سوسول بار بیاد ربطی هم به دختر یا پسر بودنش نداره .  من برای دخترم توی یکی از کشو هاش چند تا ترکه خط کش کمربند وشلنگ نیم متری گذاشتم و اگر دست از پا خطا کنه می دونه کتک می خوره . یه خاطره از کتک دخترم 

    دخترم ۱۲ سالش بود  گفت مامان جونم گفتم بله گفت الهام می خواد بره بیرون گفت تو هم بیا بریم پارک لاله گفتم باشه برید ولی ساعت ۶ باید خونه باشی و گرنه خود دانی گفت چشم ساعت ۶ شد نگرانش شدم رفتم لباس پوشیدم رفتم پارک لاله دیدم بایه پسره نشسته داره حرف می زنه پیاده شدم رفتم همین که منو دید گفت مامان غلط کردم زدم زیر گوشش جای انگشت هام رو صورت ش معلوم بود بی شعور نمی اومد منم با چند تا نیشگون بردمش تو ماشین اولین کاری که کردم گوشی اش را ازش گرفتم رسیدیم پارکینگ درو باز کردم دستش رو محکم گرفتم  و می کشیدم ش فقط  داد می زد می گفت مامان غلط کردم رسیدیم تو خونه و کشیدم ش تو اتاق و تا می خورد بهش سیلی زدم طوری که دهنش پر از خون بود شلنگ رو از کشو برداشتم و تا می خورد زدم ش و درو روش قفل کردم و بعد از ۵ ساعت آوردمش بیرون و با ترکه ۱۰ ضربه بهش زدم و  با قاشق داغ رو دستش ازش پذیرایی کردم و بهش دو روز شام ندادم و حق خندیدن نداشت

     

     

    هوی شهرزاد حرمت کوچیک تری بزرگتری نمی زاری نزار به درک ولی از کسی که ازت ۲۷ سال بزرگ تره باید بزاری آشغال معلوم نیست پدر مادرت کین که اینجوری عقده ای هستی

    ساناز خانم چه قد خوبه که اینطوری با دخترتون رفتار میکنید

    به نظر من اینطوری خیلی بهتر هم نتیجه میده

    سیما خانم شما چرا به یه روانشناس مراجعه نمیکنین؟ قصد توهین ندارم ولی یه مدت برین پیش روانشناس و با روش اون پیش برین ببینین اگه نتیجه ای توی رفتار بچه تون نداشت اون وقت دوباره همین روندو پیش بگیرین🙂

    کتک زدن نه خوبه نه بد... فقط اندازه داره

    قاعده داره

    چرا باید به خاطر یه شیطنت کودکانه با شلنگ کتک بخوره یه بچه🥺

    ساناز جون خیلی از روش تربیتی شما خوشم اومد چون دختر گلتون توی آینده حتما یه آدم موفق و با اعتماد به نفس میشه حداقل یه روانشناس باید این کار رو بکنه نه بقیه که ادعای روانشناسی رو دارن ولی برای بقیه

    خانم سیمافقط اونایی که سادیسم دارن این کاررو می کنن فعلا که بچه ی شما نیستیم پس نظر ندین( البته چه خوب که نیستیم) چون بچه هاتون گیر یک خانواده ی ساواک افتادن که مثل قانون جنگل رفتار می کنن چون آدمایی مثل شما به جز کتک زدن هیچ حرف و دلیل منطقی ای ندارن که برای بچشون توضیح بدن کارش اشتباهه و سلول های مغزی بچه هاشون رو دونه دونه از بین نبرن از خدا برای اونی که فکر‌می کنه صحبت های روانشناسی یه شعاره و کتک زدن تنها راهه شفا می‌خوام بچه باید شیطونی بکنه اگه اینجوری نباشه غیر طبیعی هست حالا هر جور که دوست دارین می تونین فکر کنین نظر آدم بی منطقی مثل شما برای هیچکس جز خودش اهمیتی نداره می‌تونید با مقایسه ی خواهرتون که مطمئنا با همچین رفتاری که شما میگین احتیاج به روان درمانی داره به خودتون امیدوار بشین البته اگه خواهرتون بهتر از شما نباشه و مبالغه نکرده باشین در ضمن به من و بابام هیچ ربطی نداره ولی گفتم که بدونین آدمایی مثل شما با دلایل شصت سال پیشی خودشون بقیه رو شکنجه می کنن می تونید به تباه کردن آینده ی دیگران ادامه بدین فقط از بابام در مورد کتک زدن پرسیدم اگه دو خط تو اینترنت تحقیق کرده باشین هیچوقت با آینده و روح و روان بچه هاتون بازی نمی کنین 

    من نمی دونم چرا به من تهمت می زنید . شهرزاد شاید من خواستم  بچم رو بکشم به تو ربطی داره به بابای تو ربطی داره ؟   اگر این جوریه به خواهرم که بچه هاش رو وقتی شیطونی می کنه با شلنگ می کشه چرا هیچ کس هیچی نمی گه ؟ الان به خواهرم این سایت رو معرفی می کنم می گم خاطرات  کتک بچه اش رو بزاره ببینید من جلوی اون هیچم تو کتک زدن .  اگه شهرزاد تو با داداشت بچه  ی من بودی بخاطر این کارتون جوری کتک تون می زدم که نفس نمی  کشیدید.

    وای ارهه منم اونو میبینم ساعت 6و نیم البته بعضیاشون چرت میگنXD

    بی نام تو دیگه خود داریوشیXDD

  • ساناز مامان ضربان قلبم
  • شهرزاد درسته کتک زدن بچه فقط باعث میشه بچه بیش فعال بشه و عزت نفس و اعتماد به نفس نداشته باشه و اصلا بچه یادش نمیمونه که چرا کتک خورده و واقعا کارش چرا بد بوده؟

    رعنا هر وقت کار بدی کنه میشینم رو صندلی میذارمش رو  پام بوسش میکنم بهش توضیح میدم کارش اشتباه بوده 

      کسانیکه بچه خود را الکی می زنند دچار بیماری سادیسم هستند و از اینکار لذت می برند حالا هر چه می خواهیم توجیه روانشناسی بیاوریم فایده ندارد 

    بیتا خانم عاقبت روزی خواهد فهمید بی اعتنایی به حرفهای روانشناسان چه عواقبی برایش داره بالاخره روزی میرسه که قضیه برعکس می شه می گویید نه بعدالظهر تلویزیون ساعت  نیم و6 شبکه 4 را ببین برنامه زندگی پس از مرگ انهایی که برگشتند دیدند هرکاری کردند چه خوب چه بد ضیط شده بعد معادلش را میگیرند حتی اگر یک شاخه درخت را الکی شکسته اند چه برسد به زدن بچه

    بله بابای منم همینو میگه وای من هنوزم شک دارم خانم بیتا روانشناس باشن روانشناس اصلی اونیه که همیشه از راه هایی که اعتماد به نفس تخریب  نمی کنه استفاده‌ می کنن من اصلا نمی فهمم چرا بچه رو باید به خاطر جیش کردن توی شلوارش یا شکستن یه قوری یا گلدون که بود و نبودش فرقی نمی کنه یا ندادن اسباب بازی ای که مال خودشه و خودش حق تصمیم گیری داره اینقدر شدید کتک زد؟ اگه بچه هاتون در آینده به مشکل روحی بر خوردن خودتون رو اول از همه سرزنش کنین سیما جون برای چی باید پسراتون رو بزنین فقط به خاطر این که بیش از حد شیطونی می کنن اگه بچه ها شیطونی نکنن کی شیطونی بکنه؟ حالا هرچقدر و به هر قیمتی پسرتون هم سن منه مطمئنم من بدتر از اون از در و دیوار بالا میرم از اسلایم حتی وقتی خسته میشم آرد رو با اب مخلوط کردن چند بار و با داداشم اینقدر پرت کردیم رو هم همین هفته ی پیش که یهو به خودمون اومدیم دیدیم کل اشپزخونه ترکیده و همه جا حتی روی یخچال هامون هم خمیر ریخته روی فرش و همه جا مامانم اومد دید فقط خندش گرفته بود هیچ کاریمون نکرد فقط گفت خودتون باید تمیز کنین به غیر از فرش ما هم تمیز کردیم و تموم شد و رفت مطمئنم اگر شما مادر ما بودین الان توی قبر به سر می بردیم حتی چند وقت پیش حوصلم سر رفته بود رنگ روغنم رو آوردم روی دیوار اتاقم نقاشی کشیدم یه جنگل بود چند ساعت روش کار کردم می خواستم پاک کنم هرچند نمی رفت ولی کمرنگ تر می شد مامان و بابام از سرکار اومدن مامانم با شعف حتی گفت چه قشنگه در حالی که کل اتاقم رو به گند کشیده بودم موقع دعوا حتی هرچیزی که دلمون بخواد من و داداشم میگیم فحش نمیدیم ولی همیشه جواب داریم که بدیم مامانم حتی توی دهن ما هم نزده هیچوقت چطور می تونین اینجوری بچه هاتون رو کتک بزنین سیما جون بابای من حتی میگه اگه بچه ها رو مثلا دو ساعت توی یه جایی ضعیفحبس کرد بعد از یه مدت یادشون می‌ره برای چی تنبیه شدن و هیچ تاثیری جز حس انتقام جویی و بیش فعالی نداره تحقیق کردن و فهمیدن بیشتر بچه های بیش فعال و افسرده که نیاز به دستگاه نوروفیدبک دارن پدر و مادراشون کتکشون می زدن شما خودتون رو نمی تونین کنترل کنید که برای خوابیدن حس عصبانیتتون به این شدت نزنین بچه هاتون رو بعد از بچه هاتون انتظار دارین به خاطر ندادن اسباب بازی ای که دوسش دارن و به هر دلیلی اصلا دلشون نمی خواد به کسی بدن برای خودشونه اگر شما به زور بدین به یه نفر دیگه در آینده افرادی ضعیف توی جامعه بار میان که هرکسی بهشون امر و نهی کنه به خاطر رو در وایسی و اعتماد به نفس کم انجام میدن حالا اصلا پزشک و دکتر جامعه هم باشن...یا برای شیطونی کردن کتکشون بزنین نمی فهمم اصلا... امیدوارم حرفای منو نصیحت یه بچه نگیرین چون اولا بابام اینا رو بهم گفته دوما شما خیلی بزرگ هستین که همچین بلاهایی سر بچه هاتون میارین مشخصه کاملا به هر حال هرکسی می تونه هر جوری بخواد برداشت کنه

  • ساناز مامان ضربان قلبم
  • باشه نازگل جان

    خب قسمت دوم

    آیا باید امتیازات کودک را گرفت؟

    محروم کردن از چیزی یا کار سرگرم کننده از ابزار هایی هستش که بیشتر والدین ازش استفاده میکنن بلافاصله بعد از شیطنت بچه میگن نمیتونی امشب سریال مورد علاقه ت رو ببینی اما این کار باعث میشه فرزندتون عصبی بشه و این تردید هم داره که واقعا از اون تنبیه درس میگیره؟

    این کارو ترک کنید !

    مجازات فقط منجر به نافرمانی و عزت نفس پایین میشه . اگه فرزندتون وقتی که توپ بازی میکنه یه چیزی رو بشکنه فوری والدین میگن برو توی اتاقت تا 1 هفته نمیتونی تلویزیون ببینی به جای این چیکار میشه کرد؟برای اینکه دلبندتون از این اتفاق درس بگیره بگید  همه تیکه های گلدون(مثلا) رو بهم بچسبونی این باعث میشه کودکتون یادش بمونه چه خطایی کرده نه کتکش زدید نه محرومش کردید

    وای بعد از من چقدر روانشناس ظهور کرده تو وبلاگ.امروز داشتیم با پسرم کلی میگفتیم و میخندیدیم که گفت مامانی یه سوال چرا هر وقت میخوای منو بزنی با مگس کش و دمپایی میزنی؟با دست چرا نمیزنی؟بمیرم الهی.گفتم خب برا اینکه تو پسری بدنت مردونس اگه با دست بزنم که فقط دست خودم درد میگیره برا همین باید با دمپایی بزنم تا حسابی ادب شی.خودشم خندش گرفت

    بابا این حرفها فایده نداره  چند ماه دیگه دنیا عوض می شه بعد هم جنگ می شه شما  که زودتر از انها دعوا راه انداختید

    سلام ساناز 

    خوبی

    می دونم عزیزم به خودت نگیر به شما نبودم کلا گفتم اخه یه جاهای دیگه هم دیدم روانشناس پیدا شده 

    از شما مطمئن هستم ولی از بقیه نه اخه یک دفعه همه باهم یپدا شون بشه؟ 

  • ساناز مامان ضربان قلبم
  • سیما خیلی عالیه

    نازگل جان من دوست آرزو م😂😂😅😅

    سلام

    من نمی تونم تهمت بزنم که راست هست یانه ولی باید بگم داخل هر خانواده ای  ممکنه همچین ادمای باشن 

    و اینکه باید یه چیزی رو بهتون می گفتم اگر دروغ می گید یا چیزی جوری بگید که رو نشه الان همه گی باهم شدین روانشناس؟

    خب اینجوری نکنید دیگه همه باهم روانشناس شدید چرا قبلا یه نفر هم نبودن؟ 

    و اینکه می خواید بگید تنبیه می کنم یا تنبیه میشم نه کم بگید نه زیاد که ادم حداقل باورش بشه

    به قول یکی از رفیقام میگید ابرو مون رو بردید 1% درصد به این فکر کردید برا دخترا این خیلی خیلی حرف سنگینی هست؟

    به نظر من به جای اینکه بچه ها تون رو حبس کنید به کارا شون فکر کنن خود توت رو به اندازه ای حبس کنید تا متوجه کار بد تون بشید

    امیدوارم منظور بنده رو بد نگرفته باشید🌹

    ساناز جان منم بچه ام رو نمی زنم و فقط همین یه بار بود تو این ۶ سال

    و تنبیه ش همیشه حبس شدن اونم زیاد ۴ ساعت تو انباری و محدود شدن از کارتون و تبلت 

     

  • ساناز مامان ضربان قلبم
  • سیما جان ، عزیزم اینکه بعد از تنبیه دخترت رو بردی پارک و اسباب بازی فروشی خیلی خوبه و باعث میشه آتنا جان درک کنه مامانش از روی عصبانیت تنبیهش نکرده

    ولی در باره تنبیهت...

    عزیزم کاملا کارت اشتباه بوده ما فرض رو بر راست گویی تو میذاریم من خودم روانشناسم ولی بعضی وقتا دخترم اگه کار بد کنه و قبلا بهش تذکر داده باشم میبرمش توی اتاق و بهش میگم نیم ساعت توی اتاق بمون به کارت فکر کن بعد بیا نتیجه ت رو بهم بگو

    شما هم میتونستی دخترت رو توی انباری بذاری چون کارش زشت بوده نهایتا ۱ ساعت و نیم و بعد بیاریش بیرون و ازش در مورد کار بدش سوال کنی

    سیما من فقط دارم بهت پیشنهاد میدم من هیچ کاره ی بچه های تو هستم ولی اینکار جواب بهتری میده البته که هر بچه ای فرق داره 

    مریم من دروغ نمی گم اگه باورت نمی شه . نشه به درک 

    بعدم تو چون دروغ میگی فکر می کنی همه دروغ می گن

    خانوم سیما مادر من ب این شدتی ک شما دروغ میگید تنبیه نمی‌کرد بعضی اوقات ک خیلی کار بدی میکردم یا نمره ی کم میگرفتم و مامانم عصبی میشد از دستم دنبالم میکرد و هرجا گیرم میورد تنبیهم میکرد مثلأ ی بار کلاس پنجم بودم نمره ی زیر ده گرفتم مامانم سه تا سیلی تو صورتم زد دوتا سمت راست یکی سمت چپ و دوتا نیشگون از بازوهام گرفت و یکی هم تو دهنی بهم زد و هلم داد سمت اتاقم و گفت صدا گریه بشنوم باز کتک میخوری.درهمبن حد بود تنبیهاش البته کوچکتر ک بودم ک کمتر میزد فقط دوتا سیلی میزد و تمام 

    مریم من دروغ نمی گم.تنبیه دخترم این بود 

    یه روز  مهمون داشتیم آتنا ۵ سالش بود . بهش گفتم آتنا دوستم با بچه اش می خواد بیاد اسباب بازی هاتو بهش می دی اگر ندی کتک می خوری گفت باشه می دم  منم خیالم راحت وقتی که اومدن دخترش اسم ش نورا بود . رفتن باز ی کنن که یهو  صدای گریه ی بچه ی دوستم بلند شد دیم داره بچه رو می زنه که چرا اسباب بازی هاش رو برداشته . من گفتم آتنا چند تا اسباب بازی بده بهش بازی کنه گفت نمی دم گفتم بزار برن بهت می گم . چند  تا اسباب بازی برداشتم دادم به نورا   بازی کنه وقتی که رفتن لخت  ش کردم و بردمش تو انباری (انباری بزرگه) انداختم ش و در رو روش قفل کردم بعد رفتم بالا توی خونه و یه کاسه آب ولرم یه کاسه یخ و فلفل و طناب و پارچه و قاشق تو سینی گذاشتم و آوردم پایین رفتم و سینی رو گذاشتم رو زمین و رفتم تو حیاط و دو دوتا ترکه برداشتم و با شلنگ که تو حیاط بود خیس کردم و رفتم تو انباری  وقتی رفتم آتنا رو بستم به میله هایی که تو انباری بود و با ترکه به ساق پاش ۵ تا زدم (روی هرکدوم ) و کلی گریه می کرد همین جور که گریه می کرد فلفل روتو قاشق پر کردم و رفتم سمت آتنا و بهش خوروندم و دهنش رو با پارچه بستم  . دست و پای آتنا رو باز کردم  یخ ها رو ریختم رو زمین و داد زدم بشین نشست گفتم آب می شه بعد پا میشی آروم گفت چشم وقتی هم که آب شد پاشد دوباره بستم به میله ها و کاسه ی آب رو ریختم روش  بعدم که کارم تموم شد اومدم بیرون  و آتنا همون جا موند بعد از ۴ ساعت آوردمش بیرون وقتی آوردم گفت ببخشید گفتم اشکال نداره  ولی دفعه ی بعد باید بهش اسباب بازی بدی گفت چشم  بعدم گفتم پاشو حاضر شو بریم برای خودت و نورا اسباب بازی بگیریم  گفت باشه بعد از اینکه رفتیم اسباب بازی گرفتیم رفتیم پارک و آتنا کلی بازی کرد

    چقد دروغ میگید 

    بی نام حق با شماست  ولی من بعد از ۵ بار تذکر می زنم 

    دخترم ۵ بار کتک خورده ولی من برای دخترم بعد از ۷ بار تذکر هستش 

    آتنا هم همین کار هایی که بچه ی شما انجام میده می کنه ولی یه بار نداد (چون دفعه ی اولش بود حسابی بعد از اینکه مهمون ها رفتن زدم ش دا ادب بشه بعد از اون  هر موقع که مهمون میاد میده )

    الانم می گم چه جوری کتک خورد

  • ساناز مامان ضربان قلبم
  • بی نام ، کاملا درسته

    سیما جان راه های بهتری هم وجود داره انقدر بچه هاتون رو کتک نزنید

    من خودم یه دختر 4 ساله دارم تاحالا حرف بد نزده کسی رو اذیت نکرده وقتی مهمون داریم همه اسباب بازی هاش رو میاره پایین بچه ها بازی کنن از وقتی میتونست غذا بخوره خودش ورمیداشت از رو سفره و میخورد و اصلا من رو اذیت نکرده و هیچوقت حتی پشت دستش هم نزدم

    سیما خانم کلی می گویم منظورم فقط شما نیستید به نظر من ادمهای کم حوصله و عصبی اصلا نباید بچه دار شوند و هدفشان از بچه به دنیا اوردن چیست بهتر به نظرات خانم ساناز که روانشانشند فکر کنیدیادتان هم باشند حیوانات هیچگاه بچه خود را نمی زنند از این جهت از ادمها جلوترند 

    سلام من سیما هستم و  ۳۸ سالمه ۲ تا پسر دارم و ۱ دختر . آرمین ۱۲ سالشه و هر روز کتک می خوره .انقدر من رو حرص میده . آرمان ۹ سالشه و زیاد تر از آرمین کتک می خوره . یه بارم یه روز کامل انداختمش تو انباری . آتنا ۶ سالشه   و فقط با ترکه کتک خورده و دوبار رو دست و باسنش قاشق داغ گذاشتم . ما طبقه ی پایین خونه ی مادر شوهرم زندگی می کنیم  اون وقتی من نباشم مواظب بچه هاست و اگر خطایی ازشون سر بزنه با مگس کش کتک می زنه.  ولی دخترم رو نزده ولی یه بار زد که از انبار ی آوردمش بیرون چرا بخاطر اینکه توی اتاق عمه اش آب ریخته وقتی دیدمش بدنش قرمز بود . شوهرم هم بچه ها رو می زنه ولی نه به‌شدت من .  

  • ساناز مامان ضربان قلبم
  • سلام من ساناز هستم ۳۳ سالمه و فوق لیسانس روانشناسی کودک دارم

    چند تا نکته مهم درباره تنبیه هست هر کدوم رو تو یه کامتت براتون مینویسم

    آیا باید برای تنبیه به باسن کودک ضربه زد؟

    خیلی از ماها وقتی بچه بودیم این تجربه رو داشتیم حالا از مادر یا پدر یا برادر و خواهر بزرگتر بعضی ها اعتقاد دارن وقتی کودک با هیچ تنبیهی آروم نمیشه این تنبیه مناسبه بعضیا هم میگن کودک آزاریه . اما اتفاقی که بیشتر احتمال داره اینه که ما زمان کتک خوردنمون و جزئیاتش مثل گریه و ترس و اذیت شدن رو یادمون هست ولی یادمون نیست چرا و به خاطر چه کاری تنبیه شدیم 

    این کار رو کنار بذارید ضربه به باسن یا همون اسپنک بیشتر نشون میده وقتی از کسی بزرگ تر هستید حق دارید برای به کرسی نشوندن حرفتون اون رو بزنید همچنین ضربه به باسن موقته و ضررش بیشتر از نفعشه . اینکار ° جواب میده ° چون کنترل بیرونی بر کودک اعمال میکنه اما تصمیم گیری درونی رو تشویق نمیکنه . اسپنک باعث میشه بچه ها به جای کار بدشون روی تنبیهی که شدن تمرکز کنن . ضربه به باسن عوارض جانی هم داره مثل خجالت زده شدن بچه و باعث میشه عصبانی بشه و به فکر تلافی باشه . بچه هایی که اغلب کتک میخورن به خودشون بی اعتمادن عزت نفس ندارن و کناره گیر میشن و بعضی از بچه ها ممکنه پرخاشگر و بیش فعال بشن .

    چطوری میخواید به بچتون یاد بدید زدن دیگران کار بدیه و خودتون کودک رو کتک بزنید؟

    برای کودکان ۲ تا ۴ سال نظارت زیاد در کنار منحرف کردن ذهن و تغییر مسیر ابزار های بهتری هستن . تا زمانی که او از لحاظ تکاملی امادگی لازم برای اموختن اون درس رو نداشته باشه هزاران ضربه به باسن هم نمیتونه بهش یاد بده راه رفتن توی خیابون شلوغ خطرناکه

    ببخشید خسته تون کردم💙

    فردا هم کامنت میذارم درباره گرفتن امتیازات از کودک

    بچه ها چند روز پیش داشتم با دوستم صحبت می کردم،در واقع باهام درد دل میکرد، امسال کنکور داره،مشاورشم دوست داداششه که طبقه ی پایین خونشون زندگی میکنه و تقریبا هر سه چهار روز یه بار میره پیشش برای برنامه گرفتن و بررسی درس خوندنشو این چیزا،میگفت مشاوره خیلی بهش سخت میگیره و اگه درصداش از یه حدی پایین تر باشه مجبورش میکنه شلوارشو دربیاره و اسپنکش میکنه، بهش گفتم به داداشت بگو،گفت که بهش گفتم، میگه تو درستو بخون که تنبیه نشی بیخود تهمت نزن، بعد میگفت به مامانمم که گفتم، گفته مشاورت مثل پزشک بهت محرمه، تو درستو درست بخون که تنبیه نشی،تنبیه برات مثل دارو و آمپول میمونه، درد داره ولی لازمه(منو که بعضی از بچه ها میدونن به اندازه ی موهای سرم کتک خوردم ولی این غریبه‌ست و به نظرم یه ذره خطرناک میشه در آینده) واقعا نمیدونست باید چیکار کنه،  گفتم بیام از شما نظر بخوام ببینم واقعا باید چیکار کنه؟

    شهرزاد  اگه رومینا منو به جای کسی دیگه بزاره  ناراحت نمی شم اومرا می شناسه چیز بدی هم راجب من نگفت مهم سخن درست گفتن حالا چه کسی گوینده است مهم نیست 

    مریم جون، چند تا از خاطره هاتو تعریف کن.

    شهرزاد جان نظرت محترمه :)

    ماهم تو بچگی از مامانم کتک می‌خوردیم ب نظرم اگ کتک به جا باشه هیچ تاثیر بدی نمیزاره مامانم بهم سیلی میزد اوووف چقد درد داشت

    چرا پیامای منو نمیزارید

    با این جواب خوبی که شهرزاد گفت دیگر توجیه روانشناسی جایی ندارد

    سلام چند وقت نبودم چقدر کامنت گذاشتین😂.

    رومینا با این که به من ربطی نداره ولی مدام نمی تونی به همه بگی این و اون هستن تو که توی تنظیمات موبایل اونا نیستی بس کن دیگه از وقتی اومدی توی این سایت مدام داری بقیه رو به هم نسبت میدی مگه فقط تو وجود خارجی داری...

    خانم بیتا شما واقعا روانشناس هستین؟ بابای من دکترای روانشناسی بالینی داره واقعا از این تفکرتون تعجب می کنم خودش همیشه میگه زدن بچه میتونه باعث پرخاشگری و بیش فعالی بشه بدتر از اون بچه ها لج می کنن و کارای بدتری انجام میدن که به شما ثابت کنن زدنتون براشون مهم نیست مامان من با این که کلا رشتش جدا هست تا الان با این که من یک برادر دو قلو هم دارم از بچگی شیطنت که هیچی خیلی لجباز بودیم هیچوقت یادم نمیاد منو زده باشن هیچکدوم مادربزرگ من با مدرک ششم دبستان سر همچین چیزی بچه هاش رو نمیزنه که شما می زنین با مگس کش تهدید می کنین؟؟؟؟؟ اوج تهدید مامان من این بود که دو روز تبلتم رو می گرفت منم اصلا توی گوشی نبودم برام مهم نبود اگه به خاطر یه دونه اسباب بازی اضافه خواستن اینجوری تنبیهش کردین نمی دونم چی بگم می تونستین اسباب بازی هاش رو تا سه روز مثلا بگیرین هر بار که بچه تنبیه بدنی میشه یه قسمت از تمرکز و مغزش از بین میره برای همین اکثرا نیاز به دستگاه نوروفیدبک پیدا می کنن این رو هم بابام بهم گفته براتون متاسفم فک نمی کنم حتی روانشناس هم باشین

    در مورد خانم بیتا این توجیه های به ظاهر روانشناسی برای ادمهای کم سواد خوب است نه برای ما گفتم راز بقا ببینی نظرت عوض می شود انسان کجاست حیوان کجا انها از ادمها جلوترند خیلی چیزها را باید از انها یاد گرفت نه کتابهای به اصطلاح روانشناسی 

    به خدا خود داریوشه😂😂😂😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣

    عزیزم شما هزار نفر بودی😂😂😂😂😂آرش داریوش داریوش کبیر ناشناس ارغوان باران بی نام و ...

    رومینا معلومه چی می گی مگه می شه ادم همزمان دونفر باشه علم می گوید نمی شه

    ببینید تو روانشناسی یه بحثی هست به نام رفتار مطلوب و نامطلوب اگه رفتار نامطلوب کودک با رفتار مطلوب مثل صحبت و تذکر و ....حل بشه که هیچ اما اگه حل نشه باید بریم سراغ رفتار نامطلوب که همون تنبیهه که از محروم کردن و تو اتاق موندن شروع میشه تو مراحل پیشرفته میشه داد زدن و درنهایت تنبیه بدنی که از درجه خیلی کم مثل پشت دستی شروع میشه و نهایتا چند ضربه به باسن یا پا باید ختم بشه.

    در ضمن هیچ وقت نباید تو گوش بچه بزنید خیلی خواستید سخت بگیرید چند تا ضربه با دمپایی به باسن و پا .

    من پسرمو از پارسال تا حالا تنبیه بدنی نکرده بودم و بیشتر به خاطر کارای خوبی که میشد تشویق میشد تشویق هم از یه بوس شروع میشه و به خریدن اسباب بازی مورد علاقش ختم میشه.

    قبول دارم که تو تنبیه های پارسال یه کم زیاده روی کردم اما خب مجبور بودم باید تنبیهی را که گفته بودم انجام میدادم.تو روانشناسی باید تنببهی را که به بچتون میگید حتما انجام بدید چون اگه انجام ندید دبگه ازتون حساب نمیبره.

    به نظرتون شبنم همون داریوش نیست؟😂😂😂😂😂

    اگر بیتا خانم مستند راز بقا ببیند می فهمند طرز رفتار با بچه کوچک این نیست حیوانات از ادمها جلوترند چون بچه خود را نمی زنند البته منظورم بی احترامی نبود فقط از جنبه قیاس چون ادم تنها موجودی است که بچه خود را میزند و فکر می کند کارش درست است چون کم حوصله است و تکنیک بچه داری بلد نیست بنابراین ساده ترین کار را انجام می دهد و برای دیگران هم تبلیغ می کند که گناهش برای او نوشته می شود

     بیتا خانم شما واقعا مطمئن هستی روانشناسی خوندی ؟

    قربونت هلی جونم تو خوبی

    بیتا خانم مطمئنین روانشناسی خوندین؟

    توی علم روانشناسی کلا تنبیه بدنی کار غلطیه و تاثیر منفی ای داره

    تنبیه شماهم فرقی نداشت با مادرهای دیگه که

    ایمش روشه بچه

    قانون و این چیزا سرش نمیشه که اگه میشد بهش میگفتن آدم بزرگ نه بچه

    اینم خاصبت هر بچه ایه که اسباب بازی میبینه دلش میخواد

    واقعا زیاده روی کردین🤷‍♀️

    آررو جون کار خیلی خوبی میکنی🥺♥️

    چطوری رومینا جان خوبی؟ 

    بیتا مطمعنی روانشناسی خوندی چون دقیقا همان کاری را کردی که مامانهای کم سواد انجام می دهند فقط با یک تفاوت جزیی یعنی بعد از جند توصیه و تاخیر این که نشد تکنیک می گویند چون سر وکارت با کودک فتاد  بس زبان کودکی باید گشاد که متاسفانه هیچکس بلد نیست فقط ساده ترین روش را بلدن حتی با سوادها

    جونم ؟

    آرزو خانم یه سوال داشتم

    ممنون ستایش جان تو خوبی گلم؟

    بیتا جان شما چند سالته؟ولی بچه گناه داره 😿😿 الهی عزیزم چطوری دلت اومد😿من هر وقت خونه خواهرم یا برادرم باشم بخوان بچه هاشونو بزنن نمی ذارم اون بچه معصوم گناه داره😿

    خودم هنوز بچه هام دنیا نیومدن ولی خوشحال میشم باهات بیشتر در این باره صحبت کنم عزیزم🧡

    کسی هس؟

    سلام من بیتا هستم روانشناسی کودک خوندم هفده اردیبهشت ۹۸ کامنت گذاشتم تیر ماه نود و نه هم کامنت گذاشتم اگه بخونید بد نیست راجع به تنببه و تشویق پسرمه.واقعا تعجب میکنم از مادرایی که میگن ما هر روز بچمونو کتک میزنیم بله تنبیه باید باشه حتی از نوع بدنی ولی وقتی هیچ راهی مثمر ثمر نبود.من از تیر ماه نود و نه که پسرمو کتک زدم دیگه نزده بودمش تا همین چند روز پیش  که رفته بودیم پاساژ دم یه اسباب بازی فروشی گفت مامان من این ماشینو میخوام دیروز یه ماشین براش خریدم و تو خونه قانون گزاشتیم که هر ماه یه اسباب بازی نه هروز و هر هفته ولی مدام جیغ میکشید منم بهش تذکر دادم و گفتم پسرم این دفعم میخرم ولی دفعه بعد اگر زودتر از یک ماه شد نمیخرم و اگه لوس بازی در بیاری تو خونه با مگس کش تنبیهت میکنم باشه؟گفت باشه منم ماشینو براش خریدم اما دوباره دیروز پیله کرد که ماشین میخوام گفتم نمیشه به هیچ عنوان اما جیغ کشید و حرف بد زد من بردمش خونه و مگس کشو برداشتم و حسابی تنبیهش کردم.وقتی عذر خواهی کرد بهش توضیح دادم برا چی تنبیه شده.

    تنبیه صحیح اینه نه مثل بعضیا که شکنجه میکنن

    سلام ستایش جون

    قربونت عزیزم تو خوبی؟ اره اون هم خوبه😂

    خیلی وقت بود نیومده بودم انتظار نداشتم انقدر کامنت جدید باشه😂

    خانم سحر راجب چی می خوای حرف بزنی  بگو فعلا چند نفری هستند مانند هلی و من که وجود خارجی ندارم

     

    بله سحر خانم هستیم

    حنا جانم منم یادم نمیاد شیرین خدابیامرز همچین رفتارهایی داشته باشه

    هرچند دستش سنگین بود و به تنبیه بدنی به شدت معتقد 😂

    ولی هیچ وقت اینطوری نبود

    رسما دارم متوجه میشم ساواکی هنوزم وجود داره🙂

    واقعا حنا جون سما خانم خیلی بچه شون رو می زنن تو روحیه‌ی بچه تعصیر می زاره 

    سلام بچه ها....این پیاما رو که بعضی هاشون رو میخوندم(کاری با راست و دروغش ندارم) به داداشم امیدوار شدم این به اصطلاح مادر ها هیچ مهربونی ای ندارن توی وجودشون که بچه هاشون رو این طوری شکنجه میکنن، من که خودم خاطره های خیلی کمی از مادر خودم یادمه ولی تا حالا همچین چیزی رو ندیدم

    کسی هس؟

    یا ابالفضل چه خبره اینجا

    مادرای عزیز اصلا قصد دخالت ندارم ولی تو خونه تون شکنجه گاه باز کردین؟😐

    اون بچه بیچاره چه گناهی داره که شما عقده هاتونو سرش خالی میکنید؟😐

    منم کم کتک نخوردم ولی به جا بود هرکدوم 

    تازه بعدشم به جوری از دلم در میارنش

    دختر روحیش لطیفه و باید باهاش با لطافت برخورد بشه نه اینجوری

    چطوری دلتون میاد واقعا؟؟

    سلام

    زنا خیلی کتک میخورن

    مردا ی پررو میزننشون 

    میخوایم یه کمپین نه به کتک بانوان

    هرکسی خواست شرکت کنه نام و نام خانوادگیشو به من بگه

    ممنون

    سلام رومینا جونی منو یادته قشنگم ؟ ستایشم گفتم از این به بعد با اسم جنی میام که نیمدم😅

    چخبر عزیزم خوبی💗😘

    از داداش شیطونت چه خبر😉

    ♡♡♡♡♡

    ارزو خانم شما هنوز در سایت هستین؟

    خوبین بچه هاتون خوبن☺💌

    ببخشیدا

    سما خانم واقعا میگین گناه نداره😣سما خانم اون فقط 5 سالشه اخه چطور ممکنه😔

    نسرین خانم شما کاره درستی میکنین که تذکر میدین اما این درست نیست که بچرو تا حدی زد که کبود بشه چند نیشگونه ساده کوچولو کافیه بنظرم تازه اونم اصلا نباید انجام بشه 

    بنظره من بهترین تنبیه برای بچه محروم کردن از تبلت گوشی یا تلویزیونه 

    ولیی واقعا به یچیزی دقت کردین فاصله ساعتیه بین کامنتا خیلی کم شدن😆

    شهرزاد  دیروز تولدم بود و برام تولد نگرفتت گفت وقتی بابات مرده چه لزومی داره تولد بگیرم برات 

    شهرزاد جون مادر بزرگم خودش رضایت داد . عمه ام با خواهر نامادری م دوست صمیمی هستن . 

    هرروز سیلی  و اسپند با خط کش میشم .

    مثلا باهام شرط کرده که اگه نمره ام کمتر از ۱۹ بشه با شلنگ و چوب خیس و فلفل و قاشق داغ تنبیه می شم . ۱۳ تا ۱۴ با گوشیم بازی کنم وگرنه از بازی با گوشی ۵ هفته محروم میشه و تا ۵ ساعت تو اتاق زندانی هستم . وقتی از حرفش سرپیچی کنم ۴۰ دقیقه تو حموم زندانی می شم و با چوب خیس ۲۹ ضربه می خورم . اگه موقع تنبیهات حرف بزنم گریه کنم التماس کنم ۶۰ دقیقه تو حموم حبس می شوم و اسپند با خط کش و چوب خیس می شم . آخر هفته‌ای اتاقم بهم ریخته باشه باید مرتب کنم و وقتی تموم  شد با شلنگ ۱۹ ضربه می خورم   و ۳۰ دقیقه حبس در دستشویی می شم . چهارشنبه باید همه ی تکالیف انجام بشه وگرنه قاشق داغ در کمر و  باسن می شم

    وقت هایی که میره خونه فامیلاشون منو می بنده به ستونه که براتون گفتم (لخت م میکنه بعد می بنده) 

    و هرجامیرم باید تا ساعت ۶ خونه باشم و گرنه ۲ روز بهم شام و عصرونه نمی ده و ۹۳ ضربه فلک می شم 

    البته از اون موقع که اومده خونمون یعنی سال ۱۳۹۷ این قوانین هست و پدرم هم هیچ اعتراضی نمی کرد

    زیبا جون خب به مادربزگت بگو الان در اصل تو باید با مادربزرگت زندگی کنی چون دیگه پدرت هم فوت کردن و حتی اون نامادریت هم نمیشه و بعد از مرگ عقد هم باطل میشه عزیزم نمیتونه نزاره بری اونجا چرا اینقدر نامادری ها بد شدن من من خیلی نامادری دیدم دوست من نامادری داره حتی از مامانش هم بیشتر دوسش داره البته مامان هایی که تو این سایت میان بدتر از نامادری ها هستن اذیت میشی حتما😭😭😥چه تنبیه بدی شدی خب مثلا چیکار می کنی که اینجوری می زننت؟

    شهرزاد جون درسته اما مادر پدرم بالای ما زندگی می کنن . مادر مامانم و پدر مامانم  می رم نامادریم مشکل نداره برم اصن خودش منو می بره ول ی هر وقت می رم کلی کتک می خورم😥😥عزیزم خدانکنه 😍 پدرم کرونا گرفت 😭😭 

    سلام زیبا جون. خیلی ناراحت شدم بمیرم برات😭😭😥خب عزیزم به مادربزرگت بگو الان حزانت تو یا با مادرته یا با خانواده ی بابات یا مامانت هرچی باشه با اون نیست که نمی زاره دادگاه بفهمه بازخواست میشه پدرت برای چی فوت کردن؟ به مادربزرگت چرا نمیگی یا به عمه و عمو هات.

    سلام من زیبا هستم . ۱۲ سالمه و نامادری دارم پدرم ۵ ماه هست فوت کرده . تنها بچه امم نامادریم خیلی خیلی کتکم می زنه 😢😢 یه ستون داریم به خونه هر وقت می خواد کتک بزنه منو به اون می بنده با طناب بیشترم با شلنگ و فلفل و  قاشق داغ تنبیه می شم الانم خونه نیست  و گر نه منو دوماه از اینترنت محروم کرده و محروم کرده نرم پیش مادربزرگ  و عمو و عمه ام برم 

    شهرزاد خیلی خوب گفت  این  مامانهای قلابی خودشان بیشتر به تربیت احتیاج داند باید از زندگی حیوانات یاد بگیرند چگونه با بچه رفتار کنند حتی حیوانات وحشی مانند ماده شیر که بچه اش رابا حوصله  لیس می زند و با انها بازی می کند نه مانند انسانها که وحشی گری می کنند

    سلام من شهرزاد هستم و دوازد سالمه خیلی وقته این وبلاگ رو می شناسم ولی کامنت نمی زاشتم به نظرم خیلی از خاطرات وحشتناک و کودک آزاری هایی که اینجا می نویسن دروغه چون مگه میشه آدم اینقدر روی اعصابش تسلط نداشته باشه و کنترل خشم نداشته باشه اگر تا این حد روی خودتون کنترل ندارین که به خاطر یه چیز ساده و روتین بچه هاتون رو می زنین باید برین بیمارستان روزبه وقتی نمی تونین خودتون رو کنترل کنین و از بچه هاتون انتظار دارین روی رفتار و شیطنتشون کنترل داشته باشن بهتره که بچه دار نمی شدین نصف شما تا یه سن پایین می بینید میگین تو بچه ای دخالت نکن اونوقت شما بزرگین که همچین بلا هایی سر بچه های بدبختتون میارین درحالی که خودتون بیشتر مستحق کتک خوردن هستین واقعا. من بی ادب نیستم ولی کتک آزاری های اینجوری و بدتر از اون افتخار کردن بهش حال آدم رو بد می کنه نسرین جون شما فکر نمی کنید این کارا چقدر می تونه توی روحیه و آینده ی پسرتون تاثیر بذاره یا از کتک زدنش لذت می برید چرا اول باهاش صحبت نمی کنید و با قربون و صدقه رفتن متوجه ی اشتباهش نمی کنید من گریه می کنم مامانم هم کنارم میشینه گریه می کنه و قربون و صدقم می‌ره شما چطوری همچین بلا هایی سر بچه هاتون میارید. و نگار جون اصلا قصد بی احترامی ندارم فقط برام سواله چرا فکر می کنید بچه ها حتتتتما باید کتک بخورن این طرز افکار و کارها مخالف قانون حقوق بشره یعنی شما صحبت های این همه دانشمند روانپزشک رو فقط یه شعار گرفتین اونا خیلی بیشتر از ما ها می دونن و نوار مغزی که می گیرن و صحبت های مشاوره این رو نشون داده و میگین با کتک زدن بچه ها پر رو بار میان.

    رومینا جون تو تخته بهت پیام دادم اگر یادت باشه. من خودم تا الان از هیچکس کتک نخوردم با این که خیلی شیطون بودم حتی از یه پسر هم بدتر بودم و اندازه ی موهای سرم ظرف شکوندم این چیزا ارزش داره که آدم بخواد بچش که هیچ یه بچه ی کوچولوی مظلوم رو کتک بزنه واقعا نمی دونم چی بگم

    من هیچ نمیفهمم چرابایدبچه روبخاطرجیش کردنش انقدرشدیدکتک زد؟؟نمیشه به جا کتک ازراه تشویق واردشد؟؟مثلابه دخترت بگو عزیزدلم چون حرفموگوش کردی وجیشتوبه موقع گفتی منم برات داستان موردعلاقه میخونم.یا.....کلاهیچوقت خشونت راه درستی نیست. مثلامامانای خوب شماخودتون دوست دارین مثلااگه کاری انجام بدین که شوهرتون دوست نداشته باشه بگیرتون زیرمشت ولگد؟؟؟

    سلام زهرا جان خوبی عزیزم؟

    اینی که میگی کاملا درسته من خودم حامله م فعلا بچه ندارم ولی خواهر زاده هام و برادر زاده هامو میبینم واقعا کارو به جایی میرسونن که فقط با تهدید اینکه دفعه دیگه اذیت کنی میریم خونه اروم میشن بعضی وقتا که خواهرم و همسرش میرن سفر بچه هاشو میزاره پیش من خیلی راه میام باهاشون ولی واقعا دیگه از حد خارج میکنن خیلی وقتا خب چی کار کنه باهاشون؟قهر کنه؟اون فقط بچه رو اذیت می کنه 

    بد نیست این نسرین و بقیه بروند مستند راز بقا  را در شبکه مستند ببینند تا یاد بگیرند حیوانات بخصوص ماده شیر و پلنگ چگونه با توله های خود بازی می کنند و چقدر صبر وحوصله دارند انوقت با خودشان مقایسه کنند انوقت رویشان نمی شود اینجا بیایند

    کریمی هم ناشناسه🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

    سلام دوستای خوبم اسم من زهراهستش ۲۵سالمه لیسانس روان شناسی دارم. من بچه ندارم ولی میخام بگم طبیعت بچه اینجوریه که ممکنه اذیت کنه لج بازی کنه خودشوخیس کنه و...چون بچه است. سنش کمه. نبایدازش انتظارداشته باشیدعین آدم بزرگارفتارکنه.مادرایی که بچه میارن بایدقبل بچه دارشدن اطلاعات خودشونوراجب بچه داری بالاببرن. یه مادرخوب ونمونه بایدصبروحوصله داشته باشه وهمراه بچش بچگی کنه ودنیاروازددبچه ببینه.

    من تجربه ادمهایی مانند نسرین را قبلا داشتم اصلا شاید او زن نباشد و یک سادیسمی است و کارش  کودک ازاری است این ادمهای مریض زیادند حتی اگر هم راست باشد یک کودک ازار حرفه ایست که هدفش خراب کردن  فکر مادرهاست و می خواهد انها را جهنمی کندپس  گول او را نخورید هویتش معلوم نیست ولی عاقبت پلیس فتا به او مشکوک خواهد شد

    گول این نسرین را نخورید احتمالا کاسه ایی زیر نیم کاسه است دامی است برای خراب کردن فکر مادران ساده لوح از طریق ایناستگرام

    منم با نازگل موافقم سگ هم با بچه هاش این رفتارها را ندارد  وحشی گری یعنی کارهای شما با بچه هایتان  شما وقتی بچه بودیدن کاملا ساکت و اروم بودین

    من خاطره های زیادی دارم. راجب جیش کردن بچم. وکلی خاطره راجب خراب کاریاش

    نسرین جان موافقم آیدی اینستاتوبزارفالوت کنم یااگه تلگرام داری آی دی اونوبده

    خانم H و مادرایی که موافق تنبیه بدنی هستن اگر مایلن  ایدی اینستاگرام بدن و فالو کنیم و بتونیم درباره تنبیه هات مختلف بچه هامون صبحت کنیم 

    منم یه دختردارم ۵سالشه گاهی تنبیهش میکنم مامانایی که موافق تنبیه بدنین آی دی تلگرام یااینستابزارین تااونجاصحبت کنیم

    منم یه دختردارم ۵سالشه گاهی تنبیهش میکنم مامانایی که موافق تنبیه بدنین آی دی تلگرام یااینستابزارین تااونجاصحبت کنیم

    سلام خیلی سایت جالبیه

    خوشبختم نگار جون❤❤❤

    نازلی جون واقعا افرین که بعد از چندین بار تذکر پسر گلتون رو زدید 

    من 26 ام رومینا جون♥

    سلام

    واقعا شما چه مادرای هستید شما حیونم نیستید کاشی مثل یه سگ بودید ارزش سگ از همه شما بالا تره اون وفا داره شما چی دارید دست بزن دارید هیچی دیگه ندارید

    پدرش دست روش بلند کرده که تو می کنی سنگ دل

    واقعا چه جور دلت امده بچه رو تو ۵ سالگی بزنی؟

    روت میشه بچه ات بزرگ شد بهش بگی من برای اینکه طلاق گرفتم تو رو زدم خجالت بکش متاسفم برای شما ها

    واقعا چقد ادم باید پست باشه که اینجوری بچه اش رو بزنه

    ادم باید بچه اش رو فقط برای تربیت بزنه اون کم نه به ندازه ای که بچه رو به گوه خوردن بندازه

    یه چیزی می گم تشخیص بدید باید چی کار کنید

    مادر پدر اقند باید محبت کرده باشن به فرزند که موقعی اخم کردن از هر تنبیه ای برای شان سخت تر باشد نه اینه انقد تنبیه شده باشن که هیچ چیزی برایش مؤثر نباشه

    کیوان لطف کن تا بچه دار نشدی نظر نده

    وای سما جون چه سخت تنبیهش میکنی دخترتو من دخترمو تاحالا نزدم خیلی ارومه برای از پوشک گرفتن هم اذیتم نکرد حتی برای از شیر گرفتن هم اذیت نکرد ولی ارتین خیلی اذیتم کرد سر جفتش واقعا دختر نعمته

  • سما مامان دخترکم
  • نه زهره جون شبا پوشکش نمی کردم  و تهدیدش می کردم اگه دستشویی کنه با چوب خیس ۲۰ تا میزنم ش و زیر آب جوش میگیرم  و ۹ ساعت بهش آب نمی دم  اینطوری از چوشک گرفتم

    من که گفتم اینها بداموزی دارن یکی کم بود دو تا شد شکر خدا سه تا شد نازلی هم اضافه شد بابا اصول بچه داری بلد نیستید  بچه دار نشین چهار تا کتاب بخونین بد نیست  مامانهای این دوره کم سوادند و کم حوصله فقط بلدند برای بچه کوچک شاخ و شونه بکشند از بس عقده ایی هستند

    واقعا نگار راست می گی منهم شک کردم نسترن و ان یکی واقعا مامان باشند شاید هم باشند  معلوم  نیست بحر حال زیاد افتابی نمی شن بهتر که نمیان بودنشون بد اموزی داره از بس سادیسمی مطلب می نویسند 

    سلام من نازلی  هستم ۳۳سالمه یه پسر۷ ساله و یه دختر ۳ ساله دارم . دخترم خداروشکر خیلی اروم و متینه و اصلا منو اذیت نمیکنه ولی پسرم.... خیلی سعی میکنم با حرف و ارامش تربیتش کنم ولی بعضی وقتا واقعا نمیشه ، پسرم رو از ۴سالگی تنبیه میکردم ولی اون اوایل که بچه بود بیشتر محروم کردن بود . یه مدت بود خیلی ظرف میشکوند چند بار بهش گفتم عزیزم نباید بشکنی پسرم این کار  خوبی نیست آرتین گلم این کار رو تکرار نکن و... ولی اصلا گوش نمیداد بعد از پنج شیش بار تذکر بهش خیلی جدی گفتم ارتین دفعه بعد تکرار کنی کتکت میزنم اون هم خندید گفت باشه اون موقع دیگه شده بود ۶سال و یکی دو ماهش بعد یه هفته رفتم بیرون خرید و ارتین و ساتین رو گذاشتم پیش خواهرم خونه خودمون اومدم خونه خواهرم گفت بهم ارتین دو تا لیوان و یه بشقابو شکوند من جمع کردم شیشه هاشو حواست باشه نره اونجا منم گفتم باشه و خواهرم که رفت دیدم ارتین رفته تو اتاقش یه گوشه داره بازی میکنه رفتم بغلش کردم بردمش تو حموم گفتم نگفته بودم بهت کتکت میزنم تکرار کنی؟اونم گفت اره مامانی گفته بودی تورو خدا نزن ببخشید منم گفتم میخواستی نشکنی به زور لباساشو در اوردم گذاشتمش رو پام با برس توی حموم که چوبی بود و خیلی سنگین زدم رو کمرش بچه م جیغش بلند شد گفتم ارتین ۱۰ تا میزنم هر بار جیغ بزنی ۵ تا اضافه میشه ۵ تا زدم رو کمرش ۵ تا هم رو باسنش سر باسنش خیلی جیغ و داد کرد رفتم فلفل اوردم کردم تو دهنش با پارچه بستم دهنشو همینجور اشک میریخت منم بغلش کردم گذاشتمش تو وان وایسه اب داغ گرفتم رو ساق پاش ۵ تا با ترکه نازک و بلند زدم دیگه دلم نیومد بیشتر بزنمش بغلش کردم اوردمش تو هال نشست رو مبل دیدم داره پارچه دهنشو باز میکنه همه فلفل هارو ریخت بیرون اومد اب بخوره منم گفتم فکر کردی زرنگی سریع قاشق داغ کردم دستاشو گرفتم شلوار و شورتشو دادم پایین گذاشتم رو باسنش هر وقت که قاشقه یخ میشد و گرماش میرفت دوباره داغ میکردم سرخ سرخ شده بود باسنش بردمش جلو اینه گفتم نگاه کن دفعه دیگه تکرار کنی کل بدنتو این شکلی میکنم بعدش هم انداختمش تو اتاق درو قفل کردم انقدر زار زد پشت در رفتم پشت در گفتم آرتین خفه خون میگیری یا بیام سیاه و کبودت کنم اون هم دیگه خفه شد 

    من شوخی ندارم با ارتین چون خیلی شیطونه اصلا نمیتونم نگهش دارم و تنها راهی که ادمش میکنه کتکه خودمم دلم نمیاد ولی چاره ای نیست بچه های این دوره زمونه خیلی پررو ن

    اره نگار جون هیچوقت ادم نمیفهمه تو ایت صفحه های مجازی کی راست میگه کی دروغ

    ولی من فقط نظرمو دادم

    اخه خیلی گناه داره یه فرشته ی پاک و معصوم و بی گناه رو این شکلی بزنن 

    شما چند سالته؟

    سلام سما گلی خانومی خواستم بدونم شما چجوری بچتون رو از پوشک گرفتی؟

    کتکش زدی؟

    رومینا جان دخترم زندگی کسی به ما ربطی ندارد و ما نباید دخالت کنیم

    میدونم نگران اون دختر کوچولو هستی اما از کجا معلوم شاید این خانم سما یا نسترن واقعی نباشد

    🌹

    سلام چقدر کامنت گذاشتید😂

    نسرین جون واقعا خیلی خوبه که بعد از تذکر میزنیدش و واقعا پسرا خیلی شیطونن من هم خواهرم پسر داره هم برادرم واقعا نمیشه کنترلشون کرد خیلی سخته  

    سما جون شما هم با دلیل میزنید فکر میکنم حالا هر جور خودتون صلاح میدونید ولی به حرف رومینا یکم گوش بدید بد نیست زندگی منو زیر و رو کرد

    اها خودمو معرفی نکردم من ارزو هستم ۲۶ سالمه و دو قلو دختر حامله هستم

    حالا نوشتن این شرح شجاعتها  چه فایده ایی دارد فقط ابروی خودتان را بردید زورتان به یک بچه کوچک می رسد خیلی خوشحالید

  • سما مامان دخترکم
  • سلام من به این حرف هایی که می زنید هیچ کاری ندارم و هرکس بچه اش رو هر جوری دوست داره بزرگ می کنه و به شما ربطی نداره 

    می خوام اولین تنبیه دخترم رو بگم که دخترم ۴ سالش بود و من تازه تنبیه رو شروع کرده بودم و هنوز با چوب خیس و دمپایی سنگین رو دست و ساق پاش میزدم 

    تابستان بود و می گفت گرمه گرمه تازه دستشویی ش رو می گفت. منم می گفتم دستشویی می کنی ها می گفت نه تا اینکه راضیم کرد کولر رو روشن کردم بعد از نیم ساعت دیدم یه بوی بدی میاد پاشدم دیدم بله ثنا خانم قشنگ جیش و پی پی کرده تو شرتش منم بلندش کردم عوضی پا شو لنگه تو جمع کن که زندگیمو خراب کردی با یه سیلی بزردمش دستشویی و شستم ش وقتی تموم شد و اومدیم بیرون بردم توی اتاقش لباس تنبیه پوشوندم تنش و بردمش حموم آب جوش  رو وا کردم گفتم می رم میام اگه زیر آب جوش نباشی تیکه تیکه ات کردم رفتم چوب رو آور دم و نشستم رو زمین و ثنا رو رو خودم خوابوندم و گفتم ۵ تا می زنم به ساق پات اگه زار بزنی و گریه کنی ۹ تا روش اضافه میشه و یه دونه رو زدم گفت آخ مامان جون نزن دیگه نزن گفتم کجاش رو دیدی همین که گریه می کرد ۵ ضربه رو زدم و بیخیال اون ۹ ضربه شدم ولی بردمش بیرو و دو هفته از دیدن کارتون و تلوزیون محرومش کردم و تهدیدش کردم و  گفتم اگه یه بار دیگه این کار رو انجام بدی قاشق رو داغ می کنم و می زارم رو صورتت و تا الان این کار رو نکرده

    من در جایی خواندم اگر کسی بی جهت به صورت کسی ضربه بزند روز قیامت دست وپایش را با جسم سنگینی می شکنند 

    الحق مامانهای این دوره زمونه عقدهایی و روانی هستند البته نه همشون البته خبر ندارن معادل همین ضربه ها را توی ان دنیا خواهند خورد در واقع خودشان به خودشان ضرر می رسانند چرا چون بیماری سادیسم دارن وبا کودک ازاری خودشان را ارضا می کنند ولی جهنم منتظر چنین ادمهایی است من فقط هشدار دادم میخواهید قبول کنید یا نکنید بمن مربوط نیست ولی میدانم حتمی است جهنم برای مامانهایی است که کودک ازاری می کنند حالا بشینید با اب و تاب شرح بدید نوبت شما هم می شود فکر کردین دنیا الکی است

    سما خانوم عزیزم چرا ناراحت میشین؟من فقط نظرم رو گفتم وگرنه به من ربطی نداره😂❤روانشناس رو برای این گفتم که مامانم یه مدت حالش خیلی بد بود رفت و چند تا ارامبخش گرفت خیلی حالش بهتر شد منم گفتم اگه حالتون بده اذیت نشین

    اگه ناراحتتون کردم ازتون معذرت میخوام❤

  • سما مامان دخترکم
  • ممنون نسرین جونم 

    رومینا جون به شمام ربطی نداره من برم روانشناسی یا نرم بعدم ربط نداره بچم رو بزنم یا نزنم 

    منظور سما جون اسپنک بوده اشتباه تایپی شده که یعنی ضربه به باسن

    خانم سما عزیزم من خودم خیلی سیلی میزنم و می کوبم به بدنش و شکم و کمرش پشت دستاش حسابی قرمز میشه و وقتی از شیلنگ یا سیخ و داغ بدنشو کبود میکنه که من در مواقعی که بخوام سخت تنبیه شه از سیخ و شیلنگ و داغ استفاده میکنم. مثلا چند روز پیش بدون اجازم رفت کوچه بازی منم بهش از قبل گفته بودم بخاطر کرونا نباید بره اومد خونه اول چند تا سیلی محکم زدم تو گوشش که قرمز شد گفتم حالا حسابی باهات کار دارم انداختمش تو یه گوشه خونه لختش کردم حسابی به تن و بدنش میکوبیدم اینقدر اون روز سیلی  زدم و به تن و بدنش و با شیلنگ زدمش دادش رفت تا کوچه دیگه بعد اونروز بدون اجازم اب نمیخوره تا چند روز همینطور از کنارم رد میشد یه چند تا سیلی میزدم بهش و این که از داغ کم استفاده میکنم و بعضی اوقات فلفل در باسنش می ریزم و یا داخل دهنش که تنبیه بسیار خوبی هم هست

    سما خانوم یه لحظه خودتون بزارید جای گل دخترتون میدونید چه حس بدی داره؟تو دلش میگه مامانم با من دشمنی داره انقدر میزنتم سما جون ، عزیزم پسر بچه ها نباید لوس شن شما دختر دارید یکم باهاش راه بیاید تنبیه رو صبر کنید بره دبستان سر درس انقدر دعواتون میشه باهاش شما دارید خودتون رو خالی میکنید رو اون فرشته ی کوچولو خب گناه داره میگه مامانم عصبانیتشو سر من خالی میکنه فقط یه لحظه خودتون بزارید جاش اون دختر کوچولو چقدررر ناز و لطیفه دلتون میاد بدنش کبود باشه؟باور کنید یکم باهاش مهربون تر باشید حال خودتون هم بهتر میشه 

    درباره طلاقتون یه چیزی بگم الان شما دارید خودتون رو روی بچه تون خالی میکنید به جای این کار برید پیش روانشناس اون یه سری قرص ارامبخش میده بهتون حالتون خیلی بهتر میشه 

    نسرین جون خیلی خوبه که پسرتون رو بعد از چند بار تذکر میزنید ، بله کلاس های انلاین واقعا خیلییی بده و مسر بچه ها شیطونن نمیشه کنترلشون کرد

    یه چیزی هم بگم نه تنها به شما دو نفر به همه کسایی که بچه هاشونو خیلی زیاد میزنن

    اون بچه گناهی داشته به دنیاش اوردین؟

    خودتون به دل خودتون یه بچه اوردین بچه ای که اصلا گناهی نکرده پاکِ پاکه 

    خیلیا میگن رفتم پیش روانشناس گفته بچه بیارم رابطه م با شوهرم بهتر میشه یا با زنم

    بله بهتر نیشه ولی اگه به اون بچه ازار نرسونید!!

    الان کوچیکه هیچی نمیگه بزرگ شه میگه مادر من پدر من میخواستید منو نیارید اگه میخواید بزنید منو 

    وقتی برای خودتون بچه اوردید نباید اذیتش کنید اره مثلا ماهی یکی دو بار چون الان واقعا کلاسای انلاین مادرارو شاکی کرده اره مشکلی نداره ولی با یه دلیل درست حسابی نه اینکه بگید بچه کلاس اولی ازمونشو دو تا غلط داشته زدمش خب بالاخره کلاس های انلاینه خوب یاد نمیگیرن اگه میخواید بزنید خواهشا برای تربیت باشه اون بچه ها گناهی ندارن که میخواید بزنیدشون

    ببخشید خسته تون کردم❤

    اسپند چیه 

    بله گلم رومینا جان من اول اصلا سراغ تنبیه بدنی نمیرم تا دوبار با صحبت و ارامش و اگر گوش نداد تنبیه بدنی سختی در انتظارشه مجبورم واقعا شیطونن پسر بچه ها من هم کم حصله مجبورم کلی کتکش بزنم مدرسه ها هم که آنلاین شده کار مامانا خیلی سختر شده

  • سما مامان دخترکم
  • سلام رومیناجون بچه من هیچ گناهی نداره که اینقدر کتکش می زنم  بچه نباید سوسول نونور بر بیاد منم دستم اونقدر سنگین 

    نسرین عزیز میشه چندا تنبیه بگی که رو بچم انجام بدم  کبود بشه 

    بعد عزیزم اسپند چیه؟

    آقا مهدی اگه خودتون سیلی زدید خاطرشو تعریف کنید چه حسی داشتید

    رومینا از نظر شما همه ناشناسن مگه علم غیب دارین

    مطمئنم کیوان و ناهید همون ناشناسن😂😂😂

    خانم نسرین اگه بعد از چند بار تذکر باشه و اروم بزتیدش بالاخره اون یه بچه کوچولوعه ۸ سالشه مشکلی نیست و اینکه واقعا برای خودش بزنید نه برای اینکه اذیتش کنید و اینکه میبردیش پارک و تشویقش میکنید واقعا کار درست و خوبیه و اینکه بعد از تنبیه وقتی احساس کنه بخشیدینش خیلی رو حال روحیش تاثیر خوبی میذاره 

    و خانومه سما به نظرم کار شما اصلااااا درست نیست دختر کوچولوتون ۵ سالشه و برای اینکه خودتون دلتون خنک شه دارید اون عروسکو ازار میدید اگه میخواید بزنید لاقل برای تربیت دخترتون باشه و بعد چندین بار تذکر و ارومه اروم این نبات خیلی کوچیکه گناه داره با شیلنگ بزنید خودتون هم تحمل نمی تونید بکنید درد شلنگ رو اونوقت یه دختر ۵ ساله رو میزنید؟یه دختر ناز و لطیفو؟واقعا گناه داره 

    خانم نسرین شما دستتون سنگینه؟؟

    خانم نسرین یادم رفت بگویم معادل همین کارهایی را که به اسم تربیت انجام دادی عاقبت خواهی خورد حالا کجا بعدا می فهمی فکر کردی دنیا جای هرت تمام کارهایت ضبط می شه بعد به خودت برمی گرده زورت به بچه کوچک می رسه ها منتظر باش

    خانم نسرین کارت یه کل  اشتباه و داری بچه ات را ضعیف وترسو بار می اوری ومطمعنا در اینده بچه ات حامی ضعیفی برای تو خواهد بود و اگردر اینده دزدی به خانه ات بیاید از ترس کاری انجام نخواهد داد و فرار می کند

    نسرین به نظر می ات یه ادم عقده ایی هستی وبه دنبال بهانه برای زدنی البته زذن یه بچه کوچک هنر نیست که بخواهی به ان افتخار کنی همیشه ارزو داشتم ادمهای عقذه ایی مانند  تو دم دست من بودن اونموقع معلوم میشد شجاع هستی یا نه در ضمن نسخه دیوانه بازیت را برای خودت بپیچ نه دیگران

    بنظرم بچه ها هم نیاز به تشویق دارند هم تنبیه .بعضی روز ها که پسرم حرف گوش میده و ارومه میبرمش پارک و براش خوراکی میگیرم و حسابی باهم خوش میگذرونیم و عاشقش میشم اما گاهی اوقات که شیطونه میزنه وسایل می شکنه خرابکاری میکنه خودش میدونه نفسش و میگیرم

    من دست هام سنگینه کتک زدنام تو فامیل معروفه و پسرم هم طوری تربیت کردم که ازم حساب میبره و میترسه ازم و بسیار شیطونه.حسابی سیلی میخوره دستاش با یک دست میگیرم روی زمین میخوابونم حسابی می کوبم تو صورتش پسرم همیشه صورتش سرخه و همه هم می دونن دلیلش رو .اصلا حصله بچه های شیطون رو ندارم ..و جلوی دیگران هم  فقط تهدیدش میکنم یا در حد یه خفه شو یا لال باش و وقتی به خونه اومدیم بدبلایی سرش میارم و با اسپنک و سیلی حالش رو جا میارم به غلط کردن بیفته و در اخر میبوسمش و میگم دفعه بعد تکرار کنه بدتر تنبیه میشه 

    بنظرم مامانای گل شما هم از تنبیه بدنی استفاده کنید بچه های این دورو زمونه فقط باید کتک بخورن تا درست شن حرف و صحبت کارساز نیست

  • سما مامان دخترکم
  • سلام من هم با تنبیه بدنی موافقم و بچم که ۵ سالشه کتک میزنم و گاهی  هر ساعت می زنم موقعی که عصبانی هستم راستی نگفتم چند سالمه ۳۰ سالم هست و خودم تا به حال کتک نخوردم و الان که از باباش طلاق گرفتم همین که از دادگاه اومدم لختش کردم و با شلنگ کتک زدم تا دلم خنک شد 

    چندروز پیش سرکلاس آنلاین پسرم حرف گوش نمی کرد و درس رو جدی نمیگرفت چند بار تذکر دادم و تهدید کردم کتک میخوری ها ،میام سیاه و کبودت میکنم ها اما به بازیگوشی ادامه داد من هم گفتم یالا گمشو لخت شو تو حموم بیام به حسابت برسم اونم فهمید تنبیه بدی درانتظارشه قاشق داغ کردم و روی پشت دست و باسنش گزاشتم و با سیلی حسابی نوازشش کردم چپ و راست صورتش سرخ بود تمام بدنش سیاه و کبود بود و بعدیکساعتخودم هم خسته شدم بوسیدمش و گفتم باز هم تکرار کنی از ابن بدتر کتک میخوری اونم با گریه گفت باشه مامانی دیگه تکرار نمیشه من هم بخشیدمش خودم هم دلم براش سوخت ولی لازم بود 

     

    من هم یک مادر ۳۶ ساله ام و یک پسر ۸ ساله دارم و با تنبیه بدنی موافقم و بنظرم بچه ها تا کتک نخورن تربیت نمیشن .خودم تقریبا هروز پسرم و با کتک و سیلی نوازش میکنم و کاملا موثر بوده .در تنبیه هم قوانین خاص خودم را دارم .اگر در طی تنبیه پسرم سرپیچی کنه تنبیهش بیشتر میشه و با شیلنگ کتک میخوره. اما در مواقع عادی لختش میکنم  سیلی و نیشگون و اسپنک میزنم .و در طی تنبیه باید بارهامعذرت خواهی کند

    سلام الینا خانوم میشه بگید با پسر عموتون سر چی شرط بستین؟

    در ضمن همین  که رفتید به تخته واینجا را از وجود خودتان پاکسازی کردید بهترین کار را انجام دادید چون کمتر مانند خودتان را به اینجا می اورید

    نازگل راست کفتی همان بهتر که جواب نادانها  را برای همیشه ندهم

    واقعا چه اعتماد بنفسی

    اخه تو که نمی دونی همه رفتن تو تخته تو تنها موندی 

    تو داخل این سایت ها زیاد می چرخی اجی مجی لا ترجی نشد انقدم چرت و پرت نگو

    خود رومینا جون هم بهم گفت اصلا نیازی به گفتن تو نبود

    یه خواهش دارم میشه انقد اجی مجی لا ترجی نکنی و نیای هر جای که ما میریم ایشششششش😒

    نازگل من بجای رومینا جواب دادم اینهم عاقبت این سایت

    در ضمن رومینا بدان اول تو بودی و من و اقای ایتیوند ونام من اینجا پیمان بود من که رفتم اینجا سوت وکور شد فقط محض اطلاع حالا هم فقط امدم ببینم چه خبر بعد بروم که دیدم اسم من اورده شد مبینید من همه جا هستم در عین حال نیستم چون من یه ادم معمولی نیستم و از هم چیز خبر دارم حتی از افکارتان 

    اجی مجی لاترجی یک نفر ادمیزاد اسم مرا اورد من ظاهر شدم با نام داریوش ولی  من قصد ماندن ندارم 

    😂😂😂 خب چی شد؟ 

    اره...خلوته....قبلنا انقدر خوب بود اینجا نازی

    من تا صبح اینجا بودم حرف میزدیم

    اوووو خوبه ولی چقد خلوت هست

    می تونم نگار و الینا رو بشناسم؟

    نازی مثل همونه فقط بهتره خیلی بهتره و داریوش هم نیست😂😂😂😂😂من اوایل فقط اینجا بودم

    قربونت نگار جون تو خوبی

    سلام من خیلی عجیب با این وبلاگ اشنا شدم ولی با دو نفر از افراد شون اشنا شده بودم ☺️

    رومینا اینجا هم مثل وبلاگ قبل هست یا نه؟ 

    ارزو و رومینا میشه لطفا من رو اشنا کنید؟ 

    سلام نگارجون!

    عزیزم میشه اسمتو توی تخته گچی بهم بدی؟ 

    سلام نگارجونم،خوبم،توخوبی؟ یه چن وقتیبود خبری ازت نبود

    سلام رومینا جان و الینا جانم خوبید؟

    سلام خوبین؟من یه چن وقتی نبودم،گفتم یه حالی بگیرم

    اقای ایتیوند پایین صفحه تون سه تا گزینه هست پنل و کاربران و گپ برید توی گپ میبینید که من ریکوستتون رو  قبول کردم اونجا میتونیم صحبت کنیم🙂

  • محمد ایتیوند
  • خب میدونم چیه

    ولی میگم شما قبول کردی بعدش من چکار کنم؟

     

    عزیزم نگار جون قبول کردم ♥️

    اقای ایتیوند من قبول کردم ، تخته گچی یه جای چته ولی مثلا بر عکس بعضی از بازی های چت هیچ چیز بدی نداره کلا یه بازی حدس نقاشیه که توش چت هم گزاشتن🙂

  • محمد ایتیوند
  • رومینا بهت درخواست دادم

    بعدش چی میشه😂😂

    سر در نمیارم من

    خب رومینا خانوم گل..گلم بهت درخاست دادم قبول کن:)

    خب خوبه خداروشکر❤

    مرسی

    من اصن اینجا نمیومدم دیگه ارزو جون گفت کامنت گزاشتید اومدم ببینم چخبره😂😂😂

    راستی اقای ایتیوند میتونید بیاید تخته گچی صحبت کنیم؟هم از گوگل میتونید بیاید هم میتونید دانلود کنید 

    اگه میتونید که خوشحال میشم اگه نمیتونید هم که هیچی🙂

    اینکه چجوری پیدام کنید رو به الینا جون گفتم ولی اگه اذیت میشید پیدا کنید کامنتو دوباره میگم بهتون🙂

    خدانکنه الینا جان البته کتک مامان گله هر کی نخوره خله😂😂

  • محمد ایتیوند
  • 😂😂😂سلامتیت شکر منم خوبم 

    یهو یادت افتادم گفتم یه عرض ادبی بکنم احوالی بپرسم 

    🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

    مرسیی ممنون 

    شما خوبی

    🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

    مرسیی ممنون 

    شما خوبی

  • محمد ایتیوند
  • چطوری ۱۲ ساله😂😂😂

    خوبی سلامتی؟

    چخبرا

    قبول کردم گلم

    رومیناجون بهت درخواست دادم

    خدا نکنه عزیزم 

    باشه بذار امتحان کنم ببینم چی میشه 

    بگردم دورت😰

    عزیزدلم میتونی از اکانت گوگل بیای

    تو گوگل بنویس تخته گچی بعد رو اولین جیزی که میاره برو دو تا گزینه میاره ورود به عنوان مهمان و ورود به اکانت شما ورود به عنوان مهمان رو بزن

    وارد که شدی زیر صفحه ت سه تا گزینه هست گپ و پنل و کاربران بزن رو کاربران برو تو جست و جو بنویس romina2041387ذره بین کنارشو بزن اگه چند تا اورد پروفایلم عکس یه قبره بزن روش

    نوشته دوست نیستید!کنارش یه قلبه اونو بزن بعد بزن درخواست معمولی(سکه هات هدر نره😉)بعد نوشته میتونیم دوستای خوبی باشیم:) پاک کن اینو و بنویس الینا هستی و برای من بفرست 

    منم قبول میکنم♥️

    سلام رومیناجان!آره خیلی بد بود. 

    برنامه ی تخته گچی رو نتونستم از بازار نصب کنم متاسفانه. حالا ببینم چه کار میتونم بکنم 

    واااای الینا جونممم

    الهی بمیرم چقدر بد بوده😢😢

    حتما خیلی اذیت شدی😭💔

    قربونت من زیاد نمیام اینجا بیشتر تو تخته گچیم

    امروز هم سال پدربزرگمه دیروز پریروز واقعا حوصله نداشتم حتی گوشی بگیرم دستم

    اگه میتونی تخته گچی رو دانلود کنی یا از اکانت گوگل بیای خوشحال میشم عزیزم❤

    هر وقت خواستی بیای بهم بگو بهت بگم که چجوری پیدام کنی🙂

    اگه نمیتونی بیای هم که هیچی عزیزم همینجا حرف میزنیم

    نگارجان!رومینا خانوم! کجایین؟ چقد خلوته سایت 

    سلام رومیناخانوم.نه،من مشکلی ندارم فقط  متوجه منظورتون نشدم. خب من و برادرم مهرداد، خیلی با هم خوبیم. مهرداد قبل از این هم تنبیهم میکرد، اما کمتر. از وقتی که قرار شد با هم زندگی کنیم، یه سری قانون تصویب کردهکه اگه ازشون سرپیچی کنم، تنبیه میشم. تنبیهم هم از اسپنک با دست شروع میشه تا اسپنک با پدل. یادمه هفته ی اولی که سختگیری هاشو شرووع کرد، یه بار بدون اجازه ش رفتم تو اتاقش و روی میزش سرک کشیدم. که یه دفعه لیوان آب روی میزش، ریخت روی چندتا از برگه هاش و خیس شدن. منم الفرار. اینقد ترسیده بودم. اون موقع خونه نبود. یه ساعت بعدش که برگشت، من خودمو زدم به خواب. اونم اومد تو اتاق و دید که خوابم، رفت اتاق خودش. داشتم سکته میکردم که یه دفعه صدای داد و بیداد کردنش اومد و در اتاق رو باز کرد اومد تو و داد زد: الین!! چیکار کردی؟ میدونی اون برگه ها چقد برام مهم بودن؟(فک کنم فهمیده بودکه خواب نیستم) منم زدم زیر گریه و گفتم: داداشی ببخشید. غلط کردم. بخدا نمیخواستم اینجوری بشه. 

    اونم گفت که نباید بی اجازه میرفتم تو اتاقش کهه اینجوری بشه و الان هم باید تنبیه بشم. همین که گفت تنبیه، گریم شدید تر شد و شروع کردمم معذرت خواهی و التماس کردن. اومد نشست رویی تخت و من رو هم با یه حرکت کشید رو پاهاش. شلوارم وو لباس زیرم هم کشید پایین و شروع کرد اسپنک کردنم. هر ضربه رو که میزد، من هم کل عذرخواهی میکردم و دوباره ضربه ی بعدی. 

    شــــــــــــتـــــــــــرق..... آااااخخخخخ... داداشی غلط کردم... شـــــــــــــرررررققق... واااایییی... داداشی بیجا کردم، دیگه تکرار نمیشه.... و همینجور اشک میریختم. فکر کنم حدود ۶٠ تایی زد که گفت: بلند شو!   منم خوشحال از اینکه دیگه تموم شده، از جام بلند شدم. خودش هم بلند شد و گفت:دراز بکش رو عرض تخت و لبه هاشو بگیر. منم از ترس تنبیه بیشتر، سریع رفتم دراز کشیدم که مهرداد رفت بیرون و بعد چند دقیقه، ترکه به دست برگشت. ترکه روو که دیدم، فاتحه ام رو خوندم. شروع کرد با ترکه تنبیه کردنم. شـــــــــــــرررررققق.... وااااااااااییییییی... داداشی تورو خدا نزن! شـــــــــــــرررررققق.... آاااااییییییی.... وای داداشی تورو خدا. و حدود ۵٠ تا هم با ترکه زد. بعدشم فقط گفت: امیدوارم دیگه تکرار نشه. و رفت بیرون. خـــــــــــــــــیــــــــــــلـــــــــــــیــــــــی تنبیه بدی بود. تا یه هفته نتونستم راحت بشینم. ولی دیگه کارم رو تکرار نکردم. البته روز بعدش هم مهرداد اومد، بغلم کرد و گفت که هر کاری که کرده، فقط به خاطر این بوده که متوجه کار بدت بشی. بعدش هم رو باسنم کرم زد و کلی کمکم کرد

    قربونت خودت گفته بودی اگه بخوایم بگیم خاطراتت رو تعریف کنی

    البته اگه نمیخوای نگو عزیزدلم

    واااییی!! بمیرم الهی! حتماخیلی درد داشته 

    سلام نگار خانوم،ببخشید شماچند سالتونه؟

    راستش من خیلی راحت نیستم ولی آدما رو با اسم صدا کنم. البته به جز بعضی ها که هم سن و سالمن

    سلام الینا جون راحت باش نگار صدام کن من که تا دلت بخواد🤣💔

    نگار خانوم،شما خودتون تا حالا کتک خوردید؟البته ببخشید میپرسم ها!فضولی نباشه

    درباره چی ررومینا خانومما😅

    وای اره نگار جون خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــی سوت و کوره

    الینا جون عزیزم تعریف کن قربونت

    سلام نگارخانوم.به نظرمن که اگه کتک به اندازه باشه و فقط برای تنبیه، کاملا هم خوب و تازه لازم هست. البته اگه واقعا به حق و به اندازه باشه 

    چ موضوع جالبی!

    چقدر که کتک خوردن بده 😕

    سلام خوبید؟؟؟؟

    چقد سایت خلوت شده!

     

    سلام دوستان.من یه دختر۱۳ ساله ام که با برادرم زندگی میکنم. توی خونه، برادرم خیلی بهم سخت گیری میکنه. اما خداروشکر رو درس زیاد حساس نیست. اما رو بقیه ی چیزا، خیـــــــــــــــــــــلی حساسه. و اگه به قوانینش احترام نزارم، حسابی تنبیه میشم. تنبیه هاشم خیلی خیلی دردناکه. یه ترکه داره که هرقت کار بدی انجام بدم، با اون ترکه اسپنکم میکنه تا جایی که کبود میشم (البته به کارم هم بستگی داره) ولی در کل خیلی بد تنبیه میشم. 

    خوشحال میشم که باهاتون صحبت کنم و خاطراتم رو بهتون بگم. 

    همونیم که ۱۲ سالمه😅😅

    مرسی ممنون شما خوبید؟

  • محمد ایتیوند
  • سلام رومینا خانم خوبی ؟

    ببخشید رومینا ۱۲  ساله ای یا بزرگتره؟

    سلااااااام اقای ایتیوند

    مرسی ممنون شما خوبین؟

    سلام اقا ایتیوند 

    خوبید

    رومینا بیمارستانه تازه بهوش اومده بهش میگم حالش بهتر شد بیاد

    اگر هم میخواین زودتر باهاش صحبت کنید برنامه (تخته گچی)یا دانلود کنید یا تو گوگل بزنید برید توش ورود به عنوان مهمان رو انتخاب کنید توی قسمت کاربران توی جستجو بزنید  romina2041387 رومینا رو میاره بزنید روش کنار دوست نیستید یه قلب هست رو اون بزنید بهش درخواست دوستی بدید قبول میکنه جوابتونو میده

  • محمد ایتیوند
  • سلام خوبید

    سایت چقد خلوت شده

    رومینا خانوم خوبی سلامتی؟

    تا حالا کسی رو سیلی زدید؟

    تعریف کنید بگید کی رو زدید و چرا زدید

    حس بعد سیلی زدنتون چی بود؟؟؟ 

    سلام من تازه با سایت اشنا شدم و ترجیح دادم خاطراتمو باهاتون در میون بزارم من بهزادم 15 سالمه و یه دونه داداش کوچیکتر از خودم دارم به اسم آرتین که 12سالشه منو داداشم با مامانم تنها زندگی میکنیم مامانم به شدت رو تربیت ما حساسه و اگه صلاح بدونه بدترین شکنجه هارو روی ما انجام میده تا اصولش زیر پانره مخصوصا رو رفت و آمد و  رفیق بازیامون.خونه ما یه قانون سفت و سخت داره که با بقیه خونه ها فرق داره و اون دیکتاتوری و مادرسالاریه و این نه تنها تو خونه ما بلکه تو کل فامیل هست و مادر خانواده یه شخص مقدسه که همه اعضای خانواده باید ستایشش کنن و ازش تبعیت کنن من و آرتین از بچگی از مامانمون حساب میبریم و بدون اجازش آب نمیخوریم شاید باورتون نشه ولی مامانم برای هر تخطی از قوانین یه تنبیه خاصی مد نظر قرار داده و معتقده بچه از 4سالگی باید تنبیه بشه و گاه و بیگاه کتک بخوره تا لوس و سرکش بار نیاد و تنبیه من و داداشمم از همون سن شروع شد بعضی وقتا از بس با تحکم و بی رحمی باهامون رفتار میکنه فکر میکنم نامادریمونه و ذره ای عاطفه نداره ولی اون همیشه هوامونو داشته و تروخشکمون کرده وقتی پدر بالا سرمون نبود برای اینکه خرج مارو دربیاره همش کار میکرد درسته خیلی خشن و جدیه ولی واقعا مادر دلسوزیه و من به داشتنش افتخار میکنم به محض اینکه تنبیه شدم میام و تو سایت بهتون میگم

    اقای ارسام و من هنوز بچه م     اگه میخواید و مشکلی ندارید خاطره هاتونو بگید این سایت یکمی سوت و کوره

  • من هنوز بچه ام
  • من وقتی یه کاری میکنم و مامانم میفهمه دیگه اشاره میکنه باید برم تو اتاق لخت شم برای تنبیه آماده بشم اینقد با دست میزنه روو باسنم و نیشگونم میگیره که دیگه بعدش نمیتونم بشینم تا چند ساعت.مامانِ من همه جا همینجوری کتکم میزنه خونه ی فامیل یا غریبه نداره همیشه باید منو بزنه البته منم یکم شیطون هستم کتک خوردن هم دوست دارم اینقدر کیف داره وقتی میزنه به گوه خوردن میوفتم ولی کیف میکنم

  • آرسام ۱۲ شیراز
  • سلام 

    بنظرم هیچکدوم از شماها به اندازه ی من کتک نخوردین

    مامانم بدجوری میزنه البته منم زیاد با حرفش‌گوش نمیدما آلانم مامانم سر کاره من پیچوندم اومدم با دوستام بیرون اگه بفهمه یه کتک مفصل میخورم😂

    سلام من یاسمنم اگه یادتون بیاد

    سلام پریا جونم خوبی عزیزدلم؟مگه میشه یادم بره قربونت؟مرسی منم خوبم.چخبر از خودت، درسات ،بابات؟اگه میخوای بیشتر باهم حرف بزنیم تخته گچیو نصب کن من اینجا خیلی نمیام مخصوصا تو این (سیلی)

  • پریا ریاضی
  • سلام رومینا جون خوبی منو یادت میاد تابستون میومدم؟؟؟؟امروز دوباره سایت رو دیدم گفتم یه سر بهت بزنم

    آخه آخرین بار بابام دیگه گوشیو ازم گرفت نتونستم بیام.گیتارش رو شکونده بودم یادته😂چه خبر عزیزم خوبی

  • پریا ریاضی
  • سلام رومینا جون خوبی منو یادت میاد تابستون میومدم؟؟؟؟امروز دوباره سایت رو دیدم گفتم یه سر بهت بزنم

    آخه آخرین بار بابام دیگه گوشیو ازم گرفت نتونستم بیام.گیتارش رو شکونده بودم یادته😂چه خبر عزیزم خوبی

  • قلبم تقسیم بر سه میشه رونیا روناک رومن
  • سلام هلیا جان خوبی عزیزم؟مرسی خوبن.قربونت عزیزدددددلم 

    سلااام رومینا خانم.امیدوارم حالتون خوب باشه.دخترا خوبن خدا رو شکر؟

    به سلامتی پسراتونم که به دنیا میان 22 فروردین انشالله به سلامتی بزرگ بشن گل پسراتون.

     

  • قلبم تقسیم بر سه میشه رونیا روناک رومن
  • مرسی رومینا جان. دخترا خوبن. نه پسرام هنوز به دنیا نیومدن.۲۲فروردین به دنیا میان😀اخی مریم خیلی گناه داشت🙂

    قربونت ستایش جان. دخترا خوبن. پسراهم که گفتم هنوز به دنیا نیومدن. اره عزیزم دروغ زیاده خیلی زیاد. باشه گلم.

    سلام رومینا خانم

    ممنونم شما خوبین 

    ۳ تا دخترهای عزیزتون خوبن

    دوقلو پسر هاچطورن 

    آره خیلی شلوغ بیشتر شون هم فکر نکنم واقعی باشه

    من  میخواستم با همون اسم جنی بیام ولی گفتم شاید نشناسین دوباره با اسمم اومدم ولی از این به بعد با نام جنی میام اخه من عاشق جنی ام

    و همینطور کل 💗بلک پینک🖤 

     

     

    سلام رومینا خانم خوبین شما؟گل دختراتون خوبن؟پسراتون به دنیا نیومدن؟مریم جون رفته مثل اینکه کلا من یه دو ماهی بود نیومده بودم بعد اومدم دیدم رفته :( خیلی دختر خوبی بود :)

  • قلبم تقسیم بر سه میشه رونیا روناک رومن
  • سلام خوبین؟چخبر؟چقدر سایت شلوغ شده خیلی بهتر شده من نبودم خیلی وقته 

    مریم جان هلیا جان رومینا جان ستایش جان خوبین؟

    حنا جون اونوقت مادر پدرا مشکلی ندارن؟وااااای ساق پا خیلییییییییی درد داره ولی یکم جدیت خیلی خوبه من معلم شنام با تمام مهربونیاش جدیه و اگه اشتباه برم میگه 10 دور (20تا تکی)برم دوباره و برادر خیلیییییییییی خوبی داری عزیزززم :*

    سلام به همگی

    رومینا جان و هلی جان ممنون از همدردیتون...این موضوع یه چیزیه که روتین زندگی شده و یه جورایی برام عادیه و اون خاطره ای که تعریف کردم یکی از سخت ترین هاش بود

    حامد اون موقع ۳۵ سالش بود الان ۴۰ سالشه

    ما کرج زندگی میکنیم سالن تمرینمون هم زیر زمین خونست....

    حامد بچه های دیگه رو هم تنبیه میکنه و سر کلاس سخت میگیره ولی نه به شدتی که من رو تنبیه میکنه...مثلا  ۳ تا از بچه ها هستن(یه دوقلو دختر و پسر و یه پسر دیگه [که من به غیر از کلاس های تکی تمرینم با اوناس])که با باباهاشون دوسته،اون ها رو بیشتر از بقیه تنبیه میکنه(تا جایی که برام تعریف کرده) ولی فقط من رو اسپنک میکنه و بقیه بچه ها جریمشون(به غیر از ورزشیا) اینه که با چوب میزنه به ساق پاشون 

    ناشناس عزیز میتونم بگم من به طرز تفکر حامد عادت کردم چون به غیر از اون کسی رو ندارم(البته دوتا عمه و یه دایی دارم ولی منظورم کسیه که باهاشون زندگی کنم) حامد هم وسواس فکری داره هم خیلی کمال گرائه یعنی بابت هر موضوعی که خلاف برنامه ی میلش باشه عصبی میشه(نه در این حد که منو بزنه یا داد بکشه) من هم چون بیشتر عمرمو با اون زندگی کردم تقریبا مثل اون شدم 

    حنا جون شما کدوم شهر هستید؟ و برادرت شاگرداشم تنبیه میکنه؟ و اگه تهران ساکنید میشه بگی کدوم منطقه برادرت کلاس داره؟ببخشیدا😅

    you are stupid people in this webpage.
    all of you have Mental

    هلی جون خیلی خوبه که داریش عزیزم راستی نگفتی میتوتی تخته گچی دانلود کنی اونجا باهم بیشتر حرف بزنیم؟

    خانم حنا شما با حنا دختری در مزرعه که کارتونش را درگذشته پخش می شد نسبتی ندارین شوخی کردم راستی من فکر میکردم اگرمن شاگرد اقا حامد بوذم و اقا حامد می خواست با من مانند بقیه رفتار کند من چه کارمی کردم مطمعنا همان روز اول کار به دعوا می کشید چون من حتی در سربازی هم نگذاشتم مافوق ها به من زور بگویند ونگاه چپ به من بیاندازند چه برسد به تکواندو از این جهت من و حامد شما مانند هم هستیم گرچه سن حامد شما خیلی کمتر از من است ولی من هیچ گاه نگذاشتم کسی بمن زور بگویند حتی یکبار با چهر نفر در خیابان در گیر شدم ولی وقتی فهمیدند کم نمی اورم  و دارم می زنم فرار کردند انهم با موتور سیکلت

    رومینا جون آره خدایی دمش گرم این همه سال برام هیچی کم نذاشت. شاید یه جاهایی کمبودهایی بود ولی خودش سعی می‌کرد یه جورایی جبرانشون کنه. حتی وقتی هم که مامان و بابام بودن بازم من بیشتر از مامان و بابام به داداشم وابسته بودم. آخه داداشم بیشتر از هر دوشون به من محبت می‌کرد

    خانم حنا شما با حنا دختری در مزرعه که کارتونش را درگذشته پخش می شد نسبتی ندارین شوخی کردم راستی من فکر میکردم اگرمن شاگرد اقا حامد بوذم و اقا حامد می خواست با من مانند بقیه رفتار کند من چه کارمی کردم مطمعنا همان روز اول کار به دعوا می کشید چون من حتی در سربازی هم نگذاشتم مافوق ها به من زور بگویند ونگاه چپ به من بیاندازند چه برسد به تکواندو از این جهت من و حامد شما مانند هم هستیم گرچه سن حامد شما خیلی کمتر از من است ولی من هیچ گاه نگذاشتم کسی بمن زور بگویند حتی یکبار با چهر نفر در خیابان در گیر شدم ولی وقتی فهمیدند کم نمی اورم  و دارم می زنم فرار کردند انهم با موتور سیکلت

    وااااااای حنا جون بگردم خیلی بد تنبیه شدی عزیزم الان برادرت چند سالشه؟ ولی هر چیم باشه باز خوبه که داریش من ارزومه داشته باشم :(((((( 

    هلی جون همینکه داداشت مدرسه تو عوض کرده خودش عالیه و خدارو شکر کن برادر داری بعضیا پدر مادر ندارن و برادر و خواهر بزرگترم ندارن و زندگی که به پدر و مادر نیست تو یه برادر داری که پشتته همیشه برادر بزرگتر خیلی خوبه :(

    آخی الهی بمیرم حنا جون منم همچین اتفاقایی برام افتاده بود توی مدرسه ولی بدیش این بود که داداشم بعد از یه کتک اساسی که بهم زد دیگه باهام حرف نزد تا چند وقت و باهام قهر بود و همش میگفت من تورو اینطوری تربیت کردم؟ من تورو اینطوری بار آوردم؟ اون روز من برای اولین بار طعم مشت و لگد ها و کمربند داداشمو چشیدم. اون قد منو زده بود که خودش به نفس نفس افتاده بود فرداش هم که قرار بود بیاد مدرسه نیومد به مدرسه گفت که نمیتونم مرخصی بگیرم ولی من نمیدونم واقعا نمیتونست یا فقط به خاطر قهرش با من بود که نیومد مدرسه. وقتی که مامان دوستم اومده بود مدرسه رسما داشت منو متهم می‌کرد در صورتی که من حتی نتونستم دخترشو به خاطر تحقیر  و توهین بزنم فقط یه دونه زدم تو صورتش که اونم همونجا دخترش تلافی شو درآورد. دختره از من خیلی بزرگتر بود از لحاظ جسمی و زورش به من می‌رسید ولی هیچ کس نبود که از من دفاع کنه. اون لحظه چیزی که منو اذیت می‌کرد و مانع حرف زدنم میشد هیچ کدوم از تحقیر ها و توهین های مامانه نبود که می‌گفت اینا همش به خاطر اینه که خانواده نداره و کسی نبوده که تربیتش کنه و اینا همش به خاطر جای خالی کسی بود که بیاد اونجا دقیقا مثل مامان دختره از من دفاع کنه. اونجا من اینقد به خاطر اینکه مامان ندارم بغض کرده بودم که حتی درست هم نمیتونستم نفس بکشم. وقتی رسیدم خونه هرچی دم دستم بود رو پرت میکردم اون طرف داداشم که اومد خونه خونه رو که دید تعجب کرد آخه من تاحالا هیچ وقت همچین کاری رو نکرده بودم که بخوام عصبانیتمو سر وسیله ها خالی کنم. بعدش اومد باهام حرف زد که چی شده و اینا منم براش تعریف کردم. فرداش داداشم اومد مدرسه و کلی با مدیرمون حرف زد و دوباره مامان اون دوستمم زنگ زدن اومد مدرسه. بعدش داداشم همون روز پرونده منو گرفت و گفت عمرا بزارم یه لحظه ی دیگه خواهرم اینجا بمونه و منو برد یه جایی نزدیک محل کارش ثبت نام کرد. که از حق نگذریم خیلی اونجا مدرسه ی بهتری بود هم معلمای خیلی خوش اخلاق تری داشت و دیگه نمی ترسیدم ازشون هم دوستای خیلی خوبی اونجا پیدا کردم 

    سلام به همگی 

    ناشناس عزیز از صحبت هاتون کاملا مشخص هست که زندگی براتون تعریف خاصی داره و با تجربه هستید...خیلی ممنون از نظرتون

    امروز میخوام بدترین تنبیهی که شدم توسط حامد(برادرم)رو تعریف کنم..بازم تاکید میکنم این بار بدترین تنبیهی بود که شدم...اون روز من احساس کردم خشن تر و بداخلاق تر از حامد توی دنیا وجود نداره

    سال ۹۴ من ۱۴ سالم بود و تا اون موقع کلی مسابقه شرکت کرده بودم و مدال و جایزه و حکم قهرمانی داشتم و توی اوج غرور خودم بودم(شاید الان هم هستم)و توی مدرسه به هیچکس نگفته بودم که مامان و بابا ندارم..اگر کسی ازم سوال میپرسید به دروغ میگفتم خارج از ایران زندگی میکنن و ماهم داریم کار هامونو میکنیم که بریم پیششون

    نمیدونم یکی از همکلاسی هام از کجا این موضوع رو فهمیده بود و توی زنگ تفریح که با چند تا از بچه ها تو کلاس بودیم بهم بدون هیچ دلیلی گفت حنا یه چیز بامزه...دوغ هم خانواده داره اما تو خانواده نداری....من اون لحظه واقعا احساس کردم سرم آتیش گرفته و با روی پام زدم تو صورتش...کمتر از یک ثانیه طول کشید که بفهمم چه غلطی کردم دیدم هم کلاسیم افتاده زمین و دماغش پر خونِ...یکی از بچه ها سریع رفت ناظم رو صدا کرد تا بیاد....اتاق دور سرم میچرخید انگار .....زنگ کلاس خورده بود و بچه ها کم کم داشتن میومدن کلاس بچه ها دور کیمیا جمع شده بودن

    ناظم که اومد هول و ولایی که داشت غیر قابل توصیف بود سریع دستمال گذاشت روی دماغش و سرشو یکم اورد بالا و.....

    یکم که حال کیمیا بهتر شد من و کیمیا و ناظم رفتیم دفتر مدیر...قلبم داشت تندتند میزد نه به خاطر مدرسه....همه ی استرسم به خاطر بلایی بود که حامد به خاطر این کار سرم میاره

    )بهتره از یه قسمتای غیر مهم بگذرم که برم سر اصل تنبیه😉) 

    حامد رسید به مدرسه و وقتی موضوع رو فهمید بر خلاف انتظارم یه جورایی از من دفاع کرد...از تعجب داشتم شاخ در می اوردم...مدیر گفته بود به خاطر این کارش سه روز اخراجه.....با خودم گفتم خانم جوادزاده (مدیر) الان به خیال خودش داره تنبیهم میکنه؟ این الان جایزست واسه من سه رووووز تعطیلی

    رفتیم و با حامد سوار ماشین شدیم تو راه فقط من حرف میزدم و حامد توی سکوت کامل رانندگی میکرد تا برسیم خونه....توی خونه هم هیچی نگفت منم بهش حق میدادم...کاری نکرده بودم که باعث افتخارش بشه....ترسم اونجایی شروع شد که به شاگردایی که اون روز داشت زنگ میزد و کلاس رو کنسل میکرد(لازمه اینو بگم که کنسل کردن کلاس از جانب حامد یه چیز محال و نشدنیه) بعد رفت از جاهای مختلف خونه وسایل آورد برس چوبی،خط کش فلزی،یه تیکه چوب نازک درخت( این رو همیشه موقع کلاس هاش باخودش میبره پایین)بعد از این کارا بالاخره حرف زد...صدام کرد،، حنا..بعد دوبار زد روی پاش که یعنی بیا و بخواب روی پام  چشمام از تعجب گرد شده بود  بدون  هیچ حرفی فقط گوش کردم به حرفش و خوابیدم روی زانوش چون در غیر این صورت فقط بیشتر عصبانی میشد... شلوار و لباس زیرم رو در آورد و اول با دست شروع کرد به زدن تا حدود ۱۵ تا رو تحمل کردم و هیچی نگفتم اما بعد از اون با هر ضربه ای میزد صدام بیشتر میشد آی...ااااای......وقتی به حدود ۵۰ تا رسید دیگه از آی گفتن گذشته بود و به جیغ زدن رسیده بود.....انگار خودش شمرده بود که چند تا میزنه و وسط جیغ های من گفت خب ۱۰۰ تا شد....فکر کردم تموم شده..شروع کرد با دست لاسنم رو ماساژ دادن و ورز دادن..بعد برس رو برداشت و محکم زدن بین دوتا قسمت باسنم....جیغ بلندی کشیدم و دستم رو گذاشتم روی باسنم...حامد دستمو گرفت  و روی کمرم نگه داشت و ادامه داد..واقعا دردش برام غیر قابل تحمل بود و فقط جیغ میکشیدم و حامد هم بدون توجه به صدای من به کارش ادامه میداد و پشت سر هم با قدرت برس رو میزد روی باسنم..صد ضربه ی برس که تموم شد بلندم کرد..جلوش وایساده بودم در حالی که انقد جیغ زده بودم و گریه کرده بودم که صدام انگار خفه شده بود....حامد بهم گفت چندین بار بهت اخطار داده بودم استفاده کردن از حرکات رزمی که یاد میگیری فقط برای دفاع کردنه در غیر این صورت جریمه میشی اما توجه نکردی..... درحالی که با دست روی باسنم رو ماساژ میدادم میخواستم بهش بگم این هم دفاع بود از خودم در برابر تحقیری که کیمیا کرد اما هم به شدت ترسیده بودم هم درد وجودم رو گرفته بود....حامد وقتی دید حتی معذرت خواهی هم نکردم گفت تو هنوز آدم نشدی....من صد تا پسر پر رو و هار  رو آدم کردم و بهشون فهموندم که تکواندو کی به کار ادم میاد و نباید غیر از دفاع باشه....حالا خواهر خودم هنوز نفهمیده..بعد دستمو کشید و دوباره منو گذاشت روی پاش.....این دفعه نوبت خط کش بود که محکم روی باسن بیچاره ی من زده بشه حامد این دفعه گفت هرضربه ای زدم رو میشمری وگرنه دوباره از اول شروع میکنم اول با دست بعد با برس،دوباره.....قبل از این که بفهمم خط کش فلزی چه دردی میتونه داشته باشه دوباره گریم گرفت و حامد بدون هیچ رحمی ضربه ی اول رو زد من جیغ زدم و همراه شد با گریه که حامد گفت یکبار دیگه ضربه ی اول رو میزنم اگه نشمری دوباره تنبیهت شروع میشه......دوباره با قدرت بیشتر زد و من شمردم: ۱......(شق)....ااااای...۲.....شق.....وااااای بسه ۳........شق........۴ حتی صدای ضربه ای وارد میشد هم به دردش اضافه میکرد و ........تا ۱۰۰ ضربه شمردم.......آخرین وسیله ی تنبیه چوب درخت بود که با اون اشنا بودم:$ موقع  تمرینا با دست و اون چوب ازم پذیرایی میشد:/..... ۱۰۰ ضربه ی بعدی شروع شد من نه التماس کردم و نه حرفی بهش زدم......از یه زمانی به بعد فقط جیغ میکشیدمو پاهامو تکون میدادم.....حامد هم وسطش تنها حرفایی که میزد این بود که پاهاتو شل کن،پاتو تکون نده،موقعی که اختیار پاتو نداری فکر این موقع رو هم باید میکردی

    بالاخره تنبیه تموم شد و حامد رفت از توی فریزر کمپرس یخ اورد و بهم داد گفت این رو بذار روی باسنت(یه لفظ دیگه به کار برد ولی اینجا  استفاده نکردم) که دردش تا فردا صبح بهتر بشه که بتونی بیای تمرین

    واااای باورم نمیشد....میخواست منو با این باسن آش و لاش ببره سر تمرین 

    یخ رو ازش گرفتم و با گریه رفتم توی اتاقم جلوی اینه قشنگ میشد تعداد چوب هایی که روی باسنم زده رو شمرد.....فردا صبح اولین سانس تمرین ۱:۳۰ برای من این جوری گذشت:

    نیم ساعت  دویدن دور سالن،۵۰۰ تا شنو سوئدی،۲۰ دقیقه پلانک(به جرئت میتونم بگم این یه تنبیه/تمرین برابری میکرد با درد تنبیه روز قبل) بقیه ی تایم کلاس رو نشستم و بچه ها رو تماشا کردم و حامد نذاشت حتی یک راند هم بازی کنم

    حنا خانم حرفهای شما از جهاتی درسته وادمها خیلی باهم تفاوت دارند ولی در مورد شما به نظر میاید با این شرایط کنار امدیدانهم برای رسیدن به هدف مانند اینکه یک نفر می خواهد به شهر دیگری برود یکی بگوید با هواپیما می روم دیگری بگوید با ماشین و اتوبوس ویکی هم به خودش سختی بدهدبگوید پیاده می روم بهر حال روش همه باهم متفاوتند وهر کس استدلال خودش را دارد  کسی نمی تواند روش خودش را به دیگران  دیکته کند نمی خواهم شما را از ورزش دلسرد کنم چون خودم هم شروع کردم به ورزش بدنسازی که ورزش سنگینی است انهم در سن بالا که همه ده سال قبل از ان خود را بازنشسته می کنند یعنی سن 47 سالگی کاملا خود را سبک وجوان می دانم وظاهرم پیر نشده می دانید چرا چون در زندگی به خودم سخت نگرفتم و ریلکس بوذم در حالیکه همسن و سالهای من همه شکسته شده اند مگر دنیا چه ارزشی ذارد که به خاطرش بدن خود را فرسوده کنیم مگه یک بدن بیشتر داریم ومتاسفانه ورزش بیش از حد بدن انسان  را ذچار پیری زود رس می کند ودر سن 50 سالگی پیرمرد و پیرزن می شوند ننه قلی شوخی بود مانند وسیله ایی می ماند که زیاد ازش استفاده کنیم زود هم خراب می شود واین قانون جوانی است که من اجرا کردم و نتیجه گرفتم شایدهم  در اینده مشهور شوم بخاطر جوانی در سن بالا  حال باید بپرسید جوانی مهم تر است یا هدف این دیگه بستگی به خود فرد دارم بهرحال فقط تجربه خودم را گفتم و از ان راضی هستم شاید دیگری قبول نکند و پیری را دوست داشته باشد ولی من دوست ندارم بنابرین در ورزش افراط نمی کنم

    ناشناس عزیز؛کلی خندیدم از مقایستون با معبد شائولین😂😂😂

    ممنون از نظرتون ولی بیدار شدن مثلا ساعت ۵ صبح ۸صبح یا هر موقع یه نمونه از هر سبک زندگی متفاوته....ما همون قدر که صبح زود بلند میشیم...شب هم زود میخوابیم...ساعت خواب هر آدمی هم با هر آدم دیگه فرق میکنه...

    نکته ی دوم اینکه ورزش برای من همه چیزه...نمیشه کتمان کرد که تو ایران ورزشکارا پول خوبی نمی آرند به جز فوتبالیستا...اما کشورهای دیگه ارزش قائلن برای ورزش قهرمانی

    نکته ی بعد اینکه فکر میکنم شما از اون دسته از آدمایی هستید که فکر میکنید کسایی که پزشکی و رشته های امثال این ها رو خوندن قطعا موفق اند و غیر از اون هیچ کار دیگه نمیتونه آینده رو بسازه(به هیچ عنوان قصد بی احترامی ندارم و فقط احساسم رو گفتم) ورزش برای من یه راه فرارِ برای سختیایی که کشیدم

    اگر بخوام توی خونه بشینم تبدیل میشدم به یه آدم افسرده

    در مورد سخت گیری های حامد🙄....شما فکر کنید یه معلم دارید که اون مطلبی که قرار هست یاد بده رو به بهترین شکل یادتون میده اما بد اخلاقه...شما میتونید خوب درس دادنش رو کنار بذارید به خاطر اخلاقش؟ حقیقتا من نمیتونم

    من بدبخت کلا چک خورم ملسه ولی گاهی اوقاتم میزنم بدجور

    اولین سیلی که خوردم از پسرعموم بود شرط بستیم من باختم یجوری سیلی زد صورتم قرمز شد و یه چند بارم از داداشم سیلی خوردم چون بهش فوش دادم

    یه بارم از دوس پسرم😊

    البته از دوس پسرم بخورم اصلا ناراحت نمیشم حتی وقتی چک میزنه من ازش معذرت میخوام چون میدونم دوسم داره و منم خیلی دوسش دارم و بیشتر اوقات تقصیر خودم بوده

    خانم ارزو اصلا خوب نیست ار اول روابطتون این شکلی است 

    امیر علی ، دست عمت خیلی سنگینه؟؟ خاطره از سیلی خوردنت بگو

    سلام چه سایت بروزی هست اینجا من چند بار پیاما رو خوندم فقط اصولا خیلی پیام نمیدادم

    من ۲۳ سالمه و دوس پسر دارم که خیلی غیرتیه و رو فحش حساسه منم از لجبازی گاهی حرفی میزنم تحریک میشه البته خیلی کتک نمیزنه فقط چار پنج تا سیلی ابدار میزنه 

    یه بار دعوامون شد عصبی بودم بهش گفتم من یه پسر دیگه رو دوس دارم(به دروغ) اونم فهمید بعد یدونه محکم زد تو صورتم جوری که تقریبا پرت شدم زمین بعد بهش گفتم وحشی یدونه دیگه با پشت دستش زد تو دهنم بعد پرتم کرد زمین کلی چک و لگد به صورتم زد...

    بعد گریه کردم رفتم تو اتاق خیلی ناراحت بودم داشتم نابود میشدم هی اومد گف ببخشید و بوسم میکرد گف تقصیر خودت بود عصبیم کردی من تورو دوس دارم تو میگی یکی دیگرو دوس داری

    منم بغلش کردم و تموم شد😄

    البته اصولا وقتی یه چی میگم و چک میخورم من باید برم به پاش بیفتم ببخشه ولی این سری دیگه خیلی بد زد صورتم قرمز نشد یا خیلی درد بگیره اما ناراحت شدم

    حنا خانم این اقا حامد شما دیگه شورش در اورده ادم یاد فیلمهی کره ایی می افته بابا ول کنید حوصله دارین  منم ورزش می کنم انهم با وزنه ولی  نیاز نیست ساعت 5 صیح بیدار بشین من که زوذتر ا 8 صیح بیدار نمی شم چون خواب 8 ساعته برای بدن بسیار مهم است این را در اینترنت هم می توانید بخوانید و خیلی مهم چون ساعت استراحت بدن بهم می ریزه بعدشم در ورزش به کجا برسید که اینهمه به  خودتان سخت می گیرید به نظر من باید می رفتید مدرسه شاعولین انجا از حامد  شما کمتر سخت می گیرند

    هلی جان حامد خیلی روی درسم حساس نیست چون ورزش رو خیلی حرفه ای دنبال میکنم در غیر این صورت من هم درصورت نمره ی کم آوردن روزگارم سیاه بود🥴...سختی ورزش حرفه ای (به نظر من)از درس خوندن بیشتره 

    البته حامد هم زیادی هم به خودش هم به من سخت میگیره

    مثلا هر روز صبح ساعت ۵ بیدار میشیم،یک ساعت میریم میدوییم  و بعد شروع روز ؛

    تازه الان به خاطر کرونا چون شاگرداش خیلی کم شدن و خصوصی کلاس میگذاره خیلی کلافه شده و تلافیش رو سر من در میاره 🙄🤐

    ایدی دهه۸۰  احتمال میدم منظورتون از حنانه من بودم....من حنا هستم،حنای خالی😉

    من تقریبا هر روز سر تمرین تنبیه میشم البته الان بیشتر تنبیه هام تنبیه های ورزشیه

    اما کوچک تر که بودم هر حرکت رو یک بار انجام میداد و بعد نوبت من بود که انجام بدم..اگه به هر دلیلی حرکت من براش قابل قبول نبود (  مثلا تحت کنترل نبودن  قدرت ضربه ) منو روی یه پای چپش میگذاشت و با پای راست پاهامو قفل میکرد که تکونشون ندم و با دست یا چوب حدودا ۳۰ تا ۵۰ تا میزد روی باسنم،بعد دوباره حرکت رو انجام میداد،این بار من باید میگفتم که کجای این حرکت رو اشتباه انجام دادم،اگه درست میگفتم که جون سالم به در میبردم😄...اگه نه دوزانو مینشست رو زمین و با چوب میزد به ساق پام.

     

     

    ممنون رومینای عزیز،

    ممنون هلی جان...نگران نباش برادر آدم هر جا که باشه و حتی اگه ازدواج هم بکنه باز هم خواهرش رو مثل قبل دوست داره...فقط چون جنس دوست داشتن خواهر با همسر فرق میکنه آدم فکر میکنه خواهرشونو از یاد میبرن

    حالا این آقا حامد ما انقدر جدی و با دیسیپلینه که کمتر کسی میتونه باهاش کنار بیاد و تحملش کنه🤭

    مرسی رومینای عزیزم خدا رفتگان شمارو هم بیامرزه

    خب آره داداشم هم هم میگه من که نمیتونم تورو از خودم جدا کنم و اینا ولی خب آخرش نمیتونه که به خاطر من بخواد دوباره زندگیشو بهم بزنه یه بار گند زد به خاطر من به زندگیش دیگه بسه

    حنا جون و هلی جون خدابیامرزه پدر مادرتونو:(

    هلی جان نگران نباش من مطمعنم داداشت تورو ترجیح میده تا اون دختر

    و اقای امیر علی خیلی بده با کمربند و خوشحال میشم خاطراتتونو بگین

    سلام دوستان من با عمم زندگی میکنم و بیشتر سیلی هامو از عمم خوردم البته عمم زیاد منو سیلی نمیزنه و بیشتر به شکل‌های دیگه تنبیهم کلا امکان نداره یک هفته من تنبیه نشم به خاطر دلایل مختلف و به شکل های مختلف تنبیه میشم دلیل اصلی تنبیه هام به خاطر نمره ی عمم خیلی رو نمره حساسه و هر نمره ی زیر 18 که بگیرم تنبیه میشم بعضی وقت ها با دمپایی به باسنم میزنه بعضی وقتا با سیلی به صورتم میزنه و بعضی اوقات با دست به باسنم اما عمم بیشتر از نمره روی دروغ حساسه حتی یک دروغ کوچیکم بگم کمربند میاره و تنبیهم میکنه در ضمن دست عمم خیلی سنگینه و هر بار که سیلی میزنه صورتم قرمز میشه و زورشم خیلی زیاده در حدی که از شورتم میگیره و بلندم میکنه ولی بدترین تنبیه عمم که از کمربند و دستای سنگینش بد تره بردن آبروم تو جمعه که خیلی بده که با کارهای مختلف انجام میده مثل کشیدن شلوار و شورتم پایین وسط اتاق یا تنبیه جلوی جمع در ضمن عمم ازدواج نکرده و بچه نداره و خیلی مهربونه با این که خیلی کتکم میزنه ولی همیشه بعد از اینکه تنبیهم تموم شد و از دستشویی درم آورد بغلم میکنه و میگه این تنبیها برای خودته راستی یادم رفت بگم همیشه بعد از کتک زدنم عمم میندازتم تو دستشویی و یه سه چهار ساعتی حبسم میکنه البته تا حالا شده 8 ساعتم حبسم کنه اگه بخواین بعدأ چند تا از خاطرات تنبیهامو برای شما تعریف میکنم 

    جنا جون آخی عزیزم خدا رحمت کنه مادر و پدرتو منم مامان و بابامو توی تصادف از دست دادم و با داداشم زندگی میکنم... ولی برعکس داداش تو اون خیلی روی درس حساسه... اصلا یکی از خط قرمز هاش درس منه😂🤦🏻‍♀️

    بهم میگه وای به حالت نمره ات کم بشه پدرتو در میارم😑

    ولی خب خیلی مهربونه اما سر خط قرمزاش با کسی شوخی نداره... میخواد من باشم میخواد یکی دیگه

    من بهش خیلی وابسته ام از الان عذا گرفتم اگه با یه دختری آشنا بشه بعدش باهاش بخواد ازدواج کنه بعدش من دیگه نمیتونم پیششون بمونم اون موقع من چه خاکی تو سرم بریزم 

    حنانه جون میشه خاطرات از تنبیهو بزاری

    سلام

    من حنا هستم....۱۹ سالمه و با داداشم زندگی میکنم...وقتی ۵ سالم بود پدر و مادرم توی تصادف فوت کردن....با داداشم خیلی فاصله سنی دارم‌.اون الان ۴۰ سالشه و اسمش حامدِ...حامد واقعا برام هیچ چیزی کم نذاشته و همه جوره مراقبم بوده و خیلی وقتا از خودش گذشته که من چیزی کم نداشته باشم....اون از بچگیش تکواندو کار میکرد و الان هم مربیِ....بعد از فوت مامان و بابا هم برای اینکه خیلی گریه نکنم و زودتر برام عادی بشه باهم ورزش میکردیم...اون موقع درحد تفریح بود اما به مرور زمان خیلی جدی شد هم برای من و هم برای حامد....برعکس بقیه ی دوستان که برای خانوادشون نمره خیلی مهم بوده و بابتش تنبیه میشدن... حامد به من گفت اگر میخوای ورزشکار حرفه ای بشی باید ورزشت از درست هم حتی مهم تر باشه...اولش خیلی حال کردم با این حرفش و فهمیدم که براش درس مهم نیست...اما قضیه اونجایی دردناک 😄شد که اگر تمرینای ورزش رو درست انجام نمیدادم...منو میذاشت روی پاش و میزد روی باسنم تا به قول خودش باسنم رنگ گوجه فرنگی بشه ...الان هم که توی ورزش حرفی برای گفتن دارم هم وضعیت همینه...اما اصلا ازش ناراحت نیستم چون اگه توی ورزش های رزمی تنبیه نباشه،بازیکن خوبی از آب در نمیاد...یادمه هر موقع موقع تنبیه خیلی گریه میکردم،ازم میپرسید این دردی که داره میکشدت؟ منم با آب دماغ راه افتاده😅میگفتم نه...اونم میگفت پس قوی ترت میکنه،و دوباره محکم تر به زدن ادامه میداد

    سلام ارزو بیا سایت کناری وهمین چیری که کفتی را انجا بنویس یک دختر خوبی هست به اسم حنانه با او صحبت کن اینجا زیاد کسی نیست

    سلام

    من حق میدم فکر کنید که من واقعی نیستمو یه نفرم ولی واقعا اینطور نیست ولی بازم حق میدم بهتون

    من یه زن 25ساله م 

    خیلی همسرم بد کتکم میزنه خیلیی اصن حالیش نیست سر کوچکترین چیزا مثل شور شدن غذا میندازتم رو زمین با کمربند میوفته به جونم 

    خب من فقط 1سال و نیمه ازدواج کردم اون اوایل یه اقایی میومد غذا درست میکرد و کارارو میکرد ولی همسرم دید من خیلی بهش توجه میکنم (خب سنش بالا بود گناه داشت)بیرونش کرد منم حدود 4ماهه غذا درست میکنم هنوز دستم نیومده بعضی چیزارو 

    کسی راهنماییم کنه ممنون میشم

    راضیه مامانت ازت راضیه

    هلن به بچه ازاری اعتراف کردی حالا می خوای فرار کنی انهم از وجدان خودت نمی شه 

    مرسی رومینا جون خوبم عزیزم تو خوبی؟

    آره کاملا مشخصه همشون یه نفرن عزیزم.

    بی نام هر جور دلت میخواد فکر کن من اعتقاد ندارم

    رومینا و هلیا من میرم از وبلاگ اگه اینجوری فکر میکنید فسقلیا:*

    هلیا جون خوبی عشقم؟

    الان دیگه باهات موافقم خیلی شلوغ شده اخه مگه میشه تا 2ماه پیش پرنده پر نمیزد بعد الان ...

    سلام.من اون هلیاییم که از تابستون کامنت میذاشتم.

    واقعا برای همون یک نفری که با اسمای مختلف میاد متاسفم

    با هر اسمیم میای اول میگی من تازه با این وبلاگ آشنا شدم

    مگه میشه در طول 10 روز 300 نفر تازه با این وبلاگ آشنا بشن

    همه فهمیدیم یه نفری پس بیشتر از این خودتو کوچیک نکن.

    آذربهار یاسمن هلن سهیلا نازی اریسا همتون یه نفرین بس کنید دیگه

    حالا لازم نیست ما رو متقاعد کنید خودتون بشمارین که در همین چند روز اخیر چند نفر اومدن و خاطرات خیلی وحشتناکیو گفتن و همشون میگفتن من تازه با این وبلاگ آشنا شدم بسه دیگه

     

    می گویند اگر کسی به کسی دیگر سیلی بزند روز قیامت در جهنم دست وپایش را با جسم سنگینی می شکنند پس مواظب باشید جدی است

    سلام من هلن هستم 30 سالمه و بچه دارم یه پسر ووروجک شیطون 10سالشه

    از نظر من 99% این چیزایی که مینویسن دروغه

    من پسرمو به ندرت کتک میزنم اونم در حد سیلی و تو  دهنی ولی دستم محکمه صورتش سرخ میشه یا دهنش بعضی وقتا خونی

    و باید معذرت خواهی کنه وگرنه جوری میزنم که کبود شه

    البته همسرمم بعضی وقتا خودمو  میزنه البته نه مثل بعضی ها که با کمربند میزنن من همسرم اگه دیر برگردم خونه یا بیرون بفهمه با همکارای پسرم رفتم بیرون میزنه فقطم تو دهنی میزنه البته محکم نه چون خیلی همو دوست داریم منم مشکلی ندارم

    بگذریم

    میخواستم خاطره بگم از بدترین کتک پسرم 

     

     

    -عزیزمـ ازمونتو چند شدی؟

    +اممم ندادن برگه رو ولی نمراتو گفتن 20 شدم

    -افرین ولی من فردا باید بیام مدرسه با معلمت کار دارم

    +امم  نه نه نیا کارتو بگو من میگم بهش

    -نه مامان من خودم باید بیام

    +باش

    فردا همین که اوردمش بیرون از مدرسه...

    -برای چی دروغ میگی؟من به تو دروغ گفتم یا بابات؟اخه بچه تو به کی رفتی؟چرا اینجوری میکنی؟

    +خب میترسیدم دعوام کنی 

    -خب الان دوبرابر دعوات میکنم دو تا کار بد کردی اگه از اول میگفتی فقط به خاطر نمره دعوات میکردم فقط صبر کن برسیم خونه

    رسیدیم خونه...

    -یالا گمشو اتاقت

    منم رفتم تو اتاق انقدر سیلی زدم که خودمم دستم درد گرفت بعد گفتم

    -بگو ببخشید

    +نمیخوام

    -نمیخوام و زهرمار مگه دست خودته یالا بگو وگرنه جوری میزنم که به گوه خوردن بیوفتی

    +ببینیم

    -من میرم پایین تا اومدم کل لباساتو دراوردی فقط درنیار به گوه خوردن میندازمت

    رفتم پایین چند تا طناب و پارچه اوردم

    دیدم لباساشو دراورده دهنشو با پارچه بستم دست و پاشم با طناب 

    انقدر از رون و بازوش نیشگون گرفتم که کبود شده بود

    بعدم دهنشو باز کردم انقدر تو دهنیای محکم خیلیی محکم زدم که کل دهنش خون بود نمیتونست حرف بزنه 

    رفتم دهنشو شستم

    -بگو معذرت میخوام

    +ببخشید

    -نه نشد معذرت میخوامـ

    +معذرت میخوام

    -افرین

    این بدترین کتکش بود چون من تا اونموقع نیشگون نگرفته بودم خودم دلم براش کباب شد

     

    سهیلا جان تعریف کن عزیزدلم

    بیچاره بچه دوم دبستان گناه داره بگردمممم:)

    اتفاقا منهم اصلا حوضله خواندن ندارم اصلا ولش کن این سینا را خاطره خودت را بزار

    ببخشید الان حال نوشتن ندارم

    من سهیلا هستم

    میخوام این خاطره رو از زبون برادر زاده ام سینا براتون بگم برای همینه اسمم و گذاشتم سینا چون اسم برادرزاده ام سیناست

     

    سلام من تازه با این وبلاگ آشنا شدم 

    خیلی باحالین

    من ۱۵ سالمه 

    یه برادر دارم به اسم سهیل

    ۳۲ سالشه

    خودش بچه داره 

    رو نمره خیلی حساسه 

    حتی اگه اصن امتحان مهم نباشه بازم روش حساسه بچه خودش 

    ۸ سالشه ۷ سال با من تفاوت سنی داره 

    من یبار شاهد کتک خوردن برادرزاده خودم بودم😟

    چون تو امتحان  کلاس دوم دبستان😓 نمرش شده بود ۱۸ هی مگفتم نزنش نزنش ولی گوش به حرف نمیداد 

    یبارم امدم بچه را از دستش بردارم دو تا محکم زد رو دستم

    دستم داشت فلج میشد انقدر که درد داشت

    اخه دستش خیلی سنگینه

    سلام 

    اریساخانم شما خیلی زیاد بچه تون رو زدین گناه داشتش

    هلیاجون برادرت واقعا دوست داره قدرشو بدون 

    میترا خانم نمیدونم در مورد شما باید چی بگم 

     

    سلام هلیا جون عزیزم گناه داشتی ولی داداشت معلومه چقدر دوست داره:)

    سلام هلیا اگر با کسی می خوای حرف بزنی برو سایت کناری انجا با حنانه اشنا شو 

  • اسمم هلیا
  • سلام من تازه با این وبلاگ اشنا شدم و خیلی هم خوشحالم چون میتونم درد و دل هامو بکنم من ۱۳ سالمه و یه برادر دارم که۲۰سالشه و منو خیلی دوس داره ولی خب بعضی وقتا منو تنبیه میکنه 

    مادر پدر من دو تاشون مترجم شرکتن و بیشتر وقتا هم خونه نیستن حالا من میخوام یه خاطره از تنبیه شدنمو بگم

    خب من ۲ هفته پیش ازمون داشتم و داداشم گفته بود که اگه زیر ۱۹ بگیری یه تنبیه مشتی پیش من داری ...

    من ازمونو دادم و ۱۸/۹شدم باورم نمیشد همش یه ذره با نوزده فاصله داشت.

    رفتم خونه و به دروغ گفتم ۱۹/۹شدم اونم بهم گفت افرین بعد گفت برای اینکه مطمعن بشم میرم سایتو چک میکنم رفت که  سایتو باز کنه دستو پام لرزید خلاصه نمرمو دید و گفت :چرا بهم دروغ گفتی؟ منم گفتم اخه میترسیدم  بعد گفت برو تو اتاقت لخت شو تا بیام منم لباسامو در نیووردم اومد تو اتاقم گفت چرا در نیاوردی؟ گفتم خوشم نمیاد اونم یدونه زد تو دهنم همشودارم راست میگما !!! بعد خودش شلوارمو کشید پایین از خجالت اب شدم بعد کفگیر رو اورد و شروع کرد به زدن باسنم فکر کنم یه ده بیست تایی خوردم خیلی درد داشت بعد گفت یالا معذرت خواهی کن منم بزور گفتم ببخشید گف نه نشد دوباره بگو دوباره گفتم بعد بقلم کرد و بوسم کرد بعد گفت:من عاشقتم شاید یه وقتایی تنبیهت کنم ولی این تنبیها فقط برای پیشرفت خودته منم گریم گرفت و اخرشم تموم شد😊امیدوارم اینجا بتونم چن تا دوست پیدا کنم راستی اسم داداشم هیراد ه😁

    اریسا جان به نظرم یه کم زیاد زدی بچه رو گناه داره

    بله اقای مهران خیلی بچه های الان پررو شدن جواب پس میدن گوش به حرف نمیدن و ...

     

    بنظرم باید تنبیه وجود داشته باشه وگرنه بچه ها پررو بار میان

    کسی که به ضعیف تر از خودش زور بگه و اذیت کنه در جهنم از موهای سرش اویزان می شود خواندم که می گم 

    اقای پیمان نظرت برای خودت محترمه

    خانم اریسا شما دومین نفری هستید که اول با اب و تاب واقعیت را گفتید و بعد انرا تعدیل کردید ما همان بار اول همه چیز را فهمیذیم  به نظر ما اول بزرگترها نباید دروغ بگویند بعد ار بچه ها انتظار راستگویی داشت و انچه راجب قیامت گفتم به نظر افراد بستگی ندارد واقعیتی است که خواهند دید وان زمان دیگه دیر شده در جایی نوشته شده اگر کسی به صورت  فرد دیگری ضربه بزند روز قیامت و در جهنم دست وپایش را با جسم سنگینی می شکنند

    هلی جان گلم من خودم 36 سالمه همه اینایی که میگیو میدونم دخترم و حواسم هست عزیزدلم من گفتم اب داغ ولی نه خیلی خیلییی داغ حواسم هست به بچه م بچه مه هااااا گلم قبلا هم دروغ گفته بود چند بار اولین بار تذکر دادم دومین بار زدم رو دستش با خط کش سومین بار تهدیدش کردم دفعه بعد اینکارارو میکنم که کردم هلی جانم بعضی وقتا لازمه عزیزدلم خودت مادر میشی میفهمی که اگه بعضی وقتا تنبیه نکنی بچه بد میشه و همشم به خاطر خودشه حتی بعدش بهش گفتم بعدم من حواسم هست جوری بزنم که فقط دیگه کارشو تکرار نکنه ولی اسیب جدی نرسه میدونید حتی کبودم نشده بود ولی از اون موقع دروغ نگفته

    اقای پیمان من به اینا اعتقاد ندارم

    اریسا خانم مواظب یاش ممکن همین کارهایی را که انجام دادی روز قیامت سر خودت بیاید من از منابع محکم خواندم که می شود از روی قانون عکس وعکس العمل بنابراین هر چه انجام دهی در اینده میبینی این فقط یک هشدار بود

    خانم اریسا اینارو جدی گفتین؟؟؟ چطوری دلتون اومد این کارو بکنین؟؟؟

    ببخشید ولی نیم ساعت آب داغ داغ گرفتین روی بچه احیانا چیزی هم ازش موند؟ میدونستی بعد از اینکه آب یخو باز کردین روش احتمال سکته چه قد بالا بود؟ 

    داداش منم روی دروغ خیلی خیلی حساسه و دروغ بگم بیچاره ام میکنه ولی دیگه تا این حد؟ تازه بعد از دو هفته می دنی که بهفنه دنیا دست کیه؟؟؟ 

    من دیگه حرفی ندارم...اگه راست بوده که خیلی بی انصافی بوده 

    سلام من اریسا هستم

    یه پسر 13 ساله دارم و به شدت به تنبیه اعتقاد دارم 

    رو دروغ خیلی حساسم مثلا سال قبل که مدارس باز بود امتحان ریاضیشو الکی گفت 20شدم ولی معلممون برگه هارو نداده منم گفتم افرین پسرم

    فرداش معلمشون منو خواست برم مدرسه گفت پسرت ریاضیشو شده 11/25 خودشم بود همون موقع جلو معلمش زدم تو دهنش بعد که رسیدیم خونه گفتم لباساتو دربیار برو تو حموم اونم گفت نمیخوام منم رفتم تو اتاقش چسبوندمش به دیوار گفتم از کی تا حالا رو حرف من حرف میزنی هااااا دروغ گفتی تلبکارم هستی به جان خودت همین الان نری تو حموم انقدر میزنمت که بمیری بعد رفت تو حموم انقدر سیلی زدم و نیشگون گرفتم که جیغ میزد بعد دست و پاشو بستم شیرو باز کردم گذاشتم رو داغ داغ نیم ساعتی سوخت تا بعد رفتم دستشو باز کردم با دهنش ابو یخ کردم گفتم گریه کنی و جیغ بزنی با کمربند میوفتم به جونت خیلی نیشگون گرفتم خودمم خسته شدم اخراش جیغایی میزد که همسایه ها هم نزدیک بود بیان منم رفتم کمربند اوردم زدمش بعد از تنبیه گفتم 20دور از رو ازمون مینویسی ببینم بد خطه میشه 50 دور حدود 2 ساعت طول کشید بعد تنبیهش تموم شد تا دوهفته میومد و میرفت سیلی میزدم تا بفهمه دنیا دست کیه

    هلی جان عزیزم من خیلی حواسم هست کجا و چجوری بزنم که جلو کسی خجالت نکشه اره دخترم هر کی نامادری داره فکر میکنه داره از رو بدی میزنتش در حالیکه اگه مادرش میزدش ناراحت نمیشد گلم من جامادر نازیم  و من تنبیهشو در نظر میگیرم چندین بار هم تذکر میدم بعد تنبیه عزیزم وظیفه پدر و مادراست که با بچه هاشون دوست باشن

    هلیا جان من سر معدلش به خاطر این عصبانی شدم که نمیخوند!!! اگه میخوند فدای سرش 15هم بشه مهم نیست دخترم من نازیو از دنیا بیشتر دوسش دارم  کاری نکنه از مادرشم مهربون ترم

    میترا خانم همینکه شما بعد از اینکه میزنیدش ناراحت میشین خیلی خوبه چون کسایی بودن که بعدش هیچ حس عذاب وجدانی هم نداشتن.ولی منم با هلی جون موافقم.باهاش صحبت کنید.

    یک خاطره ای که نازی گفته بود مربوط به معدلش بود.به نظرم شما برای معدل بهتر بود که اونقدر نمیزدینش.شما باید تلاششو در نظر میگرفتین نه نمره و معدلشو.من و تمام کسایی هم که توی این سایتن هیچ کاری از دستمون برنمیاد به جز راهنمایی کردن(بی ادبی نباشه).

    البته شما نسبت به خیلی از نامادری های دیگه خوبی هایی هم دارین همینکه باهاش دوستین یه دنیا ارزش داره.ولی سعی کنید رابطتون با هم خوب بمونه چون نازی هم به غیر از شما کسی رو نداره که بخواد بهش محبت مادرانه کنه.

    سلام به همگی... چند وقت نبودم چه قد کامنت گذاشتین😂

    من که این چند روز داداشم پدرمو در آورد تا برای آزمون آماده بشم آخرشم آزمون و نگرفتن😑😒

    اول بگم که میترا خانوم بزارین یه چیزی بگم از تجربیات شخصی خودم... میدونین وقتی بدن یه دختر کبود میشه و دوستاش یهویی می بینن و می پرسن ازش چه قد خجالت میکشه؟ بعدشم اینکه وقتی نازی جان اومد تو این سایت و به قول شما خیلی مبالغه کرد شاید واقعا دلش می‌خواست یکی کمکش کنه و از اونجا نجاتش بده تا راحت بشه... چرا باهاش صحبت نمی‌کنید ببینین نظر خودش درمورد تنبیه هایی که میکنین چیه؟ و اینکه شما نازی رو از بچگی بزرگ کردین ولی شاید اون به خاطر اینکه شما مادر واقعیش نیستین فکر میکنه که کتک زدناتون به خاطر خودش نیست و ازتون در آینده بدش میاد... چرا با یه روانشناس صحبت نمیکنین؟خیلی خوبه و میتونه بهتون راهکار دیگه ای به جز کتک زدن بده که خیلی هم تاثیرش بیشتر باشه...

    بعدم اینکه خیلی خوبه که حداقل باهاش دوستین... منم بابام همیشه میگفت آدم باید با بجه اش دوست باشه هر چند که خودش هیچ وقت دوست نبود و عین چی ازش می ترسیدم ولی خب هرچی بود پدر بود و عزیز

    هلیا جان گلم هر کسی عقیده ای داره من نازیو بزرگ کردمو میدونم تا کتک نخوره ادم نمیشه همیشه هم شاید بالای 4 بار تذکر میدم ولی بی فایده ست 

    سلاااااام به همگی.امیدوارم حالتون خوب باشه.یه مدت نتونستم بیام سرم شلوغ بود ولی کامنتاتونو خوندم.اول از همه ملودی جون خیلییییی برام جالب بود که با رومینا جون هم مدرسه ای بودین.

    بعدش سلام هلی جونم.مرسیی که با اسم هلی اومدی تا اسمامون قاطی نشن.

    سلام رومی گلم.(تخته گچی با هم حرف زدیم عشقم 3>

    بعدشم سلام میترا خانوم.راستش قصد توهین ندارم ولی من با روشتون کاملا مخالفم و دخترو که نباید با کمربند بزنید.در آینده اثرات بدی روش میذاره.

    و من یک نکتته ای رو هم خدمت عزیزان بگم که تو این مدت چند نفر با اسمای مختلف اومدن و برام جالب بود که چطور سایت انقدر شلوغ شد.قصد بی ادبی ندارم و شخص خاصی هم مد نظرم نیست ولی سعی کنید زود باور نکنید و برای چیزی که ندیدید ناراحت نشین.

    باشه میترا جون هر جور خودتون میدونید

    هلی جون کجابیی گلم ؟

    اقای نمیدونم چی که اسم نداریو منم استیکر ندارم دقیقا چرا نمیخوای لباس بپوشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:l

    سلام من پسرم یه مشکلی دارم نمی دونم باهاش چیکار کنم . دوست دارم همیشه بدون لباس باشم یا بدن لخت بقیه رو ببینم راهنماییم کنید.

     

    مرجان جان من گفتم که چند بار تذکر میدم بعد با تنبیه های کوچیک مثل خط کش ولی تکرار کنه واقعا میترا نمیمونم میشم نامادری سیندرلا 

    نازی عشق خودمه و کاملا میشناسمش شیطون بلا خیلی اغراق میکنه همیشه 

    رومینا عزیزم میدونم چی میگی ولی نازی از صحبت گذشته بعد اینایی که میگی و یه کتک کوچولو هم تکرار میکنه گلم منم بچه بودم مخالف بودم چون پدرم خیلی کتکم میزد ولی با نازی موافقش شدم 

    نمیدونم نازی چرا انقدر مبالغه کرده در حالیکه من اصلا انقدر نزدمش اونشب که دیر کرد فقط نیشگونش گرفتم همین یا برای معدلش فقط با کمربند زدم 

    امشب پدرش میاد از ماموریت و حتماااااااا بهش میگم شاید اون بزنتش ولی من نزدم فقط گوشیشو گرفتم

    خانم میترا اگر به فرض خودتون الان جای نازی بودید و یک نفر بجای نامادری باشما همین رفتار شما را انجام می داد شما از او راضی بودید حالا خودتان را جای نازی بزارید به نظر می ات زندگی برایش تلخ شده و احساس تنهایی می کند باباش هم حامی او نیست و دنبال کارش است ادم یاد کارتونهای دهه شصت می افتد قصدم دخالت در کار شما نیست ولی وقتی این نوع کامنتها را می خوانیم نه فقط مال شما  یه مقدار ناراحت می شویم چون نمی توانیم کاری برایشان انجام دهیم جز راهنمایی

    اقای پیمان نازی خیلی خیالاتیه خیلیاشو از خودش نوشته و من حواسم هست چقدر بزنم که نه خیلی اذیت شه نه انقدر کم باشه که کار بدشو تکرار کنه و من بعد چند بار تذکر میزنمش

    یه مادر عزیز اگه میخواید همین جا صحبت کنیم اگه نه که هیچی من نمیتونم تو تلگرام

    نه اقای ایتیوند ندارم چطورمگه؟

  • محمد ایتیوند
  • منم بد نیستم رومینا خانوم

    راستی رومینا خانوم تلگرام یا اینستا داری

    سلام میترا خانم خوشبختم این ایدی تلگرام منه اگه تلگرام پیام بدین خوشحال میشم بیشتر با هم صحبت کنیم با تشکر persp1360

    خانم اذز بهار داستان شما هم ناراحت کننده است نمی دانم چگونه می شود به شما کمک کرد ولی امیدوارم شزایط برایت تغییر کند  و اخلاق اطرافیانت نغییر کند واقعا  نمی دانم چگونه  کسی حاظر می شود دیگری را ازار دهد بخاطر هیچ وپوچ 

    ولی خانم میترا انچیزی که نازی تعریف کرده بیشتر به کودک ازاری شباهت دارد مخصوصا قسمت یخ و قاشق داغ که بیشتر در داستانهای کودک ازاری نامادری ها می خوانیم وشاید دلیل کارهای او لجبازی وعکس العمل رفتار شما باشد به نظر من جنگ ودعوا اخرش کینه ودشمنی است حال چه بچه خودتان باشد یا نباشد روش برخوردتان را عوض کنید وگرنه نتیجه عکس می گیرید بنابراین بهتر است کتابهای روانشناسی بخوانید این چیزی که می گویم کلی است و منظورم شما نیستید در جایی خواندم اگر کسی میل ازار کسی داشته باشد بخاطر شیاطینی  هستند که  به وجود ان فرد نفوذ کرده اند پس بهتر است از ذر دوستی با نازی در ایید بعد ببینید اخلاقش چگونه می شود ضرر ندارد با بچه خودتان هم اصلا این کارها انجام ندهید وگرنه اینده اش تباه می شود وعقده ایی می شود اینهم از روانشناسی من انهم مجانی

    میترا جون به نظر من چه بچه خودتون باشه چه نازی جون نمیتونید انقدر زیاد  بزنیدش خودمم قبول دارم بچه های این دوره خیلی اذیت کنن مثل خودم ولی نباید بزنیدش البته من نمیدونم نازی چون چقدر اغراق کرده در هر صورت من مخالف کتک زدن بچه م با صحبت درست میشه همه چی اگه نشد مثلا گوشیشو بگیرید یا نذارید تا چند وقت بره بیرون چیزایی که بچه ها میخوان

    اقای پیمان نمیدونم نازی گفته یا نه ولی شبا بعد اینکه میزنمش وقتی میخوابه گریه میکنم خودمم دوست ندارم ولی نمیدونید چه شیطون حرف گوش نکنیه 

    مرجان جان نازی هنوز بچه س از رفتاراشم مشخصه بله اگه بچه واقعیم بود هم همین رفتارو داشتم بعدشم من حامله م و چند ماه دیگه بچه دار میشم ولی نازی نمیدونه چون میدونم نمیتونه 7ماه دیگه صبر کنه XD ولی هروقت که بهش گفتم بچه دار میشم بهش میگم مطمعن باش با اونم همین رفتارو دارم مخصوصا که اون 1400به دنیا میاد شیطون تر از نازی میشه من خیلی وقتا میرم تو اتاقش باهم کتاب میخونیم یا حرف میزنم یا غیبت عمه هاشو میکنیم XDD

    نازی شیطونم زیادی مبالغه کرده کامل باور نکنید من به نازی اعتماد دارم ولی به خاطر اینکه سر کلاس نره تو گوشی وقت کلاس گوشیشو میزاره تو اتاقم امروزم نمیخواستم چکش کنم رفتم یه چیزی سرچ کنم گوشیم شارژ نداشت اینو دیدم و واقعا ناراحت شدم و بعد کلاسش مطمعنا دعواش میکنم

    نازی از 1سالگیش پیشمه صبا که باباش میرفت سر کار ما باهم بودیم میرفتیم پارک بازی میکردیم و اگه یه روزی نازی بخواد کلا از پیشم بره واقعا دلتنگش میشم 

    بچه س دیگه مبالغه میکنه از اینکه دوسم نداره یبار دعواش میکنم میره با خودش حرف میزنه و میگه بدتر از این نیست و کلی فوش میده

    میترا من یک سوال داشتم اگر نازی بچه واقعی خودتان بود باز هم همین رفتار را که با نازی داشتید با او انجام میدادید و طرف دیگر اینکه نازی دیگه کم کم دارد بزرگ می شود نباید مانند یک بجه با او رفتار کنید وار طرفی چه جوابی برای روح مادر واقعی او که شما را میبیند دارید 

     

    میترا خانم منظورم کلی است  نه شما ولی بد نیست شما هم بدانید کسانی که از ازار دیگران لذت می برند بیماری جنون سادیسم دارند و برای کارهای اشتباه خودشان توجیه هم می اورند  مانند معلمین بد اخلاق که  می گویند  ما می خواهیم بچه ها درست بخوانند ولی هدف اصلی انها  لذت از ازار  بچه هاست و انها نمی دانند و معادل همین ازارها را روز قیامت خواهند خورد 

    سلام 

    من میترا هستم نامادری نازی

    چیزایی که تعریف کرده بود یه کمش دروغ بود بچه س دیگه

    مثلا من نبردمش رو اسفالت ولی گفتم دور حیاط بدوه

    میشه نظراتونو بگید؟

     و من اعتقاد دارم اگه جدی نباشم و سختگیر بچه ول میشه اگه من نگم قبل 8خونه باش معلوم نیست میره کجا و چیکار میکنه 

    و پدرش نازی رو به من سپرده و من نازی رو خیلی دوست دارم چون از کوچولوییش بزرگش کردم

     

    بد نیستم اقای ایتیوند شما خوبین؟ خبرم هیچی سلامتی

    عزیزان و مادرهای گرامی در مورد روشهای تنبیه بچه پیام بدن تلگرام sohila453

  • محمد ایتیوند
  • سلام رومینا خانوم خوبی؟چخبر؟

    اقای رضا چند سالته؟

    سلام اقای ایتیوند شما خوبین؟

     

  • محمد ایتیوند
  • سلام خوبین؟

    بابا من همون دهه هشتادیم تیر ماهی که بودم من همینوری یه چیزی پروندم و الکی گفتم حلال کنید ولی اینو بگم که اصلا مادرم منو نمیزنه ولی اگه بزنه تلافی میکنم تاحالا نزد ولی اگه بزنه تلافی میکنم یعنی منظورم از این که شیشه خورده گذاشتم دروغ بوو ولی اینکه تلافی میکنم راست بود

    وووووووووووووی نازی جون بمیرم عشقم چه بده نامادریت

    اذر جون نباید بذارید اون هیچ حقی نداره بزنتتون نه مادرته نه پدرت

    اقای رضا چند سالته؟ و کارت خیلی زشته به خودت افتخار نکن

    واااای نازی جون چه بد بمیرم

    اذر جون چرا به مادر پدرت نمیگی یا یه وقتی که باهم خوبید بهش بگو که نزنتت خودت اذیت نمیشی؟خیلی بده میتونی همه کارایی که میخواد رو بکنید؟من اصلا نمیتونم تصورش کنم ادم از شوهرش کتک بخوره خیلی بده بعدش اذر جون شما سنی نداری جوونی نباید بزنتت واقعا :( البته ببخشید دخالت  کردم 

    سلام 

    همین طوری اومدم تو نت و درمورد خاطره سرچ کردم و با اینجا 

    آشنا شدم 

    به معنای واقعی میدونم کتک خوردن یعنی چی ! 

    الانم که مینویسم تن و بدن کبود دارم اولش که تا ۱۷ سالگی خونه بابام بودم که سر هر مسئله ای کتک خوردم . مثلا :  چرا تو کوچه با همسایه حرف زدم   چرا فلانی به بابام سلام کرده  من لبخند زدم  و..‌ کلا به خاطر چیزایی که دلایلش برام مبهم بود خیلی کتک خوردم   خصوصا از مامانم  

    ولی یکی از بد ترین کتک هام به خاطر این بود که  چرا  حواسم نبوده رد خون از پشت لباس افتاده رو مانتوم ،  اون روز بابام کتکم زد حسابی که تا پنج روز بعد نرفتم مدرسه چون از جای کبودی هام خحالت میکشیدم 

    الانم که شوهرم کتک میزنه اینقدر که هیچ جای سالمی ندارم 

    خرجی میده ، اهل کار هست ، درآمدش عالیه  از دو شغل آزاد و دولتی درمیاد ،  خونه ،  ماشین ،  ولی...

    دست بزن داره باکمر بند میزنه یا سیلی و تو دهنی 

    حتی امشب که شب تولدمه کتکم زد  دلم خیلی گرفته  کاش لجا پسر عمو  با یکی دیگه ازدواج میکردم حداقل این رفتار کتک  زدن  رو از  اجدادش به ارث نبرده بود 

    اگه میشد عکس آپلود کرد میزاشتم عکس دستمو ببینید چیکار کرده  

    دوتا پسجر یه دختر  داریم  ولی این اخلاقش ترک نشد که نشد 

    خیلی دلم گرفته الان که مینویسم ایکاش یکی بود باهام صحبت میکرد  

    آذر هستم متولد 69

     

     

     

    نه رومینا جونم خواهر برادر ندارم و نمیزاره برم پیش خانواده بابام اره بابا خیلی زرنگه کجاشو دیدی 

    مثلا همین امروز صبح به خاطر اینکه میگفت پاشو میگفتم خوابم میاد با کمربند زد اخه میگفت ۶صبح پاشو منم دیشب تا ۴داشتم درس میخوندم الانم خوابم میاد ولی نمیزاره بخوابم😴😴😴😴😭😭😭😭

    اقا من نمیدونم چرا اینجورین مادر های شما واقعا که چه وضعشه ناموسا اهههه ادم اعصابش خرا ب میشه تاحالا خواهرم از من هشت سال بزگتره ولی جرعت هیچکاری نداره چون من تلافی میکنم یه بار مادرم کتکم زد وقتی شب خوابید شیشه خورده گذاشتم موقعی که صبح پاشد رفت رو شیشه خورده والا چه وضعشه اهههه

    وای چه خوب نازی جون هستی حوصله م سر رفته عجب زبلیه این خواهر برادر نداری؟ یا خانواده پدرت بری پیش اونا

    ا ره رومینا جون من هستم

    هلی جون میدونه بابام چقدر طول میکشه ماموریتش به اون حد میزنه مثلا وقتایی که بابام یه ماه نیست خیلی میزنه وقتایی که دوروزه برمیگرده کمتر در حد سیلی یه چیزیه دومی نداره همین امروزم به خاطر اینکه دو تا فیلم دارم کلی با دمپایی کتکم زد

    اره هلی جون منم باهاش چند بار حرف زدم تو تلگرام خیلی گناه داره حتی گفتم هر کاری از دستم برمیاد بگو حتما انجام میدم ولی گفت از دست هیچکی هیچی بر نمیاد😭😭😭😭خیلی بده نه مادرت باشه نه پدرت گیر یه زن دیوونه افتاده باشی..... من اصن نیم ساعت حداکثر ۱ ساعت پیش مامانم نباشم میمیرم خیلی وابسته م بهش یه چند باری خواب دیدم مرده و نامادری دارم بهش که گفتم گفت نگران نباش من میدونم کیه مهربونه و بهت میرسه فقط ازت میخوام هر وقت نبودم شجاع باشی خیلی شجاع و از هیچ چیز و هیچکس نترسی حتی اگه زن بدی بود شجاع باشی و زندگی رو نبازی😔😔

    اره نازی جون هلی جون درست میگه وقتی کبودی به پدرت بگو

    کسی هست الان؟یکم بچتیم

    وای الهی بمیرم چه قد نامرد... چجوری دلش اومد اینطوری رفتار کنه نازی جون... خب توهم وقتی به قول خودت بدنت کبوده نشون بابات بده تا بابات حرف تورو باور کنه

    رومینا جون میدونی خیلی مظلوم بود... از پنج سالگیش اینطوری بود و بزرگ شده بود... من یه چندباری باهاش توی تلگرام صحبت کردم معلوم بود خیلی مظلومه

    نازی جون الهییییییییییی بمیرم عزیزم وااای خیلی بده

    نه هلی جون من که خبر ندارم دلمم واسش تنگ شده

    خب میخوام خاطره کتک خوردنم سر معدل سال قبلو بگم

    قبل از اینکه کارنامه هارو بدن موقع ازمونا نمیزاشت از اتاقم بیام بیرون هر بار میخواستم برم میگفت بتمرگ اتاقت وقتی میخواستن کارنامه بدن گفت واای به حالت زیر ۱۹/۸۵شده باشی میکشمت منم فکر میکردم بالاش میشم بعد  کارنامه رو دادن شده بود ۱۸/۲۵😱😱😱 (اوایل کرونا بود و مارو راه ندادن فقط مامانا رفتن) رسید خونه داد زد نااااااازییییییییی بیا اینجا ببینم دختره..... منم رفتم دستش خیس بود تازه شسته بود دو تا زد تو دهنم بعد گوشمو گرفت در حدی پیچوند و گرفت بالا که داشت با گوشم میاوردتم بالا خیلی تحمل کردم میدید مقاومت میکنم با اون یکی دستش یا موهامو میکشید یا سیلی میزد تا اینکه جیغم در اومد گفت برو تو اتاقت لخت شو تا بیام 

    وقتی که اومد چند تا پارچه با کمربند و ترکه خیس دستش بود صندلی اتاقمو ورداشت چسبند به کمد گفت پاتو بذار بالا گفتم نه ببخشید توروخداااا گفت خفه شو فقط کاری که میگمو بکن بعد که گذاشتم گفت پاتو نمیبندم ولی وااای به حالت یک ذره پات تکون بخوره دمار از روزگارت در میارم بعد شروع کرد با کمربند زدن به الت تناسلیم خیلی درد داشت بعدش پارچه گذاشت زیرم که اگه دستشوییم ریخت بفهمه گفت بریزه یکاری میکنم بخوریش منم خیلی خودمو کنترل کردم تا تموم شد انقدر گریه کرده بودم صورتم سرخ بود بعد فرار کردم اونم شیلنگو ورداشت افتاد دنبالم تا اینکه گرفت خوابوند رو پاش انقدر با شلنگ زد به باسنم که مرررردم بعدم گفت میتمرگی اتاقت تمااام درسارو از فصل اول تا اخر میخونی میاری میپرسم اشتباه بگی .... منم رفتم خوندم خیلی خوب خوندم که یه اشتباه ریز داشتم فقط سر همون با سیم شارژر لبتاب😭😭😭افتاد به جونم یادمه تا دو هفته کبود بودم و بهم شام یا عصرونه نمیداد و کارای خونه م باید میکردم

    وااای خیلی بدهههههه خیلیییی😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

    اها اینو نگفتم😂😂من تا یه ماه بعدش نمیدونستم معدلمو🤣🤣🤣🤣

    رومینا جان پدرم شغلش جوریه که بیشتر اوقات نیست

    هلی جان یکی دو بار گفتم ولی این زن دیوونه یجوری رفتار کرد که بابام باور نکرد و بیشتر اوقات بابام نیست وقتی بابام هست فقط میندازتم تو اتاق یا انباری بعد میگه فقط صبر کن بابات بره بعدم درو روم قفل میکنه بابامم چیزی نمیگه

    وای الهی بگردم یاسمن جون چه بد کتک خوردی🥺

    نازی جون چرا به بابات نمیگی؟ بهشون بگو اون موقع دیگه نامادریت جرئت نمیکنه دست روت بلند کنه فدات شم

    راستی بچه ها از فقط خدایم را دارم خبر ندارین؟چرا نیستش دیگه؟ خیلی دختر مظلومی بود

    یاسمن جون تعریف کن گلم

    اخ نازی جون الهی برگردم حتی نمیتونم کتک خوردنتو تصور کنم بازمنم امروز یه عالمه کتک خوردم اگه بخواین میتونم براتون تعریف کنم😗😗😘

    هوووووووف خوبه ملودی جون نگرانت بودم منم اصلاااااا نخوندم XD اخه سر کلاس یاد گرفتم 10از 10 شدم :) مامانمم گفت چون خوب تحلیل کردی سوالارو 0 هم شدی فدای سرت XDDD 

    واااااااااااای نازی جون :((((((((((((( واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چطور دلش اومده بگردم بابات نبود؟ این دیگه کیه

    سلام من تازه با این وبلاگ اشنا شدم

    ۱۳سالمه و نامادری دارم

    خیلی جدی و سختگیره خیلیییییییی

    یه چیزی تو مایه های نامادری اقا میلاد یا فقط خدایم را دارم

    مثلا دیشب گفته بود تا ۸ شب باید خونه باشی منم حواسم به ساعت نبود ۱۱:۳۰برگشتم تا رسیدم زد تو دهنم و گوشم گرفت پرت کرد تو اتاق بعدم در و قفل کرد گفت تا میام لخت لخت شدی نشی من میدونم و تو منم لخت شدم چون میدونستم نشم ۳ برابر میزنتم

    بعد که اومد تو اتاق یه عالمه یخ اورده بود همه رو ریخت رو تخت بعدم مجبورم کرد بشینم رو یخا تا کاملا اب شه حدود نیم ساعت طول کشید داشتم میمردم موهامو با گوشم کشید یه جوری پرتم کرد زمین که بینی م خون اومد با قاشق داغ داغ خیلییییی داغ بود انقد زد به باسنم که به گوه خوردن افتادم همش میگفتم غلط کردم غلط کردم گوه خوردم ببخشید دیگه تکرار نمیشه ااااااااایییییی بعد گفت به زبون خوش دراز بکش پاتو بذار بالا بعد رفت طناب اورد جوری پامو بست به تخت که دو سوم کمرمم بالا بود خود اینم درد داشت بعد کمربند اورد گفت ۵۰ تا میزنم ای و اوخ کنی و زر اضافی بزنی به جز این ۵۰ تا انقدر با کابل میزنمت که بمیری منم خیلی خودپو کنترل کردم ولی حدود ۲۰ تای اخر همش گریه میکردم و داد میزدم بعد پامو باز کرد گفت پاشو برو تو حیاط (حیاطمون یه جاهاییشو اسفالت کرده)منم به چه زوری رفتم گفتم لخت که نمیام زشته دو تا زد تو گوشم گفت من تعیین میکنم چی زشته عوضی اشغال بیخود منم هیچی نگفتم و رفتم گفت ۱۰ دور رو اسفالت میدویی بعد که دوییدم کل پام خونی بود تا تو اتاقم با کمربند میزد بعد که رفتیم تو اتاق گفت اتاق خودت نه برو اتاق من که بزرگتره راحتتره تنبیه منم رفتم بدون هیچ حرفی بعد که خودشم اومد گفت چی شد لال شدی زر نمیزنی بعد انداخت رو زمین با کابل همش میزد خیلییییییی زد خیلییی شاید ۱۰۰ تا بعد اون ولم کرد همونجا 

    ایشالا یه چیزیش بشه اصلا دوسش ندارم ازش متنفرم

    نه رومینا جون چیزی نگفت من 5 از 10 شدم نخونده بودم اخه تو چی شدی

    اخی یاسمن جون چه بد کتک خوردی

    ملودی جون سر ازمون امروز هنوز داداشت چیزی بهت نگفته؟ :)

    نگران نباش منم اشتباه داشتم سخت بود خب به داداشت بگو همه گند زدن XD

    ببخشید بعد از ۲۰۰ مگابایت اضافه کنید

    سلام من یاسمنم و ۱۴ سالمه و اهل اراکم و منم خیلی کتک خوردم من یه داداش دارم که ۲۰ سالشه و مامانو بابام ازهم جدا شدن و من و داداشم پیش مامانم زندگی میکنیم ...

    داداشم که دیشب از روستامون اومد گیر داد که سیم کارتتو بده من ایترنت ندارم از اینترنت تو یه ۲۰۰ مصرف کنم منم گفتم هر چقدر میخای مصرف کن و بهم دروغ نگو که صبح پاشدم و گفتم سیم کارتمو بده اونم بهم گفت ۲۰۰ مصرف کردم من دیدم ۶ گیگ مصرف کرده گفتم مصرف کردی به کنار چرا بهم دروغ گفتی هان؟ گفت چون دلم خواست منم گفتم حسابتو می رسم اونم داد زد من حسابتو می رسم بعد چند تا لگد محکم به پام زد و دو تا مشت زد تو صورتم یکی زد به دندونام یکی هم زد به دماغم که هر دوشون خون اومد پام هم کبود شد بعد قاشقو داغ کرد اورد گذاشت کف پام که نمیتونم راه برم بعد از اونور مامانم عصبانی بود اومد به من گفت چرا دوچرختو به دوستت دادی؟ منم گفتم فقط دادم ببینم اندازشه یا نه مامانم گفت یکی از همسایه ها میگف دادی یه دور دور محله رو دور زده منم گفتم نخیر اونم اومد به من دو دا سیلی زد و گذاشتم رو بخاری منم حسابی سوختو که داد زدم غلط کردم اونم از گوشم گرفت و گذاشتم زمین بعد موهامو گرفت و ۱۰ دور دور خونه چرخوند...

    خلاصه که امروز حسابی کتک خوردم که نمیتونم از جام پاشم

    خب ببخشید چشاتون خسته شد

    سلااام چقدر صحبت کردید نبودم این چند وقت

    اوه اوه ملودی جون ببخشید واسه پنجشنبه میخوندم واقعاااااا ببخشید 

    واااای بهار جون خیلی گناه داری خیلییییییییییی دردت میگیره بگردم اگه میخوای کتک نخوری باید بشی بچه بله قربانگو که خیلییی سخته تو بچه نیستی که حتما زنگ بزن 123 حتمااااااااا بعد از اینکه یه عالمه زدت

    خودشم باید یکم فکر کنه که واسه دیر کردن یا تو گوشی بودن و اینا نیازی نیست با شلنگ بزه یا نیشگون بگیره تذکر کافیه تو مهمونی میری تاپ و دامن و پیرن میپوشی قشنگ نیست کبود باشی عزیزکم

     

    ۱۸ سالمه . وقتایی که با شیلنگ کتکم میزنه خیلی درد داره مثلا بگه فلان چیزو برام بیار پنج دیقه دیر کنم میگه بهار دلت کتک میخاد میگه تا نیومدم سیاه و کبودت کنم بدو بیا

    خدانکنه هلی جونم اره من شبا میترسم از تنهایی اخه من خیلییییی مغرورم اگه دوباره خودش نیاد منت کشی اشتی نمیکنم من بعد اون ماجره بیرون رفتن تنهاییو تا 18 سالگی غدغن کرده

    الهی فدات شم آره دیگه برو آشتی کن... منم وقتایی که قهر میکنم با داداشم حوصلم خیلی سر میره... آخه نه میذاره برم خونه مامان جونم نه اصلا از خونه بیرون برم... خودشم که باهاش قهرم باهاش نمیرم جایی... بعد دوتا راهم بیشتر ندارم یا آشتی کنم یا دعا کنم مامان جونم خودش پاشه بیاد خونه مون😐😂

    و خب راه اول بهتره چون آخرش شبا بدون داداشم نمیتونم بخوابم 

    امروز دیگه میخوام اشتی کنم باهاش خیلی بده احساس تنهایی میکنم

    خوشبختم گلی :)

    15

    هلیا جون چند سالته ؟

    آره خوبه ملودی جون 

    هلی جون داداشم نمیزاره روبیکا اینا داشته باشم 

    بخدا خیلی میخونم سر ازمون همش از ذهنم میره

    امممممم صبحا چه ساعتی پامیشی من صبا از 7 بیدارم  مثلا ساعت11:50 خوبه؟

    ملودی جون من داداشم مثل تو بفهمه میام اینجا کلمو میکنه😂😂😂

    به نظرم اگه میخوای دوباره کتک نخوری بشین بخون برای آزمونات

    ساعت خاصی رو مد نظر ندارم اگه روبیکا داری اونجا هستم اکثرا اگه هم نداری همینجا تو یه ساعت رو بگو منم بیام

    منم همینطور

    اخ هلی جون اینو بهت جواب ندادم....

    همه بودن ولی سامی در رو قفل میکنه کسی نیاد

    بفهمه میام تو این وبلاگ تا حد مرگ میزنتم

    خدانکنه هلی جونم این چه حرفیه گلم به هر حال من با سامی قهرم اشتیم نمیکنم نه بابا مامانم هیچی نمیگه ناپدریم ولی دعواش کرد مامانم گفت حقته

    حالا فردا ازمون شیمی و زمین شناسی دارم نذاشتم سامی باهام کار کنه حتی سر غذا دورترین جا بهش نشستم پنجشنبه هم ازمون مبتکران کشوری دارم وااااااااااای

    خوشبختم یکتا گلم

    هلی جون یه ساعتی که میتونی بیایو بگو باشیم باهم بتونیم کلی چت کنیم

    رومینا کجایی تو امروز هر چی زنگ زدم بهت ورنداشتی اگه تا امشب ساعت 10 اینو دیدی زنگ بزن توروخدا بهم این وکیلی فردا چیا رو میخواد بگیره

    الهی بمیرم ملودی جون... نه بابا داداش منم همچین آدم نیست... یه وقتایی شمر ذی الجوشن پیشش کم میاره😂😂آخه کیو میشناسی به خاطر یه کلاس عربی نزاره خواهرش غذا بخوره(فکر کنم داداش من اولیش بود) 😐😂

    ولی مطمئن باش دوست داره از روی عقده و لج که نزدت... بعد یه چیزی ملودی جون مامانت چیزی به داداشت نمیگه که میزنتت؟؟اصلا اون موقع کسی خونه نبود که جلوشو بگیره؟ 

    یکتا جون خوشبختم عزیزم 

    من اهل اراکم و حالا کتک نخوردم ولی دوست دارم خاطراتتونو بدونم 😘

    سلام من یکتا هستم و ۱۲ سالمه 

    هلی جون کجاشو دیدی فکر کنم خودش خسته شد دیگه نزد😭😭😭😭داداش تو ادمه 😪هنوزم پشتم کبوده خیلی اومد معذرت خواهی کرد ولی...اگه دوسم داشت نمیزد منم معمولا با دست میزنه دستشم خیلییییییی محکمه میره بدنسازی با کمربند کم میزنه

    خدانکنه رومینا جون  نه نمیکنم اشتی بی اشتی 

    الهی بگردم ملودی جون😬😬

    چه بد تنبیه شدی😬😬

    من داداشم هیچ وقت نه با ترکه زده نه داغم کرده...ولی با ترکه یه بار از بابام کتک خوردم🥺💔

    داداش من اگه بزنه یا با دستش میزنه یا با خط کش... البته یه بارم با کمربند زد

    ولی ملودی جون داداشت خیلی دوست داره... قشنگ معلومه 

     

    وااااای ملودی جون الهی بمیرم خب سوالارو که داری بهش نشون بده واقعاااااا سخت بود خب بعدشم Terminology سخته خیلییییی منم 18/5شدم معلشم سختگیره به خاطره یه سینونیم ازم 1 نمره کم کرد 

    ولی برو باهاش اشتی کن اون عااااااشقته

    هعییییییییییی خیلی خلوته

    گفته بودم که دیروز ازمون داشتم و سامی گفته بود باید بالای 18 بشم 16/25شدم خب چیکار کنم رومینا جونم شاهده خیلییییی سخت بود 

    بعد زمون نهار خوردم و کارامو کردم حدود ساعت 4 سامی اومد خونه

    بهم گفت عزیزدلم چند شدی گفتم جوابش نیومده رفت تو سایتی که برای پدر مادراس که ما رمزشو نداریم دید شدم 16/25 اولش زد تو دهنم گفت دروغ چرا میگی بالاخره که چی میفهمیدم منم گفتم سامی بخدا خیلی سخت بود این دفعه رو ببخش اونم گفت واقعا که برو تو اتاقت تا نگفتم نمیای منم رفتم تا شب حبسم کرده بود حدود ساعت 9 اومد تو اتاق گفت سوالا رو دیدم به اون اسوووووونی من باهات سخت تر از اینا کار کردم منم گفت نخیر دروغ نگو سخت بود واقعا اونم گفت یکاریت میکنم که دیگه به جز 20 نگیری و دروغم نگی بعد رفت بیرون و اومد دستش ترکه و کفگیر بود دمپاییم که بود تو اتاقم گفتم سامی غلط کردم ببخشید معذرت میخوام اونم گفت معلومه غلط کردی بعدم درازم کرد رو فرش یه عالمه شاید حدود 50 تا با ترکه زد به کمرم یه عالمه خون اومد بعدشم رفت کفگیرو داغ کرد میزاشت رو پام انقدر جیغ زدم و گریه کردم ترکه هه خیلی درد داشت تاحالا با ترکه نزده بود دیگه خودشم دلش نیومد با دمپاییم بزنه منم رفتم پیش ناپدریم از کمر درد داشتم میمردم بغلم کرد بوسم کرد بعدم رفت به سامی گفت برای چی پشتشو اینجوری کردی این دختره دو روز دیگه میخواد عروس شه با دوستاش بره مهمونی زشته اینجوری باشه اول گفت بیخود کرده بعدشم گفت میخواست گوش بده به حرف منم رفتم تو اتاقم درم بستم انقدر گریه کردم خوابم برد سریع صبح که پاشدم رفته بود بیرون تو یه کاغذ نوشته بود ملودی گلم یادت نره که از همه دنیا برام عزیزتری و عاشقتم به خاطر دیروز هم ببخش منو عشقم عزیزترینم برای خودته اینکارا منم پاره ش کردم رفتم سر کلاسم بعد از ظهر که اومد حتی سلامم نکردم اومد تو اتاقم گفتم برو بیرون نمیخوام ببینمت تا الان قهرم باهاش ببینیم چی میشه

     

    بهار جون چرا نمیگی به بابات؟؟ 

    بهار جون چند سالته گلم؟

    و اینکه رومینا  جون راست میگه زنگ بزن 123

    چرا به پدرت نمیگی؟

    اه اره گفتی ببخشید یادم نبود

    الهی بمیرم خیلی درد داره چرا زنگ نمیزنی123؟

    تاحالا شده مثلا تو هفته یبارم نزنتت؟

    اصن کاری باهاش نداشته باش انگار نه انگار اونم تو خونه ست

    به باباتم بگو که سر هر چیز کوچیکی میزنتت

    اون اصلا حق اینو نداره اگرم مادرت بود هم حق نداشت چه برسه به نامادریت 

    بهار جون هر وقت که دوباره سر چیز کوچیکی زدت حتما زنگ بزن 123 مطمعن باش از تو دفاع میکنن تو دیگه بچه نیستی بزنتت بچه هم بودی کار غلطیه  

    وای بهار جون اصلا نمیتونم دردشو تصور کنم خیلی بده و درد داره

    ولی نمیشه همش بگی جرعت نداری به خدا چند بار تو هم بزنی یا انقد فرار کنی که خسته شه حالیش میشه تو دیگه اون بچه کوچیکی نیستی که هر چی میگفت گوش میکنی یا وایمیستی بزنتت

    سر چیزای خیلی کوچیکی میزنه سر چیزای بی ارزش در حالی که میتونست باهات خیلی مهربون تر و صمیمی تر باشه 

    در هر صورت من بچه م ببخشید دخالت کردم

    من بعضی وقتا به حرفش گوش نمیدم میندازتم تو اتاق اینقد سیلی میزته و نیشگون مبگیرع که به غلط کردن میفتم

    من که جرات ندارم بزنمش  من جدات ندارم ر و حرفش حرف بزنم اون موقع که بدنم از کبودی مشخص نیس

    فرار مبکنم میاد دنبالم بجور میزنتم

    نامزدی نکردم نشد دیکه

    بهار جونممم نباید بذاری بزنتت فرار کن یا تو هم بزن نامزدت چیزی بهش نمیگه؟

    چکار کنم دیگه کافیه رو حرفش حرف بزنم به حرفش گوش ندم میفته به جونم

    اره ممکنه اذیت شن من ۷/۳هستم چه خوب که باهمیم فردا تو صبحگاه فکر کنم باهمن همه کلاسا اگه شد حرف بزنیم

    منم برم سام ۳ساعته داره صدام میزنه😂😂😐فعلا👋

    وااااای ملودی جون چه جالب و خوب 

    اگه منظورت از دبیرستانی که میری کوشش بود منم کوششم هفت چندی؟ من هفت چهارم 

    البته اینو بگو و دیگه تموم کنیم بحث درسو ممکنه بقیه اذیت شن

    واقعا رومینا جون؟؟؟؟؟؟؟چه جالب منم تهرانم کدوم دبیرستانی؟من میرم کوشس خیلی عالیه به نظرم و خیلی معلماشو دوست دارم

    وای ملودی جون منم فردا ازمون دارم ایشالا ۲۰ میشی عزیزم

    این چه حرفیه عشقم ۱۲سالمه و تهرانم  و کلاس هفتمم

    اره گلم اینجا خلوت شده قبلنا خیلی بهتر بود

    هعیییییی چقدر خلوته

    وااای فردا ازمون دارم دعا کنید بالا۱۸شم وگرنه سام کشتتم خیلی باهام کار کرد گفت زیر ۱۸ بشی میکشمت

    راستی رومینا جون شما چند سالته و کلاس چندمی و کدوم شهر ساکنی؟ ببخشیدا میخوایم جواب نده فضولم دیگه😂😘

    اخی هلی جون خخخخخ واای خوشباحالت واقعا همینطور ملودی جون هر دوتون خوشباحالتونه واقعا باید قدرشونو بدونید من از خدامه داشته باشم حتی اگه هرروز دعوام کنه 

    بهار جون مقررات و سختگیری تا حدی خوبه ولی نه اینکه باعث اذیتت شه حالا چی شده؟ بعدشم تو دیگه بزرگ شدی خودش باید خجالت بکشه از کتک زدنت بچه که نیستی چند سال دیگه م مادر میشی لابد اون موقع هم میخواد بزنه خخخخ

    چرا بعضی از نامادری ها اینقد خشن و بدن مثل نامادری شما بهاره جون یا نامادری یه خانوم دیگه بود اسمش مریم بود ها. چرا اینطورین واقعا نامادری ها؟؟ منم نامادری داشتم ولی تا یادم میاد هیچ وقت حتی داد هم سرم نزد حتی خیلی بیشتر از بابام هم بهم توجه می‌کرد.

    ملودی جون داداش منم همینطوریه روی ادب و درس خیلی حساسه البته یه تفاوت با داداشت داره هیچ وقت توی جمع نه دعوام میکنه نه داد میزنه هیچی.ولی امان از اینکه بریم خونه و تنها بشیم دیگه قشنگ پدر پدر پدرجدمو میاره جلوی چشمم.😂ولی خیلی خیلی مهربونه. من شبا اگه توی بغل داداشم نباشم خوابم نمیبره حتی وقتایی که دعوام میکنه یا تنبیهم میکنه مثلا تا چند وقت حق ندارم برم بغلش شبش حتما خواب بد می بینم اونم پا میشع میاد منو بغل میکنه و می بره تو اتاق خودش.

    بزارین یه خاطره باحال بگم براتون. من با داداشم دعوام شده بود باهاش قهر بودم. بعد شبش گفت بیا بریم بخوابیم گفتم نمیخوام میرم توی اتاق خودم می خوابم. بعد رفتم تو اتاق تا ساعت 3 و 4 بیدار بودم آخه از ترس خوابم نمی‌برد.به یه زوری خوابم برد ولی خواب دیدم گربه پریده روم از خواب پریدم شروع کردم جیغ کشیدن. داداشم که اومد تو اتاق منو بغل کرد و برد تو اتاقش. بعد صبح که از خواب بیدار شدم داداشم هنوز خواب بود آروم بلند شدم رفتم بیرون جبران دیشب براش صبحونه آماده کنم. اومدم تخم مرغ سرخ کنم براش یهو دستگیره افتاد رو گاز آتیش گرفت منم دستگیره رو برداشتم پرتش کردم روی فرش. داداشم همون موقع داشت می یومد که اینو دید و دوید آب ریخت روی فرش تا خاموش بشه آتیشش. من حسابی ترسیده بودم. بعد داداشم اومد گفت چیزیت نشد؟ خوبی؟ گفتم آره خوبم یهو زد تو گوشم گفت زهر مار. نزدیک بود خونه رو به آتیش بکشی.هیچی دیگه دوباره باهم قهر کردیم تا بالاخره رفت یه کادوی حسابی گرفت و آورد تا آشتی کردم باهاش. از اون روزم دیگه غدغن کرده که برم سمت اجاق گاز. گفته وقتی پیشت نباشم حق نداری سمت گاز بری😐😂

    نامادریم خیلی سختگیر و مقرراتیه

    بهار جون چطور نامدریت دلشون میاد اذیتت کنن؟

    به خدا تو این چند سال ناپدریم دست روم بلند نکرده مامانم و سامی هم کنترل میکنه زیاد نزنن

    خیلی خوبه خیلی دوسش دارم هم اون تکیه گاه و پشت و پناهمه هم سامی 

    سامی رو به دنیا نمیدم بیشتر از هر کسی تو دنیا دوسش دارم 

    درسته دعوام میکنه و میزنه ولی همش با عشق و محبته

    من هر کار اشتباهی میکنم یا مثلا نمره بدی میگیرم قبل از هر کی به سامی میگم درسته دعوام میکنه ولی میدونه چجوری بکنه برای هر کاری 

    فکر میکنم بیشتر از مادرم برای تربیت و درسم زحمت کشیده 

    خیلی ادب و تربیت براش مهمه براش مهم نیست کجا باشیم کافیه بی ادبی کنم همون جا دعوام میکنه 

    یبار تو مهمونی به شوخی به پسر عموم فحش دادم همون جا زد تو دهنم 

    در هر صورت عاااااااااااشقشم

    بهار جون مگه نامزد نداری

    چرا میذاری انقدر راحت هر کاری که دلش بخواد باهات بکنه 

    حالا سر چی بود؟

    بهش بگو منطقی باشه با کتک زدن هیچی درست نمیشه هیچ بدترم میشه 

    رومینا نامادریم امروز با شیلنگ کتکم زد

    باشه هلی جان اصلا میخوایم نگو گفتم اگه میخوای

    اقای ایتیوند شما لطف دارید

    کتک خوردن از نامادری خیلی درد داره

    آره هلیا جون من داداشم خیلی بیشتر از مامانم و بابام برام مادری و پدری کرد...حتی وقتی که بودن به داداشم بیشتر وابسته بودم تا اونا... ولی خب آره دیگه داداشا حساسن رو خواهراشون اصولا

    رومینا جون الان وقت ندارم خاطره امو تعریف کنم چون تا پنج دقیقه دیگه نرم داداشم از روی زمین محوم میکنه😂

    فردا اگه وقت شد براتون حتما تعریف میکنم

    من عاااااااشق سامم خیلی دوسش دارم اونم همینطوره ولی خب اینا نمک زندگیه

    هلی جون درکت میکنم 

    نه هلیا جون غصه نمیخورم درکش میکنم

    اخی رومینا جون اره دیگه پسرن چه میشه کرد خخخ

    شاید باور نکنید ولی من سام رو از مامانمم بیشتر دوست دارم

    واای هلیا جون منم دلم برات یه ذره شده بود عزیزدلم قربونت منم خوبم

    اخی ملودی جون عزیزم پسرن دیگه خدارو شکر کن داداش بزرگتر داری من خیلی دلم یه خواهر یا برادر بزرگتر میخواد

    هلی جون شما هم اگه میخوای تعریف کن گلم

    سلام من هلیا هستم ولی برای اینکه با اون یکی هلیا خانم قاطی نشیم اسممو نوشتم هلی شماهم منو هلی صدام کنین... 

    ملودی جون داداش منم همینطوریه... حسابی میزنه و دعوام میکنه بعدش میره یه گوشه که من نبینمش می شینه گریه میکنه یا مثلا میره از خونه بیرون... آخرشم با یه کادو میاد آشتی کنون راه میندازه

    سلااااام رومینا جون عشقم فک کردم دیگه اینجا هم نمیای دلم برات تنگ شده بود عزیزم.مرسی تو خوبی؟

    عزیزم ملودی جون.عیبی نداره غصه نخور.برادرتم هم یکم شوکه شدن دیگه وقتی شما رو در اون حالت دیدن.عشقم یه دف غصه نخوریا

    سلام 

    هلیا جون و رومینا جون ممنون که اجازه دادید تعریف کنم

    خب...

    برادرم خیلی روم حساسه خیلی

    خودشو همیشه میگه بهونه دستم بده فقط...

    من با یکی از دوستام و خواهرش که 22سالشه و نامزد خواهرش رفتیم یه رستوران

    نامزد خواهرش خیلی ازم خوشش میاد اومده بود چسبیده بود به من نشسته بود و همش میخندوند منو

    از شانس ماااااا سام با همکلاسیای دانشگاش میاد اونجا

    همین که میبینتمون میاد دم میز من نفهمیدم اونجاست 

    اصلا دیدمش از جا پریدم دستمو گرفت فشار میداد و تا خونه دعوام کرد

    گفت مگه نگفتی میری کتاب خونه هااااااا چرا دروغ گفتی این پسره کیه کنارشی چند بار بهت گفتم دروغ م دوست پسر ممنوعه هااااااا فقط صبر کن برسیم خونه زنده ت نمیذارم

    خیلی گریه کردم ولی نمیزاشت صحبت کنم توضیح بدم

    رسیدیم خونه لباسامو عوض کردم و کارامو کردم

    فکر کردم یادش رفته ولی وقتی رفتم تو اتاق درسامو بخونم اومد گفت فکر نکنی یادم رفته هاااا میدونم باهات چیکار کنم منم رفتم به ناپدریم گفتم نمیتونه جلو سام رو بگیره ولی لاقل کمتر کتک میخوردم

    شب سام اومد تو اتاقم گفتم سامی بذار توضیح بدم گفت حتی اگه حق با تو باشه چون گذاشتی کنارت بشینه و بچسبههههه بهت تقصیر خودته

    بعدم رفت قاشق داغ اورد گذاشت رو بازوم منم بی صدا گریه میکردم

    بعدم درازم کرد رو تخت با دمپایی زد رو کمرم خیلی درد داشت خیلی گریه کردم مامانم فهمید اومد ببینه چی شده سام گفت به مامانم مامانمم زد تو دهنم گفت من بهت دروغ یاد دادم؟؟؟؟؟ منم گفتم بسه دیگههههههه ااااااااااااااه شماها که نمیدونید چی شده سام داد زد درست صحبت کن ادم سر بزرگترش که داد نمیزنه بعد هر دوشون رفتن بیرونو در و روم قفل کردن ولی اخر شب دوباره خوابیدم رو پای سام موهامو ناز کرد و بوسم میکرد خیلی دوسش دارم با اینکه دعوام میکنه یا هر چی

    خب ببخشید چشمای قشنگتون خسته شد

    سلاااااام خوبین خیلی خلوت شده

    هلیا جون خوبی عزیزم؟

    ملودی جون بگو

    سلام ملودی جون.عزیزم بگو اتفاقا چند وقته کسی چیزی نگفته

    سلام

    چه سایت قشنگی دارید

    من ملودی هستم  و 12 سالمه

    خیلی کتک خوردم از مادرم و برادرم

    برادرم 22سالشه و اسمشم سام هست

    ناپدری دارم 

    وقتی 2سالم بو مادرم ازدواج میکنه و در 1سالگیم پدرم عمرشو میده به شما

    اگه مایلید و دوست دارید خاطرات کتکمو براتون تعریف کنم

    اسمم  آردینه و پسرم

    شما اسمتون چیه و اینکه دخترین یا پسر؟

    سلام من کسی رو ندارم ولی یه کسی ازمن مراقبت میکنه ولی خیلی کتکممی زنه یه بار مهمون داشتیم حدودا 30 40 نفری بودن بهم گفته بود فقط پذیرایی کنم و با بچه هاشون بازی نکنم. پذیراییم که تموم شد رفتم قایمکی بازی کنم. یک هو دیدم اومد تو اتاق عصبی بود. بهم گفت برو بیرون . رفتم تو کوچه بهم گفت تیشرتت رو با شلوارت در بیار. همه ی مهمونا اومده بودن بیرون . لباسامو دراوردن بعد گفت برگرد برگشتم اومد جلو شورتمو کشید پایین و با بقیه ی لباسام انداختش تو جوب.من رو خوابوند رو آسفالت برس اسپنگ رو برداشت  100 زد رو باسن لختم قرمز شده بود بعد منو برد تو خونه جلو مهمونا دستامو بست به سقف 

    خجالت کشیده بودم ولی کاری نمی تونستم بکنم. بد تر از همه مهمونا داشتن ازم فیلم می گرفت . بدون لباس و لخت خیلی سخته تازه این یکیش بدو

    سلام مبینا جون.بگو

    سلام 

    منم میخوام خاطره تنبیهمو بگم

    سلااام.خوبید؟

    من یه مدت نبودم سرم خیلی شلوغ بود.

    چه خبرا؟

    خدایا سال 1400رو به خیر بگذرون ممنون 

  • محمد ایتیون
  • چرا نمیشه ۰۹۰۲۷۰۶۹۳۵۵

    نوکرتم آقای اتیوند آره کامنت ها رو خوندم تو هم تازه سر زدی

    اقای ایتیوند میشه شمارتونو به من بدید یه سوالی داشتم که نمیشه اینجا بپرسم

  • محمد ایتیون
  • آقا خلیل کجا رفتی؟

  • محمد ایتیون
  • آقا خلیل کجا رفتی؟

  • محمد ایتیوند
  • به به داداش خلیل عزیز . چطوری سردار . چه خبر؟ به خدا منم همین تازگی ها یه سر به این سایت زدم.

    هیچی رومینا جان یه کم خانوم تر شدی

    سلام آقای اتیوتد چطوری داش ممد 

    سلام رومینا خانم تو همون یه بچه هستی 

    چطور ید چه خبر هنوز تو این سایت هستید

    مرجان جون ممنون از راهنماییت عزیزدلم ولی من کلا میخوام از این سایتا برم

    راستش رلم نمیزاره میگه اصلا برای سنت و این جور چیزا مناسب نیست منم خودم کلی درس و کار دارم نمیرسم بیام

    رومینا اگر دوست داری از این فضای بد خارج شوی در سایت کناری برو یک نفر هست حنانه نامش است اهل شعر وشاعری است و ادبیات می توانی با او باشی 

    ممنون از همتون💜

    اقا ی ایتیوند منظورتون از اینکه تغییر کردم چی بود؟

    این چند وقت نبودم خیلی پیام دادین

    آقای حسین اگه میخوای نهی از منکر کنی مثل آدم این کار رو انجام بده. افراد امثال شما دین رو بد جلوه میدن میخوای کار کنی با زبون نرم کار کن. همون طور که در قرآن هم اومده حضرت محمد که پیامبر بود ،خدا بهش وحی کرد که اگر خوش رفتار نبودی هیچکس تو رو قبول نمیکرد.

    اگه میخواین کار کنین مثل آدم و گر نه کار نکنین بهتره

  • محمد ایتیوند
  • آقا حسین حالا چرا گیر دادی به بچه

    ... راست میگه اعصاب نداری چرا حرف میزنی بعدشم با این جور حرف زدن سطح و تربیت خودتو نشون دادی

    اعصاب نداری چرا حرف میزنی؟ :/

    واه... حالا گیر دادن به بقیه خودشون انقدر بی چاک دهنن -___-

    گوه خوری نکن بچه جامعه خراب شده ؟ امثال انتر تو فریدن به جامعه دیگه هیچی نگو عصای ندارم

    اقای حسین اولا به سن نیست دوما من هر کاری کنم به شما مربوط نیست حتما دلیلی داشته سوما الان بچه ۸ساله هم رل داره دوره زمونه بد شده

     

    رضا اصلا ناراحتم نکردی

    اره اقای ایتیوند خیلی دیر به دیر میام اصن حال و حوصله هیجیو ندارم

    رضا درباره مو مو همش دروغه که یه عالمه بچه کشته اگه اینستا داری برو صفحه شاهین صمد پور هر چی میگه راسته درباره مو مو هم گفته

  • محمد ایتیوند
  • رومینا دیر دیر به این سایت سر میزنی . معلومه حال و روزت زیاد خوش نیس . اصلا به کل عوض شدی

    داور اسکل کوصخول گوه خوار یه یه دونه پنالتی الکی برای اونا گرفت و یدونه هم برای ما نگرفت اینکه میگم پول های بابا پرز خیلی خوبه همینه

    کسی با من رل میزنه؟

    درست صحبت کن 

    بعدشم دختر باز خودتی من اصلا اهل این کارا نیستم من فقط گفتم اگه خوش راضیه یه ذره بیشتر اشنا شه حالا که نیست نمیخواد 

    😑😐😒

    میشه بگی داری به‌چی می خندی؟ جوجه دختر باز

    🤣😂😂😂

    دختره دوازده ساله و دوست پسر؟

    عجب بابا عجب

    رومینا ببخشید من اصلا منظوری نداشتم  شرمنده گفتم فقط بیشتر اشنا شیم حالا که راضی نیستی بی خیال

    من ساکن مازندرانم و متولد ۲۷ تیر

    من اصلا از رل داشتن بدم میاد زیاد اعتقاد ندارم بهش 

    بازم اگه ناراحتتون کردم ببخشید

    رضا منم متولد تیرم چند تیری؟

    اولا واتساپ و اینا ندارم دوما دوست پسر دارم

    واااای از مو مو نگو ازش متنفرم خیلی ترسناکه 

    رومینا از بازی مومو خبر داری این دیگه چه کوفتیه خدااااا😰😨😢😱

    رومینا اگه اگه واتساپ یا تلگرام داری به من بگو بیشتر باهم اشنا یم اها راستی 

    شما هم به من بگو رضا من تقریبا ۳ ساله تو این سایتم 

    رومینا من تازه رفتم توی ۱۲ سالگی متولد ماه تیر هستم

    اقای ایتیوند درس و مشق خسته م کرده هر یکشنبه ازمون دارم هرروز معلما میپرسن خیلی سطح مدرسه بالاعه خسته م

    اقای رضا متولد چه ماهی هستی؟ منم ۱۲سالمه  و ساکن تهرانی؟ و راحت باش بگو رومینا 

    من خیلی  وقته که تو این سایتم شاید ۳ سال پیش ولی تاحالا نشد کامنت بذارم

     

    سلام رومینا خانم من ۱۲ سالمه

  • محمد ایتیوند
  • دیگه چه خبر . از درس و مشقت چه خبر؟

    اقای ایتیوند شما کاری کردید که ازتون ناراحت باشم؟

    از شما اصلا ناراحت نیستم کلی گفتم شما کاری نکردین

  • محمد ایتیوند
  • نه دیگه نشد رومینا . من الان گیج شدم گیج اینکه از من ناراحتی یا در کل میگی

    بهار جونم مگه نامزد نداری؟

    اقا رضا چند سالتونه؟ممنون لطف داری💜

    اقای ایتیوند ناراحتی که زیاده قابل شمارش نیست ولی من عادت ندارم بگم ناراحتیمو 

    بیخیال

     و میشه نگید رومینا خانم؟ بگید رومینا یا هر چی راحتین هر چی جز خانم

  • محمد ایتیوند
  • خواهش میکنم رومینا خانم. منم فقط خواستم مطمئن باشم که از چیزی ناراحت نیستی . 

    من واقعا نمیفهم چرا انقدر کودک ازاری توی این مملکته

    رومینا خانوم افرین از شخصیت و شعور و درک و فهم شما خوشم اومد

    من دهه هشتادیم  ولی هیچ موقعه اینجور که شما میگید نبودم

    بهم گفت گوشیتو بذار زمین برو بخاب گوش ندادم گفت تا سه میشمارم گدشیتو بذار کنار وگرنه میام سیاه و کبودت میکنم منم گوش ندادم اونم اومد با نیشگون کبودم کرد

    رومینا جون اخه نامادریم گیر داده بود زیاد گوشی دست میگیری با نیشگون کبودم کرد

    اقای ایتیوند ببخشید واقعا انقد خسته م اصن حال احوال پرسی اینا نداشتم حالا خوبین؟    خیلیییییی خسته م 

    بهار جونم چرا اخه عزیزدلم

  • محمد ایتیوند
  • رومینا خانم قبلنا یه احوالپرسی داشتی. چی شد؟از چیزی ناراحتی؟

    من که یه کتک حسابی از نامادریم خوردم امشب

    سارا جون من اگه جای شما بودم حتما به مادر پدرم میگفتم این مرده خیلی .....عه به زنشم داره خیانت میکنه حتما به یکی بگید بعدا براتون مشکل پیش میاد

    من حدود یه هفته یا دو هفته س به اینجا سر نزدم چقد پیام دادید😅

    اقای ایتیوند خبر خامنه ای پیش من نیست😂

     و لطفا دیگه بحثای سیاسی رو تموم کنیم اینجا سایت کتکه نه خامنه ای

    والا! پس خدا زبونو داده واسه چی؟ :/ 

    این یعنی دوسش داری که حرفی نمیزنی..

    وگرنه به راحتی میتونی ازش شکایت کنی...

    سارا جان کرم از خود درخت تا خودت نخوای کسی نمیتونه بهت دست بزنه  

    سارا خانم تورو به همون خدایی که قبول داری یا بی خیال شو و دربیا از اون محل کارت وبیا بیرون بدون سرو صدا یاهم کلا به مسئول اونجا یا رئیس اون محل اطلاع بده که حداقل اون ببینه باید چی کار کنه ما ایرانی ها از همون اولشم آدمای درستی نبودیم چه زن وچه مرد دیگه تعارف که نداریم 

    امیدوارم این قضییه ی اذیت کننده روح تموم شه براتون سارا خانم .

  • محمد ایتیوند
  • بعضی ها تون کلا دیگه رد دادن . سارا خانم حالا مثلا اومدی اینجا این مسخره بازی ها رو درآوردی که چی؟ از طرز حرف زدنت خجالت بکش خانم

    رومینا خانم چه خبر ؟ از خامنه ای چه خبر؟

    رفتم شرکت چند دیقه پیش باز اومد مانتومو دراورد سینه هامو مالش داد

    سارا خانم برید ازش شکایت کنید.

    اگه براتون مشکلی پیش بیاد خانوادتون از چشم شما میبینن.

     

    باور کنید این چند وقت پیش تا الان اصلا اتفاقات خوبی برام رخ نداده و کاملا دیگه یاُس تو زندگی کردن من داره موج میزنه از همه همه همه معذرت میخام بابت نوشته های قبلی خودم مضاف بر این که اصلا کاملا راجب همه چیزا شک ترسناکی بر ذهن بیچاره ی بنده وارد شده و انگار خارج نمی خواهد بشود 

    ای وای . نوشته علی

    خیلی بهش میگم نکن خیلی خودمو دور میکنم ولی فایدا نداره 

    آقای سینا گویا شما از ادب و نزاکت بویی نبردین شم دارید به ملت ،کشور و نظامی که برادران دینی و پدرانتان برای آن خون دادن توهین می کنید واین امر واقعا غیر قابل تحمل است .

    در ضمن این وب برای حرف های سیاسی و البته دور از ادب شما طراحی نشده من به عنوان یک دختر بخاطر آقایانی مثل شما که قطعاً با اسلام مشکل دارن هیچ آزادی ندارم چرا چون پدرم غیرت داره وبادیدن  آقایانی بی غیرتی مثل شما مشکل دارن که با اینکه دختر یا خواهرشان با یک مرد نامحرم در ارتباط باشد و به نظر من این رفتار و کردار شما کاملا خجالت آور است 😏

     

    واه.... خب سارا تو چرا کاری نمیکنی؟ مگه دست و پات رو میبنده؟ یا تهدید میکنه؟ برو به یکی بگوو! مخصوصا که متاهله یارو!

    خیلی دست مالیم میکنه

    ۲۳ سالمه دو هفتس تو محیط کار با مرد متاهلی همکار شدم وقتی تتها میشیم دست میبره داخل مانتو و شلوارم

    سارا چه مشکلی؟

    کسی نیست

    بچه ها من‌یه مشکلی برلم پیش اومده

    آقا امیرحسین شما هم میتوانید تا ابد کیف کرده ولذت ببرید به خاطر پایدار بودن وصلابت  جمهوری اسلامی ایران 

    نوشته ی علی

    خیالت راحت باشه امیرحسین نظام جمهوری اسلامی تا ابد خواهد بود واین نظام کثیف فقط زورش نمیرسه وگرنه کل جهان رو با زور وحمله کردن تسخیر میکرد با استفاده از خدای جمهوری اسلامی که ساخته و به همه چیره شده 

    توپ رو ننداز تو زمین مردم این کاندیداهای ریاست جمهوری روهم که حکومت صلاحیتشون رو بررسی میکنه آمریکایی یاهندی یاعراقی همیشه بعد انتخابات آقایان میگن ما که گفتیم ماکه گفتیم اون وقت به همه ی نظام های قبلی ایراد میگیره و میگه ما پاکیم وهمه نادرست وناحق هستند یک بازی همیشگی چرا نمیان یک رفراندوم بزارن ببینن نتیجه اش چی میشه حداقل برن اون آقازاده هارو بگردونن ایران وبه جرایم اونا رسیدگی کنن چون واسه مردم فقط این چیزا اَخه چیزه در کل ببر صداتو ببند در دستشویی رو امیرحسین بسیاری از چیزهارو نمیشه اینجا بیان کرد.

    آقای علی با مردن شما چیزی عوض نمیشه.مشکل کشور ما در مسئولینش هست. اصل نظام مشکلی ندارد.موقعی که مردم به یک آمریکایی رای میدن تا رییس جمهور بشه باید فکر اینجاش هم میکردند. رهبر چقدر گفت که درست انتخاب کنید. فقط اندکی از مردم این صحبت رهبر رو فهمیدن. ۲۳ میلیون آدم رای شون رو هدر دادن. آیا باز هم تقصیر رهبری که مردم به یک آمریکایی رای دادن و اونم هر غلتی میخواد میکنه. شما برین هشت سالی که آیت الله خامنه ای رییس جمهور بودن رو ببینید. برای مثال شما کدوم رییس جمهور رو دیدید که در خاک آمریکا و شهر نیویورک نماز جماعت بخواند و سخنرانی کند. شما باید شنیده باشید که موقعی که رهبر در کره شمالی بودند امام گفتند الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند. چه کسی رو شما بزرگتر از امام میشناسی که خلاف این رو گفته باشه.

    آقا امیرحسین ازت خواهش میکنم انقدر ناراحت نشو ویک چیز دیگه من که نگفتم جمهوری اسلامی سقوط میکند یانه چرا تا به انتها سوختی چرا چرا چرا ؟

    من اصلا جواب شمارو نمیدهم چون واقعا 6صفحه میشه و هم اینکه:

    از کوزه همان برون تراود که دراوست .

    شما روحتان را به جمهوری اسلامی فروخته اید.

    اگه با مردن من مشکلت حل میشه که خوب امیرحسین من هم میمیرم🤚🤚🤚

    علی جان اولاً من فامیلم شاهین نجفی نیست.

    دوماً شما آرزوی نابودی جمهوری اسلامی رو به گور خواهید برد.

    زیرا:

    در اوایل رهبری آیت الله خامنه‌ای ، شهید سید عباس موسوی دبیر کل سابق حزب الله لبنان برای دیدار با رهبری و عرض تسلیت به پسر امام به ایران می‌آید و با سید احمد آقا ملاقات می‌کند و به ایشان تسلیت می‌گوید ، شهید موسوی در این دیدار می‌گوید:یک روایت هست که مضمونش این است که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند که در آخرالزمان یکی از فرزندان من که همنام پیامبران بنی‌اسرائیل است به حق قیام می‌کند و ظالم را از کشورش بیرون میکند و حکومت تشکیل می‌دهد و بعد از او فرزند دیگر من از اهل خراسان که همنام علی است صاحب حکومت می‌شود و در دست راستش خللی وارد می‌شود و پرچم را به صاحب امر می‌دهد.

    ‌تا سید عباس این روایت را به سید احمد آقا گفت ، سید احمد آقا جواب داد:حالا شما این را گفتید من هم یک چیز به شما بگویم : وقتی روز ششم تیر ، آقای خامنه‌ای ترور شد به من گفتند که این خبر را به امام بدهید من ترسیدم که خبر را بگویم برای قلب امام مشکلی پیش بیاید لذا نگفتم ،باز بعد از مدتی با ترس رفتم خدمت امام ،تا امام مرا دید فرمود:دست راست آقای خامنه ای چه شد؟   من هم گفتم که دست راست ایشان دیگر کار نمی‌کند و عصب دستشان از کار افتاده است. حاج احمد آقا افزود: پس از اینکه این حرف را زدم ناگهان دیدم امام رو به قبله ایستاد و سه بار فرمود: الحمدالله، من تعجب کردم که چرا امام این را گفتند اما اظهار ناراحتی نکردند و چیزی نگفتند. من این ماجرا را نمی‌دانستم تا موقعی که حدیثی که شما گفتید خواندم و فهمیدم که منظور امام چه بود.

    رفتار پلیس ایران رو برید ببینید باورم نمیشه این پلیسا مامور وطن باشن ! ببینین چجوری یه تخم مرغ دزد رو تو خیابون میچرخونن جلوی مردم تحقیرشون میکنن ببینین این پلیس چقد ضد بشره ! اخه توکدوم کشور متمدن دنیا مجرم رو میگردونن تو کوچه و بازار و یه عده اختلاسگر دزد رو ول میکنن تا ازاد زاد راه برن؟!تبعیض تا کجا؟ تحقیر تا کی؟ چشم و گوشتونو باز کنین 

    علی قطعا ایندگان از این نظام به عنوان نظام سرکوبگر،ضد حقوق بشر،جنایتکار و ضد مردم یاد خواهند کرد و این نظام با فروپاشیش درس عبرتی میشه برای همه نظام های دیکتاتوری دنیا و این رو بدونید اقای امیرحسین روزی میرسه که شما بخاطر حمایت از ظالم باید به این مردم جواب پس بدید این مردمی که شهید پرور بودن بچه هاشونو فرستادن جلوی توپ و تانک و حالا لیاقتشون این نظام فاسد جنایتکار نیست اون ها برای ازادی جنگیدن برای این که ایران ازاد باشه ولی به هدفشون نرسیدن خامنه ای هدفشون رو به باد داد کسی که از خون ایرانی ها به نفع خودش سو استفاده کرده کسی که40 سال مردم رو فریب داده من نمیدونم کی میخاین از خواب بیدار بشین ببینین همه دنیا با این رژیم فاسد قطع رابطه کرده ولی باز یه عده ساندیسخور سنگ خامنه ای جنایتکار رو به سینه میزنن بابا بسه این همه تقدس گرایی تا کی ارباب ارباب؟ تاکی میخاین دنبال چوپان باشین؟ارمان انقلاب این بود که تو خیابون کارتن خواب داشته باشیم و یه عده تو سطل اشغال دنبال غذا بگردن؟!بسه دیگه تعصب کورکورانه و احمقانه ! مرگ برخامنه ای ! مرگ بر جمهوری اسلامی ! مرگ بر استبداد !

    فقط سینا جان یک سوالی خیلی ذهن من رو مشغول کرده من که  نمیدونم چه وقتی جمهوری اسلامی به پایان میرسه وتموم میشه سوالم اینه:ولی وقتی حالابه پایان رسید و بعد از اون آیندگان بعد از مطلع شدن از این همه اتفاقات وچیزهایی که ما هنوز هم بسیاری از اونا رو نمیدونیم وزمانی معلوم میشن که درزمان جمهوری اسلامی رخ دادند واقعا آیندگان مورد این نظام چطور فکر خواهند کرد و برداشت آنها چی خواهد بود

    آقا امیرحسین فقط تاریخ قضاوت خواهد کرد راجب جمهوری اسلامی 

    اول باید بگم که آقا سینا شیر مادرت حلالت باشه عزیز دل دوم هم آقا امیر حسین شاهین نجفی درمورد شما فقط یه چیز میگه در یک جمله اون هم اینه: اینها روحشان را به جمهوری اسلامی فروختند. آقا سینا شما اصلا وظیفه ای ندارید که به کسی توضیح بدید خودتونو اذیت نکنید 

    اول که من مثل شما پاچه لیسا ارباب ندارم آزادم و قاطی بازی های سیاسی خامنه ای نمیشم،دوما اگه ایدی تل داری بده بیام یه ویدیو بفرستم برات از داعش و سلیمانی و قهرمان سازی از یک جنایتکار(یادمون نره سلیمانی نقش ویژه ای رو تو سرکوب خشونت بار اعتراضات مردمی تو ایران و  عراق داشته )

    سوما یه ویدیو برات دارم ببین چجوری پول ملتو غارت میکنن میبرن سوریه خرج میکنن تقریبا8 میلیارد دلار درسال از جیب ملت میره تو سوریه حالا اگه تلگرام داری بیا اون جا بیشتر حرف میزنیم

     بازخوانی سخنان سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:برادران، رزمندگان، یادگاران جنگ؛ یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است.

    آقای سینا سپهبد سلیمانی کسی بود که کل آمریکا و اروپا از او میترسیدند.

    باز شما علیه آیت الله خامنه ای حرف بزنید.

    آقای سینا این فتنه های منطقه هم کار اربابان شماست.

    اگه شهدای مدافع حرم نبودند الان همین داعشی ها داشتند به ناموس مردم در خاک ایران توهین میکردند.

    بله فتنه زیاده یکیشم فتنه های جمهوری اسهالی در منطقه

    خدایا هیچ کس را به خودش وامگذار.........

    حالا فهمیدم فتنه های آخرالزمان یعنی چه.........

    رومینا خانم راتون رو از افرادی مثل آقای سینا جدا کنید.

    بدونید که حق همیشگی است و جمهوری اسلامی هیچ وقت شکست نمیخورد.

    آقای سینا فهمیدم تاریخ هم بلد نیستی. آیت الله خامنه ای از ۱۷ مهر ۱۳۶۰ تا ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ رئیس جمهور کشور بودن آن هم در دوره حساس دفاع مقدس.اون زمان امام رهبری امت اسلامی را بر عهده داشتند.  

    پس از درگذشت آیت الله خمینی، مجلس برگان رهبری در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، سید علی خامنه‌ای را که در آن زمان ریاست جمهوری ایران را به‌عهده داشت، به سمت «رهبر جمهوری اسلامی ایران»برگزید.

    از آن زمان تا الآن افرادی کج فهم و نافهم سعی در ایجاد شک و تردید در بین مردم بودند که تمام هزینه هایشان بر باد رفت. حتی اگر تمام دنیا جمع شوند این انقلاب به لطف خدا شکست نخواهد خورد و پرچم انقلاب اسلامی بدست صاحب اصلی آن خواهد رسید.

    این که میگویید مشکلاتی در جامعه هست درست است اما به رهبری برنمیگردد و باید آن را از جناب کلیدساز که چشم امید به کد خدای افول کرده بسته است بخواهیید.

    هرکس در قانون چارچوبی دارد و رهبری تنها نظارت بر سه قوه و دستور صلح و جنگ با کشور های دیگر را دارد.

    آن چیزی که شما میگویید در حیطه قانونی قوه مجریه است. 

     

    خیلی گرونیه

    گرونی بیداد کرده

    چند هفته پیش رفتم گردنبند بخرم(طلا)یه گردنبند نازک نزدیک ۲۰تومن

    فکر میکنید این دولت نمیتونه اینارو جمع کنه؟خوبم میتونه ولی دلش به حال ماها نمیسوزه

    اون همه ادم کشته اون همه بمب زده به هواپیما و کشتی که فقط ماها بمیریم

    فکر میکنید نمیتونه این همه مواد و مواد کشو جمع کنه؟اون خودش صادر کننده مواده

    اون میخواد ذهن جوونا خراب شه

    یکی از اشناهامون برادرزاده ش۲۰سالشه مواد کش شده اونم فقط به این دلیل که خود دولت مواد صادر میکنه پسر جوونو به این سن رسوندن بعد رفته مواد کش شده که خدارو شکر خوب شد بیچاره

    ماها میگیم هر کی موند ضرر کرد ولی بعضیا امکان رفتن ندارن

    ما چند وقته به خاطر موشک به هواپیما و گرونی نرفتیم خارج ما قبلنا که خیلی پول ارزشش بالا بود ماهی ۴،۵بار میرفتیم خارج ولی الان به هیچ عنوان نمیشه مامانم میگه پول به خورد و خوراک برسه خارج پیشکش

    امیرحسین همین جیره خورها و مزدورای جمهوری اسهالین که ایران رو عقب نگه داشتن خامنه ی مسعول همه فجایع و افتضاحات40 ساله اخیره با رهبری نادرست و بی کفایتی کشور رو به لب پرتگاه رسونده 

    امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند؟ فعلا که رهبر شما هیچ غلطی نتونسته بکنه مکانیزم ماشه هم که فعال شد و تحریما هم برگشت دلار رسید30 هزار تومن ارزش پول ایران نصف افغانستان شد کشورای عربم که همه پشت ایرانو خالی کردن حالا تو هی بگو امریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه خخخ

    این جهل مردم هست که ایران رو عقب نگه داشته بخاطر ۵۰ تومن پول رای ۸ سالشون رو فروختن بایدم پاش باشن.

    ایران بعد از انقلاب هزاران برابر ایران قبل از انقلاب بود. این همه از لحاظ دفاعی پشرفت کردیم قبل انقلاب سگ آمریکایی از بالاترین مقام ایرانی با ارزش تر بود.

    اون آقایی که قبلا گفت نیروهای انقلاب رو شاه تربیت کرده دروغ میگه.تمام نسل انقلاب به عشق امام اومدن از ایران دفاع کردن. تا زمانی که چشممون به خارجی ها باشه پیشرفت نمیکنیم . تمام ایران از دل و جان خواهان این سید بزرگ هستند. فقط یک عده که تا کروبات های آمریکایی رو میبینند میگن مذاکره. ما تابع همان شخص و نائب او هستیم که گفت آمریکا هیچ غلتی نمیتواند بکند.

    اقا سینا من هر کاریم بکنم انگار که نکردم

    یه بار با دوستام برای حقوق برابر رای جمع میکردیم

    بالا۱۰۰۰۰۰تا رای شد حتی بعضی مردا هم امضا میکردن بعد که یکی از مامانا نمیدونم برد کجا گفتن چون بچه ها زیر ۱۸ سالن نمیشه

    رومینا اوکی، ولی همین که تو این سایتا میای و نافرمانی مدنی انجام میدی خودش یه امتیازه واست که خیلیا دارن دمت گرم به مبارزت ادامه بده تا پیروزی راه زیادی نمونده

    نه اقا سینا ممنون من تل ندارم

    رومینا میخای یه گروه تلگرامی بهت معرفی کنم در همین زمینه؟

    مرسی اقا سینا نظر لطفتونه

    رومینا بهت تبریک میگم بیشتر از سنت میفهمی افرین

    اقا سینا میدونم سن به عقله ولی من اینجوری راحتترم

    ۱۲سالمه

    رومینا سن فقط یه عدده ادم عقلش بزرگ باشه .. چندسالته؟

    اقا رضا چند سالتونه مگه تیله خریدن بده

    اقا سینا من بگم اقا راحتترم شما بزرگتری این شکلی راحتترم

    وای یادش بخیر بچه بودم چقدر از بابام سیلی میخوردم... 

    یبار یادمه بابام پول داد برم باهاش یه چیزی برای بابام بخرم رفتم باهاش تیله خریدم😂😂😂😂 بابامو میگی😂 

    فهمید چنان سیلی زد بهم دو متر پریدم هوا بعد تازه گفتم چرا میزنی 😌😂😂 بابامم تا سر کوچه دنبالم کرد😂😂

    چشم رومینا تو هم راحت باش سینا بگو

    اقا سینا شما هم بگید رومینا 

    خانم چیه همش میگید

    بله درست میگید الان یکی از دوستای بابام شیعه نیس رفته یه جا برای کار قبولش نکردن

    رومینا خانم ترس و جهل مردم رو خونه نشین کرده وگرنه این اتفاق تو هرکشور دیگه ای می افتاد مردمش دیکتاتورو از کشورشون بیرون میکردن،ای وای بر غیرت من و امثال من که تا این لحظه سکوت کردیم و کاری نکردیم

    بله اقامحمد همه برادریم چه کافر چه دیندار همه انسانیم و باید از حقوق یکسان برخوردار باشیم ولی این حکومت از ابتدا شیعه پرست بوده و فقط به مسلمان ها بها داده و بعد از این همه تبعیض و نابرابری ادعای مردم سالاری دینی داره

    باید همه باهم بریم اعتراض امروز رفته بودم بیرون به خاطر این پسره شلوغ کرده بودن واقعا گناه داره اما این اعتراض کافی نیست باید یه اعتراضی باشه که کل این کشتنا بره نه فقط این

    اقای ایتیوند لطفا بهم بگید رومینا من از شما خیلی کوچیکترم

    منظورم از ازادی مثل زمان شاه است که زنا راحت بودن بله میدونم ایران دیگه خوب نمیشه

  • محمد ایتیوند
  • رومینا خانم ما همه با هم برابریم شیعه و سنی و یهودی و این چیزا نداره

    فقط یه نصیحت

    تو سرزمینی که ساسی سلطانشه

    خامنه ای امامش

    دم از آزادی نزن

    و به هر آزادی نگو آزادی .. تو میخوای خامنه ای بره ؟ باشه میره . ولی کی جای خامنه ای رو میگیره ؟ رضا پهلوی ؟

    انگار قرار نیست که ایران یه کم پیشرفت کنه

    اینم بزار بگم دیگه امیدی برای بهتر شدن ایران نیست . ایران قبلنا اسطوره هایی رو داشت که هیچ وقت دیگه تکرار نمیشن

    رومینا خانم پسران کوروش کبیر همه ادعا دختری رو دارن

    قبلنا فردوسی و ستار خان و نادر شاه افشار و... فرزندان کوروش بودن اما الان امثال شیوا فرزندان کوروشن

    اقا ایتیوند من اصلا نمیگم شیعه بده تو هر دینی خوب و بد وجود داره خیلی از شیعه ها هم خوبن

    اقای ایتیوند من نمیتونم ناراحت نباشم نمیدونم کی اینارو دولت کرده هیچ عقلی ندارن برای کرونا همه جا الا مدارس بازه خب همه جارو ببند دوستم کاناداعه میگه ما دو هفته یه دونه مبتلا هم نداشتیم پدربزرگم همیشه میگفت اخونده یا انسان واقعا گیر افتادیم اینجا

  • محمد ایتیوند
  • رومینا خانم دولت شیعه نیست دولت داره ادای شیعه ها رو در میاره وگرنه فردوسی و حافظ و کریم خان زند و هزاران ابر مرد دیگه هم شیعه بودند

    رومینا خانم تاوقتی خامنه ای جنایتکار بسیجیاو سپاهیای ساندیس خورو دور برش داره و سنگشو به سینه میزنن و میان22 بهمن میگن مرگ بر امریکا و جانم فدای رهبر و ازین چرت و پرتا به نابودی جمهوری اسهالی فکر نکنید، جمهوری اسهالی تا وقتی این احمقا دوربرشن همچنان میتازه و سوار بر جهل مردم به حکومت استبدادی خودش ادامه میده، تقصیر ما مردمم هست چشممونو رو جنایت هاش میبندیم و میریم انتخابات رای میدیم میریم22 بهمن شعار میدیم،بی غیرتی دیگه تا کجا؟چند تا نوید افکاری باید کشته شه تا به خودمون بیایم ؟!

    بله اقا سینا ولی متاسفانه مردم ما ترسون اصن خود مامان من سر اعتراضات ابان از ترس اینکه چیزیش شه ما تنها شیم نرفت منم میگفتم منم میگفتم ما هم میایم یکی از دوستامون بچه ی دو سه ساله شونم برده بودن نباید بس کنیم باید بریم بمونیم تا برن

    رومینا خانم ما نیاز به اتحاد داریم وحمایت اپوزوسیون های داخل و خارج، در این شرایط هیچکدومش نیس نه غیرت مردم نه حمایت های خارجی !

    خداکنه ولی یه چیزی هست خواهش میکنم به هر کسی نگید یه امپولی هست بالای ۵میلیارده خامنه ای هر روز یکی از اون امپولا میزنه امپوله نمیزاره کسی بمیره

    بله بالاخره میرسن ولی کی چقد دیگه تو این خراب شده باید بمونیم

    مطمئن باشین ظلم پایدار نمیمونه یه روزی علی خامنه ای و قوه فاسد قضاییه به سزای عملشون میرسن

    اقا سینا منم همیشه به مامانم میگم چه گناهی کردم تو ایرانم ا حاضرم بمیرم ولی بچه م تو کشور دیگه ای به دنیا بیاد تا اون نگه چه گناهی کرده وقتی من ۳سالم بود بابام قرار بود بشه سفیر یه کشوری  و اونجوری خیلی خوب میشد اما چون ما سنی هستیم و دولت شیعه س  و نمیخواد سنی به جایی برسه قبول نکردن سفیر شه

    این پسر جوونه رو که تازه کشتن انقد شکنجه کردن تا اعتراف کنه همه رو اون کشته واقعا که

    رومینا خانم من 20 سالمه زندگی تو این مملکت واسم زجر اور شده من چه گناهی کردم تو ایران به دنیا اومدم😞

    مادرهای عزیز تلگرام پیام بدن صحبت کنیم در مورد تربیت بچه هاsohila453

    مادرهای عزیز تلگرام پیام بدن صحبت کنیم در مورد تربیت بچه هاsohila453

    الهی پیشمرگت شم خب بهار جون جدا شو تا بچه دار نشدی من دوس پسر دارم باهام بد حرف بزنه قهر میکنم باهاش حرف نمیزنم بچه بیاری سخته حدا شدن باباشو میخواد بچه احتمالا

    نه بابا عروسی که کردم کتکم  ۱۰۰۰ برابر شده چون الان از مادر شوهرمم کتک میخورم اونم لنگه خواهرشه 😕🐪🐪🐫🐫

    الهی بمیرم برات بهار جون چی شد نامزد نکردی میکردی راحت میشدیا

    نه نامزد نکردم کتک زدناش بیشتر شده

    پدر رومینا خیلی نامرو بود دبعضیا بهش میگن دفاع از ناموس ناموس پرستی و ...خب رومینا اون پسره رو دوس داشته تو که نمیتونی زور کنی یه بچه رو حتی یه عکس از دفتر رومینل پخش شدل بود که نوشته بود تو که میخواستی منو بکشی به همه بگو رومینا مرد 

    فقط رومینا نیست توی اینستا برید تو صفحه shahinsamadporدقیق شو نمیدونم اولشو بزنید میاره شاهین صمد پور رو اون همه چیزا رو راست میگه رفته بودن یه خونه ای باباعه با دوتا پسرش زندگی میکرد به سقف طناب دار اویزون کرده بود تو خونه چاقو کشتن گذاشته بود یا خیلی سال پیش اون ناپدریه که دندون دخترشو به خاطر اینکه پول در بیارع با چکش شکسته بود 

    تقصیر خودشون نیست تقصیر دولته که پول کافی فراهم نمیکنه مامانم دیروز رفته بود خرید یه نخ دندون و یه بسته دستمال پاک کننده ارایش شده بود ۱۶۰هزار تومن مامان بابام میگن ما که نتونستیم بریم لاقل تو و پاشا درساتونو بخونید بعد دبیرستان بفرستمتون یه جا دیگه منم میخوام برم نمیخوام بچه م تو چنین محیطی بزرگ شه البته اگه دوباره با موشک نزنتمون😏

    عالی

    موافقم با حرفتون خیلی حرفتون درسته به خدا تصاویری که ازش معلومه رو دیدین چقدر شناسنامه سوخته چقدر عروسک سوخته چقدر لنگه کفش بچه ها توش دیده میشد 😟😞 اون زوج جوان که تازه ۱ ماه بود عروسی کرده بودن و رو دیدین 😭😭 اونا چه گناهی کرده بودن اون بچه ها اون همه نخبه دکتر زن و مرد  واقعا اونا که ایرانی بودن چه دلیلی داشت بهشون شلیک کنن 😓😒 😭😭 جای دور نریم مگه مامان  بنیامین نبود که بچشو میزد بعد عکس کارتشو میزاشت و میگفت پول بدید تا نزنمش یا مثلا بابای رومینا اشرفی نبود با داس دخترشو کشت ................. 

     

    اقا سینا من با تمام حرفاتون موافقم این همه رو گرفتن کشتن  خیلیاشونم رو نکردن ما فقط ۱% شو میدونیم اون همه نخبه تو هواپیما بود خودشونم میدونستن اونا میموندن خوب میشد برلی کشور اون همه بچه کوچولو تو هواپیما بود 

    زدن ادمای کشور خودشونو کشتن من تا یه هفته اشکم بند نمیومد دیروزم که گفتن یه جوون دیگه رو کشتن اکه همه باهم بریم اعتراض نمیتونن همه رو بکشن که پس میرن راحت میشیمولی متاسفانه مردم ما ترسو ان چهار تا گاز اشک اور بزنن دیگه نمیرن اعتراض

    اقا سینا چند سالتونه؟

    درود بر همه عزیزان یه حرفایی تو ته گلومه که وجدانم اجازه نداد سکوت کنم بی انصافیه یادی نکنیم از همه اونایی که تو این روزا بخاطر شکنجه عذاب کشیدن و زندانی شدن و در نهایت اعدام ! بی انصافیه یادی نکنیم از اونایی که رفتن وسط معرکه و جونشون رو دادن تا من و تو از خواب بیدار بشیم بی انصافیه یادی نکنیم از همه نخبه های ایرانی که تو یه حادثه غمناک با شلیک یه عده ای ارزوهاشون با خودشون دفن شدن ! بی انصافیه یادی نکنیم از همه ازادی خواهای ایرانی که برای رسیدن به ازادی جنگیدند تا من و تو رگ غیرتمون بزنه بالا و به خودمون بیایم امروز ایران من ، وطن من شده کربلا ! کربلای واقعی ایرانه که جوون ها دارن یکی یکی پرپر میشن ! هموطن من ! امروز سکوت جایز نیست.هر سکوت یعنی خیانت به ایران و حمایت از ظالم ! میدونم زدن این حرفا شاید به ضررم باشه اما صدای خفه شده میلیون ها ایرانی رو براتون بازگو کردم به امید ایرانی آزاد...

    بهار خانم منم با پشت دست تودهنی خوردم، واقعا درد بدی داره. من وقتی تودهنی می خورم یکدفه لال می شم. خیلی تحقیر آمیزه واقعا

    مرجان خانم ما به عنوان سرگرمی میایم اینجا عزیزم اخه به جز با تبلت بازی کردن سرگرمی دیگه ای نداریم اخه تلویزیونم برنامه هاش بد شده من فقط انام و جواهری در قصر رومیبینم همین دوتا دونه برنامه مس قشنگه بقیشون خیلی چرت و بی معنی هستن 😓😓😒 

    بهار جون بازم با این که نامزد کردی میزنتت وای تا کی میخوای سختی بکشی خدا صبر بده نازنینم

    سلام هلیا جونی خوبی عشقم این چند روزه نامادریت اذیتت نکرد والا ما که خاطره نداریم ولی اگه کسی خاطره داره لطفا تعریف کنه در ضمن هلیا جون اقا محمد تو وبلاگ چوب فلک خاطره گذاشتن اگه دوست داشتی برو بخونش عشقم 

    و در اخر همگی روز خوبی داشته باشین 😁😂☺😉

  • فقط خدایم را دارم
  • سلام دوستان خوبین؟؟؟؟؟ چه خبرا؟؟؟ 

    خیلی وقته کسی دیگه خاطره نمیزاره چرا؟؟؟ 

    سلام بهار جون خوبی عزیزم؟ عزیزم مگه نامزد نکردی؟بازم میزنتت؟به نامزدت گفتی؟

    همزمان با نیششگون گرفتن سیلی هم میزد نیشگوناش خیلی درد داره گوشت بدنمو بدجور میپیجونه

    امروز حسابی از نامادریم کتک خودم

    مرجان جون اولا ما بچه ایم دوما الان انقد سایت خلوته از بیکاری از مدرسه حرف میزنیم اگه مثل قبل بود که از کتک میگفتن ماهم از مدرسه نمیگفتیم سوما بچه های همسن من یا بزرگتر و کوچیکتر مسئله ای جز درس ندارن

    به همان دلیلی کلاس و مدرسه رفتن شما به این وبلاگ ریط ذاره

    سلام ستی جون خوبی عزیزم موفق باشی گلم

     

    سلام خوبین ؟ ❤

    هلیا جون من میرم کلاس پنجم عشقم 

     

     

    مرجان بخشیدا ولی ترازو دیجیتالی شما چه ربتی به وبلاگ سیلی خوردن داره ؟؟؟خاهشا جواب بدین 

    هلیا جون انتقالیم خداروشکر داره جور میشه ولی مامانم نمیزاره برم ۱😭😭😭😭😭

    من ترازو دیجیتالی دارم اگه می خواین با اون وزن کنید ترازوهای قدیمی سنگی دقیق نشون نمی دن بیشتر برای سبزی کشیدن خوبن من تو مدرسه بااون وزن می کنم

    رومینا جون اگه فرزانگان 1 رو آورده باشی ولی جز اولویت هات نزده باشیش میتونی سال دیگه بیای فرزانگان 1 انتقالی بگیری ما امسال خیلی ها 1 رو جز اولویت هاشون نزده بودن ولی ترازشو آورده بودن به خاطر همین هشتم یا نهم انتقالی گرفتن و اومدن 1.

    پس امسال میری کوشش؟

    هلیا جون یه مشکلاتی پیش اومده که احتمالا نرم من بابام قرار بود منتقل شه یه شهر دیگه من اولویتامو زدم اون شهر فرزانگان ۱اونجا قبول شدم ولی اگه بخوام منتقل کنم تهران باید برم ۲چون بابام منتقلیش به هم خورده و اینکه همه چی دست کاری شده من ۲تا نزده داشتم بعد که کارنامه اومد نوشته بود ۱۵تا نزده ۰ غلط. و حتی صفحه برگه بعضیا تار افتاده بود که منم از اونا بودم خیلی نشکل داشت ازمون

    رومینا جون چرا نمیای تیزهوشان هر چی باشه بالاخره تیزهوشانه شاید اگه فرز های ۲ به بالا قبول میشدی بهت توصیه میکردم بری کوشش ولی فرزانگان ۱ یه چیز دیگه است به نظرم شانستو از دست نده حداقل یک سال امتحانی بیا که پشیمون نشی عزیزم بازم هر جور خودت میدونی من فقط به عنوان یه دوست نظرمو گفتم عشقم

    هفتما ی مدرسه ی ما حضوری میرن ولی ما فعلا آنلاینیم ولی ممکنه دوشنبه حضوری بریم هیچ چیز هنوز معلوم نیست

    ستی جون کلاس چندمی؟

    سلام خوبین

    اقا پدرام ببخشید درگیر مدرسه بودم نه نمیشناسم همسن و سال شما

    ما کلاسامون انلاینه و کتابامم گرفتم و کلاسام شروع شده

    راستی هلیا جون من نمیام تیزهوشان به احتمال۹۹%

    سلام خوبین ؟؟

    من بابام فردا میره مدرسه کتاب هامو بگیره چطور ؟

    ممنون رومینا خانم

    سلام به همگی.خوبین؟

    امروز کیا حضوری رفتن مدرسه؟

    ما که فعلا کلاس آنلاین داریم.

    و چرا هیچکس دیگه پیام نمیذاره؟؟؟

    رومینا خانم چی شد؟

    قربونت بشم شتایش جون ایشالا عروسی خودت

    نه عشقم ۲۴ساعته وقت دارم قبل از عروسی با همسرم قرار گذاشتیم اون بیشتر کارای بچه هارو بکنه چون من ۹ماه اذیت شدم حالا نوبت اونه دخترام که ماهن اذیت نمیکنن ولی اینا پسرن دیگه

    قدم نو رسیده مبارک رومینا خانم دو قلو پسر 👨👨👶👶 ایشاا‌‌... داماداشیون عزیزم 😘😘 

     

     

     

     

    ولی واقعا پنج تا بچه اونم شیطون خدا صبر بده از چند ماه دیگه فکر نکنم یه دقه هم بتونین بشینین 🙇😌🙏😰😨

    تغریبا هم سن خودم

    اقا پدرام شما میخواید. دوستتون چن سالش باشه 

    شاید بتونم یکیو بهتون معرفی کنم

    بله رومینا خانم/ 21 سالمه

    اقا پدرام رل میخواین؟چند سالتونه؟

    آقا پدرام شما دقیقا فاض تون چیه؟

    سلام دوستان من خیلی تنهام دنبال ی رابطه عاشقانه و صمیمی هستم کسی هست؟

    من فدی تو بم خس که اونه عقل. و به درکی من فدی تو بم اهی بچره ممنو نه من له۶۰بوگم ۷۵هر خریکم اخوم منل دس بوسن

    سلام اقای ایتیوند به سلامتی والا دیگه هیچی سلامتیتون

    سلم رومینه خنم خسی منل نزر کنو چونن منیش خسم قعم نورسیده مورک به قزت لم دس و خوشبه عزیز گینم درس خوندن وظیفه س حل و چونه ممن من اژه سر من له۶۵بوگه۵۷ هر چی اخوردگه ایتریتو انشله به سلمتی به دینیه تن

    سلام خوبین؟افرین رومی جان که فرزانگان قبول شدی عشقم تبریک میگم اگه میدیدمت یه کادو خوب بهت میدادم دختر خوب و درسخون

    رومی جان داشتم پیامای قبلیو میخوندم منم کوردم عشقم خوشبختم 

    خب

    من رفتم سونوگرافی ۲قلوان دوتا پسر اااانقد خوشحاااااااااال شدم

    رومی عزیزکم قزقت فره پت تبریک اژم خوشبحل ممن کو

    مادرهایی که قصد دارن در مورد تنبیه حرف بزنن بیان تلگرام آیدی من persp1360

    ممنون منم خوبم کار ساختمانم تقریبا تموم شده و وقت استراحتمه. دیگه چه خبر؟

    سلام اقا ایتیوند

    ممنون خوبم شما خوبین؟درس و مشق که فرزانگان ۱قبول شدم پاشا هم طبق معمول اذیت میکنه البته من از دیروز خونه دخترعمومم خدارو شکر نیست پاشا 

  • محمد ایتیوند
  • سلام رومینا خانم . چطوری؟درس و مشقت چه خبر؟داداش پاشان چطوره؟

    سلام

    خوبین 

    چه خبر

    چرا انقد سوت و کوره

    میخواستم بگم اگه میشه کسایی که فرزانگان ۱میرن یه کمی اطلاعات بدن

    ممنون

     

    سلام

    دوستان نیاز به مشروت و راهنمایی دارم 

    اینکه بتونم با تبادل نظر به جمع بندی خوب و قابل توجه یرسم 

    اول بگم از مشاور و راهنما و ...هرچی درتوانم بود کمک گرفتم و نتونستم تغیری توی اخلاق و کردار بابام حاصل کنم  چون باور نداره مشکل از خودشه و خودش باید تغیر کنه  انگار من کانون مشکلاتم و هرچی میشه با سیلی و تو دهنی و کمر بند خوردن باید حسابم پاک بشه 

    از اینکه معتقد هست باید احترام بزرگ تر را نگه داری شروع کنم بگم  که کوچک ترین مشکلمون دراین باره  نحوه سلام علیک من با بزرگ ترای خانواده هست  مثلا اگر سلام بدم و دست بدم و خیلی خوب رفتار کنم آخرش به یه چیزی گیر میده ( بعد مهمونی ) و کافیه برای احقاق حقم جوابشو بدم تا با کمربند و سیلی کبودم کنه 

    خستم از دست این همه تعصب 

    اما چیزی که منو به این حد انزجار کشیده  اینه که بابام به خاطر دوستم منو با کمربند بقدری زد که توان حرف زدن و قدرت راه رفتن ازم له مدت دوروزه سلب شده 

    چون دوستم بالا تر از سطح امروزی تیپ میزنه  ( شلوار پاچه کوتاه و رنگ مو و  کار ابرو  انجام داده  )  بابام یبار اینو دید توی خونه دمار از روزگارم درآورد که مبادا باهاش  دوستی کنی و باید قطع رابطه کنی  از شانس بدم دوروز قبل بابام اتفاقی منو با این دید  و از تو خیابون کتک زدن رو شروع کرد تا تو خونه  که بهم میگه حق نداری با این دوست باشی یا سرتو میبرم و میکشمت یا تابع مطلق من باید باشی !

    سنم بقدری نیست که بتونم قانونا ازش دوربشم و مجزا زندگی کنم  و فعلا تحت سلطه اش هستم  

    نمیدونم چیکار کنم خستم کرده نیاز به مشورت دارم 

     

    اونی که اومدی به اسم رها الف کامنت میزاری تو رها نیستی به 2 دلیل

    1 چون رها الف از این سایت رفته فعلا هم برنمیگرده چون درس و مدرسع داره و ایندش مهمه براش خودش بهم گفته دیگه مزاحمش نشم

    2 رها اصلا اینطوری کامنت نمیزاره چون  جواب این سوالو از من گرفته

    به منم گفته اگر هم بخواد بیاد سایت با یه اسم دیگه میاد نه این اسم با اسمش الکی کامنت نزار و خودتو خسته نکن میدونم رها نیستی گوگولی😂😂😂😂

     

    در جواب ستایش نه عاشق نشدم اما از شخصیتشخوشم میاد😍

    ارتا سلام چرا انقدر به اهمیت میدی ؟؟ واقعا 

    مرسی پریا جان شما خوبی هیچی سلامتی کففففف کردم تو خونه

    چرا سایتا انقد سوت و کوره

    چرا انقدر دروغ مینویسین با اسم ر ومینا پویا پریا بابا بسه دیگه خوبی پریا جون 🙋

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • سلام رومینا جون بخدا من با اکانت تو نیومدم من خیلی وقته گوشیمو بابام ازم گرفته فقط با لپتاپ میام پیاماتونو میخونمو میرم من با اسم رومینا نیومدم اینجا بخدا داره دروغ میگه هررکی هس.خوبی؟؟؟چه خبر

    اره ستی عاشق💑💑💑شده❤❤❤❤❤❤❤❤💋💋💋💋💋💋💋💋😂😂😂😂😂😂😂

    من فکر میکنم ارتا عاشق رها شده 😂😅

    نه ارتا؟؟؟؟؟ 

    سلام رها الف و ارمین و بهار(مادرتون اموزشگاه داشت) کجا هستین چرا دیگه کامنت نمیزارین ؟!

    خاطراتتون قشنگ بود کامنت بزارین لطفا!

    رها الف خانوم شما تو کامنتاتون نوشتید دیگه به این سایت نمیاین ولی اگه این کامنتمو میبینین جواب بدین واقعا ازتون ممنونم رفتن شما از این سایت و گفتن اینکه افراد مریضی اینجا هستن باعث شده من کمتر به اینجا سر بزنم ممنون واقعا

    واقعا 😓 پریا جون 😒😞 اه 

    پریا جون اصلا ازت انتظار نداشتم خیلی ناراحتم کردی😔😔😔

    ایبابا

    ککامنت بزارین

    ببخشید اصلا دست خودم نبود 

    ببخشید رومینا  جون من پریا ۱۱ ساله ریاضیم 😭😭😭😭 خیلی عذر کیخوام

    پویای بچه کونی 

    کیرمم نیست که تو کی هستی 

    ناموسا فکر کردی من ایسگاه شدم؟

    اینقدر وجود نداری که با اسم واقعیت بیای اوبی مجازی؟ 

    رومینا جونم همه مطمعنیم تو دختری قشنگ اصلا سربهسراین پویای بی ادب نذار قربونت برم 💛💛💛💛💚💚💚💚💙💙💙💙❤❤❤❤💜💜💜💜💓💓💓💓💗💗💗💗💖💖💖💖💕💕💕💕💕😘😘😘😘😉😉😉😉

    خواهش میکنم مریم جونم

    پویا دیدی همه میدونن من دخترم پس بیا اعتراف کن چون معلومه من دخترم😡

    مرسی از همتون💋❤😍😘💜💙

    رومینا زیاد ناراخت نشو اتفاقی نیافتاده معلومه  تو رومینا هستی ودختر وان یکی  هم پویا   همش بخاطر سرگرمی است دیگر ادامه ندهید تمام شد رفت پی کارش 

  • فقط خدایم را دارم
  • الان چی شد؟ چه خبره اینجا؟ 

    ای خدا رومینا جون من ازت عذر میخوام نمیدونستن یکی دیگه اس... شرمنده

    شماهم آقای پویا حتما پیش یه روانشناس برو وضعیت خیلی خرابه

    رومینا جون عزیزم من که کامل باورت دارم و مطمئنم که پویا یکی دیگه هست عزیزم خودتو ناراحت نکن عشقم پویا داره میزان عقل و شعور خودشو نشون میده

    پویا برای عقل و شعورت متاسفم البته از یه پسر انتظاری بیش از این نمیره دیگه م برام مهم نیست باور میکنید ما دوتاییم یا نه بازم ممنونم ازتون رومیناجون هلیا جون.  ستایش جون ولی میدونم حرف اونو قبول دارید 

    پویا اعتراف کن دوتاییم وگرنه خیلی راحت میندازمت زندان

    ایسگاتون‌کردم من همون  پویام 😆 برو بابا امیدرضا وقتی اومدم اعتراف کردم دیگه از تو احضار نظر نمیخوام برو به خودت فحش بده 😬‌ همتون خیلی زود گول میخورین😊😊😊😊👅👅👅👅👅👅

    منم باورت دارم رومینا جونم 😉

    خیلی ادم بی ادبی بوده اونیکه خودشو جای رومینا جون جا زده 😤ما همه باورت داریم و مطمعنیم که دختری 😋

    راستی واسه اون کامنت اولیه که یکم زود حرف زدم و قضاوت کردم ببخشید😘😘😘😘❤❤❤💋💋💋

    رومینا خانم منم رومی جون رو کامل قبول دارم  و مطمئنم که دختره  فقط اول یکم تعجب کردم و باعث شد زود قضاوت کنم ولی بعدش فهمیدم که اشتباه کردم و یه نفر دیگه بوده

    واقعا براتون متاسفم از طرز تایپ رومی جان هم معلومه دختره رومی گل خودتو ناراحت نکن عشقم من باورت دارم

    ستایش جون به نظرت کدوممون راس میگیم؟هلیا جون اشکال نداره عزیزم 

    تقصیر منه من نمیدونم چی کار کنم باور کنید دخترم هر کاری بگید که نشون میده دخترم انجام میدم

    سلام به همگی

    این سایت طوریه که هر کس میتونه با اسم یه نفر دیگه بیاد و یه سری چیز های نا مربوط بنویسه پس زود تصمیم نگیریم من خودم واقعا گیج شدم ولی وقتی خوندم که یه بچه نوشته بود همه چی دروغ بوده واقعا تعجب کردم اگه هر کس دیگه ای میگفت رومینا پسره باور نمیکردم به جز خودش

    الانم هنوز شک دارم اگه واقعا خودت نبودی ببخشید برای زود قضاوت کردنم.

    میشه بگین ما باید حرف کیو باور کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من فکر میکردم توی این سایت انسانهای سالمی هستن که واقعا میخوان در مورد تربیت فرزندان صحبت بکنن اما واقعا متوجه شدم یه عده بیکار و یه عده بیمار روانی دور هم جمع شدن هیچ مادری هم اینجا پیام نمیده بجز من که خفهمیدم اشتباه میکردم من آیدی تلگرامم رو گذاشتم که اگه کسی واقعا قصد صحبت کردن در مورد تنبیه و تربیت رو داره بیاد تلگرام اما متاسفانه یه عده بیمار اومدن برای گرفتن عکس و وویس و شماره تلفن و آدرس منزل و این چیزا انگار کسی خواهر مادر نداره و درک نمیکنه یه زن نمیتونه برا یه مرد غریبه عکس و وویس بفرسته واقعا متاسفم 

    به جون مامانم به جون پاشا که هیچکی عزیز تر از پاشا نیست به روح پدربزرگم ما دوتاییم به خدا این پویا دیوونه س بهتره دیگه نیام چون میدونم حرفمو باور نمیکنید😔😭

  • فقط خدایم را دارم
  • واقعا که برات متاسفم آقای پویا برو گمشو دیگه نیا توی این سایت😠

    واقعا هدفت چیه که با احساسات این همه آدم بازی میکنی😠

    برو به یه روانشناس خودتو نشون بده

    رومینا واقعا این همه مدت دروغ گفتی واقعا برات متاسفم فقط همین

    !! یعنی یه بچه تو رومینا نیستی!!!!! وای خدا مگه میشه 😶😲 خدای من واقعا برات متاسفم😒🙅 پس اون ستی جونم 😘😘 ❤❤ همش از طرف یه پسر بود 😡😡😡واقعا که بی ادب برو خودتو به یه پزشک نشون بده 🙈🙉🙊😾

    کیرم دهنت کسکش بی همه چیز سه ماهه مارو ایستگاه کردی جاکش بیناموس

    اینقدر خایه نداری با اسم خودت بیای؟

    بکیرم که سادیسمی هستی برو روانپزشک خودتو درمان کن

    کسخل این همه کسشعری هم که گفتی الکی بود 

    کیر تو حلقت

    بیشرف این چه کاریه میکنی

    حتما سنا و بهار و این ادما هم کار خودت بود

    کسکش بس کن ناموسا

    یه بار کص بگی پیدات میکنم کونت میزارم بیناموس عوضی

    خیلی راحت میشه پیدات کرد. 

    خیلی جاکشی 

    مردک بی تخم با اسم دختر میای تو سایت و با دخترا صحبت میکنی

    دفعه اخرت باشه تو این سایت کصشعر بنویسی

    کیر زدی تو سایت بسه باو

    زخم شدیم ناموسا

    عنش دراومد دیگه

    بکش بیرون از اینجا قرمساق

    کون بچه هنوز شاشت کف نکرده میای مارو ایستگاه میکنی کیر دزد لاشی

    سیکتیر

    من همون رومینام که خواهر پاشا بود ببخشید انقدر دروغ میگم گفتم که مجبورم 😢😭

    ما رو روشن کنید خواهشا

    اقا دیدید گفتم یه مشت سادیسمی و مازوخیسمی ریخته اینجا

    حالا این یه بچه که میگه اسمم پوریاست 

    کدومتون هستید

    یه رومینا 12ساله بود یه داداش داشت به اسم پاشا

    همونی؟

    یا این که جدید اومده میگه من مادر 3قلو هستم

    مجبورم به دروغام ادامه بدم من همون پویام 😴

    مثل اینکه اسم یه بچه زیاد شده من با اسم خودم میام اقای پویا واقعا خیلی بی ادبی

    میگم که نه هنوزم دارم با اسم قبلیم میام چون واقعا سادیسم و مازو خیسمم نمیزاره از این به بعدم بازم باید دروغ بگم😢 چون دست خودم نیست

  • فقط خدایم را دارم
  • وای رومینا خانم ایشالله که هرچی قسمت باشه براتون پیش بیاد. 

    یه بچه چی داری میگی؟ یعنی تو رومینا نیستی؟ 

    چقدر شما ها ساده این اخه اسگولا من یه پسرم خیلی ساده این من اسمم پویاست همه این چیزاییم که گفتم دروغ گفتم اما سادیسمم نمیزاره تا دروغ نگم هم سادیسم هم مازوخیسمم 😇

    مریم جان مرسی عزیزم گلی به خدا

    وای خیلی درد دارم خیلی فک کنم زیادن

    کامنت جدید نمیزارین😞😭😲

  • فقط خدایم را دارم
  • وای رومینا خانم خوش به حالتون. ایشالله بچه هاتون سالم باشن. ایشالله با همسرتون در کنار بچه هاتون سالم و سلامت زندگی کنین

    وای رومینا جون خوشباحالت ایشالا همیشه همه بچه هات و خودت و همسرت سلامت باشید کاش من جات بودم سه تا دختر داری الانم حامله خیلی خوبه فقط چرا دیرتر به دنیا میان؟

    ستی جونم به امید بچه زنده م😀 فقط از این میترسم که اینهمه عذابو دارم تحمل میکنم اخرش یا بچه دار نتونم بشم یا بمیرم قبل بچه😢کاش ادم زمان مرگشو میدونست

    واااااای خیلی ذوق دارم دکترم گفت ۱۰شهریور جنسیت و تعداد معلوم میشه پیش مامانم که رفتم گفت چهار تان سه تا پسر یه دونه دختر وای خداکنه همینجوری باشه 

    دخترا همش نیان شکممو نار میکنن اونام خوشحالن ۱۰شهریور هم تعداد و جنسیت معلوم میشه هم تولد دختراس میرن تو ۸سال وای خیلی خوشحالم ۵ماه دیگه به دنیا میان البته دکتر گفت شاید یه ماه دیرتر بیان اگه بیشتر از دوتا باشن

    از همه هم دردی هاتون برای کتک و تبریکاتون ممنونم من خیلی درد دارم و حالم بده از این به بعد بیشتر همسرم میاد

    مبارکه رومینا جون

    رزا جون برو تو کاربران تو جست و جو بزنromina2041387بعدش بزن روش بعد برات چند تا چیز میاره بزن رو اون قلبه که کنارش نوشته دوست نیستید بعد بنویس رزا هستی و درخواست دوستی بده عشقم

     

    یه بچه من تخته گچی رو دارم میشه بگی چجوری پیدات کنم ؟

    سلام یه بچه میخواستم یه مشاوره ازت بگیرم من دوستم بهم دروغ گفته به نظرت چیکار کنم

    سلام رومینا جون میشه یه لحظه بیای تخته گچی کار واجب باهات دارم عزیزم

    رومینا خانم مبارکککک باشه ایشالله بچتون یا بچه هاتون صحیح و سالم به دنیا بیان😍😍😍😍.و اینکه چقدر بد کتک خوردین خیلی ناراحت شدم😔😔😔.

    مریم جون اصلا قرار نیست کسی بفهمه شما میاین اینجا

    سلام وای چه قدر بد تنبیه شدین رومینا جون بمیرم حتما خیلی درد کشیدین😵😵حتی فکر بهش هم سخته 😷😶😞😓😫

    قدم نورسیده مبارک 😙😙😗😗😍😍😘😘😚😚 ایشا... تن سالم دل خوش بزرگشون کنین و با همسر گرام خوشبخت بشین 😘😘😙😙

    خداخداروشکر  رومینا جونی خب کردی صرف نظر کردی اخه خودکشی کنی چیمیشه هیچی به امید ازدواج یا بچه دار شدن هم باید زنده بمونی عشقم

  • فقط خدایم را دارم
  • وای رومینا خانم دوقلو؟ باورم نمیشه

    سه تا بچه دارین تازه یه دو قلو هم میخواین؟ 

    ایشالله هرچی که مصلحته پیش بیاد براتون

    مرسی مریم جان دعا کن دوقلو باشن

  • فقط خدایم را دارم
  • وای رومینا خانم ایشالله پیر بشین به پای هم و همیشه با بچه هاتون سالم و سلامت زندگی کنین

    رومینا جون خداروشکر که دیگه خودتو نمیکشی

    وای رومینا خانم خدا بهتون صبر بده با بچه جدید.ولی مبارکتون باشه

     

    باشه

    دورت بگردم اخه تو چقد خوبی ولی علی اذیت شدی حتما برو

    بخاطر تو میمونم

    باشه عزیزم فقط علی به خاطر من نمون خواستی برو

    به نظر منکه خوب نیست ولی فعلا میمونم عزیزم

    سلام علی خوب شد اومدی عشقم یه کم بمون خوشت نیومد برو خب؟

     

    افرین رومی گلم خدانکنه عزیزم

    اها یه چیزی یادم رفت بگم دیروز جواب ازمایشم اومد حامله م😀😀😀از شدت خوشحالی تا صبح گریه کردم

    سلام

    سلام سلام من امروز خیلی کار داشتم دیروز نیومدم 

    نه من از خیر خودکشی گذشتم یه اتفاقی افتاد از خیرش گذشتم

    الهیییی بمیرم رومینا جون 

    مریم جان به داداشم میگفتم که الان جسدمم اینجا نبود

    عشقم اختلاف داشتیم و دست روم بلند میکرد ولی الان با بهروز خوشبخت ترین ادم دنیام نمیذاره اب تو دلم تکون بخوره

  • فقط خدایم را دارم
  • ممنون رومینا خانم

    آخ آخ چه قد بد کتک خوردین. وای اصلا بهش فکر هم که میکنم ناخودآگاه بدنم میلرزه.البته تقصیر خودتونم بود ها نباید باهاش دوست میشدین اونم مخفیانه. من اگه جای شما بودم به برادر بزرگترم میگفتم حداقل

    واقعا طلاق گرفتین از شوهرتون؟ آخه چرا؟

     

    باشه مریم گل هر جور صلاح میدونی نفسم

    رومی جان کجایی عشقم؟

    خب میخوام خاطره بد ترین کتکمو بگم

    من دوست پسر داشتم حدودا۱۴سالم بود یه روز تو کافی شاپ با هم قرار گذاشتیم از شانس ما بابام تو همون کافی شاپ جلسه داشت

    همینکه رسید من ترسیدم اومد گوشم گرفت گفت از این طرفا گمشو خ نه منم از مسعود میخواستم خدافظی کنم زد تو دهنم

    من رفتم خونه به برادرام و خواهرام و مامانم نگفتم

    بابام اومد گفت رومینا برو تو اتاقت تا من بیام

    رفته بود کمربندشو با روغن و بخاری اورده بود

    فقط میگفتم غدط کردم گوه خوردم

    شرو کرد به زدن داشتم بیهوش میشدم زیر کنربند

    بعدش گفت پشت بخواب

    خوابیدم روغن زد بخاری و روشن کرد گرفت روش سوووووووختم 

    داشتم میمردم 

    ولم کرد رفت به همه گفت

    داداشام عصبانیییییییی

    اومدن تو اتاق نفری ۵۰تا فلکم کردن

    یعنی۱۰۰تا فلک

    بعد نوبت خواهرام شد اونا با کابل کتکم زدن اونام نفری ۵۰تا که شد ۱۰۰ تا

    مامانن دوتازد تو دهنم گفت بتمرگ کو اتاق

    تا فرداش تو اتاق بودم و .....

    میدونید جالب چیه؟

    مسعود ۲سال شوهرم بود یعنی من ازدواج کردم باهاش

    ولی بعد طلاق گرفتیم

    این بدترین کتکم بوده

  • فقط خدایم را دارم
  • ممنون رومینا خانم که درک میکنین... مطمئنم این اصلا فکر خوبی نیست

    ناشناس من به مریم جان گفتم ولی وقتی خودش نمیخواد اصرار کار غلطیه مریم جانم گلم هر وقت نظرت عوض شد بدون رو در وایسی بهم بگو عشقم خب؟

  • فقط خدایم را دارم
  • ناشناس عزیز فکر میکنم این بدترین اتفاق ممکن باشه... اگه بفهمه میام اینجا و به خصوص چی درباره اش نوشتم  بیچاره ام میکنه... اینو مطمئنم...

    نه برادر من نه به نظرم اینکه بیاد اینجا و بفهمه چه خبره اصلا فکر خوبی نیست

    مامان روناک من یه پیشنهاد برای خانم مریم داشتم که شما با نامادری مریم شهلا تماس داشته باشید حالا چه بصورت امدن به این سایت و چه تماس تلفنی اگر می شود قبول کنید چون شما  خانم هستید بهتر زبان همدیگر را می فهمید  تا جو روانی خانه اشان عوض شود  کل این پیشنهاد را در سایت کناری نوشتم اگر می خواهید بخوانید نمی دانم قبول می کنید یا نه

  • فقط خدایم را دارم
  • رومینا جونم گلم آخه چرا میخوای این کارو بکنی؟ فکر کردی وقتی خودتو بکشی عذابات تموم میشه؟ نه خیر گلم تازه شروع میشه خودکشی گناه کبیره اس گلم. 

    اتفاقا من هم داداش دوست دارم هم خواهر البته دوست دارم از خودم بزرگتر باشن. خواهر که آدم میتونه کلی باهاش دردودل کنه باهاش حرف بزنه. داداشم به خاطر اینکه همیشه حمایتت میکنه. منم اگه یه داداش بزرگتر داشتم شهلا جون جرئت نمی‌کرد بهم نگاه چپ بکنه

    خوبخواهرم خوبه ولی من سه تا خواهر دارم همشونوم ازم بزرگ ترن اگه کوچیکتر بودن خیلی بهتر میشد

     

    رایتی رومینا هیچوقت خودکشی نکنی عشقم باشه😘😘😘😍😍😍

    مرسی از دلداریت هلیا جونم

    کیا بارسایین؟؟؟دیشب دیدین بازیو واقعا که بی عرضه ها نون نخورده بودن یه بدو نمیتونستن بکنن سوارز جون نداشت اصن به نظرم دوپینگ کردن بایرنا رو میگم اخه ۸،۲ واقعا که 

    رومینا جون عزیزم میفهمم چی میگی خیلی دختر عمو و دختر خاله خوبن مخصوصا اگه هم سنم باشین دیگه بهتر ولی پاشا هم دوست داره عزیزم این از دوست داشتن زیادشه غصه نخور😘😘😘😘

    هلیا جون کجاش گله وقتی نبود کل خرداد من خونه لنا بودم اون تیر من مرداد اون شهریور خیلییییی خوب بود

    یادمه یه بار خونه نون بود گفتن به علت الودگی هوا مدارس تعطیل هستند ما هم میگفتی مرگ بر مدرسه درود بر الودگی منم رفتم خونه شون خیلی خوب بود یادش بخیر دیروز اومد گفت یادته شبا تاصبح سرگرد بازی میکردیم بعد مامانم داشت نگامون میکرد ما نفهمیدیم وااای واقعا یاد اون روزا بخیر

    آخی عزیزممممم چه داداش گلی داری😘😘😘😘

    هلیا جون بعدا برات میگم چرا 

    الانم فقط به خاطر پاشا اینجام خیلی وابسته س بهم حتی قرار بود دیروز برم خونه دختر عموم کل این هفته رو انقد گریه کرد نرفتم

    رومینا جون عزیزم برای چی این حرفو میزنی عشقم؟

    حداقل به خاطر ما که دوستات هستیم خودتو نکش😂😂😂

    مریم جون چرا گفتم ولی بازم یه اتفاقایی افتاد که دیگه تحملم تموم شده البته هیلی سعی کردم بمیرم ولی نمیشه😂😂گل سمی مامانم نصفشو خوردم ولی نمردم مامانم گفت بخوری میمیری کشنده س من خوردم ولی....

    نل بابا داداش خوب نیس همش زور میگه بهت بزرگترم اگه باشه دیگه هیچی

  • فقط خدایم را دارم
  • آخ آخ گل گفتی ستایش داداشم خیلی خوبه. اصلا کلا همینکه یکی باشه که باهاش حرف بزنی یا کمکت کنه و پشتت باشه خیلی خوبه

    نبابا فکر میکنیین خواهر خوبه اصلا خوب نیست من دلم داداش میخواد 😌😔

  • فقط خدایم را دارم
  • وای رومینا پس حسابی خوش گذروندین.اره واقعا خواهر خیلی خویه منم خیلی دلم یه خواهر میخواد. 

    رومینا مگه قرار نبود این چیزارو از مغزت بیرون کنی؟ این چه حرفیه که میزنی؟ آخه چرا خودکشی؟ 

    میشه لطفا هر کی میدونه چند تا راه خودکشی بگه؟ممنون💙

    اره ستی جونم ولی من خیلی اذیت شدم

    پس هم خوشگذروندین هم اتیش سوزوندین 

    وااااااای من واقعا شیطونم دیروز بعد ۸ماااااااااااه دختر عمومو دیدم راستش منو اون تنها دخترای فامیلیم و ۷ماه فاصله سنی داریم(من بزرگترم)بعد ما خیلی بازی کردیم بعدش دیدیم هیچ اتفاق هیجانی ای نیفتاده رفتیم اسلایم برداشتیم بردیم تو هال ریختیم رو فرش ابریشم مامانم خیلی رو اسلایم تساسه اولین بار که خرید گفتم نمیریزه خیالت راحت ولی ریختم😂دفعه های بعد به زور این فرق داده این پفکیه این خامه ایه این واتره قبول میکرد ولی خداییش خیلی عصبی شد

    خیلی خواهر نداشتن بده خواهر نعمته همونجور که دختر نعمته منو لنا برا هم مثل خواهریم تمام رازای همو میدونیم واقعا خوبه که لااقل یه دختر تو فامیل هست البته بچه پسرخاله مامانم تازه به دنیا اومده دختره ولی من ۲۴سالم شه اون تازه ۱۲سالشه خیلی فاصله داریم😔

    سلام بهار جون خوبی عشقم؟چه خبر؟عقد کردی؟ایشالا خوشبخت شی فداتشم

  • فقط خدایم را دارم
  • علیک سلام خانم بهار

    سلام

  • فقط خدایم را دارم
  • وای رومینا خانم چه بد. ایشالله زنده باشین 

    وای خدایا یکم سخت نیست چهارتا بچه؟؟؟ 

    ایشالله هرچی قسمته و صلاحه پیش بیاد. ایشالله بچه هاتون سالم باشن

    مریم جان۳۶سالمه سر هر چی بگی کتک میخوردم و بله بچه شیرینه ۱۰۰۰۰۰۰۰تا میخوام ولی نمیشه فردا جواب ازمایسم میاد دعا کن حامله باشم😃

    افربن به ادبت رومی گلم

  • فقط خدایم را دارم
  • بله رومینا خانم شاید همینطور که شما میگین باشه. واقعا میخواین بازم بچه بیارین؟ خدا بهتون سلامتی و صبر بده. 

    شما برای چی کتک می‌خوردین توی بچگیتون؟ راستی چند سالتونه؟ 

    رومینا جون این چه حرفیه شما بزرگترید هر کاری کنید من حق دخالت ندارم

    واااااااای کسی هست؟حالم بده

  • قلبم تقسیم بر ۳میشه رونیا روناک و رومن
  • کامنت قبلی برای منه راستش منم میخوام با اسم یه بچه بیام اون یکی اسم به نظرم خوب نیست خیلیم طولانیه از این به بعد کنار یه بچه ۲ میذارم یه بچه یا دختر تنها یا فقط خدایم را دارم یا یه مادر.....خوبه چون هیچی ازت معلوم نمیشه رومی گلم معذرت میخوام با اسمت میام

    قربونت برم من مریم جون عزیزم خودتم ایشالا مادر که شدی میفهمی بعضی وقتا تنبیه بدنی کوچولویی لازمه من خیلی وحشتناک با کمربند و ....کتک میخوردم و هرگز نمیخوام بچه هام اذیت شن مثل من بخوای خاطره بدترین کتکمو برات تعریف میکنم البته من بازم بچه میخوام بیارم احتمالا ماه دیگه حامله میشم😃

  • فقط خدایم را دارم
  • وای رومینا خانم خدا دختراتونو براتون نگه داره. آخی گناه دارن که نباید میزدینشون. خوش به حال دختراتون که سه قلوان. قشنگ سه تان پشت همن. خیلی خوبه. منم خیلی دوست دارم خواهر یا برادر داشته باشم خیلی خوبه 

  • قلبم تقسیم بر ۳میشه رونیا روناک و رومن
  • مریم جان منم خوشبختم نفسم عشقم من سه قلو دختر دارم ۸سالشونه الانم خوابن اسمشونم رونیا و روناک و رومن هستبه همین ترتیب به دنیا اومدن هر کدوم سی ثانیه بینشونه یه بار هم کتک خوردن روناک و رومن البته خیلی کم زدم و بعد چندین بار تذکر اگه بخاای خاطره شو تو سایت فلک گذاشتم

  • فقط خدایم را دارم
  • آهان خوشبختم رومینا جون. بله واقعا در میره از دست آدم یه چیزایی اونم کاملا ناخواسته

    شما چندتا بچه دارین؟ 

  • قلبم تقسیم بر ۳میشه رونیا روناک و رومن
  • چه خوب چند نفر هستن

    مریم جان اسم من مثل یه بچه عزیز رومینا هست عشقم راست میگی بعضی چیزا از دست ادم در میره منم بچه بودم خیلیییییییی کتک خوردم

    رومینا جون راست میگید من از چشای داداشم میفهمم چی کار کرده ما فقط ۴سال بینمونه و من میفهمم 

  • فقط خدایم را دارم
  • رومینا جون خدا نکنه ‌‌آره من اصلا اجازه نمیده برم کلاس  اصلا از خونه بیرون نمیرم

    خانم قلبم تقسیم بر 3 میشه... که اسمتونم نمیدونم من اصلا از دستوراتش سرپیچی نمیکنم چون جرئتشو ندارم. ولی خب بعضی اوقات یه سری چیزا از دست آدم در میره دیگه. ولی به خدا بیشتر کتک هایی که میخورم الکیه و سر چیزای بیخودیه. وای نه اگه بهش بگم میام اینجا که آش و لاشم میکنه. 

    مطمئن باشین نمیدونه میام اینجا وگرنه زنده ام نمیزاشت. 

     

  • قلبم تقسیم بر ۳میشه رونیا روناک و رومن
  • مریم جان عزیز دلم شما اگه همه کارایی که نامادریت میخواد رو انجام بدی دعوا نمیشه که مثلا بهش هیچوقت دروغ نگو اذیتش نکن از قانونا سرپیچی نکن اونوقت خود به خود درست میشه قربونت برم حتی بهش بگو میای اینجا شاید بتونیم باهاش حرف بزنیم مریم جان من خودم مادرم یه بار به دخترام یاد دادم دروغ نگن رو دروغ خیلی حساسم و خدا شاهده یک بار دروغ بگن خیلی تنبیه شون میکنم چون بهشون یاد دادم بعد ما بزرگترا از چشاتون دروغاتونو میفهمیم ما تجربل مون بیشتره خیلی چیزا میدونیم مطمئن باش نامادریت میدونه میای اینجا

    من واقعا خیلی دیر به دیر میام چه طور شماها ۲۴ساعته اینجایید

     

    اره واقعا مگه میشه دیگه نیای اخه یعنی انقدر نامادریت سخت گیره

    الهییییی بمیرم برات مریم جون من یکی از کلاسایی که میخواستم برم امسال مامانم مخالف بود ولی به داییم گفتم راضیش کرد

    اره ستایش منم هر بار دیگه نمیخوام بیام نمیتونم

    هرجور فکر میکنم نمیتونم از اینجا دل بکنم 😸

  • فقط خدایم را دارم
  • رومینا آخه مشکل من اینه که نامادریم نمیزاره برم کلاس. وای خوش به حالت من کلا از خونه بیرون نمیرم

    مریم جون شنا و دفاع شخصی مگه نامادریت نمیبرتت کلاس؟من امسال تنها سالیه که یه دونه کلاس میرم هر سال تابستونا کل روزام پره تابستون پارسال اصن خونه پیدام نمیشد از این کلاس میرفتم کلاس بعدی ولی الان خیلی بده امسال میخواستم سه تا کلاس جدید برم ولی به خاطر کرونا......

     

  • فقط خدایم را دارم
  • رومینا جون کلاس چی؟ آخه کی منو کلاس ثبت نام میکنه؟ 

    مریم جون تنها راهش قوی کردن بدنته که هم از کتکای نامادریت در امانی هم اگه کسی بیرون بخواد بهت اسیب بزنه نمیتونه بهش بگو دفاع شخصی و شنا ثبت نامت کنه

  • فقط خدایم را دارم
  • دوستان یه سوال کسی میدونه چی کار بکنم که درد تنبیه موقع تنبیه کمتر باشه و خیلی دردش وحشتناک نباشه یه چیزی که باعث بشه دردش کمتر بشه؟ تروخدا اگه میدونین بگین 

    رها بهترین کارو میکنی افرین دخترم !

    با حرفت موافقم واقعا افراد بیماری تو این سایت هستن نمونه واضحش این خانم الناز با این نوع تربیتشون امیدوارم دیگه برنگردی از کلامت مشخصه پشیمونیاز اومدن به اینجل بار اخرت باشه برو به درسات برس!

    موفق باشی

  • فقط خدایم را دارم
  • سلام دوستان 

    الناز خانم چرا پسرتونو میزنین؟ به خدا گناه داره. آخه به خاطر یه برنامه بد که می‌شد با حرف حلش کرد جرا دیگه متوسل میشین به تنبیه. 

     الناز در جایی خواندم اگر کسی به ظلم به کسی دست بلند کند خداوند در قیامت دست وپایش را با جسم سختی می شکند وخرد می کند پس به خودت ظلم نکن نتیجه اش را زود می بینی

    یه بچه ستایش ترجمه حرفم این بود شما زود گول می خورید من همان ناشناسم

    این مادرایی  عقدهایی که بچه هاشون الکی می زننند مانند الناز فکر نکنن می روند بهشت جاشون  بهترین  جای جهنم

    الناز جان تلگرام داری آیدی گذاشتم بیای تلگرام حرف بزنیمarezoha789

    شب بخیر و خدانگه دار همه محلتام به پایان رسید رومینا جون  مریم جون هلیا جون رها جون برای همگی ارزوی موفیت و تندرستی شادی و سلامتی دارم ببینین کرونا یا شبکه ها اجتماعی مثل اینستا فیسبوک تلگرام واساپ یا همین گوگل خودمون چه کارا که با جامعه نکرد مثلا اگه همین کرونا نبود خیلی یا واسه سرگرمی سراغ این چیزا نمیومدن بگذریم چشای خوشگلتون رو خسته نکنم 💓💓 خدانگه دار شب خوبی داشته باشین بای✋✋✋

    الناز جون یه سوال دارم ازتون چه طوری دلتون میاد انقد پسرتونو بزنید؟؟؟به خدا اون طفل معصوم گناه داره با صحبت هنه چی حل میشه مامانم فهمید تل دارم مجبورم کرد پاک کنم بهدم بوسم کرد و گفت پیشمرگت شم یه سال دیگه نهایت خودم برات نصبش میکنم و بهم توضیح داد چرا نباید داشته باشم

    رها جون به نظر من ۹۵%اش دروغه

    الناز جون گل پسرت چند سالشه؟

    سلام دوستان من رها هستم خواهش میکنم این متنو با دقت دقت بخونین !!

    تابستون بود منم از یکی دوستام خواستم اگه وبلاگ یا کانال سرگرمی و اموزشی داره بفرسته تا تو این کرونا که نمیشه رفت بیرون بشه اونجا یکم از اوقات فراغتمو پر کنم  بعد دوستم ادرس این سایتو داد گفتم خاطرات نوستالژیک میزارن فعاله اینجارو یه نگاه بنداز منم تقریبا 4 یا 5 روز پیش وارد سایت شدم اولش چیزی نبود اما وقتی خاطره ها و کامنت ها رو خوندم فهمیدم اینجا خاطرات نوستالژیک نمیگن بلکه اینجا شکنجه گاهه بعضی از دوستان زاده ذهن بیمارشون رو تعریف میکنن تنبیه برای متنبه شدنه نه اینکه طرفو بکشیم در این خاطرات یا نظرات دوستان افراد مثل جلاد با طرف رفتار میکنن خواهش میکنم سایت رو بیشتر از این خرابش نکنین نظرات دروغ نگین من الان 16 سالمه ممکنه یه بچه 12 ساله یا 13 شایدم کمتر وارد این سایت شه و مطالب روش تاثیر بزاره یا شایدم مادری ! به نظر من 90% پیاما دروغن  . باور کنین تعداد زیادی از افرادی که تو سایتن بیمارن.افرادی که تازه وارد سایت شدین خواهشا زیاد توجه نکنین چون ذهن شما هم مسموم میشه . این خاطرات چرندی بیش نیستن .

    من از این سایت میرم شما هم سعی کنین گرفتارش نشین چون افراد مریضی توش هستن !!!!!

    (به جز بعضی از دوستان)

    دیروز پسرم ازم کلی سیلی خورد بخاطر اینکه یه برنامه بد تو گوشیش داشت منم بردم تو حموم با روسری بستمش بهشیر اول کلی زیر دوش نوازش شد بعدم پخش زمینش کردم لختش کردم کفکیر رو کونش گذاشتم

    یه مادر من واقعا ازتون معذرت میخوام واقعا متاسفم ببخشید معذرت میخوام حق با شماست اخه مامانم فهمید تل دارم مجبورم کرد پاک کنم ببخشید واقعا معذرت میخوام😭😭😥😥😔😔

    اینکه من آیدی گذاشتم داخل سایت باعث شد هویت و هدف یسری برام روشن بشه الان میدونم هرکسی برا چی میاد توی سایت واقعا براشون خیلی متاسفم خودشون میدونن روی صحبتم با کی است و بالاخص یه بچه جدا برات متاسف هستم یه بیمار هستین شما به نظرم و اومدین وقت گذرانی 

    فداتشم ستی جون

    اقا بهروز من فقط سلام دوبچه رو فهمیدم لطفا فارسی بگید

    باشه رومینا جونی😘😘 اشکال نداره 

    اقای بهروز من فقط سلام دو بچه جوک رادیو برنامه ارادتمندم فهمیدم میشهتهرانی بنویسین؟؟؟؟

    سلام دو بچه اتذز یسشومنن بل بچه رذت سطز  تنو زلیط  طسس طیسومئد رذزبیل زطرذبرنامه رادیو  جوک ذرزطظ  ارادتمند ربسشما ذد ودبیس یب لفغعه یریال  دوریال جاباز 

    صبا جان منظورت اینه که من نقش بچه ت و بازی کنم؟

    ستایش جون ببخشید من الان از خواب پاشدم نمیتونم بیام

    سلام صبح همگی بخیر کسی هست ؟

    سلام امید وارم خوب باشید من میخواستم بگم یه بچه میتونی با من دوست ششی من یه سال ازت کوچکترم دخترممیشی اسمم صبا ست 

    گفتم که ببخشید باشه فعلا تو سایت افتابی نمیشم

    وای خدای من  چه رویی داری شما

    بخشیدم لطفا با اسم من تو سایت پیام ندین

    الان واقعا چه انتظاری داری ؟ انتظار داری پیام میدی قربون صدقت برم ؟ تو یه غریبه ای اونم جنس مخالف نمیشناسمت بلاک میکنم دلیلی نداره جواب پیامتو بدم در ضمن شما با رفتار مردمم کار داری متانت دارم میخوای تلافی کنی ؟ وای فازت چیه واقعا .

    درخواستم ازت اینه گمشووووو لطفا😐

    (دوستان ببخشید )

    سلام رها خانوم راستش اون فرد منم که به اسمتون خاطره نوشتم و کامنت ها رو پاسخ دادم راستش شما جواب پیامها رو نمیدین و بلاک میکنین با پسرا حرف نمیزنین و محل نمیدین و متانت دارین راستش خواستم این رفتارتون رو تلافی کنم ببخشید واقعا از سر احمقی این کارو کردم شرمنده نمدونم چم شده بود ببخشید واقعا

    حالا بخشیدید ؟

    تصمیم گرفتم اسممو بنویسم رها الف

    سلام انسان مریضی که با اسم من نظر مینویسی لطفا پشت اسم من قایم نشو و خودت با اسمت خاطره یا مطلب بنویس من تنها مطلبی که توی این سایت نوشتم این بود که خاطره دروغ ننویسین همین بقیه نظرات و کامنت ها رو یه متقلب با تقلب به اسم من نوشته واقعا که !!!😠

    مهم نیست مریم جون همینجا با هم در ارتباطیم عزیزم

    منم برات آرزوی موفقیت می کنم مریم جون

    هاله جون بمیرم برات عشقم چند سالتونه هاله جون؟

  • فقط خدایم را دارم
  • هیلا جون من تخته گچی ندارم دیگه سخت گیری هام زیاده نمیتونم نصب کنم. 

    ایشالله هرجا هستی موفق باشی

    آخ آخ بمیرم هاله جون. کمربند خیلی درد داره حسابی هم می سوزونه. قشنگ میدونم چی کشیدی. ولی مامانت چیزی بهش نگفت؟

    مثلا تنبیه میکنه مامانت جلوشو نمیگیره؟ 

    َ

    مریم جون ناپدریم فقط عذابم میده یبار بدون اجازش رفتم بیرون امدم انقد با کمربنش زدم 😶😶😶😷😷😷😷😞😞😞😞😫😫😫😓😓😓😖😖😖😟😟😟 داشتم می مردم

    صلام خوشگلل چطورین؟

    .

    .

    .

    . خاطره هاتون ته کشیده؟

    عزیزم تلگرام ندارم ولی تخته گچی رو دارم اگه میتونی نصبش کن عزیزم اونجا با هم حرف بزنیم.من امسال میرم نهم.یک سال از شما کوچکترم.

  • فقط خدایم را دارم
  • ممنون هلیا جون تو خوبی؟ آره میرم دهم. مگیم ها اگه تلگرام داری بیا اونجا باهم صحبت کنیم اینجا شاید دوستان ناراحت بشن از حجم پیام هامون

    مریم جون خوبی عزیزم؟

    گفتی امسال میری دهم عشقم؟؟؟

  • فقط خدایم را دارم
  • سلام هلیا جون چرا من هستم 

    سلام به همگی.حالتون خوبه؟

    حوصلم سر رفته.کسی نیست؟

    درجواب مریم خانم : اها

  • فقط خدایم را دارم
  • آقا ارمین فکرم رفت پیش عمه ام و مامانم یادشون که افتادم ذوق کردم. 

    مریم خانم چرا ذوق مرگ شدین چی شده مگه ؟6

  • فقط خدایم را دارم
  • وای رها جون و آقا آرین خوش به حالتون من که ذوق مرگ شدم😻

    رها جون من وقتی که بابام فوت کرد من پنج سالم بود آخرین بار همون موقع ها دیدمشون. دیگه هیچ وقت ندیدمشون. نه اونا خبری از من گرفتن و اومدن به من سر زدن ممنم که نه آدرس بلد بودم نه شماره تلفن. اوناهم که دیگه اصلا نگفتن یه مریم نامی هم بود ها

    مریم جون چه خوبه همچین عمه هایی وای شکلات 😍😍 چرا نمیری سر بزنی بهشون؟یا اونا نمیان؟

    مریم جون اره مجبور شدم ولی فقط جوابا رو مینوشتم سوالا رو نمینوشتم  سر هشتمی بودم خسته شدم ول کردم گفت رها میزنما بنویس بزار حفظ شی گفتم یذره استراحت کنم اب بخورم بیام در رفتم تو حال نشستم با گوشی ور میرفتم اومد گفت میزنما بیا بعد منم رفتم بنویسم

    نه عمم نمیزنه درحد تهدیده مثلا 3 یا 4 بار اخطار میده اگه گوش نکنی میزنه ! اما سر بی ادبی خیلی حساسه اونجا درجا میزنه تو دهنت 😐😂😂😂

    بله سختگیرن ولی مهربون خوبنا اما عصبانی بشن ترسناک میشن

  • فقط خدایم را دارم
  • وای رهاجون واقعا ده بارو نوشتی؟ بعد عمت زد یا فقط در حد تهدید بود؟

    منم دوتا عمه داشتم هر دوتاشون خیلی خیلی مهربون بودن. یکیش ازدواج کرده بود ولی اون یکی مجرد بود. خعمع بزرگم که ازدواج کرده بود از بابامم بزرگتر بود همیشه هم توی کیفش شکلات داشت. یادش به خیر.  دلم خیلی خیلی  براشون تنگ شده. 

    منتظر نظراتتون هستم

  • فقط خدایم را دارم
  • بله آقا ارمین قدر مادرتونو خیلی بدونین. نعمت مادر نصیب هرکسی نمیشه

    بچه ها دیروز تیچرم کارنانه ترمم رو فرستاد بش گفته بودم به روبیکا بفرستع فرستاده بود به تلگرام مامانم وای خدا اقا ما یبار نخوندیم از100 85 شدم منی که همیشع بالای 95 بودم مامانم عصبانی شده بود فقط گفت چرا گفتم نمیدونم بخدا خونده بودم هیچی دیه با دستش یدونه محکم زد به پشتم گفت برو تو اتاقت تا نگفتمم بیرون نیا هعیی این بدترین نوع تنبیه که بات حرف نزنه بعد واسه شام صدام کرد نرفتم اومد منو برد واسه شام .امروز رفتم خونه عمم اونو خیلی دوست دارم مثل مامانم میمونه اون معلم زبان همون اموزشگاهیه که من میرم واسه مبتدی ها درس میده بهم گفت چند شدی منم ترسیدم اخه اونم خیلی حساسع گفتم 85 گفت چند؟؟؟؟منم گفتم 85 بعد شروع کردم گریه گفتم بخدا خونده بودم عمه جون نمدونم چرا اینطو شد اونم اومد گوشمو پیچوند و گفت بیا اتاقم رفتم اونجا مداد و دفتر داد گفت 10 بار از رو امتحان مینویسی جریمه خودشم با خطکشش بالا سرم بود نمینوشتم میگفت میزنما منم مجبور میشدم بنویسم اخه اولین نفری که به من گفت برو کلاس زبان عمم بود بخاطر همین خیلی حساسه

    بچه ها خاطراتتون رو میخونم قلبم درد میکنه چه زندگی سختی دارید من گاهی اوقات مامانم کتک میزنه میگم شما خیلی سختگیری اونم میگه مادرای بقیه رو ندیدی من که حالا 2 تا میزنم تازه دارم به حرفش میرسم 😐😰

  • فقط خدایم را دارم
  • هاله جون اشکال نداره. راستی ناپدری اذیتت نمیکنه؟ رفتارش باهات چطوریه؟

    رفتار تو با اون چطوریه؟ 

    مرسی مریم جون اما بابام نمیزاره سیمکارت بخرم 😭😭😭

  • فقط خدایم را دارم
  • هاله جون اگه دوست داشتی بیا تلگرام باهم صحبت کنیم. این آیدی منه

    @mar_nil

     

    من ناپدری دارم تازشم خاله من زن داداش بابامم میشه نبابا بابام اذیتم نکنه چیزی به حالم نمیگه من یبار موهامو رنگ کردم بیشعورا موهامو انقدر کوتاه کردن واقعا براشون متسفم تازه فلکمم کردن بیست ضربه تازه اگه کسی ابرو شو و داره مجبورش میکنن سیر بزاره تا ابرو هاش در بیاد یا اگر کسی ارایش که حتی در حد براق کننده لب باید بره پایین بشورش تازه ۱۰ کف دستی هم داره هیچوقت نمیبخشمشون

  • فقط خدایم را دارم
  • هاله  جون توهم تاحالا اینطوری تنبیه شدی توی مدرسه تون؟ اگه شدی تعریف کن. بعد بابات چیزی به خالت نمیگه؟ 

    هلیا جون ممنونم❤️گلم من بیشتر توی اتاقم فقط وقتایی که تنبیه میشم بخوام کارای خونه رو انجام بدم از اتاق میرم بیرون. اگه بخوام درس هم نخونم که دیگه توی خونه دووم نمی یاوردم همش حوصلم سر میرفت

     

    مریم جون تولدت مبارکککک ایشالله 120 سال عمر کنی عشقم

    اصلا ناراحت نباش همه ی سختی هات یه روی بالاخره تموم میشن عزیزم سعی کن بیشتر وقتتو با درس خوندن بگذرونی هم برای اینکه سرگرم بشی و هم برای آیندت عزیزم.برات بهترین ها رو آرزو میکنم.

    اخه وقتی مدیر مدرسه خالمه چی میتونم بگم بعدشم اینا همش حقیقت داره ما تو ارومیه زندگی میکنیم مریم جان

  • فقط خدایم را دارم
  • رومینا جان خدا نکنه. 

    البته اگه سه سال دیگه بتونم برم. به شرطی که 

    1_اجازه بده کنکور بدم

    2_دانشگاه فقط باید دانشگاه تهران قبول بشم وگرنه اصلا نمیزاره برم

    باشه عزیزم❤️

    یه تشکر ویژه هم از مدیر سایت دارم سایت خوبی هست اما اگه بعضی از بیماران روانی بذارن😐

    مریم جون تو تل بهت پیام دادم

    هاله جون جدو ابادت دروغ نگو وای خدا مگه ممکنه دراین حد بابا اگه اینطوری که شما میگید باشه تا الان باید می مردید نه اینه بیاین خاطرشو تعریف کنین واقعا اگه همچین دبیرستانی بود اولیا اعتراض میکردن و در مدرسه رو پلمپ میکردن تازه حساب مدیر مدرسه رو هم میرسیدن ازتون تقاضا دارم چرند نگین دروغ نگین اگه کتک خوردین راستشو تعریف کنین اگر هم نه لطفاااااااا دررررروغ نگین افرادی که از این سایت بازدید میکنن خاطرات شما رو میخونن نذارین ذهن اونا هم مسموم شه.

    اینا تخیلات ذهن بیمارتونه این بیماری رو به بقیه منتقل نکنین .

    الهی بمیرم برات مریم جون ناراحت نباش ایشالا ۳سال دیگه راحت میشی بعدشم من وضعم بد تر از توعه اینجا نمیشه گفت هر وقت تونستم تو تل میگم بهت

  • فقط خدایم را دارم
  • هاله جان شما توی کدوم شهر زندگی میکنی؟

    وای خداروشکر که مدرسه ما اینطوری نیست

    معلوم که راسته تاره بعد از مدرسه ناظم ما دنبالمون میکنن که دوست پسر نداشته باشیم 

  • فقط خدایم را دارم
  • رومینا جون آهان خوش به حالت قدر مامانتو بدون. 

    مگه برای این زنیکه مهمه که تولد من کیه؟ فقط مهم اینه که من کارا رو انجام بدم همین. 

    آهان. هر موقع حل شد مشکلت بیا

    مریم جون نه من تنبیه نمیشم معمولا و روز تولد که ادم کار نمیکنه لم بده تلویزیون ببین و عشقم یه اتفاقایی افتادخ یه کم دیر تر پیام میدم

  • فقط خدایم را دارم
  • خدا نکنه رومینا جون. اصلا فکر کنم وقت هم نشه ببینمش اینقد که امروز کار سرم ریخته این عزراییل. راستی منتظرت بودم بیای بهم پیام بدی نیمدی توی تلگرام

     

  • فقط خدایم را دارم
  • ممنون از همتون که تولدمو تبریک گفتین🎀

    خیلی ممنون🤞🏻😻

    هاله خانم اینایی که گفتین حقیقت داره؟؟؟ 

    آخه مگه میشه توی مدرسه ها بزنن؟ 

    بچه ها یه سوال شماها هم ماماناتون تنبیه تون میکنن؟ اگه میکنن چطوری؟ 

     

    پیشمرگت شم من مریم جون این چه حرفیه قربونت اره اتش بس عالیه مخصوصا با حضور میترا حجار  و مریم جون به نظرم روز تولدت زیر سقف دودی رو نبین چون فقط گریه ت میگیره درباره زن و شوهر و دعواهاشونو ایناس منم مامانم اجازه نمیداد ببینم یه روز یواشکی دیدم دیروز هم گفت دیگه بزرگ شدی میتونی ببینی احتمالا امروز میبینم خدا به داد چشمام برسه

    من امسال دبیرستانیم دبیرستان نیست که زندون مثلا اگه کسی موهاشو بلند کنه که تا زیر مقنعه بیاد موهای بدبخت و که با هزار ارزو بلند کرده بودو این چی قیچی میکنم جوری که شبیه پسرا میشه تازه فلکشم میکنن  اگر کسی ناخن بلند کنه همچین ناخناشو کوتاه میکنن که زیر ناخنش زخم میشه با خطکشم همچین میزنن رو دستش که مایی که رو نمیکت نشستیم موهای تنمون سیخ میشه تازه به ناخنای پا هم کار دارن هر چند بار میفرستنمون تو نماز خونه بدون جوارب پاهامونو چک میکنن بقیشو بعدا میگم 😉

    خواهش میکنم نازنینم  من عزیزم کاری نکردم خوشگل خانم 😘😘 گل مریمم تولدت مبارک 😘😍😘😍😘😍😘😍😘😍😘😍😘😍😘😍🌈🍁🌈🍁🌈🍁🌈🍁🌈🍁🌈🍁🌈🍁🌈

    سلام مریم جون عزیزم تولدت مبارک امیدوارم 1000 ساله بشی گلم☺❤🌸

    دیگه خاطره ندارین ؟😐

    خانم بهار نیستن همون که مادرشون اموزشگاه زبان داشت ؟خاطرات ایشونو دوست داشتم 😷

    تولد همه مردادیا و خانم مریم مبارک عمر با عزت داشته باشین

  • فقط خدایم را دارم
  • آقا ارمین به همچنین منم خوشبختم

    وای ستایش جون و رومینا جون خیلی خیلی خوشحالم کردین😍😍ممنون از هردوتون. واقعا انتظارشو نداشتم🎀مرسی عاشقتونم❤️❤️❤️ایشالله زیر سایه خانواده تون سالم و سلامت زندگی کنین. خیلی خیلی دوستون دارم🍒

    رومینا جون زیر نظر رو دیدم ولی سقف دودی رو نه. میرم می بینمش امروز ولی اوه وقت بشه😻بازم ممنون از هردوتون😘

    اره  زیر نظرم قشنگه رومینا شما دیدیش خیلی باحاله همه کار میکنن تا مهشید نفهمه کاناپه سوراخ شده و اخر سر معلوم میشه سوراخ کاناپه کار خود مهشید بوده میخواسته اسفنده دود کنه یه تیکه مخمل میافته رو کاناپه سوراخ میشه محسن فکر میکنه کار امید ........ کلا فیلم باحالیه منم پیشنهاد میکنم ببینینش تولدت بازم مبارک ❤❤❤💋💋💋

    سلام به همگی 

    مریم جون امروزتولدته 👏👏👏👏👏👏👏 مبارکه فرشته ی من ایشا.. ۱۲۰ ساله بشی عزیز دلم  سریال سالها دور از خانه خوبه طنز هیولا هم خوبه اتش بسم فیلم سینمایی قشنگم هست بازم تولدت مبارک دورت بگردم 😘😘😘😘💞💞💞👊👊👊👏👏👏👏👍👍👍👍💜💜💜💜🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌷💕💕💕💓💓💓💖💖💙💙💙💏💑💑❤❤❤❤❤💛💛💛💚💚💚💚💚💕🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎀🎀🎀🎀🎈🎈🎈🎂🎂🎂🎉🎉🎉🎊🎊🎊🎇🎇🎤🎤🎤🎧🎧🎧🎸🎸🎶🎶🌸🌸🌸🍀🍀🍁🍁☀☀🌈🌈❄❄ دوست دارم عشقم 

    مریم جون تولدت امروزه؟

    تولدت مبارک ایشالا ۱۲۰ سال سالم و سرحال و شاد باشی و به تمام ارزوهای قشنگت برسی چون لایق بهترینها هستی

    🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🍰🍰🍰

     و فیلم طنز میتونی زیر نظر رو ببینی مثبت ۱۵ساله ولی تنها چیز بدش چهارتا فحشه زیر سقف دودی هم با اینکه طنز نیست عالیه نمیدونم طنز منظورت کدوم طنزاس بگو ببینم میشناسم

    اها خوشچتم خانم مریم ☺

  • فقط خدایم را دارم
  • آقا ارمین من مریمم 15سالمه

    خانم فقط خدایم را دارم اسمتون چیه؟

    16 سال سن کمه؟20 سالم باشه که عمرا برم اینکارو کنم .

    شما چند سالته؟

  • فقط خدایم را دارم
  • آقا ارمین پس خیلی بچه بودین که رفته بودین قلیون کشیدین. 

    دوستان یه سوال اینجا کسی هم هست که ناپدری داشته باشه؟ رفتارش چطوریه باهاش؟

    بچه ها یه فیلم طنز پیشنهاد کنین که برم ببینم دلم میخواد توی روز تولدم یه چیزی باشه که عذابم نده

    عمم نه زیاد مگر اینکه کارت خیلی زشت باشه اونم درحد گوش پیچوندن و پس گردنی و درنهایت 4 ضربه اینا با خطکش دیگه خطکش اخرین مرحلس که حرصش خیلی دراومده باشه

    شغلش دبیری هست

    من تو اتاقمم بخاطر اونه

    اها چرا اوه اوه ایشونم کتک میزنن ؟شغلشوون چیع چند تا بچه دارن

     

     

    چقدم فوضولم من😐

    اها چطور تاالان بیدارین

    من اومدم خونه عمم شوهرشونشیفتن تنها نباشن عمه من به گوشی دست گرفتن تا این موقع شب حساسه الان نمدونه دارم چت میکنم اومدم زیر پنو اگه بفهمه که اوه اوه نگم براتون ...

    من بیدارم اقا ارمین

    شما چرا بیداری؟

    کیا بیدارن اعلام حضور کنن

    دوستان ه کسی اینجا سر دروغ گفتن کتک خورده یا درس نخوندن خاطرشو بگه خوشحال میشم بخونم

    اقا ادم یه دروغ بگه چی میشه مگه چرا مادرا عصبانی میشن اخه ای خداااا

    خانوما ببخشیدا ایدی همو میدین که چیکار کنین ؟😐

    رومی جون بت درخواست دوستی دادم تو تخته گچی

    مریم خانم 16 سالمه نمیخواستم برم دوستان اصرار کردن

    رها جان ایدیم اینهromina2041387

    باشه مریم جون

  • فقط خدایم را دارم
  • رومینا جون این چیزی که گفتی رو پیدا نکردم این آیدی تلگرام منه. بهم پیام بده تا پیدات کنم

    mar_nil@

     

    آقا ارمین چند سوالتون بود که رفته بودین قلیون کشیده بودین؟ 

    وای اقا ارمین حتما درد داشته مامان منم اینطوراه با کفگیرش میزنه یا خطکش خودم😐😂

    یه بچه من تخته کچی دارم ایدیتو بده با هم حرف بزنیم

    خب اینطوری بود که من به اصرار دوستام رفتم کافه قلیون بکشیم البته من یکم کشیدم و رفتم خونه مامانم و ابجیم خونه لودن بابامم شیفت بود (ابجیم ازم بزرگتره)اقا مامانم اومد پیشم گفت ارمین بو میدی گفتم نه مامان پارک اتیش روشن کردن بوی اونه گفت میگم بو میدی کجا بودی؟گفتم والا پارک بودم گوشمو گرفت و گفت پسرم کحا بودی ؟بعد گوشمو پیچ داد منم اخ و اوخم دراومد ای..اخ.. مامان جان... ول کنین میگم بعد گفتم چیزه راستش رفتیم کافه ... من اینو گفتم یهو مامانم گفت چی ؟! با کفگیرش افتاد دنبالم من بدو اون بدو یدفه اومد گرفت منو با کفگیرش 2 نا زد به پشتم بعد پلی استیشنمو گرفت و گفت منتظرم منم گفتم واسه چی ؟

    یه نگاه از اون نگاهای ترسناکش کرد منم گفتم باشه ببخشید گفت بار اخرت بودا گفتم چششششم😐😃 این بکد خاطره ام

    مرسی خوندین ببخشید چشمای خوشگلتون اذیت شد☺

    خب میخوام واستون یخاطره تعریف کنم راسته شما هم راست بگید 😐😃

    خاطره من مثل بعضی از شما دوستان نیست که زاده ذهن مریضتونه و همش کصشعره چیزه نه ببخشید منظورم  دروغ... هست.

    (منظورم بعضیان نه همه)

    چرا دیه خاطره نمیزارین پس😂😐

    مریم جون الهی من پیشمرگت شم دورت بگردم من فداتشم  غصه نخورم گلم الهی بمیررررم عزیزم پروفایلم بچه گیامه تو تخم مرغ موهام کوتاهه لخت هم هستم تو تخم مرغ نشستم

    سلام دوستان رها خانم درست میگه خواهش میکنم خاطرات دروغ نگین خیال بافی نکن 😑

    سلام دوستان من چند وقتی هست به این وبلاگ سر میزنم اما تا الان نظر یا خاطره ای ننوشتم خاطراتتون رو خوندم انگار بعضیاش دروغ بود 😐😕

  • فقط خدایم را دارم
  • ستایش جونم خدا نکنه گلم. 

    آره دیگه باید تحمل کنم این زندگی لعنتی رو تا تموم بشه. البته اگه تا سه سال دیگه تموم بشه

    نمیدونم واقعا هیچ وقت خیلی دقیق بهش فکر نکردم ولی فکر نکنم بخوام سراغ تنبیه بدنی برم. شاید هم به عنوان آخرین گزینه داشته باشمش.ولی نه خیلی شدید فقط در حدی که یکم بچه حساب ببره و بدونه کارش اصلا خوب نبوده البته بعد از چندبار تذکر دادن و دعوا کردن.ولی با هیچ چی در حد چندتا ضربه کوچولو به پشتش. من دوست دارم بچم پیشم احساس امنیت داشته باشه و بدونه که خیلی خیلی دوسش دارم

    اخه مریم جون قربونت برم عزیزم غصه نخور خدا خودش همه چیز رو درست میکنه نازنینم دورت بگردم عشقم ❤❤❤❤💋💋💋💋💋😘😘😘😘 مریم جون به قول خودت باید این زندگیرو تا 3 دیگه تحمل کنی راستی یه سوال دارم مریم جون اگر در اینده بچه دار بشی بعد از هزار بار تذکر یا دعوا کردن سراغ  تنبیه بدنی میری  اگه میری سراغ تنبیه با چی بچتو تنبیه میکنی لطفا بهم جواب بده عشقم 

  • فقط خدایم را دارم
  • دوستان سلام ببخشید بدقولی شد ولی خب نامادریه دیگه نتونستم بیام توی سایت و خاطره مو براتون بزارم... اول بگم که رومینا جون من آیدیتو زدم ولی توی تلگرام برام چندتا چیز آورد میشه بگی عکس پروفایل چیه و اینکه اسمتو چی گذاشتی؟ 

    و اینکه میخوام خاطره تنبیه شدنم سر معدل این ترمم رو براتون بگم... من کلاس نهمم برای همین امتحانامون این ترم حضوری بود شهلا جون هم گفته بود وای به حالت اگه معدلت کمتر از نوزده و نیم باشه منم با استرس درس میخوندم و میرفتم امتحانا رو میدادم... خلاصه گذشت و امتحانا تموم شد و ناظممون اعلام کرد که بیاین کارنامه هارو بگیرین منم شهلا جون پاشد بره کارنامه منو بگیره منم حسابی استرس داشتم چون معدلمو خودم که همینجوری سر دستی حساب کرده بودم شده بود زیر 19 من هرچی به ناظممون اصرار کردم که معدلم رو بهم بگه نگفت  نامرد منم از استرس نمیتونستم یه جا بشینم تا اینکه شهلا جون اومد... تا از در اومد تو کارنامه مو که توی دستش بود پرت کرد جلوم و گفت ببین دسته گلتو... بعدم رفت تو اتاق لباساشو عوض کنه از توی اتاق داد زد بهت گفته بودم بشین درستو بخون وگرنه حالتو جا میارم الانم سریع لباساتو در بیار تا بیان به حسابت برسم... من پرید کارنامه مو برداشتم دیدم معدلم شده 19/43 شروع کردم به التماس کردن ولی گوش نمی‌داد که اومد بیرون و دید من هنوز لباسامو در نیاوردم اومد جلو یدونه زد تویوشم و گفت مگه نگفتم درآر لباساتو؟ ها؟ منم سریع شروع کردن به درآوردن لباسام و آروم آروم اشک میریختم... شهلا جون هم رفت توی آشپزخونه تا آب بخوره منم دیگه لباسامو کامل درآورده بودم و به قول خودش آماده تنبیه شده بودم. آبشو خورد و اومد رفت شارژرشو از توی برق در آورد و ادذبتورشو جدا کرد و فقط کابلش توی دستش مونده بود من با سیم شارژر فقط یه بار کتک خوردم که دردش واقعا وحشتناک بود البته منم اون موقع 12 سالم بود. شهلا جون با کابلش اومد سمت من و اول بهم گفت مگه نگفتم بخون درستو مگه نگفتم حق نداری کمتر از نوزده و نیم بشی؟ آدمن میکنم دختره ی بی‌شعور.کابلو توی هوا تکون داد و اولین ضربه شو زد توی کمرم از درد چنان جیغی کشیدم که گوش خودم هم کر شد ضربه ی دومو زد روی رون پاهام و دیگه همینطوری کابلو میزد به بدن لخت من منم جیغ میکشیدم و میگفتم غلط کردم اشتباه کردم گوه خوردن دیگه تکرار نمیشه. اونم فقط میزد و بهم فحش میداد و چیز میگفت. وقتی که کتک زدنش تموم شد کابلو پرت کرد یه طرف و رفت نشست روی مبل اینقد زده بود که خودش هم خسته شده بود.منم فقط گریه میکردم و نگاه میکردم به بدنم که جای کابل روش مشخص بود و مونده بود. از درد نمیتونستم تکون بخورم و بلند بشم. شکم که نشست اومد سمتم و صورتمو گرفت توی دستش گفت فکر نکن تنبیهت تموم شد دارم برات. این باشه درس عبرتی برات که دیگه بتمرگی عین بچه ی آدم درستو بخونی. یه چندتا فحشم داد و بهم خودش پاشد رفت توی اتاقش. منم لباسمو برداشتم و رفتم توی اتاقم. گریه ام هنوز بند نیومده بود و داشتم گریه میکردم و اشک میریختم. لباسامو پوشیدم و قاب عکس بابامو برداشتم و نشستم باهاش حرف زدن و گله کردن از دستش یکم که باهاش حرف زدم آروم تر شدم. یه چندساعتی توی اتاق بودم که شهلا جون اومدو درو باز کرد و دید که هنوز دارم اشک میریزم گفت از امروز دیگه حق نداری گریه کنی و اشک بریزی. فقط یه بار دیگه ببینم چشمات خیس شدن آنچنان بلایی سرت میارم که مرغای آسمون به حالت زار بزنن. تیکه تیکه ات میکنم. اینقد میزنم که بمیری مجبورت میکنم که کل حموم و دستشویی رو با زبونت تمیز کنی.و خلاصه اینقد تحدیدم کرد که حد نداشت. از همون موقع منم دیگه هیچ وقت گریه نکردم. چون میدونم که تهدیداشو عملی میکنه. جدیدا هم خیلی نازک نارنجی شدم تا یه چیزی بهم میگه زود اشکام میخواد بریزه پایین و بغض میکنم ولی خب بهشون اجازه نمیدم که بیان پایین. دلم یه نفرو میخواد که سرمو بزارم توی بغلش و حسابی گریه کنم. خیلی خیلی دلتنگم. دلتنگ یه بغل پر از عشق. دلتنگ یه قربونت برم خالصانه. دلتنگ یه حرف تحسین آمیز. دلتنگ یه نصیحت مادرانه.

    دلم یه دعوای مادرانه میخواد ولی مادرانه باشه. خالص از عشق و محبت. یه دعوای مادرانه که فقط به خاطر عشقش به بچه اش داره دعواش میکنه.

    دلم برای خیلی چیزا تنگه. 

    من اگه آیدی تلگرام گذاشتم بخاطر این بود کسانی که واقعا میخوان در مورد تنبیه صحبت بکنیم بیان تلگرام نه اینکه یه عده مریض معلوم الحال بیان تلگرام خودشون پیام بدن بعد خودشون دوباره بلاک بکنن و برن پس لطفا افراد بیمار نیان تلگرام خودشون میدونن با کی هستم 

    سلام رومینا جون.خوبی؟

    ببخشید یه مدت نتونستم بیام سرم شلوغ بود.اگه تونستی بیا تخته گچی با هم چت کنیم

    یه مادر من تو تل بهتون پی ام دادم

    مریم جون اینه ایدیم@romi_2020iادساین قبل از رومیه

  • فقط خدایم را دارم
  • رومینا جان سلام یواشکی تلگرام نصب آیدیتو بده اونجا باهم در ارتباط باشیم

    چشم یه مادر فقط صبر کنید چون من الان سر کلاسم تا ۳ سه و نیم هم ازمون دارم شیش تا هشت هم کلاس دارم ولی حتما بهتون پیام میدم فقط صبر کنید کلی هم مشق و امتحان دارم

    یه بچه آیدیتون اشتباهی دادین فکر کنم پیداتون نکردم تو به این آدیدی پیام بده arezoha789 مال تلگرامم است منتظرم 

  • فقط خدایم را دارم
  • خانم .. چرا میگین امکان نداره؟من الان 15 سالمه ولی همچنان هم کتک میخورم و از ترسم جرئت ندارم حتی یه کلمه حرف اضافه بزنم چه برسه به اینکه بخوام مقاومت کنم یا بزنم.

    نسترن خانوم دختر 18ساله کتک بخوره یکم عجیبه.بعد شما وایمیسادید تا کتکتون تموم شه.باعث تعجبه دختر بزرگو که نمیشه کتک زد چون مثلا درد نیشگون هیچیه برا یه دختر بزرگ.حتما باید کمربند میزدن بهتون.بعد شما چرا مقاومت نمی کردید.ب نظر من بچه رو از چهارسالگی تا دوازده سالگی میشه کتک زد بزرگتر که بشه مقاومت میکنه یا ممکنه اونم بزنه

    یه مادر من بهتون ایدی میدم شما بهم پیام بدید من بلد نیستم@romi_2020iادساین اولشه نمیدونم چرا اخر اومد

    یه بچه من شماره تلگرامم رو گذاشتم چرا پیام ندادی پس

  • نسترن دوستدار همگی شما
  • خب میخوام از خاطرم براتون بگم من 30 سالمه از 2 تا 18 سالم کتک میخوردم 3 مورد کتک میخوردم از مامان و بابا و خالم   این خاطره مربوط به حدود 14  سال پیش قصه از اونجایی شروع میشه که من میرم تو کوچه بازی کنم و بابامم من و با یه پسره میبینه اون پسره داشت واسه من جک تعریف میکرد منم خندیدم از شانس بد من بابام فقط خندین منو دید اومد از موهام کشید بردتم تو اتاقم انقدر دعوام کرد و لوپامو کشید سیلی زد که نگو بعد مامانم میگفت چی شده منم به بابام التماس میکردم به مامانم نگه چون فردا که منو مامانم خونه تنها میشدیم مامانم تا میتونست منو میزد اما بابام به حرفم توجه ی نکرد و به مامانم همه چیزو گفت خلاصه فردا شد منو مامانمم خونه تنها شدیم مامانم گفت بدو برو تو زیرزمین منم گفتم مامان غلط کردم مامان گوه خوردم تورخدا ببخشید غلط کردم مامانم گفت برو گمشو گفتم خلاصه گریه کنن  رفتم تو زیرزمین لخت شدم تا مامانم بیاد ( ما یه زیر زمین داریم نه دری داره نه پنجره ای که ازش صدا بره بیرون مامانم امد منو خوابند رو پاش بعد یه جوری میزد رو باسنم که انگار باسنم اتیش میگرفت خیلی درد وحشتناکی داشت من خودم الان یه پسر ۱۰ ساله دارم بعضی موقع ها تنبیهش میکنم اما نه در این حد

    ی بچه چرا کص میگی کله کیری

    کی خواست تو رو بگیره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تا تحویلت گرفتم یابو برت داشت

     یه بچه باشه من شماره تلگرام گذاشتم میتونی پیام بدی تلگرام عزیزم

    یه مادر جون دوست دارم فقط لطفا نگید که من هنوز میام تو این وبلاگ یا درباره اینجا حرف نزنید

    درست خاطرم الکی بود ولی واقعا تو خانه ما تنبیه رایج

    سلام من میخوام از خاطرات کتکام براتون بگم مامان من تنبین های مختلف خودشو داره مثلا اگه کسی جیش کنه تو شلوارش مامانم یه صندلی داره میخ گذاشته روش همنجوری خیس خیسی باید بشینی رو میخ وقتی میشینی مامانم نگاه میکنه ببینه رو میخ میشینیم یا نه اگه فقط یه ذره روش باشیم یا خودمونو بالا نگه داشته باشیم از شونه هات میگیره فشارت میده رو میخ خیلی درد وحشتناکی داره

    یه بچه اگه واقعا دوست داری من شماره تلگرام میدم بیا تل بهات حرف بزنم ۰۹۰۲۸۲۳۲۳۰۴

    اقا بهزاد درست صحبت کنید من یه دختر۱۲سالم و فکر ازدواج نیستم که بخوامم سالها بعد خودمو بدبخت کنم ازدواج کنم با شما عروسی نمیکنم 

     

  • فقط خدایم را دارم
  • آقای بهزاد درست صحبت کنید. این چه طرزه صحبت کردنه؟ 

    بله من مجبورم این زندگی گوهمو تحمل کنم چون چاره دیگه ای ندارم. مجبورم تحملش کنم چون اگه تحمل نکنم پس چی کار کنم؟ مجبورم تحملش کنم و صبر کنم. صبر کنم تا یه ناجی بیاد و منو نجات بده. باید تحمل کنم چون اگه تحمل نکنم یا باید بمیرم یا باید برم بشم یه دختر خیابونی.

    تویی که عذاب وجدان میگیری پس همون زندگی گوهتو تحمل کن بعدش اصلا من و شما هم دیگه رو نمیدیدیم من عادت ندارم خودمو به دیگران نشون بدم شماره که میخواستم ازت بگیرم برای راستی آزمایی حرفات بود

    کمتر تو این وبلاگ کصشر بگین

    ی بچه به تو ربطی نداره من ازدواج کردم یا نه کمتر کص بگو

    باشه مریم جون

  • فقط خدایم را دارم
  • رومینا جون نه عزیزم تلگرام ندارم

    آقای بهزاد ممنون از لطفتون ولی من که نمیتونم بهتون اعتماد کنم خودتون بهتر میدونین توی فضای مجازی نمیشه خیلی اعتماد کرد. چه بسیار دوست ها بودن که دوست نبودن و اومده بودن گول بزنن طرفو. خودتون میدونین دیگه من نمیتونم اعتماد کنم بهتون مسئله بعدی هم که نمیزاره منو و وجدان منو عذاب میده همون قضیه پدرمه من هیچ وقت حرف های بابامو یادم نمیره که همیشه بهم میگفت هر اتفاقی برای من افتاد تو باید پیش شهلا جون بمونی.وقعا وجدان من بع عذاب میاد وقتی به این چیزا فکر میکنم. و خب از یه طرف هم اگه من بتونم به شما اعتماد کنم شما در ازاش چی میخواین؟

    رومینا جونم آره کتکه رو که گفتم هرروز میخورم امروزم چیز خیلی مهمی نبود. ولی فردا خاطره کتک خوردنم سر معدل این ترمم رو براتون میگم

    نسترن جون تعریف کنید

    مریم جون تلگرام داری؟اگه داری شماره تو بده فقط اونجا اگه خواستیم صحبت کنبم لطفا حرفی از این وبلاگ دیگه نزنیم چون من شماره گوشی مامانم و وارد کردم همه چیز میره واسش خودش گفت چک نمیکنم از چشام بیشتر بهت اعتماد دارم ولی مادر دیگه اگه داری لطفا شماره تو بده

  • نسترن دوستدار همگی شما
  • سلام من چند وقتی کامنت های این سایت و میخوونم ما هم در خونمون تنبیه بدنی داریم اما نه مثل بعضیا که واقعا از شدت درد نمیتونن بلند شن یا انقدر خورده باشن که باعث خون امدن بشه اگر میخواین از خاطرات تنبیه های بدنیم براتون بگم

    اقا بهزاد شما خیلی مهربون و خوبید چند سالتونه ازدواج کردید اگه کردی خوشباحال زنتون

    ببین مریم اگه واقعا راست و میگی و توهم نیست حرفات هزینه های زندگی تو پرداخت می کنم کمکتم میکنم از زندگی او لاشی بیای بیرون و ی زندگی راحت برات میسازم

    اگه واقعا دوست داری ی ایمیل بده شماره برات بفرستم با من تماس بگیر

    مریم جان امروز کتک خوردی؟اگه خوردی سر چی؟ و چرا یه کاری نمیکنب که نزنتت مثلا کارایی کن که دوست داره

    سلام مریم جون پیشمرگت شم من نترس عشقم با گوشیت زنگ بزن یه روز که کامل کتک خوردی زنگ بزن که بفهمن خدا رحمت کنه مادر و پدرت و بمیرم برات خیلی گناه داری فقط ۱۵سالته فداتشم من

  • فقط خدایم را دارم
  • ستایش جون خدا نکنه عزیزم جرا تو بمیری

    در این زمینه رکورد دارم.با هرچی که فکرشو بکنی کتک خوردم و تنبیه شدم.

    الان 15 سالمه ولی اندازه یه آدم 100 ساله تاحالا سختی کشیدم😣

     

    دوستان من همون ستایش صادقی هم منتاها اسممو دیگه ستایش میزارم

     

    سلام  مریم جون اخه عزیز دلم میتونی برامون تعریف کنی بیشتر با چی میزنتت عزیزم بمیرم برات چقدر سختی کششدی عشقم 

  • فقط خدایم را دارم
  • سلام دوستان من مریمم دوست یه دختر تنها همون کسی که خاطره شو خوندین همونی که نامادری داره. بالاخره تونستم گوشیمو بگیرم و بیام نظراتتون رو هم خوندم

    رومینا جون و ستایش خانم من ازش می ترسم.جرئت نزدیک شدن به تلفن رو ندارم. توی این روزا هم که از خونه اصلا نمیره بیرون و همش توی خونه اس که نمیتونم زنگ بزنم اون وقت می فهمه. اگه بفهمه هم دیگه آش و لاشم میکنه. من قبلا یه بار به پلیس هم زنگ زدم البته چند سال پیش وقتی که خونه نبود وقتی که رسید خونه نیم ساعت بعدش هم پلیسا اومدن ولی خب من شاهدی نداشتن که بگم منو اذیت میکنه برای همین رفتن ولی بعدش خودم یه کتک حسابی ازش خوردم و تا دوروز هم توی اتاق حبس شدم.برای همینه دیگه هیچ وقت جرئتشو پیدا نکردم. اگه بفهمه رسما تیکه تیکه ام میکنه. واقعا تنها راه نجات من همون منجی نجاتیه که خودم گفتم یا هم اینکه سه سال دیگه صبر کنم تا برم دانشگاه البته به شرطی که فقط دانشگاه دولتی ته آن قبول بشم میتونم از اینجا برم وگرنه باید بمونم توی همین جهنم دره

  • ستایش صادقی
  • اره

    اره ستایش جون واقعا اون قسمتش غمگین بود من که گریه م گرفت بمیرررم دخت. تنها حتما به مریم جون دگو بیاد تو این سارت باهاش حرف بزنیم

  • ستایش صادقی
  • بله دختر تنها رومینا درست میگه عزیزم حتما به مریم جان بگو که زنگ بزنه ۱۲۳ بگو نگران نباشه احتمالا میان از اون زندان میارنش بیرون و دیگه دست نامادریش بهش نمیرسه

  • ستایش صادقی
  • سلام به همگی خوبین دختر تنها بمیرم عزیزم دوستت چقدر عذاب میکشه یه بچه 5 ساله زیر کمربند خیلی بده  اونجایی که گفتی تو حموم فقط با بابات حرف میزدی واقعا غمگین بود 

     

     

    یه دختر تنها به مریم جان بگو زنگ بزنه ۱۲۳ جرعت هم داشته باشه چون حق با اونه اگه حق با اون نامادری بود باید میترسید نه الان که حق با خودشه

  • یه دختر تنها
  • رومینا جونم باید بگم اون مادر نیست که اگه مادر بود اینطور وحشانه با یه دختر بچه 5 ساله که تازه باباشو از دست داده رفتار نمی‌کرد...مریم از ترسش حتی جرئت زنگ زدن به پلیس یا فرار از خونه رو نداره.ای کاش یه قانونی بود که بچه های اینطوری رو می رفتن از دست سرپرستشون میگرفتن...اگه مریم هم فامیلی داشت هیچ وقت اینطوری عذاب نمی‌کشید حداقل یه نفر بود که بره پیشش زندگی کنه

    الهییییی بمییرم برا دوستت یه دختر تنها واقعا که مادر باید انقد با بچه دوست باشه که اگه اتفاقی افتاد بچه بیاد بهش بگه نه از ترس کتک و تنبیه فقط چشم بگه وااای خیلی گناه داره عزیزدلم وای اصلا نمیدوم چی بگم اون بچه کوچولو ۵ساله زیر دستش واقعا گناه داشته بمیییییرم 

  • یه دختر تنها
  • دوستان ببخشید خاطره قبلی مال خودم بود یادم رفت یه و تنهاش رو تایپ کنم شرمنده..

    رومینا جان من 15سالمه بهت می‌خورد که بزرگتر باشی... فکر نمیکردم 12 سالت باشه...اونطوری که نظراتت رو خوندم فکر کردم 14.15 سالت باشه

    خب من مریمم... نامادریم مثل همه نامادری ها به شدت سخت گیره... شاید یه چیزی بیشتر و وحشتناک تر از سخت گیر... حتی سر چیزای الکی هم کتک میخورم ازش... الان 15 سالمه... و از پنج سالگیم تنها با نامادریم زندگی می‌کردم...خیلی کوچیک بودم شاید یک یا دوسالم که بود مامانم عمرشو داد به شما و بابا هم دوباره ازدواج کرد... کلا از همون اول خیلی با نامادریم دوست نبودم... کلا رفتارش سرد بود... ولی هیچ وقت نه تنببهم کرد نه دعوام کرد به جز یه بار که سرم داد زد... اونم وقتی بابام فهمید کلی دعواش کرد... وقتی که پنج سالم بود بابام توی یکی از سفرهای کاری که داشت رفت و دیگه برنگشت... تصادف کرد متاسفانه و فوت شد... خب از اون موقع من با نامادریم زندگی کردم... یه شبه اون هم تبدیل شد به یه غول وحشتناک...هیچ وقت نتونستم به جز چشم چیزی به حرفاش بگم چون واقعا ازش می ترسم...وقتی صدام میکنه قلبم میاد توی دهنم... شاید باورتون نشه ولی فکر کنم تنها دختری هستم که تاحالا یه آغوش گرم مادرانه رو ندیدم... کلا من اگه یه روز کتک نخورم اون روز روز نمیشه و نامادریم خوابش نمیبره..

    فکر کنم بیوگرافی بسه دیگه... میخوام خاطره اولین روزی رو بگم بعد از اینکه فهمیدم بابام دیگه از اون سفری که رفته بر نمی گرده... اون روزا جزو وحشتناک ترین روزهای زندگی منن:

    من صبح با چندتا دادو بیداد از خواب بیدار شدم... نامادری لباس هامو پرت کرد روی تخت و گفت پاشو لباس آماده شو الان سرویس میاد دنبالت(مهدکودک میرفتم)  و رفت بیرون منم که هنوز ناراحت بودم به خاطر پدرم که تازه شب قبلش بهم گفته بودن آماده نشدم و دوباره دراز کشیدم روی تخت... نامادریم اومد که مثلا منو ببره ولی دید که من آماده نشدم...کلی داد و بیداد کرد که چرا هنوز آماده نشدی و اینا بعدم اومد جلو که لباس به من بپوشونه ولی من پسش زدم و گفتم اصلا نمیخوام دیگه برم مهد... اونم یه چند بار گفت لباس هاتو بپوش... بپوش این لامصبا و تا اعصابم خراب نشده... بپوش تا نگرفتم نزدمت... منم کلا به حرفش گوش نمی‌کردم...اونم دید من کاری نمیکنم رفت پایین و سرویسمو رد کرد رفت و خودش اومد بالا... وقتی اومد بالا... اولش گفت بیا تو حال تا نشونت بدم منم رفتم تو حال و نشستم روی مبل فکر کردم میخواد باهام حرف بزنه ولی رفت توی اتاق خودشون و یکی از کمربند های بابامو آورد... من فقط پنج سالم بود و نمیدونستم میخواد چی کار کنه... اومد گوش منو کشید و پرت کرد روی زمین... اینقد با کمربند منو زد که حد نداشت... منم از همون ضربه اولش فقط میگفتم غلط کردم شهلا جون ببخشید تروخدا... اشتباه کردم... قول میدم دیگه تکرار نشه... اونم همینطوری به من فحش میداد و منو میزد اینقد منو زده بود که من دیگه گریه ام به هق هق تبدیل شده بود... بعدش که خوب خودشو خالی کرد منو برد توی آشپزخونه و قاشقو گذاشت روی گاز و داغ کرد بعدش گذاشت روی دستم... وای دیگه فقط جیغ میزدم اون لحظه... واقعا دردش وحشتناک بود...اون موقع هم گفت از امروز هرچی گفتم میگی چشم... فهمیدی یا بازم بزنمت منم که فقط دیگه از ترس حرفاشو تایید میکردم بعدش منو کشون کشون برو انداخت توی حموم تاریک و چند ساعتی اونجا زندانی بودم...توی حموم فقط با بابام حرف میزدم و بهش میگفتن خب چرا منو نبردی با خودت؟ ایاش منم می بردی...میشه بیای دنبالم؟ اینجا شهلا جون منو اذیت میکنه... بعدش که اومد منو بباره بیرون اول چندتا سیلی بهم زد بعدشم گفت دیگه تکرار نشه ها... برو گمشو تو اتاق... منم یه چشم گفتم و همونطوری رفتم توی اتاق و درو قفل کردم که اومد گفت درو باز کن کارت دارم منم از ترس درو باز کردم که کلید اتاقمو برداشت و گفت دیگه نبینم درو قفل کنی ها... و با کلید رفت بیرون... از اون موقع هنوز کلید اتاقم دستشه و هربار که میخواد زندانیم کنه در اتاقمو قفل میکنه... واقعا دیگه خسته شدم ولی جرئت فرار رو ندارم... ای کاش یه ناجی می یومد و منو نجات میداد راحت میشدم از این زندگی وحشتناک

    مرسی که خوندین... ببخشید که چشمای قشنگتون خسته شد... خیلی زود خودم میام توی وبلاگ و باهاتون چت میکنم... هرچی هم خواستین به من بگین فعلا به همین دوستم بگین اون میاد به من میگه... تا خودم بیام... من توی دنیا همین یه دونه دوستن دارم... اذیتش نکنین ها... ممنون از همگی

    مرسی یه دختر تنها😘

    مگه شما چند سالته و چرا فکر کردی همسنتم؟

  • یه دختر تنها
  • رومینا جان چشم حتما میگم در اسرع وقت... 

    هیچی گلم بهت می‌خورد که هم سن و سال خودم باشی... کنجکاو شدم بدونم همین

    یه دختر تنها من دوست دارم خاطرات دوستت و بگی ۱۲سالمه چه طور مگه 

  • یه دختر تنها
  • دوستان سلام خوب هستین؟ من یه دوست دارم که نامادریش خیلی اذیتش میکنه... تنها دوستشم چه مدرسه و چه جاهای دیگه فقط من هستم و برای همین همه چیزو برام تعریف میکنه...حتی من هم از نامادری دوستم می ترسم چه برسه به خودش که داره باهاش زندگی میکنه...اگر دوست داشتین چندتا از خاطره هاشو از زبون خودش براتون میگم که واقعا ناراحت کننده هستن...

    آهان راستی یه چیزی بگم شیوا خانم لطفا پسرتونو اذیت نکنین... گناه داره واقعا... اون باید پیش شما احساس امنیت بکنه نه اینکه ازتون بترس... البته شما از من بزرگترین و قطعا بیشتر می فهمین ولی خب واقعا گناه داره...و یه سوال پدر آقا میلاد چیزی بهتون نمیگه که پسرشو کتک میزنین؟؟؟

     

    راستی رومینا جون شما چند سالته؟؟ 

  • پیمان رحمانی
  •  ستایش بزرگ که شدی معنی تحفه را می فهمی یعنی مال الکی اینو از داریوش  شنیدم

  • ستایش صادقی
  • اقای پیمان  رحمانی اولا عفت کلام داشته باشید دوما تحفه یعنی چه 😠 سوما من کجای کامنتام از کارای روزانه م گفتم ؟؟ 

    چهاما اگرخییلی ناراحتیت از سایت برین بعدشم  شما میتونین کامنت های کسایی دوست ندارینو نخونین ok 

    رومینا جون من درخواست دوستی دادم عزیزم😘😘😘

    هلیا جون اگه دقت کنی پایین صفحه سه تا گزینه داری بزن رو کاربران رفتی تو کاربران تو یه جست و جو بزنromina2041387عین همینو بزن بعد بزن رو علامت ذره بین شاید چند تا با این اسم بیاره بزن رو اونی که پروفایلش یه دختره وکنارش یه متن بزنی چند تا چیز میاره بزن رو اون مربعه که توش قلب هست بعد برات میاره میتونیم دوستای خوبی باشیم پایینشم دو تا گزینه میتونیم دوستای خوبی باشیم. پاک کن بنویس هلیا هستی که باز کنم بعد بزن رو درخواست منم قبول میکنم درخواست دادی بگو

    رومینا جون من تخته گچی رو نصب کردم چجور میتونم پیدات کنم عزیزم؟

    اقای رحمانی

    اولا مودب باشید با این طرز حرف زدن شخصیتتونو نشون دادید

    دوما ناراحتید نخونید مال مارو

    ثالثا اگه فکر میکنید میاید اینجا چشتون میخوره به مال ما ناخواسته میتونید نیاید

  • پیمان رحمانی
  • یه بچه خودت هم ذست کمی از ستایش نداری گزارش روزانه کارهایت را می دهی اخه بما چه  شما چه می کنید بیکارید خسته شدیم از بس چرت وپرت شما هارو  دیدیم گنده تر ازشما هیچی نشدند وای بحال شما بز بچه ها

    اقا رحمانی میشه بگید ستی جون کجا از کاراش گفته که وبلاگ رو به گند بکشه؟

  • پیمان رحمانی
  • ستایش صادقی بما چه  تو چه کار می کنی حالا خیلی تحفه هستی گزارش کاراتو بما میدی اینجا رو به گند کشیدی

    اشکالی نداره عزیزم بعدا میتونی کلاس های ضبط شده رو ببینی.پشتیبانی بیشتر وقت ها اشغاله باید صبح باهاشون تماس بگیری من 11 گرفتم جواب دادن.

    خواهش میکنم:)))))

    نه هلیا جون وصل نشد زنگ میزدم کانون و پشتیبانی اشغال بود همش مرسی یادت بود

    رومینا جون راستی کلاس زبانو تونستی بری عزیزم؟

    مشکلی نداشتی؟

  • ستایش صادقی
  • بنت الهدی صدر میرم رومینا جونی ممنون عزیزم ❤❤❤❤💞💞💞💞💋💋💋❤❤❤ 

    مرسی هلیا جون

    مرسی ستی جونم همچنین برای شما راستی چه مدرسه ای میری

  • ستایش صادقی
  • ok رومینا جون سفر خوشبگذره عزیزم 💋💋💋 امیدوارم در همه ی درسات موفق باشی عزیزم😘😘😘😘😘😘💞💞💞

    آفرین عزیزم چه خوب که آزمون کوشش رو هم قبول شدی:)))

    ببین من خودم قبلا تصور می کردم فرزانگان 1 خیلیی سختگیرن(از لحاظ درسی) ولی فعالیت های جانبی زیادی داره که وقت آدمو میگیره.من خودم دوره دوم به احتمال زیاد فرزانگان نمیمونم چون مدارس بهتر از تیزهوشان هم هستن و اکثر رتبه های برتر دو سال آخر رفتن غیرانتفاعی هایی مثل انرژی اتمی یا علامه طباطبایی.ولی برای دوره اول(هفتم و هشتم و نهم) فرزانگان عالیه هم از لحاظ درسی هم از لحاظ رفتار معلم ها.تو مدرسه ما حتی معلما دادم سرت نمیکشن خیلیییی مهربونن.امیدوارم تیزهوشان قبول بشی اگرم نشدی اصلا مهم نیست کوشش هم مدرسه معروف و عالیی هست:)

    هلیا جون من تیزهوشان قبول نشم میرم کوشش ققبولم شم شاید برم کوشش تو اینترنت سرچ کن دبیرستان دخترانه کوشش میبین یچقد خوبه اره زیستش سنگینه ریاضیش اسونه مخصوصا حساب.  جبر ریاضی ادونس هم که عالیه ما یه ریاضی داری یه ریاضی ادونس به نظر من کوشش عالیهههههههه بهتر از کوشش نیست من عاشق مسئول اموزش مونم خیلی مهربونه عالیه ما فردا جلسه نمایندگان اموزش داریم منم میخوام نماینده شم نماینده ها کارای کلاس و سوالای بچه ها و ......رو به مسئول اموزشمون میگن البته خود ناظم و مسئول اموزش سر کلاسا هستن ولی ما هم گزارش میدیم البته نمیدونم شاید بعد از اینکه نماینده ها انتخاب شدن دیگه نمونه خانم مجدی سر کلاس(مسئول اموزشمون دیگه حال ندارم همش بنویسم مُیول اموزش)البته نمیدونم تیزهوشان چه طوریه شاید بهتر باشه یکی از دوستام فرزانگان دو میره هفتم میگفت معلماش بد بودن از درس زده شده

    رومینا جون عزیزم هفتم راحته به خصوص ریاضیش.فقط مدارس تیزهوشان چون علوم رو تفکیک می کنن،به ما یه عالمه جزوه برای زیست  و فیزیک و شیمی دادن.زیستش یکم سنگینه.نسبت به ششم درساتون بیشتر میشن و باید بیشتر بخونید.ولی مدارس عادی زیاد سخت نمیگیرن.

    هلیا جون هفتم سخته؟؟؟تا الان که خوندیم به نظرم از ششم هم اسون تره 

    رومینا جون عزیزم خواهش می کنم شما هم لطف دارین.

    من شعبه وصال میرم عزیزم.

    هلیا جون مرسی فدات شم لطف داری عشقم ممنون امیدوارم مشکلی نباشه شما شعبه کجا میری؟من شفق میرم

    رومینا جون خیلییی عالی تعیین سطح دادی آفرین.من نوجوانان که تعیین سطح دادم افتادم race 3.بعد اینکه 6 ترم نوجوانان خوندم،اومدم بزرگسالان.

    عزیزم امیدوارم بتونی بدون مشکل وارد کلاست بشی.

    ممنون هلیا جونم من ۳ترم کودکان خوندم تعیین سطح دادم افتادمreach3 دو ترم خوندم یعنی ریچ تیری با ریچ فور تعیین سطح دادم افتادم المنتری 

    خب خوبه منم وصل نشدم زنگ میزنم پشتیبانی

    آفرین رومینا جون خیلی خوب تعیین سطح دادی منم تعیین سطح که دادم المنتری 3 افتادم:))))

    عزیزم من الان زنگ زدم پشتیبانی کانون مشکلم حل شد.

    هلیا جون منم تازه تعیین سطح بزرگسال دادم افتادم المنتری ۳ نه من ساعت ۶ کلاس دارم ولی یکی از دوستام دیروز داشت وصل نشده بود

    مرسی رومینا جون:)

    عزیزم من کانون بزرگسالان  high 1 میرم

    منم امروز اولین جلسمه ساعت 4 و نیم ولی نمیتونم وارد بشم شما میتونی وارد بشی؟

    مرسی هلیا جونم منم برات ارزوی موفقیت دارم عشقم شما چه ترمی هستی تو کانون متم کانون میرم امروز هم اولین جلسه ترم جدیده

    آهان پس برات آرزوی موفقیت دارم عزیزم.ما هم امسال مدرسمون کلاس های تابستونی گذاشت ولی درسی نبودند مثلا فتوشاپ و زبان فرانسه و ....برای همین منم نرفتم و الان فقط کلاس زبان کانون میرم.

    هلیا جونم فضولی چیه راحت باش اخه کلاسای تابستونیم شروع شده

    سلام رومینا جون.فضولی نباشه ولی حالا که تیزهوشان دادی یه کم استراحت کن تا هفتم رو پر انرژی شروع کنی😘😘😘

    ستایش جون کلاسام که هست درس و امتحان هم هست این هفته هم میخوایم بریم سفر نمیتونم زیاد بیام

    باشه عزیزم اگه مامانم اجازه داد تخته گچی رو نصب میکنم تا اونجا با هم حرف بزنیم😘😘😘

  • ستایش صادقی
  • ممنون رومینا جون عزیزم دوتا ساعت بنویس با هم هماهنگ کنیم بعد اونموقع با هم همینجا حرف میزنیم من میخوام مایکت و بریزم بعد هرچی تو گوگل میزنم دانلود و که میزنم دان نمیشه 😓

    خواهش میکنم ستایش جان حقت بود ببخشمت اره دوست میشم

    هلیا جون سوالام درسیه یه جا دیگه بیا حرف بزنیم

  • ستایش صادقی
  • این هویت واقعی منه یه بچه و از این به بعد هرچی تو این سایت پست میکنم عین واقعیت ممنون که من و بخشیدی عزیزم 😘 حالا دوباره باهام دوست میشی؟؟؟ 

    اگه سوالی داری همینجا بپرس عزیزم🤗🤗🤗

    چه خوب که یکم جز اولویت هاته😍

    عزیزم فکر نکنم مامانم اجازه بده اگه تونستم حتما نصب میکنم😘😘

    مرسی هلیا جون عزیزم من از مامانم پرسیدم گفت بدون اینکه بهت بگم ۱ هم زدم 

    البته دوستام میگفتن خیلی سخت بوده حتی بعضیاشون زمان اضافه هم میخواستن اما برگه ها رو جمع کردن عزیزم میتونی برنامه تخته گچی رو نصب کنی؟ازت سوالایی دارم

    رومینا من خودم فرزانگان ۱ درس  میخونم.به نظرم عالی دادی ولی کاشکی یکم جز اولویت هات میزدی

    سلام به همگی.من یه مدتی هست که نظرات این سایت رو میخونم.به نظرم به جز رومینا جون یا همون یه بچه بیشترتون زیادی اغراق میکنید.من خودم ۱۵ سالمه یعنی امسال میرم نهم و نهایت کتکی که خوردم همون یه نیشگون کوچولو بوده که اونم بعدش مامانم کلی معذرت خواهی کرد.آخه هیچ مامانی امکان نداره بچه شو اینجوری اونم در این دهه

    سلام مدیر سایت. تموم کن این مسخره و بچه بازیا رو من امسال ۱۶ سالم میشه از وقتی ۱۰ ۱۱ سالم بود(حتی کیارش رو هم یادمه) اینجا و اون دوتا وبلاگ خطکش و فلک دهه شصتیا رو‌میخوندم و مرتب سر میزنم  چون خاطره نداشتم یه بارم نظر چرت و پرت نذاشتم که الان این یه بچه و هر کی دیگه اینجا رو تبدیل به مسخره بازی کرده نه به اون موقع که ماه به ماه نظرات جدیدو تایید نمیکردی نه الان که سایت به گند کشیده شده. من که اگه همینجوری پیش بره دیگه مخاطبتون نیستم.

    یه بچه امتحانات تو به ما چه ربطی داره  هیمیری ومیای من امتحان دادم بیکاری هی اینجا پرسه میزنی

    من که رفتم این سایت هم تعطیل شد

    ثنا جون امروز تیزهوشان دادم انقد اسووووووووون بود که نگو البته دوستام گفتن اسون چی سخت بود  برگه اول رو تو ۲۰ دیقه تموم کردم دومی تو ۵ دیقه

    چه خبر؟ چرا  چیزی نمینویسین؟ 

    -----اصلا عیبی نداره بچه ای خب بچه هم اشتباه میکنه من که از صمیم قلب بخشیدمت ناراحت نباش 😍😍

    فقط همینو میگم من دخترم و ۱۰ سالمه همینو میتونم بگم و من دیگه اینجا نمیام 

    من یه میسترس میخام کسی هست؟

    ------ واقعا برات متاسفم اخه چه دلیلی میتونه داشته باشه که ادم با این همه اسم بیاد چرا با خود واقعیت نیومدی؟ و چرا انقددددد دروغ گفتی؟ و چند سالته؟

    بتول خانم و ناشناس جان حلالم کنید ببخشید خیلی معذرت میخوام بتول من بجات کامنت گذاشتم خیلی ازت معذرت میخوام ناشناس من بهت حرفای بد زدم معذرت میخوام حلالم کنید همگی تون بخاطر دروغایی که گفتم به خاطر کامنتای دروغم مجید عسکری نیما نیکو حقیقی و *** که یه مادر ۳۶ ساله بود دروغ بودن و همش ساختگی ببخشید حلالم میکنید ؟ لطفا ببخشیدم خیلی عذر میخوام 😭😭😭😭😭😭😭😭😭

    بتول ما منظورون ان کسی  است که این چیزها را نوشته اگه شما نبودید خود به خود به ان طرف برمی گردد نه شما ولی کاری هم که شما دارید دنبال می کنید اخر وعاقبت خوبی برایتان نخواهد داشت نه این دنیا ونه ان دنیا چون هر کس فردی را ازار دهد روزی چوبش را می خورد

    ایراد بزرگ این سایت اینه هر آدم مریضی میاد به اسم جعلی و با استفاده از اسم دیگران هر گوهی دلش میخواد میخوره یه عده ساده لوح هم دنبال حرفش رو میگیرن من یه پیج گذاشتم که مستقیم با مخاطب حرف بزنم و نظراتم رو بگم و نظرات طرف رو هم بشنوم اینجا هم هیچی نمیگم اما میام میبینم به اسم من هزار پیام فرستادن هزار نفر هم ازم بد گفتن در حالی که منو نمیشناسن در حالی که من اصلا گوشی دست نگرفتم همه رو با وجدانشون به خدا واگذار میکنم 

    باشه نیکو جون ولی اگه تونستی نصب کنی اسمم اینه romina2041387 لطفا عین همین بزن

    بتول اگه شمانبودید باید کار چند تا بیکار که من فهمیدم کی هستن توی همین سایت کناری 

    این چه پدرسگ نفهمی است داره به اسم من پیام مینویسه من دو سه روزه اصلا گوشی دستم نگرفتم ولی میبینم صدتا پیام به اسم من نوشته شده کدوم سگ پدر داره به اسم پیام مینویسه شماهایی که دارین از من بد مینویسین کدومتون مستقیم با خودم حرف زده که بدونه اصلا کی هستم و چکاره هستم و چه اعتقاداتی دارم اصلا بچه دارم یا نه متاسفم برای کسانی که ندیده و نشناخته از من بد مینویسن و بیشتر متاسفم برای کسانی که با اسم من هر مزخزفی مینویسن من پیج دادم ولی هیچکی مستقیم با من حرف نزده که بدونه چجور اعتقادتی دارم و چرا پیج گذاشتم و کی هستم واقعا برای همتون متاسفم 

  • نیکو حقیقی
  • رومینا جون منم نتونستم مایکت بریزم که تخته گچی بریزم 

     

    بتول خانوم و ناشناس میشه انقدر به هم بی احترامی نکنین لطفا چرا انقدر دعوا میکنین ناشناس جان شما کوتاه بیا بعدشم بتول خانم شما یه کودک ازار تمامین فکر کردین شمارتو بزاری اینجا یکی به پلیسو ایبجورچیزا زنگ بزنه چی میشه البته من نمیدونم چی میشه ولی خب کار خوبی نکردین که شمارتونو گذاشتین

    بتول خودش خودش را لوداد باید برای بچه ازاری به پلیس معرفی شود تازه اموزش هم می دهد

    بتول بچه ازار گوه خوری موقوف ادرس بده خودم می ابم خیلی پررو شده ایی لجن

    بتول اکه راست می گی ادرس خانه ات را بنویس

    اخه بتول کوچولو کجات بزنم نمیری اگه من در کونت بزنم می ری با برف سال دیگه میای پایین فعلا کاری نکردی بزنمت فقط رجز خواندی شماره دادی که بگویی شجاعی من باهوشتر از انم که فکر کنی بروی با یک لشگر بیایی کامنتهایت موجوداست برای بجه ازاری ولی فعلا در حد حرفی ولی قانون حالت را می گبرد من تورا نمی شناسم توهم مرا نمیشناسی ولی کاری نکردی تا حالت را بگبرم چون برای من افتخار نیست یک زن را که تاحالا ندیمش بزنم ولی اگر مرا می دیدی انطوری گوه خوری نمی کردی

    بتول جون واقعا خیلی جرعت داری شماره تو دادی به این همه غریبه که حتی نمیشناسیشون

    جواب امثال ناشناس خاموشیس من خودم بچه هامو بیشتر باشلنگ میزنم  البته درکونشونم میزنم ولی شلنگ خیلی اثر داره امتحان کنین همتون رو بچه هاتون ۲۰ یا ۳۰ صداشون درنمیاد یبار پسرم بهم فش داد اول چندتا زدم تو دهنش بعد بردمش تواتاق تا میخرد با شلنگ زدمش گفتم بگو غلط کردم ولی نگفت رفتم کمربند اوردم زدمش گفت غلط کردم منم چنتا سیلی پس گردنی با درکونی بهش زدم بعد ولش کردم تواتاق تا ۲ روز تواتاق حبس بود ناهارو شام صبونه هم تعطیل صبح روز سوم رفتم تو اتاقش دیدم راحت گرفته خوابیده منم با چند تا لگد به پهلوهاشو روناش ازش پذیرایی کردم تا اینکه بیدار شد منم دوسه تا نیشگون ازش گرفتم گفتم یبار دیگه از این غلطا کنی میزنم تو دهنت خون بیاد 

     

    بتول داری از ترس قالب تهی می کنی اول نگاه  قد واندازه خودت بکن بعد عرعر کن اینقدر پررو شوی شماره  موبایل می دی

    بتول خیلی دوست داشتم الان اینجا بودی میدیدی قضیه برعکس بود ای می خندیدم خانم کوچولو قد یه گنجشک عقل نداری اگر اینجا بودی چنان می زدمت که صدای گاو می دادی سادیسمی عقده ایی زورت به بچه های کوچک می رسد

    نیکو جون من نتونستم نصب کنم میگه باید این برنامه رو حذف کنی که اون برنامه برای درسامه

    باشه نیکو جون فردا نصب میکنم الان باید بخوابم که فردا ۶ پاشم

  • نیکو حقیقی
  • ممنون رومینا جون عشقم خوبی ؟ راستی میتونی برنامه باهم رو نصب کنی نصب کردی بگو بهم اسممو بهت بگم باهم اونجا چت کنیم اهان مایکتم میرزیم تخته گچی نصب میکنم

  • محمد ایتیوند
  • من موندم واقعا چرا بعضی هاتون انقد پوفیوزید . بتول خانم واقعا چرا طوری رفتار میکنی که انگار تو تخم حروم خونه بزرگ شدی . چرا انقد تو عقده ای و اولدنگی.  الان این ناشناس چی بهت بگه . من موندم واقعا چی میخواد جواب تو رو بده . آقای امید رضا شما خودتون و ناراحت نکنید این رضا و امثال واقعا مریضها.  شما خودتون و ناراحت نکنید

    سلام نیکو جون فدات تو خوبی؟تو مایکت دانلود کن

  • نیکو حقیقی
  • سلام پریا جون خدا بد نده عزیزم الان حالت خوبه ☺ ایشا... همیشه خوب باشی 

     

    سلام رومینا جون خوبی؟ راستی من این چند روزه خیلی دنبال برنامه تخته گچی گشتم میشه بگی از کجا برنامه رو نصب کردی من هرچی تو فروشگاه Play زدم برام نیاورد 

    بروبابا ناشناس اسگول نکنه کونت میخاره ناشناس خخخخ اگه میخاره بگو با شلنگ بخارونمش 

    بتول بزودی شناسایی خواهی شد عقده ایی

    پریا جون میای بیشتر اشناشیم؟اگه میخوای برنامه تخته گچی رو نصب کن تا بهت توضیح بدم چه جوری منو پیدا کنی اونجا میتونیم درباره درس و مدرسه هم حرف بزنیم

    سلام پریا جون فدات تو خوبی؟خوشحالم اشتی کردید مامانت کارش بد بود

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • سلام رومینا جون خوبی؟من این دو روز خونه ی مامانم بودم اون شب ک پیام دادم بعدش رفتم یعالمه قرص خوردم معدم درد گرفت نصف شب رفتم بابامو صدا کردم خیییلی درد داشتم اونم به مامانم زنگ زد منو برد بیمارستان پیشش اونجا دیگه مجبور شدم بگم قرص خوردم چون دردش آروم نمیشد و مجبور شدم بگم.بعدش معدم شستشو دادن و یسری کارای دیگه مرخصم کردن چون پنجشنبه بود مامان منو برد خونه اونجا کلی دعوام کرد سرم داد زد منم اینقد گریه کردم گفتم میخام برم پیش بابام ولی نزاشت.امروز اومدم پیش بابا رفتارش کلا عوض شده باهام حرف زد گفت دیگه از این کارا نکنم وگرنه بابام بدون من میمیره

    ناشناس کسی از تو احضار نظر نخواست 

     بتول باید شمارتو بدیم پلیس  دنبال کنه 

    باید شمارتو بدیم پلیس  دنبال کنه 

    بتول انگار تم هم مانند شیوا تنت می خاره

    پریا جون میشه دوباره ایدی اینستاگرامت رو بدی؟رفته پایین

    شیوا بیکاری حوصله داری اینهمه نشستی نوشتی همش تکراری 

    شیوا معلومه چی میگی اینهمه پرت و پلا زاییده فکر پریشان

    بهار جون عقد کردید؟مبارکه عزیزم👏👏👏👏👏👏 ایشالا خوشبخت شی😘😘😘😘😍😍😍😍😍😍

    شیوا جون فقط یه چیزی همه اینا رو دولت چک میکنه حواست باشه

    شیوا جون یعنی چی من یک رنگین کمانی هستم؟

    \"من در ایران نمیتوانم نفس بکشم\"

    مرگ دلخراش شهروند سیاهپوست در آمریکا توسط نیروی پلیس دولت این کشور، به جرقه اعتراضی علیه نژادپرستی سازمانیافته موجود در ساختار سیاسی و دولتی در این کشور تبدیل شده که از شهرهای آمریکا آغاز و خیلی زود به سراسر جهان شعله ور گردید. گو اینکه، کل نود و نه درصدی های دنیا که از تبعیضات ساختاری نظام موجود در جوامعشان به تنگ آمده اند، همگی به صدای اعتراض علیه نابرابری، نژادپرستی، فاشیسم و سلب هویت انسانی شهروندان بدل شدند. این اعتراضات که لحظه به لحظه دارد از نظر سیاسی خود را ارتقا می دهد و نیز به ابعاد وسیعتری زبانه می کشد، موجی از همبستگی انسانی در میان مردم دنیا برای برخورداری از جهانی عاری از تبعیض را موجب شده است. همچنین عبارتی که به نماد این اعتراضات بدل شده، \"من نمیتوانم نفس بکشم\" که از آخرین جملات جورج فلوید پیش از مرگ، به عاریه گرفته شده، دارد به ترندی جهانی بدل می شود که فریاد می زند \"من از اوضاع مسموم و فلاکتباری که دولتها و سرمایه داری در همه دنیا بوجود آورده است، قادر به نفس کشیدن نیستم\". 


    در این میان اما از آغاز روی دادن چنین اعتراضاتی در جامعه آمریکا، جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که حکومت جلادان و جنایتکاران و غارتگران است و ضدیت با انسانیت اساس وجودی اش را تشکیل می دهد، فرصت را غنیمت شمرده است و با تمام توان تبلیغاتی و سیاسی اش تلاش می کند تا از شعله ور شدن اعتراضات علیه دولت آمریکا نهایت بهره برداری را صورت دهد و در عین حال خود را مدافع مردم معترض در آمریکا نشان دهد. جنایتکارترین افراد زنده حال حاضر دنیا دارند داعیه نقض حقوق انسانی در جامعه آمریکا را مطرح میکنند؛ تا حدی که به طور مثال خامنه ای که دستش به خون هزاران نفر در چهار دهه عمر ننگین حکومت اسلامی آلوده است، چنین می گوید: \"مردم را می‌کشند و زبانشان دراز است\"؛ یا ابراهیم رئیسی، عضو هیات مرگ جمهوری اسلامی در دهه 60 شمسی و از کسانی که مسئول مستقیم اعدام دهها هزار زندانی سیاسی است، دهان باز می کند: \"آمریکا در مقام متهم نقض حقوق اولیه انسانی، و نه مدعی حقوق بشر باید در دادگاه های بین المللی محاکمه شود\". و یا حسن روحانی میگوید: \" ما جنایات آمریکا را به شدت محکوم می‌کنیم؛ جنایاتی که امروز در آمریکا واقع می‌شود و حاکمان کاخ سفیدی که فرمان این جنایت‌ها را صادر می‌کنند.\"


    این موضوع عمیقا موجب خشم سراسری و همه جانبه جامعه ایران شده است که هنوز گرمای خون کشتار آبانماه و جنایت هولناگ سرنگونی هواپیما را با گوشت و پوست خود احساس می کنند. مردم ایران که جمهوری اسلامی را به چشم حکومت و باند قاتلین، آدمکشان و غارتگران و تروریستها می بینند، به خوبی از نیات تبلیغاتی حکومت در رابطه با اعتراضات آمریکا آگاهند؛ اینکه حکومت از یکسو می خواهد با این حربه که سرکوب اعتراضات در همه جا روی می دهد و تنها مختص جمهوری اسلامی نیست، از جنایات مستمر خود دست بشوید و به نوعی ماشین عظیم جنایت خود را توجیه کند؛ و از سوی دیگر تلاش می کند تا با سواستفاده از شرایط، مبنا و هویت ایدئولوژیکی خود یعنی ضدیت با آمریکا را به بهترین شکل ممکن در انظار عموم قرار دهد و به آن قوامی دوباره بخشد. جامعه ایران اما پیشتر پاسخ حکومت به چنین نمایش هایی را با تمام قوا و با سردادن شعار \"دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست\"، داده اند.


    ایرانیان آزادیخواه،

    کارگران، زنان، دانشجویان، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، رنگین کمانیها و انسانهایی که بیش از چهار دهه است زیر چکمه های حکومت اسلامی هستیم با صدایی بلند اعلام میکنیم: \"در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی نمی توانیم نفس بکشیم!


    در همبستگی با اعتراضات مردم در آمریکا و سایر نقاط مختلف جهان و در اعتراض به جمهوری اسلامی بخاطر سرکوب و جنایت سازمانیافته حکومتی و نیز تبعیض، نابرابری و نژادپرستی و همچنین در راستای افشای نمایش تبلیغاتی حکومت جلادان اسلامی، باید با صدای بلند و از هر طریق ممکن فریاد زنیم که مردم ایران بیش از چهل سال است که زیر فشار فقر، نابرابری، بیکاری، زندان، شکنجه، اعدام، مذهب و خرافه، زن ستیزی، همجنسگراستیزی و تبعیضات سازمانیافته حکومت اسلامی قادر به نفس کشیدن نیست. 


    به کارزار \"من یک انسانم، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم\"، بپیوندید!


    من یک زن هستم، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم…

    من یک کارگر هستم، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم...

    من یک آتئیست هستم، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم...

    من یک رنگین کمانی هستم ، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم...

    من یک دانشجو هستم، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم...

    من یک معلم هستم، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم...

    من یک پرستار هستم، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم...

    من یک جوان هستم، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم...

    من یک بیکار هستم، من در ایران نمیتوانم نفس بکشم...

    خدا نکنه عزیزززززم

    راستی نیکو جون میای یه جا دیگه با هم حرف بزنیم؟اگه میتونی برنامه تخته گچی رو نصب کن اون جا حرف بزنیم نصب کردی بگو بهت بگم چه جوری منو پیدا کنی

    نیکو جون سرم خون نیومد چونه ام خون اومد اولش نفهمیدم لباس عروسکم خورد به چونه ام خونی شد اون موقع فهمیدم مامانم قبل از اینکه بره بیرون به داداشم گفت دخترم و نمیزنیا بزنی من میدونم و تو ولی اون بازم زد دیوونه من هنوزم اشتی نکردم باهاش

    نیکو جون معلومه مامانم دعواش کرد انقد سرش داد زد که نگو قبل از اینکه دعواش کنه منو کرد تو اتاق انقد داد زد برا چی دخترم و میزنی فکر کردی بزرگی دست رو زن بلند میکنی و از این حرفا

    ممنون که حق دادی حال و حوصله شر ندارم

    راستی تا حالا کتک خوردی نیکو جون؟

    چند سال با داداشت فاصله داری نیکو جون؟ اره من هروز بعد ۱۲ پامیشم چون از یکشنبه مجبورم ۶ پاشم 

  • نیکو حقیقی
  • خدارو شکر رومینا جون که ازمایشت منفی بوده 💏💏💏💏💏💏 اخه بمیرم خب مامانت داداشتو دعوا نکرد ؟  سرتو زده به دیوار و سرت خون امده مامانم بود داداشم خیلی دعوا میکرد 

  • نیکو حقیقی
  • سلام رومینا جون منم هروز تا ساعت ۱۱-۱۲ ظهر خوابم منتاها امروز یکاری پیش اومد واسه مامانم اینا من قرار بود خونه تنها باشم که بعدش نظر مامانم اوض میشه ومن هم با اونا میرم نه عزیزم چرا ناراحت بشم حقت بود این سوالو بپرسی 

     

    و در ضمن اقای امیدرضا  بهتون بر نخوره معذرت می خوام ولی جواب ابل.....خامو شیست اقای امیدرضا شما یه جوری حرف میزنی انگار مدیر وبلاگی برو یه وبلاگ بساز هر چقدر بی احترامی دوست داری اونجا بنویس که البته مطمینم کسی با این شرایط در وبلاگت نمیاد اما دیگه باید یه جایی باشه که ..... 

    امید کص نگو ناراحتی از سایت برو بیرون ما همه مازوخیسمی و سادیسمی تو بیا عنمونو بخور اینقدر ضرضر نکن

    خایمال تربیت خونوادگی من نباش. 

    اینجا بدرد کسشعرات نمیخوره برو یه جا دیگه خودتو تخلیه کن

    نیکو جون عزیزم من الان میتونم چت کنم خوابم دیگه پرید 

    اگه شیوا یا بتول قبول کنم خیلی ممنون میشم

    باشه اقا رضا هر طور خودتون میخواید و راحتید

    رومینا اونقدرام حقیر نشدم تو منو کتک بزنی

    اره اقا رضا اگه خودتون مشکلی ندارید تو مدرسه هم من همیشه نامادری میشم با اینکه از همه بچه ها کوچیکترم

    رومینا تو ۱۲سالته میخای نامادری یه پسر۲۰ ساله شی؟

    اقا رضا من میشم

    نیکو جون ببخشید اگه ناراحت شدی پرسیدم دختری یا پسر فقط میخواستم شر درست نشه

    پریا جون عشقم نگران نباش اصلا اصلا اصلا دوباره به حالت اول برمیگرده هیچی در این دنیا پایدار نیست مرسی فدات شم خوبم تو خوبی؟اره حدس زدم پدرت گرفته باشه گوشیتو راستی عشقم به مامانت گفتی؟

    کدوم خانوم محترمی نامادریم میشه؟ 

    الهی بمیرم پریا جون نه عزیزم نگران نباش پدرت هنوز عاشقته ۱ گیتار نمیتونه عشقتونو به هم بریزه عزیز دلم فدات شم هر کاری میگه انجام بده که عصبی نشه

    ممنون نیکو جون نه عزیزم ۱۰ صبح کی بیداره من هنوز تو تختم مرسی حالم و پرسیدی اره چون ازمایش کرونام منفی بود دیگه خیالم راحت شد اره منم خیلی از داداشم کتک میخورم دیروز مامانم رفته بود بیرون دعوامون شد سرم و زد تو دیوار چونه ام خون اومد الان خون مردگی داره منم پرتش کردم خورد زمین از اون موقع هم هر بار میاد معذرت خواهی محل نمیذارم

  • نیکو حقیقی
  • اقای امیدرضا احترام خودتو نگه دار شما با این کارتون فقط تربیت و شخصیتتون رو نشان میدی در کسخل خیلی حرف زشتی به نظر من شما اصلا تربیت خوانواده ندارین 🙍🙍🙍🙍

    فااااااااک یه کسخل دیگه به جمع سادیسمی و مازوخیسمی و کسخلا اضافه شد. 

    من دیگه خسته شدم

    اقای ایتیوند اینارو هرکاری کنی فحششون بدی خفه نمیشن. کاش میشد آی پیشونو بلاک کرد نتونن بیان تو سایت

  • نیکو حقیقی
  • راستی رومینا جون  میای فردا حدود ساعت ۱۰ صبح باهم اینجا چت کنیم؟

  • نیکو حقیقی
  •  پریا جون غصه نخورر

    راستی رومینا جون توی یکی از کامنتات نوشته بودی تنگی نفس داری و حالت خوب شدی ایشا..... همیشه حالت خوب باشه و در کنار خوانواده ات شادو سلامت باشی

    راستی شیوا خانم اگر به طور فرز شما نامادری من بودی و من از امند کرم مرطوب کننده دست را روی فرش میریختم شما چه کار می کریدین و من را با چی تنبیه می کردین ؟؟؟ میشه لطفا بگین 

  • نیکو حقیقی
  • غصه نخور پریا جون عزیزم الهی بمیرم برات اشکال نداره بابا فوقش بابات یه گیتار دیگه میخره بالاخره تو پاره تنشی یکی یدونه دخترشی بابات اعصبانی بوده یک چیزی گفته نمیتونه تا آخرش عمرش باهات غهر باشه که اخه عزیزم اونم الان ناراحته برات همینجور که تو انقدر به بابات وا بسته ای مطمین بابات هم بهت وابستس و دوست داره غصه نخور باشه 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘

  • نیکو حقیقی
  • عزیزم خیالت راحت دخترم ممنونم که پیشناهادمو قبول کردی رومینا جون من کامنتهایی که دربارهی کتک خوردنت نوشته بودی را خودنم خیلی دلم واست سوخت من تاحالا از مامانم کتک نخوردم البته همچین بگی نگی از کتک خوردن) اما یه نکته از هرکی حاضرم کتک بخورم اما از داداشم کتک نخورم  ) تخع من مثل تو  داداش دارم اسمش علی ازم بزرگتر اما همش باهم دعوا میکنیم اون همش ازم نیشگون میگیره اما من فقط بادستم میزنمش چون من تا بیام ازش نیشگون بگیر اون کلی زدتم  

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • سلام رومینا جون خوبی؟ببخشید من بابام گوشیمو ازم گرفته الان با لپتاپم اومدم اینو نمیتونه ازم بگیره بخاطر کلاسام.چند بار ازش معذرت خواهی کردم ولی اون اصلا بهم گوش نمیده همینکه میخام حرف بزنم سرم داد میزنه امروز عصر داد زد منم یهو زدم زیر گریه گفتم خب من چیکار کنم منو ببخشی گفت گمشو برو توو اتاقت نمیخام ببینمت😢😭انگاری واقعا دیگه دوسم نداره دلم میخواد بمیرم.میخوام یعالمه قرص بخورم بمیرم😢😭دیگه منو نمیبینید😭😭😭خداحافظ رومینا جون دوستِ خوبم

    نیکو جون اگه دختری اره دوست میشم

    سلام من هم نامادری دارم خیلی سختگیر بعضی وقتا دلم می خواد از دستش سرمو بکوبم به دیوار انقدر که سختگیر الان هم خوابیده بخاطر همین تونستم بیام اینجا من یه خواهش از شیوا خانم دارم لطفا یکذره با میلاد مهربان تر باش ازت خواهش می کنم من حس میلاد و بهار و $$$$$ میفهمم واقعا خیلی سخته زیر دست نامادری بودن یعنی زجر کشیدن یعنی هروز مردن زنده شدن نامادری من هروز همجامو کبود میکنه خیلی درد داره اقای مجید عسکری میدونم چه دردی داری اما نمیدونم چه حسی داری چون تاحالا از مادر خودم کتک نخوردم و هیچ وقت هم نمیخورم  

    من 33 سالمه

  • نیکو حقیقی
  • شیلا خانم ببخشید میشه بپرسم شما چند ساتونه ؟ البته این سوال خصوصی اگر میخواین جواب ندین 

  • نیکو حقیقی
  • یه بچه میای با هم دوست شیم و حرف بزنیم اگر موافقی لطفا بگو عزیزم 😘

     

  • مجید عسکری
  • من تقریبا هروز کتک می خورم از مامانم من کلاس چهارم ابتدایی ام یه برادر کوچکتر از خودم دارم که اونم مثل من همش از مامانم کتک می خوره من معمولن با دست یا دمپایی و یا مگس کش تنبیه میشم که البته اگه کارم خیلی بد باشه مامانم روم قاشقم داغ می کنه خیلی درد داره من واقعا دلم واسه میلاد یا بهار میسوزه چون اونا با همچی کتک می خورن 😵 اونم از دست نامادری نه از مامان خودش 😲

    سلام من یه مادر 35 ساله هستم 2 بچه به اسم های شهرزاد و کامران دارمدکه هردو 5 سال دارن  من فقط یکبار کامران را تنبیه کردم کامران چند روز بود که فحش میداد اولش به روی خودم نیاوردم تا اینکه دیدم واسه 3 مین بار هم ان فحش را تکرار کرد منم بردمش تو اتاقش و باهاش حرف زدم تا اینکه دیدم امروز دوباره تکرار کرد منم بردمش تو اتاقش و 8 ضربه به پشتش زدم بعد نیم ساعت که گریش تمام شد رفتم بغلش کردم و گفتم این کارا همش برای خودته عزیزم 

  • نیکو حقیقی
  • من 12 سالمه و کلاس شیشومم 

  • نیکو حقیقی
  • من خیلی وقته تو این سایت هستم شیلا خانم منتاها این اولین کامنتی که میزارم

    سلام محمد ایتیوند خدا برکت بده اینهمه ادم بیکار والاف

    نیکو حقیقی من شیلا خستم تا دیوانه نشدی از این سایت برو

  • محمد ایتیوند
  • سلام واقعا هنو خسته نشدید از این همه کامنت

  • نیکو حقیقی
  • سلام من نیکو حقیقی هستم 

    شیوا می ای سایت کناری با هم حرف بزنیم با من دوست میشی من اسم شیوا رو خیلی دوست دارم 

    به خدا میگم گمشو تو با این عقلی که بهم دادی انتظار شناخت و یکتاپرستی از من داشتی؟ خودت باید تو آتیش بسوزی

    شیوا یک درصد احتمال بده بری جهنم بعد چکار می کنی

    اره شیوا جون میدونم عزیزم ولی بعضی وقتا این بهم ثابت شده که یکی هست اما به قول مامانم هیچکی هیچی نمیدونه همشم دروغه شیوا جون اگه من بچه ات بودم. و همش بی احترامی میکردم چی کار میکردی؟

    رومینا اصلا خدا هم دروغه برو نظریه تکامل داروینو بخون میفهمی جهان هستی حاصل تکامله نه خلقت

    ثنا جون به نظر من امام مهدی دروغه اما من به خدا اعتقاد دارم نه کم اعتقاد دارم نه زیاد فقط میدونم یکی هست که همیشه حواسش بهم هست

    این شیوا آتیسته خدا رو نمی فهمه که خاک تو سرش ببین شیوا خانم هر جور دوس داری فک کن ما اعتقاد داریم که خدا یی هست وهمیشه مراقبمونه تو فک میکنه چرا تا الان کرونا نگرفتی ونمردی؟چون خدا مراقبته خدا خیلی مهربونه  حتی اگه باورش نداشته باشی تمام زندگیت از اون بالاییه هست یکم برو تحقیق کن  میدونی چرا خدا ساکته ببین  یکی از نشانه های ظهور امام زمان همین بیماری هست که بسیاری از افراد بیگناه میمیرن انشاالله ظهور حضرت مهدی هم  نزدیکه من به تو پیشنهاد دارم که تو یه بار نماز رو امتحان کن خدا رو صدا کن خدا به دادت میرسه برا ی اولین بار یه چیی از خدا بخواه که بهت بده البته هر جی داری از خدا داری ولی اینو مبگم که خودت بری تحقیق کنی مطمعن باشی

    اخی پریا جون خیلی سخته من جات بودم میرفتم معذرت میخواستم و تموم

    سلام امید رضا با این شیوای بی ایمان چه کنیم هی راه میره به خدا هم اعلان جنگ داده خیلی به خودش مغرور 

    سلام حیدری. 

    داداش یا خواهر حالا هر چی

    ببین اینا روانی هستن و سادیسم دارن و مازوخیسمی هستند.

    این افراد دلشون میخواد کتک بخورن یا کتک بزنن

    و یا تو خیالتشون از یه زن یا هر کسی کتک بخورن و خودارضایی کنند

    بنظر من بیخیالشون باش

    منم بیخیال شدم

    وقتی مدیر سایت جوابگو نیست باید بیخیال باشی

    ارزش نداره خون خودتو بخاطر چند تا افراد بی هویت و مجازی حروم کنی

     

    زندگیتو بکن خوش باش

    یا علی

    در ضمن اینقدر حرفای چرت و پرت در مورد امام ها وپیامبر هاو خدا و بهشت و جهنم نزنید.

    موفق باشید. 

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • سلام رومینا جون نه با بابام آشتی نکردم.هر چی باهاش حرف میزنم جوابمو نمیده که همش عصبانیه از دستم تو خونه جرئت نمیکنم جلو چشمش باشم.دیوونه شدم از دیشبم گوشیمو ازم گرفته بود تا الان بهم داد اونم بخاطر اینکه فردا کلاس دارم گفت بزن گوشیتو به شارژ واسه هماهنگیای کلاس و اینا.بعدم رفت توو اتاقش.خیلی دلم واسش تنگ شده😢😭مامان بزرگمم امروز رفت خونشون واسش کار پیش اومد نتونست بمونه.

    خدایی وجود نداره خدایی که عقده تعظیم کردن بنده هاش پنج بار در روز داره خدایی که این همه ظلمو میبینه و سکوت می‌کنه خدایی که معلوم نیس خودش چجوری به وجود اومده و از همین تسلسل علت ها میفهمیم خدایی در کار نیست زندگی کنید و لذت ببرید

    تو خودت رو با گل مقایسه میکنی رومینا جون گل عقل وشعور نداره که فقط انسان داره اونم باعث وبانی اش خداونده

    ثنا جون من افتخار نمیکنم به خدا هم اعتقاد دارم ولی نه زیاد بعدشم هیچکی درباره خالق خودش چیزی نمیدونه شما بیا یه گل بکار اون گل نمیفهمه شما خالقشی همون طور که ما نمیفهمیم 

    خانم شیوا من جدیدا امدم  توی این سایت من اسم شیوا را خیلی دوست دارم که شبیه اسم خودم شیلا است با من دوست میشی البته در سایت کناری یعنی دهه شصتیها که خلوت تر از اینجاست انگار اینجا خیلی با شما خوب نیستند ولی انجا بهتر کسی نیست ساعت 12 شب به ان طرف و 3ظهرها

    مثلا افتخار میکنی که به خدا اعتقاد نداری؟ به این افتخار نمی گن باید خجالت بکشی حالا چه شیعه وچه سنی بالاخره خدا رو که میشناسی 

    من شیعه نیستم به امامای خودم اعتقاد ندارم چه برسه به مال شیعه ها

    من نه به امام و از این جور چیزا اعتقاد دارم نه به بهشت و جهنم نه به خدا یکی هزاران سال پیش بوده یا نبوده مرده حالا ما باید عذابشو بکشیم؟اصلا به ما چه؟از صبح هیچ کدوم از فیلمامو نداده هیچ اهنگی پخش نکرده اینجا وبلاگ کتک هست نه وبلاگ اماما پس دیگه درباره اش حرف تزنیم

    مطمعنم آخر الزمانه چون کافر ها بیشتر میشن مثل شیوا که کافر بی دین هست ببین می خوای با ور کن می خوای نکن ولی اینو بدون که هیچ کاری بی نتیجه نمی دونه نظرت رو برا خودت نگه دار   از نظرمن خدا عشقه وکسی  نمی تونه باهاش مقابله کنه چون همه ی قدرت جهان دسته اونه شیوا خانم درست حرف بزن امام جواد عشقه همه ی شیعیانه تو کافری به ما چه البته من قضاوت نمی کنم قضاوت فقط مخصوص خداست  من با توجه به حرفات میگم که کافر بی دین هستی

    شیوا اخه تو کی هستی که خدا از تو بترسه جوجه

    اخه شیوا  تو ادمی که اظهار نظر می کنی عقده ایی

    وااای پس من چرا خشم خداتونو نمیبینم؟ نکنه خدام از من می‌ترسه خخخ

    شیوا عقیده ات را برای خودت نگه دار برای دیگران نسخه نپیچ کافر بی ایمان

    امید رضا نظرت در مورد شیوا چیه عاقل یا روانیه ولی فحش  ندیا چون خیلی ها باهاش خوب نیستند

    خدا و بهشت و جهنم یه کاسبیه واسه آخوندهای مفت خور این چیزا نباشه اونا از کجا بخورن؟خخ

    اگه خدا بود تا الان کرونا رو ریشه کن میکرد این همه آدم نمیرن امام جواد مرده که مرده به من چه

    نظرت راجب ابن شیوا چیه بنظرت عاقل یا روانیه ولی فحش ندیا چون خیلها باهاش بدن

    من از امزور تصمیم گرفتم که به این سایت نیام مدیر جان این سایت رو ببند دیگه  مگه نمی بینی این همه بیشعور اینجا جمع شدن که خدا حالیشون نیس یعنی چی تو روز شهادت امام جواد این حرفا یعنی چی بیشعور مگه عقلت رو از دست دادی شیوا با تو هم ها  اگه خدا وپیغمبر حالیت نمی شه یکم فک کن ببین تو چطکری به وجود اومدی  خاک توسرت تو نمی ترسی این حرفا رو اینجا میگی انشا الله که مامور ها میگیرنت اگه خدا حالیت نمی شه نبایو زنده بمونی چون خدا عشقه تو سختی ها به همه کمک میکنه نمی دونم تو چطو زنده موندی نفهم تو هر چی داری از خدا داری یکم به حرفام فک کن و اینکه رو مینا جون از تو انتظار نداشتم که به بهشت وجهنم اعتقاد نداشته باشی واقعا که وقتی فهمیدم خیلی ناراحت شدم واقعا که از توبعیده به اسنا اعتقاد نداشته باشی ما هر چی داریم از خدا داریم

    ناشناس تو یکی گوه نخور 

    خایه نداری با اسم واقعیت بیای؟

     

    شیوا دهنتو باز کن من اماده ام

    شیوا مانند اینک بدت نمی ات دوباره اسپنکت کنم خانم کوچولو

  • رحیم پیمانی
  • شیوا انشالله بزودی زود با کمپوت می ام دم در جهنم ملاقات تو

    فرهاد کونت میخاره بچه

    رحیم پیمانی این مضخرفاتو خودت باور میکنی؟؟ خخخ

    خانم پورمند امدی خودی نشان بدی که من هم هستم کسی از شما اظهار نظر نخواست تا قبل از اینکه خودت هم مانند ما شوی هری

    کیر تونگه دار برای دهن خودت 

    من به توصیه یکی از دوستان اومدم مطالب این سایت رو بخونم ایشون میگفتن خنده داره ولی به نظرم گریه داره نه خنده جناب فرهاد خان خودت این خیالات رو باور کردی من حاضرم قسم جلاله بخورم از روی خیال حرف میزنی من هم میگم دیشب پسر دو ساله من شما را زیر مشت و لگد گرفت اما واقعا این حرفها با واقعیت اصلا همخونی نداره آقا فرهاد به نظرم شیوا یه مریض است اما شما با این خیال بافی ها و دروغ پردازیها از اون مریض تری و کسانی که حرف شما رو باور میکنن از شما مریض تر شما هم رحیم خان خودت این دروغت رو باور میکنی که دیگران هم باور کنن 

    فرهاد کسخل بس کن دیگه

    من نمیدونم چرا این یارو کسشعر میگه چهارتا کسخل تر از خودش تایید میکنن و تشویقش میکنن

    بسه دیگه باو

    هی کسشعر پشت کسشعر

    یه بچه چرا گوه میخوری اونجایی که مادر و پدر زدن نمیسوزه 

    چرا حرف از تو کونت در میاری چهارتا کسخل باور میکنن

    در ضمن من اون بهشتی که زیر پای مادری مثل شیوا باشه رو نمیخام. 

    فقط من نه ها بقیه هم نظرشون همینه

    اینقدر کسشعر نگید. 

    من کیرم تو این داوری

    بکشید بیرون از سایت

    مازوخیسمی ها

    در ضمن کسخلا میلاد و شیوا  یک نفرن

    مثل بهار وbahar

    ثنا و.... 

    یه بچه هم که دلش میخواد کتک بخوره

    میلاد...... 

    شیوا هم حیف کیرم که حواله این شل ناموس کنم.بیناموس بس کن اینقدر کسشعر ننویس. کسشعر بنویسی میرم فتا شکایتت میکنم. خیلی راحت از رو آیپی گوشیت پیدات میکنند. 

     

    رضا هم که دیگه نگم

    اون داریوش جقی هم که میگه من قدم فلانه من فلانم 

    داش بیا کیرمو بخور

    هر موقع تونستی و یه کاری رو عملی کردی اونموقع گوه بخور

    تورو خدا بس کنید

    وقتی میایم حال ادم بهم میخوره

    نکن برادر من خواهر من نکن

    میای کسشعر میگی و چهارتا جقی فکر میکنن واقعیه و جق میزنن و بعدش گناهش واسه کسی که این کسشعر هارو نوشته ثبت میشه

    ببین من نمیخام جا نماز آب بکشم ولی آدم عقل و شعور داره خودش باید بفهمه و هر کسشعری که تو مغز کیریش میاد رو ننویسه. 

     

    آآآقااااااای مدیییییر نظرات تخمی رو پاک کن دیگه خسته شدیم اینقدر بهتون گفتیم و شما هم ماشالله به چپتون دایورت میکنید

    نظراتو پاک کن و مثل قبلا نظر با تایید خودتون بزارید. 

  • رحیم پیمانی
  • شیوا دیشب خواب عجیبی در مورد تو دیدم دیدم  ذر یک جای تاریک نوری می ذرخشد وقتی  با ان غار نزدیک شدم با منظره عجیب و وحشتناکی روبه روشدم دیدم یک جای بزرگ وعمیق عده زیادی زن از موهایشان اویزان بودند و جیغ وداد می کردند زیر پایشان ذیگهای بزرگ اب جوشان بود وانها دایم به داخل ان اب داغ می رفتند و دوبار برمی گشتند بالا وصدای جیغشان کر کننده بود ومامولکهای وحشتناک از سر روی انها بالا می رفتند  از یکی از انها پرسیدم که هستی اوجواب داد من شیوا هستم همان که اعتقاد به جهنم نداشت ولی حالا گرفتار جهنم داغ شدم وهمه چیز راست بود گفتم برای چی عذاب میشوی گفتی بخاطر بداخلاقی با میلاد وتا او رضایت ندهد من در اب جوشان می سوزم منهم گفتم مگر بهت هشدار نداده بوذم حالا عذاب بکش بعد یک اسب سفید امد سوار اسب شدم ودور شدم واز بیدار شدم

    پریا جون اشتی کردید؟

    شیوا دوست داری امشب چطوری بزنمت با کمربند خوب تنبیهت کنم وغلط می کنی دست به میلا د بزنی انچنان می زنمت تا ادم بشی مانند اینکه از کتک دیشب درس عبرت نکرفتی

    شیوا جون شما مثل مادرش دلسوزشید نگرانشید و براتون اهمیت داره اینده اش چی میشه

    میلاد مثل پسرم میمونه اگه تو درساش افت کنه منم ناراحت میشم و تنبیهش میکنم الان دغدغه من آینده میلاده این بهشت و جهنم و خدا و پیامبر همش دروغه

    ناشناس دختری یا پسر؟

    مامان شیوا من ۱۵ سالمه اگه بی احترامی کنم چکارم میکنید؟؟؟

    خانم پورمند شما که عاقلید اینجا چکار دارید نکنه امدید دیوانه بشوید این اقا فرهاد حق داره این شیوای سادیسمی رو بزنه 

    به نظرم هرچه زودتر این سایت از دسترس خارج بشه بهتره نمیدونستم اینقد آدم خیالباف توی این مملکت هست واقعا حقمون است هرچی به سرمون بیاد هرچقد مطالب رو خوندم یه نفر آدم سالم پیدا نشد همه در خواب و خیال هستن و خیال پردازی میکنن یکی کتک میزنه یکی دلش میخواد کتک بخوره یکی توی خیالات خودش فرستاده حاکم بزرگ است یکی دی خیالات خودش از طرف خدا اومده و توی خیالاتش حق نامادری شیوا رو میرسه چند نفر هم تایید میکنن یا خدا این سطح از خیالبافی و روانپریشی واقعا جای تاسف داره من خودم یه مادر هستم در زندگی هم تشویق هست هم تنبیه است هم تفریح است هم بازی است اما اینقد خیالبافی ناامید کننده است خدا همه رو شفا بده

    اینجا چ خبره کلا همگی توی خیالبافی هستن و در عالم تخیل سیر میکنن آرزوی شفای عاجل برای همگی

    ممنون از شما خانم  مرجان و نسرین  خدا مرا فرستاد تا این نامادری شیوای وحشی را رام کنم فقط کافی است نگاه چپ به من بکند  روزگارش را سیاه می کنم فکر کرده من میلاد کوچک هستم بمن چشم غره برود مانند اعلامیه می چسبانمش به دیوار

    منهم بشما اقا فرهاد درود می فرستم  که دمار از روزگار این شیوای وحشی را گرفتی افرین باز هم او را بزن 

    افرین به شما اقا فرهاد خوب حال شیوا را گرفتی واو را زدی من کیف کردم حقش همین بود تا بچه ازاری نکند

    نامادری شیوا چرا بامن حرف نمیزنی حتما بامن قهری گفتم که دست خودم نبود نمی خواستم بزنمت خودت با من لجبازی کردی مجبور شدم وادارت کنم کفشم را ببوسی ولی درست وحسابی  کتک خوردی و تنبیه شدی تا درس عبرت بقیه نامادری ها شوی

  • رحیم پیمانی
  • یه بجه وقتی بچشم دیدی باور می کنی ولی زمان به عقب برنمی گردد که چیزی را جبران کنی یعنی می خواهی بگویی خارجیها هم دروغ می گویند 

    اقا رحیم تمام اون عکسای بهشت.  جهنم و صدا ها و فیلما دروغه کسی که رفته بر نگشته و همش فرضیه ست منم اون صدا ها رو گوش دادم ولی واقعا مسخره ست چون دروغه بعدشم شیوا جون یا هر مادری که بچه اشو میزنه به فکر ما میره جهنم ولی در کل اگه این بهشت و جهنم وجود داشته باشه میره بهشت چون مادر و پدر حق دارن که بچه شونو بزنن حتی میگن اگه بچه خدای نکرده بره جهنم اون جاهاییش که کبود و زخمه  و به خاطر کتک این جوری شده(کتک پدر و مادر) نمیسوزه یعنی انقد با ارزشه

    مامان شیوای خیالی ناراحت نشو من مانند میلاد نیستم کسی بتونه به من نگاه چپ بکنه دست ار پا خطا کنی می زنمت مانند دیشب که زدمت و اسپنکت کردم انهم با شلنگ 

    پریا جون منم امروز تونستم بهت ریکوست میدم فقط نمیتونیم اونجا چت کنیم چون گوشی مامانمه

    اقا رضا لطف کنید برید پایین بخونید خوابم میاد نمیتونم بنویسم اگه واقعا نمیتونید برید پایین و بخونید کپی میکنم براتون

    واقعا مامان شیوا تقصیر خودت بود نبایستی بمن می گفتی چرا اب روی قالی ریختم  منهم ناراحت شم کتکت زدم دفعه دیگه یواشتر میزنم در ضمن  اقای داریوش  با تشکر از اظهار لطفتان سعی  می کنم در روزهای اینده ارذنگی هم به شیوا  بزنم 

    دستت درد نکند فرهاد از جانب منهم از حالا یگ اردنگی به مامان شیوای خیالی بزن خیلی با حال بود بتو می گن پسر

    مامان شیوا خیالی باور کن دست خودم نبود  نمی خواستم شما رو تنبیه  کنم   می دانم خیلی دردتان گرفت ولی کنترل دست راستم دست خودم نبود یک دفعه عصبانی شدم به صورتتان سیلی زدم واقعا ببخشید  بهتون قول میدهم دفعه دیگه یواشتر بزنم  و یا شاید گوشتان را بکشم نمی دانم شاید اردنگی بهر طوری تنبیهت می کنم که خیلی اذیت نشی و وظیفه فرزندی  من حکم می کنه رامت کنم چون یک مامان وحشی لوس وننر  هستی ونیاز به کتک داری انهم به اندازه کافی تا ادب بشی ببخشید بی ادبی کردم مامان شیوا ترسو دیدم داشتی از ترس  می لرزیدی واقعا کارم بد بود 

  • رحیم پیمانی
  • شیوا یک پرسش دارم اگر من برادر بزرگتر میلاد بودم جرات می کردی نگاه چپ به میلاد بکنی فکر نکنم چون قدم 196 سانت  با یک دست می توانم بلندت  کنم و چنان چپ و راستت کنم که مشرق ومغربت را تشخیص ندهی تازه به میلاد می گفتم هر چه دلت انجام بده ببینم شیوا ترسو چه می کند و تو از ترس فرار می کردی ولی من می گفتم کجا باید کفشهای من ومیلاد را لیس بزنی  بعد به دوستات می گفتم بیا تماشا کنن هی شیوا شیوا همین بود واما در مورد جهنم همین الان برو توی اپارت بنویس صدای ضبط شده جهنم جایی که بعدها میروی را صدایش را می شنوی

    پریا من درخواست دادم قبول کن

    رومینا تا حالا از مادرت کتک خوردی؟

    هرچی خوردی رو کامل تعریف کن و بگو چرا خوردی

    درد هم داشت؟ 

    آقا بهزاد کیرت بره تو کص خودم جوووووووون عشششقمممم دارم خودمو انگشت میکنمممم دوباره بگوووو😍کیییف کردم😍قربونه اون کیرت برم من جییگر😍بده واست بخوووورمششششش

    مامان شیوا وقتی عصبانی میشی جذاب تر میشی دوس دارم همش عصبانیت کنم هی تو تنبیهم کنی از اون تنبیه ها که مخصوص خودته فقط.مامانی من شب تا صبح بیدار موندم میخای کتکم بزن یادته بهم گفتی ظرفا رو بشور هنوز نشستم.هرجوری دلت میخاد تنبیهم کن من متعلق به خودتم

    مامان شیوا چرا اینقدر عصبانی هستی؟؟؟دوست داری وقتی عصبانی هستی سر من خالی کنی منو تنبیه کنی؟؟برم توو حموم لخت شم آماده برای تنبیه؟؟مامانی با فلفل منو تنبیه نکنیا خیلی درد داره

    اگه توعم مامانت تنبیهت میکرد الان به بزرگتراز خودت فش نمی‌دادی پسره بی تربیت بهزاد باید به مامانت بگم تنبیهت کنه

    کیر تو کص اون مادر جندت شیوا

    فرهاد یخ میزارم زیر کونت مجبورت میکنم تا وقتی که آب شد روش بشینی بعد فلفل میریزم تو سوراخ کونت بعد با ترکه و شلاق و کمربند به خدمتت میرسم

    رحیم اینا همش افسانست من که بهشت و جهنمی ندیدم 

      شیوا  من فرهادم  چراجواب مرا نداید مگه من حرف بدی زدم  حاظرید نا مادری من بشوید مانند مهدی و اگر  عمدا کار بد بکنم مانند نمونه اب روی قالی بریزم  و عمدا به شما سیلی  و اردونگی بزنم  و گوش شما رو بکشم شما چه می کنید باور کنبد دست خودم نیست از خودم دفاع می کنم

  • رحیم پیمانی
  • شیوا واقعا که خیلی عجیبی مگر از کره ماه امدی کره زمین  هیچی خبر نداری انسانهای زیادی که از دنبا رفته اند ولی دوباره زنده شده اند حالا چه ایرانی وچه خارجی داستانهای واقعی از یهشت وجهنم دیده اند که کتابهای ان موجود است که کاملا با انجه ذر قران امده مطابقت دارد برو چند مورد بخوان از جمله داستان بهشت رفتن یک زن خارجی و داستان جهنم رفتن یک زن  خارجی دیگر که در اپارات فیلمش هست وقتی ببینی می فهمی دروغ نمی گویند واگر به خودت مغرور باشی دومی را حتما می بینی ولی دیگر ان زمان یاد من می افتی که بهت هشدار دادم ولی به  ان خندیدی ولی در ان زمان گریه هایت سودی نخواهد داشت وقتی از مو اویزان می شوی واصلا  نمی دانم چرا می خواهم تورا از حهنم نجات دهم  باید خودت باچشم خودت ببینی وتاوان کودک ازاری را پس بدهی

    سیوا جون منم مثل شما نه به بهشت اعتقاد دارم نه به جهنم چون کسی کا رفته برنگشته که برای ما خبر بیاره

    شیوا منم نامادری دارم مثله شما سختیگره

    کی از اون دنیا خبر آورده رحیم چه ساده ای

  • رحیم پیمانی
  • خانم شیوا وقتی وارد جهنم شدی انوقت باورش خواهی کرد فعلا  خودت خودت را فریب بده قسم به خدا با این رویه صددر صد جهتم را خواهی دید  من چیزی می دانم که اگر می دانستی مو به تنت سیخ می شد می دانی از مو اویزان شدن یعنی چی انهم قرنها پشت سرهم  این فقط قسمت کوچکی است و زیر پات حرارت اتش همراه  با دود وبعد مارها ومارمولکهای وحشتناک که از سروکولت بالا می روند ونیشت می زنند همش خیالات برو در اپارات توصیف جهنم از زبان مالک را بخوان که بیشتر بدرد تومی خورد می دانی میلاد حلالت نکند سر از انجا در می اوری البته همراه باباش که بتومجوز این کارهای زشت را داد 

    آقای رحیم من به جهنم اعتقادی ندارم

    بهار جون منم امروز خیلی اذیت کردم ولی خبری از کتک نبود حتی گفتم کلاس تابستونی شروع شد نمیرم اونم گفت نری به خانوم مجدی و خانوم محمد پور میگم منم گفتم نه ممنون میرم

    من امروز کتک نخوردم راستش خیلی مامانو اذیت کردم ولی کتکم نزد.

    شیوا منم دوست دارم مانند مهدی شما نامادری من باشید ولی نمی دانم بامن چکار می کنید اگر کار بد انجام بدهم برای نمونه اگر به فرض من  عمدا اب لیوان را روی قالی بریزم و بعد شما  بگوییدچرا ریختی من بگویم دلم می خواهد و به صورتتان سیلی بزنم  و یک اردنگی وگوش شما را بپیچانم شما ناراحت می شوید  و چه می کنید چون من اموزش دفاع شخصی دیده ام وکنترل دستهام دست خودم نیست 

    ثنا جون تهران کانون زبان

    رومینا جون می تونم بپرسم تو کدوم شهری ؟وتو کدوم موسسه زبان درس می خونی؟

    بهار جوگ امروز فقط ۵ دیقه اول رفتم سر کلاس به مامانم گفتم مامان حال زبان ندارم بزرگسالم که ترم بالا قبول شدم دیگه میخوام چی کار گفت باشه چون جلسه ی اخره هیچی هم بهم نگفت امروز کاری کردی کتک بخوری؟

  • رحیم پیمانی
  • این مامان شیوا مانند سگ از من می ترسه چون می دونه یک دستی می تونم پرتش کنم 

    البته مهدی سگ خودتی با  ان مامان شیوای جهنمی  من مهدی دوم هستم چکار بتو دارم مگه فقط اسم تو مهدیه توبرو از ماما شیوا بخواه بزنتت  بچه پنج ساله ولی قبل از اون با اسم من ابروی پسزها رو نبر چون من دوست ندارم یک ذختر قرتی  مانند شیوا فکر کنه می تونه روی من دست بلند کنه چون هنوز از شکم ننش کسی بدنیا بتونه منو بزنه 

    این چه سگی است به اسم من پیام نوشته و به شیوا جون توهین کرده حداقل انسان باش و با اسم واقعی پیام بده احمق

  • رحیم پیمانی
  • مهدی اسمت را عوض کن  چون تو یک پسر نیستی بیشتر ذحتری   این شیوای عقده ایی خودش باید کتک بخوره و شانس داره از دست من دوره وگرنه چنان میزدمش که صدای گاو بدهد البته چوبش را بعدها خواهد خورد البته در جهنم 

    مامان شیوا هروقت اشتباهی کردم بهتون میگم منو تنبیه بکنین شما هم فقط دستور بدین چه تنبیهی میخواین انجام بدین و حسابی کتکم بزنین و تحقیرم کنین تا ادب بشم 

  • رحیم پیمانی
  • شیوا لیاقت خودت هست سرت در توالت شود  اگر دم دست من بودی چوق توی کونت می کرم

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • بابای منم اجازه نمیده نصب کنم اگه بفهمه پدرمو در میاره ولی من یواشکی نصب کردم مخفیشم کردم که نبینه.بعضی وقتا میرم پیج بابامو هم چک میکنم😅پیج طرفداراش و اینارو

    نه پریا جون ندارم مامانم نمیذاره میگه باید صبر کنی من مطمئن شم خوب استفاده میکنی من حتی واتساپ هم ندارم البته تو اینستا و واتساپ مامانم با دوستام چت میکنم احتمالا اخر امسال یا شاید بعد ازمون تیزهوشان بذاره نصب کنم

    جوراب شیشه ای بعضی وقتام ساق بلند

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • رومینا تو اینستگرم نداری؟؟من نصب کردم یواشکی مخفیش هم کردم ولی هیچ دوستی ندارم توش

    مامان شیوا باشه حتی جورابهاتو هم لیس میزنم میشه بگین چجور جورابی میپوشین 

    پریا جون من از شبکه های ای فیلم و تماشا فیلم میبینم تماشا دردسر های عظیم که الان فصل ۲ هست ای فیلم خوش نشین ها 

    رومینا جون من تنبیهام خاصه سعی میکنم تنبیهام چاشنی تحقیر باشه

    اخی پریا جون ولی من خیلی با خط کش خودمو میزنم ولی حتی سرخ هم نمیشم 

    شیوا جون واقعا اقا میلاد گناه داره من حاضر به اندازه کل روزای زندگیم کتک بخورم ولی جای کثیف رو لیس نزنم

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • رومینا جون چه فیلمی نگاه میکنی بگو منم ببینم البته یواشکی چون بابام اصلا اجازه نمیده فیلم ببینم تلویزیونم فقط شبکه امید رو اجازه میده ببینم.حالا اسم فیلمو بگو بزنم اینترنت منم ببینم

    دیروز میلاد بخاطر داشتن عکسای مبتذل تو گوشیش تنبیه شد در اتاقشو باز کردم دیدم داره عکسای مبتذل تو گوشیش میبینه گوششو پیچوندم بردمش توالت گفت گوه خوردم گفتم اونم میدم بهت اونقدر بهت بدم سیر شی سرشو کردم چاه توالت بعد بهش گفتم یا کل دسشوییو لیس میزنی یا سرتو یه ساعت میکنم تو چاه توالت اونم تنبیه اولو انتخاب کرد

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • من بدترین کتکی که خوردم از مامانم بود با خط کش چوبی اینقد کتکم زد همه جای بدنم کبود شدن.باهاش رفته بودم محل کارش یه دختر اونجا بود خیلی بی ادب بود یه حرف زشتی زد منم نمیدونستم حرف زشته به یکی از پرستارا گفتمش مامانم خجالت کشید منو برد توو مطبش و تا میتونست کتکم زد.

    الهی پریا جون ایشالا اشتی میکنه باهات

    اره بهار جون خیلی ضد حال از شانسم مامانم پاشد گفت کلاس وصل شد گفتم نه گفت ببینم منم نام کاربری و رمز عبور رو جابه جا زدم گفت باشه الان زنگ میزنم کانون منم گفتم مامی زنگ نزن حالا شاید درست شد اخه ساعت ۵ فیلم دارم قسمت حساسه اون موقع میگم بیرونم کرد سیستم دیگه ام نمیتونم وصل شم

    عه چقدر ضد حال پس رومینا جون.

    مامان شیوا وقتی خوابی میام موهاتو با قیچی میچینم😂😂مواظب موهات باشه

    چشم مامان شیوا هرچی شما بگین مامان میشه خواهش بکنم خاطره بدترین کتکی که به میلاد زدین رو بگید سر چی بود و با چی و چقد تنبیهش کردین خاطره اش رو بنویسید اینجا 

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • سلام رومینا جون نه امروز صب سر صبحونه هر چی باهاش حرف زدم جوابمو نداد بلند شدم برم توو اتاقم یهو داد زد برگرد سر جات صبحونه تو بخور.بعدشم رفتم توو سالن پیش مامان بزرگم بشینم گفت برو توو اتاقت تا وقتی من نگفتم حق نداری بیای بیرون.خیلی ناراحتم ولی بهش حق میدم مامان بزرگم گفت که بابام بهش گفته میخوام تنبیه بشه دفه دیگه بدون اجازه وارد اتاق من نشه.گیتارشم امروز داد ب دوستش واسش درست کنه یعنی دوستش گفته بود میتونه صفحه پشتشو عوض کنه.ایشالا درست بشه بابامم باهام آشتی کنه دیگه هیچی از خدا نمیخوام 

    نه تو رو خدا نه سیخ داغ نه با کمربند منو بزن ولی داغم نذار تو رو خدا

    وقتی سیخ داغ رو زبونت بزنم لیس میزنی بچه

    شیوا جون من بودم لیس نمیزدم لیس نزنم چی کار میکنی مامانی جون

    نه نمیشه مهدی من میگم باید چجوری تنبیه بشی تنبیه به انتخاب مادره تو فقط باید انجامش بدی:/

    پریا جون بابات باهات اشتی کرد؟

    نه بهار جون مامانم منو نمیزنه حساسه رو کلاسام ولی به خاطر کلاس نمیزنه یعنی فکر نمیکنم بزنه عزیزم اسمم رومیناست مامانم میگه رومن

     

    باشه چشم مامان شیوا نمیشه به جای کف کفش لیسیدن کتکم بزنین آخه کثیفه ولی هرچی شما بگین 

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • شیوا خانم طرز فکرتون واقعا اشتباهه

    بچها با کتک خوردن از پدر مادرشون نمیترسن بلکه با کتک نخوردن میترسن.

    مثلا خود من تاحالا بابام کتکم نزده..نمیگم نزده ولی در حد چند تا سیلی اون سه یا چهار بار نهایتش ولی همین که چشم غره میکنه من از ترس نفسم بند میاد.وقتی عصبانی میشه من اینقد ازش میترسم ک یبار خودمو خیس کردم.میخوا بگم اینکه میگی بچه رو طوری تربیت کن که از ترست خودشو خیس کنه بابای من کاملا با اینکه بچه رو کتک بزنی مخالفه.

    مهدی پس دیگه من مامانت نیستم

    مامان شیوا کف کفش نه نه ببخش

    بهار گمشو همه تیکه هاشو با دهنت جم کن عین سگ فهمیدی دختره احمق؟ ها ها ها

    سلام رومن جون مرسی عزیزم شما خوبی.

    چقد خوب پس امروز یه کتک حسابی میخوری 

    من مامانم خیلی رو کلاس زبانم حساسه اخه خودش معلم زبانه حتمن باید کلاسامو مرتب برم.بخاطر همین دیروز خیلی عصبانی شد و کتکم زد.

    مهدی لیس بزن کف کفشمو تمیزش کن از بیرون اومدم بوی گند میده زود باش پسر خوب خخخ

    بهار جون مگه دوست نداری کتک بخوری؟پس انقد معذرت نخواه

    دیروز مامانم خونه نبود رفتم اشپزخونه اب بخورم بهترین ماگ مامانمو شکوندم زنگ زدم بهش گفتم گفت فدای سرت پیش میاد نرو اشپزخونه چیزیت نشه

    ممنونم مامان شیوا پاهاتو هم میبوسم چشم هرچی شما بگین مامان جون

    ممنونم مامان شیوا پاهاتو هم میبوسم چشم هرچی شما بگین مامان جون

    مامان شیوا ببخشید اون گلدونی که خیلی دوست داشتی از دستم افتاد شکست توروخدا ببخشید حواسم نبوده مامانی غلط کردم دیگه تکرار نمیشه

    شیوا جون منم یه روزی بزرگ میشم مادر میشم ولی مادر مهربون  بیشتر زنا مادر میشن تعداد کمی هستن که نمیشن منم دلم میخواست تو جامعه زن سالاری باشم

    سلام بهار جون خوبی؟من امروز کلاس زبان دارم نمیخوام برم اخه جلسه اخره منم حال استوری و ممورایز ندارم مامانم خونه ست ولی خوابه بهش میگم وصل نشدم

    شیوا جون سرت شلوغه همه بچه ها میخوانت

    رومینا دنیا دست مادرا و نامادریاست خیلی دلم میخواست تو یه جامعه مادر سالاری زندگی میکردم

    شیوا جان نگفتی که تلگرام یا اینستا دارین تا آی دی بدم بهتون

    دنیا دست زنااااااااااااست

    بتول جان تلگرام خیلی وقته ندارم

    شیوا جون منم میتونم بچه ات باشم؟؟؟اگه یکی از وسایل خونه رو بشکنم چجوری منو میزنی؟؟

    بتول جوری پسرتو تربیت کن وقتی ببینتت از ترس خودشو خیس کنه بنظرم پسرا چون شیطون ترن از ۷ سالگی تا وقتی ازدواج نکردن باید تنبیه بشن تا بفهمن دنیا دست کیه

    شیوا جان خیلی از روش شما خوشم اومده منم همینجور با پسرم برخورد میکنم تلگرام یا اینستاگرام دارین آی دی بدم بیشتر بهاتون حرف بزنم لطف کنید جواب بدین اگه تلگرام یا اینستا دارین بگین 

    من همیشه شاخم بعدشم اصلا اصلا به تو مربوط نیست منم بچه نیستمممممممم

    مهدی خداروشکر کن معذرت خواهی کردی از تنبیهت کم کردم وگرنه جوری میزدمت صدای خر بدی پسره ابله

    مهدی با دمپایی سرخ و کبودت میکنم به ازای هر ضربه باید ازم تشکر کنی و دستمو ببوسی اوکی؟

    رومینا آخه تو بچه۱۲ ساله واسه من شاخ شدی؟ بیا برو بزار باد بیاد .. مهدی من یه قوانینی دارم تو خونه که اگه ازش تخطی کنی به گوهخوردنت میندازم خدا می‌دونه خیلی بد میزنم مخصوصا موقعایی که عصبانیم کلا با تنبیه بدنی موافقم امیدوارم دوباره به خونه ها برگرده بچه ها گستاخ شدن

    مامان شیوا با چی میخواین کتکم بزنین غلط کردم 

    به من چی میگین؟

    اصلا به تو چه میخوام بیدار بمونم تا صبح

    شیوا جون با منم همیشه همون طوری صحبت کنید که با اقا میلاد حرف میزنین

    شیوا جون اگه جواب پس بدم چی؟چون من همیشخ در جواب مامانم یه چیزی دارم که بگم

    شیوا جون من دفاع شخصی رفتم منم میتونم بزنمتون

    کتک هم میزدین شیوا خانم الان فکر کنین من پسرتون هستم میشه با همون لحن عصبانی بهام حرف بزنین و تهدید بکنین و بگین برم آماده بشم که بیاین کتکم بزنین 

    من اگه میلاد بهم بگه به توچه دهنشو می‌بندم دستاشو پاهاشو می‌بندم مجبورش میکنم سینه خیز تو حیاط راه بره موقع راه رفتنشم همینجوری پشت سرهم لگد میزنم و تحقیرش میکنم

    شیوا جون لطفا جواب من هم بدین

    مهدی اگه جای میلاد بودی میبردمت تو حموم کفگیر آهنی داغ میزدم رو باسنت تا یاد بگیری بدون اجازه مادرت نری بیرون بچه

    شیوا خانم من سیزده سالم است حالا میشه بگید چقد و با چی تنبیهم میکردین 

    شیوا جون من ۱۲ سالمه دیشب مامانم گفت رومن ساعت چهاره میری بخوابی من گفتم چقد گیر میدی به تو چه شما بودی چی کار میکردی؟مامانم هیچی نگفت

    آقا مهدی بستگی به سنت داره من از سیلی و پس گردنی شروع میکنم هر چی سن بیشتر تنبیه شدیدتر

    شیوا خانم من امروز صبح بدون اجازه مادرم یک ساعت رفتم توی کوچه با دوستام بازی بکنم هرچی مادرم گفت گوش نکردم حسابی هم لباسهامو کثیف کردم اگه شما بودی چکار میکردین چجوری و با چی و چقد تنبیهم میکردین

    شیوا خانم من امروز صبح بدون اجازه مادرم یک ساعت رفتم توی کوچه با دوستام بازی بکنم هرچی مادرم گفت گوش نکردم حسابی هم لباسهامو کثیف کردم اگه شما بودی چکار میکردین چجوری و با چی و چقد تنبیهم میکردین

    یه پسر چقد می‌تونه حقیر باشه به یه زن بگه تنبیهم کن اه اه حالم بهم خورد جم کنین برین از این سایت

    شیوا جون نامادری من میشی؟من خیلی پررو ام دلم میخواد یکی شدید دعوام کنه

    بله آقا مهدی اگه جرمت سنگین باشه قاشق داغ میزارم در مورد شما دوتا آقایون داریوش و رحیم مراقب حرف زدنتون باشید میلاد از من به عنوان مادر جدیدش کاملا راضیه الانم داره کارای خونرو می‌کنه اگه پسر خوبی باشه تنبیهش نمیکنم

    الهی بمیرم از دست این حجاب

    رومینا یکی در زد رفتم درو باز گردم بدون چادر نامادریم ایتقد بهم حرفزده

    اقا داریوش الکی جو نده الان که جنگ و فیلم که نیست

    میلاد اگر از مخفیگاه شیوا مجرم فراری ترسو اطلاع داری بگو تا مامورین من او را برای برقرای عدالت بیاورند

    با امدن من این شیوای ترسو فرار را بر قرار ترجیح داد  این فرمان  من است داریوش بزرگ بگردید و این  شیوای مجرم بزدل را پیداکنید برای برقراری عدالت باید تاوان کارهایش را پس بدهد 

    این شیوا کجاست کاش من جای میلاد بودم  انوقت قضیه برعکس می شد انچنان  شیوا را می زدم که صدای الاغ بدهد ترسو فرار کرده بنظر من باید کمیته تلافی و مجارات تشکیل بشه برای کسانی که کودک ازاری می کنند 

    باشه بهار جون 

    شیوا جون شما نامادری من میشی؟

    بهار جون دیشب مامانم گفت طلایی برو بخواب ساعت چهاره مگ گفتم به تو چه میخوام بیدار باشم شما بودی چی کار میکردی

    نامادری من از شیوا سختگیرتره

    نه دوست ندارم

    بهار جون نامادریم میشی؟

    رومینا خوشبحالت نامادری نداری وگرنه هرروز مثله من کتک میخوری

    منم نامادری میخوام چون خیلی پرو ام

    منهم با اقای کوروش و رحیم پیمانی موافقم  این شیوا باید تربیت بشه انهم به روش خودش از جانب منهم او  را بزنید تا برای یک بچه کوچک ابراز قدرت نکنه

    شیوا جون منم یه نامادری دارم مثله شما خیلی سختگیره چرا همه نامادری ها سختگیرن؟

    شیوا جون منم نامادری دارم که مثله شما خیلی سختگیره چرا همه نامادری ها سختگیرن؟

  • رحیم پیمانی
  • شیوا ارزو داشتم در مقابلم قرار می گرفتی در حظور میلاد  انچنان می زدمت که نمی دانستی کجا فرار کنی  ودوستات دیگه تو رو نشناسند بعد یک دستی بلندت می کردم مانند اعلامیه می چسباندمت به دیوار مانند فیلمهای هندی زنکه بزدل اگر مرا می دیدی باید کفش میلاد را لیس میزدی شانس اوردی من برادر میلاد نیستم و ازت دورم انشاالله در جهنم نتیجه کارت را می بینی انهم بزودی اسمت در لیست جهنم است ترسویی که جرات جواب دادن هم نداری

    واقعا این مهدی  اشتباهی پسر شده ابروی خودش را میبرد  این شیوا زنکه عقدهایی کیه که میخوای تورو بزنه اگر روبروی من بود با قد 195 سانتی در مقابل من جوجه بود مانند یک سگ  میزدمش تا زورش را به یک بچه کوچک نشان نده من اگر جای میلاد بودم می رفتم از پیش تو زنکه پیش بهزیستی و  پلیس شکایت وبعد که بزرگ شدم بر می گشتم جلوی  بابام  در کونی ات میزدم تا صدای سگ بدهی

    عیب نداره اتفاقا خیلی دوست دارم شما نامادری من بشین میشه بهتون بگم مامان شیوا شما هم نقش نامادری من رو بازی کنین راستی شما داغ هم میذارین 

    مهدی فکر نکنم دوس داشته باشی من نامادریت باشم چون اگه خطا بری پاتو قلم میکنم

    کسی هست نقش نامادری منو بازی بکنه و حسابی ادبم بکنه شیوا خانم یا خانمbahar یا هرکس دیگه ممنون میشم 

    واااااااااای خوشباحالت بچه خیلی خوبه مخصوصا دختر وای خوشباحالت 

    و گفته میخاد زود حامله شم و بچه ییاریم

    ببخشید میپرسم بهار جون خیلی عروسی کردنو دوست دارم

    پریا جون دیگه گریه نمیکنی عزیزم؟

    اره قط رابطه میکنم سر اینکه حجابمو رعایت نکنم و کارایی که گفته انجام  ندم

    با دوستات قطع رابطه میکنی؟ سر چیا ممکنه بزنتت؟ اگه بزنه جدو میشی؟

    زود عصبانی میشه ما الان صیغه محرمیت خوندیم و محرمیم

    دست بزن داره؟ ببخشید میپرسم خواستی بگو نمیگم

    اینکه دست روم بلند نکنه اونم گفت ممکنه پیش بیاد

    باشه بهار جون هر کی یه جوره شما شرط نذاشتی؟

    من خودم همیشه میگم اگه ادم کسیو دوست داشته باشه همه شرط هاشو قبول میکنه شما دوسش داری قبول کردی

    خواهش میکنم عزیزم منم خوشحالم که باهات اشنا شدم😘😘😘😘😘😘 هر وقت کمک خواستی حتما بگو 

    اره میتونه چون شوهرمه 

    بهار جون واقعا نظرت اینه که میتونه تعیین تکلیف کنه؟

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • ممنونم رومینا جون ک بهم دلداری میدی و جوابمو میدی تو واقعا دوست خوبی هستی خوشحالم که باهات آشنا شدم عزیزم💚💙💜💗💝💞💔💖💛😘😍

    دیگه شوهرمه و همه چیم دست اونه و میتونه تعیین تکلیف کنه

    بهار جون من بودم باهاش عروسی نمیکردم چون به نظر من اون بابام یا داداشم نیست که برام تعیین تکلیف کنه ولی اگه ادم کسیو دوست داشته باشه باهاش میسازه

    پریا جون مطمئنم پدرت هنوزم عاشقانه دوست داره ۱ گیتار نمیتونه رابطه تونو خراب کنه عزیززززم ناراحت نباش

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • اگه دیگه دوستم نداشته باشه چی😢 آخه چه غلطی بود کردم میخواستم ازش زهر چشم بگیرم ولی بدترش کردم خیلی عصبانی و ناراحت شد هیچوقت خودمو نمیبخشم😭😭😭😭😭

    چون خیلی ادم تعصبیه اینکه از خونه نرم بیرون تنهایی مانتو بلند بپوشم رابطمو با دوستام قط کنم وقتایی هم که میره سرکار درو از پشت قفل میکنه

    پریا جون اشکال نداره غصه نخور پدرت گیتارش و دوست داشته گریه نکن عزیزززم خدا رو شکر کن دست روت بلند نکرد خدا رو شکر کن مادربزرگت بود یه کم ارومش کرد

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • بابام رفت توو اتاقش صدام کرد رفتم مامان بزرگمم پشت سرم اومد گفت کی اینکارو کرده گفتم بابا من نمیخواستم اینجوری بشه خودش افتاد بعدش داد زد گفت تو بیخود کردی بدون اجازه اومدی تو اتاق من.منم رفتم پشت مامان بزرگم قایم شدم اون یکم بابارو آروم کرد بعدش گفت برو توو اتاقت نمیخام ببینمت😭خیلی ناراحتم دارم همینجوری اشک میریزم.

    شیوا اگر میلاد برادر کوچک من بود تو بزدل جرات می کردی نگاه چپ به ا وبکنی چه برسد رویش دست بلندکنی خودم با شلنگ در کونت می زدم

    چه شرطی؟تو هم شرط گذاشتی؟مامان من ۱ طومار شرط نوشته تازه میگه این چیزیه که به تو نشون میدم بقیه اشو یه وقت دیگه میدم بهت میگه مگه شوخیه دخترمو همین جوری بدم؟هر کدوم از اینا رو رعایت نکنه جدا میشی منم میگم مامان کو تا ۱۵ ۲۰ سال دیگه

    اره دیگه کتک نمیخورم ولی نامزدم هم شرط و شروط گذاشته برام

    خوبه با کسی ازدواج میکنی که دوسش داری 

    اشکال نداره دیگه هر کسی بدیای خودشو داره 

    واااااای کاش من جات بودم اون حس خوب وای خوشباحالت 

    راحت شدی دیگه کتک نمیخوری از نامادریت

    شیوا توزورت به یک بچه کوچک میرسد بعد فکر می کنی خیلی قهرمانی چون مربی ورزشی ولی اگر در مقابل من قرار می گرفتی انوقت میفهمیدی قهرمان یعنی چی جلوی دوستانت چنان تورا میزدم که صدای خر بدهی چون می توانم یک دستی بلندت کنم وپرتت کنم تا ابرویت برود زذن بچه که هنر نیست نشانه ضعفت است در ضمن من عکسم در اپارات هست انهم با  اسلحه تیربار و 451به رمبو ایران مشهورم

    اره دوست دارم ولی بهم گفته بدش میاد تنهایی از خونه برم بیرون

    مبارکه عزیزم ایشالا به سلامتی خودتم دوسش داری یا به زور ازدواج میکنی؟خوشحالی؟کاش من جات بودم

    ولی نامزدم تعصبیه

    پنج شنبه عقد میکنم

    راستی بهار جون من فکر کردم دیدم اگه دوست داشته باشی میتونم بهت بگم مامان البته من معمولا به مامانم میگم مامی یا مامانی

    مثل نامادریم رفتار میکردم

    خودت بودی چی کار میکردی؟مثل مامانم رفتار میکردی یا مثل نامادریت یا هیچ کدوم

    اره بخصوص وقتی گوشتو میکشه

    اخییییییی گوش پیچوندن خیلی درد داره

    طبق معمول داد زدن و گوشمو میچید و میگفت بگو غلط کردم

    بهار جون امروز با مامانم دعوام شد هر چی خواستم گفتم اونم فقط نگام کرد بعد گفت رومن دلت میاد منو ناراحت کنی من گفتم اره (با اینکه جوابم نه بود ولی خواستم حرص بدم)گفت ولی من دوست ندارم ناراحتت کنم رومن بعدم بغلم کرد 

    نامادریت بود چی کار میکرد؟

    قربونت. منم نامادریم نظراتش مثله شیوا هس و معتقده بچه یاید کتک بخوره تا حرف شنو باشه الان من خودم رو حرف نامادریم حرف نمیزنم چون جرات ندارم

    بهار جون خوبی؟ به نظرت حق با اقا میلاد هست یا با شیوا جون؟

    نامادریم همچنان عصبانی و اخمو و سختگیر

    بتول خانم شما جای مادرم بودین منو میزدین؟چه جوری؟

    شیوا خانم کاش شما نامادری من بودین و بی رحمانه کتکم میزدین اجازه هست بهتون بگم مامان شیوا شما هم فکر کنین پسرتون هستم و منو ادب بکنین 

    شیوا خانم نگفتین اینستاگرام یا تلگرام دارین یا نه 

    جواب منو ندادید شیوا جون منو میزدید؟چه جوری؟

    باشه شیوا جون هر جور خودتون میدونید

    یه بچه پدر میلاد این پسره شیطونو به من سپرده گفته گوشت و استخونش مال تو هر وقت بی ادبی کرد بی رحمانه بزنش

    شیوا جون اگه شما جای مادر من بودید و من هر چی میگفتید جواب پس میدادم چی کار میکردین؟

    شیوا جون من فقط نظرم و گفتم به هر حال شما ۲۹ سالتونه و من ۱۲ سالمه شاید منم در سن شما به این عقیده برسم که ۹۹% نمیرسم میتونید وقتی از قانون پیروی نکرد چند بار براش توضیح بدین اگه تکرار کرد بزنیدش

    شیوا خانم سلام ببخشید شما تلگرام یا اینستاگرام دارین آی دی بدم بیشتر با هم حرف بزنیم 

    من ترجیح میدم میلاد ازم حساب ببره اتفاقا میلاد خیلیم خانوادشو دوس داره ولی اگه از قوانین تخطی کنه تنبیه و تحقیر میشه

    شیوا جون اگه صلاحشو میخواستید یه کاری میکردید که بهتون بی احترامی نکنه نه اینکه بزنیدش من بودم ۱۰۰ برابرشو بهتون میگفتم

    من دلسوزشم و صلاحشو می‌دونم هر تنبیهی که براش در نظر میگیرم اگه عذر خواهی نکنه و مقاومت کنه دوبرابر میزنمش تا درس عبرت بشه براش بخاطر بی ادبیایی که تو پستاش به من کرده با کابل صد تا زدم تو کونش تا یاد بگیر ه به نامادریش احترام بزاره

    قصد بی احترامی هم ندارم شیوا جون من فقط یه دختر ۱۲ ساله ام و اگه نامادریم باهام همچین کاری میکرد قطعا فرار میکردم و این حس خودم بود نمیدونم اقا میلاد هم این حسو دارن یا نه شما باید بتونین جای مادرش رو پر کنید با اینکه ۱۰۰% نمیتونین ولی یه کاری کنید شمو رو دوست داشته باشه باهاتون مثل مادرش صمیمی باشه و اتفاقی افتاد بیاد بهتون بگه نه که از ترس کتک نگه 

    من دوست دارم مامان خودم منو بزنه نه نامادریم

    به نظر من بچه بی ادب باشه ولی عزت نفس داشته باشه

    عزت نفسش بشکنه بهتر از اینه که بی تربیت بشه علت این که بچه های این دوره زمونه گستاخ شدن و حاضرجواب چون لوس بار اومدن و کتک نخوردن

    سلام شیوا جون به نظر من شما فقط دارین اقا میلاد رو ازار میدین اون تو سنیه که عزت نفسش شکل میگیره نباید جلو همه شخصیت شونو خورد کنید و واقعا از شما که ۲۹ سالتونه بعیده همچین کاری

    سلام من شیوا هستم نامادری میلاد تازه با این سایت آشنا شدم خوشحال میشم نظراتتونو درباره تنبیهاتم بگید

    بهار جون خوبی؟چه خبر از نامادریت؟

    اخی بهار جون ولی مامان من میگه دختر با پسر دوست باشه یا برعکس مشکلی نداره

    نه پریا جون دروغ نگو اگه پرسید راستشو بگو ولی خودت نرو بهش بگو ببخشید شکوندم اگه گفت پریا تو اومدی تو اتاق من بگو اره اگه گفت تو گیتار و شکوندی بگو اره ولی اگه فقط پرسید تو اتاق من بودی یا نه گیتار رو نگو

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • یعنی به بابام دروغی بگم که من گیتارش رو نشکوندم؟؟؟

    یبار تو خیابون منو با یه پسره که تازه دوست شده بودیم دید دستمو گرفت آورد خونه بردم تو حموم و همینجوری که با شیلنگ منو میزد میگفت دفعه ی آخرت باشه بدون اجازه ی م میری بیرون اونم با پسر اینقد منو زده بود ک کل بدنم زخمی شده بود بعد شب که بابام اومد به بابامم گفت بابام اومد چندتا سیلی بم زد گوشیمم گرفت و تا یه هفته باهام حرف نزد.واقعا بدترین تنبیهم بود من اگه یه روز با بابام حرف نزنم میمیرم

    پریا جون هول نشو خودتو بزن به اون راه ایشالا پدرتون چیزی نمیگه

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • بچها من یکی از گیتارای بابامو زدم شکوندم خیلی میترسم اگه ببینه منو میییکشهههه اتاق کارش جزو خط قرمزاشه اصلا اجازه نمیده من برم اونجا ول امروز از دستش عصبانی شدم رفتم توو اتاقش میخواستم بهم بریزمش ولی گیتارش از بالا افتاد داغون شد😭چیکارش کنم اگه قایمش کنم میفهمه آخه این گیتارو خیلی دوست داره میگه بچه ی دوممه😭😭😭خدایا کمکم کن

    بهار جون بدترین کتکی که از مادرت خوردی چه جوری بوده

    الهی بمیرم بهار جون ولی من دوست دارم جای شما باشم

    سلام رومینا امروز کلاس زبان داشتم حوصله نداشتم پیچوندمش معلمم زنگ زد گف چرا انلاین نمیشی الان کلاس شرو میشه گفتم نت ندارم نتمون قطعه.بعد عصری به مامانم پیام داده بهار امروز نتونست کلاس رو وصل بشه براش لینک رو فرستادم اگر نت وصل شده بگو حتما ببینه مامانم اومد تو اتاق افتاد به جون من گفت غلط کردی دروغ گفتی با دمپاییش اینقد زد به پشتم که داشتم میمردم.بعدم گفت باید ده بار از روو جزوه بنویسی.تازه تموم شد پدرم دراومد😅

    بهار جون کتک خوردی؟ من امروز خودمو با یه وسیله ای که برای پدیکور هست زدم انقد درد داشت که نگووووو

    بهار جون هر کاری که کردی و مامانت کتکت زد یا نه رو بگو لطفا و درست صحبت کن عزیزم من و شما کتک خوردنو دوست داریم بقیه که مجبور نیستن دوست داشته باشن 

    پریا جون مامانم دید تنگ نفس دارم و تب دارم منو برد تست کرونا چون تبم پایین نمیاد خیلی تنگ نفس دارم دکتر که تست گرفت گفت تا جوابش بیاد باید قرنطینه باشه مهم نیست خوبه مادربزرگت میمونه

    بهار جون اره هستم عزیزززززم اره میتونی در و قفل کنی یا گوشیشو ورداری 

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • بهار خانوم میشه مودب باشین این چه طرز صحبت کردنه خجالت بکشید لطفا.شما صد در صد مشکل عقلی دارید که همش دوست دارین کتک بخورین چیزی غیراز این نمیتونه باشه واقعا براتون متاسفم من چرا باید بخوام بابام کتکم بزنه مگه مثه شما دیوونم؟؟خدا شفاتون بده واقعا و یکم هم تربیت و ادب داشته باشین بد نیست

    پریا جون بنظرم حالا که فرصت خوبی پیش ا مده تا میتونی باباتو عصبانی کن هی اذیتش کن کارایی که خوشش نمیاد رو انجام بده جلوی مامان بزرگت نمیتونه دعوات کنه بعد  که رفت یه کتک مفصل ازش میخوری.آخ کاش من جای تو بودم چه فرصتی رو داری الکی از دست میدی میفهمی روزی چند بار میتونی کتک بخوری؟؟اون یه بابای جوون و خوشتیپ که گیتاریست هم هست به به چه شووود😍ناراحت نشیا ولی خاک بر سر بی لیاقتت کنن

    سلام رومینا جون هستی؟بیا یه راهکار بده امروز مامانو عصبانی کنم کتک بخورم😂از دیشب ک کتک خوردم تا الان خیلی گذشته😂بنظرت وقتی رفت حموم درو روش قفل کنم؟؟؟

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • اخی رومینا جون چیشده عزیزم چرا حالت بد بوده؟؟؟

    مامان و بابای من با همه مامان و باباها فرق دارن اصلا داغونم کردن.راستی مامان بزرگم امروز صب اومد گفت یه هفته میمونم پیشت خیلی خوشحالم

    پریا جون مادر من هیچ وقت برام تصمیم نگرفته همیشه میگه به نظر من این خوبه این بده حالا هر کدوم خودت میدونی

    عزیزم دعا هم برات کردم ولی دیشب دیگه نتونستم حرف بزنم چون مامانم اومد گفت حالت بده بیا بریم ازمایش بدیم منم بیرون نت ندارم

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • بابای من آهنگسازه هر شب تا صبح بیداره و ساعت ۴ صب تا ۸ میخوابه فقط.من نمیتونم هرشب بیدار بمونم.بعدم بابام روو گوشی حساسه اگه ببینه زیاد دستم میگیرم کفری میشه و ازم میگیره.فردا قراره مامان بزرگم بیاد خونمون کلی ذوق دارم بالاخره بعده چند ماه یکی میاد خونمون.وقتی مامان بزرگم باشه من آزادترم  کارای که بابا اجازه نمیده رو راحت میتونم با خیال راحت انجام بدم چون مامان بزرگ نمیزاره بابا چیزی بهم بگه.😍کاش مامان بزرگم خیلی بمونه دعا کنین بچها

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • نه نفهمید آخه من همیشه ساعت ۱۰ شب باید بخوابم بابام میگه هر شب دو سه بار به اتاقم سر میزنه.یه بار خونه مامان بزرگم بودیم با پسرعموم دعوام شد من هولش دادم سرش خورد به لبه پله زخمی شد بابام اون روز اینقد دعوام کرد و سرم داد زد ک شب موقع خواب مامان بزرگم میگفت همش تو خواب گریه میکردی و میگفتی بابای ببخشید حواسم نبوده و هزیون میگفتم.بابام میگه از اون شب به بعد عادا کرده هر شب دو سه بار میاد توو اتاقم بهم سر میزنه.اتاق بابام طبقه بالای خونمونه و اتاق منم پایین هر شب باید بیاد بم سر بزنه.

    بهار جون به نظر من ازدواج با فامیل کلا غلطه ولی هر طور خودت میدونی

    پریا جون پدرتون نفهمید نخوابیدی؟مامان من از اتاق خودش که خیلی دوره به اتاق من میفهمه بیدارم میگه از صدای نفست میفهمم

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • صدای گیتار بابام قطع شد خودمو زدم به خواب اومد تو اتاق یه نگاهی بهم انداخت پتوم کشید روم بعد رفت بیرون قلبم داشت از جا کنده میشد😅

    حالا نامادریم گیر داده با خاهرزادش ازدواج کنم

    بهار جون میای مثل دیشب نامادریم باشی؟

    خوب کاری کردی پریا جون ازش نترس و هر چی میخوای بگو

    وقتی نامادری داشته باشی هر سنی باشی کتک میخوری

    پریا جون پدرتون بفهمه واویلا میشه من الان خیلی حالم بده سرفه میکنم و تنگ نفس دارم و گریه میکنم 

    پریا جون میتونی شبا رمز بذاری صبا ورداری رمزشو

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • امشب سرِ شام به بابام گفتم من دوس دارم هر کاری خودم دلم میخواد بکنم نمیخام همش شما حواستون بهم باشه و بهم دستور بدین بابامم کلی عصبانی شد گفت این حرفارو از کجا یاد گرفتی شما هنوز به سن قانونی نرسیدی و نمیتونی تصمیم درست بگیری تا اونموقع هر چی من میگم باید بگی چشم منم چیزی نگفتم که بیشتر عصبانیش نکنم.بعدشم گفت تا بشقابت تموم نشده اجازه نداری از سر میز بلند بشی مجبور شدم اونهمه سبزیجات و سیب زمینی رو به زور بخورم.چند وقتیه بابام به آشپزمون گفته ک غذاها رو بخار پز فقط درست کنه پدرم درومده از بس سبزیجات خوردم.اه جرئت ندارم اعتراض هم بکنم.

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • بچها من امشب نخوابیدم یواشکی رفتم گوشیمو برداشتم بابام توو اتاق کارشه اگه بفهمه پوستمو میکنه

    بهار جون من فکر میکردم ۱۶ ۱۵ سالتونه اخه فکر نمیکردم بچه ۲۰ ساله کتک بخوره خلاصه اگه بی ادبی چیزی کردم معذرت میخوام حالا میاید الان یه کم با هم چت کنیم؟

    دوست داشتم به پات میافتادم و التماس میکردم مامان بهار ببخش اشتباه کردم و شما محکمتر کتڪم میزدین 

    کاش میشد شما نامادری من باشین بهار خانم مفصل کتکم بزنین

    20 سالمه

    راستی بهار جون امروز که مامانم رفت بیرون قاشق داغ کردم نه خیلی داغ ۱۰ ثانیه رو شعله کم گذاشتم رو پام خیلی درد داشت خیلیییییی

    چی؟ازدواج؟یعنی چی؟مگه چند سالته بهار جون؟

    نامادریم گیر داده با خاهرزادش ازدواج کنم

    بهار جون مثلا نامادریمی باید حواست بهم باشه کجایی امروز اصلا نبودی مامان جونم

    اخی بهار جون حتما خیلی درد داشته ولی باید جمع میکردی 

    آره مامانم اومد یه ساعت پیش اومد توو اتاق گفت مگه نگفتم اتاقتو مرتب کن گفتم حوصله نداشتم گفت الان نشونت میدم رفت تو اتاقش لباساشو عوض کرد اومد تو اتاق درو قفل کرد گوشمو کشید گفت چرا به حرف گوش نمیدی حتما باید کتک بخوری پاشو بلند شدم از رو تخت همینجوری ک گوشمو میکشید کل اتاقو جم کردم بعدم چند تا سیلی بهم زد گفت دفعه ی دیگه کاری بهت گفتم سریع انجام میدی.گوشام کبود شدن و خیییلی درد میکنن

    بهار جون مادرتون اومد خونه؟

    پریا جون من جای شما بودم با بابام قهر میکردم و میگفتم تا این کارا رو انجام ندی اشتی نمیکنم

    وقتی خیلی عصبانی بشه سیلی میزنه البته فقط یه دونه  اونم کم پیش میاد ولی اگه دیگه آتشی بشه میزنه منم بلد نیستم آتشیش کنم چون می خوام یه سیلی ازش بخورم 

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • یدونم رومینا جون هیچ راهی ندارین کمکم‌کنین

    پریا جون خیلی پدرتون سخت گیره

    باشه ثنا جون 

    ما یه معلم داریم درس نخونیم ضایع میکنه خودشم بدجوری آدم آب میشه میره زمین تو امتحانم کم بگیری جریمه باید بنویسی یعنی اکه از ۱۸ کم بگیری باید جریمه بنویسی باز مامان تو خوبه ولی این معلم معلم ریاضی هستش تو مدرسه

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • آخه نمیتونم گوشیمو قایم کنم که موقع خواب باید گوشیمو بزارم تو سالن اصلا اجازه ندارم شب گوشیمو بیارم تو اتاق بابام رو این خیلی حساسه

    بهار جون مطمئن باش چون بچه اشی جلو امه ضایعت نمیکنه

    رومینا جون کلاسای تابستونم شروع شده برا همین بعضی وقتا کامنت می زارم بیشتر اوقات می خونم کامنت هاتون رو

    ثنا جون بله مامانم آموزشگاه داره با شاگردهاشم سخت گیره.هر کسی درس نخونه جلسه ی بعدش باید برای کل شاگردهای کلاس شیرینی بخره یا بستنی.

    هر سوالی از هر کسی بپرسه اگه جواب ندن همین تنبیه رو میکنه و اگه جلسه ی بعد انجامش ندن اجازه نمیده برن تو کلاس.من از ترم بعد شاگردش میشم و واااویییلااااا میشه😂

    ثنا جون کجایی؟چه خبر؟

    پریا جون خب شبا گوشیتو قایم کن که ور نداره

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • نه رومینا جون چک نمیکنه یعنی من ندیدم تاحالا ولی هیچوقت بهم اجازه نمیده برا گوشیم پسورد بزارم یبار گذاشتم داشتیم عصرونه میخوردیم دید عصبانی شد گفت با اجازه ی کی برای گوشیت پسورد گذاشتی سریع برش دار منم برداشتمش

    بهار جون مامانت آموزشگاه داره؟با شاگرداش چطوری برخورد میکنه ؟برا اونا هم سخت گیره؟

    بهار اولا اتاق خودته دوما چقد بی ادب شدی حوصله ندارم یعنی چی سوما اگه تا ۱ ساعت دیگه اتاقت و مرتب نکنی من میدونم و تو

    پریا جون پدرتون گوشیتو چک میکنه؟

    مامان جون من اتاقو مرتب نکردم حوصله نداشتم اصلا به من چه خودت مرتبش کن.

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • بچها بنظرتون امکان داره بابام این پیام های منو ببینه؟؟؟

    عزیززززززز دلم هر چی راحتی بگو بهار جون

    بهار جون چه شیطونی هستی من فکر میکردم از همه دخترا شیطون ترم ولی شما۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰برابر من شیطونی

    اگه من جای مامانت بودم میومدم خونه با نیشگون کبودت میکردم بعدم مجبورت میکردم تا ۱ هفته اشپزخونه و اتاق خودت و پذیرایی رو شما مرتب کنی

    امشب میام براتون از کتک امروزم تعریف میکنم منتظر باشید

    رومینا جون میتونم بهت بگم مامان رومینا تو مامانم باش و ادبم کن 

    امروز ظهر بهم گفت اتاقتو مرتب کن من هنوز مرتب نکردم منتظرم بیاد خونه کتکم بزنه کاشکی زودتر بیاد چند روزه هرکاری کردم کتکم نزده.

    رومینا جون کاش تو مامانم بودی بیشتر کتکم میزدی

    یکبار هم امتحان داشتم مامانم شبش هی به میگفت بشین بخون اگه نمرت کم بشه کتک میخوریا منم بخاطر اینکه کتک بخورم نخوندم رفتم مدرسه برگه رو سفید دادم همرو بلد بودما ولی سفید دادم خیلی شیطونم.معلممون پرسید چرا برگه ت سفیده گفتم درس نخوندم منو بردن دفتر به مامانم زنگ زدن اومد منم خودمو آماده کردم برای یه کتک مفصل و حسابی تا مامانم اومد الکی خودمو زدم گریه و معذرت خواهی کردم گفتم دفه آخرمه ببخشید و اینا میدونستم مامان نمیبخشه و حتما خونه ک رفتیم کتک در انتظارمه.ظهر ک شد اومدم خونه اولش همچی آروم بود بابام ناهارشو خورد رفت بیرون مامانم افتاد ب جون من با شیلنگ و خط کش و کبودم کرد بعد انداختم تو حموم با دمپایی اینقد زد رو باسنم ک آتیش گرفتم خیلی درد داشت ولی لذیتبخش ترین تنبیه بود.

    بهار جون ناراحت نشی ولی من بودم بیشتر کتکت میزدم مادرت حق داشت وقتی میگه نه یعنی نه نه اینکه تو بری کار خودتو بکنی

    باشه رومینا جون

    یه روز تولد یکی از دوستام بود مامانمم کلاس داشت هر چی بهش گفتم اجازه بده برم اجازه نداد منم گفتم بزار برم مامان ک دوساعت کلاس داره اگه برگشتم که هیچ اگه نه فوقش میخام نیم ساعت کتک بخورم.آقا ما رفتیم کافه دوستام دیر کردن هر چی نشستیم نیومدن دوساعت تموم شد بعد اومدن تا تولد تموم شد ساعت ۹ شب شد مامانمم هی زنگ میزد هی من رد میکردم بدو بدو برگشتم اموزشگاه ایندفه واقعا ترسیده بودم چون تاحالا نشده بود تا اونموقع شب بیرون بمونم گفتم فاتحه ام خونده س همینکه رسیدم منشی فورن رفت تو کلاس به مامانم خبر داد اومد بیرون منو برد تو یکی از کلاسا که خالیه اصلا اجازه نداد حرف بزنم چند تا سیلی محکم میزد و یه چیزایی میگفت من اون لحظه ترسیده بودم یادم نیست چی میگفت ی خط کش چوبی بزرگ داشت اونقد زد اونقد زد که همه جام کبود شد بعد منشی اومد در زد اینقد ازش خواهش کرد خانوم پورعسکر توروخدا بستشه تا بلخره منو ول کرد شب هم ک رفتیم خونه تو اتاق حبسم کرد و تا میتونست با شیلنگ کتکم زد.

    بهار جون من ازتون کوچیکترم نمیتونم ادبتون کنم ولی یه چیزایی بگو شاید بتونم از کسی بپرسم و جوابتونو بدم

    خب بعضیا مثل من کتک خوردن رو دوست دارند بعضیام مثل شما دوست ندارن این که ربطی به دیوونگی نداره.

    خب کتک خوردن از یه بابای جوون و خوشتیپ خیلی کیف میده هی اذیتش کنی هی کتک بخوری. از من میشنوی برو بدون اجازش کارایی ک میگه نکن رو انجام بده یبار مفصل کتک بخوری بعد میفهمی من چی میگم چون کتک نخوردی درک نمیکنی.

    من به تربیت نیاز دارم کسی هس منو ادب کنه؟؟؟

    بهار جون منم دوست دارم کتک بخورم خیلی اذیت میکنم ولی خبری از کتک نیست بازم از کتک خوردنات تعریف میکنی؟

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • وا بهار جون چرا اینطوری حرف میزنی مگه دیوونه ای که هر روز کتک بخوری و کیف کنی؟؟؟واقعا درکتون نمیکنم.

    چیکار به خوشتیپی و جوون بودن بابای من داری اخه اینم سواله که میپرسی؟

    رومینا جون من ۱۶ سالم بله من هم هر روز کتک میخورم..ولی خودم دوست دارم آخه حقمه خیلی مامانمو اذیت میکنم😂مامانم معلم زبانه تا قبل از کرونا هر شب کتک میخوردم آخه تو آموزشگاهی ک مامانم تدریس میکرد خیلی آتیش میسوزوندم هر روز اونم مجبور میشد شب که اومدیم خونه حسابمو برسه الانم چند وقتیه شبا تا صبح بیدارم دیشب مامانم فهمید گوشیمو گرفت و کلی با کفگیر آشپزخونه کتکم زد ولی لپ تابو نتونست ازم بگیرم بخاطر کلاسهای آنلاینم زبان و موسیقیم.کلن من کتک خوردن رو دوست دارم و اومدم اینجا از خاطرات شما بخونم کیف کنم.

    پریا جون بابات چقدر جوونه حتمن خیلی هم خوشتیپه؟؟؟من اگه جای تو بودم هر روز میرفتم تو کوچه که کتک بخورم

    پریا جون خیلی تنبیه بدی بوده

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • بهار جون بابام ۳۲ سالشه و شغلش هم حالا نمیگم حاشیه میشه..ولی گفتم که اهل کتک زدن نیست فقط بشدت عصبانی میشه وداد میزنه و کاملن معلومه خودشو بزور کنترل میکنه که کتکم نزنه.چند بار بدون اجازش رفتم تو کوچه بعد یروز ک تو کوچه بودم از شانس بدم همون موقع از سر کار اومد خونه و منو تو کوچه دید ماشینو گزاشت تو حیاط و اومد سراغم من تو اتاقم قایم شده بودم از ترس بلند داد زد پریا سریع بیا اتاقم کارت دارم منم با کلی ترس و لرز رفتم گفت از کی تاحالا میری تو کوچه راستشو بگو اگه دروغ بگی کشتمت..منم الکی گفتم اولین باره بعد دوربینارو چک کرد فهمیدم من چند بار روزای قبلم میرفتم اینقد سرم داد زد ک نزدیک بود خودمو خیس کنم بعدم تبلت و گوشی و تلویزیون وعروسکا و اسلایم و بازی های فکریمو جمع کرد تا دوهفته بم نداد اینقد سخت بود اون دوهفته اصن باهام حرف هم نزد.این بدترین تنبیه عمرم بود

    بهار جون شما چند سالته؟تاحالا کتک خوردی؟

    اقا مهدی من درسم خوبه غیر ۲۰ ندارم ولی واقعا شیطونم ما ناظم دبستانم خیلی بد اخلاق بود یه خانم قد بلند لاغر اخمو ازش متنفرم همیشه جلو بچه ها ضایع ام میکرد البته مهربون بود ولی من چون اذیت میکردم باهام بد شده بود

    یعنی مادرتون هیچی بهتون نمیگه؟ من مشکلم با مامانم اینه که تنبیه هایی که میگه رو انجام نمیده ما قرار بود بریم خونه مادربزرگم داداشم مامانمو اذیت کرد مامانمم گفت باشه پس تو رو میذارم پیش بابات نمیبرمت خونه مه مه بعد ۱ ساعت اومد لباس تنش کرد و رفتیم 

    پریا جون بابات چطور آدمیه؟چند سالشه؟چیکاره س؟تاحالا کتکت زده؟؟بدترین کتکی که تاحالا خوردی کی بوده و دلیلش چی بوده؟کاش من دختر بابات بودم و هی اذیتش میکردم و به حرفش گوش نمیکردم که کتک بخورم

    پریا جون نخیرم دوست داشتی بابات مثل بابای من باشه؟ببرتت دم مرگ؟از اون موضوع به بعد دیگه زیاد با بابام خوب نبودم

    من سیزده سالم است خیلی هم شیطون هستم و حرف گوش نمیکنم درسم هم زیاد خوب نیس اما مادرم اهل تنبیه کردن نیس اصلا راستش احساس میکنم یه نامادری سختگیر لازم دارم بالای سرم باشه حسابی ادبم بکنه 

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • خب رومینا جون مامانم از اول نخواسته من پیشش باشم مامان بزرگم میگفت بخاطر اینکه میخواسته ادامه تحصیل بده و نمیتونسته از من مراقبت کنه با بابام به مشکل میخورن بعد طلاق میگیرن. مامانمم جراحه و بیشتر وقت ها خونه نیست حتی آخر هفته ها ک من میرم پیشش خیلی وقتا پیش اومده که مجبور شده بره بیمارستان و منو بزاره پیش مامان بزرگم اگه برم پیشش مجبورم همش این چیزارو تحمل کنم و بابامم داغون میشه. اون خیلی به من وابسته ست و این اذیتم میکنه.کاش بابای منم  مثه بابای تو بود.

    اقا مهدی شما هم دوست دارید کتک بخورید؟چند سالتونه؟من اگه بهار جون نامادریم بود بهش میگفتم مامان 

    مامانم همیشه میگه اگه یه روزی نامادری داشتی  اذیتش نکن و به حرفش گوش بده لجبازی هم نکن

    سلام بهار خانم میشه بپرسم شما چند سالتون است کاش شما نامادری من بودی و حسابی ادبم میکردی همیشه هم بهتون میگفتم مامان بهار 

    پریا جون اسمم رومیناست و ۱۲ سالمه

    عزیزم همش از رو محبته ولی من جای شما بودم میرفتم پیش مامانم به هر حال مامانا محبتشون بیشتره منم مامان بابام جدا شدن و پیش مامانم هستم بابام نمیتونه نگه ام داره یه بار مامانم براش سفر پیش اومد داداشمو برد چون خیلی کوچیک بود منم کلاس اول بودم پوندم پیش بابام شب اول تولد دوستم بود شب بعدش رفتم با بابام بیرون گذاشت ۳ تا لیوان بزرگ نوشابه بخورم شب بعد هم رفتیم پیش مادر بزرگم قرار بود فرداش مامانم بیاد که پرواز کنسل شد یه شب دیگه ام پیش مادر بزرگم موندم(اون موقع زمستون بود)من بچه بودم نه کلاه داشتم نه شال گردن بابامم نگفته بود بپوش مامانم اومد بابام رفت ماموریت من سرما خوردم شدید سینه پهلو بود دکتر گفت به احتمال ۹۹% میمیره یه دارو داره که اونم تو یه کشوریه که اسم نمیارم عموی مامانم اونجاست برام اورد اونو خوردم وگرنه میمردم

    اینو به خاطر این گفتم که خدا رو شکر کنی بابات سخت گیره دیدی من لبه مرگ بودم

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • بنظرتون فرار کنم؟؟؟یا برم پیشِ مامانم..آخه مامانمم دست کمی از بابام نداره اونم سختگیره واینکه مامانم کتک هم میزنه یبار اخر هفته خونه مامانم بودم معلممون زنگ زد ب مامانم گفت یکی از نمره هاش کم شده اینقد با پشه کش به پشتم زد ک دیگه نمیتونستم بشینم😭وقتی بابام فهمید کلی دعواش کرد تا یه ماهم دیگه نزاشت برم پیشش...حالا من فرار کنم کجا برم اخه😢😭😭

     

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • یه بچه شما اسمتون چیه..میشه بهم کمک کنید بگید چیکار کنم از فشارهای بابا و سخت گیری هاش خلاص بشم منم دلم میخواد مثه دختر عموهام برم خونه ی عمه م شب بمونم با دختر عمه هام بازی کنم ولی بابام همش‌میگه نه..هیچکدوم از عموهام مثه بابای‌من نیستن کاری ب بچهاشون ندارن هرکار دلشون میخواد براشون انجام میدن اخه چرا بابای من اینقد حساسه😢😢😢😢از دیشب تاالان دارم گریه میکنم

     

     

    بهار جون هستی؟

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • واقعا دیگه از سختگیری های بابام خسته شدم کسی‌میتونه کمکم کنه بگه چیکار کنم؟؟؟نه میزاره برم بیرون با دوستام میگه دوستات بیان خونه..نه میتونم فیلم ببینم تمام دوستام ماهواره دارن میان فیلمارو تو گروهمون تعریف میکنن من عین خنگا فقط میخونم.بابام میگه فقط فیلمای مناسب سنت باید ببینی حتی فسلمای شبکه ۳ رو نمیتونم نگا کنم.وقتی بابام سرکار باشه یواشکی نگا میکنم ولی اکرم خانوم آشپزمون میره به بابا میگه اونم به روی خودش نمیاره ولی بهم میگه پریا اگه بفهمم بدون اجازم کاری کردی من میدونم و تو.

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • ولی من بابامو خیلی دوست دارم اون نباشه میمیرم...اصلا باورم نمیشه که شما اینجوری کتک میخورین آخه مگه همچین چیزی ممکنه..من خیلی از بابام حساب میبرم ولی تاحالا نشده اینجوری کتکم بزنه..آخر هفته ها هم پیش مامانم هستم اونم یکم حساس هست ولی نه در حد بابام

    پریا جون خوبه پدرتون گیر میده من مامانم گیر میده میگه نصف لیوان ولی بابام میگفت هر چند لیوان میخوای بخور

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • سلام

    من با پدرم زندگی میکنم از ۶ سالگی جداشدن از مامانم.بابامم خیلی سخت گیره حتی رو غذا خوردن منم سختگیری میکنه.مثلن دیشب مهمونی بودیم بعد از چند سال گفتم یه بار نوشابه بخورم چی میشه هر چی بهش گفتم اجازه نداد دوست بابام که کنارمون بود گفت بخور عمو جون جرئت نمیکنه دعوات کنه نمیزارمش منم خوردم تا اومدیم خونه واسه اولین بار محکم دوتا سیلی بهم زد گفت تا وقتی از من اجازه ی کاری رو نگرفتی حق نداری انجامش بدی.تا صبح گریه کردم آخه تاحالا بابامو اینقد عصبانی ندیده بودم😢صورتم قرمز شده اومدم تو اینترنت درباره ی درمانش یه چیزی پیدا کنم که این سایت رو دیدم نظراتتون بنظرم جالب بود

     

    ولی من اهل چشم گفتن نیستم میگم باشه بهار جون مامانم عصر میره بیرون اون موقع میای صحبت کنیم؟

    نامادریت بهت میگه دخترم عزیزم فدات شم اینا رو میگه؟

    بهش میگم چشم مامان میگم غلط کردم مامان

    بهار جون شوخی کردم منم اگه شما نامادری واقعیم بودی بهت میگفتم مامان ولی الان منو شما فاصله سنی زیادی نداریم

    گفتم الان میگی چرا تاصبح بیدار بودی

    من به نامادریم میگم مامان

    من به مامان خودم میگم مامان نه به تو بهار خانم

    بعدشم چقد دیشب زود رفتی من تا صبح بیدار بودم

    میلاد فراموش نکن تو یک روزی بزرگ می شی وبعد که مستقل شدی  می توانی حال این شیوا خانم را بگیری و انهم به شیوه خودش  اوباید بخاطر این کارهایش جواب پس بدهد  من اگر جای تو بوذم اورا طوری میزدم  که صدای خر بدهد چه حیف که من انجا نیستم تا شیوا خانم با من روبرو شود انوقت می دیدی این خانم  بود که باید کفشهای مرا لیس می زد چون من  قدم 195 سانت وکاراته هم بلدم و یک دستی می توانم این خانم را بلند کنم وپرتش کنم در ضمن تو هم اینقدر ضعیف نباش حالا که بابات اصلا مرد نیست وار او طرفداری می کند چرا به قانون متوسل نمی شی به مشاوره بهزیستی زنگ بزن وخودت را برای همیشه از این ادم دیوانه خلاص کن  وضعیتت از اینی که  هست بدتر نمی شود واز شر انها راحت می شوی نیاید این تحفیر را تحمل کنی 

    از این به بعد هم بهم میگی مامان

    رومینا حالا فهمیدی چقو سختگیرم پس دفعه ویگه نبیمنمت زبون درازی کنی  که یه نقطه سالم رو بدنت نمیذارم

    خداوند انشاالله همه ی کسخل ها و سادیسمی ها و مازوخیسمی ها رو شفای عاجل بده

    بکشید بیرون از سایت

    بسهههههههههههه

    یکی این سه تا عنو کنترل کنه

    سایتو بگا دادن

    اون میگه نامادریم میزنتم اون میگخ دلم میخواد  کتک بخورم اون میگه نامادریم بخاطر چادر و یه تار مو میزنتم

    بسهههههه

    شاشیدم تو اون مغزهای پوسیدتون. 

    یه جای دیگه خودتونو خالی کنید کسکشای مریض

    زخم شدیم ناموسا

    عنش در اومد دیگه

    دلم میخواد حرف بزنم ولم کن دیوونه بذار بابام بیاد بهش میگم ولم کن تو رو خدا بهار جون ولم کن

    باشه قول میدم دیگه رو حرفت حرف نزنم ولم کن دارم میمیرم(قولم الکیه) اگه بزنی دیگه درس نمیخونم

    حرف نزن جیکت در نیاد میگم حرف نزن

    ولم کن اگه بزنی به بابام میگم ازت جدا شه دیوونه سادیسمی اینو شوخی گفتم 

    تا سیاه و کبودت نکنم ولت نمیکنم حالا رو حرف من حرف میزنی ها ها خفه شو صدات در نیاد

    با یه دست موهاتو گرفنم با دست دیگم دارم با شیلنگ میزنمت

    نمیرم تو اتاق اگه تونستی منو بگیری

    بدو تو اتاق شیلنگو اوردم میخام بزنمت

    تو منو نمیززززززززنی 

    بعدشم به تو چه من هر جا بخوام برم به خودمو بابام مربوطه

    تا قلم پاتو بشکنم و با شیلنگ بیفتم به جونت

    نخیرشم من هر کلاسی بخوام میرم پارکور کلارینت شنا دفاع شخصی زومبا انگلیسی فرانسه و اسپانیایی

    این جوری خیلی خوبه هم شما حرصت خالی میشه هم من لذت میبرم

    هرچی میگم میگی چشم کلاس و باشگاه و تعطیل بدون اجازم بیرون نمیری 

    حق دارم خوبشم دارم میام برات کبودت میکنم

    اخ جون هورااااااااااااا

    ولی تو حق نداری با من کاری کنی

    از امشب من نامادریتم و یه نامادری سختگیرم و حق نداری رو حرف من حرف بزنی چون میدونی چه بلایی سرت میارم

    بهار جون من حتی تو مدرسه هم جواب پس میدم جوری که معلم دیگه جرعت حرف نداره

    بهت فحش بدم چی؟

    اره دلم میاد باید ادب شی جواب بزرگترتو ندی وگرنه سیاه و کبووی میشی زیر ۱۰ بگیری که زندت نمیذارم میندازمت تو اتاق تموم بدنتو داغ میذارم

    وااااای دلت میاد یه بچه ۱۲ سال۶ رو بزنی؟

    ولی دوست دارم بگو هر کاری کنم چه جوری میزنی؟مثلا زیر ۱۰ بگیرم چی کار میکنی؟

    جوابمو بدی اول یکی میزنم تو دهنت بعدش با کتک و نیشگون به حسابت میرسم

    بهار جون دفاع شخصی رفتم بایه مشت له ات میکنم

    ولی دوست دارم بدونم چه طوری میزنی

    جوابت رو بدم چی کار میکنی؟

    اقا میلاد فکر کردم مادرتون فوت کردن خب به شیوا بگین که دوست دارین با اونا باشین و در ضمن کتک چیزی رو درست نمیکنه

    بهار خانم ینی شما موافق تنبیه بدنی نامادریتون هستین؟

    چرا فامیل داریم ولی شیوا اجازه معاشرت با اونا رو بهم نامیده تازه خیلی وقتام به فامیلای مامانم فش میده میگه دلم نمیخاد با فامیلای ننه سگت بپرس اونا بی تربیتن الان تقریبا دوساله که شیوا وارد زندگیمون شده بعضی وقتا گوشیمو ازم میگیره بعضی وقتام بهم میده کلا فازش معلوم نیست در ضمن شیوا خیلی رو درسم حساسه جوری که امسال تهدیدم کرد معدلم باید ۲۰ بشه به ازای هر نیم نمره ای که پایین تر بگیری ۳۰۰ تا اسپنکت میکنم من بدبختم شدم ۱۹۰۴۵ و واویلا فقط دوروز میومد و می رفت و علاوه بر تنبیه اصلی با سیلی نوازشم میکرد دیگه به این جور تنبیهاش عادت کردم یه مدت بخاطر کرونا کمتر تنبیهم میکرد ولی الان دوباره وحشتناک میزنه میگه می‌خوام یه پسر با تربیت ازت بسازم مامانت که بی ادب بارت کرده ولی من واسه تربیتت لازم باشه هرکاری میکنم حتی اگه مجبور باشی باسنمو لیس میزنی تا ببخشمت رومینا خانم شیوا ۲۹ سالشه ولی هیکلی و خوشتیپه اصلا بابام بخاطر ظاهرش باهاش ازدواج کرده .. امروزم با دوستاش حسابی تحقیرم کردن دوستاش همه ورزشکار و مربی بدنساز جلو اون همه زن مجبورم کرد کفششو لیس بزنم

    رومینا حرف گوش نکنی با نیشگون بدنتو سباه و کبود میکنم و حق نداری جیک کنی

    اااااااااه چه نامرده اقا میلاد دیوونه ست یه دختر ۲۹ ساله؟؟؟زن دایی منم ۲۹ سالشه ولی انقد مهربونه میگه بچه دار شدم نمیزنمش

    خب شما فامیل دیگه ای ندارید برید پیش اونا؟وااااااااای یه دختر ۲۹ ساله چه طور دلش میاد اااااه اصلا باورم نمیشه مطمئنم سادیسم داره حالا شما اینا رو اینجا نوشتی مشکلی نداره؟

    بهار جون من برای هیچ کاری اجازه نمیگیرم هرکاری بخوام میکنم هروقت بخوام میرم هر وقت بخوام میام گوش به حرف هم نمیدم

    وحشتناک ترین روز عمرم بود همه بدنم قرمزه نامادریم سادیسم داره از کتک زدنم لذت میبره لعنتی امروز بخاطر این که جلو دوستاش ازش تعریف نکردم وقتی اونا رفتن با کابل و ترکه و کمربند حسابی سیاه و کبودم کرد تازه یه ساعت بیرونمم متنفی شد به گفته خودش چون ظرفا کامل تمیز نشده بودن تا الانم تو توالت حبس بودم حالم بهم خورد اه رومینا خانم دفاع شخصی چی؟ من که بی اجازه شیوا از خونه نمیتونم برم بیرون بابامم همش طرف شیواست تو خونه حرف حرف اونه چجوری برم کلاس؟ خونه شده واسم جهنم شیوا امروز مجبورم کرد جلو دوستاش کفششو لیس بزنم حسابی تحقیرم کرد واقعا خیلی تحقیر آمیزه یه دختر۲۹ ساله این جوری شکنجت کنه شیوا مربی ورزشه اندامشم بد نیست خدا می‌دونه بابامم از اندامش میترسه چیکار کنیم دیگه فقط میتونم از خدا کمک بخام

    بهار جون چرا دوست داری منو بزنی؟

    من خودم با خودم که بازی میکنم خودمو میزنم مثلا نامدری دارم و منو میزنه

    رومینا کاشش من نامادریت بودم جوری کتکت میزدم و تنبیهت میکردم جرات نمیکروی بدون اجازم آب بخوری

    نامادرییم طوری هس که نباید یه تار موم بیرون باشه

    من نامادریم گیر میده

    بهار جون بابای منم وقتی بود میگفت تاپ نپوش استین کوتاه ولی مامانم میگفت گوش نده هر چی میخوای بپوش

    اره به حجاب و اینا گیر میده

    اااااه چادر ؟مذهبیه؟پدرتون هم باهاش موافقه؟بگو نمیپوشم به تو چه من چادر دوست ندارم

    یه بار بدون چادر آشغالارو گذاشتم دم در همسایه ها هم بیرون بودن جلو اونا دوتا کشیده بهم زد

    خوشبحالت تازه من باید چادر بپوشم

    ولی مامان من میذاره با تاپ و شلوارک برم بیرون چون هنوز بهم گیر نمیدن مامانم میگه هشتم نهم روسری اونم شاید

    منم خیلی سخت گیره میگه حق نداری یه تار موت بیرون باشه

    اره خیلی کتکم  زده

    بهار جون تاحالا شده سر بیرون رفتن بزنت؟

    منم مامانم نمیذاره تنها برم بیرون میگه هنوز کوچولویی امن نیست از خونه مون تا مدرسه قبلیم ۱۵ دیقه راهه ولی نمیذاشت خودم برم میگفت میدزدنت

    از اون مامانای سختگیر و مقرارتیه

    وای بدون اجازش در حیاتو باز نمیکنم چه برسه برم بیرون زندم نمیذاره تا حد مرگ کتکم میزنه

    خب خوبه اگه بدون اجازه بری بیرون دعوات میکنه؟

    اره بابام پول بهش داد برام بخره

    اخی گوشیتو شکوند یکی دیگه گرفت؟

    دستش خیلی سنگینه

    اخییییی بمیررررم بهار جون

    رومینا نامادریمو ببینی ازش میترسی قیافش اخمو و عصبانیه و خیلی چاقه

    بهار جون مقررات خوبه ولی نه انقد

    دریا جون منم مثل شما بودم ولی یه بار که حسابی کتک بخوری به غلط کردن میفتی

    بهار جون دوست دارم نامادریتو ببینم و چند روز باهاش باشم و بهار جون ایمیلم بازه خواستی بیا

    خوشبحالت بهار جون من خیلی کتک خوردنو دوس دارم کاشکی من جای تو بودم و هرروز کتک میخوردم

    کافیه دیر جوابش بدم یا کاریو گفته انجام ندم دیگه به حسابم میرسه

    نامادری من که خیلی سختگیره خیلی مقراراتی و حساسه

    بهار جون ولی همه نامادر ها بد نیستن 

    مامان بابای دوستم جدا شدن دوستم پیش باباشه چون ۴ سالگی جدا شدن باباش زن گرفته دوستم انقد این زنه رو دوست داره نمیره پیش مامانش زنه هم چند وقت پیش یه بچه دیگه اورده خیلی خوبه دوستم راضیه میگه هیچ وقت نمیرم پیش مامانم زنه هم میگه اگه این یه روز بزرگ شه و بخواد بره پیش مادرش دلتنگ اش میشم 

    اره نامادری همینه دیگه

    ااااه چه کتکی فقط برای دیر رسیدن واقعا نامرده واقعااا

    اخرین بار که مفصل کتک خوردم شیلنگ کتکم زد تو حیات دیر اومدم خونه تا رسیدم تو حیات موهامو کشید حرف بهم میزد رفت شیلنگو اورد اینقد کتکم زد که نگو بعدش پرتم زد تو خونه منم رفتم تو اتاقم دیدم با یه قاشق داغ اومد  داغم گذاشت

    اخرین باری که خیلی مفصل کتک خوردی کی و چه جوری بود؟

    ببخشید میپرسم نخواستی بگو نمیگم

    ولی من جات بودم میگفتم قرصات و نخوردی سر من خالی میکنی

    نه ایتقد عصبانی بود که جرات نداشتم چیزی بگم 

    ااااااااه شکوند ؟شمام هیچی نگفتی؟

    گوشیمو شکوند

    اها خب چرا گوشی رو ممنوع کرد؟

    قرص اعصاباشو نمیخورد دیگه زورش به گوشی من رسید

    اخه نامادری خیلی سخت گیره خیلی گیر میده خیلی حساسه رو کارام حساسه رو چشم گفتنم حساسه به اینکه رو حرفش گوش ندم حساسه از اینکه برای کاری ازش اجازه نگیرم کلا خیلی سختگیر و مقرراتیه

    چرا اجازه گوشی نداشتی؟

    من فکر کردم درسات سنگینه اخه من ۲۴ ساعته درس میخونم

    مامان من تو تایم مدرسه سر خواب گیر میده میگه برو بخواب منم گوش میدم چون صبا زود پا میشم خوابم میاد

    بهار جون اگه مادرتون شما رو میزد میگفتی از رو دوست داشتنه خب برای نامادریتونم همینو بگید

    اره اجازه نداشتم گوشی دست بگیرم

    بهار جون حدود ۲ ماه بود کامنت نمیذاشتی چیزی شده بود؟

    خوشبحالت من از همه بدنم نیگشون میگیره

    اره گیر میده ولی من گوش نمیدم بعدش میگه فردا صب که هستیو از خجالتت در میام

    نمیدونم بهار جون تاحالا کسی از اونجام نیشگون نگرفته

    نگفتی سر خواب گیره؟

    رومینا نیشگون از پا و ران هم خیلی درد داره

    تو رو خدا بگید رومینا نگید یه بچه من دیگه بچه نیستم۱۲ سالمه و به یه دلایلی مجبورم با یه اسم دیگه بیام

    وای یه بچه دوستام هم از نامادریم میترسن میگن خیبی بداخلاقه

    اخیییی بهار جون میدونم نیشگون خیلی درد داره مخصوصا از بازو

    اقا میلاد وقتی میخواد بزنتتون شما هم بزنیدش برید دفاع شخصی من خودم دفاع شخصی میرم خیلی خوبه کسی بخواد بزنتت داغون اش میکنی

    بهار جون سر ساعت خواب گیر نمیده؟

    وفتی نیشگون مبگیره وحشتناک گوشت بدنمو میپیچونه که فقط التماسش میکنم

    اخرین بار دیروز بود صدام زد  هنذفری گوشم بود نشنیدم چند بار صدام زد نشنیدم اومد تو اتاقم یه داد زد که سکته کردم بعدش چن تا سیلی و نیشگون ازم گرفت

    بهار جون میشه اخرین بار رو بگین؟

    اقا میلاد بگین مگه بهم شک داری چک میکنی ؟مامانم به خاطر اینکه اعتماد به نفسم کم نشه چکم نمیکنه

    یه بچه مثله همیشه عزیزم کتک زدناش بیشتر شده

    بهار جون تعریف کن عشقم

    ساده ایا یه بچه وقتی تنبیهم می‌کنه قبلش جیبامو خالی می‌کنه از جمله گوشی من دستم به هیچ جا بند نیست فقط خدا خدا میکنم بابام بیاد و مچشو بگیره خیلی درد ناکه دارم خونه رو تمیز میکنم راه پله ها رو طی میکشم قراره فردا شیوا دوستاشو دعوت کنه خونه از ظهر فقط دارم می‌شورم و میسابم و لباسای شیوا خانومو واسه فردا آماده میکنم خداروشکر گفته اگه خونه رو قشنگ برق بندازم و خوب پذیرایی کنم فردا شب میتونم یه ساعت برم بیرون با رفیقام بگردم دیگه خسته شدم هوف

    سلام یه بچه خوبی؟ اره بازم کتک خوردم

    یه بچه به نظرت اگه میلاد کاکای کوچکتر من بود باز هم نامادری جرات می کرد نگاه چپ به میلاد بیاندازه چه برسه بخواهد کار دیگه انجام بده من خیلی دوست داشتم با نامادری های بداخلاق روبه روشوم تا ببینند چه بلایی سرشون می ارم و برای همیشه این داستانها تمام بشه ولی واقعا بابای میلاد ار موضوع بی خبر 

    میلاد تو بک پسری من اگر جای تو بوذم می رفتم کلاس کاراته و دفاع شخصی وبعد این نامادری رو طوری می زدم که صدای خر بده و الان هم  اگر ادرس می دادی می امدم مانند اعلامیه می چسبوندمش به دیوار و جلوی همسایه ها ابرویش را می بردم

    اقا میلاد چند وقت به حرفش گوش کنین که کتک نخورین

    یه سوال مگه نامادریتون تو یه این سایت هستن؟

     

    اقا میلاد اصلا کارش درست نیست باهاش حرف بزنید درست میشه شما مثل بچه اش هستید مطمئنن ادم از بچه اش انقد کار نمیکشه 

    فیلم بگیرید به پدرتون نشون بدید 

    نذارید بزنتتون فرار کنید جوری که خسته بشه و دیگه دنبالتون نکنه

    الانم بخاطر اینکه تو پستم بهش اعتراض کردم احتمالا بیاد بخونه حسابی کتکم بزنه اوف

    من ۱۴ سالمه آره بد جوری میزنه خداییش همیشه دست و پام کبوده منم جرعت اعتراض ندارم چون تنبیهم دوبرابر میشه تنبیهاتشم از ترکه و کف دستی شروع میشه تا فلک تو حیاط گاهی وقتام دستامو با پاهام می‌بنده مجبورم می‌کنه تو حیاط راه برم خیلی وحشتناکه خدا عاقبت هیچکیو زندگی کنار نامادری قرار نده پدرم چند وقتیه رفته ماموریت شیوام هر چقدر دلش بخواد بهم دستور میده و ازم کار می‌کشه خودش با دوستاش می‌ره تفریح من بدبختم باید همه کارای خونرو براش بکنم تقریبا هرروز کتک می‌خورم یه بار جلو دوستام با کفشش زد تو سرم حسابی تحقیرم کرد الانم دارم براش غذا درست میکنم خودمم باید یه لقمه نون ماست بخورم اه حالم ازین زندگی بهم میخوره عین برده ازم کار می‌کشه وقتی بابام میاد مظلوم نمایی می‌کنه اونم هیچی بهش نمیگه دیگه خسته شدم بله یه بچه اگه بی اجازش مثلاً برم تلویزیون روشن کنم یا از زیر کار در برم با کمربند کبودم می‌کنه شبم باید تو دستشویی بخابم هوف 

    نامادری من از مال همتون بد تره

    دیروز خیلی خیلی اتفاقی لیوان از دستم افتاد شکست تا اومدم جمعش کنم گوشم و گرفت پیچون برد تو اتاق من فقط گریه میکردم ای اخ نکن ولم کن منو که برد تو اتاق گفت تاشب حق بیرون اومدن نداری خودشم رفت و در و قفل کرد شب که شد اومد در و باز کرد خواستم برم بیرون پرتم کرد خوردم زمین اومد تو و در و قفل کرد گفت حالا دیگه لیوان میشکنی ؟اونم بهترین لیوانم و ؟؟؟داشتم سکته میکردم دوتا با پشت دست زد تو صورتم بعدم گفت بخواب رو فرش اول اومد کلی ازم نیشگون گرفت در حدی که کبود شدم

    بقیه اش و بعدا میگم داره میاد

    اقا میلاد میزنتتون؟

    چند سالتونه؟

    واقعا بدون اجازه شون هیچ کاری نمیکنید؟

    بکنید چی میشه؟

    آره نامادریم خودش بم گفت بیام این خاطره رو بنویسم 

    وااااااای چرا هیچ کامنتی نمیذارین؟؟؟؟؟ سایت خیلی اروم و سوت و کوره

    اقا میلاد مگه نامادریتون اجازه میدن بیاید تو این سایت؟

    بهار جون دوباره کتک خوردی؟

    دیروز بدون اجازه نامادریم شیوا از خونه رفتم بیرون مجبورم کرد توالتو بشورم شبم همون جا خوابیدم صبحم در توالتو که باز کرد با یه پس گردنی از توالت بیرونم کرد و و تهدیدم کرد اگه یه بار دیگه بی اجازش برم بیرون تنبیه سختی میشم الانم این پستو با اجازه شیوا گذاشتم بدون اجازش نمیتونم آب بخورم

    ولی کتگ های نامادری یه چیزددیگس

    چشم اقا امید

    نه هیچ کدوم کتک نخوردیم ولی امروز سر یه موضوعی مامانم تبلتم و گرفت

    ماجرا این بود که من با یکی از دوستام ساعت ۹ میخواستیم چت کنیم قرار داشتیم (من چند وقته خیلی غر میزنم)از صبح نق زدم غر زدم چرا این شکلیه چرا اینه چرا اونه اخرش مامانم گفت رومن بس کن خسته ام مادر جون منم گفتم باشه یه ساعت بعد گفتم من ساعت ۹ نت میخوام اونم گفت چرا گفتم کار دارم یه عالمه یکی به دو کردیم تا اخرش گفت تبلتت کجاست گفتم تو اتاقم گفت بده کار دارم گفتم چه کاری گفت بدهههههههههههه منم دادم گفت از الان تا فردا تبلتت پیش من میمونه خیلی خواهش کردم ولی نشد اخرش بهش گفتم مامان یه کار مهم تو کوشش دارم اونم داد و من الان اینجام به دوستمم ماجرا رو گفتم

    چرا کامنت جدید نمیزارید؟

    یه بچه بیا از کتک خوردن داداشت تو این چند روز بگو

    خودتم اگه تو این چند روز کتک خوردی بگو

    کامل با جزئیات بگو

     

    فکر کنم نوشته ها بدون تایید ادمین تایید می شه 

    اقا صادق شما راست میگید تو مدرسه ی ما یه داد سر بچه بزنن مادر پدر ها اعتراض میکنن

    البته به نظر من داد زدن چیزی نیست چون دختر هایی مثل من که خیلی ناز میکنن و عشوه میان یه کم سخت گیری لازمه اما نه در حد کتک زدن 

    مدارس قدیم شبیه شکنجه گاه بود. پر از استرس و ناراحتی. وحشیانه میزدن. متاسفانه پدر و مادرها هم اعتراضی نمیکردن و کتک خوردن تو مدرسه کاملا عادی بود. من در دوران مدرسه چند بار شاهد آسیب دیدن جدی هم مدرسه ای هام بودم. از پارگی پرده گوش گرفته تا شکستگی دست.

    امروزه هم بعضی مدارس در بعضی شهرها هنوز کتک زدن رایجه‌. اگه برای بچه هاتون اتفاق افتاد، برید اداره آموزش و پرورش و خیلی محکم اعتراض کنید. تا دمار از روزگار اون معلم درنیاوردید هم کوتاه نیایید. 

    چرا کامنت جدید نمیذارین؟

    خسته شدم قبلا میومدم اینجا که حوصله ام سر نره

    ببخشید اقا مرتضی من چیزی گفتم اصلا که شما انطوری گارد گرفتی اخه 

    ملورین جون عشقم بهم ایمیل بده اگه خونده باشی گفتم که مامانم مجبورم کرد اون برنامه رو حذف کنم جلوم وایساده بود وگرنه حذف نمیکردم

    اون پسره بود بهم گفت بیا رل بزنیم حقشو گذاشتم کف دستش

    ولی مامانم گفت ازمونت تموم شد شاید بذارم نصب اش کنی

     

    بیتا خانم خوشبحال پسرتون من جای پسرتون بودم دست شما رو میبوسیدم

  • پیمان کرمی
  • حسین من با نظر  شما موافقم می گم دوست داری منو ببینی انهم توی اپارات اگه خواستی برو کلیپ ویدیویی منو نگاه کن جدیدا رمبو شدم شبیه رمیو امریکایی بازیگر معروف فیلمهای جنگی  اگه خواستی ببینی بنویس  -فیلم اسب سواری من رمبو ایرانی در مقابل رمبو اصلی در افغانستان اپارات  بعد نظرتان را بگویید در ضمن تقلید صداهم دارم اگه خواستی می نویسم

    بیتا جون معلومه بچتون دوستون داره منم بودم دوستون داشتم چه بد ترین مادر باشی چه بهترین

    ممنون اقا حسین که توضیح دادین

    بیتا جون منم عاشق مامانمم زود زود بغلش میکنم اونم بوسم میکنه ثابت شده مادر پدر هایی که در نوزادی بچه رو زیاد بوس میکنن بچه شون باهوش میشه

    یه بچه ی عزیز ما درسته تو کوچه و خیابون بزرگ شدیم ولی دیگه یه سری چیزا رو تو فیلما دیدیم 

    این خانم اگر روانشناس هستند حتما اونقدی پول دارن که بچه شونو بزارن تو مدرسه ای که ...

    دومن کدوم آدم عاقلی چون بچه اش از یه کس دیگه ای فحش یاد گرفته باشه بچه شو میزنه ؟ خوب بچس دیگه یاد میگیره و عقلش هم دست خودش نیست

    سومن چرا وقتی این خانم روانشناس میدونن بچه اش از مدرسه یا کوچه این حرفا رو یاد گرفته مدرسه یا کوچه بچه شو عوض نمیکنه ؟ نا سلامتی روانشناس هستند دیگه

    خانم محترم مشکل من با شما اینه که شما اصن روانشناس نیستید و یه آدم مریض هستید و اگر کسایی مثه آقا مرتضی و یا آقای کرمی و آقا امید رضا میگن لطفا اینجا این دروغ ها رو نگید فقط به خاطره اینه که یه مادر نیاد تو این سایت و حرکات زشت شما رو بخونه و فک کنه شما یه روانشناس هستید و بره همین بلاها رو سره بچش بیاره و ...

    آقا رضا با شما هم هستم

     

    من حاضرم خودم برم جهنم ولی بچم با تربیت و مودب باشه بله لازم باشه تنبیه سخت میگیرم و تنبیهی که میگمو انجام میدم اگه تذکرات متعددی که بهش میگم فایده ای نداشته باشه همونطور که تو تشویق جایزه ای که میگمو حتما براش میخرم مثلا بهش گفتم باید بریم دندون پزشکی دندوناتو درست کنیم گفت دوست ندارم گفتم اگه بیای او ماشین برقی خوشگلرو واست میخریم اومد دندون پزشکی و از در مطب بیرون نیومده رفتیم و ماشینو براش میخریم.پسرم منو خیلی دوست داره و بعضی وقتا خودش میپره تو بغل من منو بوس میکنه.چون خودش میدونه برا چی تنبیه و جریمه میشه.

    یه بچه ی عزیز ما درسته تو کوچه و خیابون بزرگ شدیم ولی دیگه یه سری چیزا رو تو فیلما دیدیم 

    این خانم اگر روانشناس هستند حتما اونقدی پول دارن که بچه شونو بزارن تو مدرسه ای که ...

    دومن کدوم آدم عاقلی چون بچه اش از یه کس دیگه ای فحش یاد گرفته باشه بچه شو میزنه ؟ خوب بچس دیگه یاد میگیره و عقلش هم دست خودش نیست

    سومن چرا وقتی این خانم روانشناس میدونن بچه اش از مدرسه یا کوچه این حرفا رو یاد گرفته مدرسه یا کوچه بچه شو عوض نمیکنه ؟ نا سلامتی روانشناس هستند دیگه

    خانم محترم مشکل من با شما اینه که شما اصن روانشناس نیستید و یه آدم مریض هستید و اگر کسایی مثه آقا مرتضی و یا آقای کرمی و آقا امید رضا میگن لطفا اینجا این دروغ ها رو نگید فقط به خاطره اینه که یه مادر نیاد تو این سایت و حرکات زشت شما رو بخونه و فک کنه شما یه روانشناس هستید و بره همین بلاها رو سره بچش بیاره و ...

    آقا رضا با شما هم هستم

     

    اقا حسین شما از کجا میفهمید از بیتا جون یاد گرفته؟ شاید تو مدرسه یاد گرفته باشه داداش من از وقتی رفته مدرسه کلی فحش یاد گرفته

    گفتم که آقای کرمی من بهشتی رو که زیر پای مادری مثه بیتا خانم باشه رو من نه قبول ندارم و نه میرم

    میگه به خاطر فحش دادن میزنمش

    خانم روانشناس جلو بچه فحش نده تا اونم یاد نگیره

    چتونه شماها ؟ خانم بیتا اول خودتو به یه روانشناس نشون بده بعد برو روانشناسی بخون . اینو جدی گفتم 

  • پیمان کرمی
  • بیتا میدونستی به ازا هر ضربه که بزنی معادلش در این دنیا به شکل دیگر و در ان دنیا بدترش را می خوری انهم حسابی  فعلا بی اعتنایی کن بعد می فهمی من چه هشداری داذم منتظر ان دنیا باش به حسابت برسند منهم در بچگی دوست داشتم معلم بشوم بچه ها رو بزنم ولی بعد که قانون عکس العمل خدا را فهمیدم دانستم هرچه کنم به خودم ضرر می رسد از فکر معلمی بیرون امدم وتو هم گول نخور که بهشت زیر پای هر مادری نیست بخصوص شما

    من دروغ نمیگم ۱۰ دیقه نبود منظورم ۱ دقیقه بود ۱۰ اشتباه شد

    اقا مرتضی من واقعا برای حرف دیروزم ازتون معذرت میخوام

    تحمل هم حدی داره من عادت بدی دارم اونم اینه که تحملم تموم شه چیزی میگم که ۱ ثانیه بعد پشیمون میشم بعد از اینکه فرستادم با خودم گفتم کاش میشد دیلیت اش کرد

    واقعا متاسفم

    ازتون معذرت میخوام

    آقا رضا من بیشترین تنبیه که میزارم سر فحش دادن و بی ادبی کردنه و کلا رفتار نامطلوب مثل دروغ گفتن یا کارهایی که بچه ها تو کوچه یاد میگیرن البته باید چند بار تذکر بدیم.

    منم بچه بودم مادرم کتکم میزد گاهی اوقات ولی نه به این شکل که شما دروغ میگید مادرم تا 12 13سالگی گاهی اوقات تنبیهم میکرد اونم کم پیش میومد سالی چهارپنج بار کتک بهم میزد اونم نه شدید.معمولا سه تا سیلی تو صورتم میزد و دو تا نیشگون از بازوهام میگرفت و یکمم ضربه میزد به بدنم همین و کتک تموم میشد.هیچوقت هم جلو جمع کتک بهم نمیزد همیشه تو خونه خودمون تنبیه میشدم و معمولا تو اتاقم کتکم میزد.منم هیچوقت ازش کینه به دل نگرفتم.باهاش قهرم نمیکردم.معمولا یک ساعت بعد کتک همه چی رو فراموش میکردم.مادرم هر دوتا بچه هاشو تنبیه میکرد هم منو هم خاهرمو.ولی خاهرم چون بچه ی بزرگ بود و خیلی شیطون بود و درسم نمیخوند معمولا  ماهی یک بار رو مامانم از خجالتش درمیومد یادمه حتی تو دوران راهنمایی گاهی اوقات بخاطر تنبیه بدنش سرخ میشد.مامانم خیلی حواسش بود که پیش کسی کوچیکمون نکنه.حتی وقت من یا خاهرم رو میخاست کتک بزنه داخل اتاق میبردمون و اجازه نمیداد کسی بیاد.من عاشق مادرمم.

    من با افتخار میگم که مازوخیسمم کسی ناراحته می‌تونه کامنتامو نخونه اجبارش که نکردن

    بیتا خانم پس شما بیشتر سر بی انضباطی تنبیه میکنید؟

    خیلی خیلی ممنونم اقا حسین

    سگاه یه نوع آتاری بود که نسلشون منقرض شد یه بچه

    رستا خانم شما اهل کجا هستید ؟ ازدواج کردید ؟

    همینجوری میپرسم به خدا بی منظورم اگه هم خواستید نگید نگید

    اقا مرتضی بس کن

    دیوونه خجالت نمیکشی با یه دختر ۱۱ ساله این شکلی حرف میزنی؟

    مرتضی مازوخیسم و سادیسم بیماری نیست

    رضا دیگه حرف بی خود نزن

    گفتم بهت منبع موثق بیار از تو کونت حرف نزن

    خواهش میکنم اقا رضا.نه برای درس نخوندن هرگز تنبیه نمیکنم چون از درس زده میشه به جاش برای خوب دری خوندن تشویقش میکنم و براش کادو میخرم و بهش توضیح میدم که اگه درس بخونه به جاهای خوبی میرسه حالا انتخاب با خودشه.

    بعضی از این احمق ها واقعا دیگه حال آدمو بهم میزنن 

    یارو میاد میگه مادرم منو 10 دقیقه زیر آب داغ ... باید به امثال تو گفت گوه نخور

    امید رضا فک کنم این یه بیماری جدیده که تازه وارده کشور شده و خیلی ها این بیماری رو گرفتن مثلا رضا یه بچه بیتا ثنا ملورین جانان و همش دروغه محضه 

    بسه دیگه این همه دروغ خودتون خسته نشدید ؟ یه بچه تو دیگه خجالت بکش 

    بسه به قرآن شما بیمار هستید حتما خودتونو به یه روانشناس نشون بدید تا دیر نشده

    مازوخیسم یه تمایله که متاسفانه بعضیا به سخرش میگیرن همون‌طور که سادیسم یه تمایله نه انحراف من بیمار نیستم فقط با شما متفاوتم اوکی آقا امید؟دوما این کشورهای شرق آسیا رو نگاه کن برو در مورد سیستم اموزشیشون تحقیق کن ببین چجوری چین شده قدرت اقتصادی دنیا قطعا با تنبیه و سخت گیری بوده 

    زیر*

    آقا رضا

    آقای محترم ببین در حدی نیستی بخوام جوابتو بدم ولی متاسفانه انگار مجبورم جوابتو بدم تا دور برنداری

    ببین توی کدوم قبرستون تنبیه مجاز بوده و الان همشون اقتصاد دار و سیاستندار و فلان شدن؟

    حرفاتو با سند بزن

    از تو کونت حرف در نیار

    ببین این سوال هایی که میپرسی نشونه ی مازوخیسمی بودنته

    از خانم ها میپرسی و اونا هم تعریف میکنن و بعد تو خودارضایی میکنی و همین چرخه ادامه داره

    اینقدر قد قد نکن من وقت ندارم با احمقی مثل تو بحث کنم

    برو خودتو درمان کن این کارا عاقبت نداره

    بزار روشنت کنم تو از اونایی هستی که یا دلت میخواد کتک بخوری ترجیحا از خانم ها یا بقیه رو تا حد مرگ کتک بزنی

    نترس همه اینا درمان داره

    از چیزی نترس برو تا دیر نشده خودتو درمان کن 

    قراره سال ها زندگی کنی اگه همینطوری پیش بره بدبخت میشی 

    دیگه پشت سر منم زر زر نکن وقت کل کل کردن باهات رو ندارم

    من خودم میدونم با کی چطوری حرف بزنم. 

    خاطرات چرت پرت و دروغین تعریف نکنید 

    اخه ادم حسابی مگه میشه مادر یه ادم 

    بچشو 10دقیقه غیر اب گرم مثلا 100درجه نگه داره 

    جان هرکی دوست دارید چرت و پرت نگید

     

    بیتا خانم کامنتاتونو خوندم واقعا مادر دلسوزی هستید و روش تربیتیتونو تحسین میکنم فقط یه سوال دارم واسه درس نخوندنم تنبیه میکنید؟

    اون روز درس ریاضی داشتیم و من ابدا نخواند بودم حال نداشتم

    معلممون من رو صدا کرد و بلد نبودم

    واسه همینم تنبیه شدم

    و فلک شدم 20 ضربه. تو خون هم مامانم 30رضربه اضافه فلک کرد ولی بدیش این بود فردا که می رفتیم مدرسه مسابقه ی دو داشتیم و من کلی براش تمرین کرده بودم و سردسته ی تیم بودم ولی نتونستم شرکت کنم این خیلی بد بود برام اون مسابقه خیلی مهم بود

    ملورین جان حدود ۱۰ دیقه

    جانان جان چقدر اب داغ روتون گرفتن

    وای دارم میمیرم از دست مامانم

    دیروز با هام درس کار کرد گفت وای به حالت زیر ۱۹/۵ بگیری کتک میخوری

    منم گفتم باشه مطمئنم ۲۰ میگیرم

    امروز صبح ازمون دادم شدم ۱۹/۲۵ بهش گفتم زد تو گوشم گفت اینه ۲۰ میگیرم ۲۰ میگیرم منم گریه کردم اومدیم خونه گفت لباساتو درار برو تو حموم تا من بیام خیلی گفتم ببخشید فقط ۵ صدم کم گرفتم تو رو خدا نزن گفت نمیشه منو به زور کرد تو حموم در و قفل کرد

    اومد دوتا ظرف دایره ای بزرگ شاید به شعاع ۳۰ یخ بود تو شون دست و پام و بست به این و ر اون ور وان همه رو خالی کرد روم شوک شدم داشتم سکته میکردم گفت بمون تا اب شه 

    وقتی اب شد دوش اب رو گذاشت رو داغ ترین حالت گرفت روم سوووووووختم

    بعد رفت کمربند و اورد منو همون جور لخت پرت کرد بیرون از حموم تو اتاقم

    همون جور رو زمین یواش یواش میرفتم عقب ولی اون بالاخره منو گرف بست به تخت حدود ۱۵۰ تا با کمربند زد بهد ۱۰ دیقه منو ول کرد رو تخت گفت استراحت کن تا اسپنک همین که گفت اسپنک گفتم فاتحه ام خونده ست وقت اسپنک شد منو گذاشت رو مبل و بست گفت ۱۰۰ تا اسپنک میشی اون ۱۰۰ تا رو هم با ای و اوی و اخ گذروندم بعد گفت فقط صبر کن بابات بیاد گفتم مامان تو رو خدا به بابا نگو گفت باباته باید بدونه

    بابام شب میاد الان کبود کبودم تازه کلی هم کفگیر داغ زد بهم

    بیتا جون من تمام کامنت های سال های قبلت رو خوندم 

    و به نظرم اون چیزهایی که درباره ی تربیت بچه گفتید درسته

    دوستان عزیز من از هفده اردیبهشت ۹۸ با این سایت آشنا شدم و کامنت گزاشتم خواهشی که از شما دارم اینه که اون کامنتا را بخونید.اگرم دوست دارید بگید تا همونا رو دوباره کپی کنم.

    احترام خودتو نگه دار آقا امید رضا من اونقدر کتک نخوردم که عقده ای بشم دیدم تو کشورهایی که تنبیه بدنی تو سیستم آموزشی مجاز بوده و الان همون بچه ها صنعت کشورو بدست گرفتن

    ببخشید اشتباه اسم بردم. منظورم اقا مرتضی بودن

    اقا امید رضا خاطره ی من برمیگرده به دعوا و کتکی که از داداشم خوردم خاطره ای که رومینا میگه بگو الکی نیست

    نه ممنون ملویرن خانم والا این یه بچه و ثنا و بیتا و رضا به اندازه خودشون ریدن تو سایت و حال هممونو بهم زدن شما لطف کنید دیگه خاطرات مسخره تعریف نکنید

    ملورین جون تعریف کن مخصوصا اون باغه

    البته اگه میخوای اینو نگو

    مامان من اصلا نمی کنه ولی گاهی اوقات تذکر میده ولی با داداشام خیلی دعوام میشه اگه بخواید میتونم بگم

    مامان من تنبیه شدید نمیکنه فقط وقتی مثلا کمی درس رو واقعا کم خونده باش با بی ادبی 10 ضربه اسپنک میکنه ولی نه شدید و نه هر روز خیلی کم

    درود بر آقای امید رضا و محمد ایتیوند

    این کار ها واقعا کودک آزاری هستند و کسایی که با بچه هاشون این رفتار را دارند واقعا عقده ای هستند

    حق با شماست آقای امید رضا ولی متاسفانه بعضی ها اینو نمیفهمنند

    منم با اقای امید رضا موافق هستم وباید بگم خیلی از این خاطره هایی که اینجا نوشته میشه دروغه همه اینو میدونن من دهه شصتی یا هفتادی نیستم ولی موافق نیستم که این دهه هارو از چشم انداخت. خیلی از این حرف هایی که اینجا داره زده میشه داره علنی میگه دهه شصتی ها خشن هستند دهه شصتی ها بد اخلاق هستند دهه شصتی ها عقده ای هستند دهه شصتی ها...ولی اینطور نیست اگه کسی مثل من از نسل جدید بیاد و بخونه این وبلاگ رو واقعا از دهه شصتی ها به عنوان خشن ترین دهه تاریخ تو ذهنش یاد میکنه درحالل که اینطور نیست. نمی دونن که این حرفا زاییده ذهن یه سرس ادم با مشکلات روانی مختلف هست به خاطر این دارم میگم ابروی دهه شصتی ها داره میره با این دروغ ها و مسخره بازی ها.مثل الناز خانم خیلی بد رفتار کردن این نظر منه عذر میخوام اگه بی احترامی شد. ولی حقیقته. من نسل جدیدم. یه دهه هشتادی ولی اینقدر شعور دارم که بفهمم واقعا چه دروغ هایی داره گفته میشه.

    ممنونم جناب محمد ایتیوند

    اره منم همینو میگم تنبیه به موقع و اندازه لازمه

    بیشترش میشه عقده خالی کردن و کودک ازاری

    نباید کاری کنیم که بچه تا مارو دید خودشو خیس کنه یا ازمون منتفر بشه

     

  • محمد ایتیوند
  • سلام آقای امید رضا حق با شماست والا

    من خودم با کتک مخالف نیستم اما نه اینجوری

    من خودم گفتم که با کتک مخالف نیستم ولی منظورم این عقده ای بازی ها نیست و این کارها رو فقط کودک آزاری میدونم

    شما هم موفق باشید

    بابا بس کنید دیگه 

    یه مازوخیسمی دیگه هم اومد

    بکشید بیرون از این سایت 

    بزارید ملت خاطرات واقعی بگن

    چهارتا سادیسمی و مازوخیسمی میاد خاطرات دروغین میگه و عقدشو خالی میکنه بعد که ارضا شد از سایت میره 

    یا اینکه بعدا همه حرفاشو تکذیب میکنه

    بسه دیگه هر سری سایتو چک میکنیم یا یه بچه یا ثنا یا بیتا الانم که یه رضا اضافه شده

    طرف صحبتم  رضا با توئه :

    آخه دیوث پا شدی اومدی تو سایت واسه ما کسشعر میگی کیری فیس؟ 

    چقدر کتک خوردی عقده ای شدی میگی بچه رو باید زد

     ازت یه خواهش دارم لطفا لطفا بچه دار نشو 

    یه عقده ای مثل خودت بوجود میاری و این چرخه ادامه پیدا میکنه. 

    اگر بچه دار شدی بچتو برای خالی کردن عقده هات نزن

    خدا شاهده من اگه بچه دار بشم واسش همه کار میکنم

    هرکاری که تو  بچگی و نوجوانی و جوانی تو دل خودم موند برای بچم انجام میدم. 

    نمیام بچمو کتک بزنم که ازم منتفر بشه 

    کاری میکنم بچم خودش باهام دوست باشه و هرچی اتفاق افتاد و بیاد بهم بگه 

    نه اینکه ازم بترسه

    اره آقا رضا و امثال رضا اینا هنره نه اینکه بیای بچتو زیر کتک بکشی. 

    والسلام 

    موفق باشید

     

    رومینا جون من برا هر کار بدی سه بار به پسرم تذکر میدم بعد با تنبیه های کوچیک شروع میکنم و بعد اگه بازم تکرار کنه به تنبیه های سخت تر منجرمیشه.در ضمن اقای ایتیوند چه خبره دویست بار با کمربند نهایتا ده ضربه.اقا رضا پسرم در عین اینکه با هم دوستیم ولی ازم حساب میبره.

    چقدر زدتون وقتی فهمید میای تو این سایت

    بله دوتا برادر بزرگتر از خودم دارم

    ملورین جون خواهر برادر هم ندارین؟

    من فقط یه بار کتک خوردم اونم خیلی کم بود به خاطر این بود که مامانم فهمید میام تو این سایت

     

    نه من هم باید بگم مثل شما هستم تک دختر دردونه خونه من حکومت میکنم تو خونمون

    بله اینم ایمیل من بازه

    ملورین جون فکر میکردم از من بزرگترین اخه هم سن من کم هست تو این سایت

    اگه برید خیلی پایین میبینید اقا خلیل به من میگفتن فدات شم عشقم قربونت برم و تاحالا هیچ مردی به جز داییم و پدربزرگم که فوت شد قربون صدقه ی من نرفته بود

    اون موقع فقط داییم میدونست میام اینجا چون خودش دهه شصتیه بهش گفتم

    داییمم شدید ناموسیه خیلیییی حتی برای مامانم که خواهر بزرگشه

    تا اون جایی که یادمه ۵ تا زد حالا دقیق یادم نیست باید کامنتم رو پیدا کنم

    بعد اقا خلیل هم معذرت خواهی کردن و ثابت کردن که ادم محترمی ان و همش به چشم دختری بوده او قربون صدقه ها

    منم چند روز پیش ازشون معذرت خواهی کردم چون اون شب خیلی تحقیر شدن

    منم وقتی کامنت هاشونو میخوندم اشکم میریخت اخه خیلی شوکه شده بودم

    شما کتک میخورین ملورین جون؟

    میشه ایمیل تون رو باز کنین تا باهم چت کنیم

    میشه واضح تر تعریف کنید برای چی زدتون و چقدر زدتون رومینا جون

    هم سن شما هستم

    کم پیش میاد تو این وقت روز گوشی دستم باشه

    مامانم کل روز گوشی مو میگیره فقط صبا میتونم بیام 

    بله ملورین جون زد ولی نه خیلی محکم 

    من عاشق داییمم اونم همینطور اصلا کسی وجود داره که دایی شو دوست نداشته باشه؟

    ملورین جون به نظر من ۹۵%مردا زنا نباشن اونام نیستن ولی بعضی هاشون واقعا فهمیده و اقان

    ملورین جون شما چند سالتونه

    رومینا جون من یخ خاطره ازتون خوندم که گفته بودید داییتون شما رو زده واقعا زده بود؟

    بله رومینا جون

    شاید یه واقعیت نحس باشه ولی اگه دخترا نبودن پسرا به هیچ جا نمیرسیدن اگه زن نبود پسر هم نبود

    ملورین جون اگه پیام های منو خوندید منم حرف شما رو میزدم

     

    بیتا خانم شما پسرتون ازتون حساب میبره؟

    در جواب کسایی که میگن زنا پایین تر از مرد ها هستن من نظرم کاملا منفی هست ما خیلی نخبه خانم داریم ما در کل جهان خانم هایی داریم که خانواده هاشون هم بهشون پشت کردن ولی خودشون رو بازهم کشیدین بالا ما نخبه خانم زیاد داریم مثل خانم مریم میزاخانی نخبه ی ایرانی منکر این خانم کسی نمیتونه بشه حتی تو گوگل هم بزنید اسمشون رو میاره 

    سلام من تازه این سایتو دیدم و از دعوا سر برتری زن و مرد رو هم دیدم

    رومینا جون من ۱۳ سالمه

    یعنی یه بچه ی نوجوان از مامانش کمربند میخوره خجالت اوره

    اخییییییی جانان جون شما چند سالته؟

    وای خوشباحال اونایی که کتک نمیخورن

    مامان من برای کوچکترین کاری با کمربند میزنتم

    هزار بار باهاش صحبت کردم گفتم مامان من اون زیر دست تو درد میکشم میمیرم تو رو خدا نزن

    میگه من مادرتم حقمه بزنمت تو هم در طول کتک حق حرف زدن نداری

    اخرین باری که بهش گفتم مامان نزن دو تا زد تو گوشم گفت ۱ بار دیگه بیای بگی منو نزن کتک خیلی سختی میخوری

    منم دیگه خفه شدم

    امروز صبح ۲بار بهم گفت پاشو میگفتم خوابم میاد بار سوم منو به زور برد تو اتاق خودش با کمربند فکر کنم ۲۰۰تایی زد بعدشم به زور سیلی و کمربند کلی قاشق داغ گذاشت رو بدن 

    دارم درد میکشم دیوونه ست هیچ وقت نمیبخشمش

  • پیمان کرمی
  • بنظر من باید با کسانی مانند بیتا که خودشون به جرم خودشون اعتراف می کنند باید  مانند خودشون رفتار بشه تا مزه ازار دادن بچه را بفهمند نه ابنکه اول بزنه بعد قربون صدقه بچه بره تا انو گول بزنه

    بعضی از مامانا از رو دلسوزی میزنن بعضی ها نه

    مثلا همون مادره که پسر دو ساله شو زده بود میگفت پول بفرستید نزنمش اخرم گرفتنش

    بچه زیر ۶ ،۷ سال بلد نیست از خودش دفاع کنه 

    بلد نیست فرار کنه بلد نیست بگه من چه کار بدی کردم که دارم کتک میخورم

    بیتا جون شما چند بار به پسرتون تذکر دادید؟

    اقای مدیر میشه بگید چه طوری میشه وبلاگ ساخت؟؟؟

    ناراحت نشدم شما نظرتو دادی اصلا این جاییم که بحث دوستانه کنیم در مورد تنبیه

  • محمد ایتیوند
  • آقا چرا ناراحت میشی ؟ اصن به من و تو چه

    برادر من واقعیت رو گفتم . من خودم با کتک مخالف نیستم ولی در سن و رفتار مناسب نه اینکه فقط بچه رو بزنی دیگه کارت درسته .

    هیچ کس به اندازه من کتک نخورده و از خیلی هاشون ناراحتم و از خیلی هاشون نه و مثلا اگه بیتا خانم مادر من بود و به خاطر این کار کوچولو  اینجوری منو اذیت میکرد هیچ وقت نمیبخشیدمش و اصلن اینو دلسوزی نمیدونستم .

    بعدشم من با سن تو چکار دارم . چرا به خودت میگیری ؟

    شما به سن من چیکار دارید درسته بیتا خانم زیاده روی کرده اما همین که پسرش رو آگاه کرده که نباید بی اجازه دست به وسایلش بزنه خیلی عالیه دومن مطمئن باشین هیچ مادری از روی دیوانگی بچش رو نمیزنه پدر و مادرا صلاح مارو بهتر از خودمون میدونن

  • محمد ایتیوند
  • مادره میگه پسر 8 سالش که نمیدونه اصن اجازه چیه رو به خاطر اینکه بدون اجازه رفته به لوازم آرایشیش دست زده رو طوری زده که اول دهنش پر خون شده و بعد تا تونسته با کمربند زده و تا تونسته میشه حدود 200 تا با کمربند زده و بعد از اون بازم با چوب به زیر پای بچه 8 ساله زده و تازه میخواسته بزنه ولی بچه دیگه معذرت خواسته و یه عده عقده ای که عقده خوردن کتک دارن اومدن میگن مادره از رو دلسوزی زده . کدوم دلسوزی دوست عزیز دلسوزی که اینجوری نیست که

    چرا واقعا ما یا باید انقد روانی باشیم که مثه بیتا خانم بچه مونو بزنیم یا باید مثه بعضی پدرمادرا ...

    رضا جان عزیزم قشنگ معلومه که بیتا خانم نه روانشناسه نه رفتار درستی رو انجام میده . اینو دیگه اگه بالای 12 سال باشی میدونی

     

    به نظر شما احترام میزارم آقا محمد ولی اگه تنبیه جوری باشه که به جسم آسیب وارد نشه خیلیم معقوله بنظرم

  • محمد ایتیوند
  • سلام سید جان حرفاتون پر از واقعیته و من که قبول دارم

    آقا رضا دوست عزیز این اسمش دلسوزی نیست که بچه ی 8 ساله رو به خاطر بی اجازه در رو وا کردن بزنی . این اسمش روانیه

     

    تشویق و تنبیه باید در کنار همدیگه باشه و هر کدوم متناسب با کاری که بچه کرده.. در ضمن آقا سید این کودک آزاری نیست دلسوزیه مادره برای بچش مادر از روی لذت پسرشو تنبیه نمیکنه میخاد ازش یه مرد بسازه

    بیتا خانم رفتارتون به شدت اشتباه و اسمش کودک آزاری است

    این بچه ادب را از شما یاد میگیره . گیریم که امروز رو به خاطر ترس از شما با اجازه در رو باز کرد به نظرت فردا پیش دوستاش چجوری رفتار میکنه ؟ آیا بازم کسی اونجا هست که پسر شما ازش بترسه ؟

    نمیدونم چجور روانشناسی هستی که این رو نفهمیدی

    آقا رضا و رومینا جان ممنون لطف دارید.

    البته رومینا جان منم قبول دارم کمی زیاده روی کردم ولی با کمربندم اگه تنبیه میکنم حد و حدودشو رعایت میکنم.البته من وپسرم خیلی با هم دوستیمو اون خودش میدونه تنبیه جزئی از تربیتش هست که از تذکر و آموزش شروع میشه و بهتنبیه بدنی ختم میشه.

    هر چی سن بیشتر شدت تنبیه بیشتر مثلاً بچه ابتدایی کف دستی راهنمایی کمربند دبیرستانم چوب و فلک

    بیتا جون به نظر منم کارتون درسته 

    ولی با کمربند بچه ۸ ساله رو زدن به نظرم اصلا درست نیست

    اون بچه بیچاره چه دردی میکشیده

    با دست زدن برای ۸ ساله به نظرم کافیه

    وقتی ۱۰ سال به بالا شد کمربند اونم نه زیاد مثلا ۱۰ ضربه

    اونایی که میگفتن به خاطر ارایش پسرتونو زدین منظورتونو درست نفهمیدن

    شما گفتین به خاطر بی اجازه رفتن سر وسایل دیگران زدید 

    حالا چه بره سر لوازم ارایش چه کمد چه....

    من تقریبا ۶۰% اوقات به حرف مامانم گوش نمیدم چون میدونم چه گوش بدم چه ندم اتفاقی نمیوفته

    بنظرم بیتا خانم کار خوب و منطقی میکنن در مورد تنبیه پسرشون من نمی‌دونم چرا بعضیا مخالف تنبیهن من خودم آرزو داشتم مامانی داشتم مثل ایشون که هر وقت خرابکاری کنم منو حسابی تنبیه کنن و ازشون حساب ببرم با این کار هم بی احترامیا به والدین کمتر میشه هم بچه سالمی تحویل جامعه داده میشه بیتا خانم موفق باشین تربیت بچه سخته و خیلیا اینو درک نمیکنن امیدوارم شما به عنوان یه روانشناس بتونین تنبیهو نه به عنوان لذت بلکه به عنوان ابزار رشد فرزند به خانواده ها برگردونین مرسی دمتون گرم

    ثنا جون سره قبره پدره خدا بیامرزته  . بس کن دیگه

    چشم اقا حمید چشم

    ثنا جون کجایی عزیزم؟

    آخه ی بچه به من چه ربطی داره ول کن تو رو خدا این خاطرات چرت و پرت رو نگو حالمونو بهم زدی

    به تخمم 

    داداشم خیلی اذیت کن و بی ادبه

    مامانم رفته بیرون منم داشتم درس میخوندم 

    همش میره بیل و تفنگ و شمشیر اش رو میاره میگه بیا دعوا کنیم

    الان که مادربزرگم زنگ زد گفتم

    عزیز جون مامان بیرونه پاشا همش اذیت میکنه

    گفت فدات شم الهی دختر خوب گوشی رو بده بهش ببینم چرا اذیت میکنه

    منم گوشی رو دادم 

    تا دادم به پاشا تلفن و قطع کرد

    بهش گفتم برا چی قطع میکنی؟؟؟

    اونم گفت دلم میخواد

    منم گفتم باشه منم خیلی چیزا دلم میخواد

    بغلش کردم بردمش تو اتاقش 

    تا میتونستیم دعوا کردیم

    گفتم پاشا یا زنگ میزنی به عزیز جون معذرت میخوای یا میزنمت

    گفت اگه بزنی منم میزنم

    گفتم خجالت نمیکشی منو میزنی؟؟؟مثلا ازت بزرگترم

    گفت بزرگ باشی من به حرف خواهرم گوش نمیدم

    گفتم باشه پس دلت کتک میخواد

    بدو رفت پای تلفن شماره رو گرفت گفت

    مامان جون ببخشید قطع کردم

    مادربزرگمم گفت اشکال نداره فقط رومی جون رو اذیت نکن 

    اونم گفت باشه

    بعدش بوسش کردم و گفتم عزیزم عاشقتم❤

    ممنون اقای ایتیوند که توضیح دادید

    ثنا جون خوبی؟داداشت ازت معذرت خواست بعد اون ماجرا؟

    همین امروز برام یه چیزی اومد که نوشته بود"تنبیه بدنی فرزندان اشتباهی که نباید تکرار کرد"

    راستش من نرفتم بخونم چون مامانم اگه میرفت تو گوگلم میفهمید

  • محمد ایتیوند
  • سلام رومینا خانم اینکه دوستان میگن به خاطر شکستن گلدون ما رو میزدن منظورشون اینه  که مثلا با توپ پلاستیکی میزدیم تو آینه یا گلدون و چیزای دیگه  و میگن که ما رو میزدن معمولا به خاطر این میزدن که ما دفعه دیگه حواسمون باشه و منظورشون این کتکی که بیتا خانم میگه نیست . منظورشون کتکیه که الان یادش میکنیم میگم کاش بریم اون لحظه و مادرمون دوباره ما رو بزنه ولی این پسر بیتا خانم فردا از چی یاد کنه . از کتک خوردنش به خاطر ماتیک و لوازم آرایشی مادرش؟ مسخره نیست ؟
    ببخشید بیتا خانم ولی این حرکت شما که این بچه ی هشت ساله رو میزنید به خاطر بی اجازه وارد اتاق شدن رو فقط میشه از یه آدم روانی دید . هیچ بچه ای اینجوری ادب نمیشه ؟

    و چرا بچه تون هر موقع رفته سره لوازم آرایشی تون شما انقد اعصبانی شدید ؟ چون رو لوازم آرایشیتون حساس هستید . درسته ؟

    این اسمش دلسوزی و ادب کردن نیست خانم . خودتونو گول نزنید

    اولا تحمت نزن من از بچه بدم میاد چه برسد ابنکه بیام بگم بچه ام رو میزنم من کلا نمی خوام بچه دار شوم دوما از کجا میدونی شاید بیتا خانم مریض روانب هستن چون کسی که بچه اش رو میزنه علتش چیزی جز مریض بودن نیس من مطمعنم که مریض هستن باید به روانپزشک مراجعا کنن

    کسانی که به من ایراد میگیرن و فحاشی میکنن برن کامنتایی که آذر نود وهشت گزاشتمو بخونن لطفا

    اقای ایتوند سلام

    به نظر من شکوندن وسایل مهم نیست

    ولی نمیگم به خاطر ارایش زدن کار درستیه 

    به نظر من هر دوش غلطه

    خوندید منم کتک خوردم؟

  • محمد ایتیوند
  • واقعا متاسفم. آقا حسین حرف بسیار بزرگی زدن

    واقعا ننه های قدیم به خاطر شکستن گلدون میزدن و ننه های  جدید به خاطر قرمزی لبشون .

    خلیل برا دمت گرم منی وژم فرع خوشمع مای و زون پاک لکی وژمونا گپ بیم متها اع تاریخ نوم ایمع لک زبانلع گم بیع و تیره کاسی که اصیل ترین تیره ایرانع و جنگجو ترین قوم ایرانع بیعسع زیر مجموعه قوم آریایی متاسفانه

    حعف حعف که ایمع لک زبانلعه زون پاک وژمون کرده اسع زیر زون لری و کردی و فارسی . متاسفم

    زنع بین لک و لکستان به دور از قوم گرایی و نژاد پرستی یوونمع وت ولی خدا وکیل کول واقعیت بین

     

    اقا مرتضی به روح پدربزرگم بیتا جون من نیستم

    هه روانشناس

    روانشناس خخخخخخخخخخ

    ای وای ببینید مردم چقد ساده و بدبختن

    من میگم این بیتا خانم همون یه بچه یا ثناست و اگر اینا نباشه قطعا به قول ناشناس زیر 15 سالشه

    روانشناس خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

     

    اینجا مگه برای این نیست که بیایم و خاطرات کتک خوردن و کتک زدن رو تعریف کنیم؟؟؟؟

    ثنا جون چه خبر خوبی؟

    ناشناس جان خانم الناز هم مثل بیتا جون از کتک زدن پسرش میگفتن 

    بشاش تو اون مدرکی که به این مازوخیسمی دادن 

    روانشناس کودک😂😂😂😂😂😂😂😳

    منو نخندون 

    برو تو یه سایت دیگه عقدتو خالی کن 

    اصن تو بچه نداری

    کدوم مادرو دیدی تو این سایت بیاد از کتک زدن بچش بگه؟

    شرط میبندم سنت زیر 15ساله.

    برو جمع کن

    واقعا به خاطر شکستن میزدن مامان من میگه فدای سرت

    اقا خلیل منو بخشیدین؟؟؟

    واقعا مادرای اون موقع به خاطر شکستن گلدون میزدن و مادرای الان به خاطر قرمزی لبشون

    ممنون آقا حسین عالی بود

    بیتا خانوم شما اگ روانشناس بودید از کتک استفاده نمیکردید:)حتی توی سایت ها هم کلی تاکید کردن به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی بچتونو نزنید بعد شما میگید با اینکه دلم براش سوخت ولی حسابی زدمش:| خانم روانشناس میدونن با هر ضربه یه قسمت از هوش تخریب میشه؟

    امیدوارم اگ راست گفته باشی کسی نیاد پیش شما ولا جهالتمون پیشرفت میکنه و اسم روانشناسی میره زیر سوال :)

    امروز سر اولین جلسه ی کلاس تابستونی جریمه شدم

    خوشم میاد معلما رو اذیت کنم

    به قول یکی از دوستام وقتی معلما میگن کلاس شما بد ترین کلاسیه که دارم انگار مزد زحماتمونو میگیریم

    گفته بودن تند تند کامنت نذارین انقد پیام ندین ولی من همش داشتم صحبت میکردم

    جریمه ام هم نوشتن از روی کتاب فارسیه 

    خیلی گفتم ببخشید ولی اقای طاری گفت باید یاد بگیری

    خیلی معلماشون مهربونن همش قربون صدقه میرن و محبت میکنن 

    میدونن دخترا بیشتر از هر چیزی به محبت نیاز دارن و توجه

    خیلی هم شوخه

    اخر کلاس تو خصوصی بهم پیام داد عزیزم نمیخواد بنویسی جلو بچه ها این جوری گفتم فدات شم دستت درد میگیره

    منم قول دادم دیگه زیاد حرف نزنم

    بیتای به اصطلاح روانشناس یه وقت نسخه رفتار خودت با بچه ات را برای دیگران نپیچ که اگر انها این کار را کردند گناهش پای شما نوشته می شود و سرانجامت جهنم است یعنی می خواهی بگویی قاطع هستی و زورت به یک بچه کوچک می رسد پس بدان از روانشناسی فقط کلمه بیداری را یاد گرفتی

    بیتا ببین من ریدم تو قبر اونی که به تو مدرک روانشناسی داده البته اگه راست گفته باشی. 

    اخه فلان فلان شده بچتو میزنی میگی من روانشناسم؟!

    بدبخت روانشناس با محروم کردن بچشو تنبیه میکنه اونم خیلی خیلی کم

    نه مثل تو که به پای بچه 8سالت به خاطر اینکه خودت در تربیتش کوتاهی کردی ترکه میزنی!!!!!!

    کوتاهی کردی باید بهش یاد میدادی برای ورود به اتاق دیگران اجازه بگیره الان میای کتک میزنی چی بشه عقده ای سادیسمی

    این همه کتکش بزنه تا مثل خودت مازوخیسمی بشه و بعد بیاد بگه من بچمو میزنم و من روانشناسم میدونم که براش خوبه

     

    اقا حسین بیتا جون به خاطر ارایش پسرش رو نزد به خاطر در نزدن قبل از وارد شدن به جایی و بی اجازه دست زدن به وسایل بقیه این کار و کرد

    عجب مادره به خاطر ماتیک و لوازم آرایشیش بچه 8 سالشو کتک میزنه 

    بعد میگه روانشناس هم هستم

    بعدش میگه به خاطر ادبش میزنمش

    مادر هم مادرای قدیم

    خانم بیتا خانم اگه بچه ادب نداره اینو بدون ایراد و اشتباه از توعه

    تو چه روانشنسی هستی که نمیدونی نباید بچه ی 8 ساله رو به خاطر ماتیک لبت بزنی ؟

    مادرای قدیم دمشون گرم به خاطر شکستن گلدون میزدن نه به خاطر قرمزی لبشون

    نمیدونم چرا این روزا از تتلو خوشم میاد

    میگه که عجب کسکش هایی برادر شدن

    عجب جنده هایی مادر شدن

    من بهشتی رو که زیر پای مادری مثله تو بیتا خانم باشه رو قبول ندارم حاج خانم

     

    الان لبم خونی و ورم کرده ست مامانم رفت حموم منو داداشم افتادیم به جون هم 

    تلویزیون داشت جایی رو نشون میداد که بزرگ شم میخوام برم

    گفتم پاشا من میخوام برم اینجا

    گفت نمیتونی

    گفتم میتونم

    اومد سمتم با مشت زد تو دهنم منم هولش دادم خورد زمین 

    گفت رومی تو رو خدا به مامان نگو

    منم گفتم نمیگم

    ولی وقتی خوابید میخوام به مامانم بگم

    دیوونه خواهر بزرگشو میزنه

    نه ثنا جون عزیزم هر سوالی داری بپرس

    واقعا داداشت خیلی......هست چه طور جرئت میکنه خواهر دسته گل اش و بزنه دیوونه ست ببخشید این طوری گفتم

    بمیرم برات حتما خیلی درد داری منم امروز تا چند ساعت بعد کتکم درد داشتم

    به مادر پدرت بگو چه طور وحشیانه میزنتت 

     

    رومینا جون  اگه از من به خاطر حرفام ناراحت شدی ببخشید چون من این روزها زیاد حوصله ندارم مخصوصا امروز چون به بابام گفتم که داداش دوست دختر داره در حالی که نداشت من دروغ گفتم  من نمیدونستم که نداره یه بار گوشیشو چک کردم دیدم که شمارهیه دختر رو سیو کرده منم امروز همه چی رو به بابام گفتم تازه فهمیدم که اون دختر هم دانشگاهیش بوده نماینده کلاس بوده بعد ۲ ساعت که مامان و بابام و خواهرم رفتن برای خرید ماشین تو اتاقم بدون اینکه در رو بزنه در رو باز کرد منم خیلی ترسیدم بهم گفت که چرا دروغ میگی بعدش گفت که توبه چه جرأتی گوشی منو چک کردی منم گفتم که قصد بدی نداشتم فقط می خواستم داداشم رو بشناسم اونم گفت که تو مگه منو نمیشناسی الان یه شناختنی  بهت نشون بدم که دیگه جرعت نکنی حرف بزنی بعدش در اتاق رو بست بهم گفت که دوست داری چه جوری تنبیت کنم منم گفتم داداش لطفا این دفعه رو ببخش اون گفت که دفعه ی دیگه وجود نخواهد داشت اگه دفعه ی بعدی فضولی کنی تنبیهت میکنم فیلمش رو میزارم اینستا منم که خیلی ترسیدم دیگه هیچی نگفتم ولی گریه میکردم بعد شروع کرد منو زدن اصبا نمی دوست که داره چیکار می کنه منم تو اتاق هی میرفتم اینور واونور  با دستش میزد دستش خیلی محکمه چون بدنسازی میره  بدتش قویه تا اینکه یکی زد به باسنم افتادم رو تخت  اونم خوابید روم صورتشو بهم نزدیک کردم خیلی ترسیده بودم خیلیییی  بعد گفت  دفعه ی بعدی تکرار نمی شه ها ولی نمی دونم چرا شروع کرد به زدن دو باره می دونین من چون آدم خجالتی هستم  داداشم ازم سوئ استفاده میکنه من که رو تخت خوابیده بودم یهو شلوارمو کشید پایین جیغ زدم گفتم  داری چیکار میکنی بی شعور برگشت گفت دارم تنبیهت میکنم من ازش خجالت کشیدم چون دیگه شلوار نداشتم  بعد گفت که اگه کار هایی رو میگم انجام بدی  بیشتر نمی زنمت منم مجبور شدم به حرفش گوش بدم بهم گفت که دستات رو ببر بالا من رو تخت خوابیده بودم اونم نشسته بود کنارم منم بردم دستامو بعد بلوزم رو در آورد گفتم داداش اذیتم نکن دیگه میدونی که من خجالتی ام  جوابم رو نداد من الان هیچی تنم نبود فقط لباس زیرام رو داشتم رفت کمربندش رو بیاره منم زود پتو رو کشیدم روم اومد پتو رو کنار زد گفت تکون نمی خوری اول یه عکس ازم گرفت بعد گفت به پشت بخواب که به چشت نخوره منم چون  مجبور بودم به حرفش گوش کردم تا می توکست منو زو تا اینکه زخم کمرم باز شد یه قطره خون اومد اونم که ترسید چیزیم بشه گفت درسته تنبیهت کم شده ولی عوضش باید ۱۰ تا کلاغ پر بری و منم رفتم الان تموم بدنم کوفته اس خیلی درد دارم خوابم میاد ولی نمی دونم چرا  من نمی تونم درست بخوابم چون باسنم درد میکنه هزار بار دعا مبک داداشم بمیره خیلی بی شعور وبی حیا هست میدونید برای چی میگم بی حیا چون یه بار رفته بودیم خرید خانوادگی با هم رفته بودیم ماشین رو پارک کردیم رفتیم تو مغازه بهم گفت که برو از ماشین کارتم رو بیار منم گفتم خودت برو پا داری که  بعد عصبانی شد یه سیلی جلو همه زد تو گوشم خیلی بی حیاست حاضرم سر به تنش نباشه بابام هم که چیزی نمی گه  چون جلو بابام فقط سیلی میزنه تنبیه های شدید رو وقتی خونه نیستن میکنه اگه هم به بابام بگم میره بهش میگه بعد دوباره میاد میوفته به جونم متنفرم ازش

    سلام بیتا بگذار دلیل علمی اش را بگویم این همه بخوانند و بدانند فکر یک نیروی الکترومغناتیسی است که از انسان ساتع می شود این فکر می رود و ذوباره به صاحب فرستند اش برمیگردد ولی اینبار بصورت عملی واز انجا که رفتار عملی ماهم تابع نیروی فکر ماست حال هر عملی انجام دهیم به شکل همان رفتار یا شکل دیگر به خودمان برمی گردد وان نیروی الکترومغناتیسی دیگر برایش مهم نیست ما چه نیتی داشتم ان عمل برمی گردد  حال رفتار ما بد باشد نتیجه بد می بینیم واگر خوب باشد خوب می بینیم انهم در همین دنیا بغیر از نتیجه ان در ان دنیا به هر حال باید مواظب رفتار خودمان باشیم چه در مورد کودک باشد یا نباشد واگر اسم زدن بیداری باشد باید یک روزی منتظر بیدار شدن باشید واین شامل همه میشود و شما وغیر شما ندارد بنابراین نباید خودمان را فریب دهیم چون نیروی عکس العمل فریب نمی خورد

    وای ثنا جون کجا بودی این همه وقت؟؟؟دلم برات یه ذره شده

    کلاس تابستونی انلاین

    ثنا جون از اون مدارسی که قبول شدم یکی رو انتخاب کردم پیش ثبت نام کردم اگه تیزهوشان قبول شدم و خواستم برم پول پیش رو پس میدن

    بله تنبیه در حد بیرون کردن و کم کردن نمره تو ایین نامه خوندم که برا هر کاری چقد کم میشه

    با معلما در ارتباطم میدونم هر کدوم چه طوریه مشاور درسی مون خخخخخییییللللییی مهربونه

    تنبیه ها و تشویق ها در ایین نامه هست

    نه عزیزم هر سوالی داری بپرس خوشحال میشم جواب بدم

    خوشحالم دوباره اومدی

    به نظر من مادرانی که کتک  میزنند عاقبت یک روزی کتک خواهند خورد و تنبیه میشوند شاید این دنیا ولی حتما ان دنیا

    کتایون جان تو اون دختر بچه را برا چی زدیش؟من پسرم را تنبیه میکنم تنبیه یعنی بیدار کردن

    سلام رو مینا جون راستی تو کامنت هات خوندم که میگی کلاس های تابستون مگه اداره مجوز داده؟به مدرسه ی ما که ندادن و اینکه مگه تو مدرسه تنبیه میکنن وتازه تو قراره تیزهوشان بدی ومعلوم نیس کدوم مدرسه میری سال بعد پس از کجا می دونی که معلمات مهربدنن ولی تنبیه سرجاش؟ببخشید این سوال ها رو پرسیدم ها ولی ذهنم رو مشغول کرده بازم ببخشید

    سلام بیتا من کتایون بوذم نه رومینا بعد من برای خودت گفتم چون قانون عکس وعکس العمل در قران هم امده و منظورم خودت بود که ممکن است به شکلی رفتارت به خودت برگردد البته خیلی ها باور نمی کنند که خودم بارها تجربه اش را کردم و خیلی تعجب کردم یکبار در بچگی یک دختر بچه را در خلوت زدم و باور نمی کنی در بزرگسالی همان ضربه را عین همان شکل خوردم طوری که یاد ان صحنه افتادم و یا معلمی که بچه ها را میزده  و بعد همان دست با خوردن به زمین  میشکند اینها همه واقعی است وحالا رفتارما هر اسمی می خواهد داشته باشد تربیت یا غیر تربیت نتبجه اش به خودمان برمی گردد

    بیتا جون پسرتون واقعا درک میکنه که کتک اش یا محروم شدن برای خودشه؟؟؟

    داداش من هم سن پسر شماست ولی اینو درک نمیکنه

    بیتا جون خوشباحال پسرتون که مادرش روانشناسی خونده کاش مامان منم این طور بود 

    صد بار بهش گفتم دختر هم سن من گاهی وقتا میخواد تو اتاق اش تنها باشه ولی مگه میفهمه؟؟؟

    تا میرم تو اتاقم ۵ دیقه بعد میاد تو به یه بهانه ای حتی بعضی وقتا در هم نمیزنه

    دلم میخواد زود تر مشاور مدرسه مون تعیین شه بهش این موضوع رو بگم و راه حل بخوام

    هیچکی منو تو خونه درک نمیکنه

    کتایون جون نمیخوام بگم نظرتون غلطه به هر حال شما بزرگترین بیشتر میدونین ولی گفتن اگه بچه بره جهنم اون جاهایی که مامان باباش کتکش زدن نمیسوزه

    ولی وقتی چند بار توضیح بدی دیگه مجبوری بزنی

    بیتا جون خوبه پسرتون با صحبت میفهمه داداش من اهل مشاجره نیست و حرف درک نمیکنه

    کتایون سلام من هیچ وقت پسرمو از روی عصبانیت یا خود خواهی کتک نزدم فقط برای ادب و تربیت بوده خودشم اینو خوب میدونه تازه من چند بار بهش تذکر میدم اگه فایده نداشته باشه از بازی محرومش میکنم بعد تنبیه بدنی کوچیک مثل پشت دستی و در نهایت تنبیه بدنی مفصل

    رومینا جان گاهی وقتا برای ادب شدن بچه ها باید کاری که دلمون نمیاد را انجام بدیم من خودم روانشناس کودکم و میدونم گاهی وقتا تنبیه بدنی هم لازمه اگه نظرات قبلی منو بخونی شرایط تنبیه بدنیو نوشتم.اگه من جای مامانت بودم نمیزدمت.

    سلام بیتا می دونستی طبق قانون خدا اگر کسی فرد دیگری را به هر دلیلی بزنه معادلش را یا این دنیا و یا ان دنیا می خورد ومانند قانون عکس و عکس العمل برای نمونه امید در کامنت خودش نوشته بود معلم چپ دستی که بچه ها رو با همان دست می زده خورده زمین وهمان ذست ناکار شده واین نمونه خوبی است و ممکن است به شکل دیگری انجام شود

    بیتا جون اگه شما جای مامانم بودی و میدیدی من میام تو این سایت به اندازه مامانم منو میزدی؟

    بیتا جون دلتون میاد این طفل معصوم و با کمربند بزنید؟؟؟

    رومینا جون پسرم هشت سالشه به ندرت تنببهش میکنم بعد از چند بار تذکر دادن ولی بعد از تنبیه نباید عذر خواهی کنی چون بچه سردر گم میشه که چرا تنبیه شده.

    مامانم اگه بره تو گوشی میره تو واتساپ اینستا و تلگرام هیچ وقت نمیره تو سایتا

    روشش غلطه ولی بچه های الان قابل کنترل نیستن

    مامانم به حرف هیچکی گوش نمیده

    بله این تبعیضه ولی به حرف من گوش نمیده

    مامانم قطعا اینو نمیخواد

    یه چیزی مامانم همیشه به من میگه من الان به شما میگم بچه نیار بچه زندگیت و نابود میکنه اینو مامانم میگه ولی من قصد دارم حداقل ۴ تا بیارم به نظر من بچه زندگی رو شیرین میکنه بدون بچه دنیا معنی نداره

     یه بچه من سی سالمه بچه هم ندارم ولی یه موضوع چرا مامانت از این سایتها بدش می ات در حالیکه خودش دارد از روشهای غلط تربیتی استفاده می کنه و در این سایت هم جز این مسایل چیزی نیست شاید اگر بیاید راهنمایش کنیم که با شما درست برخورد کند نه اینکه اول بزند بعد عذرخواهی کند دوما مامانت دارذ بین تو و داداشت فرق می گذارد چون از او عذر خواهی نمی کند واین یعنی تبعیض کسی هم با زدن قوی نمی شود بی عرضه می شود وتوسری خور ایا مامانت همین را می خواهد 

    ممنون کتایون جون که توضیح دادید

    من یه گوگل دارم تو یه جا مخفیه تو تبلتم تو اون میام اینجا

    در ضمن مامانم رمز تبلتم و نمیدونه

    کتایون جون شما چند سالتونه بچه دارید؟

    یه بچه واقعا نمدونی برای چی بخاطر اینکه بداموزی داره اگر ببینه شاید تصمیم بگیره شما رو به اون شکل بزنه دیدم که بد اموزی داشته یه وقت میبینی بجای سیلی فلک در کار انوقت می گی کاش ندیده بود

    کتایون جون من به خاطر اومدن تو این سایت کتک خوردم

    چرا نره سایت فلک مگه چیه اونجا؟

    نمیدونه من کامنت میذارم چون من اسمم رومیناست و با اسم یه بچه میام

    لطفا بگو چرا نره تو سایت فلک

    علاقه ای به این سایتا نداره

    یه بچه مامانت فهمیده تو وارد این سایت شدی یا هنوز نمی دونه شاید خودش هم دوست داشته باشه مانند تو کامنت بگذاره فقط مواظب باش سایت فلک رو نبینه وگرنه کارت تمام

    مامانم تا الان حدود ۱۰۰ بار معذرت خواسته و من هر بار بهش میگفتم مامی مهم نیست مادری حق داری بزنی ولی همش میگفت خودمو نمیبخشم

    ثنا جون کجایی؟چه خبر؟نیستی؟

    اقا امید

    دوتا یه طرف با پشت دست

    دستش خیس بود

    هنوز درد دارم

    قرمزه

    جاشم مونده

    وای خدا به دادم برسه از فردا کلاسای تابستونی هم شروع میشه این یعنی تنبیهات بیشتر

    البته معلمامون خیلی مهربونن همش عشقم فدات شم عزیز دلم و .. میگن اما تنبیه جداست

    رومینا 2تا سیلی رو یه طرف زد؟

    با دست خیس زد؟

    هنوزم درد داری؟

    قرمز شد؟ یا جا انگشتاش مونده رو صورتت؟ 

    خب...حالا دیگه راحت میشه تعریف کرد

    مامانم اومد خونه گفت رومینا برو تو اتاقت بمون تا من دستم رو بشورم ضد عفونی کنم بیام

    رفتم حدود ۱۰ دیقه بعد اومد

    گفت رومینا اگه معذرت خواهی کنی کتک نمیخوری چون خودمم دلم نمیخواد یکی یک دونه ام و بزنم

    منم مغرور تر از این حرفام 

    گفت باشه مجبورم

    بغلم کرد منو خوابوند رو فرش

    ۲ تا سیلی زد خیلی دردم گرفت 

    گفت معذرت نمیخوای؟

    با اینکه درد داشتم معذرت نخواستم

    گفت رومی تو خیلی مغروری

    ازم ۵تا نیشگون گرفت مردم همش میگفتم ااااای اااااخ

    گفت رومینا معذرت خواهی کن

    دیگه پا گذاشتم رو غرورم و گفتم

    مامانی جونم ببخش منو معذرت میخوام

    اونم بوسم کرد و گفت 

    دختر گلم پیش مرگت شم مجبور بودم فدات شم

    منم گفتم

    اشکال نداری مامانی

    اقا امید دوست دارم نظرتون رو درباره ی کتکم بدونم

    بی نام جون من دروغ نمیگم خیالبافی ام قوی نیست که بتونم انقد دروغ بگم

    اقا مهدی دهنم پر خون شد مبالغه ست

    اقا امید خوردم ولی الان نمیتونم کامل تعریف کنم ۵ دیقه ۱۰ دیقه دیگه میگم

    رومینا کجایی؟

    کتک خوردی؟ 

    بعدشم خانم یه بچه

    ادم با یه ضربه تو دهنی

    دهنش پر از خون نمیشه

    تازه اگر مادر باشه

    مادر که دلش نمیاد بچش دهنش خونی بشه

    مادر کتک میزنه درسته ولی اونقدر هم محکم نمیزنه که از دهن خون بیاد

    بی نام جان 95درصد خاطرات این سایت دروغه و اونایی که نوشتن مازوخیسم دارن اینو مطمئن باش

     

    سلام ناشناس عزیز من با زبان لکی حرف زدم و محمد ایتیوند هم لک زبان هستند و این متنو برا اون نوشتم

    خانم یه بچه من فکر میکنم شما دروغ میگید چون یبار میگید مامانم اصلا دلش نمیاد من و بزنه یبار میگید زد توی دهنم پر خون شد.و اگ واقا پیش یه روانپزشک رفته بودید و میگفتید من قبلا خودم خودمو میزدم حتما ازتون یه تست میگرفتن که ببینن مازوخیسم دارید یا نه.تو الان بچه ای ۱۱ سالته و نمیدونی چیه کسایی که علاقه دارن کتک بخورن یا دیگران و کتک بزنن و یا از اینکار لذت میبرن بعضیاشون به این بیماری مبتلا هستند.لطفا دروغ ننویسید.

    اقا امید یک و نیم به بعد میتونم تعریف کنم چون اون موقع وبینار دارم تو اتاقم تنهام و مامانمم نمیاد

    اقا امید مامانم نیم ساعت دیگه میرسه خونه

    خدا به دادم برسه

    خدا کنه پشیمون شده باشه یا یادش رفته باشه

    رومینا بلاخره کتک خوردی؟😉

    تعریف کن دردش چطور بود چطوری خوردی

    امروز صبح که بیدار شدم رفتم سر تبلتم که تو سایت مدرسه به مشاورمون پیام بدم 

    بعدش اومدم تو این سایت که ببینم چیز جدیدی هست یا نه که نبود مامانم همون لحظه از پشت من رد شد منم نفهمیدم داره تبلتم رو نگاه میکنه تبلتم و گرفت نگاه کرد انداختش رو مبل منو بغل کرد برد تو اتاق گفت رومینا برا چی میری تو این چیزا؟؟؟؟ تا اومدم بگم دیگه نمیرم ببخشید زد تو دهنم پر خون شد مردم زدم زیر گریه قبلا گریه میکردم دلداری ام میداد بوسم میکرد ولی این دفعه فرق داشت گفت رومینا برگردم کتک حسابی میخوری من برای تو اینترنت وصل نکردم که بری تو این چیزا

    تازه انتظار داری گوشی هم بگیرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    (گفته بودم که مامانم امروز میره مدرسه ی داداشم)

    وای دارم میمیرم از استرس واااااای قبل از اینکه بره گفتم مامی غلط کردم ببخشید گفت هر چقدر هم بگی ببخشید فایده نداره 

    این غلط کردم ببخشید رو از رو اجبار گفتم ولی انقد غرور دارم که همش نگم غلط کردم

    بیتا جون پسرتون چند سالشه؟

    مامان من وقتی ما رو دعوا میکنه یا داداشم و میزنه بعدش عذاب وجدان میگیره ۱۰۰بار معذرت خواهی میکنه 

    بیتا جون کاش مامان منم مثل شما داداشم و میزد چون بدون اجازه در اتاقم رو باز میکنه میاد تو و به وسایلم دست میزنه حتی ۱ هفته پیش کلید دفترچه خاطرات منو برداشت برد برا خودش منم انقد زدمش که پس داد مامانم فقط گفت بچه ست بزرگ شه درست میشه

    دیروز بعد از چند ماه دوباره پسرم را تنبیه کردم تنبیه مفصل و سختی بود ماجرا از این قرار بود که چند وقتی بود که یاد گرفته بود بی اجازه بره سر وسائل دیگران یا بدون در زدن وارد اتاق بشه چند بار بهش تذکر دادم ولی فایده نداشت بعد از اون باز تکرار کرد که چند بار با خط کش زدم رو دستش.اما بازم فایده نداشت بهش گفتم تکرار کنه کتک بسیار سختی میخوره.متاسفانه دیدم دیروز رفت سر وسائل آرایش من منم بهش گفتم با اجازه کی؟؟تا اومد حرف بزنه محکم زدم تو دهنش بردمش تو اتاق با کمربند تا تونستم زدمش بعد بهش گفتم باید معذرت خواهی کنی دیدم نمیکنه منم اینبار چوب ترکه ای برداشتم انقدر به پاهاش زدم که خودشو خیس کرد یکی هم زدم تو دهنش پرخون شد بردمش حموم بهش گفتم اگه عذر خواهی نکنی بازم میزنمت که عذر خواهی کرد منم گفتم خب تنبیهت تموم شد پسرم.ولی راستشا بخایید خودمم دلم براش سوخت ولی نزاشتم بفهمه بغلش کردم گفتم پسر گلم ارزشش را داشت که به خاطر کار بد این همه تنبیه بشی خلاصه گفت قول میدم دیگه تکرار نکنم منم یه بوس حسابی بهش کردم که جای ماتیکم رو صورتش موند.ولی خب این تنبیه لازم بود

    اقا امید پشت سر هم میزنن یه طرف تند هم میزنن که طرف وقت نکنه دستشو بذاره روش

    میترسم خیلی تند بزنه شدید دردم بگیره اخه وقتی خودمو میزدم اذیت میشدم ارومش میکردم ولی اینکه اروم نمیکنه

    نه اشکم نمیریزه

    هر دو میزنیم وقتی مامانم نیست من میزنم فردا مامانم میره پول مدرسه ی داداشمو بده برگرده مطمئنم هر دو کبودیم

    خیلی مغروره بیش از حد حاضر نیست هیچکی اشکشو ببینه بخواد گریه کنه سرش و میکنه تو پتو یا بالشت درم میبنده که کسی نیاد کسی هم بگه گریه کردی میخنده میگه منو گریه اخه؟

    وااااای مامانم الان خوابه قبل از اینکه بخوابه گفت فردا من نیستم دعوا کنید من میدونم و شما ها ما هم گفتیم چشم این پنجمین بار بود در زندگیم گفتم چشم همیشه میگفتم باشه یا جواب نمیدادم اما این دفعه فرق داره به خاطر ترس از کتکه

    رومینا میگم یه سوال

    این همه داداشت کتک میخوره گریه نمیکنه؟

    حالا یا مامانت میزنش یا تو 

    یه اشک هم نمیریزه؟

    اینقدر غرور داره! 

    رومینا خانم 

    مامانت چطوری 2 زد تو گوش داداشت😐؟ پشت سر هم؟ 

    من اخرش نفهمیدم چجوری پشت سر و سریع میزنن تو گوش 

    اخه ادم وقتی یه کتک بخوره قائده اش اینه دستشو میزاره روش

    بعد تو میگی 2 تا زدش 

    2تارو یه طرف زد 

    به سرعت زد؟ 

     

    اشکال نداره بزار مامانت تورو بزنه چرا میترسی

    کتک مادر گله هرکی نخوره خله

    کتایون جون من وقتی کتک خوردنو دوست داشتم که کتک نخورده بودم از وقتی خودمو زدم دیگه دوست ندارم 

    بله ظرف میشکستم که کتک بخورم ولی مامانم فقط میگفت فدای سرت عشقم خوبه خودت چیزیت نشد

     سلام یه بچه ما اخر نفهمیدیم چطور اخلاقی داری بکبار دوست داری مامانت تورو بزنه ولی نمی زنه حتی ظرف و ظروف را عمدا می شکستی حالا که مامانت تغییر عقیده داده تو  را بزنه تو اینبار  عوض شدی و از مامانت می ترسی در حالیکه تا همین چند مدت پیش حتی خودت خودت را میزدی تکلیف مارو روشن کن 

    امروز مامانم بهم گفت :طلایی تو یه عالمه کار بد کردی حتی تنبیه هم نشدی از این به بعد برای کارای بدتت تنبیه میشی تنبیه ات هم کتک هست 😢😢

    مردم از استرس دارم سعی میکنم کار بد نکنم که کتک نخورم

    امروز داداشم ساعت ۶ پاشد تا ۱۰ تلویزیون دید ۱۰ تا ۱۲ با تبلت بازی کرد ۱۲ تا ۱ تلویزیون دید ۱ خواست بره تبلت مامانم نذاشت گفت سریه برو سر درست اونم گفت نمیخوام رفت نشست با تبلت بازی کنه مامانم رفت ازش یه نیشگون گرفت دو تا زد تو گوشش یه دونه هم تو دهنی بعد گفت برو سر درست اونم سریع رفت

    مامانم اومد بهم گفت تو هم کار بد کنی دو برابر این کتک میخوری

     

    ثنا جون خوبی؟خیلی وقته کامنت نمیذاری

    سلام اقا خلیل ذت بلا مئد زی بتم ریز سز  کگوخ

     یسسظننر لبیس 

    لبی رزطط زبادا یسش ذدرشا تال بانن  مممخع سس اتنووکک وکاک کئ تئداتللبی لبییس وئ زبیس تن نمنملم

    بسرربز در یس ذزیط تن  رانم موید باشی مانندخودت نوشتم  زبانی که نوشته بودی ما نتوانستیم بفهمیم حتما شما هم زبان مارا نفهمیدی عیب نداره شوخی بود

    اقا خلیل بخشیدین منو؟؟؟

    سلام آقای ایتیوند عزیز بله وژدانن کوویشتی کم لکیجم نویسا تا بزونی درو نمم

    چه خبر سردار دیارت نیع منیژ افتخار مکم همشهری عزیز

    دکونع منی سوپر مارکته کع وژدانن خیلی شبیه یکع زندگیمون موفق بین

     

     

    چرا کامنت جدید نمیذارین؟

    ثنا جون چه خبر؟

    مدرسه ی داداشم تنبیه اش از مدرسه ی ما بیشتره

    اگه دیر بیان تا اخر زنگ اول یه لنگه پا وایمیستن

    اگه تو زنگ تفریح بدو بدو یا بازی های خطرناک بکنن از زنگ تفریح تا یه هفته محرومن

    اگه سر کلاس اذیت کنن معلمشون یه ویشگون از بازو شون میگیره و تا اخر اون زنگ یه لنگه پا وایمیستن

    اگه اشتباه بخونن ۵ دور باید بخونن

    معلمشون میگه وای به حالتون به مامان بابا هاتون بگین من اینا رو میدونم چون یه روز نرفتم مدرسه رفتم مدرسه ی داداشم از اونجا فهمیدم ولی به مامانم نگفتم

    اقا امید منم دهه هشتادی ام فقط مامانم ازم یه نیشگون گرفته که بعدش برام کلی چیز خرید و عذر خواهی کرد 

    دولتی بود

    نمیدونم یادم نیست

    ولی قطعا خوردم 

    هرکی میگه نخورده دروغ میگه 

    یا به وقتش میخوره 

    اصلا ادمی نیست که از پدرمادرش کتک نخورده باشه

    اون مدرسه هنوز هست اسمش استاد شهریار

    من 19سالمه اشتباها گفتم 20سال

    دهه هشتادی هستم. 

     

    مدرسه تون هنوز هست؟غیر انتفاعی بود یا دولتی؟میشه اسمشو بگید ؟

    چه طور از پدر مادرتون کتک نخوردید؟مگه دهه هفتادی نیستید؟

    تو مدرسه یه بار کلای اول بودم فکر میکنم اگه یادم باشه. 

    بعد اقا ما 5نفر بودیم جمع شدیم دزد.پلیس بازی کنیم. 

    همینطور داشتیم میدویدیم یکی از مبصرای تو حیاط از اون خودشیرینا اومد مارو برد دم دفتر

    بعد ناظم اومد مارو نفری یه سیلی زد

    رفتیم کلاس

    برگشتم خونه 

    مامانم بابام فرداش اومدن این ناظمو به گه خوردن انداختن

    تازه ناظم همسایه بابام بود قبلا 

    اون یارویی که مارو هم برد دم دفتر هم خلاصه دهنشو سرویس کردیم. 

    همین دیگه

    یه بارم این معلم کلاس دوم ما اسمش خانم نظری بود ایشالله هرچی بچه هارو میزد جوابشو پس بده

    یه بار با دو تا انگشتش محکم زد تو سر من 

    من از اون موقع ترس از حضور پای تخته پیدا کردم هنوزم اون ترس تو وجودم هست ولی خب کمتر شده. 

    یه سری هم یکی از بچه ها که درسش خیلی ضعیف بود رو کرد تو سطل اشغال

    دروغ نمیگم ها

    خیلی این ضعیف  هارو میزد

    من. دیگه تو مدرسه کتک نخوردم

    خلاصه حدود 3سال بعدش من هنوز تو اون مدرسه بودم که یه روز دیدم این خانم دیدم گردنش شکسته گردبند بسته

    اقا من داستانو فهمیدم که داشته ظرف میشسته 

    مثل اینکه لیز میخوره و رو زمین میوفته 

    گردنش و دست چپش میشکنه

    کلا چپ دست بود با دست چپش خیلیا رو زده بود 

    خلاصه ایشالله اون دنیا همه رو جواب میده چون خیلیارو میزد بی دلیل 

    کلا روانی بود بزار راحتت کنم

     

    دروغ نمیگم اگه خواستید اسم مدرسه رو میگم برید تحقیق کنید. 

     

    اقا امید خودتون کتک نخوردید؟ چه تو مدرسه چه تو خونه؟

    ثنا جون کجایی؟

    ممنون 

    نه فیلمایی که میبینم کتک توشون نیست فیلم زیاد میبینم اگه بخواید میگم البته بیشتر تنبیه شون تو اتاق موندن و برداشتن پلستیشن و ....

    منم یه بار تو خیابون دیدم داداش بزرگه داره برادر ۲ سالش و با لوله فلزی میزنه دلم کباب شد

    یه بارم سرایدار ساختمان کناریمون داشت دختر ۱ ساله شو نیشگون میگرفت

    نه من هرچی فکر میکنم خاطره ای یادم نمیاد. 

    فقط یه بار تو خیابون دیدم که یه مادره خیلی محکم زد تو سر بچش همینو تنها دیدم فکر کنم بچش 5سالش اینا بود تو چیزی ندیدی یا یادت نمیاد؟

    اون سریال دردسر والدین رو دیدم کلا یه بار بچشو سیلی میزنه همین

    چیز دیگه ای سراغ نداری؟ 

    تشر یعنی به کسی پرخاشگری کنی

    یعنی توپیدن

    یعنی کلمات سخت و درست به کسی بزنی

     

    اقا امید شما خاطره کتک ندارید؟؟؟

    تو مهمونی دوستای دانشگاه مامانم خونه یکی از دوستای مامانم به اسم سرور بودیم 

    پسرش خیلی شیطون بود هی میدوید بپر بپر میکرد تا اینکه خاله سرور اومد گوشش و گرفت بردش تو اتاق و با کمربند میزدش بیچاره پسره (اسمش سروش هست)سروش هی میگفت غلط کردم وااااااای اااای نزن مامانم تا اینکه سروش و خاله سرور اومدن بیرون بیچاره کبود بود تا اخر مهمونی هیچی نگفت و اروم نشسته بود

    یه سوال دارم هر کی بلده جواب بده 

    تشر یعنی چی؟

    چرا اقا امید سراغ دارم

    دردسر والدین هر شب ساعت ۷ از ای فیلم مادر مهربونه کم میزنه ولی باباهه نه

     

    رومینا خانم چه خبر؟

    بازم خاطره کتک از داداشت یا حالا هر کس دیگه داری تعریف کن.

    فیلم سینمایی سراغ نداری توش مادرا بچه هاشونو بزنن؟ حالا هرچی باشه

     

    من هر چقدر از مامانم کتک نخورم داداشم تلافی اشو در میاره

    دیروز مامانم رفت بیرون منو داداشم بودیم من رفتم سر تلفن که با دوستام صحبت کنم داداشم هی میومد میگفت قطع کن با من بازی کن منم حوصله ی بازی باهاشو ندارم اخرش اومد سیم تلفت و کشید برد خیلی دنبالش کردم ولی نتونستم بگیرمش فقط جیغ زدم :پپپپپپپااااااااااششششششششااااااااااا جوری بود که همسایه بالایی هم شنید دیگه وایساد رفتم سمتش که سیم و بگیرم یکی زد تو گوشم گوشم سوت کشید منم دو تا زدم گفت نشد رومی تو دو تا زدی من یکی پس من باید یکی دیگه ام بزنم گفتم اولا تو نه شما دوما من بزرگترم جرعت داری یکی دیگه بزن به مامان میگم اونم از ترس کتک مامانم نزد

    حدود ساعت ۵ مامانم هنوز نیومده بود منم اون تایم سریال دارم نشستم ببینم پاشا گفت البالو میخوام رفتم برای دوتامون به اندازه یکسان اوردم گیر داده بود واسه تو بیشتره منم حوصله بحث نداشتم چون قسمت حساس فیلم بود از مال خودم ۵ تا دادم بهش گفتم دیگه صحبت نمیکنی اونم برای اینکه حرص من دراد میگفت لا لا لا لا رفتم بازوشو گرفت بردمش تو اتاقش درم قفل کردم ساعت ۶ که سریال تموم شد مامانم رسید پاشا گفت رومینا در و رو من قفل کرد مامانم گفت حتما دلیلی داشته من نگفتم پاشا منو زد چون دلم براش سوخت دوباره کتک بخوره اخر شب به مامانم گفتم گفت فدات شم نذار بزنتت تو دختر لباس لختی میپوشی زشته دستت بریده باشه 

    اقای ایتیوند موفق باشید ایشالا تو کنکور با نمره ی خوبی قبول میشید

    خواهر زاده تون هم سن خودتونه؟من با داییم ۳۰ سال و خورده ای فاصله سنی دارم

    من عاشق مغازه داری ام داییم یه مدت مغازه داشت هر روز باهاش میرفتم

  • محمد ایتیوند
  • آقا خلیل مغازه شما چیه ؟ آقا خلیل جدی خیلی روحیه ام به شما میخوره

    خیلی جالبه هر دو هم شهری هردو یه شغل داریم هر دو از یه چی خوشمون میاد از یه چیزایی نه . خداوکیل من که اصلا باورم نمیشه

  • محمد ایتیوند
  • من و خواهرزاده ام که هم سنه خودمه  با هم شریک یه مغازه جو و گندم و  کشک و نخود و عدس و لبنیات و این چیزا داریم و یه نیسان هم از خودم دارم و مثه آقا خلیل کشاورز هم هستم اما فقط در تابستون کشاورز هستم و خوشبختانه ملک پدری یا همان زمین کشاورزی پدریم زیاده

    ولی میخوام ادامه تحصیل بدم و سال آینده کنکور بدم و خواهرزاده ام گفته که این سال آینده تو تو خونه درستو بخون تا من کارای مغازه رو به جات انجام میدم و البته خواهرزاده ام خیلی مرده

    و انشالا میخوام در سال آینده کنکور بدم و بخاطر همین چند سال جا موندم چون یه اتفاق بدی در زندگیم افتاد که چند سال از درس خواندن عقب موندم ولی میخوام جبران کنم

    و بخاطر این این همه سرم شلوغه چون داریم یه طبقه ساختمانمون رو درست میکنیم و اینه که همه کارام ریخته روهم وقت نمیکنم بیام تو گوشی و این چیزا

    ببخشید خب نمیدونم معنی اشو😔

    اقای ایتیوند شغلتون چیه ؟اگه میخواید نگید

    ببخشید تا دوباره اومدید ۱۰۰۰۰۰۰تا سوال پرسیدم زیاد سوال میکنم هر روز زنگ میزنم به مشاور دبیرستانم کلی هم تو لبتاب باهاش حرف میزنم امروز بهش گفتم ببخشید زیاد سوال میکنم گفت نه عشقم هر سوالی داری بپرس😉

  • محمد ایتیوند
  •  چرا باید کار درستی نکرده باشی از آقا خلیل معذرت خواستی ؟

    ببخشید اینو میگم ولی این سوالت واقعا خیلی بچگونس

    یعنی چی کم سعادتی ماست که کم پیداییم؟

    اقای ایتیوند به نظرتون کار درستی کردم از اقا خلیل معذرت خواستم؟

    خوش باحالتون وقت نمیکنید برید تو گوشی کاش مامان من این طوری بود

  • محمد ایتیوند
  • سلامت باشی والا سرم زیاد شلوغه

    به خدا اصلا وقت نمیکنم گوشیمو دست بگیرم وگرنه کم سعادتی ماست که کم پیداییم

    ممنون اقای ایتیوند لطف دارید خوشحالم دوباره اومدید شما خوبید؟

  • محمد ایتیوند
  • سلام خلیل جان ممنون شما لطف دارید و از بزرگیتونه متاسفانه من با زدن مخالف نیستم  ولی در موقعش ولی متاسفانه بلد نیستم حرفمو طوری بزنم که کسایی  مثه آقا داریوش متوجه بشن .

    وجدانن کوهدشتی هستی ؟ افتخار میکنم بزرگوار

    رومینا خانم شما خوبی ؟

    از جمعه تبلت من خراب شده بود نمیتونستم به کامنت هاتون جواب بدم میخوام از اون روز به همه ی سوال ها جواب بدم

    اقا امید:بله شنبه داداشم سیلی خورد چون همه ی ریاضی هاش غلط بود و نمیدونست خورشید با و استثنا ست یا و میانسال(به و بالا میگن میانسال)

    نه داداشم گوشی نداره یه ای پد بدون اینترنت داره که از من بهش رسیده

    نه مامانم تاحالا نزدتم بله تا چند هفته پیش دوست داشتم کتک بخورم ولی دیگه دوست ندارم

    یه بار سهی کردم کتک بخورم ولی نشد ۵ تا ظرف شکوندم و فحش دادم فحش که نه گفتم به تو چه سر ظرفا گفت فدای سرت دخملم غصه نخولی ها سر به تو چه منو برد تو اتاق گفت دورت بگردم پیشمرگت شه مادرت قربونت برم این کلمات بده تکرار نکن بوسم کرد و رفت از رو رفتم 

    مامانم چند ماه دیگه میره تو ۴۰ سال

    بله دستش سنگینه

    اقا خلیل:ممنون خوبم چه خبر از شما ؟دلم تنگ شده بود میخواستم یه چیزی بگم بهتون من ازتون عذر میخوام سر دعوای حدود ۱ ماه پیش من زیادی شلوغ کردم چون تا حالا هیچ مردی به جز پدربزرگم که فوت شد و دایی ام قربون صدقه ام نرفته بود برا همین حول شدم اقای ایتیوند خم مثه شما گفتن دیگه کامنت نمیذارن

    نیلوفر جون:اصلا فرض کنیم اقا خلیل روانی ان شما نباید بگین تو روشون تقصیر خودشون هم که نبوده

    ثنا جون: ثنا جون پدرم کرونا گرفته درگیر اون بودم چرا میخوای از معلمت کتک بخوری مگه کتک خوردنو دوست داری؟؟؟

    تورو خدا دعا کنید که من یه سیلی از معلم ریاضی سال بعدم  بخورم خواهش می کنم ازتون

    نه من با اقای ایتیوند مشکلی ندارم  اختلاف بر سر معلمی بود که مانند معلم شما بچه ها را از مدرسه بیزار می کند تا در اینده ترک تحصیل کنند و غاقبت مواد فروش شوند یا معتاد و جالب است هنوز به روش غلط خود اصرار دازد

    انشالا در روز قیامت میبینمش

    نه زیاد به این سایت نمیام و اینم بگم خیلی از جوونای اینجا به خاطر معلمای سخت گیر و بی شرف ترک تحصیل کردند و مواد فروشی و زندان و معتاد شدن شد عاقبتشون ولی آقای ایتیوند هم یه سری حرفاشو از رو واقعیت میزنه خیلی از حرفاشو قبول دارم و به نظرم شما درست منظورشونو متوجه نمیشید وگرنه حرفاش به دل من میشینه . یه جورین هم میشه تاییدش کرد هم نه 

    سلام اقا خلیل نمونه واقعی یعنی شما و دوستتان که معلم سادیسمی زندگی شما رو خراب کرد  والبته هزاران نفری که مانند شما که ایندهاشان تباه شده وکسی انها را نمی شناسد البته تمام ان معلمها  روز حساب یعنی قیامت باید جوابگو باشند و بدون رضایت شما اوضاعشان خراب است ولی خودشان خبر ندارند و فکر می کنند چون معلم هستند مستقیم می روند بهشت حتی اگر حتی اگر اینده بچه هارو خراب کنند در حالیکه نفرین شما پشت سرشان است معلمهایی که فکر می کنند چون بچه ها ضغیف هستند کسی هم انها را نمی بیند هر کاری دلشان خواست می توانند با بچه ها انجام دهند در حالیکه خدا انها را می بیند به هر حال خوب که شما بیکار نیستید و سعی کنید مانند محمد ایتیوند خیلی وارد اینجور سایتها نشوید وسرگرمی دیگری پیدا کنید چون بیشتر ادمهایی که به این سایت می ایند افکار مالیخولیایی دارند پس زیاد با انها ذمساز نشوید

    خیلی ممنون آقا داریوش که راه حلتون رو گفتید و خیلی هم راه حله خوبیه و الان بیکا نیستم و الان خدارو شکر یه مغازه دارم و کشاورز هم هستم و وضع مالیم زیاد بد نیست ولی آینده ام اونی نشد که میخواستم یعنی اون معلم نزاشت آینده ام بهتر باشه و همیشه واگزارش کردم به ابلفضل علمدار و مولای پهلوانان علی و میدونم اون دنیا باید جواب بده .

    داستان این معلمم هم در این سایت نوشتم که چجوری من و سید رواخراج کرد. اگه وقت داری بخونش

    با سلام آقا داریوش دیگه فایده نداره به گذشته ام فک کنم یا نکنم چون دیگه به خاطر کار نکرده من و سید رو اخراج کردن و زندگیم نابود شد به خاطر معلم بی ناموسم که سگ تو قبرش .

    حق با شماست همون معلم کاری کرد که من یه مدت مواد فروش شدم

    منم لک هستم و همشهری محمد ایتیوند و هر چه امروز جوانای ما مواد فروش و الافن همه تقصیر بعضی از معلمای بیناموسمون بود البته بعضی هاشون

    اخه فایده کامنت گذاشتن چیه اخرش ادم روانی می شه شما تیمارستان خوب سراغ ندارید

    ناشناس جان منظورت منم دیگه خب من دروغ گفتم ولی نگفتم که معلم  مدرسه ام منو تنبیه نمیکنه همه ی بچه ها اگه نمره شون کم بشه باید جریمه بنویسن منم همینطور من فقط بخشی از اون خاطرات رو دروغ گفتم همین  واینکه  برا من مهم نیس که کی باور کنه وکی نکنه نوشتم هر کی دوست داره باور کنه هر کی هم دوست نداره باور نکنه مهم نیس

    رومینا جون چه خبر از خودت خیلی وقته کامنت نمی زاری

    سلام اقا خلیل من برای شما راه حلی دارم اول بدان گذشته هرچه بوده تمام شده رفته هیچگاه به گدشته و پشت سرت نگاه نکن وهمیشه به جلو نگاه کن دوم اینکه افکار بخصوص افکار بد مانند تارهای عنکبوتی می مانند که فرد طی سالها بدور خود می پیچد و عاقبت مانند کرم ابریشم در داخل همان تارها نابود می شود پس بهتر انست در مرحله اول اصلا فکر نکنی انهم به گذشته و به روبه رو نگاه کنی ودر مرحله ذوم شاغل شوی وبیکار نباشی چون در زمان بیکاری افکار به ادم حمله می کند و همان تارهای عنکبوتی را می بافند وتمام عمر باید با ان تارهای مزاحم درگیر باشی پس بدان ادمهای موفق کمتر فکر می کنند بخصوص فکر منفی و متاسفانه این سایت هم با ادمهایی که به داخل ان می ایند دچار همین مشکل می شوند وذچار افکار منفی می شوند تا می توانی خودت را کار مشغول کن 

    نظر جدید بزارید.

    خاطرات واقعی بگید 

    ببینید با خاطرات غیرواقعی فقط خودتون خالی میشید. 

    مثل اون شخصی که هی میگفت معلمم میزنتم و فلان.

    اخرش چی شد 

    اومد نوشت من دروغ گفتم. 

    من یکی که از همون اول باور نکردم. 

    آره نیلوفر خانم من روانی ام اینو که خودمم گفتم گفتم که کسی که وقتی بچس یه نفر و جلوش میکشن

    کسی که یه عمر به خاطر کار نکرده باباش باهاش حرف نمیزد

    کسی که تو سن 20 سالگی مواد جا به جا میکرد تا یه پولی گیرش بیاد

    کسی که وقتی تو جمع حرف میزد میزدن تو ذوقش میگفتن تو بچه ای حرف نزن

    کسی که وقتی بچه بود شبا رو با یه دیوونه میخوابید . آخه میدونی وقتی بچه بودم بعضی شب ها تو کوه میخوابیدم چون چوپان بودم و خونه مون دور بود دیگه مجبور بودم بعضی شبا همون جا تو کوه میخوابیدم و یه دیوونه هم هر شب میومد پیشم و تا خود صبح درد و دل میکردیم .

    کسی که تو بچگی باباش با همه ی مردم ده دعواش میشد و اونم انقد عصبی شد که یه بار رفت تفنگ باباشو بیاره تا به همون دشمن باباش بزنه . خودمو میگم من از بچگی انقد روانی بودم

    کسی که سال اول مدرسشو مردود شد و همه بهش میگفتن رفوزه و کم مغز . در حالی که هیچکس نفهمید من کم مغز نبودم فقط یه معلم بی شرف داشتم که انقد بهم میزد من و از درس ضده کرده بود

     

    کسی که بابا بزرگش همیشه اونو دوست نداشت و بقیه نوه هاشو دوست میداشت جلو اون و حتی یه بار هم بهش محبت نشده بود

    کسی که از بچگیفقط میزدن تو سرش

    ای آدم قطعا آدمه سالمی نمیشه . میشه یه آدم عقده ای مثه من .

    ولی به حضرت حسین قسم از همه ی بچه های این دوره زمونه که بابا مامانا شون دعواشون میشه اونا رو میکنن تو اتاق سالم تر بودم و هستم

    آقا خلیل شما یه آدمه کاملا روانی هستی نظرات قبلی تونو خوندم به نظرم تو خیلی اوسکل و روانی هستی

    سلام من یه صحبتی میخواستم بکنم. 

    این امثال امید و ثنا و هرکسی که این ارزو رو داره که کتک بخوره باید درمان بشن واقعا برای جامعه ضرر دارند. 

    عزیزانی که این حس رو دارید لطفا خودتون به روانپزشک مراجعه کنید. 

    نزارید که روز های زندگیتو به حسرت چیزهای الکی بگذره. 

    در آخر 

    خوش باشید. 

    یا حق

    سلام ابلفضلی این چه سوال هاییه تو میپرسی آقا امید ؟تو هم دوست داری کتک بخوری ؟

    یا من دیگه خیلی اوسکلم یا شماها مریض هستید و با نظر پریوش خانم موافقم .

    یه بچه چطوری ؟

    محمد ایتیوند تو چطوری سردار ؟

    نمی خواستم اینو بگم ولی قابل توجه پذر ومادر هایی که بچه هاشون  رو به هر دلیل میزنند  بخصوص یه بچه  و ریحانه باید بگویم طبق قانون خدا  معادل ضربه هایی میزنند در اینده خواهند خورد حالا یا روز قیامت یا در همین دنیا به شکل دیگر و بخصویصمامانها فکر نکنند از جزا در امانند ومصونیت دارند بعدا می فهمند چون زدن بچه طبق اصول قران دیه دارد 

    خب ریحانه خانم خاطرتتون خوب بود بازم اگه یادت اومد بگو

    یه بچه 

    من 20سالمه و هنوز ازدواج نکردم.

    خب بنظر من مامانتو بگو محکم تر بهش سیلی بزنه و اگه  داداشت گوشی داره یه چندساعت گوشیشو بگیره تا درساشو بخونه. 

    اوکی مهم ترین هاشو بگو. 

    راستی امروز سیلی خورد؟ 

    مامانت وقتی بهش سیلی میزنه نباید ازش عذرخواهی کنه یا بهش محبت کنه

    یه سوال 

    مامانت تا حالا تورو سیلی نزده؟ دوست نداری بزنتت 

    امروز خیلی حرصشو در بیار یا یه چیز بد بگو 

    بلاخره بهت سیلی میزنه؟ 

    تو هم به ارزوت برسی

    یه سوال دیگه مامانت دستش سنگینه؟ از داداشت بپرس. 

    ببخشید این سوالو میپرسم مادرتون چند سالشه حالا اگه دوست داری نگو

     

     

    ریحانه جون اسمم رومینا ست و چند روز دیگه میرم تو ۱۲ سال یعنی میرم هفتم

    من اگه کارم خیلی بد باشه تنبیه میشم تنبیه خاصی هم نیست مامانم برام توضیح میده چرا کارم بد بوده و دیگه نباید تکرار کنم 

    سر نمره هم زیر ۱۰ بگیرم تنبیه میشم مامانم میگه تو تلاشت و کردی میخوای اصلا صفر بگیر مهم نیست

    ولی اگه تلاش نکنم ۱۹/۷۵ هم که بگیرم تنبیه میشم

    منم‌مامانم‌تنبیهم‌میکنه

    یه بچه ی عزیز بله همچنین من هم دلم خنک میشه اخه مامان های ما زیادی صبوری می کنند اگه یه بار بدجور بزنند دیگه حساب کار دستشون میاد 

    من خودم ۱۴ سالمه شما چند سالتونه ؟

    ریحانه جون شما چند سالتونه؟

    ثنا جون خیلی وقته کامنت نمیزاری خوبی؟

    ریحانه جون داداش منم هم سن برادر شماست من لذت میبرم وقتی کتک میخوره دلم خنک میشه شما چی؟؟ داداش منم بیشتر وقتا بیرون رفتنمو کوفتم میکنه

    اقا امید داداشم داره تقریبا هر روز کتک میخوره اونم به خاطر اینه که مامانم کلاس تابستونی مدرسه نمیبرتش میگه خسته میشه داداشمم فقط از معلمشون حساب میبره

    بعد کتک معمولا هر چی مامانم میگه میگه بله چشم و همش بغض میکنه

    من اگه جای مامانم بودم و بچه ام این همه اذیتم میکرد با کمربند میزدمش ولی مامانم در حد چند تا سیلی و نیشگونه

    اخه داداشم مامانمو میزنه چون پسره میزنه ادم سر میشه بیچاره مامانم خیلی باهاش مهربونه

    من جای مامانم بودم یک ذره هم باهاش مهربون نبودم مامانم زیادی صبوره

    اقا امید من نمیتونم اتفاق کتک خوردن هر روز برادرم و بگم مهمه تریناشو میگم شما هم هر سوالی داری بپرس با میل جواب میدم

    شما چند سالتونه اقا امید ؟ بچه دارید؟

    اقا امید داداش من ۸ سالشه و داره میره کلاس دوم 

    حالا می خوام یکی از خاطرات تنبیه شدن داداشم رو بگم 

    یک روز من و مادرم و داداشم رفته بودیم بیرون 

    داداشم خیلی بستنی دوست داره بعد یک مغازه ی بستنی فروشی می بینه بعد گیر میده که من بستنی می خوام من بستنی می خوام مامان من هم براش یک بستنی می خره

    بعدش جلوتر که رفتیم اسباب بازی می بینه میگه اسباب بازی می خوام اسباب بازی می خوام مامان من هم که مهربون براش می خره 

    جلو تر که می ریم داداشم یه لباس می بینه خوشش میاد ولی وقتی به مامانم میگه مامانم که کلافه شده همون لحظه جلوی همه یه سیلی محکم بهش می زنه اونم توی خیابون بعد یک سیلی هم اون طرف صورتش می زنه ..

    سیلی هایی که به داداشم می زنه خیلی محکم بود 

    بعد مانا دست داداشم رو میگیره کشون کشو ن می بره خونه توی راه هم چند تا تو دهنی به داداشم می زنه وقتی می رسیم خونه مامانم به داداشم میگه که شلوار رو در  بیار و برو توی حموم 

    داداشم سریع این کار رو می کنه چون می دونه اگه نکنه دوبرابر تنبیه می شه 

    بعد مامانم قاشق داغ شده رو روی باسن داداشم می ذاره 

    بعدش دمپایی رو ور می داره و نزدیک ۳۰ تا اسپنکش می کنه 

    بعد داداشم بلند میشه و بعدش مامانم دو تا سیلی محکم بهش می زنهذو پرت می کنه توی اتاقش و تا ۳ ساعت توی اتاقش حبس می کنه 

    و بعد مامانم از من معذرت خواهی می کنه که بیرون رفتن رو خراب کردم و بعد من رو میبره بیرون و خیلی خیلی بهم خوش میگذره 

     

     

     

    چشم اقا امید و یک بچه ی عزیز 

    حتما خاطرات تنبیه شدن داداشم رو  براتون میگم عزیزان

    دوستان یه پیج اینستاگرام یا گروه تلگرام یا هرچی معرفی کنید خاطرات کتک خوردنمونو تعریف کنیم. 

    یه جا باشه عکس یا فیلم بشه ارسال کنیم

    ممنونم. 

    سلام یه بچه 

    از حس و حال داداشت بعد از کتک خوردن بگو

    بعدش مامانت سرش غر نزد که این همه فضولی کردی اخرش کتک خوردی و فلان

    ریحانه ما هم از خاطرات کتک خوردن داداشت بگو کامل تعریف کن و بگو داداشت چندسالش بوده و واسه چی کتک خورد

    ریحانه جون خاطره تون خیلی قشنگ بود مادر منم مثل مادر شما همش قربون صدقه ام میره 

    میشه خاطرات تنبیه برادرتون هم بگید؟؟

    ممنونم به بچه ی عزیز و اقا حسین محترم 

    ممنونم از هر دوی شما عزیزان

    سلام مجدد عزیزان ..همونطوری که گفتم مامان من خیلی مهربونه و همش قربون صدقه ی من میرود

    و به همین دلیل فقط یک بار تنبیه شدم 

    من یک داداش کوچکتر از خودم دارم که خیلی شیطونه و همش مامان من  رو اذیت می کنه و به همین دلیل خیلی از مامانم کتک می خوره و تنبیه میشه 

    اگر مایل باشید خاطرات تنبیه شدن داداشم رو هم براتون میگم 

    حالا می خوام خاطره ی همون یک بار تنبیه شدنم رو براتون تعریف کنم 

    مامان من خواب بود و من خیلی حوصله ام سر رفته بود ..راستی یادم رفت بگم ما اون شب مهمون داشتیم ..

    من چون خیلی حوصله ام سر رفته بود یکم ارد و اب رو باهم قاطی کردم که خمیر بشه و باهاش بازی کنم من وقتی داشتم ارد و اب رو باهم قاطی می کردم یکهو یک باد شدید میاد و همه ی ارد ها پخش می شه توی خونه ...

    مامانم همون موقع بیدار می شه و ماجرا رو متوجه می شه ..

    مامانم همون لحظه می گه شلوارت رو در بیار و به خواب روی زمین من هم گوش می کن انجام می دهم و بعدش مامان من نزدیک ۲۰ تا محک اسپنکم می کنه و در اخر قاشق داغ می کنه. و می ذاره جاهای مختلف بدنم 

    بعدش که تنبیه من تموم می شه بوسم می کنه و میگه همه ی این ها بخاطر خودته عزیز دلم و بعد میگه خودت می دونی چقدر دوستت دارم قدرت بشم 

    و این هم خاطره ی تنبیه من 

    راستی اسم داداشم مهدیه 

    اها اینو یادم رفت

    صدا اش بلند بود

    اقا امید

    محکم زد 

    قرمز شد ولی جاش نموند

    داداشم خیلی مغروره بغض کرد ولی روش نشد جلو من گریه کنه

    مامانم هنوزم ارومه روزی ۹۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ بار بوس و بغلم میکنه و قربون صدقه ام میره

    موضوع زدن از امسال شروع شد که داداشم رفت اول (سال ۹۹-۹۸) همه ی مامانا بچه هاشونو میزدن که درسشون خوب شه مامان من نمیزد میگفت گناه داره داداشمم درسش ضعیف بود املا ش بیشتر از ۱۰ تا غلط داشت ریاضی اش بهتر از املاش نبود مامان بیچاره ام جلو مامانای دیگه ضایع میشد

    زد رو لپ اش

    اره دیگه محکم بود که داداشم گفت میرم سر درس اخه خیلی تنبل و دیوو نه ست

    با دست راست زد سمت چپ

    نه تاحالا نزده بود

    داداشم بهمن ۹۹ میره تو ۸ سال 

    امیدوارم کامل بوده باشه اقا امید اگه سوال دیگه ای دارید درخدمتم

    بعد اینکه داداشت قبلا از مامانت سیلی خورده بود؟

    این دفعه که زدش صدای سیلی خوردنش خیلی بلند بود؟

    داداشت چند سالشه 

    یه بچه

    مامانت داداشتو محکم زد؟

    یعنی جاش سرخ شد و جا انگشتاش رو صورتش بود؟ 

    داداشت گریه کرد؟ 

    آخه قبلا میگفتی مامانم خیلی آرومه

    الان گفتی داداشمو زد جا خوردم

    چطوری زدش؟

    محکم بود؟

    با کدوم دستش زد و کدوم  طرف صورتش زد؟

    خواهشا کامل جواب بده مرسی

    اقا حسین پس منظورتون من بودم؟؟؟؟

    آقای ایتیوند من منظورم شما نبود به قرآن

    سلام اقای ایتیوند

    میشه دوباره کامنت بذارید؟

    دلم براتون تنگ شده

    با سلام یه بچه واقای ایتیوند منظور من  وحسین اقا زنهایی که می خواهند ادای مردها رو در بیاورند وشبیه مردها شوند که بگویند ماهم می توانیم کارهای مردانه انجام دهیم مانند بازیگران لوس زن سینما که توی فیلمها تفنگ دست می گیرند به خیال خودشان دارند مردها رو می کشند یا کاراته بازی می کنند تا بگویند از مردها قوی ترند در حالیکه سینما یعنی حقه بازی و وارونه نشان دادن حقایق مسایل زن و مرد تا مردها رو بی عرضه نشان بدهند ومتاسفانه بعضی مردها وپسرها هم می روند این فیلمها را می بینند و با خرید بلیط به ان تهیه کننده نامرد حمایت می کنند ولی با زنها ودخترانی که واقعا زن هستند ونمی خواهند ادای مردها رو در بیاورند هیچ مشکلی نداریم وحتی قابل احترامند  پس بهتر است این موضوع همین جا تمام شود مرد مرد باشد زن هم زن

  • محمد ایتیوند
  • در ضمن آقا حسین دوست عزیز میخوای یه چیزی بگی بگو برادر من ولی تیکه ننداز .

    تیکه صفته زنه

  • محمد ایتیوند
  • آقای مدیر فدات شم هنو که نظرات من رو پاک نکردی که

    اقا حسین لطفا درست صحبت کنید من دخترم نظرم اینه این نظرم از رو کارای بابام به مامانمه ولی خیلی مردا هستن که باشخصیت و اروم و متینن اگه پدر منم این طور بود شاید به احتمال زیاد منم نظرم مث شما بود 

    بله زبون دارم ولی نه ۱۰۰ متر

    سلام آقا مهرداد والا حق با شماست والا ما مردا پدرمون در اومد تو تاریخ شما یه زن نام ببر زجر کشیده باشه یا ی دانشمند اسم ببر زن باشه

    در قدیم زنا خودشون قبول داشتند مردا برترند ولی الان متاسفانه مردا خودشونو زن میدونند و از زنا حمایت میکنن

    خاک بر سر اون کسی که میگه برابرند اون خر و زن صفته وگرنه اگه مرد باشی حرفای آقا مهرداد رو درک میکنی .

    ممنون آقا مهرداد خوشحالم که یه مرد مثه شما هموطنمه میون این همه مرد زن صفت

    ی بچه تو هم اون زبونتو ببند دیگه خاک بر سرت فک میکردم 3 متر زبون داری انگار 100 متره

    دیروز داداشم سر درس مامانم و اذیت کرد داشت سر مامانم داد میزد میگفت به تو چه نمیخوام درس بخونم نمینویسم چند تا هم فحش داد که زشته اینجا بگم 

    بعدم داشت با جیغ گریه میکرد مامانم بغلش کرد بردش تو اتاقش در و روش قفل کرد که صداش نره بیرون بعد از ۳ ساعت که گریه اش تموم شد مامانم در و باز کرد تو دلم گفتم الان این بچه پرو رو بوس میکنه میگه ببخشید انداختمت تو اتاق ولی این کار رو نکرد!

    به جاش گفت یا معذرت میخوای یا این بار میندازمت تو انباری(ما تو خونه مون ۳ تا حموم داریم یکیش که خیلی کوچیکه رو دوش ایناش و کندیم شده انباری خیلی هم کوچیکه شاید ۱ متر هم نباشه)

    داداشم ۱۵ دیقه داشت فکر میکرد سر ۱۵ دیقه مامانم زد تو گوشش گفت نکنه میخوای بری انباری انقد فکر میکنی؟؟؟تا ۳ میشمارم یا میگی معذرت میخوام میری سر درسات یا تا شب تو انباری حبسی

    مامانم نگفته بود ۱ داداشم گفت معذرت میخوام الان میرم سر درس 

    به خیر گذشت 

    تا حالا مامانمو انقد عصبی ندیده بودم

    شب بهش گفتم مامان تو که امروز پاشا رو زدی به خاطر درس نخوندن چرا منو نمیزنی انقد کارای بد میکنم؟

    گفت دورت بگردم تو دختری دختر که کتک نمیخوره این پسره که باید قوی بار بیاد دختر باید تو ناز و عشق بزرگ بشه فدات بشم

    خوش حال شدم که قرار نیست کتک بخورم

     

    مینا جون چرا؟؟؟ شما هم طرفدار حقوق مرد ها هستید؟؟

    من از کتک خوردن متنفرم وگرنه با حرفتون موافقم

    به قول مامان دوستم(خیلی دوستم رو میزنه)هرچقدر بچه های امروزی رو بزنی کمه

    انقدر دلم میخواد این یه بچه رو گیر بیارم طوری چپ و راستش کنم که دیگه انقد چرت و پرت نگه.پرتش کنم تو حموم و سیاه و کبودش کنم.

    ببخشید سارا جون نمیتونم وایسم مردا هرچی دلشون میخواد به ما زنا بگن

    این هم  پیام بی مربوط به بحث نمی ذاره ما بقیه رو بخونیم می شه حذفش کنید

    اقا مهرداد نه که شما مردا حق ما رو نخوردید!

    همه چی با مرده حق طلاق حق مسکن حتی بعد طلاق بچه واسه پدر میشه شما میتونید اجازه ندید ما درس بخونیم میتونید اجازه ندید سر کار بریم میتونید اجازه ندید پامون و از خونه بیرون بذاریم میتونید اجازه ندید بچه دار بشیم حق دارید ما رو بزنید شما حق دارید برای ما تعیین تکلیف کنید و ...

    اینکه دخترا جنگ و سربازی نمیرن رو دولت هر کشور تعیین میکنه تو بعضی کشورا زن ها هم میتونن ولی اجبار نیست دلیلش هم اینه که مردا قوی ترن

    این بده که مرد به حرف زنش گوش بده؟؟؟ همیشه شما برای ما تصمیم گرفتید بستتون نیست؟؟؟؟

    نمیخواستم بی احترامی ای توش باشه اگه بود معذرت میخوام

    اقا حسین من ۳ متر زبون ندارم از حقم دفاع میکنم 

     

    ادمین حواستون هست دارین همه چیز رو قبول می کنید

    یک چیزهایی که می بینید دروغ و می تونه برای جوون های ما خودارضایی یا خدایی نکرد چیز بدتری داشته باشه رو قبول نکنید لطفا

    یک نفر گناه کنه سهم شما تا قیامت از اون گناه محفوظ  

    سلام حسین اقا تو هر اداره ایی پا می گذاری مبینی زنها حق مردها رو خوردند اونهم با پوررویی تعداد زنها سه برابر مردهاست وهر چی شغل خوب را دارند به زنها می دهند و مردها وپسرها بروند بیکار بگردند وعاقیت هم معتاد بشوند دلیل این کارهم بی عرضگی خود مردهاست که خودشون رو در مقابل زنها باختند باور کنید  به غیر از من و شما وعده قلیل دیگر دیگر مرد واقعی باقی نمانده  وهمه ضعیف وخاله زنکو شدند وکسی از مردها دفاع نمی کنه وما اخرین مردهای واقعی ایران زمین هستیم که ار حقوق مردها دفاع می کنیم این در شرایطی است که زنها نه سربازی می روند نه موقع جنک می جنکند دانشگاهها رو هم اشغال کردند بعد هم با پررویی می گویند مردها حقوق مارو خوردند در حالیکه بیشتر از مردها از امکانات جامعه استفاده می کنند

    ریحانه جون دوست دارم خاطراتت رو بخونم

    بفرما ریحانه جون الهی من فدات بشم

    سلام من سایت رو دنبال میکنم ولی این اولین نظریه که میدم

    مامان من خیلی مهربونه و من رو هش ناز و بوس می کنه 

    اما اگه عصبی کنم بد جور کتک ی زنه ولی برای نمره اصلا نی کتک نمی زنه میگه تو تلاش رو کردی و نمره اصلا مهم نیست مهم تلاشت هستش ...

    اگه بخواهید خاطرات کتک خوردن خودم رو براتون میگم

     

    یه بچه تو چرا 3 متر زبون داری ؟ کجای زنا با مردا برابرن اگه برابر بودن پس چرا شهرت از روی فامیلی پدر است

    مثال قدیمی که میگوید پشت پشت پدر است و مادر رهگذر است

    اقا حسین درست صحبت کنید معلومه زنا و مردا برابرن دلیلی نداره برابر نباشن

    زنا رفع نیازن چون مردا هیچ کاری رو نمیتونن بدون زنا انجام بدن(البته فقط بعضی هاشون)

    ببخشید این شکلی گفتم اگه ناراحتتون کردم واقعا حرفتون زشت بود

    اخی ثنا جون فقط سر درس حتما عصبی شده گفته این همه باهاش کار کردم هیچی به هیچی

    ثنا تو هم خجالت نمیکشی ؟ اونوقت یه عده خر اومدن میگن مردا با زنا برابرند

    یه بچه تو خجالت نمیکشی ؟ روز تولد حضرت علی اکبر روز پسر مبارک ممنون آقا مهرداد حق با شماست دخترا رفع نیازن

    رومینا جون تو درس فارسی با هام کار کرده بود و من هم کم گرفتم اون هم عصبانی شد یه سیلی محکم زد تو گوشم خیلی درد داشت   خدا نصیب هیچکس نکنه

    ثنا جون میتونی بگی سر چی؟اگه خودت میخوای نمیخوای نگو

    معمولا خواهرا دست بزن ندارن شاید واقعا کارتون بد بوده

    رومینا جون فقط یه سیلی از خواهرم خوردم تو عمرم ولی انصافا اون یه بارو محکم زد

    اقای مدیر ممنون از شما به خاطر سایت خوبتون❤❤❤

    پاسخ:
    سلام
    مرسی لطف دارید

    ثنا جون تا حالا از خواهرت کتک خوردی؟؟؟؟

    روز تولد علی اکبر روز پسر مبارک

    باز خوش به حالت خواهر داری خواهر نعمته که من ندارم😭 مامانمم حوصله نداره برا یه بچه دیگه دوباره عروسی کنه منم نمیذارم عروسی کنه 

    ولی حق با شماست باید مادرتون از شما طرفداری کنه

    تو خونه ی ما حرف حرفه داداش ومامانمه البته بیشتر داداشم  طوری نیس که به مامانم دستور بده نه به من گیر میده فقط با کسی کاری نداره میگه اگه گیر ندم بهت سختگیری نکنم سر خود میشی

    ثنا جون مادرتون به داداشتون گیر نمیدا انقد شما رو اذیت میکنه؟؟؟؟

    پسر عموم از منو دختر عموم ۱۰ سال بزرکتره وقتی میرم خونشون واسه چند روز هی دعوامون میکنه داد میزنه ما هم جواب میدیم و لج اش و در میاریم بعدش دیگه خفه میشه البته با من خیلی مهربونه من و دختر عموم خودمون دعوا درست میکنیم

    خیلی دوسش دارم ولی وقتی عصبانی میشه داد میزنه صورتش خنده دار میشه برا همین عصبیش میکنم

    اقا مهرداد این چه حرفیه خیلی حرفتون بی احترامی بود روز پسر نداریم و نخواهیم داشت شما پسرا چی دارین که ما نداریم؟؟؟؟

    ثنا جون تو خونه ی شما حرف حرف کیه؟

    تو خونه ما حرف حرف منه نه داداشم نه مامانم البته بعضی وقتا مامانم میگه این کار و نکنی بهتره ولی هرطور خودت میدونی منم یا کار خودمو انجام میدم یا اگه دیدم مامانم واقعا درست میگه اون کار و انجام میدم-

     

    من یه بار داشتم با دوستم متین حرف میزدم متین هم اسم دختره وهم پسر  اون دختر بود بهش گفتم قربونت برم دلم برات تنگ شده عزیزم  دوستم بود بعد داداشم که شنید بدون اینکه بدونه اون کیه  کمربند شو برداشت  منو کشون کشون برد اتاق  بعدش زد  واقعا برا همچین برادری متاسفم  بعدش که فهمید دختره حتی عذر خواهی هم نکرد خیلی بدجوری زد  از اون روز دیگه رابطه مون با هم خوب نیس  آخه برادری که رو خواهرش کمربند بکشه دیگه برادر نیس .

    خوش به حالت رو مینا جون داداش بزرگ نداری من نمی خوام خیلی سخت گیری میکنه برام میگه که اگه تو عمرت کتک نخورده باشی  دیگه نمیشه تو رو نگه داش سرخود میشی من همیشه ازش مثل سگ میترسم خوش به حال اونایی که داداش بزرگ ندارن

    خدا رو شکر الان تو خونه تنهام  داداش هم خونه نیس مامان هم نیس بابا هم نبس خواهر هم نیس خدا رو شکر یه نفس راحت میکشم راستی شما شب ها گوشی دستتونه داداش من میگیره میگه که اونایی که شبا گوشی دستشونه یه غلطای دیگه میکنن بعد میگیره ازم 

    روز دختران را ول کنید روز پسران مبارک واقعا مسخره نیست برای دخترها روز می کذارند انوقت به پسرها بی اعتنایی می کنند اگر روزی جنگ بشود  دخترها می روند بجنگند یا  پسرها پس روز پسرها مبارک روز تولد حضرت علی اکبر

    افرین ❤

    ولی من اتاقم و دیر به دیر مرتب میکنم همیشه مامانم برام میکنه😊

    نه رو مینا جون قراره امروز تمیز کنم

    اگه دختر من بود بیشتر از ۳ بار بهش میگفتم اتاقت رو جمع کن جمع نمیکرد مجبورش میکردم به جز اتاق خودش هال و پذیرایی و اشپزخونه هم جمع کنه

    ثنا جون اتاقت رو مرتب کردی؟؟؟

    روز دختر پیشاپیش بر همه دختران مبارک❤❤❤❤❤❤❤❤❤

    همین جوری الکی که نمیزنم

    مثلا تو کلاسای تابستونی هفتم ۱۹ شدم برای اون زدم

    یا مثلا به مامانم گفتم : به تو چه به تو ربطی نداره. اون موقع هم زدم

    خخخخخخخخخخییییییلللللللللیییییییییی وحشتناک درد داره

    ولی می ارزه دردش یه لحظه ست ولی لذت داره

    رومینا جون درد نداری آخه چرا میزنی  من دیروز داداشم یه سیلی زد تا الان دردش مونده داداش من از من بزرگتره به خاطر همون کتکم میزنه به نظرمن خودت رو نزن خیلی  درد داره

    ثنا جون منم از داداشم کتک میخوردم ازم ۴ سال کوچکتره مامانمم دعواش میکنه میگه تو حق نداری خواهرت و بزنی اون ازت بزرگتره اون باید تو رو بزنه

    اون دیگه حق نداره منو بزنه ولی من خودمو میزنم خیلی درد داره وحشتناکه اونم باسیم میزنم رو رون و کف پام قرمز میشه مجبورم تو خونه به جای شلوارک جوراب و شلوار بلند بپوشم که مامانم نفهمه

    بابا ی من با هام کاری نداره مامانم هم نمیزنه به داداشم میگه میزنه واز اون به بعد داداشم احساس بزرگی میکنه یه بار من دیر اومده بودم خونه منو با کمربند سیاه کرد خیلی درد داشت 

  • انیسا عسگری
  • سلام ثنا جون من انیسا هستم من نظرم اینه که بر ضد مامان بابامون کودتا کنیم من که یکبار اقدام به خود کشی کردم و به مامان بابام گفتم من اگه از رفتارتون خسته بشم خود کشی می کنم چون تنها راه برای ازاد شدنه تازه بعد از اون حرف مامانم به انواع روان پزشکا نشون داده همشونم گفتن از رویه فشار زیاده کمتر فشار بزارید روشچون کاری که می خواد بکنه قطعیه ولی مامان بابام اصلا توجه نمی کنن و بترم می کنن

    رومبنا جون اگه من با دوستام نرم بیرون نمیتونم زندگی کنم ولی اگه دیر کنم داداسم منو میزنه

    راستی  مامانم که تنبیهم نمیکنه اون میگه به داداشم داداشم میزنتم آخه دستش سنگینه من واقعا میترسم ازش

    من کلا نمی خوام تنبیه بشم بخاطر یه سایتی که تو اون سایت می نویسن بچه ها شون رو چطوری تنبیه میکنن من به این روز افتادم  

    ثنا جون به نظر من مادرتون بهتره برای زیر۱۰ کتک بزنه اونم در حد ۲ ،۳ تا نیشگون 

    برای زیر ۱۵ گوشی بگیره یا تا یه هفته نذاره با دوستات بری بیرون

    ما رو تو مدرسه  تنبیه نمیکنن ولی خب بعضی وقتا که عصبی مبشن یه سیلی میزنن یا داد میکشن بعد میگن که بشنوم به مامان یا باباتون گفتین  دیگه زنده تون نمیزارم من ودوستام یه بار نشته بودیم رو ی میز معلم معلم ما از شانس بد زود تر از همیشه اومد ما رو دید عصبی شد گفت بیاین برین دفتر خانم معماری ماهم که از ش خیلی میترسیدیم  چون خیلی سخت گیر بود حتی به موهات هم کیر میداد که نباید بیرون باشه ما رفتیم تو اتاقش گفت باز چیکار کردین ما توضیح دادیم گفت همینجا نوبتی کلاغ پر میرید من گفتم خانم آخه این کاری که شما میکنید تنبیه بدنیه واین نوع تنبیه تو مدارس اللن غیر قانونیه  بگرشت به من گفت کسی قرار نیس بفهمه  اگه هم بفهمه ثابت کنید که ما تنبیهتون کردیم  و چون کلاغ پر بود خب جای زخم نداشت بعد به من گفت به خاطر اینکه این حرف رو زدی بیشتر میری  بعد گفت کفشاتون رو دررارید وبعد جورابهاتون رو هم درارید بعد گفت همتون ۲۰ تا میرین ولی پرکار که همون من بودم ۳۰ تا میره  بعد تنبیه  ما داشتیم میرفتیم که بچه ها گفتن یه سوالی از خانم دوستیان بپرسیم معاون آموزشی  بعد کسی نرفت من رفتم تو نرفتم دو دل بودم که برم یا نرم  بعد که منو دید داد زد پر کار  ،ثنا پرکار بیا دفتر بعد رفتم گفت اونجا چی کار میکنی منم زبونم بند اومد گفت خانم می خواستم یه سوالی بپرسم ازتون  گفت فعلا حرف نزن دفترش روآورد ازم تعهد گرفت به خاطر شلوغی بعد گفت به بابات هنگام گرفتن کار تامه  شلوغی هات رو میگم اون روز بد ترین روز عمر من تو مدرسه بود

    تو این سایت کیا به مامانم حق میدن که باید منو میزد برا نمره ی کم .

    مامان من تازگی ها برا تنبیه برنامه نوشته که اگه این کار  رو بکنی  این تنبیه رو انجام میدم یعنی یه هفته ای میشه که نوشته فعلا که اون کار ها رو انجام ندادم ولی بعضی از کار ها تو برنامش نیس  ولی بعضی وقتا که عصبی میشه تنبیهم میکنه  مثلا نوشته که اگه تا ساعت ۱۰ نیای خونه با سیلی سرخت میکنم ومن هم به خاطر همون دیگه زود تر میام خونه البته مامانم تا به حال تو بچگی منو تنبیهم نکرده تازگی ها نمبدونم با یه سایتی آشنا شده که اسمش رو نمیدونم ولی فک کنم از اونجا نگاه میکنه  راستی بعد اینکه مامانم اون برنامه رو نوشت کار نامه ها رو دادن  تو اون برنامه هم به ازای هر نمره ی کمتر از ۱۵، ۴ تا کمربندمنم تو ریاضی ۱۴ونیم گرفته بودم وتو فارسی ۱۵   چون  از ریاضی ناراحت بود برا فارسی هم زد یعنی در کل ۸ تا کمربند خوردم خیلی درد داشت افتضاح بود  

    مینا جون منم اگه بچه ام انقد تو گوشی بود تنبیه اش میکردم البته من بیشتر از دو ساعت و نیم نمیرم تو تبلت

    من بد ترین تنبیه ام بر میگرده به پارسال وقتی ۵ بودم نمره ریاضی ام و ۵ از بیست گرفتم علومم و ۱۰ از۲۰ 

    مامانم باهام۲ ساعت قهر کرد( بدترین تنبیه واسه دخترا قهره و بهترین پاداش محبت)

    بعدم بهم گفت امروز نباید با تبلت بازی کنی

    وقتی گفت باهات قهرم از خجالت اب شدم پریدم بغلش گفتم ببخشید اونم بوسم کرد و گفت از حالا تا ۲ ساعت قهر

    آهان  ببخشید اگه مادر من شما بودید  اگه به حرفتون گوش نمیکردم  تنبیهم میکردید من یه بار تو ریاضی ۱۲ گرفتم مامانم هیچی نگفت اگه شما بودید به خاطر نمره تنبیه میکردید؟؟

    تذکرکه‌بدم‌گوش‌میده‌چون‌میدونه‌ازدستش‌عصبی‌‌میشم

    اگه به تذکرتون اعتنایی نکرد چی چون مامان من ۲ روز هستش که مبگه تمیز کن من حوصلشو ندارم به نظرتون تمیزنکنم تنبیهم میکنه؟

    نه فقط بهش تذکر میدم

    چون مامان رفته بیرون گفت که  اتاقت رو تمیز کن تا برگشتم می خوم بدونم شما اگه دخترتون تمیزنکته تنبیهش میکنید

    ببخشید مینا جون اگه دخترتون اتاقش رو تمیز نکنه میزنیدش؟؟

    اگر جای مادرت بودم صورتتو با سیلی سرخ میکردم بدنتم با نیشگون کبود که اتقدر سرت تو گوشی نباشه.دختر من پونزده سالشه انقدر با گوشی بازی کنه کتک میخوره سرخش میکنم با کتک.اگه جای مادرت بودم از موهات میکشیدم میبردم گوشه دیوار و کتک حسابی بهت میزدم.تا سرخ نمیشد بدنت ولت نمیکردم.که انقدر چرت و پرت نگی

    بله مینا جون حق با شماست ولی اینجا تنها جاییه که میتونم حرف بزنم 

    من وقتی کار بد میکنم چون مامانم تنبیه ام نمیکنه خودمو با سیم میزنم الانم مامانم که کامل خوابش ببره به خاطر کم خوندن درس و گرفتن ۱۹ باید خودمو بزنم دیشب انقد زدم که داشت از پام خون میومد حالا میفهمم چرا اونایی که کتک خوردن دوست ندارن دوباره بخورن

    این یه بچه رو باید بگیری انقد کتک بزنی که کبود شه که دیگه انقد چرت و پرت نگه خودت فکر نمیکنی باید بس کنی دیگه

    من واقعا متاسفم و ازتون معذرت میخوام اگه منو بخشیدین بنویسین😔😔

    ثنا جون و اقای ایتیوند لطفا دوباره پیام بدین🙏

    حق با یه نفر است واقعا دیگه کفرمو در اوردی یه بچه

    یه بچه تو هنوز داری زر اضافی میزنی؟ وبلاگو به گند کشیدی عقده ای

    اقا مرتضی باید بقیه بچه های کلاس ما رو ببینی همشون با ۱۰۰ تا پسر دوستن و ارتباط دارن 

    مامان من میگه هم سنت باشه مشکلی نداره ولی من با یه دونه پسرم دوست نیستم البته به غیر از یکی که ۶ ساله ازش خبر ندارم تو پیش دبستان و مهد کودک باهم دوست بودیم وقتی هممون رفتیم اول برای اخرین بار تو تولد یکی از بچه ها دیدمش

     

    نمی دانم چرا انقد آدمای این دوره زندگیشان پر از کثافت کاریه

    بچه 11 ساله دم از دوست پسر 30 ساله میزنه

    ممنون اقای حیایی

    باشه ثنا جون راستی ثنا جون ما که تو خونه فلک نداریم اما نشستم پام و انداختم رو پا با سیم ۱۰ تا زدم خخخخخخخخخخیییییییییییلللللللللللییییییییییی درد داشت 

    رومینا جون آخه چه نظری بزارم  چیزی نیس که تو سایت  واینکه دلم برا یکی تنگ شده  اصلا تو این روزا تو خودم نیستم همش به فکر اونم

  • مهدی حیایی
  • یه بچه این کار درسته دوست بازی انهم در سن کم اصلا کار درستی نیست و او هم باان لحن بد حرف زدنش شخصیت خودش را نشان داد اصلا دنبال این کارها نرو چون خیلی زوده

    ی بچه تو یا دیگ خیلی بچه ای یا واقعن کسخول و کوتاه مغزی گوه خوری نکن اومدیم ی خاطره بخونیم همش شده سگ بچه بسه دیگه مدیر اینجا کیه چرا انقد بیخیالی مدیر جون

    ثنا جون چرا دیگه نظر نمیدی؟؟؟؟؟

    و بقیه هم چیزای جدید بذارین

    چه شکلی فلک رو بالای ۴۰،۵۰ تا ضربه رو تحمل میکردین؟؟؟؟

    سر دهمی پام خونالی خونالی شد سر پنجمی خون اومد دهمی کامل خونالی شد

    من قول میدم دیگه هیچوقت نگم کتک خوردن و دوست دارم ارزو میکنم شوهرم در اینده کتکم نزنه

    غلط کردم میگفتم کتک خوردن و دوست دارم هر چقدر بگم غلط کردم کمه 

    با خودم فکر میکنم چه احمقی بودم کتک رو دوست داشتم!!!

    امروز رفتم بهش گفتم نمیخوام باهات دوست شم تو از بزرگتر و پسری 

    گفت تو به چه جرعتی این و میگی؟؟؟غلط کردی نمیخوای و یه عالمه حرف دیگه که نمیتونم اینجا بگم

    منم گریه کردم خیلی ناراحت شدم ولی به داییم نگفتم چون میدونستم قشقرق به پا میکنه

    مطمئنم اون لحظه میخواست منو بزنه ولی نمیتونست فقط سرم داد میزد منم سریع از پیشش رفتم

     

    عزیزم من اصلا گوشی و سیمکارت ندارم 

    امروز رفته بودم با داییم سوپری این پسر خوش تیپ و خوش قیافه اینو بهم گفت

    من نگفتم شما نظر نده گفتم هر کی میتونه بگه

    از همه کسایی که تو این سایتن معذرت میخوام که این سوال ربطی به کتک نداره ولی خواستم اینجا بپرسم چون اینجا دختر هم سن من و پسر زیاد هست

    رومینا جون درسته از من نظر نخواستی ولی میگم  به منم یه نفر درخواست داده بود  من قبول نکردم سال قبل بود از من آدرس خونمون رو خواست  بهش ندا دم وبعدا فهمیدم که اون مامانم بوده می خواسته منو امتحان کنه با یه شماره ی دیگه  که قول نی خورم یا نه حتی عکس یه خونه ی شیک وزیبا رو برام فرستاد که میبرمت اونجا ولی من  قبول نکردم  چون اون موقع گوشی بابام دست من بود مامانم خواست منو امتحان کنه که از عرضه اش رو داشتم برام گوشی بخره وگرنه من گوشی نداشتم به نظر من  پسری که از  تو بزرگتره  به چه دردت میخوره درسته من از تو یه سال بزرگترم  ولی چون برا خودم پیش اومده بهت میگم شاید مامانته یا یکی از فامیلهاتون با یه یماره ی دیگه بهت پیام داده  واینکه تو پسر رو از کجا پیدا کردی؟؟چون من تو هر گروهی میرم  همشون رومسدود میکنم مگه تو نمیکنی

    اقای ایتیوند خواهش میکنم بازم کامنت بذارین

    یه سوال خواهش میکنم جواب بدین 

    اگه یه پسر ۳۰ ساله ازت خواهش کنه باهاش دوست شی التماست کنه باید چی کار کنی

    این اتفاق امروز برام افتاد من ۹۹%بهش میگم نه ولی خواستم بدونم نظراتون و برام اهمیت داره 

  • محمد ایتیوند
  • سلام آقای کرمی وقتی مولا علی فرمودند ما دیگه حرفی برای زدن نداریم . حتما نظر شما درسته .

    آقای مدیر لطفا بی زحمت این نظرات من را همه پاک کنید ممنون میشم . من دیگه نظر نمیدم .

    خیلی ممنون میشم حتما همه رو پاک کنید

  • رحیم پیمانی
  • سلام به اقای مدیر سایت بنظرم بهتر است نام این سایت به گفتگوی ازاد تعییر بدهید تا صاحب نظران ومردم عادی نظراتشان را درج کنند راجب مسایل مختلف فرهنگی اجتمایی هنری  وگرنه موضوع فعلی نه بار فرهنگی دارد ونه سودی دارد وحتی بداموزنده هم هست

    اقای کرمی ممنون شما لطف دارین بله زیاد از حد احساسی ام

    من نمیگم همه مردا بدن بعضی از مردا از زنها هم بهترن منظور من مرد هایی هست که فقط برای بشور بساب زن میگیرن میتونستن به جای زن گرفتن کلفت بگیرن به خدا اونم همین کارای زن رو میکرد منظورم پدر خودم بود که فقط کلفت میخواست زن گرفت مامانمم بد بخت کرد 

    اونی هم که گفتم کشور هایی که ملکه دارن کرونا رو دارن شکست میدن از یکی شنیدم فکر نمیکردم واقعیت نداشته باشه معذرت میخوام

  • پیمان کرمی
  • سلام یه بچه معلومه تیز بین هستید و یه کمی احساسی  وچون ذختر هستید  ممکن است حرفهای من باب میل شما نباشد چون اگر منظورتون انگلستان که وضع انگلیس بعد ار امریکا از همه بدتر در تعداد فوتی های کرونا و از همه مهمتر این روزها ملکه در اداره چند کشور از جمله انگلیس نقش تشریفاتی دارند واداره همان کشورها هم بدست مردان است  واگر یک روز دست از کار بکشند کشورشان فلج می شود مانند خلبانان مرد

  • پیمان کرمی
  • سلام یه بچه معلم تیز بین هستید و یه کمی احساسی  وچون ذختر هستید  ممکن است حرفهای من باب میل شما نباشد چون اگر منظورتون انگلستان که وضع انگلیس بعد ار امریکا از همه بدتر در تعداد فوتی های کرونا و از همه مهمتر این روزها ملکه در اداره چند کشور از جمله انگلیس نقش تشریفاتی دارند واداره همان کشورها هم بدست مردان است  واگر یک روز دست از کار بکشند کشورشان فلج می شود مانند خلبانان مرد

    اقای کرمی شما نگاه کنید هر کشوری ملکه داره داره کرونا رو شکست میده 

    نمیخوام بگم نظرتون غلطه هر کی نظری داره نظر من اینه که باید برابر باشن نظر شما این نیست و من باهاتون دعوا نمیکنم ازم بزرگترین

  • پیمان کرمی
  • با سللم اقای ایتیوند ویه بجه من خودم در قران قبلا دو ایه را پیدا کردم که راجب برتری مردان به زنها می باشد که متاسفانه شماره ایه ها را فراموش کردم وشاید در اینده ایه ها را دوباره پیداکنم وبرایتان بگویم واگر سند  واضح تر می خواهید رجوع کنید به سخنان حضرت علی حطبه 78 که در اپارات بروید  همین الان بخوانید کافی است بنویسید سخنان سانسور شده حضرت علی راجب  زنان کل مطلب امده در شرایطی که حظرت فاطمه دختر پیامبر همسر اوست ومی توانسته احساساتی از زنها تعریف وتمجید کند ولی او به منطق رجوع می کند نه به احساس  و می داند حضرت فاطمه حسابش از بقیه زنها جداست ونمی توان گفت چون حظرت فاطمه نمونه بوده بقیه زنها هم اینگونه هستند واما راجب ماری کوری ماری کوری و پیر کوری هردو با هم رادیوم را کشف کردند ولی چند روز قبل از اعلام ان پیر کوری شوهرش با یک کالکسکه  تصادف می کند ومیمیرد وهمه چیز بنام مارکوری تمام می شود  و تازه این تنها احتراع در مقابل هزاران اختراعی که مردان کردند اصلا عددی نیست که بخواهیم به ان استناد کنیم من معتقدم زن ومرد مکمل هم هستند نه شبیه هم وشبیه سازی اتفاقی است که در قرن حاظر دارد اتفاق می افتد وزنها دارند از قالب زن بودن خارج می شوند و دوست دارند شبیه مردان شوند واین برخلاف طبیعت زنانگی انهاست وانها را دچار ذوگانگی شخصیت می کند واین  یعنی نابودی خانواده چون زنها برخلاف طبیعت زنانگی خود حرکت می کنند 

    اقای ایتیوند من قبلا فکر میکردم قران گفته مرد برتر از زنه!

    بعضی مردا هستند فقط برا این ازدواج میکنن که یکی بیاد براشون بشوره بپزه پیششون باشه وقتی مریض میشه کنارشون باشه اخرم میگن مردا بهتر از زنان

    یکی مثل بابای من خانواده پدریم عقیده دارن مرد باید بشینه استراحت کنه زن بشوره بپزه مادربزرگم۷۵سالشه از اول ازدواج تا حالا یه بارم پدربزرگم نون نخریده الان پدربزرگم۸۳ سالشه مثل قدیم لم میده بقیه کارا رو مادربزرگم بکنه مادربزرگمم پا درد داره و کمر درد ولی همه کارا رو میکنه(خانواده پدریم)

    بر خلاف اینا وقتی پدربزرگم زنده بود اون ظرف ها رو میشست زمین و تمیز میکرد پیاز و سیب زمینی رو اون رنده میکرد البته با داییم مامانم و مادربزرگم کارایی رو میکردن که دستشون اذیت نشه

    اخرم مادربزرگم با پدربزرگم دعوا میکرد قهر میکرد پدربزرگم از دلش در می اورد

    الان که نیست مادربزرگم غصه اش و میخوره که چقد اذیتش کرد

     

  • محمد ایتیوند
  • با سلام آقای کرمی بله حرفاتون واقعیت دارن ولی من میگم که زن ها از اول بشر تا الان همش به چشم خانه دار و رفع نیاز باهاشون رفتار کردن و در حکومتی مثه ایران که قبلنا پیشرفته دنیا بوده من خیلی جاها در موردش خوندم که در زمان هایی زن ها حق درس خواندن نداشتند . ببینید حرفتون کاملا درسته اینکه زن از لحاظ جهاد و جنگیدن و این چیزا از مرد پایین تر است ولی این دلیل نمیشه که ما بگیم زن از مرد کم تر است  و همینطور در عربستان قرن پیش زن حق درس خواندن نداشت و  شاید این از ان دلیل هایی باشد که چرا زن ها فعالیت های زیادی در زمینه ی این چیزا نداشته است .

    یا مثلا پیامبر بزرگمان نسل پیامبر بزرگ از یک دختر رفت و متاسفانه تو این جامعه ما ما فک میکنیم نسل ما باید با پسر برود و این اشتباه است چون از لحاظ ژن نوه ی دختری و پسری هر دوتا به یک اندازه به ما میرسند . اینو بدونید اگه خداوند در قرآن آورده است که ما هیچ قوم و نژادی را بر دیگران برتر ی نیافریده ایم فقط منظورش قوم و طایفه نبوده منظورش جنسیت و دیگر چیزا هم بوده . خداوند خودش دختری به پیامبر داد تا پیامبر به همه  بفهماند که هیچ برتری بین زن و مرد نیست . یا ماری کوری یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ ما بوده که زن بوده و از روی همین ماری کوری میتوان فهمید که زنها اگر بخواهند میتواند دانشمندان بزرگی باشند ولی متاسفانه اکثر زن ها خودشون میگن زن فقط وسیله ای برای مردان است تا نیازهایشان را با آن بر طرف کنند و رفع نیاز هستند .

    در کل آقای رحمانی به نظر من خداوند  برتری از لحاظ هوشی و علمی در میان این دو جنسیت قرار نداده است فقط این زن ها هستند خودشون باور ندارند میتونند دانشمندان بزرگی باشند وگرنه واقعا میتوانند .

    ببخشید زیاد حرف زدم آقای کرمی . اینم نظر منه درست یا غلط ممنون که خوندیش

     

    اقای کرمی ولی خیلی از زنها در خارج هستند که بهترن

    این نامردیه

    من نمیفهمم چه فرقی بین شونه؟چرا باید همه چی با مرد باشه؟ و زنها نصف ادم حساب شوند و مردا کامل؟

    به نظر من حرف اقای ایتیوند بهتره حالا هر کسی نظری داره اینم نظر منه

  • پیمان کرمی
  • اقای ایتیوند با سلام با احترام به نظر شما ولیمنابع دینی شیعه و حقایق چیز دیگری می گویند زن با مرد ار حقوقی برابر هستند و شبیه نیستند یعنی هر کاری مرد انجام داد زن نباید عین همان را انجام دهد مانند جهاد  وجنگیدن که بر مرذان واجب و بر زنان واجب نیست مانند ماجرای کربلا که مردان جنگیدند ولی زنان از جنگ نهی شدند یا خطبه 78 نهج البلاغه که اگر بروید در اپارات اذرس انرا بنویسید خواهید دانست امام علی نظر متفاوت با شما دارند از طرفی حقایق می گوید در تمام زمینه ها در علوم پیشرو این مردان بودند که دنیای امروز را ساختند وزنها دنباله رو بودند مانند ده اختراع بزرگ که همه اختراع مردان بوده ار اختراع برق گرفته تا اتومبیل کشتی هواپیما  تلفن  کامپییوتر تلوزیون رادیو وهزاران چیز دیگر ذیگر که در اطرافتان میبینید در ورزش همیشه رکورد زنان از مردان کمتر بوده  و همچنین نوسندگان بزرگ مرد  ودها مورد دیگر

    ندیده یودم بهتر بود غصه اش و نمیخوردم

  • محمد ایتیوند
  •  روحش با امیر مومنان علی و سید الشهدا سردار بی سر حسین بزرگ محشور باد . ایراد نداره من اصلا پدر بزرگ و مادر بزرگ به چش ندیدم

    ایران تا اونجایی که من بدونم

    ممنون ولی پدربزرگم وقتی کلاس سوم بودم فوت کرد در روز تولدش و عید

  • محمد ایتیوند
  • درود بر مادر بزرگ و گرامی تون . خدا حفظش کنه

  • محمد ایتیوند
  • رومینا خانم کردستانی ها جز ایران حساب میشن یا عراق ؟

    ممنون 

    الان بعضی از زنا میتونن بدون مردا کار کنن من از وقتی کلاس ۲ بودم مامانم منو داداشمو بزرگ کرده اونم دست تنها دور از مادر پدر و برادرش

  • محمد ایتیوند
  • زن ها و مردا برابرند این رو محمد فرستاده ی خدا گفت و چرا باید مرد از زن برتر باشه وقتی هر دو آدمن . حالا در قدیم مرد بهتر بود چون خونه ای که مرد نداشت همه به زن و بچه ها میزدن و اون خونه بی هیزم بود و در نبرد های جنگ از سرزمینشون دفاع میکردن و ... ولی الان دلیلی نمیبینم که مرد ها برتری داشته باشند و همه با هم برابرند .

    بله مادرم سونی هست

    پدرمم سونی بود ولی میگفت شیعه ها خوبن و همش به خانواده مادریم فحش میداد و باهاشون ارتباط نداشت

    خوشحالم که شما میدونید همه برابریم

    یه سوال البته اگه خواستین نگین

    شما از اونایی هستین که میگین مدا بر زنا برتری دارن؟

    پدر من این جوری بود یه روز بچه بودم با مامانم قهر بودم اومد گفت بزرگ شی حق نداری با شوهرت قهر کنی چه برسه به مادرت

  • محمد ایتیوند
  • نه خانم ما همه با هم برابریم شیعه و سنی نداره . اونایی هم که میگن سنی بدن سخت در اشتباهن . منم لکستانی ام و لکستان یا همون لرستان تنها طایفه ایه که همه و همه شیعه هستن .

    مادرتون هم سنیه ؟

    اهل کردستان و تبریز

    ممنون اقای ایتیوند

    من شنیدم شیعه ها میگن سونی ها بدن فقط به خاطر اینکه چند تا از امامامون فرق دارن

    اما حجاب سونی ها سخت گیر تره 

    منم چون از حجاب خوشم نمیاد میگم شیعه ام

    البته پدربزرگ مادری ام و مادربزرگ پدریم شیعه ان

  • محمد ایتیوند
  • شما اصالتا اهل کجا هستید ؟

  • محمد ایتیوند
  • سلام رومینا خانم والا منم فرقشونو نمیدونم . اصن نمیدونم سونی طرفدار کیه

    اقای ایتیوند چه خانواده ای کف کردم از این همه جرعت که جونشونو دادن

    میشه بگید فرق سونی ها و شیعه ها چیه مامانم بهم نمیگه

    من سونی ام ولی تو تهران به دنیا اومدم و بزرگ شدم 

    همیشه بهم گفتن جایی نگو سونی ای اخه چرا؟؟؟؟؟

    مشکل چیه؟

  • محمد ایتیوند
  • آقا مانی هستی خانم همین که این کامنتتو با فارسی مینویسی مدیون عرب پرس هایی .

    بذار فرق تو آریایی رو با عرب پرست ها برات بگم

    مانی آریایی 13 ساله ای که از کسی حمایت میکنه که گربه رقصونه آل سعودیه که هم به طفل شیر خوار رحم نمیکنه هم دشمن اصلی ایرانه . و مانی جان هم طرفدار اول اینستا بعد کتابه .

     

    شهید محمد حسین فهمیده عرب پرستی 13 که به خاطر بچه ها و زن ها و دخترای وطنش خودشو با اون سن کمش زیر تانک برد .

     

    حالا بزار از چند عرب پرست دیگه برات حرف بزنم .

     

     علی حسن احمدی عرب پرستی که پاشو به تیربار بست تا وقتی که عرب های بعثی با تانک و آرپیجی میان جلو اون فرار نکنه و تا آخرین قطره خونش بجنگه و جنگید.

    شهید سید عبدلرضا کریمی عرب پرستی  که تو برف چند متری زمستون وقتی بهش خبر رسید بعثی ها دارن در  فلا ن منطقه پیروز میشن و جاده ها هم به کل برفی و اصلا راه ماشین نبود به خاطر وطنش یار هاشو  تو برف چند متری تو کوه ها با پای پیاده  نزدیک یک روز دویدند و به هر قیمتی که شده بود خودشو به منطقه رسوند و نزاشت عرب ها خاک ایران رو بگیرند و  وقتی که پیروز شد هوا اونقد یخ بندون بود که تو همون جا خودش و یاراش از بس که گشنه بودند و هیچکس حاضر نمیشد تو اون برف بهشون غذا برسونه چون اصلا راهی نبود . از گشنگی و یخ زدگی شهید شدند . هنوز که هنوزه مونده اون دلاور ها چجوری با پای پیاده از اون صخره ها عبور کردند و هنوز یه سواله بی جوابه . این داستان ابر مرد هایی که اسمشون در تاریخ گم شد.

     شهید علی اقبالی عرب پرستی که پس از اسارت کد های بیسیم را بلعید و هر چه کردند دم نزد تا آخرش شکمش را ...  همین عرب پرست به خاطر این دم نزد که مبادا عملیات رو لو بده و بعثی ها پیروز شوند و ایران بشه عراق و به زنان ایرانی ...

     

    شهید حسین و حسن ایتیوند عموم بودن ننه بزرگم بهشون گفته بود اگه عراقی ها پیروز بشن شیرمو حلالتون نمیکنم و اگه یه روز عراقی ها برنده شدن شما دیگه نیاید خونه . دیگه پسر من نیستید .

     

    شهید  کریم ایتیوند  داییم بود ننه ام میگه وقتی خبر شهادتش رو به ننه بزرگم دادن فقط گفت فدای ایران . آره اینا رو ننه بزرگای عرب پرست من گفتند

     

    شهید چمران عرب پرستی که میتوانست مثه مطرب ها آمریکا بمونه و تازه این میتونست نوبل بگیره ولی اونا مطرب های بی ناموسی بیش نبودن .به خاطر خاکش قید همه چیشو داد و برای خاکش جنگید

     

    شهید های تنگه ابو قریب عرب پرستایی بودن که لب تشنه بدون آب و غذا  تا آخرین قطره ی خونشون جنگیدند که اگه فیلم رو ببینید میدونید ایران مدیون اون بزرگاست .

     

    کریم خان زند عرب پرستی که ایران و ایرانی تا ابد مدیونشن

     

    نادر شاه افشار عرب پرستی که تقریبا عرب رو نابود کرد .

     

    ابولقاسم فردوسی عرب پرستی که تا آخر دنیا زبان فارسی مدیونشه

     

     

    امیر کبیر عرب پرستی که اگه ده سال دیگه بود ایران رو به ابر قدرت جهان تبدیل میکرد

    ریسعلی دلواری و ستار خان و باقر خان عرب پرستایی بودن که ایران رو از زیر انگلیس در آوردند.

    حافظ و سعدی و مولانا بزرگ مردای عرب پرست .

    ببین بخوام از بزرگی عرب پرستا برات بگم چند روز طول میکشه پس بقیشونو خودت بزودی میفهمی که کی بودن و چیکار کردن .

     

    حالا بزار از چند تا آریایی برات حرف بزنم .

     

    شاهزاده رضا پهلوی آریایی که مزدور آل سعوده و به خاطر پول سعودی و اسراییلی ها جشن جعلی پورین رو که 77000 ایرانی رو سر بریدن رو بهشون تبریک گفت .

     

    ابی یه آریایی که هویت خودشو به پول آل سعود فروخت و رفت برا کسایی که دستشون به خون هزاران طفل بیگناه آلوده و اسم خلیج فارس بزرگ رو کردند خلیج عرب کنسرت اجرا کرد .

     

    ساسی آریایی و مزدور پستی که همین کارای ابی رو کرد و  به خاطر پول آهنگایی میسازه که جامعه رو نابود میکنه و به خاطر پول نگفت تهران گفت ته .

     

    صادق هدایت آریایی که بزرگترین توهین ها رو به اسلامی کرد که مهاتما گاندی . نلسون ماندلا . آلبرت انیشتین . امیر کبیر . مجید سمیعی . کریم خان زند . نادر شاه افشار . حافظ .سعدی . مولانا .فردوسی . میرزا کوچک خان و هزاران بزرگ در دنیا اسلام را برترین دین خواندند کرد . و در مقابل این همه بزرگ اون سگ کی بود که توهین کرد و آخرشم مثه سگ خودشو کشت .

    و اون خواننده های مطرب آریایی  تخم حروم مثه ابی و داریوش و شادمهر و اندی و اون پوفیوز ها وقتی داشتن از شراب حرف میزدند عرب پرست ها داشتن خونشون رو برا ایران میدادند که ایران نشه عرب

     

    این فرق بین عرب پرستا و عرب نپرست ها  بود .

     

    من که تا حالا یه آدمه درست ندیدم که به اسلام توهین کنه و از گوروش دم بزنه .

     

    من خودم افتخار میکنم که دینم کامل ترین دین و سرزمینم قدمت دار ترین سرزمین . من خودم افتخار میکنم اسم بزرگترین مرد تاریخ بشریت رو دارم و همیشه به پیامبر محمد و مولای بشریت علی افتخار میکم .

     

    آقا مانی اینو ببرید به اون بابا ننه هاتون که اینو یادتون دادن  بگید بهش بگید آره ما عرب پرستیم ولی  وطنمون رو به پول نمیفروشیم .

    آقا ما به عشق امیر مومنان مولا علی و ایران جونمون رو دادیم تو و الگوهات ابی و ساسی به عشق سعودی ها برقصید .

    امروز ساعت ۱ میخواستیم بریم بیرون من و داداشم از ساعت ۱۱ داشتیم سر لباس دعوا میکردیم

    اون میگفت لباس ابی رو بپوشیم من میگفتم زرده مامانمم خبر نداشت بیرون بود اومد خونه بدون اینکه ماجرا رو بدونه گفت بچه ها لباس زرداتونو بپوشین بریم

    اینو نگفتم کلی کتک خوردم و کتک زدم سر لباس نمیخواستم سر لباس بزنمش ولی اون شروع کرد به زدن من منم زدمش 

    ولی من دستم محکم تره چون هم شنا میرم هم دفاع شخصی زیاد دردم نمیگیره ولی اون کبود میشه

    برا همین همیشه وقتی دعوا میشه اون منو میزنه من نمیزنمش ولی وقتی شروع به زدن میکنم بعد اینکه ۱۰ تا زدمش خسته و کبود دیگه بس میکنه

    وای میشه خاطره بگین هر بار میام یه کامنت جدیدم نیست

     

    مرسی باران جون

  • مانی و هستی 13 ساله
  • نه  ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم و شما هم از قران دم نزن اگه اریایی هستی نباید طرفدار قران باشی اریایی یعنی صادق هدایت و ابی و ساسی و شاهزاده رضا پهلوی و هزارن ابر مرد دیگه که هویتشون رو فراموش نمیکنن

    هر کدام جایگاه خودش را دارد کسی جای دیگری را تنگ نمی کند نام کوروش هم در قران بنام ذوالقرنین امده یعنی کسی که شرق وغرب عالم را بهم متصل کرد 

  • مانی و هستی 13 ساله
  • چرا نمیگی کوروش کبیر تو عرب پرست هستی ما آریایی هستیم عرب نمیپرستیم

    کافیه در اپارات نام شبکه امام رضا را بنویسی خودش می اید

    کسی کانالی رو میشناسه که در مورد امام رضا باشه؟

    من واقعا دلم گرفته شما چی؟دلم برا اما رضا تنگ شده خیلی  خیلییییی

    نه باران جون دوستم از پدرشون کتک خورده بود

    مدرسه ی ما نهایت تنبیه اش کم کردن نمره ست

    خدا شاهده 99 درصدتون دیوونن

    آقای ایتیوند خداوند روح عمو و دایی تونو شاد کند و مخصوصا عموتون روحش شاد این طور قهرمانا ما زیاد داشتیم و خداوند ما را شرمنده و روسیاه شهدا کرده است و متاسفم که عموی شما اون شب و تا صبح جنگید برا خاکش ولی الان پسر دخترا شب و تا صبح با هم هستند و از فرداش میایند برا دوست و رفیقاشون تعریف میکنند و از ناموس دوست دختراشون برا هم میگویند . دیدم که میگم

    خدایا ما رو شرمنده امثال حسین ایتیوند کردی تو رو به بزرگیت قسم بیشتر از این شرمنده نکن

    یه بچه مگر توی مدرسه شما هنوز معلمین دخترها رو میزنند

    فاطمه جون من نخوردم ولی دوستم خورده کبود چیه سیاه میشه ردشم تا ۳ روز میمونه دوستم ۳۰ تا خورده بود سر نمره

    باران جون شما که میگی این سرگرمی نیست سرگرمیتون چیه؟

    فاطمه، منظور من از دیوانه دقیقا امثال تو بود.

    کیا‌تاحالا‌با‌کمربند‌کتک‌خوردن?دردش‌چطوریه?ردش‌کبود‌میشه‌یا‌نه?

    من که مگم  اینم نشد سرگرمی 

    ثنا جون خوبی؟

    اره سایت دیروز و امروز خیلی سوت و کوره

    چه خبر چرا سایت آرومه  دلم گرفته لطفا خاطرات بیشتری بزارین

    اکثر کسایی که نظر گذاشتن دیوانه هستن و بودنشان در بین مردم برای  جامعه خطرناکه.

    اقای ایتیوند اگه شما در اینده بچه دار شدید و اگه کار خیلی وحشتناک و بدی انجام داد کتکش میزنید؟

    اگه خواستید نگید فضولیه

    نه این مریضی نیست کسایی که تا به حال کتک نخوردن همه دوست دارن بچشونو بزنن متاسفانه ولی اگه دقت کنید کسایی که کتک خوردن دوست ندارن هیچکیو بزنن مثلن مادر یه بچه یا محمد ایتیوند و همه ی کسایی که تو  این سایت هستند و کتک خوردن دوست ندارن کسیو بزنن

    فاطمه جون مطمئنم اگه شمام جای مامانم بودید و میومدید میدیدید دختر تون کلی کتک خورده و کتک نزده دلتون نمیومد بزنینش

    خانم بی نام من پیش روانپزشک هم رفتم دقیقا سه ساعت و نیم باهام صحبت کرد اخرشم گفت دخترتون بیش از اندازه باهوشه و مریضی خاصی نداره 

    دقیقا دی ۱۳۹۸ رفتم 

    بی نام من به شدت با کتک زدن کودک مخالفم و بچه ام و به هیچ وجه نمیزنم ولی دوست دارم خودم کتک بخورم حتی نوشتم گذاشتم لای قران که بچمو نمیزنم

    برای کسانی که بچه هاشونو میزنن متاسفم.شاید فکر کنید کارسازه ولی اصلا اینطوری نیست و بدتر به روحیه بچه لطمه میزنید.و خانوم "یه بچه" شما که خیلی دوست دارید کتک بخورید حتما خودتونو به یه روانپزشک نشون بدید این ممکنه یه مشکل باشه علاقه نداشته باشید در آینده بچتونو بزنید امیدوارم تا اونموقع نظرتون عوض بشه چون فقط بهش آسیب میزنید اگ خیلی علاقه به کتک زدن یا خوردن دارید خودتونو به یه روانپزشک معرفی کنید.واقا بچه ها عروسک های دستی شما نیستند که هرجور میخواهید باهاشون رفتار کنید.سعی کنید با کودکتون مهربان باشید و با آرامش بهش توضیح بدید.

    فاطمه جون منم اگه جای مامانم بودم با بچه هام همین کار و میکردم ولی مامانم ما رو به هیچ وجه نمیزنه یه بار از من یه نیشگون گرفت زیادم درد نداشت همش میگفت غلط کردم منو ببخش دیگه نمیزنمت غلط کردم تازه بعدشم برام کلی شکلات و لباس و وسایل تزئینی و کادو گرفت 

    خودش بچه بوده خاطرات بدی از کتک داشته برا همین ما رو نمیزنه

    چرا خاطره نمیزارین؟

    پاسخ:
    خاطره دونشون خالی شد =))

    اگر جای مامانت بودم هردوتون رو کتک میزدم که دیگه انقدر دعوا نکنید

    ای ای ای دارم از درد میمیرم این چند روز مامانم وقت دکتر داره و من و داداشم تنهاییم امروز سر دعوا منو با شمشیر زد من نزدمش مامانم اومد دعواش کرد تبلتشو گرفت(تبلتش اپله)لگو هاشو جمع کرد برد گذاشت دم در خونه ولی داداشم فکر کرد انداخته دور و باور کرد بعد گریه کرد به من گفت ببخشید ولی من هنوز باهاش قهرمو نبخشیدم اون دیگه از یادش رفت داره بازیشو میکنه و فیلم میبینه من خیلی ازش دلخورم خخخخخخخخیییییییییلللللللللللللییییییییییی بیشتر از همیشه

    ممنون اقای رحمانی🙏

  • پویا رحمانی
  • سلام یه بجه فضولات اسب بعنی همان مدفوع یا بهتر بگویم توالت

    اقای ایتیوند فضولات یعنی چی

  • محمد ایتیوند
  • ممنون رومینا خانم

  • محمد ایتیوند
  • آره  راستش مردان انجلس و محمد رسول الله از همه بهتر بودن . ممنون . بله این هم فکر خوبیست . شاید این حرفم مسخره باشه ولی ما اون موقع تو روستا  فضولاتش را آتیش میزدیم برا اینکه مگس و این چیزا دورش جمع نشوند و جواب هم میداد ولی فقط برای اطراف اسب . اما این برا چند وقت خوبه نه این که مثلا یه سال نگهش دارید چون واقعا کلافتون میکنه

    اقای ایتیوند معلومه حرفتون درسته 

  • پویا رحمانی
  • اقای ایتیوند ممنون از راهنمایی می دانستم  بو بزرگترین مشکل است مگر انکه اتاقک ته یک باغ باشد وگرنه با خودش پشه ومگس می اورد باید از خیرش بگذرم مگر خانه باغ داشته باشم من خیلی اسب دوست دارم  واصلا بخاطر ان  نقاش شدم ولی از بدشانسی هر چی حیوان می خرم میمیرد حتی مرغ وخروس راستی تقلید صدای سریال مردان انجلس را دیدی فکر می کنم خوب شده باشد

  • محمد ایتیوند
  • بله رومینا خانم  خوشحالم که خودتون هم میفهمید . و شما که انقد بفهم هستی اینو بفهمی پس قطعا انقد هم شعورتون بالاس که بلد باشید از گوشی استفاده کنید و به هر حال اینم نظر من بود درست یا غلط  ممنون که تایید کردی

  • محمد ایتیوند
  • سلام آقای رحمانی بله در اتاقی میشود نگهداری کرد ولی در اتاق خالی مثلا شیشه یا هر چیز دیگری در آن نباشد . ولی بستگی داره  مثلا میخواید چند وقت نگهداریش کنید ؟ و تقریبا در یک روز نیم گونی کاه میخوره یا جو میخوره و علاوه بر جو . کاه یا چیزای دیگری هم میخورد ولی من در روستا معمولا بهش کاه میدادم . و باید هر چند وقت یک بار فضولاتش را تمیز کنید مثلا من اون موقع طویله رو هر چند وقت یک بار تمیز میکردم  حتما و صد در صد بو میگیرد اتاق یا حیاط و راهی نیست که بو نگیرد .

    از وقتی گوشی اومده همه چی نابود شده من زندگی قدیمو دوست دارم خیلی بهتر بوده هر روز و هر شب دعا میکنم کاشک من تو دوران شما به دنیا می اومدم اون موقع خیلی بهتر از الان بوده

  • پویا رحمانی
  • سلام نه اقای ایتیوند من خیلی نقاشی کشیدم  وبیشتر هم تابلو اسب ولی فقط همین رو گذاشتم در اپارات در ضمن من یک پرسش دارم شما که تجربه نگهداری اسب داشتید ایا در حیاط خانه می شود اسب نگهداری کنم انهم در شهر و خوراکش در یک روز چقدر است وایا حتما باید جو بخورد وار همه مهمتر با فضولاتش چه باید کرذ و ایتکه حیاط واتاقک طویله بو نگیرد

    اتفاقا تبلت منم اندرویده 

    ممنون از نصیحت هایی که از اول به من کردید ❤

    خیلی سعی میکنم کمتر بیام حرف شما درسته 

    اقای ایتیوند حق با شماست و حرف شما درسته من روزی ۲ ساعت میرم تو اینترنت  اگر نرم جلو همه ضایع میشم هیچی از دنیا مجازی نمیدونم تازه من ۱%بقیه ام نمیدونم و از این بابت خوشحالم که مامانم نمیذاره بدونم از حرفتونم ناراحت نشدم اصلا چون حق با شماست ممنون از نصیحتتون 😘

     

  • محمد ایتیوند
  • سلام رومینا خانم ببخشید این حرف رو میزنم ولی اگه یه درصد میخوای در آیندت موفق بشی حتی از گوگل هم استفاده نکن . ببین هیچ چیز مثه این گوشی زندگی آدم رو نابود نمیکنه . از وقتی گوشی اومد تو این دنیا دنیا دیگه به درد نمیخوره . البته منظورم گوشی های اندروید هستند منظورم تلفن خانه یا گوشی های ساده نیست .

    ببین اگه آیندت برات مهمه این گوشیتو کنار بزار . من نه روانشناسم نه با سوادم نه تو رو دیدم و میشناسم ولی الان کسی سالم تره که از دنیای مجازی خبر نداره . امید وارم موفق باشی .

    اقای ایتیوند قرار بود حرفتونو بگید ناراحت نمیشم

  • محمد ایتیوند
  • واقعا عالی بود آقای رحمانی . خیلی قشنگ بود . من خودم همیشه به این جور شغل ها علاقه دارم  . فقط همین یه نقاشی رو دارید ؟

     

    اقای رحمانی ممنون از پیشنهادتون این کار و کردم جواب نمیده داداشم مریضی بیشحسی داره

    اقای ایتیوند بگید ناراحت نمیشم

  • پویا رحمانی
  • سلام یه بجه بهتراست از راه دوستی با  او راه بیایی وکارهایی که دوست دارد هر چند ظاهری انجام بدهی بعداز یک مدت دیکه اوهم با تو راه می اید  چون بچه است راحت گول می خورد ونیازی دیگه به دعوا نخواهد بود ودر مرحله بعد که حالش خوب است راجب مختلف با او صحبت کن  وحتی نظر بخواه باور کن از دیدگاه بچگی خواهد فهمید و همه  چیز خود به خود درست میشود مانند داستان تعریف کردن فقط کمی باید کوتاه امد وگرنه همان موضوع بنزین بر اتش  می شود نه اب بر اتش

  • پویا رحمانی
  • اقای ایتیوند سلام ادرس اصلی این -نقاشی مینیاتور هفت خوان رستم  اپارات

  • محمد ایتیوند
  • سلام آقای رحمانی عالی بودند ولی من نقاشی رو ندیدم و تو گوگل زدم چند تا نقاشی آورد که نمیدونم کدومش بود . میشه بگی کدومشونه

     

    رومینا یه چیزی بهت بگم ناراحت نمیشی؟

    مامانم اومد فهمید تقصیر پاشا بوده گفت یه بار دیگه رومی و بزنی تبلتتو ور میدارم لگو هاتم میندازم دور 

    بعد بوسش کرد و درازش کرد رو تخت پماد بزنه

    بعد به من گفت چون تو خیلی خونت بیشتر بوده باید ببرمت دکتر ولی من گفتم لازم نیست (از دکتر رفتن میترسم)

    تو رو خدا یکی بگه چی کار کنم باهاش مامانم بیاد ناراحت میشه

    قرار بود نهار و درست کنم اتاقمم مرتب کنم که خوشحال شه ولی با این همه درد هیچ کدوم از کارام انجام نمیشه تازه فکر کردم وقت اضافی میارم درسامم میخونم با پاشا هم زبان و ریاضی کار میکنم ولی الان من دراز کشیدم اونم تلویزیون میبینه

    با این امکانات عالی بود

    امروز صبح مامانم رفت سونوگرافی ۴ ساعت کارش طول میکشید ۱ ساعت دیگه کارش مونده منو داداشم انقد دعوا کردیم خونی خونی ایم هر دومون بعد ما پوست مون سفیده الان شده قققققرررررممممممززززززززز

    به اون پماد زدم ولی خودم انقد درد دارم دراز کشیدم

  • پویا رحمانی
  • یه بچه ممنون نقاشی خوب بود یا تقلید صدا در ضمن امکانات من فقط یک موبایل ویک دوربین فیلم برداری بود و استودیو و بلندگو  هم نداشتم 

    اقای رحمانی همشون عالیییییی بود

  • پویا رحمانی
  •  ادرس برای اقای ایتیوند اول تقلید صدا و دویله صدای ابوسفیان و بلال با صدای من دوم- تقلید صدای سریال مردان انجلس با صدای من 3-نقاشی مینیاتورهفت خوان رستم  4-تقلید تلاوت طولانی  و پر نفس استاد حسین رافت توسط من جواد رحیمی

  • محمد ایتیوند
  • بله صد در صد . ولی تو محمد رسول الله خیلی عالی بود

  • پویا رحمانی
  • سلام تقلید صدا ها را دیدین اقای ایتیوند روی محمد رسول الله زیاد وقت گذاشتم وهمه را جذاگانه صداگذاری کردم بعد باهم میکس کردم بنابراین کیفیت کار خوب شد ولی در عمر مختار چون نمی شد جداگانه صحبت کنم و ضبط کنم خود عمرمختار خوب شد ولی اندو نفردیگه با صدای عمرمختار هماهنگ نشد علتش این بود خودم هم را دیدین در تخت جمشید سوار اسب بودم سال 90 ولی دوتقلید صدای دیگر دارم می خواهید ببینید ویک نقاشی مینیاتور

    بله اقای رحمانی منم دیدم

    اقا ایتیوند واقعا دیدم عکسشونو

  • محمد ایتیوند
  • سلام آقای رحمانی دوبله تون در فیلم محمد رسول الله عالی بو و بی نظیر . فقط یه سوال اونم اینکه در فیلم محمد رسول الله همه صدا ها رو خودتون تنها تقلید صدا میکردید ؟ خیلی عالی بود . ولی متاسفانه در فیلم عمر مختار صداها شبیه هم بودن خیلی ولی در محمد رسول الله عالی بود . ممنون

    بله رومینا خانم به قرآن محمد قسم انقد دنبالش میکردم هفت جدم در اومد تا آخرش ننه ام به زور و هزار قسم و قرآن آقامو راضی کرد بفروشتش . بابام هم فروخت به داییم و پسر داییم هم یه روز نتونسته بود نگهش داره و داییم هم سه روز نشده بود فروختش و داییم همیشه میگفت تو چطور میتونستی هر روز اینو دنبال کنی و بگیریش .

    تو گوگل بزنید عکس مرحوم حسین عبدلی ایتیوند . مرحوم سوار یه اسبیه که سیاهه اون اسب بود و تنها کسی که میتونست اون اسب و نگه داره اون مرحوم بود که  وقتی که اعدام شد اون اسب رو به پدرم داد و پدرم هم به زور یاد گرفته بود که اونو آرومش کنه که به منم یاد داده بود ولی به زور . به قرآن محمد قسم من هر روز باید صبح تا شب اون اسب رو دنبال میکردم واقعا بدبخت ترین بچچه رو زمین من بودم و به اسم بزرگ مادر حضرت فاطمه قسم اون موقع هر کسی جرات نمیکرد به اون اسب نزدیک شه

    اخی چه گناه داشتید اقای ایتیوند پاشا به حرف مامانشم گوش نمیده چه برسه به دنبال کردن اسب

    مامانم میگه خدا رو شکر تو هستی بچه بودی میگفتی چشم بله لطفا اون وقت این فحش میده

    جرعت داره بزرگ شه دست رو خواهرش بلند کنه اون موقع فکر میکنم دیگه خجالت بکشه

    بله بهترین راه بی اعتناییه

  • پویا رحمانی
  • یه بچه شما هم مانند اقای ایتیوند ببینید اذرسهایی که گفتم در اپارات چون من باران نیستم ولی عجب روانشناسی هستم 

  • پویا رحمانی
  • اقای ایتیوند اسم اسب اوردی  می خواهی مرا ببینی هم تقلید صدای مرا انهم در اپارت  این ادرس را بنویس دوبله صدای بازیگران  اصلی فیلم محمد رسول الله توسط یکنفر  2 تقلید صدای عمر مختار در فیلم سینمایی شیر صحرا یک نقاشی هم دارم که اگر خواستی بعدا می گویم  ببین فقط جلوی ادرسها بنویس اپارات بعد که دیدی نظرت را بگو چون من باران نیستم در ضمن خودم اخر فیلم هستم سوار اسب

  • محمد ایتیوند
  • با نظر شما کاملا موافقم باران خانم . ولی هر موقع نوبت اون بشه اونم بالغ میشه و بزرگ میشه به هر حال دیگه میدونی نباید دست رو خواهرش بلند کنه

  • محمد ایتیوند
  • چی بگیم رومینا خانم من هم سن پاشا خان بودم تو این کوه ها دنبال اسب پدرم از صبح تا شب میدویدم . اسبه مادرش تو یه روستا دیگه بود و هر روز هم فرار میکرد پیش مادرش و من بدبخت هم باید فقط میدوییدم دنبالش تا ببینم کجا میگرفتمش . آخرش  هم  دیگه من و دیوونه کرده بود و چون هر روز من باید میرفتم دنبال اسبه پدرم فروختش .

     اخه ببین  یه بچه رفتار شما مانند اینست که  اتشی روشن شده شما می خواهید انرا خاموش کنید چکار می کنید اب روی ان می ریزید یا بنزین روش شما بنزین ریختن و شعله ور شدن بیشتر انست بعد از چند سال که داداش شما بزرگ شد انوقت نوبت اوست که شما را بزند طبق همان قانون عکس العمل که قبلا گفتم نوبت شما می شود و او شما را خواهذ زد بهترین راه بی اعتنایی به رفتارهای او است تا خودش خاموش شود وعکس العمل یعنی بنزین عجب روانشناسی بودم خودم نمی دانستم

    بله باید بگیم چشم ولی این همه سال تحمل کردم دیگه نمیتونم اون اون همه منو شکنجه داده و اذیتم کرده حالا یه کم اون اذیت شه

  • محمد ایتیوند
  • والا چه عرض کنیم باران خانم . اگه قرآن عرض کردن دیگه حرف خداس فقط باید بگیم چشم

    باران جون اینو میدونم یعنی من باید وایسم اون منو بزنه خونالی شم هیچی نگم؟؟؟

    وایسم مامانمو اذیت کنه هیچی نگم؟؟؟؟

    اولا این کارو میکردم ولی فایده نداشت

    یه بچه هر کس هر کسی رو بزنه  عاقبت معادلش در همین دنیا به شکل دیگری خواهد خورد و این را اغلب  مردم نمی دانند ولی عاقبتش  را خواهند دید  واین قانون خداست و در قران امده به غیر از عواقبش در ان دنیا پس مواظب خودتان  باشید چون هر چه کنی به خود ضرر می رسانی

    اقای مدیر اگه بزنمش دردش میاد و دیگه اون کار و نمیکنه

    خیلی بی ادبه میگه روانی و کوفتت شه و ...از ۲ سالگی فحش میداد با اینکه مامان بابام جلوش یه بی ادبم نگفتن

    وقتی ۲ سالش بود عصبی میشد میگفت کباب فحش اون موقع اش کباب بود الان شده روانی

  • محمد ایتیوند
  • با سلام آقای مدیر به نظرم الان دیگه باید بهش بزنه تا داداشش به این نزنه . البته این نظر منه و شما خودتون عزیزی قطعا بهتر میدونید . با تشکر از مدیر عزیز

    بله منم با اینکه دلم نمیاد به خاطر خودش میزنم اگرم بیشتر حق با اون بوده باشه بعدا ازش معذرت میخوام همه ی دوستامم خواهر برادراشونو میزنن

    از اول میخواستم این کار و بکنم ولی مامانم نمیزاشت

    الان انقد پرو شده حرفی که مامانم میزنه اگه به دلش نباشه فحش میده مامانمم دعواش میکنه منم میزنمش

  • محمد ایتیوند
  • بابام خدا بیامرز متول 1330 است 4 سال تو جنگ ایران و عراق جنگید و معروف بود به علی رحم تیر بار و دو تا عمو و یه دونه از دایی هام هم شهید شدند یه دونه از عموهام تو مرز های کردستان از سرما یخ زده بود و شهید شد .

    اینکه میخوام بگم به قرآن محمد دوروغ نیست . یه جانباز میگه عموم که حسین نام داشت تو یکی از عملیات ها که بعثی ها اردوگاه ایران رو محاصره میکنن همه ی بچه های اون اردوگان شهید میشن به جز عموم و این جانبازه که تیر به پاش خورده بود و نمیتونست تکون بخوره و این جانبازه میگه من فک میکردم الان بعثی حسین رو میکشن و هم اردوگاه رو میگیرن و وارد خاک ایران میشن و هم منو میکشن ولی  همین جانبازه  میگه از شب ساعت 8 شب تا خوده صبح عموم تنها با بعثی ها میجنگه و دم دم های صبح که میشه ساعت 5  صبح و شیش صبح عموم بعثی ها رو نابود میکنه و این که ماجرا رو دیده میگه من دهنم وا مونده بود و فقط به مرد بودن عموت و غیرتی بودن عموت و ایران پرست بودن عموت داشتم گریه میکردم و بدون هیچ نیروی کمکی عموت نذاشت وارد خاک ایران بشن با تیر بار و آرپیچی و چنگ و دندون نزاشت وارد خاک ایران بشن و هر موقع هم تعریف میکنه همش گریه میکنه . خلاصه  اول صبح نیروی کمکی میرسه میبینه عموم تنها مونده با یه نفر که تیر خورده و عموم همشون رو کشته و بعد فرمانده کل میگه آقای ایتیوند ایران مدیونه توعه و به عشق تو  اسم این عملیات رو میزاریم عملیات حسین ایتیوند که همین که عموم اینو میشنوه میزنه تو گوش فرمانده کل و هر موقع میفهمن عموم اون شب و تا صبح جنگیده و  بعثی ها رو شکست داده ولی حیف که موج گرفته بود همون شب  انقد فشار به مغزش اومده بود دم دم های صبح پیش همه از حال میره و میمیره . دقیقا مثه شهدای روح جاوید  تنگه ابو قریب . بابام هم از من خوشش نمیومد و میگفت تو هم باید مثه عمو ها  و داییت مرد باشی و این توقع رو از من داشت که این طرز فکر  اصلا درست نیست. میخوام بگم آقا خلیل دقیقا من و شما و دهه شصتی ها این توقع رو از این بچه ها داریم و این اشتباهه و خوشحال شدم که خودتون فهمیدید این طرز فکرتون اشتباهه. امیدوارم هیچ کس این توقع رو نداشته باشه .

    این داستانی رو هم که گفتم به قرآن محمد دروغ نبود . اصلا دروغ بگم که چی بشه ؟

    روح عموم و همه ی شهدای عزیز و بزرگ و واقعا ایرانی شاد . اونا ایرانی بودن خودشون رو ثابت کردن . امیدوارم ما هم یه جورایی ثابت کنیم

  • محمد ایتیوند
  • نمیدونم والا . ولی به هر حال بچه نباید گستاخ باشه . متاسفانه باید از اول تربیتش میکردی که نکردی و الان دیگه باید بزنی چون چاره ای نیست .

    البته این نظر منه

    پاسخ:
    خوب الآن دیگه زدن چ فایده ای می تونه داشته باشه؟!

    خوشباحال خواهر برادرتون کاش داداشمم مثه شما بود حالا به نظر تون کارم اشتباهه یا درست

  • محمد ایتیوند
  • نه هیچ وقت تا حالا هیچ بچه ای رو نزدم و هیچ وقت در بچگی با برادر خواهرام دعوا نمیکردم ولی با بچه های کوچه و محله همش دعوا بود و میگفتیم تا قیامت قهر ولی لحظه ای بعد قیامت میشد و دوباره با هم دوست میشدیم

    اقای ایتیوند منم گفتم که با نظر اقا خلیل موافقم

    البته مامانم هر چی بخوام برام نمیخره مثلا وقتی ایفون۱۱ اومد گفتم مامان منم میخوام چون همه ی دوستام دارن ولی مامانم گفت اجازه نیست منم گفتم باشه 

    یه سوال بده داداشمو میزنم؟وقتی بچه بودم دلم نمیومد و اون همش منو میزد اما الان دیگه دارم تلافی روزایی و میکنم که خونی میرفتم مدرسه

    اگه فضولی نیست اقای ایتیوند شما تو بچگی خواهرتونو میزدید؟اگه خواستین نگین

     

    سلام من هم دهه شصت ام و یه داداش دهه هفتاد دارم و به نظرم دهه هفتاد ها دست کمی از ما نداشتن و با نظر اقا خلیل و اقا ایتیوند موافقم واقعن نسل سوخته دهه هشتاد و نودن بیچاره ها همه دیگه ارزوشون کتک خوردنه به قول اقا ایتیوند ما بچه بودیم ارزو داشتیم دختر باشیم تا کمتر بهمون بزنن 

     از این مسایل مورد نظر شما ذبحر حال هز نظر افرینش مورد اجماع خستند یه بچه کلا نظرت در مورد چیه

  • محمد ایتیوند
  • رومینا خانم آقا خلیل حرف درستی زدن . نسله سوخته یعنی نسلی که وااقعا سوخت مثه دهه هشتادی و نودی به دلایلی که آقا خلیل گفتن . و نسلی که رفت جنگید و شهید شدند مثه 23 نفر مثه مردای فیلم تنگه ی ابو قریب . مثه محمد حسین فهمیده . مثه بهنام محمدی و امثال اینا  ببیید به نظر منم تنها کسایی که نسوختند متولدین 1360 تا 1379 هستند . چون اینا خاطرات شیرین و عزیزی دارند . ببینید در مقابل نسلی که وقتی 15 و 16 سالشون شد و جنگ شد دهه شصتی و هفتادی خیلی خوب بودن و یا در مقابل نسلی که همه افسردن و بچه نمیتونه یه دوست داشته باشه از بس که کسی با کسی حرف نمیزنه و همه سرشون تو گوشیه دهه شصتی و هفتادی بچگی کردن و خیلی خوش میگذ شت  . البته هر چند واقعا دهه هفتادی و شصتی هایی میبینیم که از دهه نودی ها هم قرتی تر و بی ادب ترن نمونش تتلو و ساسی ولی بحث ما بحثه بچگیه به الانش کاری نداریم و الان دهه هفتادی ها خیلی هاشون بی شعور و ... هستند .

    یادش بخیر ما بچه که بودیم بهمون چای نمیدادن و باید صبر میکردیم تا همه چای هاشون تموم میشد و ما بچه ها ته لیوان رو لیس میزدیم

    و از بس که کم بود و ما اینجوری ته لیوان چای رو میخوردیم همون یه حرکت ما رو خوشحال میکرد و یا مثلا ما سالی یه بار در عید لباس میخریدیم و هر موقع هم لباس نو میخریدیم شب عید ها رو لباس های نو میخوابیدیم و من حتی شبا رو کفش نو که خریده بودم میخوابیدم از خوشحالی چند شب نمیخوابیدم . ولی متاسفانه بچه های امروز از بس که همه چی دارن و چیزی نیست که بخوان و ننه بابا براشون زود فراهم نکنه با هیچی خوشحال نمیشن . من به قرآن محمد قسم خیلی دلم برا این بچه های امروزی مثه شما میسوزه .

    و اینم بگم شما ها الان با هدفون و این چیزا آهنگ گوش میدید ولی محدود 18 سال پیش ک بچه بودم داداشم یه ظبت ما میگی ظبت و شما میگید اسپیکر داشت که از شهر خریده بود و یه آهنگ معین میزاشت و صداشو اونقد بلند یکرد که تو کل روستا صدای معین میپیچید و همه ی روستا هم کیف میکردن و هی میومدن خونه ما تا داداشم براشون آهنگ بزاره و منم خیلی بچه بودم . خلاصه بگم اون موقع با اینجوری آهنگ گوش دادن خوشحال میشدن ولی الان با هزار امکانات نه .

    خواستم بگم منم با نظر آقا خلیل موافقم نسله سوخته شمایید

    اقای ایتیوند نمیدونستم کار زیاد دارید فکر میکردم مثه اقا خلیل دیگه نمیخواین بیاین به هر حال معذرت میخوام

    دیروز به مامانم گفتم مامان تو پیری حرفای منو نمیفهمی خودتو اپدیت کن گفت رومینا من اسفند ۵۸ ام که میشه ۵۹ ۵۹ هم همون شصته منم گفتم حالا که این طوری شد منم ۸۷ ام میشم ۹۰ به هر حال ۳ دهه بینمونه هر طور که حساب کنی اونم گفت نکنه میخواستی همین که به دنیا اومدم تو رم میاوردم؟

    باید این کار و میکردم تا دیگه به من نگی هیچی نمیفهمی خودتو اپدیت کن

    کلی هم خندیدیم مامانمم ناراحت نشد

  • محمد ایتیوند
  • سلام آقا خلیل به قرآن محمد قسم منم همه ی این مشکلات تو رو تو روستا داشتم . اصلا به کل روستایی ها همه بدبختن چه برسه به روستایی های دهه شصت و هفتاد . و ما هم تو مدرسه مون روزهایی که برف میومد و ما هم دیر میرفتیم مدرسه و یا نمره صفر میگرفتیم ما رو میبردن تو حیاط مدرسه با چوب تر میزدن زانو به پایین .

    و یکی از تلخ ترین صحنه های مدرسه مون این بود که وقتی برف میومد و ما هم دیر میرفتیم دم در مدرسه کسی تو حیاط  نبود حتما دیگه باید شیلنگ می خوردیم .

    و اینم بگم من یادمه به قرآن محمد قسم آقام روزه بود و درو میکرد .

    یادش بخیر عجب روزایی بود .

    رومینا خانم به خدا کار زیاد دارم و اصلا وقت نمیکنم بیام پیام بدم .فقط برا همین پیام نمیدم . حالا سوالی چیزی هم دارید بفرمایید

    دهه شصتی ها و هفتادی ها خیلی گناه داشتن اقای ایتیوند در یه خاطره گفتن شهید شون میکردن

    ثنا جون دلم برات یه ذرهههههههههههههههه شده بود ممنون پیام دادی

    آهان رو مینا جون پس به خاطر اون ۱ رو نزدی   منم این آخرین حرف درباره ی مدرسه هستش واینکه  خدا به دهه شصتی ها رحم کرده بیچاره ها دلم براشون سوخت  من دیگه چون از تنبیه وکتک بدم میاد دیگه در مورد اوون حرفایی که قبلا میزدم حرف نمیزنم واینکه من مطمعنم سال بعد  حتما دو سه تا سیلی دیگه می خورم  درسته که من خوشم نمییاد و سعی میکنم دختر خوبی باشم وجریمه هامو بنویسم ولی بالا خره انسان هم جایزالخطا هستش دیگه   ومطمعنم دو سه سیلی دیگه میزنه  من خیلی نگرانم که درد هاشون رو چطور می خوام تحمل کنم واقعا خیلی سخته  خوب دیگه من  فقط تو این سایت تظر ها وخاطره هاتون رو می خونم واگه خواستین  من حرف بزنم  لطفا بگید من فقط تو این سایت  خاطره می خونم

    عزیزم همین که راستیت رو گفتی عالیههههههه 

    من دیگه حتی ایمیل هم نمیتونم بدم دیروز مامانم گفت ایمیلام برا گوشی مادربزرگم میره شما هم که شماره ات و نمیدی میتونی تو ایمیل بدی ولی گفتی نداری دوست داشتم ۱ و بزنم ولی احتمال قبولیم کمه 

    ببخشید درباره ی مدرسه گفتم این اخرین حرف درباره مدرسه بود

    راستی من فقط تو عمرم دو تاسیلی  ویه دونه جیغ بلند رو تجربه کردم سیلیه دومی رو که بابام بهم زد   سیلی اولی وجیغ رو همون معلم مدرسه مون  بهم داد  یه بار گفت به خاطر نمره ی کم بعضی از بچه ها جریمه میشن  من ودوستم صبا جون  جریمه شدیم صبا چون خواهرش بیکاره  همسن خودشه وای جریمه نشده بود یعنی در واقع دو قلو هستند  داد به اون اونم نصفشو نوشت ونصفشم صبا نوشت ولی چون من خواهرم  بی کار نیس نتونست بنویسه به خاطر همون فقط وقت کردم  ۱۵ صفحه بنویسم یعنی نصفش  بعد صدا کرد که  جریمه هامونو ببینه  مال صبا رو دید بعد من رفتم  وقتی دید نصفش رو نوشتم  عصبی شد جیغ بلندی روم کشید وگفت  مگه نگفته بودم کامل بنویس  هان....هان...هان.... جواب بده ببینم....من هم از ترس گریه کردم  بعدش یه سیلی بهم زد گفت دفعه ی آخرت باشه ها  اینم راسته رو مینا جون همین خاطرات کتک من بود   ودیگه هیچ معلمی به خونه ی ما هم نمی یاد  فقط دو تاسیلی خوردم با یه دو نه جیغ

    مرسی رو مینا جون که بخشیدی من هم بعد تجربه ی یه سیلی محکم از بابام به خاطر نمره ی ۱۵ از ۲۰ تو درس ریاضی دیگه کتک رو دوس ندارم راستی خوبه کرونا هست ومدرسه ها بسته  بهت گفتم دیگه   که تو مدرسه ی فرزانگان یه معلم هست  تنبیه بدنی نمیکنه  ولی چون خودش تو بچگی زیاد تنبیه بدنی شده  ما رو جریمه میکنه البته  جریمه هاش تنبیه نیس  کتک نیست   مثلا میگه  ۳۰ یا ۴۰ صفحه اضافه بنویسید  وای اگه ننویسی  یه سیلی رو حتما میزنه  بعد میبره پیش مدیر مدیرمون چون مهربونه می بخشه   حتی یه بار معلم ریاضی کلاسمون یکی از بچه ها رو یه سیلی زد  بعد اونم که خیلی ناز نازی بود  رفت مامانش رو آورد فرداش  بعد از معلم شکایت کرد ولی   بعد نتیجه گیری مشخص شد که حق با معلمه چون اون بچه که دوس منم بود  چند بار بود که جریمه نمینوشت همه به معلم حق دادن بعد شنیدن ماجرا  مدیرمون پیش همه ی بچه ها تو صف گفت که   فلان معلم اگه بهتون جریمه گفت وشما ننویسین  یه سیلی میزنه بهتون  درسته که تنبیه غیر مجازه ولی اگه حرفشو گوش نکنین مجبور میشه      این حرفا همش درسته رو مینا جون  ای کاش تو اولویت هات  ۱ رو میزدی تا باهم مدرسه ای شیم

    خیلی از دوستام باهام این کار و کردن و بعدش عذر خواستن یکی از دوستام تنبیهات مدرسه ای در شهر ........‌..رو تعریف میکرد ولی بعدش عذر خواست اون بهترین دوستم بود و ما عاششششششششششششششششق همیم برا همین بخشیدمش

    شما هم مثل یکی از دوستامی همون طور که دوست مدرسه ام و میبخشم شما هم میبخشم

    ثنا جون من میبخشمت چون حستو درک میکنم منم کتک و قبل از نیشگون مامانم دوست داشتم

    اشکالی نداره عزیزم با این همه عذر خواهی که کردی دلم نمیاد نبخشمت اشکال نداره

    سلام من ثنا هستم می خوام یه واقیعتی رو بهتون بگم واز همتون معذرت خواهی کنم راستش من تا حالا کتک نخوردم   ودلم می خواست فقط یه بار امتحانش کنم    وبه خاطر همین آرزو هامو به عنوان خاطره براتون مینوشتم رو مینا جون منو ببخش که بهت دروغ گفتم   لطفا منو حلال کن وببخش   من تاحالا کتک رو تجربه نکرده بودم  ودوسش داشتم ولی بعد اینکه امروز بابام یه سیلی برا ی اولین بار خوابوند تو گوشم    دیگه از کتک میترسم من اعتراف میکنم که همه ی حرفام دروغ بوده ومن تا حالا به جز یه سیلی که همین یه ساعت پیش خوردم هیچی تجربه نکردم لطفا منو ببخشین  رو مینا جون  ازت معذرت می خوام ولی خب  من آرزو هامو به صورت خاطره تعریف کردم والان می فهمم که من چقدر احمق هستم که  عاشق کتک بودم  الان فهمیدم که خیلی درد داره   ودیگه از کتک خوردن بدم میاد  لطفا منو به خاطر دروغهام ببخشین  

    الان دوباره داداشمو کتک زوم

    ماجرا این بود که داشتم با مادر جون و اقا جونم صحبت میکردم که همش میگفت بیا برام فیلم بذار من براش توضیح دادم ولی هی گیر میداد من خدافظی کردم انداختمش تو اتاق و زدمش بعدم مجبورش کردم خودش فیلم و بذاره

    اقای ایتیوند شما دیگه چرا پیام نمیدید؟

    سلام آقا خلیل خاطره تون زیباترین خاطره سایت بود ممنون خیلی تلخ بود و اینکه بگم هنوز سنت اونقد هم بزرگ نیست که دیگه امیدوار نباشی 26 سالته هنوز امید داری

    بیچاره سید من دلم به حال اون میسوزه

    اقا خلیل خیلم راحت شد تقصیر من نیست ولی اگه فضولی نیست دلیل رفتنتون چیه

    بله منم همیشه به مامانم میگم نسل سوخته ما ایم اما اون میگه شما خیلی خوبین اما من باور نمیکنم از هر چی اینترنته متنفرم ولی دیگه دوره اینه 

    ی چی دیگه بگم . نسله سوخته تو هر دهه ای هست خانم مثلا کودکان کار دهه نودی نسله سوخته ان . و اینکم بگم خاطره هایی که دهه هفتادی و شصتی دارن به نظرم یعنی بهشت واقعی اگه راستشو بخوای نسله سوخته یعنی دهه هشتادی و نودی که همه افسرده ان و سرشون تو گوشی و اصلا خنده به لبشون نمیاد . ما با اون همه گرفتاری باز صبح تا شب میخندیدیم و خاطره هایی داریم که هر چی فک میکنیم فقط بهشت میتونه اونقد شیرین و به یاد ماندنی باشه . مثلا ما مادر و پدرمون شب عید ها میرفتن مسافرت و ما همه خونه تنها میموندیم اون شب ها کیف خودمونو میبردیم شب تا صبح و همه ی بچه های روستا رو جمع میکردیم خونه و فقط بگو بخند یادش بخیر .

    به نظرم نسله سوخته یعنی دهه هشتادی و نودی که دورو برشون همه افسرده و گوشی بدستن . خدانگهدار

    نه رومینا خانم به خاطر شما چرا ؟ می دونی چیه من وقتی بچه بودم باید میرفتم تو برف 1 و 1/5 متری تو کوه برف هیزم میاوردم . یعنی مجبور بودم . چون اگه نمیرفتم مادر و خواهرم سردشون بود . می دونی  من وقتی بچه بودم اسباب بازیم تفنگ واقعی بود اونم کلاشینکف ولی شماها اسباب بازیتون ی دختر نازه .  اگه بهتون توهین کردم و میگفتم نازنازو  چون فک میکردم همه ی بچه ها باید مثه من باشن و به این نتیجه رسیدم یه طرز فکر کاملا مریض و اشتباه داشتم من پدرم متولد 1321 و مادرم متولد 1328 هستن و دقیقا مثه دهه 20 ها بزرگ شدم . متاسفم ای کاش منم مثه شما تو این دوره به دنیا میومدم . تا اینجوری زندگیم به باد نمیرفت .

    میدونی فرق بین منو شما چیه رومینا خانم فرق بین من و شما اینه که شما الان نمیدونید تریاک چیه ولی من هر موقع اندازه شما بودم با دایی و عموم  تریاک میکاشتم و میفروختم . پس قدر پاکی خودتونو  و خانوادتونو بدونید.

    اگه دوباره کامنت دادم برا این بود که شما فک نکنید به خاطر شما دیگه خاطره تعریف نمیکنم .

    اقای خلیل با خاطراتتون گریه ام گرفت دلم براتون سوخت الان که پدرم نیست ولی به خاطر یه دعوای کوچولو ما رو میندازن تو اتاق و میرن دور از اتاق دعوا میکنن

    مادر من دهه ۵۰ هست و (به بقیه بر نخوره)میگه نسل سوخته به ما میگن

    زن عموم نمرات پسرش و کا ۲۲ سالشه نمیدونه اون وقت مامانم تعریف میکنه باید ساعت کلاساشو میزد رو اینه مادر جونم که بدونه کی میره کی میاد

    اقا خلیل اولا من و ناراحت نکردین دوما به خاطر اینکه من اومدم میرید؟

    من اگه شما به خاطر اینه دیگه چیزی نمینویسم فقط بمونید

    سلام اقای ایتوند بله به قران لرستانی هستم ولی ب چند دلیل نمیگم بچه کدوم شهرستانم .

    نازنین خانم من دهه هفتادی ام  دردو فقط دهه شصتی ها و هفتادی ها نمیکشیدن درد و الان بچه های کار دهه نودی هم میکشن . درد و من میکشیدم که اول صبح به جرم دیر رفتن به مدرسه تو سرمای برف زمستون ما رو میفرستادن تو حیاط مدرسه و با شلنگ میزدن زانو به پایین که ای کاش میزدن تو سر . متاسفانه میزدن زانو به پایین چون زانو به پایین تو یخ برف بود . خدا لعنتتشون کنه البته بعضی از معلم ها بعضی های دیگر هم میزدن و بد جور هم میزدن ولی دلسوز هم بودن من دست اونا رو میبوسم . ولی حیف . حیف که زنگ ورزش ما ما حق نداشتیم ورزش کنیم ما باید خم میشدیم تا معلم ورزش که مدیر بود از رومون بپره . درد یعنی اینکه صبح ها ساعت چهار از خواب بیدار شی و کوه به کوه بدوی تا ساعت 7 صبح برسی به مدرسه . دهه شصتی ها خیلی از ما بچه های روستا بهتر بودن ما باید تو برف میدوییدیم دو سه ساعت تا به مدرسه برسیم . تازه اگه شانس میاوردیم به موقع میرسیدیم بهمون نمیزدن ولی اگه دیر میرسیدیم باید میرفتیم تو برف تا با شلنگ زانو به پایین بزنن .

    درد و مادرای ما میکشیدن که بدون هیچ سوزن یا قرصی نفری هفت هشت تا بچه به دنیا میاوردن و اگه برید فیلم شکستن همزمان بیست استخوان رو ببینید میفهمید مادرای ما روستایی ها برا به دنیا اوردن ما چه بدبختی هایی میکشیدن .

    درد و پدر من میکشید که با روزه درو میکرد و منم وقتی کمکش میکردم ناهار ظهرم بلوط بود .

    درد و من میکشیدم که وقتی پدرم نبود نصف تو بودم تو برف میرفتم هیزم میاوردم . درد و ما میکشیدیم که برا اینکه یه دونه کلوچه برامون بخرن باید وایمیستادیم تا ببینیم کی یه یه نفر  میره شهر تا بهش بگیم یه کلووچه برا ما بیار . درد و من کشیدم که وقتی بچه بودم جلوی خونه مون داشتم بازی میکردم که دونفر با هم دعواشون شد و یکی ازشون با تفنگ یکی زد تو کله ای اون یکی درد و من میکشیدم که از بچگی این صحنه های بکش بکش رو به چشم خودم میدیدم  . و اگه الان هم بی ادب و بد اخلاقم میخوام بگم این تقصیر من نیست این رو از اون بکش بکش ببینید . شمایی که الان مامان باباهاتون یه کوچولو با هم بحثشون میشه شما رو میبرن تو اتاقتون تا نکنه یه وقت شما چیز بدی یاد بگیرید ولی من تو بچگی هام جلوم آدم میکشتن .

    یادمه وقتی بچه بودم تازه تلویزیون سیاه و سفید اومده بود تو منطقه مون که بابام میگفت اگه میخوای یه تلویزیون بخرم برا خونه باید همه زمین هامونو امسال تو درو کنی و منم دوستامو میبردم کمک خودم و بهشون قول میدادم که اگه کمکم کنید زمین ها رو درو کنم میزارم بیاید خونه ما تلویزیون ببینید . با همه ی دردا ولی بازم میگم یادش بخیر

    ولی یه چیز دیگه درد و من و سید کشیدیم که یه عمر به خاطر کار نکرده و بیگناه بودن زندگیمون نابود شد . خدا رحمت کنه سید رو وقتی بچه بودیم تو مدرسه مون پول مونو میزاشتیم رو هم با هم یه نوشمک میخریدیم و نصفش میکردیم و میخوردیم .

    آره سمیرا خانم خوش بحال سید راحت شد من بدبخت موندم ...

    آقای ایتوند و رومینا خانم و ثنا خانم ببخشید اگه توهینی چیزی کردم بهتون این آخرین کامنتم بود خدانگهدار.

    ممنون آقای مدیر مرسی

  • نازنین احسانی
  • من یه دختر  ۱۴ ساله هستم   تا حالا تو مدرسه تو دوران دبستان  فقط یه پس گردنی از معاونمون خوردم  خیلی آروم بود درد هم نداشت  وتو خونه یه بار  ۸ سالم بود به مامانم گفتم که دلم میخواد گریه کنم  برگشت یه سیلی محکم زد گفت گریه کن مامانم فقط یه سیلی به من زده ولی اگه کار اشتباهی کنم  فوقش با یه نیشگون  وچند تا ضربه  به بدنم تموم میکنه  و  از بابام فقط یه بار کتک خوردم اونم  یادم نیس برا چی ولی یادمه با حشره کش منو زد  دیگه  به جز این ازش کتک نخوردم   خدا رو شکر که تنبیه رو از مدرسه ها برداشتن وگرنه من ترک تحصیل میکردم  واقعا دلم میسوزه برا دهه شصتیا  آخه چون تحمل فلک خیلی سخته  بابام برام تعریف میکنه که خیلی درد داشت  وچون پدر بزرگ من معلم بوده زمان قدیم  بچه ها رو تنبیه میکرد وفلکشون میکرد خودش میگه که الان اگه ببینمشون ازشون معذرت می خوام(از شاگرداش که قبلا اونا رو فلک کرده) من تا به حال فلک تجربه نکردم امیدوارم نکنم  بابام میگه دردش بده  راستی اونایی که فلک شدن   میشه بگن که فلک خیلی درد داشت یا نه  می خوام بدونم ؟ شاید بابام بهم دروغ میگه لطفا اگه میدوتید که دردش چقدره بگید  من این سایت رو الان پیدا کردم وبعضی از خاطره ها رو خوندم   خاطره هاتون دل آدمو به درد میاره حتی من گریم گرفت  واقعا شما این قدر زجر کشیدین  پس باید قدر مدرسه ومامان وبابامو بدونم که شدید تنبیهم نمیکنن

    منظورم اینه کا اجازه ی حرف زدن ندارم

    من که اجازه ی حرف زدن ندادم تو این سایت پس لطفا  خاطره بزارید من دیگه حوصله ام سر رفته اگه کسی سایت مناسب تری میدونه لطفا بگه

    مامانم بهم شک کرده بود دیشب چون من فقط به داییم و دوستم گفتم داییم ام دهه شصتیه برا همین گفتم

    میگه اگه بفهمم چیز بدیه من میدونم و تو 

    دیشب و پریشب شک کرد

    اگه فهمید چی بگم

    ببخشید اگه دوباره زیاد چت کردم اخه خیلی نگرانم 

    ببخشید اگه طولانی بود و حوصله تونو سر بردم میخواستم کامل تعریف کنم

    من تو مدرسه خیلی شرم و هر کاری بگید تو مدرسه انجام دادم و با اینکه کتک نخوردم تنبیه حسابی شدم

    یه روز معلممون کار داشت نیومد و ما رو سپرد به ناظم که خیلی هم بد اخلاق و جدددیه اسمشم خانم ترابی

    ما اهنگ گذاشته بودیم میرقصیدیم یکی نمرات و نگاه میکرد اون یکی رو صندلی معلم نشسته بود اون یکی رو نیمکت راه میرفت و ...

    ما نه مقنعه داشتیم نه مانتو نه شلوار(شلوار زیر شلوارمون بود اخه زمستون سردی بود)

    ما داشتیم کارامونو میکردیم که خانم ترابی بدون در زدن اومد تو ما نفهمیدیم و به کارمون ادامه میدادیم تا اینکه چند تا از بچه ها ساکت شدن ما هم فهمیدیم بدو بدو رفتیم نشستیم

    حالا تو این وضعیت یکی میگفت از جای من پاشو اون یکی میگفت مگه خریدی 

    تا اینکه خانم ترابی داد زد سسسسااااااککککککتتتتتتت فکر کنم خیابون بالایی هم ساکت شد

    منظورش خفه شید بود ما دیگه لال شدیم 

    گفت صداتون در بیاد میدونید دیگه خودتون ما هم گریه غلط کردیم همه گری کردن جز من و رها و نگار(دوستیم و شر های مدرسه)

    سایا یکی از مبصر های بداخلاق و جدی بود دیگه به رحمت خدا رفت وگرنه ازش معذرت خواهی میکردم(امسال که خودم مبصر شدم فهمیدم حق مون بود تیکه تیکه مون کنه)

    همین که خانم ترابی رفت ما دوباره شروع کردیم بعد ۱ ساعت رفت به خانم ترابی منو دوستامو لو داد ما هم فکر کردیم شوخی میکنه 

    خانم ترابی اومد با کمک سایا ما رو برد پیش مدیر ما هم گریهههههههههه

    ولی قبول نمیکرد خدا ازش نگذره

    ولی مدیرمون خیلی متین و مهربونه

    مدیر گفت اشکال نداره از طرف من تنبیه نمیشن ولی خودت میتونی تنبیه کنی

    اونم از خدا خواسته گفت باشه

    و مارو تا اخر کلاس دو دست یه پا بالا نگه داشت و ۵ تا هم منفی گذاشت

    ما گریه غلط کردم ولی قبول نکرد

    اما اگه اذیتش نکنیم خیلی مهربونه

    خلاصه خیلی بد تنبیه شدیم

     

    خانم ها آقایون اگه خاطره های جذاب دارید مثه آقا خلیل و آقای ایتیوند لطفا بزارید نه خاطره هایی مثه الناز خانم و ثنا خانم واقعا  خاطره های شما خیلی فیک اند

    سلام اقا خلیل بهترین خاطره رو داشتید من بیشتر دلم برا خودت سوخت اقا خلیل چون سید دیگه راحت شد رفت خدا رحمتش کنه ولی شما  موندید و .... 

    آقایان و خانم ها این پیچ اینستاگرام من بیاید دایرکت تا درباره تنبیه حرف بزنیم

    Asaliiiiii1378

    اقای ایتیوند ممنون بخشیدین لطفا بازم خاطره بگین عالی بود واقعا شهیدتون میکردن؟

    و اقای خلیل برای پدرتون و دوستاتون متاسفم

    بعد بچه شوخی نیست که بگی دستم خورد کشتمش

    به هر حال تسلیت میگم

    اما به نظر من باید شما رو میبخشیدن هم تو مدرسه هم پدرتون اما خب ایشون بهتر از من میدونستن

    به هر حال هر بچه ای اشتباه میکنه

  • محمد ایتیوند
  • سلام آقا خلیل جدی گفتی لرستانی هستی ؟ بچه کدوم شهرستانی ؟

    وای این خاطره ات چقد زیبا بود خیلی غم انگیز بود . تو رو خدا اگه خاطره دارید باز تعریف کنید . میتونم بگم بهترین خاطره ی کل سایت بود و یکی از تلخ ترین خاطره های عمرم . خدا رحمت کنه سید رو من بیشتر دلم برا اون سوخت . چون خیلی تلخ بوده زندگیش خدا رحمتش کنه .

    رومینا خانم خواهش میکنم چرا باید من رو ناراحت کرده باشید و ثنا  خانم  شما هم همینطور .

     

    ثنا جون نظر من اینه که نرو

    بله دست بزن دارم فراووووووووووووووووون

    مامانم طرف اونو گرفت ولی وقتی مامانم رفت دوباره با پاشا دعوام شد جوری زدمش که ازش خون میومد (اول اون این کارو با من کرد)

    البته اقا خلیل و اقا ایتیوند و ... 

    این آدرس اینستا منه بیاید دایرکت تا درباره کتک حرف بزنیم

    Asaliiiiii1378 دایرکت پیام بدید

    من از همتون معذرت می خوام ببخشید اگه ناراحتتون کردم  حالا از این سایت برم یا نه  اگه شما بگید میرم حتما

    آره حقش بوده

    میگم از وقتی با این سایت اشنا شدی دست بزن شدی

    چشم 

    همین الان از داداشم کتک خوردم داشتم برا دوستم وویس میدادم هی میگفت لالالالالا

    بعد یه دونه زدم تو دهنش اونم زد تو گردنم وسط وویس صدام رفت ولی اونی که من زدم حقش بود

     

    حتما چرا که نه   ما هم میایم تو این سایت ی خاطره بشنویم

    چرا شما نگید

    ببخشید ولی فقط خاطره باشه هر چقد هم نظر بدید من دوست دارم ولی فقط خاطره

    شما حق دارین بگین من رو مخم کلا رو مخ همه هستم 

    بالاخره هر کسی ایرادی داره ایراد منم اینه و خیلی ایراد بدیه اما نمیتونم رفعش کنم😔

    اقا خلیل من باید معذرت بخوام نه شما

    من به جز وقتی که از داداشم کتک نخورم نظر نمیدم ولی میخونم

    به قول اقای ایتیوند چیزی اینجا یاد نمیگیرم ولی خب سرگرمیه بازم ببخشید اقای ایتیوند و اقا خلیل اگه ناراحتتون کردم

    ثنا جون دلم واست تنگ میشه ولی هر طور خودت میدونی

    آخه اینجا جای شما نیست . جای شما هست . ولی نباید بیاین چت . بیاین خاطره ها رو بخونید و کم تر نظر بدید . اینجا هم مال من نیست . ولی خداوکیلی دیگه داشت حالم از کامنتاتون بهم میخورد . راستشو بخاین خیلی دیگه داشتی چرت میگفتی ثنا . 

    کم تر نظربدید که نا خیلی ها رو ناراحت کنید نه خودتون.

    شما هم ببخش رومینا خانم ولی خیلی رو مخ بودی . باشه نظر بدید از این به بعد نظرتون هم قابل احترامه ولی کمترش بهتره

    منم دیگه از این سایت میرم خدا حافظ خوش بگذره تو این سایت بدون من ورو مینا جون البته رو مینا جون شاید نره ولی من که رفتم

    ایمیلم بازه هر فحشی میخواید به من بدید اونجا بدید نه جلو همه

    اقا خلیل من معذرت میخوام

    دیگه شبا نمیتونم بیام مامانم نت مو قطع میکنه و الانم به خاطر این پیام دادم چون واقعا حق زنایی مثل سایه جون این نیست 

    بازم معذرت میخوام بعد اون معذرت خواهی که شما سر جونم و عشقم از من کردید فهمیدم کلا مشکل از منه 

    آقای مدیر من واقعا معذرت میخوام 

    شرمنده دیگه خیلی رو مخمن این بچه 

    تو رو خدا شما ببخشید . اگه هم میشه بی زحمت من دست و پاتونو میبوسم این مسخره بازی ها رو حذف کنید و نزارید هر نظری قبول شه . به خدا من دست و پاتونو میبوسم . چون خیلی زورم داره

    پاسخ:
    خلیل جون
    برادر من زیاد سخت نگیر...
    همه اینقدر عقلشون میرسه که کی راست میگه و کی دروغ

    تو رو به امام حسین هر نظری رو ثبت نکن تو رو به امام حسین . بابا اینا آبروی ما دهه هفتادی و شصتی ها رو بردن . به خدا من با این سایت زندگی میکردم . تا اینکه این بچه انتر ها اومدن تو این سایت . به خدا از دوران کودکی فقط همین یه سایت برام مونده بود که اونم این انترها گند زدن بهش

    حرف گوش‌کنه‌تا‌نزنمش

    علی خانم شما ها چرا انقد بی وجدانید به شرف حضرت علی قسم تواین عمرم دست رو هیچ زنی بلند نکردم و بلند هم نمیکنم . ولی شما چرا انقد پوفیوزی . من نمیدونم 

    بعدشم بسه دیگ به ولا ثنا و یه بچه از دیشب شما تو این سایت نبودید . خیلی ب من خوش گذشت . بس دیگه خجالت بکشید 

    آقای مدیر برا شما هم متاسفم 

    پاسخ:
    لطفا از کلمات رکیک استفاده نکنید. اینطوری شاید حرفاتون به دلها بنشینه

    آقای مدیر پس تو چکار میکنی 

    مگه قرار نشد این انگل ها رو ازین سایت بندازین بیرون یه چیزی بگو لامثب جدو آبادمون در اومد انقد گفتم این سایت و حذف کن

    پاسخ:
    سلام

    ولشون کن
    شما مگه فیلم تخیلی ندیدین؟
    بذار هرچی دلشون میخواد ببافن :))

    اقا خلیل خیلی‌بی ادبید.مثلا وقتی بی‌اجازه‌بره‌بیرون‌کبودش‌میکنم‌یا‌به‌حرفم‌گوش‌نده 

    خلیل آقا من  دیروز اومدم تو این سایت  وهیچکدوم از پیام های پایین رو نخونده بودم الام خودم اونا رو

    سایه جون به خاطر این ازتون دفاع کردم چون مامانمم از صبح که پامیشه زحمت میکشه

    البته جدا شده و بابامم دست بزن نداشت ولی همش دعوا میکرد

    اولا علی تو خیلی دیگه تخم حرومی بیناموس چجوری زنت رو میزنی تو تخم حرومی .

    سوما هر چی فک میکنم میبینم یه بچه و ثنا و سایه هر سه تا یه نفرن داره به سه اسم پیام میده

    رومینا خانم ببخشید من فک کردم همسن منید

    شوهر من اگه غذاش دیر بشه میزنه شما چه قانونی گذاشتید؟

    سایه جون اسمم رومینا ذبیحی هست و ۱۱ سالمه

    ازتون دفاع کردم چون حق نداره شوهرتون بزنتتون ببخشید این شکلی گفتم

    خلیل آقا شما با کی هستید؟

    بی دلیل که نمیزنمش حتما یه کاری میکنه که کتکش میزنم.قانون گذاشتم براش که اگه فلان کارا رو انجام بدی کمربند میخوری وقتی گوش نمیده مجبور میشم کتکش بزنم

    ببند اون دهنتو . کثافت . خجالت بکش دیگه بسه .

    آقای مدیر تو رو به قبر مرده ات بیا این سایتو ببند 

    چقد یه آدم میتونه چندش باشه . خجالت بکشش . اصلا از متن نوشتنت معلومه که تا حالا یه نفر هم بهت نزده . اه اه اه خجالت هم خوب  چیزیه .

    لطفا باز اینجارو چت بازی نکن

    ببخشید یه بچه   اسمتون چیه شما اسم اصلی تون واینکه چند سالتونه  میشه بگید واینکه بچه دارید چون ازم دفاع کردین میپرسم

    سایه خانم ثنا من هستم   

    شما مردا نمیتونید ما زنای بیچاره رو اذیت کنین 

    همین سایه جون از صبح پا میشن به بچه میرسن کارای مردا و خونه رو میکنن حقشون نیست کتک بخورن

    علی آقا این حرفا چیه  گناه داره زنتون  من دردشو کشیدم میفهمم چقدر سخته   کاشیکی به شوهر من بگه که منو نزنه   آخه مگه ما زنا چه گناهی کردیم

    سایه جون خیلی گناه دارین

    سایه خانوم حقتونه.منم زنم پروبازی دراره طوری کبودش میکنم با کمربند که تاچندوقت لال میشع.البته جلو بچه نه.از موهاش میکشم میبرم میندازم گوشه دیوار چندتا سیلی میخوره و با کمربند تموم تنشوکبود میکنم.هردفه میزنمش تا بیست روز کبوده بدنش.بیشتر کمرش و ساق پاهاش کمربند میزنم.جیغ هم اگه بزنه طوری میبندم تو دهنش که خفه میشه.شما زنا کتک نخورید خیلی پرو میشید

    آقا خلیل اولا درس حرف بزن  ثنا خان دیگه چیه اسم من ثنا هستش  درس حرف بزن  دوما دیگع شما اجازه نمیدین که حرف بزنم   سوما هم من دیگه از کتک بدم میاد  از دیروز  دیگه بدم میاد ودلم می خواد هیچ وقت کتک نخورم

    ببخشید ثنا خان کی هستن؟؟

    من  تو خونه هم تنبیه میشدم  سر درس  شوه  خاله ام معلم ریاضی بود وبسیار سخت گیر   مامانم منو گذاشت پیش اون  وبهش گفت اگه بلد نشد    یه سیای بزن تو گوشش تا ادب شه بعدا خودم میام  خودم هم حسابش رو  میرسم  اون زمان ها اونقدر  منو سیلی می زد شوهر خاله ام که نگو خیلی آبدار بود دستش سنگین ومحکم بود  بعد کلاس هم  مادرم  با شیلنگ  به حسابم میرسید طوری که  صدام تا کوچه می فت تا یه هفته سوزش داشتم  خودشم وقتی میزد  یا از ساق پام میزد یا  شکمم رو می  زد بالا منظور بلوزم رو میکشید بالا  رو شکمم آب میریخت وبعد میزد تا بیشتر درد بکشم آدم شم   حتی مامانم الانم منو میزنه با شیلنگ  الان دیگه فرار نمیکنم  منو میبنده به یه جایی  آب می ریزه روم  بعد میزنه البته اگه به حرفش گوش نکنم  حتی یه بار لختم کرده بود تا بیشتر دردم بیاد که یهو  شوهرم اومد خونه منو لخت دید   چشمتن روز بد نبینه بهم گفت تو به چه حقی پیش مادرت لخت شدی منو برد خونه تا می خوردم  با شلاق وکمربند زد بهش گفتم غلط کردم ولی گوش نمیکرد طوری عصبی بود که حتی نذاشت شرتمو بپوشم  همونطوری لخت منو برد حموم  در رو بست  وزیر کتک گرفت  آخرش هم  یه لگد به باسنم محکم زد  طوری که افتادم زمین   گفتم چرا میزنی  گفتم تو غلط میکنی منو می زنی عصبی شد  اومد موهامو کشید  خودشم لخت شد اومد روم خوابید  منم لخت بودم  وای خیلی روز بدی بود  سینه هامو فشار داد  خیلی درد داشتم اون موقع هنوز بچه نداشتم وقتی حامله بودم دیگه منو نزد    فقط اگه کار بدی انجام میدادم به باسنم میکوبید  خیلی دوس دارم بتزم حامله شم چون کمتر میزنه واین همه درد نمیکشم

    فک کنم شما ثنا خان هستید و الانم بیست یال بعده و به آرزوتون رسیدید

    الان شوهرم بفهمه دارم اینجا حرف میزنم وکامنت میارم   حداقل  ۶۰ ضربه میزنه خودشمجلو بچه    حتی یه بار شوهرم  بچه ی ۲ سالمو با کمربند زد بیچاره بچه     می خوام ازش طلاق بگیرم ولی حق طلاق با اونه   میگه طلاقت نمیدم   هر وقت میرم بیرون باید ازش اجازه بگیرم  اگه اجازه نگیرم  منو میکشه

    ۱۳۶۸

    آقای پیمانی شما چند سالتونه ؟

    من وقتی بچه بودم  سه تا مدرسه عوض کردم چون اخراجم میکردن  تو اولین مدرسه ای که ثبت نام کردم گفتم دیگه  اتاق تنبیه داشت من  که از حفظ شعر بدم میومد  معلم گعته بود شعر حفظ کنید   من یادم رفته بود  از شانس بد من اونروز  منو صدا کرد درس  منم نتونستم بخونم  نمره ام شدصفر  معلم هم خیلی عصبانی شد  گوشم رو کشید ومنو برد پیش مدیر  مدبر اونجا یه سیلی بهم زد  گفت که چیکار کرده از معلم پرسید اونم گفت  شعر حفظ نکرده  مدیر خیلی عصبانی شد خودشم آقا بود   بعد به معلم گفت که بره اون رفت ومن موندم با یه مدیر عصبی آقا  منو کشون کشون برد اتاق تنبیه  لباسامو در آورد  ومنو رو تخت خوابود   بهم کمربند میزد  تعدادش حدود ۵۵ تا شد  بعد کمربند  شلاق زد  اونم به همون تعداد  به  فلکم کرد خودشم خیلی دستش سنگین بود خدا ازش نگذره منم دختر بودم خودشم بچه ۸ سالم بود  منو با ترکه زد به پاهام  بعد  یه لگد زد   منو انداخت گوشه ی اتاق  خودشم جلوی یه مرد غریبه لخت بودم  بعد اومد با چوبی که همیشه دستش بود  به باسنم کوبید خیلی درد داشتم  خب من فقط یه شعر حفظ نکرده بودم  این همه تنبیه وتوبیخ نیاز نبود که بهد یه سیلی آبدار زد بهم گفت فردا  بابات میاد مدرسه بعد  منو برد در کلاس لباسامو بهم داد گفت برو بشین سر جات بپوش  فرداش که بابام اومد اونا گفتن  تو ریاضی کم گرفته در حالی که من تو فارسی کم گرفته بودم  چون بابام رو درس ریاضی حساس بود  همونجا جلوی معاونا یکی خوابوند تو گوشم  بعد مدیرمون اتاق تنبیه رو تو اختیار بابام گذاشتن منو بابام برد اونجا تا می خوردم منو زد منه بیچاهره هم فقط ۸ سالم بود که داشتم کمربند قهوه ای  چرم اصل میخوردم  خوش به حال بچه های الان که تنبیه بدنی نمیشن  من تت دلت بخواد تو عمرم کتک خوردم حتی امروز نهار شوهرم رو ۱۰ دقیقه دیر دادم  ۱۵ ضربه کمربند نوش جان کردم جلو بچه ام

  • رحیم پیمانی
  • یکبار دیگر هم این داستان را گفتم ولی جالب است معلم مخواست برای من قلدر بازی در بیاورذ و فکر می کرد می تواند مرا بزند  غافل ار اینکه من  کاراته بلد بودم وبا فن کاراته او از کلاس و مدرسه بیرون کردم و تا سه روز از ترس من جرات امدن به مدرسه را نداشت تا اینکه قبول کرد معلمی کند نه قلدر بازی انهم برای من و با وساطت مدیر قبول کردم به مدرسه بیاید وروز بعد هم مدال شجاعت گرفتم و لقب داش اکل  مدرسه گرفتم چون از همه بزرگتر بودم به خاطر قد بلند

    آره یه جورایی زندگیم نابود شد .ببخشید سایه خانم شما متولد چه سالی هستید؟

    آقا من اینم بگم . من بچه لرستانم اقای ایتوند

    چه غم انگیز بود آقا خلیل  ببخشید اینجا کی  ازدواج کرده    من ازدواج کردم   وای هر روز کتک می خورم   کی  مثل من هر روز کتک میخوره؟ از شوهرش‌؟

    سلام من خلیل هستم و متولد 75 و بچه روستا . خواستم بگم آقا ایتوند راست میگن دهه هفتادی های روستا خیلی کم امکانات بودن به طوری که آرزومون داشتن یه تلویزیون بود

    میخوام خاطره ای بگم از تقریبا 17 و 18 سال پیش  وقتی کلاس سه بودم

    ما کلاسی35   نفره بودیم که یه روز یه خانم از اموزش پرورش که قرار بود بیاد یه ساعت ببینه که وضع بچه های اونجا چطوریه  اومده بود تو کلاسمون  . برای اولین بار در تاریخمون یه خانم معلم یه روز اومده بود تو منطقه و رییس آموزش و پرورش اون دوره بود . آقا ما هم سه نفر بودیم که خیلی با هم رفیق بودم یکی حمید اسمش بود و یکی دیگه سید حسین و خودمم خلیل . اون خانمه اومد سرکلاس و گفت من از اموزش و پرورش اومدم و فلان و این چیزا که ما هم قرار بود نوبت نوبتی بریم جلو کلاس و ازمون سوال بپرسه که ببینه وضعمون چطوره از لحاظ درس . خلاصه سید رو صدا زد و اونم رفت پا تخته . چند تا سوال از سید پرسید و اونم جواب رو بلد نبود و چرت و پرت میگفت و بیچاره از بس که ترسیده بود و خجالتی بود و مدیر هم با خانمه اومده بود تو کلاس چون از ما خبر داشت  زیاد بچه های ندید بدیدی بودیم و تا حالا خانم و به اون خوشگلی از نزدیک ندیده بودیم .خلاصه جلو تخته با ابرو به سید  میگفت بلد نباشی جنازتو میفرستم خونه و سید میلرزید و منم دست خودم نبود با صدای بلند میخندیدم . که یهو خانمه گفت عزیزم تو بیا پا تخته . راستش من از سید خجالتی تر بودم و چون تا حالا کسی بهم نگفته بود عزیزم دیگه بد جور خجالت میکشیدم و همین که گفت عزیزم بچه ها همه خندیدن و خانمه داشت شاخ در میاورد و مطمعنم پیش خودش گفته یعنی اینا انقد عقبموندن . خلاصه من دلم میخواست اون لحضه آب شم برم زیر زمین از خجالت . تا اینکه گفت تو که هی به رفیقت میخندی خودت جوابشو بنویس . منم بد جور میلرزیدم از خجالت  و چون صدام میلرزید و نمیتونستم حرف بزنم مدیرمون چون خیلی عصابی بود و موجی بود با شیلنگش یه دونه تند زد تو سرم خانمه گفت آقای مهربانی خواهش میکنم به بچه نزن .  پدر سگ فامیلیش هم مهربانی بود . که خانمه گفت برو بشین و مدیرمون هم گفت بی شرفم اگه جنازه تو و سید رو نندازم . که نوبت به حمید رسید زنگ تفریح خورد و حمید چون رفیق جونی منو سید بود گفت خلیل چون این خانمه ضایع تون کرد الان جبران میکنم براتون . و خانمه هم داشت میرفت بیرون حمید تو شلوغی یه کاری کرده بود که نمیتونم بگم و خانمه رفته بود به مدیرمون آقای مهربانی بی ناموس گفته بود و مدیرمون هم اومد تو حیاط بزرگ مدرسه من و سید رو صدا زد و بردمون دفتر و جلو خانمه انقد بهمون زد انقد بهمون زد . اون موقه یه لوله آهنی داشت که با اون به سرمون میزد و به قرآن یه دندون از سید رو تو دهنش خورد کرد و پرونده هامونو دستمون داد و برای همیشه اخراجمون کرد و منو سید هم گفتیم کار ما نبوده و هزار قسم و قرآن خوردیم ولی اخراجمون کرد و ما هم دیگه نمیزاشتن درس بخونیم و اون شب که مدیر رفته بود خونه به بابام و و داداشامو دایی هام گفته بود و وقتی شب رفتیم خونه بابام میخواست با تفنگ منو بکشه و اون موقع هم تو هر خونه روستایی حتما یکی یا دو تا تفنگ بود و منو نکشت ولی ای کاش میکشت و بابام تا چند سال پیش که مرد دیگه باهام حرف نمیزد . خلاصه بگم زندگیمون نابود شد من و سید و سید هم چند سال پیش تصادف کرد و به رحمت خدا رفت و حمید هم تو همون بچگی باباش اومده بود تفنگشو تمیز کنه ندونسته و ناخواسته دستش خورده بود به کلاشینکفش و تیر ها به حمید خورده بودن و اونم همون سال به رحمت خدا رفت . و چند ساله پیش اون خانمه رو دیدم که گفتم من اون دانش آموزم که اون روز این اتفاقا . اونم گفت یادمه و کلی خندید و واقعیتو باور کرد و همین که گفتم ما از اون موقع بدبخت شدیم . نشد درس بخونیم و این حرفاخیلی عذاب وجدان داشت و وقتی هم که گفتم سید و حمید به رحمت خدا رفتن کلی گریه کرد . تا اینکه خودشم یه سال پیش به رحمت خدا رفت و آقای مهربانی هم خدارو شکر 10 سال پیش سکته کرده بود و اونم مرد.

    خیلی ممنون

     

    لطفا در مورد خاطره ها نظر بزارید

    مدیرمون تو اتق تنبیه تنبیهمون میکرد من کل روز رو تو اتاق تنبیه بودم  چون نمره هام کم میشد  تو بچگی   که کلاس دوم بودم تو اون اتاق  کمربند می خوردم وفلک میشدم  تو اون اتاق همه ی  تجهیزات  تنبیه بود انصافا از کتک های شوهرم بد تر بود    شوهرم  با کمربند  حدود ۱۰ تا میزنه ولی وقتی کلاس  دوم یا سوم بودم  من ۵۰ تا شلاق وکمربند می خوردم  ما دهه شصتیا نصل سوخته ایم😢😢😢😢

    بچه ها لطفا خاطره بزارید  من گه هر روز کتک می خوردم ولی اگه یادم بیاد باز خاطره هامو میگم بهتون  راستش باور میکنین که ما تو مدرسه اتاق تنبیه داشتیم‌؟

    منم دوس داشتم ارتباط داشته باشیم رو مینا جون ولی نمیشه   چون نمزارن

    اون قسمتی که اجازه نداره بره تولد اخراشه

    در کل پسر خیلی خوبیه مامان باباش مدام میرن مهمونی اینو میذارن پیش پرستار بعد گول یکی از دوستاشو میخوره که باید پرستارات و اذیت کنی اونم این کار و میکنه و از رفتن به تولد محروم میشه و ....

    ثنا جون اینجا که دیگه نمیتونیم صحبت کنیم اما من میخوام بازم باهاتون ارتباط داشته باشم

    ن خانوم اینجا فقط دهه شصتی و هفتادی تازه دهه هفتادی هم به زور راه میدن چ برس به شما 

    لطفا دیگه چت نکنید

    و ممنون اقای ایتوند شما هم بزرگواری منم خواستم از شما معذرت خاهی کنم ببخشید تو رو خدا

    رومینا تو رو خدا باز شروع نکن به چت کردن

    امید اضا یه فیلم خارجی به اسم پرستار ممنوع

    ما هم میتونیم خاطره بنویسیم؟

    رومینا اسم اون فیلمه که گفتی پسره کار بد کرده بود بد مادرش نذاشتش بره تولد دوستش چی بود؟

    لطفا اسمشو بگو

  • محمد ایتیوند
  • و با این همه خاطرات تلخ و شیرین به این نتیجه رسیدم از هیچ کار بچگیم پشیمون نیستم . جز اینکه آرزو داشتم بزرگ شم

  • محمد ایتیوند
  • منم دهه هفتادی ام و گفتم که دهه هفتادی های روستا از دهه 30 و 40 ها هم قدیمی ترن . من بچه که بودم هر روز معلمم منو بد جور کتک میزد و هر روز مجبورم میکرد برم ننه ام رو بیارم مدرسه . یه روز که قرار بود املا بگیره من  هیچی بلد نبودم خودمو به بیماری زدم و به داداشم گفتم من امروز مدرسه نمیرم و داداشم هم عصبانی شد و دستمو گرفت و منو برد تا مدرسه و تو راه هم فقط بهم میزد و وقتی برد تو کلاسمون جلو بچه  ها فقط بهم میزد و میگفت آقای معلم تو نباید آروم به این بزنی و جلو اون همه بچه ضایعم کرد و میگفت باید اینجوری بزنیش و معلمم هم گفت بخدا از این بدتر میزنم ولی بازم امتحاناشو صفر میگیره و داداشم رفت خونه و معلمم گفت آقای ایتیوند بیا پا تخته و منم رفتمو باززم صفر گرفتم و چند تا سوال ازم پرسید مثلا میگفت تو خونه زیاد بهت میزنن منم گفتم شهیدم میکنن و اونم گفت چون امروز داداشت زیاد بهت زد بهت نمیزنم ولی از فردا دیگه خفه ات میکنم . و جالب اینجاست دیگه از اون روز خیلی کم بهم میزد چون میگفت تو خونه زیاد بهش میزنن .

    الا منم میخوام بگم اون موقع خونواده ها سفارش مییکردن که معلما زیاد به بچه هاشون بزنه ولی  الان معلم جرات نداره دست رو دانش آموز بلند کنه 

     

    من خاطره گذاشتم شما هم بزارید لطفا  منتظرم

    دیگه اون دهنتو ببند ثنا با این تیزهوشانت 

    من تیزهوشان دادم وقبول هم شدم  الان بیکارم میام تو این سایت درسم هم خوبه ناحیه ی ۱ فرزانگان قبول شدم

    ما دهه شصتیا خیلی بدبختیم  وقتی بچه بودیم تو مدرسه تنبیه میشدیم  وقتی هم بزرگ شدیم وشوهر کردم شوهرم منو کتک میزنه   منم بچه ها رو میزنم  البته بچه ها مو دوس دارم  در حد یه سیلی  میزنمشون  ولی شوهرم منو با کمربند میزنه   یعنی  تو این ۵ سالی که شو هر کردم   منو ۱۱ بار با کمربند زده  واقعا دیگه از زندگی بریده ام  وقتی بچه بودم تو مدرسع   مدیرمون منو فلک کرد پیش همه ی بچه ها  والانم که به این بدبختی گرفتار شدم  اگه کمی غدذاش دیر بشه   منو با کمربند میزنه

    اقای ایتیوند لطفا جواب سوالاشونو ندین

  • محمد ایتیوند
  • والا چی بگم یه نفر جان . از یه نظر فرمایشتون صحیحه و از یه نظر دیگه بچه ان به قول خودشون سرگرمی دیگه ای ندارن

    به هر حال شما عزیزی هر چی شما میگید.

    آقا لطف کنید از این به بعد خاطره بزارید .

    چت بازی ممنوع

    چون ادماییی مثل ثنا و یه بچه گند زدن اگه شما بچه این و ۱۱ سالتونه شما رو چه به این سایتا و چه به این حرفا اگه قصدتون تیزهوشانه و درس خوندته این وبلاگ جای این حرفا نیس  برین یه سایت درسی پیدا کنین . خواهش میکنم کسی‌ جواب به بچه و ثنا رو نده که کمتر چت کنن

    چرا این سایت خاطره زیاد نداره لطفا زیاد خاطره بزرارید لطفا

  • محمد ایتیوند
  • نه به هیچ وجه امکان نداره . اینستا طوری دنیا رو نابود کرده که دیگه هیچ دلی مثه قدیم پاک نیست . هیچ دلی

    خدانگهدار .

  • محمد ایتیوند
  • به هر حال ثنا خانم واقعا دیگه چت بازی نکنید . آقای مدیر تو رو خدا همه ی این کامنتا رو حذف کنید و اجازه ندید هر نظری ثبت بشه . هر چه زود تر هم پاک کنید واقعا حالم بد میشه میام تو این سایت . با تشکر از همه

    ببخشید یه سوال به نظرتون امکان داره مدرسه ها به حالت قدیم بر گرده که اونایی که درس نمی خونن تنبیه بشن  امکان داره؟؟  تنبیه بدنی غیر قانونی نباشه قانونی بشه به نظرتون امکان داره ؟من خیلی دوس دارم تو مدرسه کتک بخورم  پیش همه خیلی می چسبه

    ببخشید آقای ایتوند مگه شما داییش هستید؟ واینکه شما به ماحق بدید که کتک رو دوست داریم من خیلی دوس داشتم تو مدرسه ای بودم که اگه کار بدی انجام میدادی  تنبیهت میکردن فلکت میکردن به خدا خیلی کیف داره شما وقتی بچه بودید کیفتون رو از کتک بردید البته تو مدرسه اا اگه به خونه باشه که من هر روز نوش جان میکنم

    ببخشید ناراحت شدین

    حرف دلم بود معذرت میخوام

  • محمد ایتیوند
  • خواهرزاده ی عزیزم این که تو زندگیت بهت خوش نگزره خیلی بهتر از اینه که تو این سایت چیزایی یاد بگیری که زندگیتو نابود کنه . خواهش  میکنم طوری حرف نزدید که ناراحت بشم .

    آقای مدیر لطفا هر چه سریعتر این کامنتا رو پاک کنید و خواهش میکنم هر نظری رو قبول نکنید

    چشم دیگه دیر به دیر پیام میدم بیشتر میخونم ممنون که منو بخشیدین

    اقای ایتیوند امیدوارم ناراحت نشین ولی

    شما تو بچگی بهتون خوش گذشته بچگیتونو کردین عشق و حالتونو کردین ولی من بدبخت از وقتی به دنیا اومدم فقط گوشی دیدم

    این چیزای هوشمند زندگی ها رو نابود کرده

    همین اینستا اگه نبود الان بابام پیشم بود

    معذرت میخوام اگه تند حرف زدم

  • محمد ایتیوند
  • خواهش میکنم رومینا خانم . فقط لطف کنید اینجا چت بازی نکنید دیگه . چون هم به خودتون لطمه میزنید هم به سایت .

    و این حس های شما هم همه از رو بچه گیتونه و در آینده نظرتون راجع به کتک عوض میشه . امیوارم دیگه تو این سایت چت بازی نکنید . موفق باشید

    اقای ایتیوند معذرت میخوام که ناراحتتون کردم و همچنین بقیه کسایی که ناراحت شدن

    قول میدم دیگه چت بازی نکنم

    ثنا جون ۲۷ تیره ازمون

  • محمد ایتیوند
  • ببخشید این حرفو میزنم ولی واقعا این سایت برا هیچ کدومتون خوب نیست و واقعا راستشو بخواین حق با کاربر عاشق زندگی هست و اینجا نباید چت بازی کرد . چون این حرکت خیلی زشته و خیلی ها رو هم ناراحت کرده مثلا آقا خلیل . عاشق زندگی . یه نفر  و راستش منم .  واقعا من قبلنا میومدم تو این سایت نظر هایی میخوندم و به یاد بچه گی های خودم میفتادم و ببخشید اینو میگم از وقتی شما اینجا رو چت بازی کردید راستش از اینجا هم خوشم نمیاد . ببخشید اگه ناراحتتون کردم .

    آقای مدیر لطفا همه ی این نظر ها رو پاک کنید . خیلی ممنونم .

    اقای ایتیوند من قول دادم از حرفتون ناراحت نشم ناراحتم نشدم میدونم دارید راه درستو بهم میگید

    امیدوارم از دروغم ناراحت نشده باشین من بچگی کردم ببخشید

    اگه بخشیدین کامنت بذارین

    منم سنم رو دروغ گفتم همین نه حرفام راسته میگم تو تیزهوشان دادی قبول شدی یا نه؟

    ثنا جون همه ی حرفاتون دروغ بود؟

    من فقط سنمو دروغ گفتم

    آره من امسال قراره برم  هشتم   نه ایمیل ندارم 

    سن واقعی منم۱۳۸۷/۴/۲۰ هستش 

    ثنا جون یعنی شما فقط ازمن ۲ سال بزرگترین؟

    ثنا جون ایمیل دارین؟

    الان اینجا مشکل من هستم آقای ایتوند به نظرتون من بیام تو این سایت  اگه راستش رو بخواین سن واقعی من ۱۳۸۶ هستش به نظرتون من بیام لطفا بگید

    من نه اینستا دارم نه تلگرام نه واتساپ برا همین این تنها جاییه که من میتونم چت کنم

    معذرت میخوام اذیتتون کردم

    ممنون ثنا جون از دفاعت

    و اقای ایتیوند شما راست میگید ولی این تنها سرگرمی منه

    فکر کنم مامانم فهمیده میام اینجا چون شب اینترنت تبلتمو کاری کرده بود که نتونم بیام تو گوگل ولی خدارو شکر درست شد

    من چیزای بدی یاد گرفتم ولی ازشون استفاده نمیکنم اما به هر حال شما بزرگترید و واقعا راست میگید

  • محمد ایتیوند
  • آقای مدیر لطفا رسیدگی کنید . ببخشید عاشق زندگی میشه بگید شما چند سالتونه؟

  • محمد ایتیوند
  • ببخشید این حرفا رو میزنم . ولی منم با کاربر عاشق زندگی موافقم .

    چون واقعا باید رسیدگی بشه .

    رومینا خانم ببخشید ولی ظهر میخواستم بهتون بگم که واقعا نباید به این سایت بیاین . چون واقعا برا تون خوب نیست . خودتون فک کنید این چند روز که به این سایت اومدی چه چیزای بد و احمقانه ای که یا نگرفتی

  • عاشق زندگی
  • مدیر محترم لطفا رسیدگی کنین زودتر اینجا اونجور که از صحبتها کاملا مشخصه شده جای چت کردن یه بچه و ثنا یا چت بازی یه بچه 

    پدرم وقتی میاد میبینه که من تو سایتم گوشیمو گرفت ونگاه کرد بعد بهم گفت  که الان میام به حسابت برسم   رفت که کمریندش رو بیاره  منم زود برا رو مینا جون نوشتم همین حالا شما می خوای باور کن یا اگه نمی خوای باور نکن برام مهم نیس که شما باور میکنی یا نه  مهم اینه که رو مینا جون بهم اعتماد داره   

  • محمد ایتیوند
  • سلام رومینا خانم به خدا تا همین ده دقیقه پیش وقت نداشتم جوابتونو بدم . در خدمتم بفرمایید

  • محمد ایتیوند
  • سلام ثنا خانم ببخشید این حرفو میزنم ولی خداوکیلی رفتارتون اصلا درست نیست . ببخشید این حرف رو میزنم ولی اینجا جای چت بازی نیست . واقعا این جا باید خاطرات قدیمی رو تعریف کرد . ببخشید ولی نباید یه سری حرفای مضخرف که رو بچه تاثیر داره زد . لطف کنید یه راه حلی برا حرف زدنتون پیدا کنید چون خیلی ها میخوان بیان یه خاطره از قدیما بشنون مثلا خود من ولی متاسفانه همش شده حرفای مضخرف شما . ببخشید من نمیدونم واقعا شما وقتی پدرت میاد تو اتاق تا با کمربند بهت بزنه . اول میزاره گزارش بدی و بعد بهت بزنه ؟ خانم این طرز فکر بچگونس و اینجا هم هم جوونن و میدونن حرفای شما خیالی . پس لطف کنید این حرفا رو نزنید . ببخشید

    کسی نیست چت کنیم  من امروز زیاد کتک خوردم وزیادم گریه کردم به خاطر همون خوابیدم الان بیدار شدم

    رومینا جون کجایی   میای چت کنیم.؟؟

    لطفا هر کی سرش تو کار خودش باشه    خب اگه رو نینا جون یا به قول شما یه بچه نبود که من خاطراتم رو باز گو نمیکردم  

    رومینا جون شب بیا چت کنیم  بزار برم تو تخت چت کنیم  بعد ۵ دقیقه میای یا نه؟؟

  • عاشق زندگی
  • واقعا این یه بچه کلا سایت رو به مسخره کشیده هروقت میایم سایت هزار تا پیام مزخرف و بی معنی از یه بچه است ماشالا کلا هم بیکاره ثانیه به ثانیه گزارش لحظه ای از عملکرد روزانه میده انگار سایت مال خودشه مدیر عزیز خواهشا یا کلا سایت رو حذف کنید یا اجازه ندین بیشتر از این با یه بچه سایت به گند کشیده بشه 

    اقای ایتیوند میدونم کارتون تموم شده سوالتونو نمیگین

    ثنا جون شب میتونیم چت کنیم یا میخواید بخوابید

    من دوست دارم کتک بخورم ولی نه در این حد در حد چند تا سیلی و یه نیشگون

    برادرتون چرا کتکتون زد

    خواهر بزرگتر خیلی خوبه خوش باحالت خواهر بزرگتر داری

    ثنا جون حرف بدی زدی ولی حق داشتین

    من دیگه خودمو میکشم از همه کتک می خورم برادرم از بیرون اومد  ۲ دست کتک مفصل با دستش زد ورفت  بعد یه لگد زد ورفت  ولی خوارم اومد  نوازشم کرد

    بهش گفتم خر وبیشعور

    ثنا جون دلم برات خیلی میسوزه

    خیلی خوب نحمل کردی عزیزم من بودم خودمو میکشتم 

    سینه خیلی درد داره

    اگه مادر من بود میگفت ولش کن بچه رو چی کار داری

    اگه فضولی نیست چه فحشی دادین؟

    الان داداشم از گردنم نیشگون گرفت مردم

    یه بارم با تفنگ اهنی زد تو سرم بیهوش شدم 

    به خاطر این کارش (نیشگون گرفتن)پرتش کردم و لگد اش زدم

    بچه ها تموم شد  مامانم  اومد تو گفت یه بار دیگه از این کار ها بکنی  میکشمت  بعد  ۸ تا سیلی  زد ورفت خوشم چون معلم هستش سیلی هاش محکمه  خیلی محکم  حتی از بابام هم محکمه سیلی هاش به خاطر اینکه معلمه    یه بار  تو دبستان تو ریاضی ۱۲ گرفتم مامانم باسیلی های محکمش حسلبمو رسید بابام هم با شلاق افتاد به جونم منم فرار کردم تا کوچه  حتی تو کچه هم لخت بودم چون از دست بابام فرار میکردم   

    دعام کنید رفتم سی تا رو بزنه خوبه رو دستام نمیزنه  ومیتونم تایپ کنم

    رومینا جون خیلی درد دارم چون کمربندش چرمه اصله و دستش هم محکمه  همینطوری نشستم تک حموم دارم برا فردا فک میکنم که قراره چه بلایی سرم بیاد هنوز لباسامو نپوشیدم  بابام ۳ تا کمربند هم جلوی بدنم زد رو سینه هام وشکمم   از سینه هام  کمی خون اومد   زخم شد  حوصله ندترم لباس بپوشم  تمام بدنم کبود وسیاهه رد کمربند وشلاق دوش هست   باسنم قرمزه قرمزه  رو باسنم  ۲۰ تا شلاق زد ولی بقیه هر چی زد رو کل بدنم زد وگفت این برات عبرتی میشه تا اضافه حرف نزنی هر چقدر میگفتم غلط کردم  ۵ تا اضافه میشد آخر بهش فهش دادم گفت  ۳۰ تای دیگه میزنم الان اومده اون سی تا رو بزنه  واقعن اگه درکم کنید خیلی درد دارم دیگه کتک نمی خوام واییییی کی می خواد سی تا رو تحمل کنه اه خودشم   گفته ۲۵ تا کمربند رو جلوی بدنت و۲۵ تا پشت بدنت  وایییی من   اط صبح دارم گریه میکنم خودشم میگه نباید صدات در بیاد اگه صدات دربیاد   ۵ تا رو سینه هات میزنم  بهش میگم غلط کردم ولی میگه  دهنتو ببند  دختره ی گستاخ

    رومینا جون تنبیهم تموم شد چون سر وصدا کردن  ۵۰ تا هم اضافه خوردم یعنی در کل شد  ۱۵۰ تا کمربند  تو حموم  لخت شدم  بعد آب ریخت روم  بعدش آب رو بست  وعد  منو بست به دیوار تکون نخورم  و۱۵۰ تا کمربند نوش جان کردم خیلی درد داشت  آخر سر هم ۵۰ تا شلاق زد گفت زدم که ادب شی   بعد ۳ تاسیلی محکم زد بابام  ویه لگد زد ورفت بیرون الان حوصله ی لباس پوشیدن ندارم لختم  هنوز چون الان تموم شد گفتم بهت خبر بدم    فعلا تو حموملختم  همون طوری خوابیدم     خیلی درد دارم وحشتناکه من دیگه کتک نمی خوام کل بدنم کبوده  همراه با چسب زخم یعنی در کل یه ساعت داشتم کمربند وشلاق نوش جان می کردم انصافا بد ترین تنبیه عمرم بود چون بابام دستش سنگینه 

    من دیگه باید برم سر درس شب دوباره میام

    تموم شد کامنت بذار

    باشه عزیزم برو خدا به همراهت

    الان با خودتون میگید کاش اصلا بهش نگفته بودم؟

    خب بگو من از مامان کتک خوردم دیگه کافیمه

    خب اگه به حرفش گوش نکنم اضافه تر میزنه مجبورم   من دیگه نمی تونم حرف بزنم داره صدام میکنه

    آخه خیلی زیاده درسام برا فردا تموم نمیشه.....خوبه مدرسه نیس وگرنه جریمه هم باید می نوشتم

    معلومه دعات میکنم

    اگه بی حال نشده بودی تعریف کن

    مگه شما جلو پدرتون لخت میشین؟

    رفتی  ؟   خب من رفتم  داره آماده میشه فک کنم خیلی درد بکشم برم لباسامو در بیارم   واییییی اومد تو اتاق

    تو یه فیلم پسره کار بد کرده بود مامانه بهش گفت تو کار بد کردی کار بد هم تنبیه داره نذاشت فرداش بچهه بره تولد صمیمیترین دوستش کلی هم کتکش زد

    شما هم برا فردا درست و بخون که کتک اضافی نخوری

    بهم میگه باید بری تو حموم لباساتو دربیاری وزیر آب وایستی وبعد  بخوابی همون جا تا بیام  دعام گن  رو مینا

    الان اومد داره صدام میکنه من رفتم

    ثنا جون رفتم شام بخورم

    خدا به دادت برسه

    کتکت تموم شد؟؟؟

    یه بار تو مدرسه درس نخونده بودم  مامانم رو صدا کردن مدرسه مامانم اونجا پیش همه بهم گفت که تو خونه تنبیهت میکنم معلما گفتن بچه باید تنبیه بشه تا یاد بگیره درساشو حیف که غیر قانونی کردن برا ما ولی وقتی رسیدیم خونع مامانم گفت برو رو تخت بخواب شلوارتو دربیار گفتم برا چی گفت برا تنبیه  خلاصه به زور شلوار وشرتمو در آورد  وباشلنگ به باسن وجلوی باسنم محکم میزد  خیلی درد داشت  باسنم بعد تنبیه قرمز شده بود  وهمینطور جلوی باسنم  دیگه بنفش شده بود از شدت ضربه این تنبیهی بود که مامانم برا درس نخوندن من انجام داده بود  فرداش هم به معلما گفت اونا هم گفتن سیلی که غیر قانونی نیس  ۲ تا سیلی محکم وآبدار هم مدیر بهم زد گفت برو گم شو کلاست منم سرمو انداختم پایین رفتم

    من رفتم به بابام گفتم گفت دهنتو ببند  خیلی گستاخی  برات معلم گرفتم حالا میگی بده بزار برم بیرون بیا م حسابت رو بزار م کف دستت  میام ۱۰۰ تا کمربند بهت می نم حالت جا بیاد التماسش کردم نشد گفت حتما میرم میام میزنم کبودت میکنم گفت گه خودت رو آماده کن برا تنبیه حسابی گفت که دیدی  شلاق هم زدم وایییی نجاتم بدین😢😢😢😢😢😢

    رفتی؟

    تنها جاییم که درد میکنه کمرم سینه هام وباسنم هستش که خیلی درد میکنن

    خوش به حال کتک نمی خوری دیگه نمی خوام  وقتی سیخ رو داغ کرد گذاشت رو سینه هام ونیشگون گرفت از شکمم امروز خیلی درد داشتم به اضافه ی کمربند چرم

    نمیشه ننیزاره کلا گوشیمو چک میکنه  داشتم با برادر دوستم حرف می زدم در مورد خواهرش اون یه روز گوشیمو چک کرد اونو دید دیونه شدفکر همه جاش رو کردم نمیشه باید کتک بخورم

    گوشیتو نده بگو گم کردم

    پس یعنی خیلی مادرتون عصبانی بودن

    معلمتون فکر همه جا رو کرده

    خب دوربین بذار

    تو حموم 

    وقتی میزنه گوشیمو میگیره می بره تو  پذیرایی وتو اتاق کتک رو می زنه

    تو اتاق از مادرتون کتک خوردین یا تو حموم

    ممکنه باور کنه پدرتون

    وقتی داری از معلمت کتک میخوری یواشکی گوشی تون رو بذار رو فیلم بعد به مامانت نشون بده

    می خوام بهش بگم 

    خواهر وبرادرم رفتن  بیرون الان خیلی درد دارم مخصوصا باسنم اگه به بابام بگم اونم میزنه کمربند رو رو باسنم خودشم گفته صدات در نیاد پس بهش نگم به تظرت؟

    کلا امروز روز کتکه داشتم با دوستام صحبت میکردم اونام امروز کتک خورده بودن

    به مامانم گفتم گفت که  خودت رو میزنی بعد میندازی سر معلمت می ترسم به بابام بگم چون گفته اگه کار بدی بکنی میبندمت به تخت لختت میکنم و۱۰۰ ضربه شلاق میزنم اگه صدات دربیاد ۵ تا اضافه می خوری

    کتک مفصل میخوری از پدرتونا

    خوبه گوشیتو نگرفتن

    خواهر برادرت طرف شما رو گرفتن یا مادرتون

    پماد زدم ولی بازم درد داره الان تو اتاق حبسم  در رو رو م قفل کرده می خوام وقتی بابام از خواب بیدار شد بهش بگم که معلم نمی خوام

    تنها راهی که به ذهنم میرسه اینه که بگی کتک میخوری

    منم امروز خیلی با مامانم بگو مگو کردم

    نه مال مامانم کمتر بود دردش مال معلم که خیلی سخته خیلی ازش میترسم هیچی هم بلد نیستم برا فردا اگه به بابام بگم فک کنم با کمربند  تو حموم منو بزنه  به نظرت بگم می خوام بگم شاید قبول کرد

    پماد زدی

    مامانت معذرت خواهی کرد

    گفت باید معلم داشته باشی

    بمیرم ثنا جون کتک مامانت دردش بیشتر از معلمت بود

    ای وای ببخشید می خواستم بنویسم رو مینا نوشتم رو نیا ببخشید  چون امروز زیاد کتک خوردم عقلم سر جاش نیس

    یکی راهنماییم کنه رو نیا جون  دیگه هیچ راهی ندارم باید کتک بخورم نگران فردا هستم می ترسم گفته تو اینترنت میزنه روش های تنبیه  شدید که بیاد رو من امتحان کنه البته اگه بلد نباشم منم که بلد نیستم

    به مامانم گفتم من دیگه معلم نمیخوام مامانم برا اولین بار منو کتک مفصلی زد با کمربند بابام خیلی درد داره خودشم الان خوردم کمربند رو 

    بچه ها من خیلی درد دارم کسی راهی سراغ داره دردم کم شه؟ جاهای کمربند هنوز تو بدنمه

    اما الان دلم سوخت 

    اقای ایتیوند اگه میخواید نگید پیام بدید که نمیتونم بگم اما من دوست دارم بگید

    ولی هر طور خودتون میدونید

    اون اصلاحریم خصوصی رو رعایت نمیکنه منم گفتم تو اصلا نمیدونی چه جوری با یه دختر ۱۱ ساله که ماه بعد میره تو ۱۲ رفتار کنی همش دخالت میکنی

    الان با مامانم دعوام شد اومدم تو اتاق دارم چت میکنم

    ثنا جون خوابیدی؟؟؟؟؟؟

    ولی خداییش تو خونه دختر عموم خیلی خوش گذشت

    ببخشید دیر جواب دادم مامانم گفت چشم نذار رو تبلت

    به خاطر اینکه بابام دروغ میگفت و بدون اینکه به مامانم بگه اینستا داشت

  • محمد احمدی
  • ثنا خانم شما ایمیل دارین؟؟

    راستی اگه فضولی نیس میشه بگی چرا جدا شدن؟

    باشه عزیزم خوب بخوابی

    اقای ایتیوند برگشتید حتما حرفتونو بگید

    خاطره.........

    بابای من شغلش دولتیه یه بار من گفتم تو مدرسه این حرف و گفتیم اونم هر چی از دهنش در اومد بهم گفت منم رفتم تو حموم در و رو خودم قفل کردم 

    بعد مامانم رفت بیرون و برگشت من خودمو زده بودم به خواب کلی قربون صدقه ام رفت و به بابام فحش داد البته بابام رفت بیرون 

    بعدش زن عموم زنگ زد گفت این هفته رومینا رو بیار اینجا با لنا ببرمشون پارک ابی و سینما و ...(اسم دختر عموم لناست)

    من رفتم اونجا خیلی خوش گذشت ولی وقتی برگشتم خونه بابام عذر خواهی نکرد منم باهاش قهر بودم این ۳ روز قبل از روزیه که مامانم جدا شد

    نمیدونم  من نشنیدم من خوابم میاد از بس کتک خوردم رفتم بخوابم

    گفتن به زودی یه زلزله ی خیلی شدید تو تهران میاد

    آخه اگه نگم خود گوشی رو میبره ومن بدون گوشی میمونم یکم خاطره بگو رومینل جون من دستم درد میکنه نمیتونم تایپ کنم

    آخه اگه نگم خود گوشی رو میبره ومن بدون گوشی میمونم یکم خاطره بگو رومینل جون من دستم درد میکنه نمیتونم تایم کنم

    کانون زبان ایران میرم

    معلمه بد اخلاق بود ما هم تلافی کردیم

    خب رمزشو نگو

    تنبیهت نکرد واینکه کجا کلاس میری

    از کلاس بیرون کرد نمره کلاسی ۰ داد البته اون دوستم فیل شد

    نمره کلاسی کم داد که فیل شیم ولی من ۱۰۰ گرفتم ازمونمو فیل نشدم

    بعد اون چیکار کرد معلم رو میگم      واینکه  خب میگیره رمزشم می خواد  تازه اش هم گوشی رو میبره با خودش

    رو گوشیت رمز بذار

    ترم پیش که حضوری بود رو صندلی معلم با یکی از بچه های دیگه رو صندلی معلم پونز گذاشتیم

    می یاد تو اتاقم در رو قفل میکنه به زور ازم میگیره البته شاید

    به عنوان مهمون گوشیتو میدی؟

    اشکال نداره عذرخواهی کردم جواب درستو دادم بخشید پاک کرد تقصیر تو نبود تقصیر خودم بود رفتم بیرون از اتاق 

    می خوام در رو براش ببندم قفل کنم

    ای وای ببخشید من باعث شدمالان اگهکلاس حضوری بود بازم منفی میزاشت یا نه

    پس مثل اینکه دوباره کتک میخوای یه کم خسته میشی ولی در عوض کتک نمیخوری

    چه معلمی 

    آخه حوصله ی خوندن ندارم

    وای الان معلممون ازم سوال پرسید پای سیستم نبودم ۲ تا منفی گذاشت

    نه قایمش کرده بودم ولی امکان داره هر لحظه بیاد خونمون به عنوان مهمون وبگیره

    برو تا شب بکوب بخون

    اقای ایتیوند بر نگشتید هنوز

    بخون خوشحالش کنی امروز گوشیتو گرفت؟

    نمیشه که باید امتحان فردا رو بدم  چون ما ۱۰ جلسه ۱۰ جلسهپولش رو میدیم وآخر هر جلسه یه امتحان است

    نمیدونم میترسم به خاطر من بیشتر کتک بخوری همین امروز بگو دیگه نمیخوام

    هنوز نگفتم به مامانم فردا امتحان دارم منم می ترسم چون نخوندم میترسم از این بیشتر تنبیهم کنه    چون نخوندم به نظرت در رو قفل کنم هنوز یه مامانم نگفتم قرلره فردا بگم

    آره ساق پا دردش بیشتره خیلی درد داره الان  در رو قفل کنم روش سانه برا فردا؟؟

    به مامانت گفتی دیگه معلم نمیخوای

    هرجور خودت میدونی به خاطر من بیشتر کتک نخور  

    ساق پا خیلی دردش زیاده فدات شم

    ببخشید داشتم سوال جواب میدادم

    نه عزیزم از وقتی گفتی معلمت تنبیهت میکنه هر روز نگرانت بودم ولی امروز بیشتر از همیشه

     

    تازه امروزبه ساق پاهام  کمربند زده  

    کجا رفتی  آخه میترسم اگه قفل کنم  بعد اینکه اومد خونه حالا با یه روشی که نمیدونم چیه  منو بزنه خیلی شدید تر الان تمام بدنم رو چسب زخم زدم

    خب هم کتکم میزنه وبعد مجبورم میکنه انجام بدم پسچه بهتر که اول انجام بدم دیگه کتک اضاقه نخورم  میترسم دررو ببندم بعد که اومد خونه بیشتر بزنه؟چیکار کنم؟

    به نظر من قفل کن معلومه از حرف زدنت دل پری ازش داری اگه انجام ندی کلاغ پر و اینا رو چی کارت میکنه

    ببخشید تو رو هم نگران کردم

    آره خیلی گریه کردم به پاش افتادم ولی نشد از این به بعد در خونه رو قفل میکنم که نیاد تو به نظرت در خونه رو قفل کنم از فردا؟یا نه

    از صبح نگرانت بودم تو فکرت بودم

    آره میگه من درس میگم بهت بعد تو نمی خونی  واینکه گفت یه بار ریگه بیای به این ستیت میکشمت منمم گفتم به خودم ربط داره حاضر جوابی کردم  بعد اون کلاغ پر ودراز نشت رفتم  قباش برا این سایت ودرس بود که حاضر جوابی هم اضافه شد میگه بچه باید تنبیه بشه  خودشم مخصوصا اگه دختر باشه باید کتکش زد  که   پررو نشه

    گریه کردی؟

    فقط سر اینکه میای اینجا یا درسم جواب ندادی عزیزم

    با خط کش به باسنم زد خودشم خط کش فلزی  باسنم زخم شد خون اومد  

    همه ی تنبیه ها رو انجام داد   تو پیام پایینی گفتم دیگه چیکا کرد وهم لخت دراز نشست رفتم و هپ کلاغ پر از هر کدوم ۵۰ تا

    نه نگفتم ولی چون از کتک خوردن خسته شدم چون خیلی محکم میزنه  به مامانم میگم که خودم می خونم  معلم لازم نیس دیگه نمیگم کتکم میزنه  چون اول خودم دوس داشتم  ولی امروز از همه ی تنبیه ها چشیدم  حتی کلاغ پر هم رفتم کل خونه رو وچون خونه مون بزرگه خسته شدم  بهش التماس میکردم قبول نمیکرد  لخت شده بودم داشتم کلاغ پر میرفتم دیگه نمزارم بهم درس بده

    با کمربند کتک زد؟

    شلاق زد 

     

    بمیرم برات ثنا جون به مادرتون گفتین

    من دارم از درد میمیرم

    متوسط دوست دارم ببخشید هی میرم معلم ازم سوال کرد

    بچه ها نی خوام بگم دیگه تیاد خونه مون خیلی درد کشیدم امروز تا به حال اینطوریکتک نخورده بودم تمام بدنم کبوده  دیگه هسته شدم دیگه از معلمم بدم میاد همش میزنه  امروز هم سیلی زد وهم کمربند وهم شلاق وهم تیشگون گرفت از شکمم و هم سیخ داغ کرد وقاشق هم داغ کرد گذاشت رو سینه هام لختم کرد کتکم زد  دیگه از کتک بدم میاد تو چطور تو هنوزم دوس داری کتک؟

    رومینا رفتی ؟؟

    اره خیلی

    الان هم دارم چت میکنم هم کلاس زبان دارم

    در واقع تنبیهم الان تموم شده 

    من دیگه از کتک خوردن بدم میاد چون دردش بیشتره امروز تو ۴ ساعت همه ی کتک ها از همه نوعشون منو زد خیلی بد بود مخصوصا اونجایی که قاشق داغ کرد

    آفرین    پس خیلی خوشحالی

    مرسی ثنا جون همه رو ۲۰ شدم

    امروز فقط تو فکرت بودم

    رومینا جون رفتی؟

    از کارنامه ات چه خبر رومینا جون

    باشه منم الان کلاس دارم

    بچه ها دیگه از کتک خسته شدم  ۴ ساعت تنبیه شدم کتک خوردم الانم خیلی درد دارم الان باز تو خونه مونه  اه ولی دیگه تنبیهم تموم شده خدا رو شکر ولی خیلی درد دا رم

    تو رو جون من بگید من ناراحت نمیشم

  • محمد ایتیوند
  • ببخشید میشه نگم؟ ولی اگه زیاد دوس داری بدونی تا بگم .

    ببخشید رومینا خانم چند ساعت دیگه بر میگردم و حرفمو بهتون میگم . ببخشید الان باز دوباره کار برام پیش اومد

    میشه بگید حرفتونو لطفا

    حالا شما بپرسید

    سوال من اینه که شما چه ارزویی دارین

    اسم اهنگا رو یادم نیست ولی ساسی و تی ام بکس گوش نمیدم فقط تو تولدا اونم من مهمونم نمیتونم بگم اهنگو عوض کن

  • محمد ایتیوند
  • شما اول سوالتونو بپرسین

    بفرماین ناراحت نمیشم

    اقای ایتیوند یه سوال دارم البته میتونین جواب ندین

  • محمد ایتیوند
  • باشه به هر حال موفق باشی عزیزم . ببخشید شما  چه آهنگایی گوش میدین ؟ البته میدونم فضولیه و اگه هم دوست نداشتین نگید

    و یه چیز دیگه هم باید بهت بگم . اما باید قول بدی ناراحت نشی

    البته مامانم میگه تیزهوشان قبول شدن ارزو نیست هدفه

    الان کلاس زبان دارم درمو بستم مامانم نیاد بتونم با تبلت چت و بازی کنم البته هنوز شروع نشده

    خیلی شیطونم

    بله ارزوم جدی بود همیشه قسمت فیلم ها که مرده زنه رو میزنه یا بر عکسو دوست دارم ولی مامانم نمیذاره ببینم میگه هنوز کوچیکی اما وقتی خونه نیست اون قسمتا رو پلی میکنم میبینم

    بله ۹۹%دهه هشتادی ها کتک خوردنو دوست دارن

    البته با شرطای مامانم ارزوی کتکم براورده نمیشه

  • محمد ایتیوند
  • واقعا جدی گفتین آرزوتون رو ؟ و اینکه دهه هشتادیا همه دوست دارن کتک بخورن؟

    نه بفرماین

  • محمد ایتیوند
  • آره واقعا یه کتک حق داداشت بوده . این آقا خلیل رو دوست دارم اونم مثه منه . حیف یه کم عصبانیه و حالش از دهه جدیدی ها بهم میخوره و رومینا خانم ایراد نداره یه سوال ازتون بپرسم ؟ ناراحت نمیشین

    خودم دلم نمیومد ولی خب منم درد داشتم اون پسره بدنش محکم تره

    امروز وقتی مامانم رفت کارنامه ام و بگیره با داداشم دعوام شد اون از من چنگ گرفت منم زدم تو دهنشو انداختمش زمین اونم گریه کرد ولی بعدش ازش معذرت خواستم و قول دادیم به مامانم نگیم

    ممنون خوبم

    اصلا فکرم نمیکردم انقد ناموسی باشین

  • محمد ایتیوند
  • آره خوندم . شما خوبین ؟

    اقای ایتیوند فکر کنم دیشب خواب بودید ولی اقا خلیل هم ازتون معذرت خواستن

  • محمد ایتیوند
  • آقا خلیل من اولین عکس بچگیمو دارم وقتی چهار پنج  سالم بوده و تو روستا بودیم . اون موقع ما فقط شب عید ها عکس یادگاری قدیمی مینداختیم و اولین باری که دوربین عکاسی دیدم  عکسم هم وقتی خواستن ازم عکس بگیرن خیلی خجالت کشیدم و تو عکس قشنگ معلومه که خجالت کشیدم . هی خدا . به قول حسین پناهی کودکیم رو دوست داشتم . روزایی که به جای دلم سر زانوهام زخمی بود.

    یا اینکه قبلنا مهمون میومد میگفتن قبله کدوم طرفه . الان نیومده میگن رمز وای فای چنده .

     

  • محمد ایتیوند
  • سلام آقا خلیل .  من شرمندام . ببخشید تو رو خدا . ممنون ک تو سایت چوب و فلک هم پشتیبانیم کردی . من از شما معذرت میخوام .

    آره راستش و بخوای منم وقتی بچه بودم تو روستا بودم همین آرزوهای شما رو داشتم مخصوصا اون تلویزیونه

    یه نفر احترام خودتونو نگه دارین

    نگفتین شما پسرید یا دختر؟

    اقا خلیلی میشه سوالتونو بپرسین

    ما کلاس اول یه مبصر بداخلاق و دست بزن دار داشتیم

    من و دوستم داشتیم تو زنگ تفریح نقاشی میکردیم اومد نقاشیامونو پاره کرد نفری دو تا هم زد رو دستمون همیشه ازش میترسیدم تا وقتی خودم مبصر شدم 

    و فهمیدم تا دعوا نکنی ساکت نمیشن

    من هم نیمه اولی ام هم یه سال زود تر رفتم مدرسه

    معمولا ۱۳ سالگی میرن دبیرستان 

    تو ۱۱ سالته برو خاله بازیتو بکن تو رو چه به این سایتا و این حرفا

    به درک که ۱۱ سالته و میری دبیرستان هیچگی حوصله این حرف زدن تورو نداره به ما چه که کلاس چندمی 

    ثنا جون کتک خوردی؟

    بی نام جون من ۱۱ سالمه و میرم دبیرستان

    ولی مامانم میگه به این نیست که به کسی بگی براورده شه یا نه

    رومینا جون من گفتم دوازده سالمه یعنی امسال میرم کلاس ششم به دبیرستان هنوز نرسییدم خب ارزوی های زیادی دارم یادت باشه اگه ادم ارزوشو به کسی بگه هیچ وقت بهش نمیرسه

    این ۸ سال هم تو زندانه بعد ۸ سال بازم نمیتونه خصوصی درس بده

    اون دختر هم با کمک یک روانپزشک حالش خوب شد

    راستی ثنا جون درباره اون معلمه در لندن که شاگردشو میزده الان اعلام کردن حکم اش ۸سال بیکاریه

    مطمئن باشید من دیگه ازتون دلخور نیستم

    مدیر عزیز لطفا این پیامایی که به کتگ ربط نداره حذف کن و اینکه لطفا وبلاگو ببندین و پیامایی که به کتک ربط نداره و تایید نکنین

    اقا خلیل سوالاتونو نمیگین ؟

    دیگه کشتیمون با این درست و یا این تیزهوشانت خفه شو دیگه

    معلومه شما از من بزرگترین و باید احترامتونو نگه داشت ولی من دیگه به سوالای شما جواب نمیدم هر چی میخوای بگو میخوای مثه دیشب شر به پا کنی؟

    وبلاگو به گند کشیدی هر ثانیه میگی من الان تو خونه دارم چکار میکنم مگه این وبلاگ برا اینه تو کاراتو بگی‌

    به جون مامانم من به جاش نمینویسم اون متولد ۸۳ من ۸۸

    اون دبیرستانی من هنوز نرفتم دبیرستان معلمش میزنتش معلم من نمیزنه و ....

    اگه برای سوال پرسیدن درس و تیزهوشان اومدی وبلاگو اشتباه اومدی برو وبلاگ درسی اگرم نه پس دهنتو ببند کم درس درس بکن

    من فقط صبح ها یکم و شبا میام اگرم عصر درسامو تموم کرده باشم میام شما همون اقا خلیل نیستین؟

    ثنا جون ثنا جون نکن چون این ثنا جون هم کار خودته خودت داری بجاش پیام مینویسی

    شما اصلا چند سالتونه دخترید یا پسر

    مگه اینجا مشاوره درسیه  که همش راج به درس و تیزهوشان میگی تو اگه درس خون بودی ۲۴ ساعته تو این سایت نیستی

    من به شما نگفتم اگرم بگم به ثنا جون و بی نام جون گفتم بی نتم هم سنمه 

    ثنا جون هم چون میره تیز هوشان ازش سوالایی داشتم

    یه بچه دیگه خیلی شورشو دراوردی عقده ای بدبخت ولمون کن با این درس خوندنت به درک که درس میخونی چرا میای به ما میگی

    یه نفر شما خیلی بی ادبین به شما چه ربطی داری من از بی نام سوال کردم اونم میتونه جواب نده هم سن هستیم مگه عیبی داره

    اقای ایتیوند ممنون برای دیشب🙏😀🙏

    یه بچه دیگه داری خیلی زر اضافی میزنی عقده ای به ما چه که کی درس میخونی به ما چه که تیزهوشان امتحان داری گمشو برو بیرون

    بی نام جون ارزو شما چیه

    گفتی ۱۲ سالته ازمون چه دبیرستانایی و دادی تیزهوشان ازمون میدی

    امروز مامانم عصر میخوابه اون موقع میام

    البته الانم یکم میتونم

    ثنا جون اگه گوشی دستته جواب بده

    من کل کارنامه ام و ۲۰ گرفتم خدا رو شکر 

    الان مامانم بر گشت

    بی نام جون من به جز تیزهوشان و کتک خوردن ارزو سلامتی هم دارم

    ثنا جون بیداری 

    اقا خلیل شما چی

    اقا ایتیوند شما چی

    آقا خلیل همه ی دهه هشتادی ها اینجوری نیستن مثل خودم من دهه هشتادی ام و هیچ وقت کتک نخوردم و دوست ندارم بخورم رومینا جون و ثنا جون اینا چه ارزوییه برید ارزو های بهتر کنید اخه یعنی چی از شوهرتون کتک بخورین واقعا که

    باشه ولی تو رو جون من فردا بین ساعت ۹:۳۰تا ۱۰ بگین

    من دیگه نمیخوابم چون یه کامیون از کنار خونه مون رد شد فکر کردم زلزله ست دیگه خوابم نمیبره

    من بخشیدم خیالتون راحت

    من از بچگی وقتی بهم یه چیزی میگفتن دیگه ول نمیکردم

    تو رو خدا بگین

    تویکی از درسامون خوندیم هیچ وقت برای سوال پرسیدن دیر نیست

    اشکال نداره دخترم  انگار یادت رفته چه توهین هایی بهت کردم بخواب من از بچگی همینجوری بودم وقتی از چیزی خجالت میکشیدم دیگه روم نمیشد...

    یه چی دیگه بگم شما دخترا چقد قلبتون مهربونه

    شب بخیر بخواب رومینا خانم شب خوش

    ازتون معذرت میخوام بابت توهین ها

    من هنوز بیدارم

    حتی شده تا صبح نگید من بیدار میمونم جون من بگید نمیدونستم میخوره تو ذوقتون 

    تا نگید من نمیخوابم

    معذرت میخوام جون مادرتون بگین

    راستش تو ذوقم زدید دیگه روم نمیشه بقیه شو بگم شب بخیر

    مغزتو درگیر نکن شب بخیر

    صبح که بیدار شدین بگین من از ۱۰ بیدارم

    رفتین؟

    من تا ۵:۱۵هستم تا اون موقع هر چی میخواین بگین

    شب بخیر

    نه دیگه بگین میخوام زود تر بشنوم

    بخواب دخترم

    نمیخواد خودتونو اذیت کنید بخواب شب خوش

    شب بخیر من میخوابم لطفا سریع تر تایپ کنین

    میشه بپرسین چون خوابم میاد

    اولینش اینه که رومینا خانم واقعا جدی میگید که ارزوتون اینه که شوهرتون بهتون بزنه؟ یا شوخی کردین

    بفرماین

    من معذرت میخوام اشتباه خوندم

    میشه بنویسید متو بخشیدید یا نه

    خواهش میکنم رومینا خانم من چن تا سواال از شما دارم ایراد نداره بپرسم ؟

    بدشم نگفتم خاک بر سر خانما . گفتم خاک بر سرم خانم ها

    من معذرت میخوام اقا خلیل که بهتون بی احترامی کردم ببخشید

    رومینا خانم خوابیدی ؟

    ن چون اون موقع منم موافق مادرم بودم البته اون موقع الان نه

    رومینا دخترم تو جای دختر منو داری اولا درست با بزرگترت حرف بزن دوما اینکه میگم خانم ها ایرادش چیه خانم هستید دیگه 

    نکنه میخواید بگم اقایون

    خب شما نمیگفتین مامان گناه داره نزن

    Good night every one

    واقعا عجب دوره زمونه ای شده بچه ها این حرفو میزنن وای ممن مامانم صبح تا شب ب خواهر کوچکم میزد بخاطر اینکه میگفت بدون چادر رفتی از مغازه جفتیمون چیز خریدی

    من نیشگون از شکم دوست دارم

    نه من که دوس دارم  گیره بزاری

    یعنی چی خاک بر سر خانم ها اقای خلیل

    تقصیر ما خانم هاست که زود بخشیدیمتون

    این که بیایم شهر و ما هم ارزوی تلویزیون داشتیم فقط من نیستم من مطمعنم خیلی از بچه ها که چوپان بودن مثه محمد ایتوند این ارزو رو داشتن

    منظورم این بود که میگم

    ولی من نمیتونم درد اونو تحمل کنم یه بار تو حموم ۲ ثانیه گیره گذاشتم مردم

    خاک بر سرم خانم ها خواهش میکنم درست حرف بزنید

    آخه چون درد بیشتری داره  بهتره من دوست دارم 

    مشگم یعنی چی

    باشه نمیخوام به خاطر من کتک بخوری

    یا خدا سنا خانم تو رو خدا درست حرف بزنید

    باشه مشگم ولی قبل نمیکنه   دو تا تو گوشی میزنه میگه برو گم شو یه لگد هم میزنه

    منظورم این بود که دلم برات سوخت اقا خلیل

    نه من سر سینه به شدت درد میکشم و عصبی میشم

    من عاشق اینم که شوهرم سینه هامو فشار بده  به عنوان تنبیه

    ببخشید منظورتون از الهی خلیل یعنی چی رومینا خانم

    قبل از اینکه گوشیتو بگیره بگو اگه گذاشت و تونستی

    چرا سینه بهتره بیشتر درد داره

    الهی خلیل

    ثنا جون سینه نه ولی بقیه جاها باشه

    فردا شاید باشم ولی شاید معلمم گوشی رو بگیره  نمیدونم  ولی دلم می خواد زور صبح بشه منو کبود کنه 

    یا حضرت فاطمه خودت همه ی دهه هشتادی ها رو شفاء بده یا حضرت فاطمه خودت

    ارزوی بچگی من این بود که خونمون از روستا بیاد شهر دقیقا مثله ایتوند و بتونم درس بخونم و اینکه دیگه کم دنبال گوسفند و گاو بدوبدو کنم یا کم چوپانی کنم

    ارزوم این بود ما هم  مثله بچه های شهر تلویزیون داشتیم

    فردا هم هستین؟

    شب بخیر

    کتک شوهر عالیه من خیلی دوس دارم منو بزنه منم التماسش کنم که تو رو خددا نزن  بعد اونم بزنم تو گوشم بگه دهنتو ببند سینه هاتو فشار بده  باسنت رو  بزنه

    منم رفتم فقط ۵ ساعت مونده تا کارنامه

    عالیه   من رفتم بخوابم

    کتک شوهر با همه ی کتکا فرق داره

    نظرتون چیه

    منم شوهر دست به زن دار می خوام می خوا کبودم کنه  اگه کار اشتباهی بکنم

    ارزوم تیزهوشانو شوهری که دست بزن داشته باشه

    اشکالی نداره این چه حرفیه  اینم بگو برم بخوابم

    رونیا جون لطفا بگو

    من خوابم میاد ولی خودمو نگه داشتم ثنا جون رفتی؟

    ببخشی بد خوابتم کردم

    ب قران مسخره نمیکنم بفرماییید

    آرزوی من اینه که یه شوهر داشته باسم منو با کمربند سیاه وکبودم کنه همین

    ب قران مسخره نمیکنم جدی میگم

    من از وقتی از اون معلم خجالت نمبکشم که  یه بار در اثر سحل انگاری  کل بدنم با آب داغ سوخت بعد منو بردن بیمارستان  اونجا برا اینکه من خوب بشم کل لباسامو در آوردن  و پماد سوختگی  زدن به کل بدنم حتی لباس زیر هم نداشتم   بهد  پدر ومادر که اومدن به عیادت واون معلمه گفتن که فقط از پشت پرده می تونین ببینین  بعد اون معلم همه رو بیرون کرد وخودش پرده رو کشید کنا ر منم گفتم خانم لطفا این کارو نکنید گفت دهنتو ببند اون چون پرستاری بلد بود پماد رو از پرستار گرفت  وخودش به کل بدنم زد  به خاطر همون من ازش خجالت نمیکشم وقتی بهم نیگه لخت شو تنبیهت کنم  خجالت نمی کشم

    ارزو من اگه قول بدین مسخره نکنین میگم

    اقا خلیل دوباره شروع نکنین

    راستش و بخواید خاب از چشام پرید با این حرفاتون میشه بگید ارزوهای شما چیه الان خعلی دوست دارم ارزوهاتونو هم بدونم

    ثنا جون شما منو بزن

    حالا کی دوس داره یکی رو کتک بزنه بیا منو بزنه

    منم امروز تنها بودم قاشق داغ کردم

    ببخشید اینو میگم پس بچچه های دهه هشتادی و نودی همه ب این بیماری مبتلا شدن

    راستشو بخواین الان دارم ب دوران خودم افتخار میکنم راستشو بخوای شما بچه های الان همه افسرده اید اینو میشه از رو حرفاتون فهمید

    ممنون🙏

    راستش امروز که تنها بودم خودم قاشق رو داغ کردم گذاشتم تو د

    اخی انگار نه انگار دوست مامانته

    تشبیش یعنی اینکه خودمو میزدم ب موش مردگی

    خانم آخه د بابام محکم بود وسینه های من حساس واون معلم هم که میدونه سینه هام حساسه از قصد گیره وسیخ داغ رو اونجا گیزاره که بیشتر درد بکشم

    ما هیچ وقت کم نمیاریم

    چی کجا نوشته

    بمیرم درد میکسی

    خانم 

    یا حضرت عباس واقعا از وقتی گفتید دهه هشتادیا همه عاشق کتکن من دهنم یه متر و نیم باز شده عجب بابا عجب امون از دست شما دهه هشتادی و نودی ها منو باش میخواستم از شما برنده شم چه میدونستم شماا کم نمیارید

    نمیدونم کجا نوشته   راستی الان دارم از درد سینه نیمیرم  از لگدی که بابا بهم زد

    از اینکه معلما رو اذیت میکنین معلومه

    صداش میزنین خاله یا خانم

    نه چون خیلی سختن من نمیتونم  فردا بهش میگم که نمیتونم  اونروز یه سوال داد نتونستم حل کنم خیلی سختن

    تشبیش یعنی چی

    راستی رو مینا جون  از کجا معلومه شیطونم  من خیلی معلما رو اذیت میکنم واونا هم تنبیهم میکنن

    درس،اتونو خوندین واسه فردا

    وای خدا باورم نمیشه همه دهه هشتادیا دوس دارن کتک بخورن وای به ابولفضل نمیتونم باور کنم

    خدایا چرا بچه ها اینجورین ؟ چرا دیگ بچه ها بخاطر کتک خودشونو به تشبیش نمیندازن مثله من  من وقتی معلما زیاد بهم میزدم خودمو به تشبیش میزدم و تا اون موقع ولم نمیکردن

    من منتظرم تا فردا یه کتک درس حسابی بخورم خیلی دلم می خواد خودشم جلو معلم لخت شی  عالیع

    معلومه شیطونی ثنا جون

    کلا من خیلی بازیگوشم

    من ۲ ساعت دیگه میخوابم شماها چی

    آره درد داره مخصوصا اینکه نوک سینه بزاری  ولی آخه منم کار بدی کردم من به حرعش گوش نکردم داشت درس میداد بعد از همون درس سوال پرسید   من نتونستم جواب بدم  

    من متولد ۸۸ ام یه سال زود تر رفتم مدرسه

    همه ی دهه هشتادیا  عاشق کتک خوردنن۵

    عزیزم گیره خیلی درد داره

    زشته ولی میگم قراره فردا سیخ رو داغ کنه  بزاره رو بدنم  یه بار اون کارو کرد  گذاست رو سینه هام  واز اونجا شروع کرد من حتی لباس زیرم نداشتم  تا اومد به شکمم رسید بهد رفت پایین خیلی درد داشت مخصوصا باسنم بهم گفت  که  تو باید اینطوری تنبیه وتوبیخ  بشی که  ادب بشی  دبی ادبی نکنی   وفک کنم قراره فردا هپ اون کارو بکنه و من این کا رو دوس دارم  وحتی یه بار باگیره  نوک سینه هامو بست خیلی درد داشتم کای من این کار رو دوس دارم

     

    همه دهه ۸۰ ها اینن همه دوستام عاشق کتکن

    من میترسم فردا دوباره به خاطر این همه حرف. کتک بخورم

    و اقای ایتیوند هم ناراحت شن البته ایشون هیچ وقت دخالت نمیکنن

    فقط میخواستن از ناموس دفاع کنن

    آخه من نمیتونم اینو درک کنم که شما دوست دارید ضربه بخورید

    سنا خانم من ده سال از شما بزرگترم و میخوام ی سوال بپرسم اون اینه ک همه ی دهه هشتادی ها اینجورین یا فقط شماها

    من متولد 75 هستم

    کتک خوردن فرداتونو البته اگه خودتون میخواین

    مواظب حرف زدنت باش آقا خلیل  من مشکلی ندارم  من فقط دوست دارم درد بکشم بگم غلط کردم همین

    همیشه به مامانم میگم با این شرطایی که تو گذاشتی کسی حتی خواستگاریمم نمیاد😂

    ببخشی سنا خانم این حرفو میزنم ولی به رروانشناس مراجعه کردید

    چی رو تعریف کنم   رومینا جان   من متولد  سال  ۱۳۸۳ هستم  واز الان دارم برا کنکور می خونم  به خاطر همون معلم خصوصی دارم  و۱۵ سالمه

    من عاشق کتکم به خدا عاشقشم به قرآن عاشق کتکم آقا خلیل  خیلی دوس دارم  تو مدرسه  منو لخت کنن بزنن ولی نمیشه  تو مدارس  غیر قانونیه  اه   من دلم کتک می خواد  می خواد درد بکشم بهش التماس کنم که نزن بهش بگم غلط کردم ببخشید منو نزن  تو مدرسه ار کاری دلم می خواست کردم ولی  تنبیه بدنی نمیکنن عقط میگن دور حیاط رو بدو  آخه من کمربند وشلاق می خوام

    سنا خانم متولد چ سالی هستی

    نه سرکار نذاشتیم 

    ثنا جون اگه گوشیتو نگرفت تعریف کن

    ممنون ثنا جون ببخشید وقتتم گرفتم

    من دوس دارم یکی الان بیاد خونه مون منو ببنده به تخت  و کمربند بزنه البته صبح زحمتشو نیکشن ولی من الان می خوام

    دخترا تو رو خدا منو سرکار گذاشتین یا مسخره من میکنید مگه میشه

    یعنی شماها دیگه انقد خوشتونه

    اونا دانشجو هستن  ببخشی د فقط تا اینجا می تونم بگم واینکه آقا خلیل  درد کتک یکی از لذت بخش ترین درد های دنیا خستش من خیلی دوس دارم یکی منو بزنه من خواهش کنم که منو نزن

    اگرم بخوام منو بزنه مامانم نمیذاره ۳۰۰ تا شرط نوشته میگه هر کدومو رعایت نکنه طلاق میگیری 

    یکیَم همین کتکه

    سنا خانم ببخشید ولی واقعا ب منم حق بدبد چون من دیگ انقد بهم میزدن میرفتم برا معلمام درو و کارای دیگ میکردم تا انقد بهم نزنن بعد اونوقت شما اومدید میگید من عاشق کتکم خو تو را خدا ب منم حق بدید

    کجا رفتین

    اونا کجا میرن چند سالشونه؟

    اقا خلیل چون تاحالا فکر میکردم دردش لذت بخشه

    رونیا نظر من اینه که شوهر یعنی  کسی که آدمو کتک بزنه حالا تو رو نمیدونم من تو آینده شوهرمو مجبور میکنم منو بزنه با کمربند

    آره  من عترت میرفتم   تو دبستان و هم خوار دارم وهم برادر چطور مگه

    مسلما بهتره

    تا امروز چرا دوست داشتی ؟

    آقا خلیل چون کسی منو کتک نمیزنه  من کتک دوس دارم  ومن دعا کردم که شوهر آینده ام منو زیاد کتک بزنه با کمربند من عاشق کمربندم درد داره ولی خوش میگذره  وزونیا جونم به نظر من  نیزهوشان بهتره  ولی باز خود دانی

    ثنا جون میشه بگی دبستان کجا میرفتی

    شما خواهر برادرم دارین؟

    من بعد کتک خوردن امروزم دیگه دوست ندارم

    من مدارس برتر دیگه ام مثل کوشش و نواور و خردم قبول شدم

    همه میگن کوشش کم از تیز هوشان نداره

    الان هر سوالی داری بپرس رو نیا 

    باش از اونم معذرت خواهی میکنم ولی بگید چرا انقد دوست دار کتک بخوری؟

    معلم من تو مدرسه اینطورین  حرف حرف خودشونه ولی تنبیه بدتی نمیکنن شاید فوقش یه سیلی یا خط کش بزنن ولی کتک نه نمیزنن فقط جریمه داریم ما  اونم تست ریاضی

    نه

    رونیا جون رفتی؟

    سوالن اینه که شما چرا انقد علاقه ب کتک دارید من هر وقت امتحانامو صفر میگرفتم ب معلمم میگفتم بهم نزن تا ی روز بیام زمیناتو باهات درو کنم واونم قبول کرد ببین انقد بهم میزد که حاضر بودم ی روز درو کنم ولی بهم نزنه

    بله راضی ام بیچاره ثنا جون

    اقا خلیلی الان اقای ایتیوند خوابن فردا ازشون معذرت بخواین

    خوشبختانه کرونا اومد ودیگه از شنبه نرفتیم مدرسه  واینکه رو نینا جون بالا خره هر چی باشه تیزهوشانه بهتر از مدارس معمولیه

    این معلم فقط تو ناحیه ۱ هستش  ویه نعلم دیگه هم هست که معلم شیمی هستش وهم تو ناحیه ۱درس میده وهم ۴  تو این نباید تو کلاس حرف بزنی  یه بار من تو کلاس با دوستن در مورد یه چیز بدی خرف میزدیم تو کاغذ برگشت کفت اون کاغذ رو همونطوری پاشو بیار بزار رو میز من  منم بردم از ترس سکته میکردم اونو خوند خیلی چیزای بدی نوشته بودیم در مورد عشق وعاشقی  اون خوند جیغ کشید رو من ودوستم بعد گفت پاشید برید بیرون شنبه مامان هاتون میاد من با هاشون کار دارم   

    با این چیزایی که شما گفتی من دیگه ازمونشم نمیدم تاحالا تو مدرسه کسی سرم داد نزده

    یه سوال از رومینا خانم بپرسم راضی هستید رومینا یا نه

    وبعد اینکه برد پیش ناظم رفتم پیش مدیر تعهد امضا کردم که دیگه تکرار نسه وببعد رفتم کلاس ومجبور بودم برا فردا دو برابر همونا رو بنویسم

    اشکال نداره عزیزم نگو 

    از سی صفحه بیشتر یا علی من دوتا از دوستام میرن ۲ ماماناشون ناراضی ان میگن معلم سخت نمیگیره

    آره فقط یه بار جریمه شدم  اون دفعه گفته بود از کتاب مبتکرا ن  تست های آخرش  برا تکلیف ۵۰ تا بود ولی من که جریمه هم داشتم گفت  ۱۵۰ تا بنویس وفرداش هم امتحان ریاضی داشتیم من ننوشتم منو برد پیش معاون آموزشی چون اون خیلی سخت گیره بعد اون سرم داد زد گفت که اگه یه بار دیگه تکرار بشه  باید دور حیاط رو ۱۰ دور بدوئی  

    ممنون از اطلاعاتت ثنا جون

    خوابیدی؟

    من میخوام تا صبح خودمو بیدار نگه دارم

     البته من مثال گفتم اصولا از سی صفحه بیشتر میگه ننویسی دفعه ی بعدش دوبرابر میکنه    ودفعه ی بعد هم ننویسی میری دفتر پیش معاون آموزشی ومدیر  خودش تو رو میبره پیش مدیر  من مدیرش مهربونه فوقش یه تعهد میگیره واگه دفعه ی بعدی بری پیش مدیر  یعنی ببرنت  دیگه مدرسه نمیزارنت واینکه  فقط این معلم اینطوری هستش  و اگه با هات لج کنه  هی تو کلاس ضایعت میکنه  رو مینا جان اینا همش حقیقته یه بار برا خود من پیش اومده تو کلاس ضایم کرده  حالا ماجراش رو ول کن  نمیتونم بگم  چون خجالت میکشم

    اگه فضولی نیست تاحالا جریمه شدی البته من ۱ و تو اولویتام نزدم زدم ۲۵۴

    گفتن امسال فقط هوشه 

    ۳۰ صفحههههههههههههههههههههههه

    ننویسی چی میشه چه سخت گیر

    خب همشون رو درس میزنی باید سعی کنی غلطاطو کم کنی دقتتو بیشتر کنی وسرعت عملتم که اگه اون بیستا  فقط یکی دوتاش غلط باشه سرعت عملت خوبه

    رفمتار ناظم و مدیر و محیط مدرسه و محیط بچه ها چطوره

    چه کتابایی زدی قبول شدی

    خیلی خوبه  با درسخون ها کاری ندارن  ولی اگه درس نخونی نمره ات کم میشه  و دیگه نمیزارن اونجا درس بخونی معلم ریاضی هفتمش خوبه ومهربان ولی درسش بده  ومعلم هشتم ونهمش  سخت گیره ولی درسش خوبه  مثلا اگه نمره ات از نمره ای که اون می  خواد کم  باشه بهت جریمه میده  مثلا میگه ۳۰ صفحه اضافه بنویس

    من تاحالا زمان گرفتم ۲۰تارو تو ۵ دیقه میزنم

    تیزهوشان سرعت عمل می خواد تو زمان بگیر مثلا ۲۰ تا تست رو ببین تو چند دقیقه نیزتی  بعد یواش یواش اون زمان رو کم کن مثلا اگه تو ۲۰ دقیقه میزدی تو۱۸ دقیقه بزن اینجودی یواش یواش کمش کن

    پس خیلی باهوشی که ۱ میری 

    رفتار معلما چطوره؟

    خلیل این سایت مخصوص دهه های ۶۰ و ۷۰ ولی منو چند نفر دیگه که دهه۸۰ ایم تعدادمون کمه و تو این همه ۶۰ و ۷۰ چیزی نیست

    باش بخاتر شما از اقای ایتوند هم معذرت میخوام

    من ناحیه ۱ فرزانگان

    نه خوابم نمییاد

    میشه بیشتر درباره ی تیزهوشان بگی؟

    تیزهوشان چند میری

    سنا جون من واقعا ازتون معذرت میخوام باشه همش مال شما اصلن این سایت همش ماله دهه هشتاد و نود و از ممد ایتوند هم میخوام دیگه نظر نزاره هر چند هنوز ازش دلگیرم به خاطر فوش قبر مرده ولی تا همش بشه مخصوص دهه هشتاد و نود تموم

    اگه خوابت میاد برو

    رو مینا جون کاری داری؟  آخه گفتی حرف بزنیم

    ای وای ببخشید دستم خورد سلنا نوشتم

    به هر حال تا وقتی از اقای ایتیوند معذرت نخواین یعنی از منم معذرت نخواستین

    دیگه واقعا موندم چی بگم تو جوابت  به خاطر همین چیزی نمیگم تا خودت خجالت بکشی  واینکه رو نیا جون حرفی داری ؟ من حرفام تموم شد اگه تو حرفی داری بگو

    من میدونم بچه ام ولی دلم میخواد تو این سایت باشم

    بخدا فقط زورم داش و زورمم داره چون دارید خاطرات دهه های شصت و هفتاد رو خراب میکنید با چت بازیتون و امید وارم آقای مدیر به زودی این ی فکری براش بکنه چون واقعا جای شما اینجا نیست دخترام شما خعلی بچه اید و امیدوارم باز دوبارع نارحت نشید چون این واقعیته

    ثنا جون اگه امکانش هست میشه بیشتر حرف بزنیم؟

    چون اعصابم رو خورد کرد بهش اون حرفا رو گفتم  وگرنه  من عاشق بدنم هستم دیگه نمی خوام بیشتر از این درد بکشه

    فهمیدم با کی بودید اون موقع درست پیامتونو نخوندم

    خلیل تو هم حرفای بد تری زدی

    نه با خلیل بودم

    با من بودی ثنا جون؟

    برو گم شو من دیگه نمی خوام به خاطر توی بی مصرف بدنم رو به باد بدم   تو خودت  ۱۰  ۱۱ سال بیشتر نداری چون معنی fuckرو نمیدونی   این کلمه فقط تو انگلیسی میشه معنیش رو فهمید حالا تو نفهمی من چیکار کنم من بدنم رو بیشتر دوس دارم سینه ها م خیلی درد دارن   پس من رفتم

    از شما ها معذرت میخوام دخترام ولی ایتوند و شرمندم اخه فحش قبر مرده داده اون باید از من معذرت بخواد

    نه ثنا جون تایپم طول میکشه 

    شما رفتی؟

    اقای خلیل من دارم از درد به خودم میپیچم دخترا بروز نمیدن

    خانم من اولش برا این ایتوند و دوست داشتم چون مثله خودم در بچگی چوبان بوده و کتک زیاد خورده

    تو رو خدا دخترم رومینا رو نیگا چه مظلومه

    دختری ک تا حالا کتک نخورده بود یهو انقد بهش زدن ک خون از دماغش اومد خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

    و اونم زیاد ناراحت نیست خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

    ثنا جون عروسی تو کرونا ممنوعه

    اقا خلیل تا به خاطر حرفای زشتتون به اقای ایتیوند و ما معذرت نخواین من که نمیبخشم ثنا جون و نمیدونم

    رفتی رو مینا جون

    البته کتک خوردن برا من عادی شده ولی نه کمربند دیگه خسته شدم آخه هر روز که کتک نمی خورن  اگه الان یه عروسی دعوت بکنن  بدبخت نیشم همه جام کبوده

    من دیگه باهاش صحبت نمیکنم چون به اقای ایتیوند و دایی م قول دادم

    ببخشید ولی خداوکیلی خجالت بکشید ای حرفا چیه میزنید

    سنا خانم ببخشید دیگه گفتم ک فقت قصدم این بود شما رو از این سایت زده کنم ک نتونستم

    ولی خداوکیلی رومینا خانم خیلی نازه البته به چشم دخترم میگم قشنگ معلومه داره ناز میکنه خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ وای خدا منو بکش ک سر ب سر این فرشته ها گذاشتم

    اخی نازی

    خب رو مینا جون الان اگه بابام ببینهمثل چادر شب سیاهم نیکنه با کمربندش من رفتم چون با اون حرف زدم  اینن آقا فک میکنه دروغه چون طعم تلخ کمربند رو نچشیدی خیلی بده منم به خاطر شما چشیدم 

    ثنا جون دوباره کتک میخوریما

    به خاطر تو داره از دهنم خون میاد خلیل بعد میگی دروغه اگه امکان عکس فرستادن بود میفرستادم تا باور کنی

    آقا خلیل تو کمربند نخوردی نمیدونی چه دردی داره

    از حامله هام بیشتر درد دارم

    دیگه از کتک گذشتم میخوام جوابتو بدم خلیل  دروغ نیست من دارم به خاطر تو از درد به خودم می پیچم

    داییم یه دونه ام زد تو دهنم 

    فردا به مادرت میگه

    داییم گفت نمیگم البته بعد از کلی خواهش و التماس

    درد داری رو مینا جون چون من خیلی درد دارم

    خخخخخخخخخخخ چقد شیرینید شما ها  البته به چشم خواهری منظورمه

    خدایا بچگی چقد خوبه واسه هم دوروغ میگن و باورشون میشه اخی چه نازن اینا

    ای خاک بر سر من ک سرب سر شما طفل ها گذاشتم تو رو خدا حلال کنید

    بابام گفت که دفعه ی آخرت باشه داری با یه پسر حرف میزنی وگرنه   طوری می زنمت که  پشیمون بشی بعد دو تا لگد محکم دردناک رو سینه هام زد ورفت

    وای وای مردم برا منی که اولین بار بود افتضاح بود گفت یه بار دیگه باهاش ارتباط داشته باشبی سر از تنت نمیذارم

    رومینا جون دوتاهم محکم زد تو گوشم ولگد زد گفت برو گم شو دیگه از این غلطا نکن  خیلی درد بدی داشت خیلی😢😢😢

    اه اه دایی منم فهمید بازم باهاش صحبت کردم با دمپایی ۵ تا زد رو باسنم

    آخ وحشتناکه خیلی وحشتناکه  دارم میمیرم درد داشت  ۱۵ تا زد  گفت فردا حسابت رو میرسم گفت یه بارم باهاش ارتباط داشته باشی میزنم ناقصت میکنم

    ثنا جون کتک خوردی یا نه چند تا درد خیلی زیادی داشت؟

    بچه ها کمکم کنین  بهش نیگم بابا غلط کردم    دیگه از این غلطا نمیکنم  به حرفم گوش نمیده الان ا مده تنبیه کنه من رفتم برا تنبیه  دعام گنین

    بگو با اون صحبت نکردم خودت بیا ببین

    فدات شم الهی ثنا جون

    الان بابام اومد میگه مگه نگفتم از اون سایت برو بیرون  الان اومده می خواد بازم بزنه  چی بگم

    آره رو مینا جون ارزشش رو نداشت من به خاطر اون کمربند چرم بخورم بابام گفت اگه یه بار دیگه با اون حرف بزنی  ۳ برابر وبیشتر میکنم

  • نوکرتون خلیل عباسی
  • اقا تا منم بدبخت نشدم منم برم شب بخیر اینا همش باهاتون شوخی میکنم دخترا فقط خواستم طوری باهاتون حرف بزنم که دیگ تو این سایت نیاین ولی انگار با شما دخترا نمیش بحث کرد

    فقت ی چیز بگم رومینا به خدا من  به چشم دخترم با شما حرف زدم و فقط خواستم شما رو زده کنم نیاید تو این سایت وگرنع من که انقد بی شرف نیستم ک با شما ... داشت باشم ولی بازم میگم خاک بر سر محمد ایتوند

    باباها خیلی ناموسی ان 

    یه بار رفته بودیم بیرون یه اقاهه گفت ماشالا چه دختر خوشگلی بابام سریع باهاش دعوا کرد

    این موضوع قبل از جدایی اتفاق افتاد

    بابام میگه یه بار دیگه با اون حرف بزنی  لختت میکنم بعد میزنم  خودشم گفته ۵۰ تا حتما خیلی درد داره   من خیلی نیترسم الان اونا جاشون میسوزن واییی

    بمیرم برات عزیزم

    این ارزش کتک نداره

    مامانم خواب بود  بابام  منو زد خیلی درد داشت  خیلی  از همه ی درد های دنیا بد تر بود التماسش کردم نشد

    آره رو مینا جون  ۱۰ تا زد کمربند خیلی بد بود  گفتم غلط کردم ولی فقط میزد  به حرفم گوش نکرد خیلی میسوزه الان

    بگو غلط کردم دیگه تکرار نمیشه مادرتونم خونه ست؟

    تو گو نخور ممد واقعا شما باباهاتون میدونه با من حرف میزنید

    ا وا خاک  بر سرم زود تر میگفتید تا دیگه فوش ندم

    شب بخیر اقای ایتیوند مهربون به شما حسودیش میشه که این حرفا رو میزنه

    ثنا جون کتک خوردی؟

    وای الان چی کا ر کنم بابام میگه بیا برا تنبیه  وایییی چی کارکنم کمکم کنید کمربندشخیلی بده 

  • محمد ایتیوند
  • بابات سگه آقا ایتیونده . فهمیدی . شب بخیر ثنا خانم و رومینا و همه به جز خلیل .

    حرف این آقا برا من اهمیتی نداره . سعی کنید برا شما هم اهمیت نداشته باشه . جواب ابلهان خاموشی است

    بابام اومد  وای بدبخت شدم الان میزنتم واییییییی خیلی دردناکه میگه چرا با اون آقا حرف میزنی  وای الان اومد که بزنه  

    پدر مادر من که جدا شدن ولی اگه بود بلد بود چی کار کنه

    خدا رو شکر داییم ندید دوباره با اون اقا صحبت کردم

    اینم فارسیش🖕🖕

    آقا خلیل تو جرعت نداری به من دست بزنی چه برسه اینکه همه کاره ی من باشی  راستی بابام گفت که دیگه باهات حرف نزنم وگرنه کبودم میکنه با کمربند

    زر نزن بابا اقا ایتوندتون سگ کیه

    ممنون اقای ایتیوند 

    چشم دیگه باهاش صحبت نمیکنم

    اه اه دایبم اومد

    سنا جون فارسی بنویس من انگلسی سرم نمیشه من ایرانیم

  • محمد ایتیوند
  • خیلی بیناموسی . اینم به جا رومینا خانم

    چی کاره ی منی همه کاره ی من کسی یه که منو کتک میزنه

    ثنا جون ممنون از نصیحتت خدا کنه این پیامی که الان میدمو دایی م نبینه

    اقای ایتیوند حتما خوابن چون معلومه رو ناموس حساسن اگه اون موقع هم بهتون چیزی نمیگفتن شما همینطور ادامه میدادین

    سنا جون من همه کاره خانومام مخصوصن خودت

    خطاب به آقا خلیلfuck

  • محمد ایتیوند
  • تو چته . چرا انقد بیناموسی ؟ خودت ننه آبجی نداری که اینجوری با این دخترا حرف میزنی .

    خانوما من ازتون خواهش میکنم جواب این احمقو ندید . به قرآن این روانیه .

     

    من تا حالا از دایی کتک نخوردم ففط یه بار از بابام کمربند وسیلی خوردم بقیه هر چی خوردم از معلمم هستش

    اقای ایتیوند میشه از طرف من یه حرف خیلی خیلی بد بهشون بزنید

    ثنا جونم راست میگن ایشون کاره ی ما نیستن

    پس ثنا جون مواظب باش درد کتک خیلی بده مواظب باش نخوری مخصوصا از دایی

    مرتیکه بی شرف هم خودتی اگه جرات داری جواب بده خاک بر سرت ک رفتی کنار این دهه هشتادیای سگ انتر خاک بر سر احمقت

    تو کاره ای نیسای که فدای خانوما بشی

    بله ثنا جون فقط داییم میدونه

    گفت اگه یه بار دیگه با این اقا صحبت کنی هم به مامانت میگم هم جوری میزنمت که نفهمی از کجا خوردی

    مرتیکه ب تو چه

    اصلن خانما همه عشق منید فدای همتون شم ببینم چه کسی میخواد چ گوهی بخره

    ثنا جون دیدی چند تا جونم و عشقمو فدات شم این شر و به بار اورد

    اگه اقای ایتیوند اون حرفا رو نمیگفتن من هنوزم احترامو نگه میداشتم

    رومینا جون مگه داییت چه تهدیدی کرد واینکه مگه داییت میدونه میای تو این سایت

    لعنت به قبر مرده ات آقای سگ وند

  • محمد ایتیوند
  • تف به قبر مرده ی پدر سگت که انقد بی ناموسی . خجالت نمیکشی با یه دختر بچه . تف به قبر مرده ی سگت که این همه توهین میکنی و هیچ کدوم از این خانما شعورشون اجازه نمیده چیزی بهت بگن ولی تو انقد بیشرفی باز توهین میکنی

    اقای ایتیوند حیف نباید با اقای خ صحبت کنم چون هم از تهدید شما ترسیدم هم تهدیدی که داییم بهم کرد وگرنه میدونستم چی بگم

    آره خوب رو مینا جون راست میگی من عاشقشم دوسش دارم همین سخت گیری هاشه که عاشقش شدم

    اقای ایتیوند خودتون پیام داییمو خوندین من دیگه نباید در مورد اقای خلیل صحبت کنم

    ثنا جون میدونم نظر منو نخواستین ولی به نظر من نگو شیرشو خوردی جای مادرته

  • محمد ایتیوند
  • ببند دهنتو . من واقعا هنوز گیجم یه آدم چقد میتونه بیشرف باشه

    آقای ایتوند به تظرتون من معلمم رو به مادرم بگم  آخه خیلی دوسش دارم

    از طرف داییم

    ببند اون دهنتو یعنی چی به خواهرزاده ام میگی جونم و عشقمو فدات شم رومینا دیگه به جز اقای ایتیوند حق نداره با مرد دیگه ای صحبت کنه

    ممنون از شما اقای ایتیوند

  • محمد ایتیوند
  • رومینا خانم واقعا به این سایتا سر نزنید خیلی به نفعتونه . مردم رو که میبینی این خلیل رو میگم شما امروز چی از این یاد گرفتید؟

    اقای ایتیوند من کار بدی کردم 

    هوششششش آروم تر ایتوند

  • محمد ایتیوند
  • من واقعا تاسف میخورم به حال این همه بیشرفی

    اقا خلیل دیگه با من حرف نزنید 

    ممنون اقای ایتیوند چون از من بزرگترن نمیتونستم اینا رو بگم

    آره

    بی نام من سادیسم ندارم که قاشق معلمم هستم اون منو دوس داره درسش هم خیلی خوبه عالیه فقط یکم سخت گیره  ok good bye have a nice night نمیدونم رو مینا جون ولی مشکوک میزنه من خوایم میاد رفتم

    من ک نگرفتم چی گفتی رومینا واضح توزیح بده

    خب اون یکی اسمش چیه

  • محمد ایتیوند
  • ببند دهنتو دیگه مرتیکه . بچه مردمو چکار داری . آبروی دهه  شصتی و هفتادی رو حروم زاده ای مثه تو برده که بلد نیستی ی کلمه با بچه حرف بزنی

    زر نزن دیگه . چکار داری رومینا خانم رو اگه  جرات داری یه بار دیگه بهش این حرفارو بزن تا مرده اتو جلو چشت بیارم . مرتیکه خجالت نمیکشی جای دختر تو رو داره

    حالا شاید نظرم عوض شد

    من حس میکنم آقا خلیل داره با دو اسم کامنت میزاره

    شب بخیر ثنا جون

    اقا خلیل بسه دیگه مگه نگفتم به من نگید جونم و عشقمو فدات شم

    بسه دیگه همین الان اگه بس نکنین با داییم نشون میدم

    خب بچه ها من رفتم رومینا جون خبر ندارم واینکه بی نام من عاشق معلمم هستم به هیچ وجه نمیفروشمش سخت گیره ولی من دوسش دارم درسشو میگه اگه بلد نباشم تنبیه میکنه هب این یه مسئله ی منطقیه  اکه کسی بل  نباشه باید تنبیه بشه  بچه ها مت رفتم

    اقا خلیل شماره تونو میخواستم ولی به خاطر این همه فدات بشم و عشقم دیگه نمیخوام شما چند سالتونه

     

    تو زر نزن سنا با این دروغات بچه رو سر کار گذاشتید

    رومینا جونم یعنی شماره نمیخوای ؟

    از چ مبحثی میخوای من همه چی بلدم بخدا راست میگم فقط لطف کن شمارمو بخاه من دربست در خدمتتم

    خب رو مینا جون جوابش رو نده بزار هی صدات کنه

    اقا خلیل بس کنین دیگه این حرفا چیه؟؟

    ثنا جون امسال ازمون سخته یا نه خبر داری؟

    ثنا جون به نظرم برو به مامانت بگو اخه یعنی چی از معلمت کتک میخوری من بودم میرفتم میگفتم تازه شکایتم میکردم اون دنیا جواب همه ی اینکارارو میده ولی من موندم مگه سادیسم داری دوست داری شکنجه شی

    اقا خلیل فقط کافیه یه بار دیگه به من بگید عشقم

    فدای رومینام بشم . خانمی چی میگی بالاخره ؟

    مرسی از نصیحتت ثنا جون اره کم مونده ۲۷ تیره

    از ۱۴ ساعتی که بیدارم ۸ ساعتشو درس میخونم

    اقا خلیل در چه مبحثی کمکم میکنید

    رومینا خانم ناز نکن دیگه عشقم بخدا راست میگم میتنم کمکت کنم البته اگه شمارمو بخوای ؟

    رو مینا جون به نظرم برا تیزهوشان خوب بخون کم مونده ها

    بی نام جان نه زیاد نمیزنم

    ثنا جون اشکال نداره من ایمیلم بازه اگه نظرت عوض شد بگو

    رومینا خانم شماره میخوای یا نه ؟ من میتونم زیاد بهت کمک کنم

    ولی من در اینده به هیچ وجه بچمو نمیزنم حتی اگه کار خیلی بد کنه چون بچه ها گناهی نکردن رومینا نظرت چیه تو بچتو میزنی در اینده؟؟؟؟

    رو مینا جون ببخشید شرمنده انشاالله بعد کنکدر واگه الان اینجا شمارمو بزارم همه میبینن واینکه من تا به حالشمارمو به هیچ کس ندادم شرمنده عزیزم

    یعنی چی به من میگید عشقم ؟؟؟؟

    شانس اوردین دایی ام کنارم نیست وگرنه 

    شما تا نیم ساعت پیش داشتید به من فحش میدادی حالا چی شد؟

    رومینا جون اگه شماره میخوای بنویسم

    بی نام هم که 12 سالشه و درو تخته خوب با هم جور شدید آقا دختر خانما کسی شماره نمیخواد؟ مخصوصا رومینا جون عشقم

    فکر نمیکنم نیازم شه چون من راه های ارتباطی ندارم 

    قشنگ معلومه ثنا جون از من بزرگترن

    ثنا جون شماره تونو میتونم داشته باشم؟

    رومینا کجا رفتی؟؟؟ بهار واقعا انقدر کتک میخوری

    رومینا شماره نخواستی ؟

    آقا خلیل شما هر جور که دلت می خواد فک کن  دیگه اززش چت هم نداری راستی رو مینا جون آره دیدن بی رحم بود

    بی نام من قبلا علاقه داشتم بعد از اولین کتک مامانم که امروز بود دیگه علاقه ام کم شده

    کی ؟ سنا تو 20 سالته ؟ زر نزن بابا

    کاملا معلومه همسنه رومینایی  مردم شما چرا باور میکنید ب قران این ده سال یا 11 سالش بیشتر نیست

    معلمم نمیزاره اینستا یا تلگرام داشته باشم

    رومینا جون من خودم دوازده سالمه و دخترم منم موافقم نباید سایتو بست ولی خیلی علاقه داری به کتک خوردن مگه رومینا من که تا حالا نخوردم و خدا رو شکر میکنم

    ما روانی نیستیم انتر هم معنیشو نمیدونم ولی میدونم یه فحشه اونم نیستیم شما نباید انقد فحش بدین

    ثنا جون دیدی چه معلم نامردی بود واقعیه تو اخبار خوندم

    وقتی عاشق کسی باشی دیگه نمی خولی زندگیش بهم بریزه اونم منو دوس داره وقتی بچه بودم از شیرش خوردم منم عاشقشم 

  • محمد احمدی
  • ثنا خانم شما تلگرام یا اینستا دارین؟

    راستی رومینا جون اگه میخوای صحبت کنی من شمارم رو بهت بدم .

    راستی آقا کسی تریاک ایرانی سراغ نداشت این بچه ها انقد زر میزنن اصلن کسی نظر منو نمیبینه

    خب ثنا جون شما میتونی به مامانت جای اونارو نشون بدی خیلی بی رحمیه پس واقعا سادیسم دارید به خاطر خودت میگم

     

    من ۲۰ سالم هستش واینکه عاشق کتکم چون تا به حال کسی منو نزده به جز این معلم

    اولا این گروهی که شما میگین اصلا وجود نداره چون دهه نود و هشتاد اصلا کتک نمیخورن 

    دوما این فقط مشکل شماست و نمیشه به خاطر یه نفر کل گروهو بست 

    ما هم حق خوش گذرونی داریم شما یهتون خیلی خوش میگذشته بدون گوشی 

    الان گوشی هست و ما هیچ خوش گذرونیی نداریم و تو این گروها میچرخیم

    به مامانم بگم باور نمیکنه میگه اون دوست منه اون کار رو نمیکنه راستش من خودم عاشق کتکم ولی نه اینکه قاشق یا سیخ  داغ کنه از داغ کردن میترسم چون خاطره ی بدی دارم

    معلم من یه زمانی عاشقش بودم وهستم خیلی دوسش دارم به خاطر همون تحملش میکنم راستی آخه من کتک هم دوس دارم مخصوصا شلاق وکمربند خیلی میچسبه

    واقعا برای بعضی ها متاسفم یعنی چی ثنا خب به مامانت بگو مگه سادیسم داری دوست داری کتک بخوری واقعا که

    اره ثنا جون

    یه دختر کنکوری تو لندن درسش ضعیف بوده مادرش میخواد براش معلم خصوصی بگیره دختره هم استاد دبیرستانشونو معرفی میکنه مامانه هم بدون هیچ تحقیقی پول یه سال بچهه رو میده این استاده اصلا با بچه کار نمیکرده فقط کتک میزده و تهدید میکرده به مامانت چیزی بگی میکشمت بعد سه ماه رفتار دختره عجیب میشه مامانه همش میپرسه چی شده ولی دختره جواب نمیده از ترس استادش(مرد بوده استاده)یه روز مامانه مهمونیه و دخترش کلاس داره اتفاقی زود تر میرسه خونه میره به دخترشو سر بزنه(اینو یادم رفت تو این چند ماه هیچ دکتری نتونسته دختره رو خوب کنه)که میبینه همه چراغا روشنه و دخترش در حین شلاق خوردن داره خود کشی میکنه به پلیس خبر میدن و استاد الان داره دوران حبسشو میگذرونه

    مدیر عزیز من از شما خواهش میکنم این سایت رو ببندید این سایت رو حرم نکنید این سایت یادگار خاطرات دهه شصتی و دهه هفتادین نذارین این بچه ها حرومش کنن رومینا من دوست دارم میخونم شما باید گمشید و برید تو سایت دهه نودی و هشتادی ها زر بزنید اینجاا جای شما نیست

    پاسخ:
    فعلا بنا ندارم نظرات رو قفل کنم.
    فقط اگر کسی توهین و بی احترامی بکنه و ببینم، حذف می کنم

    خوش باشید

    نمیگی؟

    میشه اون ماجرای لندن رو بگی  من نمیدونم

    بچه ها  میگم که چرا باید همه کاره ی من معلمم باشه اون هم تتبیهم میکنه هم کتکم میزنه هم درس می ده  وهم برام مادری میکنه بعضی  قتا هم گوشی رو به خاطر کار بد میگیره  حتی نمیزاره اینستا داشته باشم میگه نمیتونی درس بخونی

    نمیتونم وایسم شما همینطور بی احترامی کنین اقا خلیل

    اگه ناراحتین میتونین چتا رو نخونین

    ما میخوایم چت کنیم

    و اینکه این اتفاقی که برای ثنا جون افتاده تو لندن(اگه اشتباه نکنم)هم افتاده با همین شرایط کمی بد تر

    آقا خلیل من هیچوقت دروغ نمیگم تو عمرم فقط یه بار گفتم اونم  تنبیه شدم کتکشم خوردم چرا باید دروغ بگم؟

    من قراره کنکور بدم آقا خلیل

    من اینو میگم و دیگه با کامنت های شما کاری ندارم اقا خلیل

    اولا چه معلوم شاید راست باشه

    دوما شما باید الگو ما باشید

    اقای ایتیوند گوه نخور یعنی چی؟

    عقده ای هم یعنی چی؟

    اقا خلیل من سعی کردم احترام و نگه دارم ولی اگه بی احترامی بود معذرت میخوام

  • محمد احمدی
  • کی زن دست سنگین سراغ داره؟

    این جور که شما میگی با معذرت خواهی حل نمیشه

    با عذر خواهی نمیشه  چون خیلی عصبیه  اونوقت میگه دهنت رو ببند

    ثنا جون ما چه کمکی میتونیم بکنیم؟

    فکر کنم اگه عذر بخوای حل شه

    اگه فردا گوشی رو ازم نگرفت باشه تعریف میکنم چون هر وقت کار بدی میکنم هم تنبیهم میکنه وهم گوشی رو ازم میگیره واینکه کلاس کنسل نمیشه چون خودش کلید داره میاد خونه به خاطر اینکه دوست مادرم هستش ولی مادرم نمیدونه که منو میزنه

    اقا خلیل حیف بزرگترینو باید احترامتونو نگه داشت اگه هم سن و سال من بودین میدونستم بهتون چی بگم😤

    در ضمن من سوسول نیستم😡

    بچه ها کمکن کنید فردا من کبود میشم  ولی از یه طرف دیگه عاشق معلمم هستم خیلی دوسش دارم

    ممنون اقای ایتیوند من همیشه ۲۰ گرفتم غیر ریاضی ترم اول پارسال اونم به خاطر این بود که معلم بدی داشتیم

    ثنا جون نمیتونی کلاس فردا رو کنسل کنی؟

    اگه دلت خواست فردا تعریف کن

    خودت بیشتر میدونی داش ولی بنظرم داری ب همه دهه شصتی ها و دهه هفتادی ها توهین میکنن  ی بار ب نظر های رومینا نگاه کن اصلن نمیش ی کلمه باهاش حرف زد از بس سوسول و ناز نازوان بازم میگم حیف تو

    بچه ها  شاید فردا سیخ کباب رو داغ کنه چون امروز داشت دنبال سیخ نیگشت برا فردا یه بار سیخ داغ کرده بود گذاشته بود رو نوک سینه هام خیلی درد داشت هر بارم که تنبیهم میکنه میگه باید لخت شی

    راستی اون دختره رو دیدین اسمش رومینا بود باباش کشتش؟

    من جای دادگاه بودم همون جوری که اون طفل معصوم و کشت میکشتمش

    مامانم فقط دو روز گریه میکرد 

    نمیخواست من بدونم ولی من از دوستام شنیدم

  • محمد ایتیوند
  • مادرتون درست میگن

     من از اون معلم بیشتر از مادرم میترسم چون کتکم میزنه راستی مادرم بهش گفت چون ددستش هست هر جی باشه به اون میگه  من از استرس دارم میمیرم میترسم فردا منو  کبود کنه وای خدایا کمکم کن  میترسم ازش از اون بیشتر از مامانم میترسم    اگه بهش بی احترامی کنم  با شلاق میزنتم

  • محمد ایتیوند
  • انشالا 20 میشی عزیزم . استرس نداشته باش . من همیشه از فردا متنفر بودم . چون هر موقع کارنامه میگرفتم دیگه خونه نمیرفتم از ترس آقام و همینطور یکی از دوستامو میفرستادم بره کارناممو بگیره چون هم  معلما بهم میزدن هم خونواده

    مامان من همیشه میگه نباید بچه ها رو اذیت کرد عقیده داره بچه گناهی نکرده که بیاریش تو این دنیا

    برا همین ما رو به جز وقتایی که عصبیش میکنیم کاریمون نداره

    ممنون اقای ایتیوند

    ما فردا بهمون کارنامه میدن دارم از استرس سکته میکنم مامانم گفت وای به حالت ۲۰ نشده باشی

    همیشه میگفت هر چی شدی فدای سرت اما امسال چون ششمم سخت میگیره

  • محمد ایتیوند
  • مرسی رومینا خانم این بزرگی شماست.

    آقا خلیل شما هم مرسی لطف داری ولی خداوکیلی مشکل شما با این بچه ها چیه ؟ من اینو نفهمیدم . خو برادر من بچه است داره یه سوال میپرسه . باید جوابشو بدیم یا نه .

    ببخشید آقا خلیل اگه ناراحتتون کردم . رومینا خانم شما هم هر سوالی داری بپرس

    ثنا جون خدا به دادت برسه

    اقا خلیل این انسانیت اقای ایتیوند و نشون میده مگه با بچه ها صحبت کردن عیبه

    اه اه اه آقا ایتوند از شما بعیده که با این بچه ها حرف میزنی

    اقا ایتوند تا آبروی هر چه دهه شصتی و هفتادی رو نبردی زود ازین سایت بیا بیرون بابا ابرومون رفت   حیفه از بزرگیتون بعیده با این بچه ها بحث میکنی

    ثنا جون چه طوری فهمید؟

    به مادرتونم گفت؟

    من امشبم میخوام تا صبح بیدار باشم😃

  • محمد ایتیوند
  • سلام آقا محمد نه خوشبختانه هیچ کدومشونو ندارم

    بچه ها معلم ریاضی ام فهمیده نیام تو این سایت  اومد یه سیلی بهم زد وگفت فردا حسابت رو میرسم چون فردا با هاش کلاس دارم خدا رحم کنه انصافا ازش میترسم   خیلی  محکم میزنه

    ممنون اقای ایتیوند 

    اقای احمدی من از حرفم پشیمون شدم من دخترمو نباید با شما صحبت کنم شما از من خیلی بزرگترین

    ولی واقعا فحش بچه صلواته😉

  • محمد احمدی
  • آقای ایتیوند شما اینستا یا تلگرام دارین؟

    مادرم گفته اگرم برام نصب کنه هر وقت بخوام برم تو اینستا کنارم میشینه و نظارت میکنه

    منم نمیتونم جلو مادرم درباره کتک خوردن صحبت کنم

    شما واتساپ دارین؟ من امسال واتساپ نصب میکنم میتونیم اونجا صحبت کنیم

  • محمد ایتیوند
  • بله آقا محمد سراغ دارم

  • محمد ایتیوند
  • سلام رومینا خانم فحش بچه صلواته یعنی اینکه حرف بچه بی منظوره .

    و در جواب پاسختون که گفتید مادرتون از دلتون در میاورد باید بگم هر وقت که بهم نیاز داشت میاورد ولی هر موقع که کار نداشت میگفت خاک بر سرت . بعضی وقتا هم واقعا از خونه پرتم میکردن بیرون . ولی آقام هیچ وقت ازم معذرت خواهی نمیکرد . همش میگفت بابابزرگت چکار کرد که به داییت زد و تو باید دست بوس من باشی .

    خدا رحمتش کنه فک میکرد داره بهم لطف میکنه اینکه با تیر نمیزد بهم

  • محمد احمدی
  • هیچی همینطوری گفتم بیای اونجا حرف بزنیم

    من همون یه بچه هستم دیگه به اسم واقعی ام وارد میشم

    بهار جون امروز زیاد نبودی

    نه اقای محمد احمدی مادرم اجازه نمیده میگه باید بزرگتر شی

    اینستا چیزایی داره که مناسب سن تو نیست

    چطور مگه

    همین الان تو اخبار دیدم که یه معلم خصوصی داشته شاگردشو کتک میزده مادر بچهه رسیده به پلیس خبر داده و معلمه رو گرفتن و به جرم کودک ازاری مجازات میکنن

  • محمد احمدی
  • یه بچه شما اینستا داری؟

  • عاشق زندگی
  • الناز خانم تلگرام چرا پیام ندادین eshghami99

    ادمین چرا پیام های من نمیره؟

    خیلی بده پیام ها رو حذف میکنین😡

    بذارید واقعیت رو برای افرادی که دروغ می گن بهتون بگم

    بیماری های مازخیسم و سادیسم بیماری هایی هستن که به این نوع خاطرات نیاز فراوانی دارند

    اما به دلیل نبود امکانات افراد با نوشتن این نظرها خودشون رو آروم می کنند و سپس آن هایی که خود ارضایی دارن با خوندن این نظرها همچین گناهی رو انجام می دن و برای همین قسمتی از گناه آن ها سهم فردی که متن رو گذاشته و همچنین شما می شه

    اقای ایتیوند میشه به سوال من جواب بدین اگه انلاین اید؟

    البته من گوش کسایی رو کشیدم یکیش همین داداشم

  • محمد احمدی
  • باران خانم شما چند سالتونه؟؟

    یه بچه  منم مانند تو نه همتا جواب نمی ده ولی فکر کنم خاطره داشته باشه در مورد گوش کشیدن

    نه باران جون تاحالا کسی گوشمو نپیچونده

    من تاحالا فقط یه بار کتک خوردم اونم امروز بود که فقط یه نیشگون کوچولو بود

    شما چی تاحالا کسی گوشتونو پیچونده؟

    یه بچه تا حالا گوشتو پیچوندن هم تو بگو هم همتا

    اقای ایتیوند وقتی شما هم بچه بودید و کتک میخوردین بعدش مادر یا پدر یا هر کسی که شما رو زده بود مثه مامان من از دلتون در می اوردن؟

    فضولیه اگه خواستین جواب ندین

    همتا جون چند سالتونه؟

    من امسال ششمم ولی معلممون تنبیه نمیکرد فقط نصیحت میکرد

    اقای ایتیوند میشه بگید فحش بچه ها صلواته یعنی چی اینو دیگه اصلا نشنیدم

  • محمد احمدی
  • آقای ایتیوند شما گفتی زن دست سنگین سراغ داری؟؟

    سلام همتا تا حالا  معلمت گوش تو را پیچانده  در مدرسه اگر خاطره داری بگو هم مال خوذت وهم دیگران

    یه بار کلاس شیشم داشتم سر کلاس با دوستم حرف میزدم بعد معلممون گفت برید پا دیوار یه لنگه وایسید دو زنگ سرپا وایسادم آخر سر هم بهم گفت هر وقت سر کلاس حرف بزنی تنبیه میشی منم چون تنبیه شدن رو دوست داشتم هی سروصدا میکردم تا تنبیه شم 

    همین که مامانم ازم نیشگون گرفت دلم واسه بهار جون اتیش گرفت که مجبوره اون همه کتک و تحمل کنه😔

    شما دهه شصت و هفتادی ها واقعا بچه های خوبی بودید

    اینو همیشه مامانم میگ

    میگه بیشتر بچه های امروزی بی ادبن(به کسی بر نخوره)

     

    تازه خوبه از دستم عصبانی نبود و کتکم نزد انقد گریه کردم 

    عصبانی بود و کتکم میزد چی میشد

    شما ها خیلی خوب تحمل میکردین😊

    داشتم با مامانم تست میزدم سر یکی نیم ساعت موندم(تست تیزهوشان)اونم ازم یه نیشگون کوچولو گرفت من بغض کردم و گفتم دیگه نه درس میخونم نه ازمون تیزهوشان میدم

    رفتم تو اتاق درمم قفل کردم اونم پشت در هی معذرت خواهی میکرد بعد ۴۵ دیقه بخشیدمش اونم گفت ببخشید دخترم از یه چیزی ناراحت بودم

    به خاطر اینکه از دلم در بیاره رفت بیرون برام کلی چیز گرفت

    یه نیشگون کوچولو که زیادم درد نداشت

    اما دیگه غلط کنم بگم کتک میخوام

    من اقای خلیل رو به دل نگرفتم ولی حرفای بدی یاد گرفتم

    و سعی میکنم از ذهنم پاکشون کنم

    من تاحالا کلمات تریاک،زر نزن و خاک بر سر و تاحالا نشنیده بودم

    ایشونم از دل من دراوردن

    اقای ایتیوند یعنی چی فحش بچه ها صلواته؟

  • محمد ایتیوند
  • عزیزم آقا خلیل هم حتما عصبانی بوده . تو به دل نگیر .

    واسه کتکت هم اشکال نداره زود خوب میشی . حالا چی شد مادرتون کتکتون زد ؟

    خلیل گفتن من خیلی اذیتتون میکنم با سوالام ولی شما خیلی مهربونید خوشباحال خواه برادر زاده هاتون(البته دایی منم خیلی مهربونه فقط سر ارایش گیره که من تو این سن اصلا ارایش نمیکنم)

    مامانم ازم یه نیشگون کوچولو گرفت که زیاد هم درد نداشت اما ۱ ساعت گریه کردم

  • محمد ایتیوند
  • ن بابا این چه حرفیه . اذیت چیه . مگه چکار کردین . شما ببخشید من ناراحتتون کردم

    اقای ایتیوند فکر میکردم خیلی دلتونو شکوندم

    من بالاخره کتک خوردم دیگه غلط کنم بگم کتک دوست دارم

    خلیل راست میگن من خیلی اذیتتون میکنم

  • محمد ایتیوند
  • اگه ناراحت نمیشی رومینا جان واسه من فحش بچه صلواته

  • محمد ایتیوند
  • خلیل عزیز مرسی بزرگوار بزرگواری از خودتونه ولی راستشو بخوای اصلا کار درستی نمیکنی . این که به بچه چیزای بد یاد میدی .

    نه رومینا خانم چرا ناراحت باشم . اصلا ناراحت نیستم . برا این جوابتونو ندادم چون اولش خواب بودن و بعدشم رفتم بیرون کار داشتم . وقت نکردم جوابتونو بدم

  • محمد احمدی
  • دوستان اگه خاطره ای از سیلی خوردن دارید بگید

    شما پیام میدید و برا من نمیاد یا واقعا پیامی نیست

    بهار جون اگه غلط کردنمو دیدی میشه نظرتو بگی؟

    مامانم قهر کرد رفت از خونه خیلی زود رنجه چی کار کنم

    غلط کردم دیگه هیچ وقت کتک نمیخوام

    تازه این فقط یه نیشگون کوچولو بود که زیادم درد نداشت چه برسه به کتکای نامادری شما بهار جون

    همین یه کوچولو هنوز گریه میکنم

    از خاله تون؟؟؟؟؟؟

    من یبار از خالم پس گردنی خوردم

    اقای ایتیوند من دیگه ازتون سوال نمیکنم که کلافه شین خیالتون راحت😊

    الان بخشیدمشو قول داد دیگه منو نزنه و گفت معذرت میخوام دخترم از یه چیز دیگه ناراحت بودم

    بهار جون الان کتک خوردم 😭

    سر یه تست گیر کرده بودم مامانمم ازم یه نیشگون کوچولو گرفت سریع بغض کردم و گفتم من دیگه درس نمیخونم الان تو اتاقمم و درم قفل کردم و پشت در نشسته داره معذرت خواهی میکنه😭😭

    لطف دارین خلیل من سعی میکنم ناز نازو نباشم ولی از حرفتون خیلی زیاد ناراحت شدم

    بهار جون واتساپ دارین؟

    اگه میخوای کتک بخورم و بیام به غلط کردن بیفتم دعا کن فردا کارنامه ام و بد بگیرم

    خواهش میکنم دختر خوب والا فقط یه کم از ناز نازو بودنت خوشم نمیاد وگرنه خیلی هم مودب هستی

    راستی ایرانی باشه ها افغانی نمیخوام

    تهران و زیرو رو کردم نتونستم ایرانی گیر بیارم

    ممنون

    تریاک ی نوع مواده

    شما خیلی بی ادبین یه کم از اقای ایتیوند یاد بگیرین که چقد مودبن و میدونن چه جوری با یه دختر صحبت کنن

    حالا یه کسی به جز خلیل بگه تریاک چیه

    هیچی بابا هیچی گریت گرفت آقا کسی اینجا تریاک ایرانی فروش بلده؟ اگه بلدی بگو ولی تو رو به شیری ک خوردی راست بگو

    نیازی به هیچ کاری هم نیس فقط بگو مثلا فردا ساعت 3 برو فلان جا اونم میاد اونجا چون بدجور لازممه واسه یه مریضیه

    الان بچه ها ناز نازو ان چوپان نیستن

    مامان من بهم یه این کار و نکن نگفته تو خونواده ای بزرگ شدم که دخترا ناز نازو میشن دختر عمو هامم همینن

    خانم اینجوری خودتو بچه نکن تو11 سالته به قول ایتوند ما تو 11 سالگی چوپان بودیم تو این کوه و بیابون ها تو رو خدا انقد ناز نازو نباشید اه اه اه

    من دیگه نمیتونم تحمل کنم

    اولا مشقامو تموم کردم 

    دوما این بده که بچه حرف بد یاد نگیره

    سوما من فقط نظرمو گفتم معذرتم خواستم دیگه باید چی کار میکردم

    هی بچه جون تو دیگه خعلی بچه ای خداوکیلی نمیدونی زر نزن چیه

    برو به مشقت برس

    ادمین جان برا این با نظرت موافقم چون دیگه توری شده ی دختر بچه هم کتک خور شده واس ما واقعا حیف خاترات ما من خودم متولد 1375 هستم

    اقای ایتیوند خیلی مهربونن

    ولی شما نباید با یه دختر ۱۱ ساله این شکلی صحبت کنین

    من کوچیکم و زود ناراحت میشم 

    ولی بازم چشم کمتر صحبت میکنم

    از اقای ایتیوند هم معذرت میخوام که اذیتتون کردم

    شما واقعا مهربونید

    خلیل من تاحالا کلمه ی زر نزن و نشنیدم یعنی چی ؟حرف بدیه؟

    معذرت میخوام دخالت کردم من کوچیکم و حق دخالت در کارای بزرگا رو ندارم😔

    به هر حال عذر میخوام

    نگو این ممد ایتوند و کلمه باهات حرف زد ادم شدی

    این ممد معلومه چون ادمه مهربونیه نخاسته دلتو بشکنه دیگه بس کن دیگه سر این مردم رو بردی انقد حرف زدی

    کوچولو تو خیلی دیگه کوچولویی   زر نزن تو دختر 11 ساله ای

    اه اه اه حالم از ترز حرف زدنتون بهم میخوره

    وقتی من سر درسم همه دارن صحبت میکنن 

    وقتی من هستم هیچکی نیست

    ولی من با نظر خلیل و ادمین موافق نیستم

    راست میگی بهار جون چقد سیم درد داره

    الان دارم خودمو میزنم سیاه سیاه شدم و کبود

    بهار جون دلت میومد به خاطر گریه منو بزنی؟😥

    سلام ادمین جان راستش منم با نظر شما موافقم . واقعا دیگه شده بچه بازی فقط ی سوال

    نوجوان منظورت متولدین چه سالیه ؟

    یا منظورت کیه ؟میشه بگی

    بهار جون مطمئنم مامانم منو هیچ وقت نمیزنه

    و اینکه مگه شما تاحالا به خاطر گریه کتک خوردین از نامادریتون؟

    اگه خوردین میشه تعریف کنین؟

    مامانم الان رفت ارایشگاه منم دیگه میتونم با خیال راحت اینجا کامنت بذارم

    من یه دوست دارم مامانش به خاطر اینکه بچه اش درس بخونه با چاقو تهدیدش میکنه

    به خدا راست میگم جلو خودم این کار و کرد

     

    بهار جون من سال دیگه واتساپ نصب میکنم 

    الان که گفتن دیگه قراره حذف و غیر فعال شه دوست دارم بازم باهات در ارتباط باشم

    بهار جون کاش شما جای مامانم بودی و به قول خودت جوری منو میزیدی که به غلط کردن بیفتم و حتی برای اب خوردن هم ازت اجازه بگیرم

    سلام به همه.

    وقتی این سایتو راه‌اندازی کردیم، هدفمون فقط ایجاد حس خوب دهه شصت بود. یادآوری دوره‌ای که هم خاطرات شیرین و هم خاطرات تلخ زیادی داشت. به تدریج سایت گسترش پیدا کرد و طبیعتا چندتا از تاپیک‌های سایت هم به مواردی مثل این تاپیک اختصاص داده شد. همه این خاطرات برای ما دهه شصتی‌ها زیباست و به شکل مقدس‌گونه‌ای دوستشون داریم.

    قبلا که نظرات با وسواس بیشتری تایید میشدن، شرایط بهتر بود. البته همون موقع هم خیلی پیام‌های عجیب و صد البته دروغ دریافت میشد و تایید نمیشدن. بعضی‌ها اعتراض میکردن که چرا تایید نمیکنین... یه مدتیه همه پیام‌هارو تایید میکنیم که همه ببینن چه اتفاقاتی میفته تا بعدا به ما ایرادی نگیرن.

    خیلی دلم میسوزه که خاطرات ما که روزی اونا رو زندگی میکردیم، اینجوری بازیچه تعدادی نوجوان بیکار با فکرهای بیمار بشه... حیف از میراث ما که به دست شما میفته!!!

    اگه نگاهی به تاپیک بندازین متوجه میشین که از مسیر اصلی خودش خیلی فاصله گرفته و این اون چیزی نیست که ما از اول بهش فکر میکردیم.

    متاسفم که بگم به آخر راه رسیدیم بعضی از قسمت‌های این سایت به زودی قفل و بعد حذف خواهند شد.

    متشکرم

    رومینا من جای مامانت بودم بخاطر این‌همه گریه با کمربند سیاه و کبودت میکردم

    منم‌دوس داررم با یکی  ازدواج کنم بچه داشته باشه چنان بزنمش چنان سرخش کنم بدون اجازم آب نخوره

    رومیتا دوس دارم یه کتک مفصل بخوری از مامانت بعدش بیای بگی غلط کردم

    من امروز ۳ ساعت گریه کردم

    ۱/۵ساعت برای اینکه باعث ناراحتی اقای ایتیوند شدم

    ۱/۵ساعت برای اینکه وقتی مامانم فهمید تو اون فیلم حرف بد هست دیگه نذاشت ببینم😔😭😭😔

    مریم جون به نظر من کتکی که درد نداشته باشه اثر نداره

    دنبالم میکرد و هرجا گیرم مینداخت سه تا سیلی  تو صورتم میزد خیلی هم محکم نمیزد بعد من گریه میکردم میگفتم مامان ببخشید غلط کردم یکی دوتا هم نیشگون ازم میگرفت و میزد رو دستام و یکمم موهامو میکشید و تنبیهم تموم میشد و میگفت گمشو تو اتاقت.ی ربع بعدشم یادم میرفت ک مامانم زدتم.

    ماهم بچه بودیم کتک میخوردیم از مامانم ولی نه به این شدت که بعضیا میگن

    یه سوال یعنی چی این چهار تا انگشت و جوری خورد میکنم تو دهنت که نفهمی از کجا خوردی 

    تو یه فیلم شنیدم 

    اولین حرف خیلی خیلی زشت عمرم بود

    دوست دارم نظرتونو درباره این دوتا کامنتم بدونم بهار جون و اقای ایتیوند البته اگه هنوز از دستم ناراحت نیستین

    پارسال ۵ که بودم نمراتم افتضاح بود جوری که مامانم گفت اگه خوب بگیری یرات جایزه اسلایم میگیرم

    منم خوب گرفتم ریاضیمو

    معلممون ارفاق کرد چون نمرات تو کلاسم همه قابل قبول و نیاز به تلاش بود

    البته معلممون افتضاح درس میداد میگفت خودتون برید بخونید یاد بگیرید

    سیم که افتضاحه دردش

    فردا به ما کارنامه میدن مامانم گفت وای به حالت غیر خیلی خوب گرفته باشی تا حالا تهدید نکرده بود همیشه میگفت هر چی شدی فدای سرت اما الان چون ششمم حق داره

    من با سیم جارویرقی کتک خوردم

    من بعضی وقتا با متر خودمو میزنم دردش مثل درد کمربنده یه کم کمتر(متر خیاطی)

    اگه فضولی نیست چه کارای خونه رو میده به شما ؟به جز جمع کردن خونه

    مو کشیدن خیلی درد داره امروزم  باید خونه رو جمع کنی؟

    بدو بدو میکنم ولی خب اخرش میگیرتم خیلی بدتر کتکم میزته

    من اگه جای تو بودم تو خونه بدو بدو میکردم تا نتونه کتکم بزنه البته برای شما که کتک دوست نداری ولی من که دوست دارم وایمیستادم کتک بخورم

    یعضی وقتا فرار میکنم ولی خب میگیرتم عصبانی تر میشه بیشتر کتکم میزنه

    امروز که بهش گقتم میخام برم بیرون گقت حق نداری گفتم به تو چه میرم بعدش اومد بالا سرم داد زد چی گفتی گفتم میرم موهامو کشید گفت خودت میدونی تیکه تیکت میکنم اگه بری یه سیلی بهم زد و رفت

    اره از خدامه

    چرا وایمیستی کتک بخوری فرار کن

    رومینا دوست داشتی مثله من تامادری داشتی هرروز کتکت میزد؟

    بهار جون اگه فضولی نیست تا الان امروز کتک خوردی؟

    اقای ایتیوند دارید با خودتون میگید کاش اصلا به سوال اولش جواب نمیدادم

    ولی به قران قسم قصدم ناراحت کردنتون نبود

    مثلا میگه دلت کتک میخاد . میگه تا نیومدم تیکه تیکت کنم از جات بلند شو. یا اینکه میگه بیام برات زندت نمیذارم

    چه تهدیدایی میکنه

    وقتی میگه الان میام به حسابت میرسم یا اینکه میگه برو تو اتاقت تا نیومدم برات خیلی میترسم

    اقای ایتیوند دارم از نگرانی سکته میکنم میشه یه چیزی بگید

    بهار جون شما دختر خیلی خوبی هستین اگه من بودم به وجود چنین دختری افتخار میکردم

    همیشه با شیلنگ نمیزنه ولی این موقع ها که برم  بیرون برگردم دیگه با شیلنگ کتکم میزنه

    هرروز که رو سرم جیغ و داد میزنه پس گردنی میزنه با پشت دست میزنه ولی با شیلنگ  و نیشگوناش خیلی درد داره

     من از کتکاش با شیلنگ و نیشگوناش خیلی درد میکشم چون یکی دو تا نیشگون نمیگیره همه بونمو نیشگون میگیره

    خیلی درد میکشی؟

    اگه برم بابد خودمو برا کتک اماده کنم که‌ نمی ارزه

    نه نمیرم وقتی گقته تیکه‌ تیکت میکنم همین کارو هم میکنه

    به جون مادرم قصدم ناراحت کردنتون نبود

    اره تا دلت بخاد سیلی میزنه خیلی سنگینه یعی صورتم بی حس میشه

    بهار جون حالا بیرون میری یا نه

    اقای ایتیوند لطفا جواب بدید میدونم خیلی ناراحتتون کردم

    اره تا دلت بخاد سیلی میزنه خیلی سنگینه یعی صورتم بی حس میشه

    دردش خیلی بده بخصوصو وقتی نیشگون میگیره تموم گوشت بدنمو میپیچونه

  • محند احمدی
  • بهار خانم، از نامادریتون سیلی خوردید؟ خیلی دستش سنگینه؟؟

    ببخشید تبلتم قاطی کرده کلماتو اشتباه مینویسه 

    منظورم دردشو و اقای ایتیوند بود

    اقای ایتیوند از دست من ناراحتید

    منم در دشت دوست دارم

    وقتی تهدید میکنه من از ترس میمیرم

    چرا دلت میخاد من که اصلا دوس ندارم کتک بخورم خیلی درد داره

    بهار جون دوست دارم از نامادریتون کتک بخورم

    و آقای این روند شما حق دارید هر چی دالتون میخواد به من بگید

    بیا پیشه نامادری من اینقد دستاش سنگینه کتگ میزنه تا حد مرگ

    تقصیر من بود چون من معنی شو نمیدونستم چه جوری از دالتون دربیارم

  • محمد احمدی
  • آقای ایتیوند شما‌گفتی  زن دست سنگین سراغ داری؟

    اقای ایتیوند معذرت میخوام

    ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید 

    نمیخواستم ناراحتتون کنم

  • محمد ایتیوند
  • من واقعا تاسف میخورم به حال خودم که ... نگم بهتره

     

    باهاش لج میکنم میگم میرمو به توچه یه چند تا نیشگون هم میگیره ولی از کتک اساسیاش میترسم

    دلم کتک نمیخاد از ترس کتک نمیرم

  • محمد ایتیوند
  • نه خانم من به شما چیکار دارم که بگم دست شما از این دنیا  کوتاهه .

    چرا به خودتون میگیرید 

    بهار جون اگه دلت کتک میخواد برو

    ببخشید اقای ایتیوند از رست داداشم ناراحت بودم سر شما خالی کردم منو ببخشین😔

    یعنی امیدوارم ببخشین

    منم گفتم به تو چه میرم گفت باشه برو ولی برگشتی خودتو اماده کن برا کتک

  • محمد ایتیوند
  • دیگه جچرا ناراحت میشید

    شما منو ببخشید من فکر کردم میگید دست من از دنیا کوتاهه

    سلام بچه ها امروز به نامادریم گفتم عصر میخام برم بیرون گفته اکه بری بیرون تیکه تیکت میکنم بنظرتون برم یا نرم؟

  • محمد ایتیوند
  • خانم منم معذرت خواهی کردم گفتم حواسم نبود نوشتم نگران . گفتم که منظور منم فکر بوده .

    بعدشم اینکه شما گفتید به معلمتون بگید به من بزنه منم گفتم حیف دستش از این دنیا کوتاهه یعنی مرده

    فکر اینکه بهتون خوش گذشته یا نه

    نگران چی ؟میگم تو فکرتون بودم

    یعنی چی دستم از دنیا کوتاهه

  • محمد ایتیوند
  • حیف رومینا خانم دیگه دستش از این دنیا کوتاهه حیف

  • محمد ایتیوند
  • ببخشید میگم نگران . حواسم نبود . منظورم اینه که فکر برا چی ؟

  • محمد احمدی
  • نه نمیخوام منو درس بده، یه کار دیگه ای باهاش دارم. اگه ممکنه تلگرامشو بده. مزاحمش نمیشم

  • محمد ایتیوند
  • مرسی رومینا خانم لطف داری . نگران برا چی ؟

    اقای ایتیوند بگید بیاد منو کتک بزنه

  • محمد ایتیوند
  • نه رومینا خانم . محمد ایتیوند کتکاشو از مردای دست سنگین و چهار انگشتری خورده .

    خب خدا رو شکر که خوش گذشته دیشب همش تو فکرتون بودم

    ثنا جان منم دوست دارم شوهرم منو بزنه ولی اگه بزنه مامانم حسابشو میرسه

  • محمد احمدی
  • نه، من محمد احمدی هستم

    معلم من وقت نداره   راستی برا چی می خوای  گفته من دیگه درس نمیدم   تو آخرین فردی هستی که نی خوام کمکت کنم

  • محمد ایتیوند
  • چرا آقا محمد من سراغ دارم . برا چی میخوای ؟

    ثنا جان ، این معلمت تلگرامشو میدی؟

    چه طور مگه اقای محمد

    شما همون محمد ایتیوند هستید

    وای ای کاش  تو آینده شوهرم منو بزنه  ای کاش  با کمربندش بیوفته تو جونم    با شلاق بزنه بدنم رو کبود کنه  ای کاش  این یکی از آرزوهامه

  • محمد ایتیوند
  • آره خیلی خوشگذشت . تا الانم نخوابیدم همین الان اومدم خونه خودم .

    اینو هم بدون وقتی با دوستات باشی همیشه خوشمیگزره

    ممنون اقای ایتیوند بیچاره قرن های پیش چقد کتک میخوردن

    خواهش میکنم ثنا جون منم به جز شلنگ با همهچیز خودمو زدم

    دوستان کسی از شما ، خانم معلم یا زن دست سنگین سراغ نداره؟؟

    نه راه ارتباطی الان   معلمم نمیزاره میگه بعد کنکور  الان فقط گوشی دستمه تو گوگلم چون معلمم نمیزاره به مامانم گفته که تلگرام اینا رو نزاره   همه  کاره ی من معلممه  یعنی منو مثل بچش میدونه به خاطر همین میزنه منم اونو مثل مامانم میدونم

  • محمد ایتیوند
  • خدا رحمت کنه رفتگانتون رو . اینو گفتم که بدونی کتک داریم تا کتک .

    اقای ایتیوند مامانم به خاطر این منو نمیزنه چون هم مخالف کتکه هم خودش تو بچگی از کتک خیلی درد میکشیده

    راستی دیشب خوش گذشت؟

    مرسی عزیزم  راستش من خوراکم کتکه وقتی تو خونه تنها میشم با کمربند بابام خودمو میزنم یا با خط کش هام  خودم رو کبود میکنم با شلنگ هم می نم عاشق کتکم

    ثنا جان تلگرام داری؟ یا راه ارتباطی دیگه ای

    ثنا جون تو گوگل سرچ کن کتک خوردن دهه شصتیا میاره برات

    من عاشق این معلم شدم چون بیشتر از همه ی معلما تنبیه میکنه می نه  وای خدای من مگه میشه آدم اینهمه عاشق معلم باشه  چون کتکم می نه دوسش دارم و خیلی محکم می زنه الان دلم کتک می خواد ای کاش یکی بود  منو میزد  اون معلم رفته دیگه  قراره فردا بیاد ولی من الان کتک می خوام  کتک کتک  خیلی دوس دارم  البته محکمش رو 

    خدا رحمتشون کنه بیچاره دایی تون من حاضر نیستم یه مو از سر دایی ام کم شه

    ثنا حون خیالم راحت شد که تو فرزانگان کتک نخوردی چون من امسال ازمون تیزهوشان دارم

    راستی چطور میاین تو این سایت من به زور پیدا کردم اگه برم بیرون دیگه نمییاد میشه بگید لطفا  

  • محمد ایتیوند
  • رومینا خانم به قرآن دروغ نمیگم اینو . ننه ام میگه یه بار بابابزرگم داشته به ننه بزرگم میزده و داییم هم اون موقع بچه بوده با بابابزرگم دعواش شده و گفته به ننه ام نزن و بابا بزرگم هم زیاد آدمه سالمی نبوده . راستشو بخوای بیش از حد اعصبانی بوده. چون زیاد عصبانی بوده یه تفنگ داشته و تفنگ و برداشته و یه تیر زده تو شونه داییم و داییم هم چند ساله پیش به رحمت خدا رفت.

    حالا میخوام بگم از ما بدبخت تر . داییم بوده که وقتی بچه بوده تیر خورده.

    راستش من هر موقع بچه بودم بابام زیاد بهم میزد و ناراحت میشدم ننه ام این داستانو واسم تعریف میکرد و منم درجا میرفتم دست بابامو میبوسیدم . چون فک میکردم دیگه بابام داره بهم لطف میکنه اینکه با تفنگ بهم نمیزنه . یادش بخیر

    واقعا خوشباحال پسرش من حال پسرشو میدونم

    مامان دوستم معلمه به خاطر نمره خیلی این بچه رو میزنه تازه بعد از کتک هم گوشیشو میگیره

    من تو دبیرستان فرزانگان می خونم ولی اونجایی که تنبیه شدم یه آموزشگاه شخصی اون معلم بود که مدیر اونجا دوستش بود یعنی در واقع من تو دبیرستان تنبیه نشدم  تو آموزشگاه که اضافه میرفتم تنبیه شدم

    ببخشید فضولیه اگه خواستید نگید 

    چه دبیرستانی میرید

    به خدا به کسی لو نمیدم

    من دوست دارم کتک خوردن رو دو سه بار خودم رو تو خونه با کمربند زدم  این معلم هم قراره دفعه ی بعد دو برابر بزنه چون گفته اگه نخوندی بیشترش میکنم منم که از خدا مه بیشتر بشه  ولی اون فک میکنه سختمه  راستی لخت شدن لذت بخشه  پیش معلم چون آدم جمع میکنه خودشو  من که دوس دارم تازش هم اگه دوس نداشتم خودش مجبورم میکرد این معلم یه پسر داره هنسن من خوش به حال پسرش هر روز کتک می خوره از همه نوع  البته سیلی هاش  حرف نداره خیلی آبدار ودردناکه

    به هر حال کمی از دست و پاتون معلوم میشه

    تو این هوا کسی استین بلند نمیپوشه که

    مجبورم میکنه که لباسامو دربیارم  جلو مامانم که اصلا در نمییارم چون خجالت نیکشم ولی معلم نه اصلا خجالت نداره چون خودش مجبورم میکنه  واینکه خودش به زور در مییاره

    از زیر لباس که نمیتونه ببینه چون لباس میپوشم خودشم وقتی میزنه مامانم خونه نیست اگه بفهمه که فاتحه ی معلم خونده هست

    ثنا جون خجالت نمیکشید جلو معلم لخت شید من جلو مامانمم لخت نمیشم چه برسه به معلم

    ثنا جون ایشالا خوب میشی ممنون که تعریف کردی خوش باحالت کتک خوردی

    یه سوال مادرتون نمیبینن کبود شدید 

    تازه به یه جای دیکه هم زده که نمیتونم بگم اونجا خیلی درد داره وای پشیمون شدم دیگه دارم میمیرم  خیلی خط کشش بد بود آخه اون خط کش رو تازه خریده بودیم به خاطر همون درد داشت  به یه جایی زده که نمیتونم بگم

    سه چهار تا حرف زشت گفتم تا دو باره منو بزنه  این دفعه خیلی بد زد آخ خیلی درد دارم تا حالا اینطوری نزده بود  واییی  سوزش دارم الان بزور دارم اینجا تایپ میکنم چون خیلی درد دارم با خط کش فلزی  زده تو شکمم و پاهام  ودستم خودشم به تعداد زیاد این دفعه واقعا درد کرد دعام کنید درس شه  

    باشه بعد کلاس میگم الان تو خونه هستش به خاطر کرونا کلاس کمه ولی هر روزه فک کنم الان تموم بشه  بزار بپرسم آره تموم شد  یعنی در واقع تنبیهم تموم شد  اول ازم امتحان گرفت از ۱۰ ۵ گرفتم  بهم گفت  برو بخواب رو تختت لباساتو دربیار بعدش اومد باشلاق منو زد بعد ۴ تا سیلی زد  و  با کمربند به پاهام زد  بعد گفت اگه دفعه ی بعد نخونی محکم تر میزنم   منم نمی خونم تا محکم تر بزنه

    به نظر من کمربند بهتره حالا هر طور خودت میخوای

    به نظرتون کمربند بزارم جلو چشش یا خط کش  چون الان میاد  می خوام ببینم کدوم بهتره البته خودش شلاق داره ولی به غیر از اون میگم من درس نمی خونم  به خاطر همون هر دفعه که میاد  تنبیهم میکنه خودشم لخت من عاشق لخت شدنم جلو معلم البته اون خودش لباسامو در میاره میریم تو اتاق من  و شروع میکنه به زدن منم آه وناله میکنم که بوونه که درد میکشم محکم تر بزنه  اگه بدونه که من از تنبیه و کتک خوشم میاد نمیزنه

    ثنا جون کلاست تموم شد اگه خودت مشکلی نداری میشه بگی چی شد؟

    ممنون ثنا جون اخه من خیلی استرس دبیرستانو دارم چون تاحالا تو دبستان تنبیه نشدم

    البته یه ناظم داریم واسه ۴،۵و۶هاست یه بار یکی از ششمی ها کار بد کرده بود انقد زدش بیچاره سیاه شده بود

    من زیاد کتک های معلمم رو دوس دارم  چون محکم میزنه  ولی اون نمیدونه که من دوس دارم اگه بدونه دیگه نمیزنه خیلی وقته کتک نخوردم دلم می خواد  الانم خودم دارم وسایل آماده میکنم  بزارم جلو چشش که اگه بنه محکم بزنه  چون میدونم که میزنه  الان من کلاسم شروع میشه برم خودم رو آماده کنم   معلم من وقتی می خواد منو بزنه لختم میکنه منم خیلی دوس دارم

    اقای ایتیوند و بهار جون امروز صبح من از خواب که پاشدم اومدم تو این سایت 

    یهو مامانم اومد تو قرصا مو اورده بود گفت چی کار میکنی منم سریع رفتم تو یه بازی گفتم بازی میکنم گفت رومینا ما دروغ نداریم گفتم دروغ نیست دارم بازی میکنم

    میدونم این یه دروغ خیلی بزرگه و حق دارید سرزنشم کنید اما نمیتونم بهش بگم میام تو این سایت

    می دونم غیر قانونیه ولی اون به هیچ کس نگفته ومدرسه هم میوونه ولی چون معلم خوبی هستش  بیرونش نمیکنن منم به هیچ کس نگفتم به جز شما چون دو سش دارم نمی خوام از کار بیکار بشه  با هاش امروز کلاس دارم قراره امتحان بگیره متم نخوندم چون حالشو نداشتم الان موندم بهش چی بگم بهونه البته باید برم خط کشا مو از ش دور کنم   نترس  فقط اون معلم بده اسمش رو نمیگم ولی نترس  دبیرستان جای بدی نیس فقط معاون آموزشی ما  تهدید میکنه اما تنبیه نمیکنه مثلا میگه تنبیهتون میکنم ولی نمیکنه

    ثنا جون منم با نظر شما در رابطه با کتک موافقم من تاحالا از هیچ کس کتک نخوردم جز خودم وقتی کسی نیست خودمو میزنم 

    البته این بار خیلی ازش میترسم چون واقعا گفته که با شدت بیشتری میزنم بعد هر بار که برا کنکور می خونم امتحان میدم اگه نمره ام کم باشه  ۵ تا سیلی میزنه تو گوشم خیلی سنگینه دستش از ترسن به مامانم نمیگم گفته که از مامانت اجازه کرفتم که تا وقتی درس می خونی بهت ریاضی آموزش بدم الانم باهاش کلاس دارم تو خونه مون الان نه یه ساعت بعد وقتی میاد قراره امتحان بگیره خودشم چون تو خونه مون هست وصبح هست هیچکس نیس اگه کم بگیرم با خط کش های خودم میزنه همیشهیه سیم هم همراهشه از اونایی که وقتی به بدن میخوره سوزش داره گفته که منو سزبلند کن تو کنکور اگه نکنی من می دونم با تو والا من از مامانم تا حالا کتک نخوردم ولی از بابام خوردم  تو زندکیم هم از معلمم خوردم وهم از بابام  تنبیه های معلمم رو دوست دارم راستش رو بخواین  عاشق معلمم هستم با اینکه منم خانومم واونم خانومه ولی به هر حال دوسش دارم وقتی می نه لحساس میکنم دارم تر بیت میشم البته محکم میزنه ولی دوسش دارم کلا عاشق کتکم وامیدارم که شوهرم تو آینده کسی باشه که منو بزنه  چون کتک دوس دارم می خوام با کمربتدش منو بزنه سیاه وکبودم کنه  

    ثنا جون اون زمان که شما ۸ بودید و نمیدونم چون اودمم ۲ بودم اما الان تنبیه بدنی در مدارس غیر قانونیه

    ثنا جون چه دبیرستانی میرید؟

    من امسال میرم دبیرستان تنبیه هاشون چهوجوریه؟

    سلام  منم  تو مدرسه خیلی تنبیه شدم  یه معلم ریاضی داشتیم  خیلی سخت گیر بود  دساشم سنگین بود   هر کی پایین ۱۸ میگرفت تنبیه  بدنی میشد یعنی سیاه و کمبودش میکرد  یه بار من درس نخونده بودم تو امتحان شدم  ۸    تو آخر کلاس که زنگ خورد بهم گفت تو بمون سر کلاس  منم از ترس هیچی نگفتم  موندم بعد از  مدیر اجازه گرفت که ۴ ساعت با من کار داره  مدیر نمیدونست که برا چی میگه  منم همون جا قبض رو ح شدم  گفت اشکالی نداره  به سرایدار گفت که  وارد اون اتاق نشه بعد درو با کلید بست  بهم گفت اگه صدات در بیا د ۳ برابر میزنمت منم خیلی ترسیدم  چون رو میزش هم شلاق بود هم کمربند و هم خط کش  تازه قاشق داغ هم بود  افتاد به جونم  بهم گفت لباسات رو در بیار گفتم خانم ببخشید غلط کردم دیگه از این غلطا نمیکنم  گفت اگه بکنی  که کبود میشی  بعد ش گفت زود در بیار لباسات رو منم در آوردم  منو خوابوند رو میز  همون طوری لخت بعد دست ها وپا هامو بست به میز که تکون نخورم  با قاشق داغ افتاد به جونم  بعد این تنبیه  منو بر عکس خوابوند رو میز  شلاق میزد  حدود ۵۵ تا زد بعد بهم گفت شلوارتو در بیار گفتم خانم لطفا این کا رو با من نکنید گفت مره ات خیلی کمه باید زیاد تنبیه بشی   خودشم اول سال بود یعنی یه ما گذشته بود  بعد رفت یه سطل آب داغ آورد  ریخت روم  سوختم  تازه لباس زیرم رو به زور  نگه داشتم  بعد پاهام رو بست به چوب با کمریند زد  منم گفتم که میرم ازت شکایت میکنم گفت تو شکایت بکن ببین چی میشه  سیاه وکبودت میکنم بعد گفت که تا فردا صبح اینجا میمونی  وقتی  در رو هم بست لباسامو هم برد  بعد فردا صبح که بچه ها اومدن منو برد جلو گفت که  این نمونه ای از تنبیه منه منم خجالت زده بودم چون لباسام دستش بود لخت لخت بودم افتادم به پاش التماسش کردم  یه لگد زد بعد گفت که تنبیهت هنوز تموم نشدهبا کمربند افتاد به جونم ۳۰ تا هم شلاق زد  وگفت که  تا آخر کلاس باید همینطوری لخت یه لنگه پا وایستی به خانواده هم گفته بود که باهاش ریاضی کار میکنم اون موقع من تا به حال از هیچ کس کتک نخورده بودم  اون اولین وبد ترین تنبیه عمرم بود الانم ازش میترسم چون بعضی وقتا میبینمش  اون موقع من کلاس هشتم بودم والان قراره کنکور بدم  تازه معلم ریاضی کنکورمم اونه هیچ کس به جز شما نمیدونه که من تنبیه شدم البته به جز بچه های کلاس   گفته که اکه کنکور قبول نشی مثل اون دو ران  کبودت میکنم الان با شدت بیشتر مامانم هم نمیددنه که اون منو میزنه 

    محمد هم اسم خیلی قشنگیه 

    مامانم از ۲ سالگی به من میگفت رومن رومان

    شب بخیر خوش بگذره

    اینجا پیام بزارید

    تلگرام Somhen31

  • محمد ایتیوند
  • مامانتون راست میگن. راستشو بخوای بچگی یه چیز دیگس

  • محمد ایتیوند
  • منم محمد ام راستش به اسمم افتخار میکنم . چون اسم من اسم بزرگ ترین مرد تاریخ بشریت بوده . عزیزم شب بخیر من دیگه برم به قول معروف شب نشینی . شب بخیر

    خوش باحالتون مجردید و با دوستاتون حال میکنین منه بد بخت باید درس بخونم

    البته مامانم همیشه میگه دوران بچگی بهتره

    منظور من این نبود که شما زیاد صحبت میکنین منظورم خودم بود چون شبا بیشتر حرف میزنم اخه در طول روز فقط درس میخونم

    اسم من رومیناست و به رومن و رومی معروفم

    رومینا یعنی پاک و بی عیب و اسم بهترین فرشته خدا بوده و اسم عاشوری است

  • محمد ایتیوند
  • عزیزم منم نگفتم زیاد صحبت کنیم . راستش منم میخوام برم پیش بچه ها رفیقم تا سر صبح بشینیم . اصلا امروز برا همین زیاد خوابیدم چون به رفیقام قول دادم رفتیم خونه مجردی خوابم نیاد خخخخخ

    سوالمم اینه که رومی یعنی چی ؟

    مشتاقم سوالتونو بشنوم

    نه ایراد نداره بفرماین

    اقای ایتیوند شما خوابیدین ؟

    من امشب شاید زیاد نتونم صحبت کنم چون شبایی که مریضم مادرم پیش من میخوابه و من نمیخوام بفهمه میام تو این سایت

  • محمد ایتیوند
  • حالا ایراد نداره منم یه سوال از شما بپرسم؟

  • محمد ایتیوند
  • شغل پدر مادرتون هم واسه این خواستم . که شغل مادرتون چیه . که دختری مثه شما رو انقد خوب مودب کردن فقط برا همین

  • محمد ایتیوند
  • عزیزم من کار دارم . برا این زیاد تو گوشی نیستم . ولی چون امروز خوابیدم منم شب و تا صبح بیداارم .

    اقای ایتیوند چطور حتی حوصله ی خوندن پیام خودتونو ندارین؟

    من روزی ۱۰۰ بار این پیامامو از اول تا اخر میخونم

    اقای ایتیوند فکر میکنم باید بدونم شغل پدر مادرمو برا چی میخواستین؟

    شما به من لطف دارین کم تر کسی حوصله ی خوندن و جواب دادن سوالامو داره

    شما خوابیدین؟

    خوب که چه عرض کنم از درد دارم به خودم میپیچم قدر سلامتیمو ندونستم

    یه سوال اگه فضولی نیست شغل پدر مادر مو برا چی میخواستین

    اقای ایتیوند من شبا تا صبح بیدارم الانم که مریضم دیگه خوابم نمیبره

    ولی قشنگ معلومه که شما به اندازه از گوشی تون استفاده میکنین

    الان کیا بیدارن

  • محمد ایتیوند
  • خوبی ؟ الان نبودی به خدا دلم واسه سوالات تنگ شده بود

    نه اقای ایتیوند پاشا داشت با تبلتم بازی میکرد

  • محمد ایتیوند
  • رومینا خانم شما خوابیدی؟

  • محمد ایتیوند
  • داییت و مامان بزرگ و این کسات بهت سر میزنن ؟ هر موقع بهت سر زدن همه چیو براشون توضیح بده . به هر حال ااز خونشونی

  • محمد ایتیوند
  • راستش ما بچه بودیم مادر و پدرمون و معلممون بهمون میزدن هیچی نمیگفتیم ولی اجازه نمیدادیم هر کسی بهمون بزنن . اینو همیشه بابام خدا بیامرز میگفت . همیشه میگفت پسرم هیچ وقت اجازه نده کسی بهت بزنه به جزو خانواده و معلم و دایی و عمه و این کسا.میگفت اگه اجازه دادی کسی بهت بزنه اینو بدون  حقتو ازت میگیرن

  • محمد ایتیوند
  • نه دیگه باید خودت یه کاری بکنی اونا هم خانوادتن . برو پیش مادر بزرگ و یا پدر بزرگ و یا داییت به هر حال تو هم از خانواده اونایی . یه کاری باید بکنی . ببخشید این حرفو میزنم ولی به خدا تو پیش این نا مادریت بزرگ شی میشی یه آدم عقده ای که همه بزنن تو سرش و هیچی نگی .

    به هر قیمتی شده باید بری . به هر قیمتی .

    و ببخشید این حرفو میزنم ولی تاسف میخورم واسه پدری که امانتیشو به یه ... داده

    بابام نمیذاره برم پیششون میگه باید پشه خودمون زندگی کنی

  • محمد ایتیوند
  • من واقعا متاسفم . بهار خانم شما دایی و ییا خاله و یا مادر بزرگ و پدر بزرگی ندارید که بری پیش اونا

    منم از ترس نیگشون و شیلنگ فقط گقتم چشم اگه  همون لحظه از جام بلند نمیشدم کتکو دیگه میخوردم

    امروز بهم گفت بدو خونه رو تمیز کن من‌ نشسته بودم بعدش گفت فکر کنم دلت کتک میخاد اومد با پشت دست یکی زد تو دهنم گفت تا سیاه و کبودت نکردم بدو خونه رو تمیز کن

  • محمد ایتیوند
  • تحمل میکنی ولی باید کوتاه بیای . آخه واقعا دیگه خیلی روانیه. و اینم بگم اگه تو خیلی کوتاه بیای اونم دیگه زیاد فک نکنم جیغ بزنه

    من که دارم تحمل میگنم

    یه روز داشت جارو برقی میزد منم هی آشغال میریختم با همون سیم جارو کتکم زد

    روزا چن ساعت  گوشیمو ازم میگیره بعدش دیگه کاری نداره

    بهار جون قابل تحمل نیست؟

    گیر نمیده چرا همش میری تو گوشی

    همیشه عصبانیه‌ همش داد میزنه رو سرم

    اره هرروز قرص مبخوره

    ممنون اقای ایتیوند 

    بهار جون مشکل اعصاب داره سعی کن تحمل اش کنی

    ولی دکتر گفت کرونا نیست خدا رو شکر

    اون هی رو سرم داد میزنه چه لجبازی کنم چه نکنم

  • محمد ایتیوند
  • خوب میشی عزیزم.

    بهار خانم وقتی میبینی قرص اعصاب میخوره . دیگه نباید باهاش لج بازی کرد . به خاطر خودت

    اقای ایتیوند راست گفتید اون یه دروغ دل درد یه عالمه بلا سرم اورد

    الان تب دارم شدیدا مریض شدم رفتم ازمایش و سونوگرافی دادم هنوز جوابش نیومده دکتر هم کلی بهم قرص داد

    خوشبحالت یه روز‌بیای پیشه نامادری من انواع کتکارو میخوری

    نامادریم قرص اعصاب میخوره مشکل اعصاب داره

    من برا یه قوری پشتمو داغ گذاشت

    مامان من برای شکوندن چیزی منو دعوا نمیکنه تازه میگه فدای سرت

    بیشتر کتکاش نیشگون و سیلی و خیلی عصبانی باشه با شیلنگ کتکم میزنه

    من بیشتر وقتا به حرفش گوش میدم ولی خب کاریو دیر انجام بدم یا بدون‌ اجازش یرم بیرون کتکم میزنه خیلی سخت گیره منم  از لج بعضی وقتا اذیتش میکنم

    بتول خانم نامادریم دو بار با قاشق داغ داغم کرد یکیش بخاطر اینگه یه قوری تزئینی داشت از دستم افتاد با قاشق داغم کرد

    اقای ایتیوند من متن های بلند رو راحت تر میخونم

    بهار جون چرا عمدا به هم میریزید؟

    به هر حال من اگه جای نامادری شما بودم به داشتن دختر خوبی مثل شما افتخار میکردم نه اینکه کتکش بزنم

  • محمد ایتیوند
  • بهار خانم شما هم باید به حرف نا مادریتون گوش کنید . واقعا چرا اذیتش میکنید وقتی میدونید آخرش کتکه . عزیزم تو هم دیگه 15 سالته باید مثه بچه های 5 ساله رفتار نکنی . خانمی هستی برا خودت .

    اینو بدون قطعا یه روزی نا مادریت چوب این همه کتکی رو که به تو زده میخوره .

    ناراحت نباش و به هیچ وجه اذیتش نکن . تو خدا رو داری .

    بهار جان نامادریتون اهل داغ گذاشتن هست یا نه اگه داغ بذاره با چی میذاره و کجاها رو داغ میذاره بعد هم بیشتر با چی کتک میزنه

  • محمد ایتیوند
  • ممنون عزیزم شما خودتون هم بزرگید همین که دنبال اینستا و خواننده ای مبتذل و این چیزا نیستید خودش از بزرگیتونه . راستش منم یه خواهرزاده هم سن تو دارم و تو رو هم همون خواهرزاده خودم میدونم و وظیفه خودم میدونم که جواب سوالاتونو بدم درست یا غلط

    بعضی وقتا هم عمدا خونه رو بهم میریزم

  • محمد ایتیوند
  • پس رومینا خانوم باید حتما قبول شی گفتم که به هزار دلیل . باید درستا بخونی حداقل به خاطر اشک های ننه ات .

     

    اقای ایتیوند شما از من بزرگترید و تجربه ی زیاد تری دارید برا همین نظر شما برای من اهمیت زیادی داره

    اگه کمک نکنم کتک میخورم

    اقای ایتیوند من نمیدونستم دروغ خیلی بزرگیه 

    بله مامانم با قبول شدن من خیلی خوشحال میشه من یه مدرسه ی دیگه ام به اسم کوشش قبول شدم مامانم انقد خوشحال شد تا یه هفته گریه میکرد

    و بهار جون شما دختر بسیار خوبی هستید که به نامادریتون کمک میکنین😍

    اگه تمیز نمیکردم گوشیمو پس‌ نمیداد

    من که چند وقت یه بار باید تمیز‌کنم‌خونه رو

    بهار جون شما دختر خونه ای و لازم نیست جایی و تمیز کنی

    من دست به سیاه سفید نمیزنم 

    بخوام کاری هم بکنم مامانم نمیذاره اخه مامانمم یکی یدونه خونه بود(با اینکه یه داداش داره همه کارا رو دایی م و پدر بزگم انجام میدادن)

  • محمد ایتیوند
  • عزیزم به خدا هم حیفه توعه هم حیفه ننه ات .ببین رومینا جان تو الان ننه ات حالش زیاد خوب نیست و نباید عصبی شه و تو هم باید خوشحالش کنی و باید امتحان تیز هوشانتو بدی . در جواب سوالت هم باید بگم بله دوروغ بزرگی حساب میشه و شاید لطمه بزرگی به زندگیت بزنه . به هزار دلیل . پس سعی کن قدر مهربونی های مامانتو بدونی و باید خوشحالش کنی . چون شاید هیچی به اندازه قبول شدن تو خوشحالش نکنه . عزیزم تو نباید از مهربونی های مادرت سوء استفاده کنی . و اینکه چیزایی که به نظرت برا سلامتی مامانت خوب نیست رو نگو . ولی بقیه رو باید بگی چون واقعا اگه به حرف ننه ات گوش کنی موفق میشی . نه اینکه بگم هر کی به حرف پدر مادرش گوش کنه موفق میشه نه . اینو به تو میگم چون مادرت بلده بچه تربیت کنه . همین که تا حالا خانمی مثه شما تربیت کرده باید بهش اعتماد کرد .

    در کل ممنون که نظر منو پرسیدید و نظر م اینه که باید آزمونتو بدی و موفق شی چون هم مادرت خیلی خوشحال میشه هم خودت آینده ات بهتر میشه و هم... هزاران خوبیه دیگه.

    ببخشید انقد حرف میزنم خودمم  حوصله خوندنشونو ندارم

    امروزو کتک نخوردم ولی تا دلت بخاد رو سرم داد زد و با پشت دست زد تو دهنم

    تصمیم بگیره به کتک زدن کسی جلودارش نیس

    اخه بهم گفته بود خونه رو تمیز کنم بعدش گوشیمو میده منم تمیز گردم و گوشیمو پس داد

    تلگرام ندارم

    میشه نظرتونو درباره حرفام بگین؟

    البته الان به مامانم گفتم گفت اشکال نداره طلای من گفت حق داری خسته باشی چون من تنها کسی ام(از بین دوستام)که در دوران کرونا و قرنطینه هر روز ۷ ساعت درس میخونم 

    برا همین مامانم بهم حق داد

  • عاشق زندگی
  • بهار جان تلگرام داری آیدی دادم بیای تلگرام حرف بزنیم 

    من الن مامانم داشت باهام درس کار میکرد(امسال ازمون تیزهوشان دارم)

    حوصله شو دیگه نداشتم خودمو زدم به مریضی اونم باور کرد

    این دروغ بزرگی حساب میشه؟

    اقای ایتیوند من منظورم از اینکه بعضی چیزا رو به مامانم نمیگم این بود که ۹۵%چیزا رو نمیگم

    فقط به خاطر خودش من که داشتم با بهار جون صحبت میکردم گفتم مادرم توده داره همشم تقصیر بابامه برا همین نمیخوام مامانمو ناراحت کنم

    من هیچ وقت نمیذارم مامانم تبلتمو بگیره البته تا حالا نگرفته ولی اگه بخواد بگیره نمیذارم

    بهار جون چرا گوشیتونو گرفت

    نامادریم بیدار شد گوشیمو ازم گرفت الان گوشیمو پس داد

    من به مامانم دروغ نمیگم فقط بعضی چیزا رو بهشون نمیگم

    من دروغ نمیگم پدرم دروغ میگفت

    نه فضولی نیست مادر خونه دارن پدرمم شغلش دولتیه نمیتونم کامل شغلش و بگم

    من به مامانم حق دادم که جدا شه 

    و گفتم که چرا دیگه پیش پدرم نمیرم

    چرا شغلشونو خواستین

  • محمد ایتیوند
  •  

    رومینا خانم ببخشید فضولیه بابا و ننه ات شغلشون چیه؟

    اگه دوست داشتین بگید ولی اگه دوست نداشتین نگید .

    ببخشید فضولیه

  • محمد ایتیوند
  • سلام رومینا خانم عزیزم . شما خودتون دیگه باید سرانجام دروغ رو بدونید . شما اونقد ها هم کوچیک نیستید باید بفهمید که دروغ جدایی میاره . باید یه سری چیزا رو یاد بگیرید دیگه . ولی بستگی داره چه دروغی بگید. مثلا چه دروغ هایی بهش میگید

    همین الن دارم از پنجره حیاط خونه مونو نگاه میکنم

    سرایدار خونه داره دختر ۱ ساله شو کتک میزنه دلم اتیش گرفت

    میشه زود زود پیام های جدید بزارین

    پیام ها رو ۱۰۰۰بار خوندم

     

    بهار جون ببخشید وقتت هم با سوالام گرفتم

    معذرت میخوام

    بهار جون تو دبیرستان هم تنبیه شدی ؟

    من امسال میرم دبیرستان میخوام بدونم اونجا تنبیه هست؟

    من تو دبستان هم تنبیه نشدم

    اقای ایتیوند این بده که من فقط۱%اتفاق هایی که برام میفته رو به مامانم میگم؟

    دروغ خط قرمز مامانمه

    بابام مامانمو خیلی اذیت میکرد همش دروغ میگفت تا این که مامانم جدا شد

    میشه بیشتر از کتک خوردنات بگی البته اگه اذیت نمیشی

    مشکل اینه که روم نمیشه بهش بگم کتک دوست دارم

    قاشق داغ خیلی درد داره مخصوصا اگه بچسبونی به باسنت 

    من اینو وقتی کسی نیست امتحان کردم یه بار گذاشتم رو دستم دستم کبود شد مامانم فهمید نگران شد الکی گفتم پاشا کرده(اسم داداشم پاشاست)مامانمم پاشا رو دعوا کرد

    نیشگون شیلنگ سیلی کمربند سیم جارو برقی قاشق داغ

    سعی میکنم دردشو درک کنم

    تقریبا همه کتکارو تجربه کردم

    پس اذیتش نکن ولش کن

    جرعت ندارم بفهمه تو سایتم

    مامان من هم تو رحم اش هم تو سینه اش توده داره میترسم ناراحتش کنم توریش شه

    خوشبحالت من که تقریبا هرروز کتک میخورم کتک با شیلنگ خیلی درد داره یه بارم با سیم جارو برقی کتکم زد

    تقریبا همه ی کارای شما رو کردم ولی یا دعوام نکرده یا اگه کرده خیلی کم

     

    بذار بفهمه تو سایت هستب بگو دوس دارم به کسی چه

    شما پدرتونو خوب میشناسین حتما همینطوره که میگین

    من وقتتون و نگرفتم اخه خودم بیکارم درسی چیزی ندارین که من وقتتونو گرفته باشم نامادریتون بیدار شد بگه چرا انجام ندادی؟

    مامانتو اذیت کن مثل من شیر ابو باز بذار بگو به من چه خودت و ببندش

    حالا میشه شما به من یه راه حل بدین که حتما کتک بخورم

    عاشق کتکم

    وقتی کسی خونه نیست خدمو کتک میزنم

    نه نمیخام پدرم جدا شه چون میدونم به حرفم گوش نمیده ممکنه یه زن دیگه بگیرع از این بدترباشه

    ولی به نظرم نامادری شما بهتره

    مطمئنم اگه شما بخواین پدرتون جدا میشن

    اخه چی از این مهم تره که یه دختر داشته باشی(به پسرا بر نخوره)

    شما میخواین پدرتون جدا شن

    دوستلم‌ همیشه میگن نامادریت از ناماددی سیندرلا بدتره

    خیلی خجالت میکشم پدرم زن گرفت دیگه بابام نمیذاره نامادریم بچه بیاره چون مشکل اعصاب داره نامادریم و میدونه حوصله بچه نداره

    بهش بگین کتک زدن هنر نیست

    شما خجالت نمیکشین؟

    پدرتون چرا تنهایی بزرگتون نکرد

    نامادریتون از قبل بچه داره یا میخواد بچه بیاره

    مادر منم خوابه

    با اینکه تاحالا کتکم نزده ولی اگه بدونه میام تو این سایت دعوام میکنه ولی بازم کتک نمیزنه

    تازه صدام میزنه لباسمو بالا میزنه‌ نشون خاهراش میده میگه سیاه و کبودش کردم

    وقتایی که‌ باهم خوبیم بهم حرف نمیزنه جیغ نمیزنه کتکم نمیزته

    نباید به کتک زدن شما افتخار کنه

    من عاشق کتکم اگه چت قبلی ها رو نگاه کنین میبینین که همش میپرسم کی حاضره منو کتک بزنه

     

     

    نه‌ نمیدونه‌ اگه بدونه با کمربند سیاه و کبودم میکنه

    نه کنارم نیس خابیده

    میشه کمی بیشتر توضیح بدین که من بتونم سوال های بیشتری بکنم؟

    میدونه میاین اینجا؟

    وقتایی که با هم خوبین چی کار میکنین؟

    وقتی کبود میشم اینقد برا خاهراش  تعریف میکنه میگه بدنشو مثل چادر سیاه کردم 

    بهش بگین حالا که کتکم میزنی فقط کبود میشم و به تربیتم چیزی اضافه نمیشه

    الان که داریم صحبت میکنیم کنارتون نیستن

    پدرم صب میره شب میاد زیاد دخالت نمیکنه

    خب خوبه که ناراحت نمیشین چون نمیخوام یه ناراحتی به ناراحتی هاتون اضافه کنم

    خیلی بهش‌گفتم کتکم نزن ولی‌میگه کتک حقته‌میگه‌اگه کتک نزنم فردا پس فردا دیگه خیلی بی ادب میشی و به حرفم گوش نمیدی

    تاحالا بهشون گفتین لطفا منو کتک نزن درد داره صحبت کنیم بهتر نیست؟

    پدرتون شما رو ترجیح میده یا نامادریتون؟

    نه ناراحت نمیشم اتفاقا دوس داررم حرف بزنم و سوال بپرسی که خودمو خالی کنم

    بهار جون ناراحت نمیشین دخالت میکنم؟

    اره خیلی سخت گیره حتی دوستام هم ازش میترسن

    وقتی میره شیلنگو میاره کتکم بزته اینقد گریه میکنم و میرم تو اتاقم ولی میاد تو اتاقم اینقد با شیلنگ میزنتم 

    خیلی سخت گیره

    روز اول هم نباید کتک تون میزد خیلی نا مرده

    ببخشید این جوری گفتم از دستش عصبی ام که شما رو این جوری بدون هیچ رحمی کتک میزنه😡

    بخاطر نمره تا دلت بخاد کتک خوردم اینقد هم کتک خوردم

    تعصبی یعنی اینکه به نامادریم اجازه نمیده از خونه بره بیرون

    من‌ یه بار  گفتم میرم خونه‌ دوستم ولی رفتیم پارگ و فهمید اینقد سرم داد زد و کتکم زد

    تصبیه یعنی چی

    تو انتخاب رشته و این جور چیزا برات تصمیم گرفت یا گذاشت خودت تصمیم بگیری

    از خدام چند روز جای شما باشم کبود شم

    کلا خانوادگی بچه هاشونو میزنن خاهراش باز بچه هاشونو اینقد میزنن

    خب پس باید خدا رو شکر کنه که شما به حرفش گوش میدین😊

    نامادریتون گول میخوره؟

    من الان مامانم و گول زدم رفت بخوابه به منم گفت بخوابم اخه من دیشب تا صبح بیدار بودم و تو این سایت چت میکردم

    ولی من نمیخوابم 

    وقتی از خواب پاشد بهش میگم خوابیدم

    نامادریم اصلا با  دوستاش نمیره بیرون بابام تعصبیه

    چن روز بیا جای من اینقد کتک بخوری و ازت نیشگون میگیره

    من ولی دوست دارم کتک بخورم😃

    مادر من هم ۴۰ سالشه

    نامادری تون همش به فکر خودشو دوستاشه یا برای شما هم اهمیت میده

    من چون از‌کتکاش میترسم بیشتر وفتا به حرفش گوش میدم

    ولی اگه کتک اثر داشت(رو شما اثر داره؟)الان تقریبا همه بچه ها با ادب بودن چون تقریبا همه مادرا این راه و امتحان کردن

    خوشبحالت که‌کتک نخوردی

    ۴۰ سالشه

    میگه اگه کتک نخوری پررو میشی .‌روز اولی که‌اومد خونمون چنان کتکم زد گفت من همچین مادری هستم از این به بعد از همین الان کتکت زدم که فردا پس فردا تو روم حرف نزنی

    من اگه جای شما بودم هم همین کارا رو میکردم 😉

    ولی تاحالا هیچکس جرعت نکرده منو بزنه

    نامادریتون چند سالشونه؟

    وفتی نیشگون میگیره خیلی درد داره‌ تموم بدنمو نیشگون میگیره

    سر چیز های عادی (مثل مسئله ی دیروز)نباید شما کتک بخورین شما دیگه بزرگ شدین بچه نیستین که با کتک چیزی حالیتون کنن

    با صحبت هم میشه حل شه 

    به قول مادرم نامادری باید مهربون باشه(ناپدری هم)چون اون بچه مادرش رو از دست داده و باید نامادر انقد مهربون باشه که بتونه جای مادر واقعی اون بچه رو کمی پر کنه چون هیچکس مثل مادر ادم نیست

    زیاد تو گوشی باشین هم کتک میخورین؟

    شما بزرگ شدین و حق تصمیم دارین😃

    اگه جای من باشی همیشه بدنت کبوده

    وقتی جیغ میزنه از ترس میلرزم

    بهار جون من دیگه نمیدونم بگم چی کار کنین من از شما کوچیکترم بالاخره تجربه ی کمتری دارم

    به جز مبحث تجربه من کتکم نخوردم تا راه حل خودمو بهتون بگم

    ولی دوست دارم واسه چند روز جای شما باشم

    دوستام کتک میخورن ولی اندازه من کتک نمیخورن

    دیروز بخاطر اینکه صدام زد و گفت فلان چیزو یرام بیار و من نرفتم تو اتاق اینقد ازم نیشگون گرفت که به غلط کردن افتادم

    سه ساله که نامادری دارم وقتی خیبی عصیانی میشه با نیشگون و شیلنگ میزنه ولی در حالت عادی جیغ میزنه وسیلی میزنه

    بهار جون دیروز سر چی کتک خوردین؟

    دوستاتون هم کتک میخورن؟

    با معلمتون در میون گذاشتین؟

    بهار جون این طور که شما میگین ۱%هم تقصیر شما نیست

    من تا حالا کتک نخوردم و نمیدونم چه حالی داری ولی نیشگون و شلنگ خیلی درد داره

    بهار جون هیچ وقت باهاتون مهربون نیست ؟

    دوست دارید پدرتون جدا شن؟

    از چند سالگی نامادری دارین و کتک میخورین؟

    همینکه جیغ میزنه خیلی ازش میترسم

    اتاقمو تمیز‌ نکنم باز سیلی میزنه  و چنان جیغ میزنه

    مثلا وفتی دستامو میشورم عمدا شیر آبو باز میذارم که حرصش بگیره اونم میره شیر آبو میبنده و یک ساعت ازم‌ نیشگون میگیره جوری که‌ بدنم کبود میشه با اینکه موهامو میشکه‌ خودم میرم شیر ابو میبندم

    اشکلل نداره چون همین‌  دیروز باز کتک خوردم

    بهار جون معذرت میخوام خاطراتتون رو زنده کردم😔

    برای چه کارایی کتک میزنه؟

    شما گفتین حرصشو در میارین خب اینکه کتک میخورین ۱%اش تقصیر خودتونه

    وفتی کتکم میزنه فقط میگم غلط کردم میگم‌ بخدا دیگه رو حرفت حرف نمیزنم ولی اون کتک زدنشو بیشتر میکنه

    بدون اجازش با دوستام رفتم بیرون وفنی برگشتم تو حیات یک ساعت با شیلنگ کتکم زد

    کتکاش خیلی درد داره خیلی بد کتک میزنه اگه از کتکاش نمیترسیدم هیج وقت به حرفش گوش نمیدادم ۱۵ سالمه . پدرم اصلا منو کتگ نزده. مامانم فوت کرده

    کتکش درد داره؟قانون داره تو کتک؟

    چند سالتونه بهار جون دوستاتون هم کتک میخورن

    مادر تون زنده ست یا فوت کردن؟

    از پدرتون هم کتک میخورین؟

    بعضی وقتا هم خیلی اذیتش‌میگنم و حرصش در میارم همیشه به حرفش گوش نمیدم

    بعضی وفنا به حرفش گوش نمیدم هم کتکرو میخورم هم اون کاری که گفته مجبورم انجام بدم

    نامادریم خیلی بدش میادرو حرفش حرف بزنی اگه رو حرفش حرف بزنم چنان داد میزنه و کتکم میزته 

    به پدرتون بگین من و اذیت میکنه تو حاضری من زجر بکشم؟

    مطمئنم پدرتون شما رو ترجیح میده

    اگه چند بار رو حرفش حرف بزنی چی؟

    چند بار به پدرم گفتم پدرم بهش حرف زد ولی اون باز بهم دستور میداد نمیذاشت لز خونه برم بیرون باز به پدرم گفت پدرم گفت من نمیدونم چکارتون  کنم گفت به حرفاش گوش بده و هرکاری‌میگه انجام بده و نتیجه ای نداشت

    ولی کلا خیلی ازش میترسم یعضی وقتا اصلا رو  حرفش حرف نمیزنم و هرچی میگه میگم چشم ولی باز رو سرم داد میزنه 

    بهار جون شما حرصشونو در نیارین هر کاری میگه انجام بدین بعد یه مدت مطمئن باشید نتیجه میگیرید

    من روانشناس نیستم یه دختر ۱۱ سالم و نمیخوام دخالت کنم 

    ولی یکی از دوستام این مشکلو داشت با معلممون در میون گذاشت(معلممون روانشناس هم هست)اونم اینا رو بهش گفته بود و نتیجه گرفته بود

    من نامادری شما رو نمیشناسم ولی اگه اخلاقشون مثل اخلاق نامادری دوستم باشه با این کار نتیجه میگیرین

    وقتی نامادریتون خوابه یا نیست به پدرتون گفتین وقتی ایشون خونه نیستن شما کتک میخورین؟

    اگه گفتید چی گفتن؟

    بعضی وقتا اشپزخونه رو تمیز‌نمیکنم چیزی میخورم نمیشورمش اولش هیچی نمیگه ولی وقتی میبینه چکار‌میکنم اونقد جیغ میزنه اینقد وحشی میشه با شیلنگ کتکم میزنه

    منم زیاد حرصشو در میارم اذیتش میکنم اونم کتکم میزنه اخه قوانین گذاشته تو خدنه بدون اجازش نرم بیرون منم حرصم میگیره اذیتش میکنم اگه برم بیرون سر ساعت خونه باشم هرصب اتاقمو تمیز کنم منم حرصم میگیره اذیتش میکنم اونم فقط کتکم میزنه

    جلوی پدرم بهم سیلی زده و ازم نیشگون گدفته ولی وفتی بابام نیس خیلی بهم سخت میگیره خیلی ایراد میگیره و خیلی بد کتکم میزنه

    خیلی سخت گیره نامادریم به هر بهونه ای کتکم میزنه و سرم داد میزنه

    بهار جون به پدرتون گفتین؟

    ولی مامان من میگه نامادری ها فقط تو قصه ها بد جنسن ولی تو واقعیت خیلی خوبن

    اگه به پدرتون بگین شلید بتونه کاری بکنه

    البته که نامادری تون از شما بزرگتره و احترام و گوش دادن به حرف بزرگا واجبه

    برای هرکاری باید از نامادریم اجازه بگیرم بدون اجازش حق ندارم از خونه برم بیدون چون کتکم میزنه بدجور

    نامادری داشتن خیلی بده واقعا خیلی بی رحمانه میزنه 

    البته بعد از اینکه مامانم به پاشا گفت نمیتونه فیلم ببینه پاشا گریه کرد مامانمم دلش براش سوخت و گذاشت فیلم شو ببینه

    الانم داره فیلم میبینه من هنوزم دارم گریه میکنم😭😭

    بهار جون دلم برات خیلی میسوزه😔

    من نامادری دارم خبلی سخت گیره بعضی وقتا خیلی بد کتکم میزنه 

    من امروز دوباره کتک خوردم

    صبح که داداشم بیدار شد رفتم بوسش کردم ولی اون یه لگد زد تو دلم چنگمم گرفت

    من خیلی درد کشیدم زدم زیر گریه مامانم بوسم کرد و گفت پاشا نباید خواهر و میزدی حالا که این کار و کردی امروز از فیلم خبری نیست(داداشم هر روز فیلم میبینه)

    تمام دستم کبود شد مردم از درد😢

    من کار بدی میکنم که بدون اینکه به مامانم بگم شب تا صبح بیدارم و با تبلت بازی میکنم؟

    البته من اصلا به خاطر جدا شدن مامانم ناراحت نیستم چون وقتی بابام بود همش تو گوشی بود میگفت گوشی اش از ما هم بیشتر براش اهمیت داره

    دیگه ام نمیرم بابامو ببینم چون به من گفتن شنات عالیه و میتونی بری خارج معلم شی مامانم قبول کرد ولی بابام به خاطر خوشحالی منم که شده امضا نکرد

    از اون موقع باهاش قهرم اون منت کشی میکنم من قبول نمیکنم

    من بچه ی شیطونی ام یه بار ۱/۵ام بود غذا نمیخوردم مامانم زفت تو اتاق و گفت تا بیام باید پلو ات تموم شده باشه منم تا  فت تو اتاق رفتم صندلی اوردم ازش رفتم بالا پنجره رو باز کردم برنجا رو ریختم پایین

    به مامانم گفتم تموم شد گفت افرین ولی میدونست این کار و کردم چون وقتی این کاز و میکردم مامانم در و باز کرده بود و منو دیده بود😉

    ببخشید با این همه حرف و سوالام حتما دیوونه تون کردم(بلا نسبت)

    اقای ایتیوند میخوام نظر تونو درباره ی کتک زدن بچه هام در اینده بدونم

    شما گفتید پدرتون فوت کردن یعنی از مادرتون کتک میخوردین

    ولی معمولا مامانا دلشون نمیاد

    میتونید اینو جواب ندید چون مربوط به زندگی تونه

    ببخشید دخالت کردم😔

     

    البته مامانم بیرون بود وقتی پاشا منو زد وقتی مامانم اومد بهش گفتم اونم گفت جانانم(به منو داداشم میگه جانا یا جانان)وقتی مامان خونه نیست خواهر جای مامانهنباید یزنیش(به پاشا قول داده بودم به مامان نگم)پرسید کی بهت گفت مامانمم چون نمیخواست دوباره کتک کاری شه گفت من دوربین دارم تو خونه اونم گفت باشه دیگه نمیزنمش مامانم گفت حواست باشه قول دادی چون من دوربین ها رو چک میکنم اونم گفت باشه

    بعد یه ساعت شک کرد پرسید اگه راست میگی من کجا بودم وقتی رومی رو زدم

    مامانمم چون نمیدونست من به انگلیسی بهش گفتمbedroomمامانم گفت تو اتاق بودی اونم دیگه شک نکرد😉

    اخی خدا رحمتشون کنه

    ولی من چون خودم کتک نخوردم میخوام بچه دار که شدم با کوچکترین کار بزنمش

    ولی اگه من میفهمیدم بچه ام چنین کاری کرده حتی اگه بهترین بچه دنیا هم که بود حسابی میزدمش

    چه جوری داداشم و قانع کنم که تو کوچیکتر از منی و نباید چنین کاری کنی؟

  • محمد ایتیوند
  • عزیزم ناراحت نباش . این شماره خواستن تو فقط از رو بچه گیت بود . خودتو سرزنش نکن . راستش اگه اون دخترم مثه شما پاک و مودب بود و منظوری نداشت هیچ کار فقط نصیحت هایی که از تو کردم از اونم میکردم

  • محمد ایتیوند
  • واقعا این اینستا با خانواده ها چه کرد . با آدما چه کرد . با خوبی ها چه کرد . ای کاش  اصلا این اینستا وجود نداشت . ای کاش بفهمیم سرزمین ایرانی که چند هزار سال هیچکس نتونست نابودش کنه . الان به وسیله اینستا جوون ها و بچه ها رو نابود کردن و در سرانجام ایران و هم نابود میکنن . من واقعا متاسفم عزیزم در عوضش یه مامان خیلی مهربون داری و انشالاء در آینده بابا مامانت با هم آشتی میکنن . ایراد نداره من وقتی 12 ساله بودم بابام مرد . بگزریم

    و اینکه هر وقت زیاد کتک بخوری دیگه بهش عادت میکنی . و منم راستش چون او موقع چوپان بودم زیاد درد نداشت برا من . برا منی که چند بار از بالای درخت افتاده بودم و دست و پام میشکست .

    بازم ببخش زیاد پر حرفی کردم . بازم هر سوالی داری بپرس . حتی اون سوالت هم که روت نمیشه بپرسی

    اقای ایتیوند شما اگه یه دختر داشتید که میفهمیدید میاد تو چنین سایتی و از یه مرد غریبه شماره خواسته باهاش چی کار میکردین؟

  • محمد ایتیوند
  • و اینم بگم ما الان شاید باورت نشه ولی تو خونواده مامانم بیسواد داداش و خواهرام سواد دارن ولی علاقه ای به اینستا و تلگرام ندارن ما الان دور هم جمع میشیم همه شاد و شب تا صبح میخندیم دور هم ولی چند تا خواهر زاده و برادرزاده دارم که همه همسن و سال تو از بس که تو تلگرام و اینستا هستن اصن نمیشه یه کلمه باهاشون حرف زد . وقتی میان خونه ما ما بزرگتر ها دور هم جمع میشیم و فقط جک و خنده ولی اونا اصن با هم حرف نمیزنن بس که سرشون تو گوشیه . اما یه خواهرزاده دارم که گوشی نداره اونم مثه تو به خاطره و قدیما علاقه داره و به قرآن محمد قسم فقط اونه که روحیه یه بچه رو داره و شاده اونم باباش وضعش خیلی توپه باباش داروخانه داره و ماهیانه 30 یا 40 میلیون تومن در آمدشه ولی حاضر نیست دو سه میلیون برا  بچه بده گوشی نه به خاطر پولش به این خاطر که میدونه یه دختر خانوم که سالمه مثه شما و خواهرزادم نباید به چیزی دسترسی داشته باشه که باعث همه ی بد بختیاست باعثه . افسرده گیه . باعثه جدایی و هزاران چیز دیگه . ببین عزیزم من نمیگم گوشی به کل بده نه گوشی خوبه ولی نه برا بچه ها ی همسن و ساله تو . خوبه ولی برا کسایی که بلد باشن از خوبی هاش استفاده کنن .

    خیلی معذرت میخوام زیاد پر حرفی کردم ولی به بزرگی خودت ببخش . به هر حال اینم نظره منه شاید اشتباه باشه شایدم درست .

     هر سوالی هم دوست داری بپرس

    بله تو مهمونی ها اصلا خوش نمیگذره همه تو گوشی ان ماهم مجبوریم بریم تو تبلت

    من اینستا،تلگرام و واتساپ ندارم تازه ۶ ماهه اینترنت وصل کردم(تازه اونم با زور و گریه و قسم)

    مامانمم همیشه میگه قدیم بهتر بود

    نه بابا من کلا پر حرفم

     

     

     

     

     

     

     

    امروز داداشم ازم یه نیشگون گرفت (۷ سالشه) مردم از درد

    بهش گفتم پاشا تو از من کوچیکتری منم که باید تو رو بزنم عصبانی شد دوباره نیشگون گرفت😔

    تازه این داداشه مامان نیست که کار بدی کرده باشی بزنه

    چه جوری اون همه درد و تحمل میکردید؟

    بله مامان بابامم سر همین اینستا از هم جدا شدن😥

  • گلبرگ مغرور
  • من تازه با این سایت آشنا شدم برام جالب بود خانمی به اسم الناز خانم گفته بودن آیدی برای حرف زدن در مورد کتک آیدی میذارم خواستین تشریف بیارین پی وی persp1360

  • محمد ایتیوند
  • ببین رومینا خانوم من روانشناس یا دکتر و این چیزا نیستم که بخوام نصیحت کنم . ولی اگه نظر بنده رو بخواین من میگم اصلا گوشی برا دختر خانم سالمی مثه شما خوب نیست . به هزار دلیل . چون واقعا آدم هر چه از فضا مجازی و اینستا و این چیزا دور باشه . اون آدم سالم تره و موفق تره . آره درسته خوبی داره ولی متاسفانه بدی هاش هزار برابره .

    و اینکه معمولا دختر خانمای هم سن و سال تو همش دنبال تتلو و دنیا جهانبخت و ساسی اند و اینه دلیل این که الان اکثر  بچه ها بی ادب و  ... هستند . گفتم که برای بچه ای مثه تو که نمیدونی فلان کلمه مبتذل چیه از اینستا و تلگرام و این چیزا دوری کردن خیلی خوبه و دلیل اینکه قبلنا خونواده هامون دور هم جمع میشدیم این بود که کسی گوشی نداشت که بره یه گوشه بره تو اینستا مجبور بودیم دور هم جمع شیم چون سر گرمی دیگه ای نداشتیم و به همین دلیل بود که همه شاد بودیم دلیلش این نیست که خدا نکرده شما دهه هشتادی  ها بد زات هستید نه اینجوری نیست . شاید اگه دوره ما هم گوشی و اینستا بود ما از بچه های الان بد تر بودیم . شما الان دفت کن تو مهمونی هاتون دایی تو اینستاست خاله اینستا بابا تو اینستا مامان تو اینستا برادر تو اینستا عمه تو اینستا اصن نمیشه یه کلمه باهاشون حرف زد و ببخشید این حرفو میزنم سر انجام هممون هم خیانت جدایی خودکشی طلاق دوری از هم و در آخر نابودی خانواده .

    شما ببخشید عزیزم من پر حرفی میکنم .

  • عاشق زندگی
  • دوستان گرامی بنده اگه آیدی گذاشتم برای حرف زدن در مورد کتک و تنبیه بچه ها بوده خواهشا اگه کسی واقعا میخواد در این مورد حرف بزنه بیاد پی وی خودش هم معرفی بکنه هرکی قصد مزاحمت داره لطفا نیاد پی وی الکی

    اقای ایتیوند مطمئنم با خودتون میگید این چقد حرف میزنه

    ببخشید 

    من همه جا زیاد حرف میزنم جوری میشه که میگن بس کن دیگه

     

    اقای ایتیوند میدونم به خاطر خودم میگید اما تو مدرسه هر کی با یه پسر دوست باشه بهش میخندن

    ولی مامان من میگه مشکلی نداره

    یه سوال اشکال داره مامان بابام نمیدونن من میام اینجا؟

  • محمد ایتیوند
  • عززیزم حرف زدن با پسر بد نیست . حرف زدن با یه پسر که نه میدونی کیه و معلوم نیست چجور آدمیه بده تازه اونم پسری که 21 سالش باشه و ده سال از تو بزرگ تر باشه و اینم بگم اصلا ناراحت نشدم و هر سوالی هم دلت میخواد بپرس ایراد نداره فقط اینجا بپرس چون نه کسی میدونه تو کی هستی و ن خجالت میکشی . فقط به خاطر این سوال کار دسته خودت نده و از کسی شماره نگیر به خاطره یه سوال .

    ببخشید اینجوری حرف میزنم ولی به قرآن محمد به خاطر خودت میگم .

    یه سوال بده که مامان بابام نمیدونن من میام اینجا و صحبت میکنم

    اقای ایتیوند واقعا معذرت میخوام که ناراحتتون کردم 

    بعد از اینکه فرستادم پشیمون شدم

    من متوجه نمیشم که چرا حرف زدن با یه پسر بده من خودم نصف دوستام پسرن

  • محمد ایتیوند
  • رومینا جان عزیزم تو رو خدا حیفه بچه گیتو خراب نکن پشیمون میشی به خدا .

    بعدشم اینکه تو یه دختر 11 ساله ای عزیزم خوبیت نداره با پسری حرف بزنی که نه میشناسیش و نه میدونی کجا بزرگ شده و نه میدونی اصلا کیه و ... این اصلا درست نیست و به زندگیت لطمه میزنه و لطفا دیگه این درخواست و از هیچکس نداشته باش نه من و نه هیچکس دیگه .

    به خدا حیفه توعه که تو ناز و نعمت بزرگ شدی و کوچک ترین حرکت یا حرف مبتذل نشنیدی و بیای با کسی حرف بزنی که معلوم نیست کیه . بخدا من فقط به خاطر خودت میگم فقط میخوام به زندگیت لطمه نخوره و گرنه برا من کاری نداره .

    امیدوارم ناراحت نشده باشی . هر سوالی هم داری عزیزم بپرس حالا اگه بلد بودم جواب میدم اگه بلد هم نبودم یه بنده خدا دیگه جواب میده .

     

    من واقعا عذر میخوام حتما کسایی که تو این سایت هستن با خودشون میگن چه دختر پرویی

    ولی واقعا این طور نیست

    بازم عذر میخوام

    به جون مادرم هیچ کلک و دروغی تو کارم نیست

    اقای ایتیوند میتونم شما ره تونو داشته باشم مامان بابام عصر میرن جایی کار دارن 

    ازتون سوال هایی دارم

    مامانمم میگه تا یکی دو سال دیگه بچه ای پس بچگیتو بکن 

    فکر کاش این بود کاش این نبود و نکن 

    ولی من واقعا میخوام کتک بخورم😃😃😃

    مامانمم میگه تا یکی دو سال دیگه بچه ای پس بچگیتو بکن 

    فکر کاش این بود کاش این نبود و نکن 

    ولی من واقعا میخوام کتک بخورم😃😃😃

    الانم تنبیه های خاص خودشو داره یه معلم داشتیم میگفت هر کی کار بدی بکنه باید کار بدشو ۱۰۰بار بنویسه 

    من یه بار بدون اجازه رفتم سر میزش اول پا تخته نگه ام داشت بعد گفت یادت که نرفته گفتم نه خانم 

    من اون روز وقت نکردم بنویسم

    فرداش به کسی که مسئول چک کردن جریمه بود هزار تا بهونه اوردم که تو رو خدا به خانم نگو

    اونم رفت گفت

    زنگ بعد معلممون بوسم کرد و گفت اشکال نداره رومینای خوشگلم(اسمم رومیناست ولی به اسم یه بچه اومدم و عزیز دردونه ی معلمام)اینم به خیر گذشت

    نه اقای ایتیوند سر کار نذاشتم کی واقعا حاضره منو بزنه

    عوضش الان زندگی ها فقط شده پول اصلا مثل قدیم نیست زندگی ها با پول خراب شده

    شما واقعا دوست ندارید کسی بزنتتون

  • محمد ایتیوند
  • عزیزم فقط یه نصیحت اونم اینکه حیفه بچه گیتو با ای کاش به هدر نده . به خدا قسم فقط تا یکی دو ساله دیگه خوشته از اون به بعد مشکلات آغاز میشن حیفه بچچه گیتو حروم نکن .

    الانم خوبیای خودشو داره مثلا اینکه الان معلما خانمن و قشنگ و ماه و با ناز کردن درس میدن و همه هم خوشتیپ و با ماشینای مدل بالا و ناز و  عشق و حاله ولی معلمای ما قد : 1/95 یا 2 متر   ماشین : پیکان   و کچل و سیبیل دارو چهار پنج تا انگشتر هم دستش بود که با اونا میزد تو سرمون و سر هممون هم کچل و نیمکت ها همه سه نفره و خراب بودن ولی الان نیمکت ها همه نو و یه نفره و اون موقع لباس فرم های ما مال برادر و خواهر های بزرگمون بود ولی الان بچه ها همه خوشتیپ و اون موقع کفش لاستیکی پامون بود ولی الان کفش های مارک و اون موقع باید انقد با پا راه میرفتیم تا به مدرسه برسیم ولی الان سرویستون میاد جلو خونتون شما هم باید لطف کنید یه توک پا برید دم در و  ... چه رومانتیک.

    ولی اینم بگم اون موقع همه چیزا خراب بودن  ولی آدما سالم بودن

  • محمد ایتیوند
  • یه بچه تو واقعا ما رو سر کار گذاشتی یا جدی میگی ؟

    به قرآن محمد قسم من وقتی اندازه تو بودم آرزو میکردم و هر روز به این امید به مدرس میرفتم که وقتی به مدرسه رسیدم بهم بگن معلمت مرده از بس که هر روز شهیدم میکرد . اما الان حاضرم هر چی دارم بدم و یه بار فقط یه بار ببینمش . حیف شد واقعا روحش شاد . و حتی آرزو میکردم ای کاش دختر بودم چون اون موقع معلما کمتر به دخترا میزدن

    بتول جون واقعا خوب تهدید میکنید تا تهدید تونو دیدم ۳ متر پریدم هوا

    تا حالا کسی تهدیدم نکرده بود

    حیف مامانم میفهمه کبود شدم وگرنه یه روز قرار میذاشتم منو یه دل سیر بزنی

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    واقعا درد داره؟

    بله بتول جان تو این اوضاع کرونا امکانش نیست 

    ولی میشه بهم ایمیل بدین درباره ی تنبیه صحبت کنیم؟

    من اینستا و تلگرام و واتساپ ندارم چون مامانم میگه بری ۷ برات نصب میکنم و من هنوز نرفتم

    وای انقد دوست دارم جای بچه هاتون باشم 

    خوشباحالشون❤

  • عاشق زندگی
  • الناز خانم منتظر پیامتون توی تلگرام هستم آیدی گذشتم بازم میذارم خوشحال میشم پیام بدین مشتاقم در مورد کتک حرف بزنیم eshghami999

    یه بچه حیف که امکانش نیست وگرنه با شلنگی که برای تنبیه بچه های خودم کوتاه کردم چنان کتکت میزدم تموم بدنت سیاه و کبود بشه که دیگه هوس کتک خوردن نکنی 

    کی واقعا میتونه به من کمک کنه کتک بخورم؟

    واتساپ اینستا و تلگرام ندارم

    تو ایمیل بگین

    کسی که واقعا میتونه بگه

    اقا رضا خواهش میکنم ایمیل تون رو بگید من موافقم با نظر تون

    اقای رضا میشه (پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد) رو باز بذارین

    که ادامه حرفمون و بزنیم

    اقا رضا میشه بازم ایمیل بدین لطفا داداشم زد به دستم نتونستم جواب بدم معذرت میخوام😔

    یه اقایی به اسم رضا که فکر میکنم فامیلیشون خاکستری بود به من ایمیل دادن میشه دوباره بدید چون من saveنکردم

    نظرمم مثبت بود در باره ی چیزی که گفتین

  • عاشق زندگی
  • مادرهای محترم هرکسی دوست داشت در مورد تنبیه حرف بزنیم میتونه به این آی دی پیام بده 

  • عاشق زندگی
  • سلام الناز خانم لطف کنید با این آیدی تلگرام پی ام بدین در مورد کتک حرف بزنیم ممنون eshghami999

  • محمد ایتیوند
  • خواهش میکنم عزیزم 

    ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون آقای ایتیوند❤

    من از کلاس دوم این سوال رو داشتم و روم نمی شد از کسی بپرسم

    از وقتی با این سایت آشنا شدم جواب خیلی از سوالامو  گرفتم

    هر چقدر بگم ممنون کمه❤💋😘

    سلام اقای محمد ممنون از اطلاعاتتون

    خوش باحال شماها که کتک میخوردین

    من عاشق کتکم

    ولی متاسفانه متولد ۸۸ ام و تو این دوران کسی بچه ای رو نمیزنه 

    ولی وقتی کسی خونه نیست خودمو میزنم

     بازم ممنون و مرسی😘

  • محمد ایتیوند
  • الناز خانم من نه تلگرام دارم نه اینستا نمیخوام هم داشته باشم .چکار باید بکنم؟

    دوستان که دوست دارن درباره کتک خرف بزنیم ایدی اینستا یا تلگرام رو بزارن

    کتک واس بچه لازمه من بچم خیلی سیلی ازم میخوره 

  • محمد ایتیوند
  • فاطمه خانم  اگه شما رو پرت میکردن تو اتاق من رو از خونه پرت میکردن بیرون . اتاق کجا بود . والا من اگه اون موقع یه  اتاق داشتم بچه ها رو میاوردم تو اتاق مسابقه کشتی میگرفتیم . ولی حیف که اتاق نداشتیم و میرفتیم تو بیابون مسابقه کشتی و فوتبال میدادیم و هر تیمی تو فوتبال برنده میشد باید تیمی که بازنده بود اونا رو کول میگرفتن تا خونه .

  • محمد ایتیوند
  • عزیزم مثلا من بچه که بودم معلمم دو بار بهم گفت فردا جدول ضرب رو حفظ کن من هم بی اهمیتی کردم  و حفظش نکردم و در سومین روز به خاطر بلد نبودن جدول ضزب معلمم وسط کلاس جورابامو در آورد و با چوب تر انقد به زیر پام  زد که زنگ آخر نمیتونستم راه برم  دو تا از همکلاسیام دستمو گرفتن بردن خونه ما به این میگیم کتک  و کتک رو برا همچین مواقعی به کار میبرن ولی وقتی که معلم درس میداد و یهویی میگفت فلانی تو بگو کجای درسیم من بلد نبودم معلم یه سیلی بهم میزد  . معمولا سیلی رو هم برا همچین مواقعی به کار میبرن این از سیلی و کتک ولی راستش تا حالا کلمه کشیده رو نشنیدم . عزیزم دست بوس مادرت باش . والا ما که مادرمون از دستش جرات نمیکردیم یه کلمه هم حرف بزنیم  از بس که روزی صد بار به ما میزد الان حاضریم جونمونو و زندگیمونو فداش کنیم و الان بر عکس ما روزی صد دفعه دست مادرمونو میبوسیم . البته اون موقع دل ها ساده تر و صاف تر و دلسوز تر بودن .

    موفق باشی

    میشه هر کی میدونه جواب بده😤😤😤😤

    سلام می خواستم خاطرات کتک خوردنامو واستون تعذیف کنم البته فقط تو مدرسه:

    کلاس پنجم بودم اومدم پای تخته بلد نبودم معلمم بهم سیلی زد

  • تینا خوشگله
  •  نسرین خانم محترم اولا شما شعور این رو داشته باش که به نظر دیگران احترام بزاری  دوما همه ی مادر ها که مثه شما نیستن شاید یکی مثه الناز خانم روانی باشه .  سوما یارو بیاد دروغ بگه که چی بشه ؟ جایزه نوبل یا اسکار بهش میدن . عزیزم شعور خوبه اینو به بچه ات یاد بده . منظورتون کیه که میگید دوروغ نگید ؟ 

    خواهشا‌انقد‌دروغ‌نگید‌منم‌یه‌دختر‌یازده‌ساله‌دارم‌ممکنه‌تنبیهش‌کنم‌ولی‌درحد‌‌دوتا‌‌‌‌سیلی‌و‌پرتش‌میکنم‌تو‌اتاقش‌تاحالا‌بیشتر‌ازاینم‌تنبیه‌نشده‌‌من‌چون‌خودم‌بچگیام‌تا‌نوجوانی‌کتک‌زیاد‌میخورم‌سعی‌میکنم‌کتکش‌نزنم‌ولی‌بعضی‌وقتا‌واقعا‌احتیاجه.بعد‌کتکم‌تایک‌ماه‌خیلی‌بچه‌ی‌خوبیه

    واقعا خاطره محمد ایتیوند خوب بود و حرف های اقا محمد که درباره دهه شصتی ها میگه جالب بود و هر چند من خودم دهه شصتم

    هی ادمین از یه وبلاگ که گذاشتن ترسیدی بدبخت

    پاسخ:
    بدبخت خودتی :)
  • تینا خوشگله
  •  آقای ایتیوند راستش خاطره شما رو از همه بیشتر دوس داشتم . معلمت این همه بهت بزنه گریه نکنی ولی از دلت در بیاره گریه کنی خخخخخخخخخخخ . واقعا بچه هم بچه های قدیم نمونش داش محمد ایتیوند . و این الناز خانم هم گوه اضافی میخوره . این الناز یا حتما روانیه یا دروغ میگه چون الان هر مادری به بچش بزنن تا جد و آباد معلم یا او شخص و جلو چشمش نیاره آروم نمیگیره  چه برسه به اینکه این همه به دوسته پسرت بزنی بعد اونم بگه آفرین . مادرا دیگه مادرای قدیم نیستن مثله مادر محمد ایتیوند

    خانم الناز من ۱۱ سالمه و دوست دارم منو مثل پسرت بزنی من تا حالا کتک نخوردم برا همین یه سوال دارم فرق بین کشیده و سیلی و کتک چیه🤔

    و چه جوری انقدر کتک میزنید مامانم یه دست نزن به فلان چیز به من بگه خودش عذاب وجدان میگیره و کلی از دلم در میاره❤

    واقعا خاطره آقای ایتیوند خیلی جالب بود. آقای ایتیوند اگه خاطره دارید باز تعریف کنید تو رو خدا

    کاربر آقا محمد لایک . دمت گرم . واقعیتو باید از شما شنید.

    من دهه هشتادی ام

    اینو حتما بخونید تا بفهمید دهه شصتی ها کیان .

    آقا یه عده جوجه  اومدن میگن دهه شصتی نسله سوخته است . داداش من نسل سوخته یعنی نسلی که اومدن درس بخونن جنگ شد . مثلا دایی های من . مامانم میگه صدام حسین اعلام کرد تا سه روز دیگه من صبحانه ام رو تو تهران میخورم و همون شب پدر بزرگم چهار تا از دایی هام که قد و نیم قد بودن رو فرستاد جنگ تا مبادا عراقی ها وارد خاک ایران بشن بعد یه سال همه شهید شدند . آره داداشای گلم نسله سوخته یعنی اون چهار تا داییم که از درس و مشق و زندگیشون گذشتند تا شما نسله شصتی ها آرم بخوابید . داداشای گلم نسله سوخته یعنی محمد حسین فهمیده . یعنی بهنام محمدی . یعنی علی حسن احمدی که پاشو به  تیر بار بست تا مبادا بعثی ها بیان جلو اون فرار کنه تا آخرین قطره خونش بجنگه . یعنی بچه های جنگ . یعنی بچه هایی که جنگیدند و تو مرز های کردستان از سرما یخ کردن و مردن . یعنی اون بیست و سه نفر . یعنی زجر کش ها . نه شما هایی که تو ناز و نعمت بزرگ شدید این خاطراتی که شما دارید بهشون پوز میدید واسه خیلی از کسایی مثه محمد ایتیوند مال بچه سوسول ها بودن . این خاطرات شما که تا ههمین شانزده و هفده سال پیش بودن که . بدبختی اینجاس که طوری خودتون تعریف میکنید که خودتون هم باورتون شده نسله سوخته اید . دوستان عزیز وقتی شما ها داشتید خانم گیتی خامنه مسخره بازی رو نگاه میکردید خبر مرگ خیلی از جوون ها به ما میرسید . چرا میگید ما شرایط درس خوندن نداشتیم چرا دروغ میگید ما ها  انتر منتر بودید وگرنه همین رستگار رحمانی با اون وضع خرابش همکلاسی من بود ولی اون عرضه داشت موفق شد و منم میگم که ما نسله سوخته ایم . ای خاک بر سرمان . ما دهه شصتی ها فک میکنیم کی هستیم از کجا اومدیم همین تتلو و دنیا جهانبخت دهه شصتی ان . کدومتون باورش میشه تتلو و دنیا جهانبخت نسله سوختن ؟ عزیزون کم زر بزنید برا این دهه هشتادی های بد بخت . دهه چهلی هایی که نابود شدن تو جنگ نتونستن درس بخوننن باز هیچی نمیگن اونوقت یه عده بچه سوسمار اومدن میگن یادش بخیر  چی یادش بخیر همین یاذش بخیر ها مال بچه هفتادی ها بودن و مال اوایل دهه هشتاد . چرا اونا چیزی نمیگن چون ما دهه شصتی ها عرضه نداشتیم موفق باشیم دیگه میگیم ما نسله سوخته نیستم . ما نسله نتونستنیم . ما نسله خوشگزرون بودیم . ما نسله انتر بودیم . لطف کنید دیگه نگید ما دهه شصتی ها که حالم ازتون بهم میخوره . اونایی که میگید ما نشد درس بخونیم دوست عزیز ما شد درس بخونیم من که 1360 بدنیا اومدم هنوز درست نمیتونستم رراه برم تا آخر جنگ . واقعا نمیفهمم چرا طوری حرف میزنید که انگار تو خط مقدم جنگ بودید . شما تو خوشی بودید . بدبخت نسله چهل و پنجاه انقد مظلومن که حتی ... .

    اینو بخاطر داشته باشید ما نسلی هستیم که تتلو و ساسی و حسین تهی و حسین ابلیس و شاهین نجفی و امثال این کره خر ها هم دهه مون بودن که واقعا خیلی حرومزاده و خود خواهن . ای خاک بر سر شما که به خودتون میگید نسله سوخته . مثه اینکه داشتن درس میخوندن و نشده درس بخونن و رفتند بجنگند . مسخره ها شما که داشتید کارتون میدیدد و استنبولی پلو با ماست میخوردید دیگه نگید نسله سوخته که این خیلی مسخرست .

    هههههههههههههه نسل سوخته .

    من دهه هشتادی ام تو مدرسه کتک نخوردم ولی تا دلتون بخواد از مامانم خوردم

    معمولا مامانم ویشگون میگیره چون من مبرم شنا و کتک روم اثر نداره بعضی وقتام با قاشق یا روغن داغ تنبیه میشم

    سال پیش پنجم بودم معلممون خوب درس نمیداد تو کارنامه ریضی مو خوب گرفتم مامانم اومد خونه گفت یالایالا درار لباسات برو تو حموم تا بیام من و پهن زمین کرد و همش روغن داغ میریخت روم و با کمربند میزد کبود که چه عرض کنم سیاه شدم بعدشم تا ۱ سال گوشی و تبلتم توقیف شد و تا ۱ هفته از نهار و شام محروم شدم و تا ۱ سال تلویزیون و اون روز تا روز بهدش تو انباری حبس بودم😭😭

  • وحید حسینی
  • خاطره شما واقعا جاالب بود آقای ایتیوند . آره منم شنیدم که بچه های کوهدشت حتی بچه هایی هم که تو اول دهه هشتاد به دنیا اومدن از دهه شصتی ها هم بیشتر زجر میکشن . اما فقط بچهه ها کوهدشت . راستش من بچه نور آبادم

    کلا من زیاد تنبیه نشدم ولی یه بار کلاس اول ابتدایی بودیم و از خانم معلمون کتک خوردم ، داستان از اونجایی شروع میشه که معلم داشت درس میداد دقیقا یادم نیست چی بود منم سرم زیر میز گرم بود ، این معلمه هم اعصاب درست حسابی نداشت منم تا اون موقع حتی از مادرم هم کتک نخورده بودم ، ولی بدجور ازش می ترسیدم چون چند نفرو خیلی بد کتک زده بود ولی باز به نظر خودم کار بدی نمی کردم فقط سرم زیر میز گرم بود و داشتم فکر می کردم که یه دفعه خانم معلمه اسممو داد زد و اومد سمتم ، منم خیلی ترسیده بود ، یه دفعه احساس کردم قلبم وایساد !!!!! اومد داد زد چه غلطی داری میکنی ؟؟ منم از ترس خشکم زده بود و جوابی هم نداشتم بدم چون اصلا کاری نمیکردم !!!! دستشو اورد و گوشمو محکم پیچوند و بلندت کرد و تا تخته منو برد ، گوشم  خیلی درد گرفته بود مخصوصا منی که تاحالا کتک نخورده بودم بچه ها هم هی نگاه گوشم می کردن و می گفتند که چقدر قرمز شده ، بعد معلمه بهم گفت ۲ تا سوال ازت می پرسم اگه درست جواب دادی میتونی بشینی اولیرو پرسید  منم هیچی بلد نبودم،  اونم جلوم هی دستای استخوانی و کشیده شو تکون میداد اومد آروم جلو و صورتمو نوازش کرد و یکی سیلی زد زیر گوشم و چند لحظه صورتمو نوازش کرد ، سوال دومی رو پرسید اونم جواب ندادم یکی دیگه سیلی زد اونور صورتم و گفت برو بتمرگ !! بچه ها هم ترسیده بودن و هی صورت منو به هم نشون میدادن و جای انگشتان معلوم رو نشون هم میدادن ، خلاصه این که اولین کنیو که خوردم اینجا بود  

  • محمد جعفر ایتیوند
  • حتی اسم ها هم عوض شدن اسم های الان  مانی . سامی . هانی . نگین . مهتاب . این چیزا هستن ولی زمان ما مادرم میگه چهار تا اسم انتخاب کردیم که باید یکی از اونا رو برات میزاشتیم چهار تا اسم هم سعدی . و یاد علی . محمد جعفر و چراغعلی که من محمد جعفر شدم و بهش افتخار میکنم . زنده باد دهه شصت و چهل و پنجاه و هفتاد . البته دهه هفتادی های رو میگم مثه ما که بچه روستا و شهرستان بودن نه دهه هفتادی های نیاوران . راستی این خاطره های دهه شصتی ها مثلا توپ پلاستیکی و دو شاخه و تفنگ اسباب بازی برا ما مال بچه سوسول ها بودن ما تفنگمون رو با چوب خودمون درست میکردیم و لباس گشاد میخریدیم تا برای سال های دیگه هم اندازمون باش و ....

  • محمد ایتیوند
  • سلام من متولد 79 هستم و دهه هفتادی . ولی چون تو روستا و کوهدشت بودم از دهه 30 و 40 ها هم قدیمی ترم . یادمه کلاس اول بودم یعنی 16 و 17 سال پیش معلممون که آقای رضایی بود که واقعا روحش شاد بخاطر ننوشتن مشق اول پانزده تا بیست تا با شیلنگ بهم زد و من هم بقرآن حتی نگفتم آخ که معلم زورش داشت و با چک میزد و میگفت تو باید گریه کنی و منم چون غرور داشتم بخاطر این حرفش حتی نمیگفتم آروم بزن البته بچه اون موقع با بچه های الان فرق میکردیم مخصوصا من که چوبان بودم وبچه روستا و  هر چی بد بختی بود سرم اومده بود تا اینکه معلم به این نتیجه رسید که خودکار لای انگشتام بزاره به قرآن محمد سه تا خودکار لای انگشتم گذاشت و حدود ده پانزده دقیقه فشار داد منم باز گریه نکردم . راستش اونجه دیگه میگفتم آقا تو رو فرآن آروم و این حرفا ولی هیچ وقت ب خودم اجازه نمیدادم گریه کنم و اونم کفرش در اومد و خلاصه بیخیال شد و منم از روستا رفته بودم شهر یه کت گشاد که مال برادر 17 سالم بوود تنم بود و شلواری که از زانو هاش پاره بود . وای چقد بد بود اون موقع خدا . خلاصه آخر زنگ بود و معلم دید که خیلی منو اذیت کرد و شب خوابش نمیبره اومد و یه آبنبات بهم داد و گفت آقای ایتیوند ببخشید و همینه که آبنباتو بهم داد و گفت ببخشید من گریم گرفت و یه ساعت جلو بچه ها گریه کردم و بچه ها همه از خنده داشتن میمردن و انقد احساساتی بودم که اون همه بهم زد گریه نکردم ولی با یه معذرت خواهی گریه کردم و هنوز که  بعد 17 ساله بچه ها رو میبینم همه درباره اون روز حرف میزنند . یاد بادان روزگاران واقعا.

    موفق باشید

    خخخخخخ

    خانم الناز خیلی دوست دارم از اون سیلی ها به من هم بزنی

    خانم الناز خیلی دوست دارم از اون سیلی ها به من هم بزنی

    من دهه هشتادی ام و فقط یه بار تو ۴ سالگی کتک خوردم اخه به مامانم گفتم زهره مار اونم بازو مو نیشگون گرفت بعدشم معذرت خواهی کرد

    من دهه هشتادی ام مامانم با کمربند داغ و دمپایی تنبیه ام میکنه پرتم میکنه تو اتاق و تا میتونه میزنه بعدشم از تلویزیون گوشی و تبلت محرومم میکنه معمولا از صبحانه و نهار هم تا ۶ ماه محرومم معمولا تو باسنم میزنه جوری که میسوزم یه بار قابل قبول گرفتم با قاشق داغ تنبیه شدم مامانم تو دهنی نمیزنه و با تو دهنی مخالفه الانم تا ۱۰ سال دیگه از گوشی تبلت و تلویزیون محرومم😭😭😭

    خیلی گفتم غلط کردم ولی نبخشید 

    گوشمو کسی تا حالا نپیچونده کلا جرعت نداشتن :))

    نظر جدید بذارید دیگه 

    خدایی توی تنبیه اصلا میزان درد مهم نیست ، به نظرم هیچ تنبیه مثل سیلی پشیمون نمیاره چون هم به خاطر سرخ شدن هم تحقیرش دبگهدجای خطا نمیزاره

    سلام چرا نظر جدید نمیزارید؟ 

    سلام من خودم کتک نخوردم ولی کتم زدن بچه ها رو دوس دارم من 15 سالمه پسرداییمو که 5 سالشه کتک میزنم 🤣🤣🤣

    فقط رو باسنش سیلی میزنم 😁😁😁 مثلا یه بار دفترمو پاره کرد بهش گفتم برو گوشه اتاقم اونم رفت نمی‌دونست چیکارش دارم اونموقع 3 سالش بود بعد خودم اومدم به زور شلوارشو در آوردم نشستم رو تخت خوابوندمش رو پام اون که فهمیده بود گریه میکرد و جیغ میکشید ولی من توجهی نکردم 😆 50 ضربه زدم رو باسنش  اونم هی دست و پا میزد بعد ولش کردم بدبخت دستش دم باسنش گریه میکرد و دور اتاق میچرخید بعد میخواس شلوارشو بپوشه گفتم نه نمیزارم الان مهمون میاد خونمون جلو اونا باید همینطوری بشینی بعدشم بغلش کردم بردمش جلو مهمونا کلی خجالت کشید میخواس بره تو اتاق من حواسم نبود یهو به خودم اومدم دیدم نیس ولی هنوز نرسیده بود به اتاق جلو مهمونا گرفتمش سه تا در کونی بهش زدم آوردمش رو پام نشوندمش خلاصه کلی تنبیه شد 🤣🤣🤣

    اسم من پریا هستش من ۱۵ سالمه 

    تا دلتون بخواد کتک خوردم از مامانم ،مادرم معلمه ریاضیه و سی و هفت سالشه خیلی هم اساسی کتکم میزنه 

    وقتی بخواد تنبیه کنه کافیه به من بگه برم تو اتاق و یا حموم واس تنبیه ،هرچند اینو بگم این قانون خونه ماست که وقت کتک حق ندارم مخالفت کنم و به خاطر کار بدم تنبیه شم مامانم اگه منو داخل اتاق تنبیه کنه بیشتر سیلی میزنه و گوشمو میکشه و میزنه رو دستام ولی اگه داخل حموم باشه با دمپایی و کمتر با سیلی میزنه خدایی بگم‌دستس حسابی سوزش داره قرمزم میکنه ، هرچند اگه مثلا فاصله زمانی بین کتک هام کم باشه به خاطر اینکه سیلی خوردم بار بعد شاید یک تا دو تا سیلی بزنه بیشتر دیگه لپ هامو میکشه و میزنه روی دستم.

    کلاس چهارم دبستان معلممون خیلی به بچه ها سیلی میزد تنها تنبیهش سیلی بود وقتی بچه هارا واسه درس صدا میزد هر کسی بلد نبود با عصبانیت از پشت میز بلند میشد همه میدونستن که الان کشیده زدنا شروع میکنه اول با دستش صورتا بالا می اورد و بعد سیلی میزد حد اقل سه چهار تا میزد یکی با کف دست یکی با پشت دست صورت بچه ها کامل قرمز میشد و از خجالت اب میشدن موقع کشیده زدن خیلی هم تحقیر میکرد هیچ وقت هم کسی از ترس اعتراض نکرد 

    من چون خالم هنوز ازدواج نکرده و یک سره خونه ی مایه از خالم بیشتر از مامانم کتک میخورم اونم خیلی محکم تر و دردناک تر از مامانم  مامانمم هیچی به خالم نمیگه که چرا کتکم زده 

    سلام به همگی
    من تازه این سایت رو دیدم و کلی خاطره برام زنده شد. من بالای 40 سالمه و هم خونه پدرم با سیلی و کتک آشنایی داشتم و هم خونه شوهرم.

    درسته که خیلی ها میگن تنبیه بدنی مناسب نیست، ولی من عقیده دارم اگه درست انجام بشه، خیلی میتونه در تربیت فرزندان و حتی زن متاهل موثر باشه.

    خداوند به امید ابوالفضل تک به تکانو شفا بده،انصافا حال همتان بده،خدا بهتان رحم کنه

    من یه بار خیلی خیلی تو گوشیم بودم بعد مامانم عصبانی شد یه سیلی آبدار به من زد. البته تا حالا من را نزده بود.

    دهه شصتی ها فقط کتک میخوردن؟؟؟؟؟؟

    من تازه با این سایت آشنا شدم به نظرم کتک زدن و سیلی زدن برای بچه  لازمه من دوتا بچه دارم و شدیدا به تنبیه اعتقاد دارم البته سیلی کمتر میزنم و بیشتر با شلنگ کتک میزنم مادرهای گرامی نظرشون رو بگن

    ما دهه شصتیها خیلی بدبخت بودیم الان هیچ پدرمادری بچه شو جلوی کسی نمیزنه یا معلما با شاگرداشون خیلی صمیمی هستن.زمان ما انگار معلم یه گول قوی بود من یادم نمیره کلاس پنجم یه معلم داشتیم آنچنان سیلی میزد که بیشتر از درد سیلی ترس و دلهوره اش بود منم یه بار سر شعر حفظ نکردن دو تا خیلی محکم خوردم ولی تا دبیرستان بیمه شدم😁😁چون واقعا دردناک بود البته کتک مادرهم که تمامی نداشت اون جای خود دارد.نشگون و دمپایی پلاستیکی و سیلی های آبدارو کشیدن مو و...از هیچ کدام بی نصیب نشدیم

  • پریا ریاضی ۱۱ساله
  • سلام.با این تعریف هایی که از ماماناتون کردین و کتک زدن احساس میکنم ک مامان من خیلی مهربونه😅مامان من واسه چیزای بیخودی کتک نمیزنه جلوی غریبه ها هم کاری نمیکنه فقط چشم غره میره ولی وای بحالم بعد که مهمونا رفتن😭مامانه من دبیر زبان انگلیسیه یه روز که سر کلاس بود منم آموزشگاه بودم با یکی دیگه کلاس داشتم خلاصه با چنتا از بچها کلاسو پیچوندیم بریم بستنی بخوریم مامانم نمیدونم از کجا فهمید بهم زنگ زد گفت تا ۵ دقیقه دیگه آموزشگاه باش😤منم با کلی ترس و لرز برگشتم منو برد توو ی کلاس خالی اینقد سرم داد زد و سیلی زد که جای انگشتاش روو صورتم موند و این بدترین تنبیهم بوده که تاحالا داشتم.

    نظر جدید بذارید لطفا 

    سلام من یلدا هستم ۸ ساله ازدواج کردم یه دختر ۵ ساله دارم ولی تاحالا نزدمش به نظرم اصلا زدن بچه کار درستی نیست واقعا براتون متاسفم که بچه هاتونو میزنیم و شکنجه میدین

    یه خاطره دیگه ام سیلی خوردنم براتون تعریف کنم ، چند سال پیش رفته بودم خونه زنداییم ، داشتم با دخترداییم بازی میکردم و تقریبا کل خونه رو بهم ریخته بودیم ، زنداییم رفت بیردن و قبلش گفت خونه رو که بهم ریختیت حداقل چیزی نشکونید وگرنه من میدونمو شما ، انصافا خیلی سعی کردیم چیزی نشکنه ولی متاسفانه اومدم توپ رو شوتیدم خورد تو ساعت افتاد پایین ، دوتاییمون خیلی ترسیده بودیم ، دخترداییم هم بیشتر ترسیده بود چون میدونست چه بلایی قراره سرش بیاد ، زنگ خونه خورد زنداییم اومد بالا تا خونه رو دید تعجب نکرد ، انگارکه میدونست همین چیزی قراره اتفاق بیفته ، به دوتاییمون گفت برید تو اتاق تا من بیام ، ماهم رفتیم ، اونم رفت دستشو بشوره ، دخترداییم هم داشت اروم اروم اشک میریخت ، یه دفعه اومد دو تا نیشگون خیلی محکم از دست هر دوتاییمون گرفت که حتی منم اشکم درومد ، بعد صورت دخترداییم اورد بالا با دستش ، دستش هم خیس بود یه سیلی محکم خوابوند تو صورتش و یدونه دیگه با پشت دست زد اونیکی سمت . و بعد داشت سرش داد میزد ، منم ترسیده بودم و صورتشو نگاه میکردم سرخ سرخ بود و جای انگشتاش رو صورتش مونده بود . بعد اومد سمت من یه دونه سیلی محکم زد صورتم که صورتم سر سر شده بود ، انگار برق از کلم پریده بود ، خلاصه تا چند ساعت بعد هنوزم جای انگشتش رو صورت هردومون بود ، بعد مامانم اومد و کل ماجرا رو براش تعریف کرد ، مامانم هم گفت خوب کاری کردی ، این بچه ها تا دو تا سیلی نخورن ادم نمیشن .

    زمستون با مامانم رفته بودم بیرون ، منم عین این دیوونه ها گیر دادم اینو بخر اونو بخر ، تا این مامانم تو خیابون کلامو برداشت گوشمو محکم پیچوند و یه خیابون منو اینطوری با خودش برد و می گفت وایسا برسیم خونه ، ببین چیکارت می کنم . رسیدیم خونه بهم گفت برو وایسا تو اتاقت تا من بیام و یکی زد تو سرم ، منم خیلی ترسیده بودم هر چی میگفت قبول می کردم . مامانم اومد و دوباره گوشمو پیچوند و گفت مگه بهت نگفتم اعصاب منو خورد نکن . تو ایینه گوشمو نگاه کردم عین لبو سرخ سرخ شده بود . سرمو انداخته بودم پایین  که مامانم با دو تا انگشتت سرمو اورد بالا و یکی سیلی محکم خوابوند تو صورتم ، منم خیلی دردم گرفته بود و دو تا دستی داشتم میمالیدم صورتمو و با زبون می زدم به لبم اخه زخم شده بود ، دوباره سرمو با انگشتش اورد بالا و یه سیلی دیگه خوابوند اون یکی سمت . بعد منو برد جلو ایینه گفت قشنگ صورتتو نگاه کن . جای انگشتامو ببین ، از این به بعد اعصابه منو خورد کنی همین بلا سر گوش و صورتتو پاهات میاد . قشنگ یادمه تا دو روز جای انگشتاش رو صورتم بود و مدرسه که میرفتم همه بچه ها دستشونو میذاشتن رو صورتم و بهم میخندیدن . مادرم معلم بود برای همین دست بزن خوبی داشت 

    زمستون با مامانم رفته بودم بیرون ، منم عین این دیوونه ها گیر دادم اینو بخر اونو بخر ، تا این مامانم تو خیابون کلامو برداشت گوشمو محکم پیچوند و یه خیابون منو اینطوری با خودش برد و می گفت وایسا برسیم خونه ، ببین چیکارت می کنم . رسیدیم خونه بهم گفت برو وایسا تو اتاقت تا من بیام و یکی زد تو سرم ، منم خیلی ترسیده بودم هر چی میگفت قبول می کردم . مامانم اومد و دوباره گوشمو پیچوند و گفت مگه بهت نگفتم اعصاب منو خورد نکن . تو ایینه گوشمو نگاه کردم عین لبو سرخ سرخ شده بود . سرمو انداخته بودم پایین  که مامانم با دو تا انگشتت سرمو اورد بالا و یکی سیلی محکم خوابوند تو صورتم ، منم خیلی دردم گرفته بود و دو تا دستی داشتم میمالیدم صورتمو و با زبون می زدم به لبم اخه زخم شده بود ، دوباره سرمو با انگشتش اورد بالا و یه سیلی دیگه خوابوند اون یکی سمت . بعد منو برد جلو ایینه گفت قشنگ صورتتو نگاه کن . جای انگشتامو ببین ، از این به بعد اعصابه منو خورد کنی همین بلا سر گوش و صورتتو پاهات میاد . قشنگ یادمه تا دو روز جای انگشتاش رو صورتم بود و مدرسه که میرفتم همه بچه ها دستشونو میذاشتن رو صورتم و بهم میخندیدن . مادرم معلم بود برای همین دست بزن خوبی داشت 

    سلام منم کتک زیاد خوردم .یادمه بچه که بودم مامانم گفته بود خونه همسایه نرم یه بار رفتم وقتی برگشتم گفت کجا بودی منم ترسیدم گفتم کوچه فهمید دروغ میگم یه سیلی محکم خوابوخوابوند تو گوشم. دستش خیلی سنگین بود چاق بود و قد بلند .همیشه ازش می ترسیدم .گفت یه بار دیگه بری خونه مریم حسابی سرخت میکنم .یه روز که رفت بیرون منم فکر کردم دیر میاد رفتم خونه مریم همون همسایه مون یه چیزی جا گذاشته بود اومد دید نیستم فهمیده بود اونجام زنگ خونه مریم رو زد پشت آیفون گفت سارا اونجا بگو زود بیاد خونه منم که میدونستم حسابی قراره کتک بخورم به زود با گریه رفتم خونه پشت در وای ساده بود تا منو دید گوشم رو گرفت بردتو انباری زیر زمین .تو راه که داشت میبرد میگفت دختر چشم سفید نگفتم نرو حالا منو میپیچونی بعد یه چند تا سیلی محکم زد تو باسنم رسیدیم که انباری شلوارم رو درآورد منو نشوند رو پاهایش حالا نزن کی بزن حسابی باسنم رو سرخ کرد منم جیغ داد مامان غلط کردم نزن بیخود کردم دیگه نمیرم بعدش هم چند تا سیلی محکم به صورتم زد بعدش هم .منو برد حموم و شست .تو حموم هم چند تا کشیده و باسنم رو با دمپایی میزد .خلاصه حسابی تنبیه شدم و دیگه هیچ وقت خونه اونا نرفتم .

    یعنی واقعا هیچی نمیشه گفت به شماهادیگه، مثلا همون شخصی که اسمش الناز هست میاد میگه، من امروز بچمو چنان سیلی زدم بهش که جای انگشتام تا چند روز مانده، یا یه  چیز که دیگه که این آدم میاد میگه من همیشه صورت پسرمو سرخ میکنم، وهمیشه صورت پسر من سرخه، مثلا الان افتخار میکنی که زورت به ده تا کوچکتر از خودت رسیده، پدر مادر انسان وقتی پسرشان به یه جایی بالایی میرسه افتخار میکنن، این حیوان به سرخ کردن صورت پسرش افتخار میکنه، به ولله خدا اگع حیوان قدرت خواندن داشت این حرف هایی که شما اینجا میزنین متانست بخوانه، تا آخر عمرش خدارو شکر می‌کرد که خدا کردش حیوان، وگرنه اونم یه پفیوزایی مثل شما میشد،  فقط این نیست، چیزایی می‌نویسن آدم شاخ درمیاره یارو آمده مثلا با لحن شاد خوبی نوشته من مادرم بهم جوری سیلی میزنه که جای انگشتاش ورم میکنه، یعنی تنها چیزی که میشه گفت خدا تک تکتانو نجات بده

    زهرا جون فک کنم تو همون ایلیا هستی تابلوئه آخه.

    همیشه پدر ومادر باید باهم توافق کنن که تربیت بچه با یک نفر باشه و اون یکی دخالتی نداشته باشه بهتره که این وظیفه را مادر انجام بده چون بیشتر توی خونست و حواسش به بچه هاست حواستون باشه اگه مادر خواست تنبیه کنه پدر مانع نشه چون باعث دو گانگی تربیتی میشه و این خیلی بده.من و شوهرم توافق کردیم تربیت بچه با من باشه اونم دخالتی نمیکنه با اینکه با تنبیه بدنی مخالفه ولی به من اعتماد داره و میدونه بعضی وقتها لازمه.

    ای کاش به جای تعریف خاطرات کتک زدنها و کتک خوردنهای وحشیانه بیاییم روشهای درست تنبیه و تربیت را یاد بگیریم.علم روانشناسی تنبیه بدنی را به کلی نفی نکرده اما باید آگاهانه و باروش درست انجام شود.تنبیهی که از روی عصبانیت باشد نه تنها سازنده نیست بلکه مخرب است.تنبیه بدنی باید از سن هفت سال به بالا انجام شود پسر من هشت سالشه به ندرت شاید دو ماه یک بار تنبیهش کنم.

    مامانم گاهی وقتا که کار اشتباهی میکردم دستشا تکون میداد و میگفت دلت سیلی میخواد؟یا تهدیدم میکرد که سرخت میکنما داداشمم ازش زیاد کتک میخورد همیشه هم واسه فامیل و همسایه ها از کتک زدناش تعریف میکرد.یه بار زن داییم بچشا سیلی زد که مامانم بهش گفت باید سیلی زدنا یادت بدم سیلی که جاش سرخ نشه که فایده نداره 

    یه بار خونه تنها بودم میخواستم واسه خودم تخم مرغ بپزم که یه ظرف از دستم افتاد و شکست داشتم جمعش میکردم که مامانم  رسید خونه  گفت چه غلطی کردی تو گفتم ببخشید مامان خودم جمعش میکنم.نزاشت غذاما بخورم و با مگس کش افتاد به جونم منا خوابوند و پاشا گذاشت رو شکمم و با مگس کس میزد به پاهام همیشه سعی میکردم تحمل کنم که بیشتر عصبانی نشه ولی ا نروز خیلی بد میزد یه مگس کش خریده بود که دستش خیلی سنگین بود و بهم گفته بود که واسه کتک زدنت خریدم حواستا جمع کن

    یه بار رفته بودیم پارک که یه بچه کوچیک اومد و داداش دو سالما هل داد و اونم خورد زمین وقتی اومدیم خونه مامانم گفت چرا وایسادی تا داداشتا هل بده منم تا اومدم جواب بدم یه کشیده خوابوند تو صورتم و بعدش با پشت دست سیلی بعدیا زد و منا انداخت تو اتاق خیلی گریه کردم که اومد و گفت اگه بابات فهمید که زدمت تنبیه سختی میشی

  • سارا ملکوتی
  • سلام.منم تو مدرسه کتک نخوردم بابامم اصلا منو نزده تاحالا اما از مامانم تا دلتون بخاد کتک خوردم همه جورشو.کساییم ک کتک خوردن حرفاشونو باور میکنم.مامانه من کبود میکرد با نیشگون گازم میگرفت.تمام جاش میموند.بعد دهنمم نگه میداشت با دستش ک داد نزنم من نفسم بند میومد دستو پا میزدم بعد ولم میکرد و شروع ب کتک زدن میکرد یبار انقد با قاشق داغ منو زد چون تو کار بزرگتر دخالت کرده بودم.کوچکترین کار مساوی با کتک بود اگه با بچهای فامیل بازی میکردم شلوغ میکردم ی کتکایی میخوردم منو میخابوند  با پاش همچین میکوبید تو دهنم ک ب قلط کردن میفتادم.با مگس کش انقد منو میزد یبارم با دمپایی منو گزاشت گوشه ی دیوار اونقدر زد منو تمام بدم قرمز شده بود 

    چرا نظر جدید نمیزارید

    سلام من یه دختر 14 ساله ام من تا حالا سیلی نخوردم ولی مامانم بعضی اوقات منو میزنه اگه دوست دارید خاطراتشو براتون میزارم باتشکر از مدیر خوب وبلاگ.
    سلام وبلاگتون خیلی جالبه من برای سرگرمی میخونم واقعا بعضی از خاطرات خیلی جالبن:)

    الناز خانم بجت چند سالشه 

    چرا اینقدر ادم مریض روانی و سادیسم اینجا وجود داره همه دارن از زدن بچه هاشون حرف میزنن

    چرا اینقدر ادم مریض روانی و سادیسم اینجا وجود داره همه دارن از زدن بچه هاشون حرف میزنن

    الناز خانم بجت چند سالشه 

    مامان منم همیشه سر کوچکترین اشتباهی بهم سیلی میزد خیلی هم محکم میزد که جای انگشتاش تو صورتم میموند و من همیشه خجالت میکشیدم اکثر وقتا چند تا سیلی پشت سر هم میزد.یه بار رفته بودیم مهمونی مامانم منا تهدید به کتک کرد که شوهر خالم گفت تعریف سیلی زدن مامانتا خیلی شنیدم کاری نکن که امشب ببینیم منم از خجالت اب شدم.به مامانم گفت وقتی میخوای سیلی بزنی انگشتاتا یه کم خیس کن که بچسبه اونم گفت خیالتون راحت جوری میزنم که جا انگشتام ورم میکنه

    منم میخوام خاطرات سیلی خوردنما بگم

    سلام من خیلی سیلی خوردن رو دوست دارم حتی بعضی مواقع با دوستام مسابقه سیلی زدن میذاریم 

    منم دوسدارم کتک بخورم از شوهرم

    سلام

    من فقط یه بار از مادرم کتک خوردم اونم بچه بودم ، رفتم کشوی مامانمو باز کردم چسب مایع رو برداشتم فکر کردم شامپوعه . :-) ریختم روی سرم . مامانم تا منو دید منو کشون کشون برد توی حموم.

     

    هی سرمو چنگ میزد و میشست و بعدش یه پس گردنی و سیلی بهم میزد. منم که جیغ و داد ... خخخخ ولی کارم بد بود خداییش:-)

    تهدیدای مامانم وقتی میخواد منو کتک بزنه:  میزنمتا . میام سراغتا. اگه پاشم سیاه و کبودت میکنم. پامیشم میام گوشتتو میکنما. کتک میخوریا .اگه پاشم بیام که خودت میدونی چکارت میکنم .دلت کتک میخواد .زهرا میزنمتا.کبودت میکنما.کتکت میزنما.
    معمولا سالی شیش هفت بار رو کتک میخورم از،مامانم  من دوازده سالمه و خیلی شیطونم و مامانمو اذیت میکنم اونم اگه عصبی بشه حسابی تنبیهم میکنه من موقع کتک هیچ تقلایی نمیکنم وایمیسم مثل بچه ادم کتکمو میخورم چون وقتی فرار میکنم عصبی تر میشه و اونموقع ست که دیگ شلنگ برمیداره به جونم.مامانم داداش هفت سالمم از،من بیشتر کتک میزنه میبرش تو حموم و تنهایی کتکش میزنه.مامانم میگ از،چهارسالگی کتکت میزدم اگ اذیتم میکردی الانم بااینکه کلاس هفتمم بعضی وقتا کتک بهم میزنه مامان من سی سالشه ولی کاراش مثل قدیمیاست بچه تر که بودم موقع کتک دستامو میگرفت با یه دستش و بااون دستش چپ و راستم میکرد و سیلی محکم بهم میزد همیشه هم سه چهارتا سیلی میزنه هر دفه هم بچه بودم حمومم میکرد حتما کتکم میزد چون واینمیسادم بشوره اونم عصبی میشد دوسه تا سیلی به یه طرف صورتم میزد یا ضربه میزد به رون پاهام با دستش.دوهفته پیش هم ازش کتک خوردم ولی فقط سیلی پنج تا سیلی بهم زد و هولم داد تو اتاقم.
    سلام. من یکبار رفته بودم خونه ی یکی از فامیلامون، دخترشون خیلی شیطونی می کرد. مامانش عصبانی شد بالگد پرتش کرد رو زمین. باباشم دختره رو بلند کرد طوری که باسنش توی هوا باشه گذاشتش رو زانوش. شاید آدمای حاضر توی اونجا یه بیست نفری میشدیم. مامانش گفت این بچه باید جلوی همه تنبیه بشه. خلاصه باباش شلوار دختره رو کشید پایین.بعد شورتشو یه جوری کرد که باسنش یکم پیدا باشه. بعد صد ضربه زد با کف دستش به باسن دختره. دختره هوار می کشید. مامانش می گفت اگه جیغ بکشی بیشتر می زنه. خلاصه که بعد شورتش رو هم کشید پایین. مامانه بهش گفت برو ی گوشه وایسا. بعد یه چوب باریک آورده بود شروع کرد باهاش دختره رو اسپنک کنه. خلاصه دختره داشت بیهوش می شد که مامانه گفت بقیه تنبیه بمونه برا بعد.
    سرکار خانوم الناز ! کتک روش تربیت خوبى نیست مخصوصا شکنجه مگر ساواکى هستید یا ... واقعا به نظام خانه شما دیگر جاى زندگى نیست. و اگر پسرتان تا حالا پیشتان مانده خدا را شکر کنید
    خودت را إصلاح کن برو دکتر 
    خانوم الناز شما یه بیمار روانی واقعی هستید مادرتون هم همینطور میدونید چقدر اون دنیا به خاطر  این تنبیهات عذابتون میکنم مگه شما ساواکی هستید اونم با کی بچتون اصلا میفهمی مادر شدن یعنی چی یا نه عین حیوونا زایمان کردی خلاصه خودتو درست کن چون اون دنیا دیگه نمیتونی تاوان گناهاتو بدی به خاطر سیلی هات که بهشون افتخار میکنی آتیشت میزنن اون بچه بیچارتم بیمار روانی میشه آخر یا یه دیوانه ای مثل خودت بیشعور 
    دوره راهنمایی زنگ ورزش من و دوستم دیدیم مدیرمون رفت دستشویی رفتیم در رو به روش قفل کردیم موند دستشویی حدود نیم ساعت.خلاصه فهمیدن کار ما بوده یه کتک حسابی و دلچسب از خانم مدیرخوردیم تازه معلم ورزشمون هم من و دوستم و کتک زددوستم نامردی کرد گفت خانم به خدا من فقط پیش این بودم این قفل کرد و من کاری نمیتونستم بکنم به خاطر حرف دوستم مدیرمون چند تا خودکار بیک گذاشت لای انگشتام و فشار داد بعدش با خطکش فلزی میزد از ترس دیگه تو خونه نگفتیم ولی تا میخوردیم زدن.
    سلام من 13سالمه مامانم خیلی منو کتک میزنه از دستش خسته شدم حتی روانپزشک هم رفتیم ولی درست نمیشه هیچ وقت نمیبخشمش دوسش ندارنماصلا 
    خیلی  بداخلاقه  یه باره حمله میکنه از دستش خسته شدم چیکارکنم 
    هیچ کسو ندارم باهاش حرف بزنم
    من و داداشم بچه که بودم گاهی از مامان بابام کتک میخوردم ، بابام زیاد اهل کتک زدن نبود بیشتر دعوا میکرد .راهنمایی که بودم یه بار مامانم اومد مدرسه کارنامه ماهانه من و داداش کوچیکه را بگیره  . که اون ماه ما زیاد درس نخونده بودینوچند تا نمره بد داشتیم . ناظمم گلگی کرده بود حسابی . خونه که اومدیم اول مامان هیچی بهمون نگفت بعد یهو لنگه کفشا برداشت محکم دوبار زد روی ران دادشم بعد اومد سراغ من دو ضربه محکمم به من زد و یه کشید ه ابدارم بهم زد گفت تو یعنی بزرگتری و باید الگو باشی برا داداشت . ماهم با گریه رفتیم تو اتاق و پاهامونو که حسابی سرخ شده بود میمالیدیم.خدایش ماه بعد نمراتمون بمراتب بهترشد
    النار جون شما واقعا بچتون رو آزار میدید اگ توی سایت ها بگردید یا به مشاور مراجعه کنید قطعا روش های تنبیه بهتری پیدا میکنید شاید چون در کودکی کتک خورده اید حس میکنید دردی که کشیده اید بچه خودتان هم باید بکشد اما الان دهه ی پیش نیست تنبیه های بهتری هست که به روحیات بچه اسیبی نمیرساند امیدوارم بتونید مشکلتان را حل کنید و پسرتان را انقدر ازار ندهید 
    شما پسرتان را دوست دارید اما من مانده ام چطور کتکش میزنید و گریه اش را میبینید اما دلتان نمیسوزد این کار اصلا انسانی نیست لطفا به روانپزشک مراجعه کنیید تا کار پسرتان در اینده به مشاور و ... کشیده نشود باسپاس فراوان.
    کاش یکی از شماها مامانم بودینو منو سیلی میزدین خیلی دوس دارم سیلی بخورم
    اون موقع (دهه های پنجاه و شصت) نمیدونم بزرگترها مثل  اینکه دلشون از سنگ بود کاملاً یادمه من که بچه دبستانی بودم همه پرسنل مدرسه(معلم ها و مدیر و معاون و مربی ورزش و بهداشت و آبدارچی و بابای مدرسه و...) یه شیلنگ دستشون داشتن واسه کتک زدن البته رنگ شیلنگ ها فرق میکرد. یه بار که آمادگی بودم و تازه چند روز بود با مدرسه آشنا شده بودم دیر کرده بودم و به موقع نرسیده بودم معاون مدرسه با شیلنگ دو تا محکم زد تو دستم واقعا خدا ازشون نگذره
    حداقل یه پاسخی بدید که بدونیم هستید.
    یکی از چیزایی که من سر اون خیلی با پسرم بحث داشتم شکستن وسایل خونه بود البته به عمد.اینا تو پرانتز بگم پرت کردن وسایل تو یه سنی بین سه تا پنج سال طبیعیه و اشکالی نداره.ولی بعد از اون مشکل داره خلاصه بهش تذکر دادم که نباید لیوانا را بشکنه تا چند بار با ملایمت تذکر دادم ولی فایده نداشت دفعه آخرم داد زدم وبهش گفتم اگه دفعه بعد تکرار کنه تنبیه بدنی سختی در انتظارشه وگفتم هم با دمپایی میزنمش هم خودکار میزارم لای انگشتاش و باهاش اتمام حجت کردم.دیروز دوباره تکرار کرد منم مجبور شدم ببرمش تو اتاق و با دمپایی حسابی بزنمش بعدشم خودکار را اوردم با اینکه خیلی برام سخت بود ولی چون میخواستم ادبش کنم با خودکار حسابی لای انگشتاش فشار دادم تا عذر خواهی کرد.بعد از چند دقیقه اومدم تو اتاق و بهش توضیح دادم چرا تنبیه شد بوسش کردم وبعدم بغلش کردم همینطور که اشکاشا پاک میکردم گفتم اگه کار بد بکنه همینطور تنبیه میشه.همونطور که برای کارای خوبت تشویقت میکنم وبوست میکنم.
    ببخشید اصلا این وبلاگ فعال هست؟
    ببخشید کامنت من را نمیزارید؟
    من کلا خیلی با پسرم دوستم پارک میبرمش برای نقاشیهای خوبش تشویقش میکنم آهنگ میزارم و با هم میرقصیم  اما میمونه آگه کار بد بکنه تنبیهش میکنم تا ادب بشه.از تنبیه های کوچیک هم شروع میکنم نه مثل بعضیا که میگند همیشه صورت بچمون قرمزه .البته باید حواسمون باشه تشویق بچه باید برای کارای باشه که خوب هستند مثلا اگه تو کار خونه کمک میکنه تشویقش کنید.ولی اگه مثلا فحش میداده و حالا نمیده نباید تشویق بشه بلکه برای فحش دادن باید تنبیه بشه.       
    پسرم چند وقتی بود که فحش میداد چند بار بهش تذکر دادم و توضیح دادم که این الفاظ خوب نیست بعد بهش گفتم آگه تکرار کنه پشت دستی میخورد تکرار کرد چند بار زدم پشت دستش و بهش گفتم آگه تکرار بشه با مگس کش میزنمش چند روز بعد تکرار کرد بردمش تو اتاق و حسابی با مگس کش زدمش بعدشم با دست محکم زدم تو دهنش که خون اومد.بهش گفتم عذر خواهی کن وگرنه چند تا دیگه میزنم اونم عذر خواهی کرد.بردمش دستشویی دهانشویه شستم و بهش گفتم هر وقت فحش بده اینجوری تنبیه میشه بعدشم بوسش کردم اومدیم یه آهنگ گزاشتیم کلی با هم رقصیدیم.در عین جدی بودن و سخت‌گیری باید بچه را بوس و نوازش و سرگرمی هم براش گذاشت.
    من خودم پسرم را چندین بار تنبیه بدنی کردم فقط باید به چند نکته توجه کرد 
    ۱.سریع به سراغ تنبیه بدنی نروید ابتدا چند بار تذکر زبانی سپس محرومیت از اسباب بازی بعد آگه اثر نکرد داد بزنید و روشنش کنید که آگه تکرار کنه تنبیه بدنی در انتظارشه. و آگه تکرار شد حتما تنبیه بدنی را انجام بدید چون از قبل گفتید نباید حرفتون دوتا بشه.از تنبیه بدنی ساده شروع کنید و در صورت تکرار تنبیه شدید تر مثل ضربات متعدد با دمپایی به باسن.
    ۲.بلافاصله پس از کار بد تنبیه کنید تا بدونه برا چی تنبیه میشه.
    ۳.پس از تنبیه از او بخواهید عذر خواهی کند.
    ۴.بعد از نیم ساعت به سراغش برید و بهش بگید کار بد نتیجه تنبیه بعد بوسش کنید تا بدونه تنبیه از روی عصبانیت نیست.  
    من یه مادر بیست و هفت سالم روانشناسی کودک خوندم بچه ها هم به تشویق نیاز دارند هم به تنبیه.تنبیه هم از مراحل پایین باید شروع بشه و به تنبیه بدنی آگه تنبیه های دیگه اثر نداشت ختم بشه.برای درس همی نباید از تنبیه بدنی استفاده کرد.فقط برای بی ادبی اونم بعد از چند بار تذکر و تنبیه غیر بدنی
    درود ولی خدایی من واقعا خیلی کتک خوردم به شدت هرچه تمامتر از پدرم کتک میخوردم میزد نمیگفت می میره ،تا شونزده سالگی که خیلی کتک میزد بعد کمتر شد الان گاهی در حد چک و ایناست اما بلز،خیلی آزاردهندس. شخصیتم غرورم خورد کرد روحمو له کرد عزت نفسمو ازم گرفت دیگه خودم نیستم، بچه هاتونو کتک نزنید اگر میزنید ملاحظه کنید یه انسان روبروتون هست نه یه ماشین
    خانم مری بنده هم مادرمو از دست دادم ایکاش زنده بود و کتکم می زد   شما باید مادرتونو ببخشید و سر خاکش هم برید.
    من یه بار ده سالم بود خونه مامانبزرگم پیش همه خاله هام از،مامانم کتک خوردم خیلی درد داشت خجالتم میکشیدم.مامانمو هیچوقت نمیبخشم تا سوم راهنمایی مثل بچه ها منو کتک میزد کافی بود یه حرفی بزنم که راضی نباشه میپرید تو سرمو کتکم میزد.وقتی کتکو میزد و تموم میشد اگه بلند گریه میکردی دوباره میومد سراغم و کبابم میکرد.خاهرم دوسال ازمن بزرگتر بود اونم خیلی کتک میخورد ولی نه اندازه من.خیلی کتکاش درد داشت مخصوصا نیشگونایی که از بازوهام میگرفت. فکرکنید یه دختر ۱۵ساله گوشه ی دیوار از،مادرش کتک بخوره خیلی مسخره ست.دلم براخودم میسوزه.مامانم الان مرده ولی من سر قبرش نمیرم.
    من از مامانم زیاد کتک خوردم. ولی از بابام کم اما اساسی، طوری کتک میزد که تا چند روز دردش باهام بود. بیشترم دم باسنم میزد با دست بعضی وقتام با برس موی سر 
    اوایل دهه هفتاد دوره طرح کاد بود که میرفتیم و کارهای هنری مثل خیاطی و بافتنی یاد میگرفتیم و جزبرنامه درسی بود .مدیر مدرسه خیلی زنه خشن و تیزی بود به همه معلما گفته بود کسانی که بی انظباتی میکنن بفرست دفتر من حالشو بگیرم و خودم تنبیه کنم معلمان از خدا بی خبر هم با کوچکترین بهانه ای مارو میسپردن دست مدیر وحشی.اونم انگار سر عقده با بچه ها داشت اینقدر محکم و از ته دل میزد که ساعتها گریه میکردیم.بعضی وقتها فکر میکنم خدایا این زن زنده هست ?واقعا عذاب وجدان نمیگرفت که اون طوری مارو میزد.یا اگه مرده اون دنیا حرفی برای دفاع از خودش نداره .یکبار من و دو نفر از دوستانمون که به معلم تازه وارد میخندیدیم چون معلم به همه کلماتی که (ک)داشت( خ )میگفت نمیدونم زبونش مادرزادی مشکل داشت یا نه.ولی خیلی خنده دار بود .مارو صدا کرد جلوی تخته به هر کدام از ما چند سیلی محکمی زد فهمید برای چی میخندیم بعدش هم خودش برد پیش مدیر تحویلمون داد.تا میخوردیم کتکمان زد و موهای سرمونو کشید هیچ کس هم از معاون ها و دفتردارها به مدیر نمیگفتن که نزن.اونم کار خودش و میکرد جالب بود اصلا سیر نمیشد.من که اصلا نبخشیدم.
    ب نظر من بدترین تنبیه کمربنده.اینایی ک‌خوردن میدونن چقدر درد داره‌ دقیقا رد کمربندا اگه محکم‌ خورده باشی میمونه و جای سگک‌ هم میمونه.خیلی درد داره طوری که من وقتی میخورم از درد ناله میکنم.شوهر من موقع دعوا با کمربند کتکم‌میزنه و معمولا تموم تنم کبود کبود میشه.و تاچند وقت باید حواسم باشع کسی نبینه.من ۲۵سالمه و ۸ساله ازدواج کردم و شوهرمم ۳۰سالشه.از سال اول ازدواج موقع عصبانیت کتکم میزنه و اگه داد و جیغ بزنم تودهنی میزنه و میگه هرچی بیشتر فریاد کنی بیشتر میزنمت.منم فقط گریه میکنم.البته جلو بچه هامون نمیزنه ها وقتی اونا خابن‌یا نیستن تنبیهم میکنه.خیلی درد داره.وااااااای تا حالا ۱۰بار کمربند خوردم دوبارم با دستش کتک خوردم‌‌.هرچی تو بچگیام کتک نخوردم الان داره جبران میشه‌‌.نظرتون رو درمورد کتک زدن بچه ها توضیح بدید.بزارید تو سایت
    امکان نداره همش گفتم دروغه چون من یه بار دخترم یه سیلی زدم تا چند روز ناراحت شدم و همه هم سرزنشم کردند تا چه برسه که مثل الناز ته دلم خدا  خدا کنم که بچه کوچکترین اشتباهی بکنه  و با شکنجه حسابی از شرمندگیش در بیام مگر اینکه واقعا یه مشکل اورژانسی روانی داشته باشم حالا هم هیچ شوخی ندارم و جدی میگم. الناز خانم خدایی نکرده  اگه حرف های شما یه خورده حقیقت داشته باشه برادرانه نصیحت می کنم که حتماً در اسرع وقت خودتون رو درمان کنید
    ببینید دوستان عزیز شما ها نمیدونم چه بلایی سر تون اومده از جمله الناز و  H. من این حرفها باورم نمیشه خیلی هاش خالی بندیه. امکان نداره کسی بچش رو شکنجه بده مگر اینکه مشکل روانی داشته باشه واقعیتش رو بخوایید من باورم نمیشه چونکه یه بار دخترم که خیلی رو اعصابم راه میرفت یه سیلی بهش زدم و چند روز ناراحت بودم که چرا زدمش و همه من رو یه فرد عادی نمیدونستن چون دخترم رو زده بودم تا چه برسه که مثل الناز خانم شکنجه کنم و لذت ببرم و خدا خدا کنم که یه اشتباه کوچیکی ازش سر بزنه و تا با شکنجه بیفتم جونشون
    گناه داره پسرت الناز کتکش نزن
    من تومدرسه کتک نخوردم ولی از مامانم بی اندازه کتک میخوردم.یه بار بی اجازه رفته بودم بیرون کلاس چهارم بودم خاهر ۸سالمم برده بودم مامانم همه جارو دنبالمون گشته بود پیدا نکرده بود و من وخاهرم خیلی دیر اومدیم خونه.مامانمم عصیی ونگران شده بود تا منو دید شروع کرد کتک زدن با پس گردنی و سیلی هردومون رو انداخت تو خونه.و به هردومون کتک اساسی زد.منو بیشتر ازخاهرم کتک زد.یادمه یه عالمه دستمو کبود کرد با نیشگون.خاهرمم کتک خورد ولی نه اندازه من.یه بارم امتحان رو گرفته بودم زیر ده مامانمم کتکم زد کلاس پنجم بودم‌.من دهه هفتادی هستم و ۱۹سالمه.یه بارم کلاس سوم راهنمایی بودم مامانم با چوب فلکم کرد.وای خیلی درد داشت.اخرشم چندتا چوب به پهلوی پاهام زد و چندتا تودهنی.خداییش حق داشت چون کار بدی کرده بودم.خلاصه الانم مامانم تعریف میکنه که چقدر کتکت میزدم.یه اخلاق بدی که داشت تو جمع هم کتک میزد و تهدیدمون میکرد که اره کتکت میزنما.یا برا خالم اینا تعریف میکرد که دیروز کتک اساسی خورده و کبودش کردم.منم دراینده بچمو کتک میزنم ولی نه دراین حد.درحد سیلی و نیشگون.
    من تومدرسه کتک نخوردم ولی از مامانم بی اندازه کتک میخوردم.یه بار بی اجازه رفته بودم بیرون کلاس چهارم بودم خاهر ۸سالمم برده بودم مامانم همه جارو دنبالمون گشته بود پیدا نکرده بود و من وخاهرم خیلی دیر اومدیم خونه.مامانمم عصیی ونگران شده بود تا منو دید شروع کرد کتک زدن با پس گردنی و سیلی هردومون رو انداخت تو خونه.و به هردومون کتک اساسی زد.منو بیشتر ازخاهرم کتک زد.یادمه یه عالمه دستمو کبود کرد با نیشگون.خاهرمم کتک خورد ولی نه اندازه من.یه بارم امتحان رو گرفته بودم زیر ده مامانمم کتکم زد کلاس پنجم بودم‌.من دهه هفتادی هستم و ۱۹سالمه.یه بارم کلاس سوم راهنمایی بودم مامانم با چوب فلکم کرد.وای خیلی درد داشت.اخرشم چندتا چوب به پهلوی پاهام زد و چندتا تودهنی.خداییش حق داشت چون کار بدی کرده بودم.خلاصه الانم مامانم تعریف میکنه که چقدر کتکت میزدم.یه اخلاق بدی که داشت تو جمع هم کتک میزد و تهدیدمون میکرد که اره کتکت میزنما.یا برا خالم اینا تعریف میکرد که دیروز کتک اساسی خورده و کبودش کردم.منم دراینده بچمو کتک میزنم ولی نه دراین حد.درحد سیلی و نیشگون.
    H و النار حالتون خوب نیست حتما به روانپزشک مراجعه کنین😂😂😨😨😨
    اگه بدون اجازه نامادریم بیرون برم حسابی کتکم میزنه با شیلنگ خیلی ازش میترسم خیلی 
    بعضی ها خاطرات دروغین میگن   خانم الناز به نظرم حرفاتون حقیقت نداره
    سلام الناز خانم خیلی ، تنبیهاتو خوبه بازم تعریف کنید لطفا
    موافقم با نظرتون الناز خانم سیلی بهترین تنبیه هس من طوری بچمو سیلی میزنم که صورتش سرخ سرخ میشه و با نیشگون بدنشو کبودمیکنم
    فکر کنم من بینتون رکورد زدم چون با ۲۱ سال سن هنوز با نیشگون و سیلی بدنم کبود میشه البته دیگه نامادریه میگه تا هر سنی باشی کتک میخوری میگه برا من فرقی نداره چن سالته میگه کتکو از من میخوری تا ادب شی هرچیم التماسش میکنم فایده نداره بدترش میکنه وقتی میگم توروخدا نزن میگه خفه شو اگه خفه نشم خودش خفم میکنه میگه بگو غلط کردم منم میگم بعد میگه یه بار دیگه بگو منم میگم با هر غلط کردنی که میگم یه کشیده میزنه
    نامادریم خیلی سخت گیره بدون اجازش نمیتونم آب بخورم وقتی صدام میکنه از ترس زبونم بند میاد هر چی میگه باید بگم چشم وگرنه منو با شیلنگ میزنه خیلی دستش سنگینه و خیلی چهره خشنی داره بدون اجازش آب نمیخورم وقتی سیلی میزنه دهنم بی حس میشه 
    من امروز بدون اجازه نامادریم از خونه‌ بیرون رفتم وقتی برگشتم چنان منو زد که دیگه هیچوقت ییرون نمیرم بدنم کبود و جای سوختگی قاشق رو پاهام هس
    شما همتون یه مشت وحشی الدنگ هستین لعنت به اون کسی که این سایت رو درست کرده که شما وحشی ها دور هم جمع شدین اگه یکی ازشما هایی که میگین بچه هاتون شکنجه میدین جرات دارین ادرس بدین تا بیام نشون بهتون بدم زندگی چیه
    سلام 
    الینا خانم اگه این حرف هایی از سیلی زدن به بچه تون میگین راست باشه باید بگم من دلم میخواست جای بچه شما بودم .
    من قبلاً هم گفتم واقعاً دلم میخواد از خانم ها سیلی های آبدار بخورم
    من یه بار تو خیابون مامانم رو زدم. از شانس بدم بابام باهامون بود. اونجا کاری نکرد ولی تو ماشین به مامانم گفت بشینه پشت فرمون و تا خود خونه ازم پذیرایی کرد .
  • محمد رضا
  • الناز خانم بهتره که یه خورده خودتون رو به پزشک معرفی کنید آخه وضعیتتن یه خورده خرابه 
    من بچمو حسابی کتک میزنم
    یه بار پسرم با دوستش خونه ما بودن که قرار بود با هم درس بخون رفتم تو اتاق دیدم دارن بازی میکنن رفتم گوش هردوشون رو کشیدم به محمد دوست پسرم یه جفت سیلی آبدار زدم بعدش بالا سر هردوشون واستادم طی درس چند تا دیگه از اون کشیده های ابدار ذو نثار صورت هردوشون کردم و آخر سر هم که مامان محمد اومد دنبالش جریان رو گفتم اونم گفت خودم خونه حسابش میرسم 
    من توی تنبیه قوانینی میزارم که آگه بچم تخطی کنه چند برابر کتک میخوره مثلا اگه طی تنبیه مقاومت کنه و یا آخر تنبیه و حتی طی تنبیه عذرخواهی نکنه دوبرابر میزنمش چون معتقدم بچه طی تنبیه متعلق به مامانشه و نباید سرپیچی کنه، کلا توی خونه ما تنبیه بدنی چیز خیلی عادی هستش و بچم هم واسش عادی شده مخصوصا اون کشیده های من که تقریبا همیشه صورت و دستاش قرمز هستن من با کوچک ترین کاری سیلی میزنمش تا همیشه مطیع من باشه
    من یه بار 11 سالم بود تو کوچه با دوست هام بازی میکردم که که قوری اسباب بازی شکست و از ترس جرات نمیکردم برگردم خونه وقتی شب خونه رفتم مامانم فهمید اول اومد گفت اسباب بازیتو شکوندی اره و با چند تا چک آبدار منو برد تو اتاق تا میخوردم با کمربند زدم بعدش منو برد تو آشپزخانه و با زور سیلی روی پام با قاشق داغ کرد حتی الآن هم جای اون داغ روی پام هست، ولی من خودم زیاد بچمو داغ نمیزارم با سیلی چنان داغش میکنم که یادش نمیره 
    من از شوهرم خیلی کتک میخورم اونم بیشتر سیلی یعنی یه دردی داره که نگو هیچوقت هم یه دونه سیلی بهم نمی زنه چهار پنج تا سیلی محکم و ابدار بهم میزنه طوری که جا انگشتاش می مونه یا اگه حرف بدی بزنم‌ طوری تودهنی بهم میزنه که دهنم پرخون‌ میشه و اگه دیگه خیلی عصبی باشه کمربندشو باز میکنه و کتکم میزنه کبودم میکنه با کمربند.اما دیگه چاره ای نیست چوب شوهر و مامان و معلم گله هرکی نخوره خله.تا ۱۵سالگی که از مامانم کتک میخوردم اونم‌شدید حالا هم از شوهر.یادمه یه بار سوم راهنمایی یه کتکی از مامانم خوردم که تا دوهفته بازوهام کبود بود با مگس کش و دستش حسابی کتکم زد بعدشم انداختم تو انباری که صدا گریم نیاد.من کتک خورم ملسه از بس کتک خوردم و میخورم.نظر جدید بزارید لطفا 
    من کلا مامان یکم سخت گیریم پسرم امروز داشت بد سشوار میکشید گوششو گرفتم یه پس گردنی بهش زدم بعدش جلوش واستادم گفتم حالا سشوار بکش و طی سشوار کشیدن دو تا کشیده آبدار زدمش بعدش دیگه قشنگ سشوار میکشید بعد رفت تو اتاقش فکر کرد ندیدمش یه لگد به مبل زد و کتاباشو اینور و اونور پرت میکرد منم رفتم تو گفتم چه خبره و با ده پانزده تا سیلی به جونش افتادم و دمپایی رو از پام درآوردم تا میخورد زدم رو باسنش و آخر سر هم با یه دست گوششو گرفتم با دست دیگم چناااان سیلی زدمش که نگو وقتی آخر سر دیدمش لپاش همش جای سیلی انگشت هام بود، اینو بگم من وقتی سیلی میزنم حسابی سرخ میشه
    سلام.منم کتک میخورم از مامانم اونم با 13سال سن خخخخخ.کلا اگه عصبیش کنم حرف گوش نکنم کتک مفصل میخورم کتکم میزنه کبودم میکنه ولی عیب نداره کتک مامان گله هرکی نخوره خله.خخخ بچه تر که بودم کتکم ک میزد بعدش مینداختم تو حموم میگفت صدا گریت نیاد.منم تو حموم گریه میکردم.بعدش درو باز میکرد برام.اوه اوه پارسال یه نمره خیلی بد گرفتم زیر ده معلم ی سیلی بهم زد و گفت مامانتو بیار میدونستم مامانم کبودم میکنه به مامانم گفتم مامانمم با شلنگ تا میخوردم کتکم زد کبودم کرد.بدترین کتک عمرم بود واقعا.
    بهترین تنبیه واسه بچه سیلی هستش هم درد داره و هم فرمانبرداری بچه رو زیاد میکنه من حتی سر مسائل کوچک هم با سیلی میزنم ولی آگه کارش خیلی بد باشه آنقدر ازم کشیده میخوره تا به غلط کردن بیوفته مثلا همین امروز جوابمو نداد توی آشپزخانه آنقدر با سیلی و به صورت و پشتش زدم که تا یه ساعت جرات حرف زدن نداشت و جوری سیلی میزنم که صداش توی آپارتمان میپیچه و حسابی سرخ میکنه که به طوری که بچم اکثر اوقات صورتش سرخ سرخه
    من خودم تو بچگی زیاد توسط مادرم با کتک نوازش شدم از دمپایی و تو دهنی بگیر تا کمربند و کشیده های ابدارش حتی چند وقت پیش با اینکه من 36 سال دارم گرفت منو زد ندونستم خونه بابام اینا غذا رو سوزوندم مامانم اومد با دمپایی 4 تا زد رو دستم با چندتا سیلی حسابی قرمزم کرد بعد از اون اومد ازم عذر خواهی کرد منم دستشو بوسیدم و از خاطرات کتک هایی که بچگی به من میزد حرف زدیم ولی خدایش بد ترین کتک که خوردم 9 سالم بود مامانم به خاطر نمره بد تو حیاط با سیلی از خجالتم در اومد بعدش توی اتاقم و حموم هم به ترتیب یه دست اساسی منو زد، ولی بیشتر توی حموم کتک میخوردم به همین دلیل منم همیشه پسرم رو توی حموم تنبیه میکنم 
    بدترین کتکی که پسرم از من خورده برمیگرده به پارسال که خوابیده بودم رفته بود کیسه جارو برقی رو تکون توی خونه وقتی بلند شدم دیدم همه جا تاریک منم تا دیدم کار اون بوده با سیلی بردمش توی حموم و گفتم واسا تا برگردم رفتمو قاشق داغ شده رو آوردم و چسبوندم به باسنش بعدش حسابی با سیلی کلی زدم روی باسنش و آوردمش توی اتاقش همون جا یه دل سیر زدمش آنقدر زده بودم روی رون هاش که حسابی قرمز شده بود بعدش تا یه هفته هی میرفت میومد با سیلی نوازشش میکردم تا حساب کار بیاد دستش، این رو هم بگم من وقتی پسرمو سیلی میزنم نباید دستشو روی لپاش بزاره و باید وقت سیلی توی چشام نگاه کنه مگر نه حسابی ادب میشه
    من کلا زیاد از تنبیه بدنی استفاده میکنم و جوری بچمو بار آوردم که وقت تنبیه نباید مقاومت کنه وگرنه بیشتر تنبیه میشه، من بیشترین تنبیه که واس بچم میزارم سر درس نخوندن و بی ادبی کردنه و معمولاً توی حموم تنبیه میکنم، کلا مادرمم از سیلی خیلی واس من استفاده میکرد ولی حالا میدونم که خیلی اون کتک هایی که خوردم حقم بوده. 
    امروز بچم زد پنجره خونه رو شکست تا منو دید دونست چه کتکی در انتظارشه منم گفتم یالا لباس هاتو درار برو تو حموم. اونم بدون مقاومت این کارو کرد و رفت تو حموم اول دوش آب رو باز کردم زیر دوش حسابی با سیلی نوازشش کردم بعدش کف حموم خوابوندمش تا میخورد زدمش آخر سر اومدیم بیرون دیدم همه جاش سرخ شده و با حالتی که دستشو گرفته بود روی لپ های قرمزش گوشه اتاق واستاده بود من رفتم یه جفت سیلی دیگه بهش زدم و آخر کار بوسش کردم و گفتم پسرم نباید این کارو میکردی تا اینجوری کتک نمیخوردی و گفتم امروز اینجوری زدمت حقت بود تا دیگه تکرار نکنی حالا باید قول بدی اینکارو نکنی وگرنه سر و کار ما باز به حموم میوفته
    من امروز بچمو اساسی زدم و کبودش کردم


    من عاشق کتک خوردنم
    من یه بار مامانم یه بسته ماکارونی رو داد دستم که بزارم سرجاش درش باز بود من حواسم نبود ریختمش پخش شد رو زمین مامانمم یه سیلی توصورتم زد خیلی درد داشت خیلی گریه کردم همش 7سالم بود.مامان من کلا هرموقع میخاست کتکم بزنه با سیلی شروع میکردهمیشه هم مینداختم گوشه اتاقم و کتکم میزد 3 4تا سیلی میزد و نیشگون خیلی میگرفت اونم نیشگون معمولی نه یه عالمه کبود میشد.تو مدرسه اصلا کتک نخوردم.توخونه هم فقط از مامان اونم 4یا5بار کلا.اما الان از شوهرم کتک اساسی میخورم اونم با کمربند.من 18سالمه و 2ساله ازدواج کردم شوهرم اگه ازم عصبی بشه حسابی کتکم میزنه از ماه اول ازدواج هم کتک میخورم.میگه سنت کمه اگه کتک میخوری میخام یاد بگیری.به هیچ کس هم تاحالا نگفتم که کتک میخورم.حتی موقع کتک جیغ هم نمیزنم چون طبقه بالا مادرشوهرم هستیم و اونا متوجه میشن که کتک دارم میخورم و ابروم میره و ضایع میشم.اول تا میتونه سیلی میزنه بعدش با کمربند کتک میزنه.حتی اگه بلند گریه کنم بیشتر کتکم میزنه.
  • دختر لحظه ها
  • ببخشید وب ها رو قاتی کردم فکر کردم نظرم تایید نشده
  • دختر لحظه ها
  • ببخشید من متوجه شدم شما چندتا نظر تایید کردین ولی نظر منو تایید نکردین
    من زیاد کتک خوردم  همیشه هم کتک اساسی خوردم درحد کبود شدن بدن از مامانم.معلما هم سه بار کتکم زدن ی بار کلاس پنجم بودم درس نخونده بودم چهار تا سیلی محکم از خانوم معلم خوردم با یه پس گردنی مقنعم داشت از سرم درمیومد.کلی گریه کردم.یه بارم دوم راهنمایی بودم دبیر ریاضی دوتاسیلی محکم بهم زد.یه بارم کلاس چهارم بودم درس بلد نبودم معلم کتکم زد و انداختم از کلاس بیرون و خانوم مدیر دید و بردم دفتریه کتک مفصل بهم زد با چوب.موهامو میکشید و سیلی بهم میزد گوشمو میکشید پس گردنی زد بعدشم با چوب تا میخوردم کتکم زد چوبو میزد به پهلوی پاهام و کف دستام.میگفت میخام زنگ بزنم مامانت منم چون میدونستم مامانم اگه بفهمه کبودم میکنه انقد التماس کردم که نزد.بعدشم هلم داد سمت کلاس و به خانوم معلم گفت من ادبش کردم بخاطر من ببخشش.اونم اجازه داد برم کلاس بشینم.همین سه بار رو کتک خوردم تو مدرسه.اما مامانم بی اندازه کتکم زده.تا اول دبیرستان هم کتک میخوردم از مامانم.اما یه بار اول راهنمایی بودم مهمون داشتیم مامانم غروب غذا گذاشته بود میخاست بره بیرون بمن گفت این ساعت خاموشش کن منم رفتم بیرون و فراموش کردم به کلی وقتی اومدم دیدم مامانم خونست و غذا کامل کامل سوخته مامانمم عصبی شده گفت مگه بهت نگفتم خاموشش کن تا خاستم حرف بزنم پرید تو سرم و کتک مفصلی خوردم با یه دستش موهامو میکشید با یه دستش سیلی میزد با نیشگون تموم تنمو کبود کرد خلاصه کتکی خوردم که نگو انقد سیلی بهم زده بود که صورتم سرخ سرخ بود تا چن روز جای نیشگونا کبود بود.منم به هق هق افتاده بودم.بعدش مجبور شد غذای ساده بزاره برا مهمونا البته مهمونا غریبه نبودن مامانبزرگم و خالم بود.شبم براشون تعریف کرد که اینطوری شده و من کتک خوردم.مامانم برام شرط میذاشت میگفت امتحان کمتر از 17بگیری کتک میخوری.منم سر امتحان همش استرس داشتم که اگه خراب بشه امتحانم کتک میخورم.بعضی وقتا هم مینداختم تو حموم و کتکم میزد که صدام نره بیرون.دوم دبیرستان که میخاستم برم دیگه کتکم نزد.همیشه تهدیدشم اینجوری که میدونی اگه بیام سراغت چکارت میکنم یا میگفت میام سیاه و کبودت میکنما یا میگفت کتک میخوریا.من حاضر بودم هرروز کتکم بزنه ولی موهامو نکشه ولی عادت کرده بود تا میخاست کتک بزنه موهامو میکشید.ی بار کلاس پنجم بودم یی اجازه رفته بودم خونه دوستم و موقع برگشت خوردم زمین و لباسام خیلی کثیف شد مامانم تا دید با کتک  انداختم توحموم و کبودم کرد و کتک بهم زد ی سیلی میزد میگفت این بخاطر بی اجازه رفتنت یکی دیگه میزد و میگفت بخاطر کثیف بودنت خلاصه کتک اساسی خوردم.به نظر من کتک بعضی وقتا خوبه اما نه اندازه ای که بدن طرف کبود بشه.درحدی که سرخ بشه و درد بگیره باید بچه رو کتک زد که اشتباه کرد اما نه مثل مامان من که کبودم میکرد.انقد درد داشت که نگو.
    با دست پر انگشتر و النگو تودهنی خوردم
    تا آخر روز لبام ورم کرده بود 
    حرص می خوردم
    چرا نظرات منو نمیذارید
    نظر منم بذارید
    من عاشق کتک خوردنم لذت میبرم امروز خودمو با سیم جارو برقی سیاه و کبود کردم هروقت نگاه بدنم‌ میکنم‌ک سیاه و کبوده آرامش میگیرم
    نظر منو بذارید لطفا من خودمو با سیم جاروبرقی کبود میکنم‌خیلی لذتدبخشه امتحان کنید
    من عاشق کتک خوردنم تا حدی ک بدنم سیاه و کبود شه خودمو با سیم جاروبرقی میزنم ب حدی ک کبود میشم و ب زور راه میرم واقعا حس خوبیه من هرروز خودمو سیاه و کبود میکنم
    من عاشق کتک خوردنم دوس دارم بدنم سیاه و کبود شه و خودمو با سیم میزنم تا جاییی ک بدنم کبود شه بعد احساس خوشحالی میکنم
  • دختر لحظه ها
  • تا سخرانی اقا تموم شدبلند شد و خیز برداشت طرف من و بلند گفت
    می خواهم دست اقا را ببوسم
    امان نداد و می خواست به سمت اقا برود که راه اون را بستم عصبی شد و تند گفت
    هوو...چته میخ وام اقا رو از نزدیک زیارت کنم مثل اینکه ما از یک جد هستیم
    صورت پیرمرد انگار دریا پر تلاطم و طوفانی می زد کم کم داشت از کوره در می رفت که شنیدم اقا گفتن
    اشکال نداره بزار سید تشریف بیاره جلو
    نفهمیدم تو اون جمعیت اقا چطور متوجه ی پیرمرد شد خودم رو کنار کشیدم پیرمرد نگاهی به من انداخت و بعد انگار پشت حریف قدری رو به خاک رسونده باشه با عجله راه افتاد به سمت اقا
    پشت سرش به فاصله ی کمی حرکت کردم هنوز دو سه قدمی برنداشته بود که پاش به پشت گلیم حسینه گیر کرد و زمین خورد
    امدم از زمین بلندش کنم که برگشت و جلوی اقا و جمعیت محکم کوبید توی گوشم و گفت
    به من پشت پا می زنی
    سیلی اش انگار برق 220 ولت خشکم کرد تو شوک بودم که اقا رو رو به روی خودم دیدم به خودم که امدم اقا دست گذاشت پشت سرم و جای سیلی پیرمرد رو  رو صورتم بوسید و گفت
    سوتفاحم شده بخاطر جدش فاطمه زهرا ببخش درد سیلی همون موقه رفع شد
    بعد از سالها هنوز جای بوسه گرم اقا رو رو صورتم حس می کنم
    کتاب حافظ هفت

    می شه چندتا رمان که توش کتک کاری باشه یعنی کتک زدند ولی بین دوتا مرد یا دوتا زن باشه یعنی مرد زنو نزنه بهم معرفی کنید دوستان
    من بعضا یه سری از خاطراتمو میام اینجا میگم این و خیلی وقته میخوام بگم فرصت نمیشد .من دوران ابتدایی که اواسط دهه شصت بود کلاس چهارم بودم معلم ما هم یه خانمی بود مسن و چاق و با تجربه علمی زیادو در حد بازنشستگی .اولین روزی که اومد سرکلاس تک تک مارو بوسید و گفت بچه اگر به حرفم گوش کنید و تکالیف و انجام بدید براتون جایزه میدم والا عصبانی میشم ...و ما هم خیلی خوشحال اون روز به خانه رفتیم و تعریف و تمجید از معلممون.چند روز گذشت معلم گل ما یه دوره تک تک مارو سر تمرین های غلط و تکالیف بدخط یه دل سیر کتک زد .طوری کتک خوردیم که بار اول و آخرمان شد بی انضباطی کنیم.کتک زدنش هم مثل مامانا بود مثلا نیشگون میگرفت و سیلی میزد و با یه دمپایی پلاستیکی که همیشه تو کیفش بود رو باسنمون میزد کاری به فلک و خطکش و چوب نداشت.این وسط یه دختر بود به اسم پریوش !این دختره اینقدر خنگ و کند ذهن بود که هر روز باید کتک میخورد خودش هم اصلا تاثیری برایش نداشت نه گریه میکرد نه تکان میخورد عین مجسمه می ایستاد و معلمون هم میزد یه بار همه جدول ضرب اشکال داشتیم معلمون گفته بود زنگ ریاضی فقط ضرب کار میکنیم نوبت پریوش که شد حتی ضرب های ساده هم بلد نبود و تا معلم طبق معمول بلند شد برای زدن پریوش از در فرار کرد😂 😂و معلمون هم که زرنگتر از او بود رفت بدو بدو دنبالش و دیدیم اینا تو حیاط بدو بدو بازی میکنن و ما هم از پنجزه میدیدیم و میخندیدیم خلاصه مدیر هم به کمک اومد و گرفتنش .وقتی کلاس آوردن معلمون با لحن عصبانی و گریه به مدیر گفت باور کن خسته شدم این دختره اصلا کار نمیکنه مدیر هم سری تکان داد و به صورت پریوش نگاه کرد و گفت برای چی میایی مدرسه و صندلی اشغال میکنی اگه درس نمی خونی نیا دیگه در این لحظه پریوش یه نیشخندی به مدیر کرد اونم از رفتارش عصبی شد و گفت برام سه تا مداد بدید گذاشت لای انگشتان پریوش اینقدر جیغ زد اصلا هم ول کن نبود بعد برای انگشتان دیگه اش گذاشت و دوباره جیغ و داد.به همین روال پریوش کلاس چهارم و خوند پنجم هم به همین ترتیب با کتک و ...به راهنمایی که رسیدیم رفتیم کلاس اول راهنمایی که مدرسه نزدیک مدرسه ابتدایی مان بود من سر صف دیدم پریوش اوند😂😂😂تو دلم گفتم وای خدا این تو ابتدایی یه معلم داشتیم از یکی میخورد الان که برای هر درس یه معلم داریم چی میشه😨😨دوران راهنمایی هم از کتک های معلم ریاضی و دینی در امان نیود هی میخورد اونا هم چکار کنن عصبی میشدن میزدن یه باریادمه معلم ریاضی مون معقنه اش و در آورد و مانتوشو خیلی زدش .و مبصر کلاس واسطه شد که خانم نزن ماهم کمک میکنیم یاد بگیره از اون روز من و دوستام هر کدوم یه درس انتخاب کردیم و بهش کمک کردیم بتونه کار کنه.اون روزی که معلمون معقنه و مانتوشو در آورد خیلی بد میزد به مبصر گفته بود برو تشک ورزشی و بیار وقتی آورد خودش نشست و پریوش و به زور خوابوند روی پاهاش به دو نفر گفت پاها و دستاشو بگیرین حرکت نکنه بعد با کفشش شروع به زدن کرد بعش برگردوند چند تا سیلی بهش زد گوشش و کشید و ...بعدش ول کرد رو تشک گفت تا دلت خواست گریه کن .خلاصه دوران راهنمایی هم تمام شد دیگه از اون روز ندیدمش تا اینکه از اون زمان 25 سال گذشت پارسال اتفاقی یکی از دوستان دوره راهنمایی و دیدم و نشستیم ساعتی در مورد گذشته صحبت کردیم تا اینکه گفت یادته پریوش گفتم اره الان کجاست گفت الان یکی از کشور های اروپایی دندانپزشک هست رفت اونجا درس خوند برای دوستم تعریف میکرد که من دوران ابتدایی و راهنمایی شیطنت میکردم ولی دبیرستان که رفتم هم مدرسه خوبی بود هم دوستام خیلی زرنگ بودن همه از قبول شدن در پزشکی و ...صحبت میکردن که باعث شد منم الان فرد موفقی باشم.
    من 16سالمه.خیلی کتک میخورم.هم از مامان هم از بابام.ولی بابام خیلی بیشتر از مامانم کتکم میزنه.کلا مامانم اگه اشتباه کنم یا درس نخونم یا حرف گوش نکنم به بابام میگه.بابامم وقتی میگه اون کمربند من کو تموم بدنم میلرزه و سریع دنبالم میکنه و میندازم تو اتاقم و کبودم میکنه.3یا 4تاسیلی محکم بهم میزنه که صورتم کبود میشه دوتا تودهنی بهم میزنه و مث گوسفند میندازم زیر دست وپاش و مشت و لگد حسابی بهم میزنه همه بدنمو کبود میکنه بعدشم یه 30یا40ضربه کمربند یا شلنگ بهم میزنه.اخ خیلی درد داره.بعضی وقتا هم اسپنکم میکنه با شلنگ انقد میزنه که بدنم شروع میکنه لرزیدن.مامانمم 4یا5تاسیلی بهم میزنه و چن تا نیشگون محکم و بعدش 3ساعت میندازم توحموم.وااای دلم برا خودم میسوزه.مامانم بچه که بودم موقع درس پرسیدن باخودش خط کش میورد هر غلط یه ضربه به دستم میزد.آخه من تو درس یکم ضعیفم.چکار کنم مخم نمیکشه.فک کنم مامان بابام سادیسم دارن
    الناز خانم اتفاقا من دوست دارم یک خانم منو ببنده به یه جایی و یکی دو ساعت سیلی محکم بهم بزنه ولی خب نشده دیگه
    من خیلی از مامانم کتک میخورم حتی الانم بااینکه 15سالمه بعضی وقتا کتک حسابی میخورم مامانم همه مدله کتکم میزنه ولی بیشتر سیلی و تودهنی میخورم.هرموقع هم میخاد کتکم بزنه از موهام میگیره میکشه میبره تواتاقم و 5یا6تاسیلی محکم بهم میزنه طوری که صورتم لمس میشه اگه جیغ بزنم یه دونه محکم تودهنی بهم میزنه و کتک تموم میشه اما اگه خیلی ازم عصبی باشه هم سیلی و تودهنی میخورم هم چن تا نیشگون ازم میگیره طوری ک چن روز جاشون کبوده هم اسپنک میشم اونم با دمپایی یا مگس کش یا سیخ خخخخخخ.وااااااای خیلی درد داره.دستش سنگینه.وااااای 
    سلام من کتک خوردم درد ناک امسال توی مدرسه فرشتگان نمره کم اوردم امتحان ریاظی داشتیم مادرم گفت اگه کم بیادی تنبیه بدنیت میکنم منم کم گرفتم رفتم خونه مامانم کلا برای ادبم در س نخوندم کتکم میرنه اونم اسپنک یعنی میزنه رو باسنم. وقتی نمرمو نشونش دادم 15گرفته بو م. مامانم گفت لباساتو در بیار منم درا وردم بعد که رفتم پیشش 4تا سیلی ابدار درد ناک زد به. صورتم بعد شلوارمو در اورد من را روی مبل خوابوند و با کمر بند زد به باسنم. و شش بار با دستش زد به باشنم یعنی اینقدر درد داشت. وای خیلی خوب بود که تنبه کرد لچه درس نخون را باید کتک زد 
    سلام منم کتک هدمو براتون میگم. من یروز خیلی بی ادبی و حاظر جوابی کردم مادرم گفت اگر دولاره بی ادبه کنی تبیه. میکنم منم حرفسو باور نکردم بی ادبی کردم یهو بلند شد شلوارمو کشید پایین 4 بار بادیتش زد رو باسنم بعد 2 تا سیلی زد به راست. صورتم خیلی درد داست ولی خوب ادب شدم هر وقت اذیت کنم کتک میخورم تا ادب شم من بیشتر کتکم رو باسنمه 
    ذت
    سلام ؛
    مدیر این وبلاگ خوب کیه ؟؟
    من یه پیج اینستاگرام دارم که هر چند وقت یه بار از سیلی زدن زنان میزارم . از مدیر خواشمندم که اجازه بده آدرس پیج را بزارم .
    برسد به دست مدیر وبلاگ ...

    پاسخ:
    سلام
    سعیمون بر این هست که این موضوع تبلیغ نشه
    یه روز با دختر خاله داشتم بازی می کردم بعد دعوامون شد و یک سیلی محکمی زد . چسبید .
    من امروز بچمو اساسا زدم داشت حین فوتبال یه فحش بد داد انداختمش تو حموم با روسری دستشویی بستم تا میخورد سیلی زدم بعدش از یه ساعت اونجا زندانی کردمش آوردمش بیرون کمی نصیحتش کردم که نباید فحش بده مگر نه سیلی میخوره ولی خدایش من سیلی هام تو فامیل معروف 
    اوایل تیر ماه بود من و دوستم برای گرفتن کارنامه به مدرسه رفتیم سال69 بود کارنامه  رو گرفتیم و خوشحال میخواستیم برگردیم تو حیاط مدرسه چند تا آقا بودن که داشتن به اتاق مدیر میرفتن مارو صدا زدن و پرسیدن که رفتار مدیر و ناظم و معلما با شما چطوره ما هم که فکر میکردیم که دیگه دوران راهنمایی تمام شده و کارنامه هم گرفتیم همه چی تمامه شروع کردیم به بد گویی از مدیر و ناظم که خیلی اذیتمون کرده بودن و ...بعدش که ما گفتیم و توضیح کلی دادیم از همه جا بیخبر😂یهو دیدیم مدیرمون آمد حیاط و به اون آقاها گفت بفرمایید تو اگه از بچه ها سوالی دارید بیایید دفتر بپرسید مدیر انگار خودشم یه چیزهایی متوجه شده بود تازه ما فهمیدیم چه غلطی کردیم اونا بازرس بودن.😨😨وقتی داخل دفتر همه چی مشخص شد مدیر و ناظم رنگ تو چهرشون نبود تو دلشون به ما خط و نشون میکشیدن😂😂خلاصه بازرسا هم طرف مارو گرفتن و به مدیر و...تذکر دادن که رفتار درستی با بچه ها داشته باشن .به ما هم گفتن شما برید خونتون وقتی داشتیم از اتاق خارج میشدیم ناظم اوند پشت سرمون صدا کرد نرید کارتون دارم😂😂از اون لحظه تنبیه ما شروع شد اولا مارو برد یکی از کلاسا که خالی بود گفت اینجا سرپا میاستید خانم مدیر کارتون داره 😩یه ساعت سر پا موندیم تل بازرسا رفتن مدیر اومد😠😠😠وای چه میلرزیدیم اصلا جایی برای ببخشید نبود چون یه دل سیر غیبت کرده بودیم.و مدیر حق داشت تنبیه کنه اول از دوستم شروع کرد سیلی هایی که به اون میزد من خودمو آماده میکردم که نوبت منم میشه 😢😢 دوتا گوش دوستم و گرفته و محکم کشید و با خطش تا میتونست زد و گریه و زاری و التماس هم از یه طرف😢😭😭😭ولی اصلا گوش نمیداد طوری که به دوستم آب قند داد .نوبت من که شد گوشمو اینقدر پیچوند که گوشام داغ شده بود بعدش چند تا سیلی محکم و جانانه بهم زد و ...ولی خیلی کار بدی کردیم حقمون بود .برگشتیم خونه اصلا حرفی نزدیم و چه بلایی سرمان اومد
    فضه جان پسرعمه تونو به یه روانپزشک ببرین تحت درمان باشه تو حالت عادی کسی اینکارو نمیکنه😂😂😂
    من دیروز با مامانم بیرون بودم فلش اهنگمو تو کیفش جا گذاشته بودم یادم رفت ازش بگیرم ظهر رفتم از کیفش برداشتم،مامانم همیشه حساس بوده رو وسایل شخصیش از شانس منم یهو اومد تو اتاق هر چی گفتم غلط کردم به خدا فقط خواستم فلشو بردارم توجه نکرد اومد 2تا سیلی محکم زد بهم گفت گمشو بیرون،هنوز بعده چند ساعت صورتم قرمزه اینقد که محکم کتک خوردم
    اصلا فکرش هم نمیکردم تعداد بیمارهای روحی اینقدر زیاد باشه. متاسفانه روز به روز هم داره بیشتر میشه. ۱۵ سال پیش مردم کلا به چیزهای دیگه ای فکر میکردن... دلم برای مردم دیروز خیلی تنگ شده.
    فضه خانم فکر میکنم پسر عمه تون واقعا دوست داشته ازتون سیلی بخوره پس نباید ناراحت باشین
    سلام به همگی , چه خاطرات جالبی داشتین 
    منم یک پسر عمه داشتم که یکسال از من کوچیکتر بود (متولد 67) اونم همیشه دوست داشت که من بهش سیلی بزنم صورتش سرخ بشه و این کار منو ناراحت میکرد ولی بخاطر اینکه دوستش داشتم و همبازی بودیم اینکارو براش انجام میدادم . اونم وقتی لپاش سرخ میشد خودشو توی آینه نگاه میکرد و لبخند میزد و تشکر میکرد میرفت .
    سلام. من از بچگی از پدرم خیلی کتک میخوردم از ساق پاهام میزد تا فرق سرم عمدتا هم با کمربند و شیلنگ میزد.اینقدر که شب ها خواب میدیدم کتک میخورم.
    هنوزم بعضی اوقات میزنه . من دهه شصتی نیستم هفتادیم .ما هم کم کتک نخوردیم
    وقتی پای خاطرات ما بچه های دهه ی شست می نشینید، صحبت از گرفتن پارتی و جشن و عشق و حال نیست. از سیلی و تودهنی می شنوید.
    حسی که بعد از خوردن سیلی دست می ده با تودهنی یا بهتر بگم پشت دستی خیلی فرق می کنه. سیلی، هرچند آبدار یک جور انتهای بازه. یعنی وقتی کسی سیلی می خوره نا آرام میشه کمی عصبی می شه اما تودهنی به ویژه اگر با پشت دست و محکم باشه واقعا دهن آدم رو می بنده. یک بار در بچگی خونه ی مادریزرگم بودم که خاله ام هم با آنها می شستند. از صبح شیطنت می کردم و هرچی خاله ام تذکر می داد متذکر نمی شدم! خاله ام که عاصی شده بود یک سیلی بهم زد. وقتی سیلی رو خوردم خیلی نا آروم شدم و بیش تر شیطنت کردم. خاله ی گرامی هم دست رو برد عقب و خیلی ضریف با پشت دستش تودهنی محکمی به من زد. همون شد. لال شدم! اول شکه شده بودم. لبم سر شده بود و از تو می سوخت. هیچی دیگه دستم رو گذاشتم رو دهنم و رفتم تو اتاق یکم گریم گرفت و خوابم برد.
    سیلی بیش تر برای تحقیر و تنبیه جلوی دیگران هست. به ویژه که اگر خوشدست و آبدار زده بشه، صداش واقعا تحقیر آمیز هست. همچنین نمایی که در یک طرف صورت قرمز می کنه و رد می اندازه، خودش بار تحقیر رو جلوی دیگران زیادتر میکنه، تازه بگذریم از سوزشش. خیلی اوقات سیلی خوردن یک مرد از زن به خاطر یک چشم چرانی بوده..
    تودهنی هم بیش تر برای ساکت کردن، جلوگیری و خفه کردن شرارت و یا تنبیه یک حرف نابجا است. سر جمع من فکر می کنم که تودهنی محکم بسیار شدیدتر و دردآور تر و گاهی تحقیر آمیز تر از یک سیلی هرچند آبدار هست چون لب ناحیه ی بسیار حساسی هست. تودهنی خوردن صدای خاص خودش رو داره و همچنین بعد از یک تودهنی محکم با پشت دست، معمولا لب ورم می کنه که حس زنده بودن تودهنی گاهی تا مدت یک ساعت با شخص هست. بعضی اوقات هم اگر در انگشت ضارب حلقه ای یا انگشتری باشه ضربه خیلی دردناک می شه و یک طرف لب قشنگ باد می که.النگو و دستبند هم بیشت تر باعث سنگینی دست و محکم تر شدن اثر تودهنی می شند
    چهارم ابتدایی یه معلم داشتیم به نام خانوم جاوید. استریوتایپ یه زن چادری با کفش های پاشنه بلند و دست های پر از النگو بود. یک مشکلی که داشت این بود که اگر کسی شیطنت می کرد یا درس نمی خوند، علاوه بر اینکه نمره بهش نمی داد، مورد نوازشش قرار می داد. با کف دست یک سیلی آبدار به گونه ی چپ و در ادامه اش با پشت دست یک تودهنی محکم توی دهن می کوبوند. تحقیر خیلی عمیق و سنگینی بود به ویژه اون پشت دستی. کمتر کسی بود که حس داغی لپ و سوزش لب های باد کرده و صدای النگو های جاوید رو در اثر تودهنی هایی که می زد، تجربه نکرده باشه، از جمله اینجانب 
    سلام متولد ۱۳۶۰ هستم سن شش سالگی وارد مدرسه شدم 
    کلاس اول ابتدایی مداد در دست نمی توانستم بگیرم دستم ضعیف بود
    سیلی از معلم خوردم پوست صورتم کنده شد
    بیماری داشتم پوستی معلم مسخرم می کرد دانش آموزان مسخرم می کردند
    دوره کلاس دوم تا پنجم معلمی داشتیم فصل بهار تا پاییز با چوب تنبیه می کرد
    فصل زمستان با سه نوع کابل بخاری نفتی داخل کلاس داشتیم کابل روی بخاری
    می گذاشت و شل میشد ما هم دست مون داخل برف می کردیم
    معلم من بیچاره رو تنبیه می کرد
    کلاس پنجم از مدرسه فرار کردم 
    دوران بدی بود و سرنوشت خوبی پیدا نکردم 
    کسی حمایتم نکرد 
    😔😔
    نظرااات جدیدو بذارین لطفا خیلی وقته همون قدیمیاست
    مرسی از وبلاگ قشنگتون
    هیچ وقت فکرنمیکردم کسی جز منم کتک خورده باشه!
    خاطرات سیلی خوردن جالب است
    من مامانم همیشه سره درس کتکم میزد و شاید باورتون نشه تا پیش دانشگاهیم از مامانم سیلی میخوردم سره درس یعنی عین چی از مامانم میترسم،وقتی دبستان بودم چون مامانم شاغل بود بعداز ظهرا منو میذاشت خونه ی مامان بزرگم که خالم باهام درس کار کنه بهشم گفته بود اگه دیدی بلد نیست بهش به ازای هر سوال یه سیلی محکم بزن بعدش که خودم اومدم به حسابش میرسم،بعضی روزا که بلد نبودم هم از خالم سیلی میخوردم هم به مامانم میگفت مامانمم اکثرا یا سیلی میزد یا با یه چوب کتکم میزد تا حد مرگگگ,خالمم الان همش تعریف میکنه که چه قد سیلی بهت میزدم تا درستو عین ادم بخونی الانم بچه ی خودش کلاس اول اونم همیشه ی خدا کلی کتک میخوره هم از خالم هم از باباش ادم دلش میسوزه
    نظر جدید بذارید دیگه
    چرا دیگه نظر نمیذارید؟
    سلام من هم تا دلتون بخواد بچمو میزنم واقعا لازمه که اونا رو زد و واقعا حق هر مامانیه بچشو بزنه البته نه شدید من خودم معمولا با سیلی میزنمش و تا قرمز نشه ولش نمیکنم
    سلام یه مادر ۴۵ ساله ام مدیریت خوندم ۳ تا هم بچه دارم پسر بزرگ ۳۰ سال دخترم ۲۵ وپسر کوچیکم ۱۲ سالشه هیچ کدوم از بچه هامو تا حالا نزدم جز پسر کوچیکم بچه های الان اصلا قابل کنترل نیستن یه بار تو خونه حسابی با خواهرش دعوا کرد اولش کاری نداشتم اما حسابی فحش داد منم جانانه باسیلی سرخش کردم تا ۲ هفته هم باهاش حرف نزدم بعد خودش معذرت خواهی کرد
    با سلام ، من هم دهه شصتی هستم و مانند خیلی ازدهه شصتی ها از کتک خوردن در امان نبودم ، کتکهای وحشتناکی که من و همکلاسی هام خوردیم برای نسلهای بعدی قابل تصور نیست ، ابتدایی بودم زنگ تفریح بود ، من ودوستام تو صف آبخوری بودیم میخواستیم آب بخوریم که زنگ خورد و باید صف میبستیم که به کلاس بریم ، تا نوبت ما برسه آب بخوریم طول کشید ، چشمتون روز بد نبینه  ناظم با یه شیلنگ که بیشتر شبیه شلاق بود به ما حمله کرد و ما که وحشت کرده بودیم هر کدوم به یه طرف فرار کردیم ، آقای ناظم هر کی جلو دستش میرسید با شیلنگ چنان میزد که آه از فلک بلند میشد، یکی از این ضربه ها چنان محکم به روی پای من خورد که تا چند دقیقه پام حس نداشت بعدشم تا چند روز پام کبود شده بود و خیلی درد و سوزش داشت . از ترسم به پدر و مادرم نگفتم که نکنه از اونا هم کتک بخورم. دلم خیلی برای خودم و دوستام  سوخت. شما حساب کنید ببینید یه بچه دبستانی چه طور اون دردو تحمل میکنه. بچه های الان خیلی راحتن باید قدر بدونن ، الان معلم جرات نداره به شاگرد چیزی بگه. ما با ترس و لرز به مدرسه میرفتیم .
    سلام چرا نظرات رو نمیذارین؟ میشه یه وبلاگ دیگه هم بذارین؟
    من علاوه بر این که از خانم معلمام زیاد سیلی خوردم از بازیگرای معروفم سیلی خوردم
    مثلا از سرکار خانم شیلا خداداد و فرناز رهنما و الهام حمیدی و ...
    خیلی محکم میزنن
    نزدیک خونه ما یه مدرسه پسرانه هست باور کنین من تو خونه از سروصدای اونا عصبی میشم مدیر و معلم و ناظم آدم بدی نیستن چکار کنن با 200 دانش آموز .ولی افراط در کتک زدن کار درستی نیست.والا من معلم بودم لحظه ای تحمل نمیکردم و کتک میزدم نه در حدی که اتفاق ناگواری بیافته. فقط بترسن و آرام بشن.اون موقع هم که من دهه شصت مدرسه میرفتم معلمای ما کتک میزدن و واقعا ادب میشدیم.من یه بار دفتر نمره خانم معلم و دستکاری کردم یه کتک مفصلی ازش خوردم.حقم بود .و یاد گرفتم که در کار خصوصی دیگران دخالت نکنم.
    هاناخانم بچه تون چندسالشه

    مامان من زیاد سیلی نمیزد دیگ با وجود کابلو کمربندو سیخو چوب دستش ب سیلی نمیرفت ولی بنظر خودم سیلی موثر تر بعضی وقتا سیلی هوشیارت میکنه مخصوصا سر درس بعضی وقتا ب خودت میای مثل الان من واقعا ب سیلی احتیاج دارم ک ب خودم بیام از هپروت بپرم ولی کسی دیگ کار ب کارم نداره
    یادمه ی بار دوم ابتدایی بودم مامان بابا سر همه چیم کلا حساسن اخه بچه دوم التدایی چی ب خوش خطی میگفتن تو بدخطی باید خوش خط شی اخه دوم ابتدایی تازه داره نوشتن یاد مبگیره خوش خطی چی میگه!!!! رفته بودن ب معلمم گفته بودن این بدخطه ادمش کن اون بیچاره خیلی کمکم کرد بخاطر تشویقاش من بهتر شدم اون تو مدرسع تشویق مامانم تو خونه تنبیه میکرد ک منم لح میکردم اخه واقعا هی مشق مینوشتم هی مامانم پاره میکرد میگفت بد خطه بعد من بعد از چند بار نوشتن لح میکردم ریز ریز با قرمز مینوشتم ک مامانم مبومد پاره میکرد محکم میزد تو دهنم این شده بود کارش پاره کردن مشق من بعد زدن تو دهنم ینی بجا اینکه مشق بنویسم مثل همه بچه ها برم بازی فقط داشتم تا شب مشق مینوشتم گریه میکردم 
    من اولین بار که تو مدرسه سیلی خوردم از معلم کلاس اولم بود تازه رفته بودیم مدرسه اوایل مهر بود من بدون اجازه رفتم بیرون نمیدونستم باید اجازه بگیرم  تا برگشتم کلاس گفت بیا جلو ببینم منم بیخیال رفتم گفت چرا بدون اجازه رفتی?بعدش دو تا سیلی محکم بهم زد بعدش با خنده بهم گفت چسبید یا نه حالا برو بشین منم خجالت زده از دوستام اومدم سرجام نشستم.
    چرا دیگه نظر نمیذارید؟
    پاسخ:
    سلام
    یه مقداری سرم شلوغه
    من کلاس اول راهنمایی بودم عمه ام معلم ریاضیمون بود یه بار معلم انشا گفته بود انشا جلسه بعد و تو ورقه بنویسین به خودم بدید منم یادم رفته بود تو دفتر نوشتم زنگ ریاضی یواشکی داشتم تو ورقه مینوشتم که زنگ بد که انشا داریم به معلمم بدم.یهو عمه ام که درس میداد منو دید اومد از دستم گرفت یه سیلی محکم بهم زد از کلاس پرت کرد بیرون .جالب اینکه عمه ام تو کلاس با من خیلی بد بود ولی بیرون کلاس خیلی مهربون.
    لطفا نظراتمونو تو سایت بزارید
    تنها باری که از زدن بچم ناراحتم این بود که همه ی کتابامو خط خطی کرده بود منم تا یه ساعت با سیلی زدمش بعد که حسابی قرمز شد بردمش جلو اینه بهش گفتم اگه بار دیگه این کارو تکرار کنی اینجوری قرمز میشی
    من بچم میدونه اگه تصمیم بگیرم بزنمش دیگه پشیمون نمیشم و طبق کاری که بکنه تنبیه میشه و خودش میگه بدترین تنبیه واسش سیلی خوردن چون من خیلی زیاد میزنم رو لپ هاش و اگه در حین سیلی خوردن دستشو رو صورتش بگیره دو برابر میزنمش
    وقتی کلاس اول بودم یه معلم داشتیم که مشکل روانی داشت وخیلی منو میزد و از ترس جرات نداشتم حرف بزنم یه بار سر کلاس داشت املا میگرفت منم خیلی گنده نوشته بودم ورقو گرفت و پرت کرد تو اشغال و با یه دستش مو ها مو میکشید و با دست دیگش سیلی بهم میزد منم حسابی گریه میکردم اون روز واسم خیلی بد بود
    مامانم حتی حالا وقتی داداشماگه جیش کنه اول چند تا سیلی بهش میزنه واگه تکرار کنه میزنه رو باسنش من خیلی دلم براش میسوزه چون مامانم سر هر چیزی اونو با سیلی قرمز میکنه و همیشه جای دستاش روی صورتش هست
    من مامانم میگفت سر دستشویی رفتن تو بچگی هر روز منو یه دل سیر میزد به طوری که همیشه جای دستاش رو بدنم بود میگفت برای اینکه دستشویی کردن یاد بگیری یه دست کتک میخوردی بعد میبردمت دستشویی تا اینکه یادت گرفتی
    یه بار تو باغ پدر یزرگم بودیم من میخواستم برم تو استخر مامانم میگفت اگه بری تو اب میزنمت منم اصلا توجه نکردم و بی خیال رفتم تو اب وقتی از اب اومدم بیرون مامانم دو تا سیلی به چپ و راست صورتم زد و منو برد پشت استخر اونجا لباسمو عوض کنه که در عین عوض کردن لباسم یه دل سیر منو کتک زد
    من یه داداش دو ساله دارم مامانم وقتی میخواد بهش غذا بده میدونه چون برادرم غرغر میکنه دو سه ضربه اروم میزنه و اگه غذا نخوره چنان سیلی هایی بهش میزنه که جای سیلی هاش رو صورتش میمونه و مامانم از این کار اصلا ناراحت نیست و میگه انقدر با سیلی سرخش میکنم تا یاد بگیره که غذا بخوره و حتی وقتی مامانم وقتی پوشکشو عوض میکنه اگه اذیتش کنه دمپایی رو بر میداره و میزنه رو باسنش و وقتی پوشکشو عوض میکنه اخر کار کلی بهش سیلی میزنه
    مامانم میگفت وقتی بچه بودی و دو سه سال داشتی از اون موقع میزدمت اگه کاره بدی میکردی به شدت میزدمت میگفت تو بچگی انقدر کتک میخوردی که همیشه جای انگشتام رو صورتت بود و همیشه قرمز بود
    من وقتی مامانم منو تنبیه میکنه که معمولا با سیلیه جرات ندارم حرف بزنم چون مامانم میگه وقتی تصمیم به زدن بگیرم دیگه پشیمون نمیشم و تا اخر وایسا تا تنبیه بشی
    یه بار کلاس دوم بودم خانم معلمم سر حفظ نبودن شعر یه ساعت پای تخته یه پامو بالا برده بودم و اگه پامو میزاشتم زمین منو کتک میزد

    من مامانم ۳۶ سالشه ولی واقعا این کاراش مثل قدیمی هاست تازه میگه وقتی بچه تر که بودم هر روز منو با سیلی سرخ میکرده

    یه بار تو مهمونی بودیم من خیلی اعصاب مادرمو خورد کردم وهی میگفتم زود بریم خونه و هی اذیت میکردم مامانم میگفت باشه برمیگردیم اینجوری نکن عیبه خلاصه هیچی ما اومدیم خونه مامانم گفت روی تخت بخواب و لباساتو در بیار خلاصه اون به زور لباسمو در اورد یادمه یه بیستایی به باسنم زد بعد از پاهام تا صورتم بهم با دستش ضربه میزد اخر کتک خوردنم مامانم منو رو صندلی نشوندو کلی نصیحتم کرد
    این خاطره رو خودم یادم نمیاد ولی مامانم میگه وقتی کلاس اول بودم هی با گاز ور میرفتم که یهو غذا رو ریختم تو اشپزخونه مامانم میگفت بی هیچ رحمی چنان سیلی بهت زدم که تا یه ساعت بعدش تمام صورتت قرمز بوده میگه اون روز به میل خودم یه دست کتک بد ازم خوردی
    یه بار که کلاس ششم بودم تو راه گلی بود ندونستم افتادم تو گل ولای همه لباسم کثیف شده بودن وقتی رسیدم خونه مامانم شلنگ رو برداشت و شلوارمو در اورد تا میخوردم به کمر و باسنم میزد و اخر سر بعد از تنبیه اومد و بغلم کرد وگفت ببخشید که اینجور کتک زدم (اخه من معمولا با سیلی تنبیه میشم کمتر از شلنگ واین چیزا استفاده میکنند) ولی واقعا حسابی باسنم قرمز شده بود و خیلی میسوخت
    مامانم وقتی کوچک تر بودم خیلی بدتر تنبیه میکرد کلا اگه کمی اذیت میکردم چند تا سیلی میزد ولی اگه کارم خیلی بد بود گوشمو میگرفت مینداختم تو اتاقم حسابی با سیلی های ابدار از خجالتم در میومد
    من یه دهه هشتادی هستم و واقعا برام جالبه که شما چجوری اینقدر مظلومانه از معلماتون کتک میخوردین. الان حتی نمیتونن سر بچه ها داد بکشن
    تو دبیرستان دبیر مرد سر دوستم داد کشید و بهش فحش داد، اونم به دبیر مرد سیلی زد. تازه نزدیک بود معلم از دبیرستان اخراج هم بشه. بعد از کلی معضرت خواهی از دوستم و مادر دوستم اونم جلوی مدیر بخشیده شد
    سلام. وقتی بچه بودم یادم نمیاد کتک خورده باشم ولی الان خودم به بچه هام سیلی میزنم. واقعا لازمه، اگه کتک نخورن نمیشه کنترلشون کرد. 
    سلام. نمیدونم الان اینجوری هست یا نه ولی زمان ما تو روستا از چون تعداد بچه ها زیاد نبود از کلاس اول تا پنجم تو یه کلاس بودیم و یه معلم داشتیم. یه خانم معلم به همه ما درس میداد
    هر روز از درس قبلی میپرسید و اونایی که بلد نبودن به صف میکرد و به هر کدوم چند تا سیلی محکم میزد. از ترس سیلی هایی که فردا ممکنه ازش بخورم شب خوابم نمیبرد
    یه روز به خاطر قرمز بودن صورتم مادرم اومد مدرسه و خانم معلم جلوی مادرم چنان سیلی محکمی به من زد که تا چند دقیقه گوشم صوت میکشید. گفت درساشو نمیخونه و همین
    خدارو شکر یه سال بیشتر معلم ما نبود
    وقتی کلاس چهارم بوذم خانم معلمون گفت جلسه بعد تمرین هارو نگاه میکنم و تو اون روز من مشقمو ننوشتم معلمم تا اینو فهمید با یه دستش دو تا دستمو گرفت با دست دیگش منو میزد و بعد از اون به مامانم زنگ زد اومد مدر سه بعد از اون میدونستم برسیم خونه مامانم منو میکشه هیچی تا رسیدیم خونه مامانم پنج شش تا سیلی ابدار بهم زد و تو اتاقم با خط کش و دمپایی حسابی منو سرخ کرد وتا میتونست با تمام زورش میزد

    مامانم میگفت وقتی بچه بودم رفتم سر وسایل ارایش مامانم تا مامانم منو دیده بوده شیلنگ رو برداشته کلی زده بود روی باسنم و کلی کشیده زده بود تو دهنم

    یه بار که کلاس دوم بودم یه کیسه سیمان تو حیاطمون بود منم از سر کنجکاوی کیسه رو پاره کردم و حسابی خودمو و همه جا رو کثیف کردم تا مامانم اونجور منو دید گوشمو گرفت ومنو برد توی حموم و حسابی ازش سیلی خوردم
    یه بار سر در س نخوندن از مامانم کتک خوردم تا متونست با سیلی های محکم منو تنبیه کرد جوری منو زد که صدای سیلی هاش رفته بود توی کوچه وروز بعدش همه دوستان ازم سوال میکردنذ
    لطفا هر روز نظرات رو تو سایت بزارید
    من با کتک کلملا مخالف نیستم چون بعضی وقتا باعث اصلاح من هم شده ولی مامان من خیلی زیاد روی میکنه و وقتی وقت تنبیه من فرا میر سه دیگه جرات حرف زدن هم ندارم
    همین طور که گفتم من زیاد از مامانم کتک خوردم که بیشتر با سیلی بوده مامانم کلا به کتک زدن خیلی اعتقاد داره و میگه خیلی روی رفتارت تاثیر داره ولی قبول کردن این برای من قابل قبول نیست و خیلی هم با مامانم صحبت کردم که منو نزنه ولی میگه هر مادری حق داره بچشو تنبیه کنه لطفا به من کمک کنید
    به نظر من یه شجاعت خاصی میخاد دخترا و خانوما به پسرا و مردا سیلی بزنن٬ طرفشون بدجور خورد میشه خودشون هم یه ابهت خاصی پیدا میکنن؛ بیشتر به خانومای مغرور و سرد میاد سیلی زدن.

    البته اینکه به پسر همسن یا بزرگتر از خودشون سیلی بزنن شجاعت میخاد. یه جایی خوندم دخترا معمولا کسی رو میزنن که مطمئن باشن عوضشو نمیتونه دربیاره
    نظرات جدید رو بذارین ما هر روز سر میزنیم میبینیم همون قبلیاست
    سلام من خیلی وقته میام این صفحه رو میخونم اما هیچوقت نظر نزاشتم
    من با کتک زدن بچه مخالفم بنظرم وقتی باید یکی رو کتک زد ک ببینی کارش خیلی بده و بهش آسیب میزنه
    مثلا وقتی میبینی ک میره پارتی یا سیگار میکشه و ...
    مثلا اون آقا اکبر ک گفته بودن دختر ۱۵سالشونو کتک زدن اونم بخاطر نمره
    من خیلی بچم و نمخوام بهشون بی احترامی کنم اما کارشون واقعا زشت بوده
    من دخترمو همسن دختر اقا اکبرشما این کارتون غرورشو شکستید  وقتی کتکش زدید و اون بازم نمره کم آورده یعنی شیوه تربیتتون مشکل داره شما میتونین بجای کتک کارای دیگ ای بکنید مثلا گوشیشو برا ی هفته بگیریدیا.....  وقتی کتکش زدید باعث شدید ک اون از اون درس متنفر بشه و وقتی میخونه فقط از ترس کتک خوردن دوباره باشه ریاضی امسال واااقعااا سخت بود من خودم ی بار ی مشکلی برام پیش اومد نتونستم بخونم و نمره امتحانم ۱۳شد اما پدرم کنکم نزد فقط گفت انتظار اینو ازت نداشتم این جمله پدرم واقعا برا من سخت بود خجالت میکشیدم ازش و تا چند روز جلوش ظاهر نمیشدم
    ولی دفه بعدی نمرم ۱۹شد 
    معدلمم پایان ترم ۱۹/۹۳بود شاگرد اول کلاس بودم
    شاید اگ بابای منم مثل شما رفتار میکرد باهام 
    من الان ن معدلم انقد خوب بود ن نمره ام بهتر میشد
    چون زده میشدم ازون درس حتی اگ میخوندمم فقط حفظ میکردم ک نمرم بد نشه و باز کتک نخورم و در آخرم هیچی یاد نمیگرفتم
    من اینحرفارو نزدم ک بی احترامی کنم یا دخالت کنم تو کارتون
    گفتم ک مقایسه اش کنید رفتار خودتون و با پدرم
    و نمره و پیشرفت منو با دخترتون
    بعدش  بدونید ک کدوم روش بهتره

    سلام منم زیاد از مامانم سیلی خوردم
    اخ اخ  گفتی . 
    من 28 سالمه هنوزم بابا سر گیرای الکی بهم سیلی میزنه . جرات ندارم هیچی بگم و چیزی هم نمیگم چون بدتر میکنه
    به اندازه موهای سرم تا حالا از بابا سیلی خوردم و میخورم . خسته شدم دیگه
    شماهایی که میگین سیلی خوردنو دوس دارین یه بار بابای من بزنه تو صورتتون اون وقت ببینم بازم میگین این حرفو یا نه ؟
    سیلی نخوردین نمیدونین چه مزه ای داره برا همین دوس دارین 
    بابای من اینقدر محکم میزنه برق از کلت میپره . یکی از اون میخوری دو تا از دیوار  . احساس بدبختی بهت دست میده . 

    سلام
    من یه بار با خالم رفته بودیم مسافرت 
    یه دختر خاله دارم ۱۸ سالشه
    منو پسر خالمو دختر خالم رفتیم تو پارک 
    منو پسر خالم برای این که یکم دختر خالم رو اذیت کنیم عین دیوونه ها مسخره بازی در می اوردیم و توجه مردم رو به سمت خودمون جلب می کردیم
    که یهو دختر خالم عصبانی شد و اومد جلو به هر کدوم یه سیلی جانانه زد بعد رفت خونه
    منو پسر خالم هم برای این که رد دستش از رو صورتمون پاک بشه ۳ ساعت بعد اومدیم خونه 
    بعدش هم باهم کلی خندیدم !!
    من 15 سالمه مامانم خیلی کتکم میزنه از سیلی بگیر یا تو دهنی های محکم بیشترم یا سره درس یا اگه جوابشو بدم .بعضی وقتاام که خیلی عصبی میشه از دستم به بابام میگه بابامم که همیشه با کمربند بهم مفصل کتک میزنه سیاه و کبودم میکنه البته دیگه حاضر جوابی نمیکنم اما سره نمره هنوزم کتک میخورم اخه زوره مگه از ریاضی و زبان بدم میاد البته واسه ترم خرداد مامانم قبل امتحان اینقد باهام تمرین کردو بهم سیلی زد که از ترس اینکه نمرم کم بشه و دیگه کمربند بابامو نخورم تمرین کردمو نمرم خوب شد اما از این درسا متنفرم :(
    سلام بر همه 
    از خاطراتتون گفتین منم یه کم درد و دل کنم
    من یه بابای سخت گیر و کم حوصله دارم . برا هر چیزی که فکرشو بکنین تو خونه قانون گذاشته . خیلی از قانوناش هم واقعا منطقی نیستن و لی خب نمیشه بهشون چیزی بگی . کمترین حرفی رو بی ادبی و بی احترامی  تلقی میکنه . تا حالا خیلی زیاد ازشون سیلی خوردم 
    ساعت 10 شب ما باید خونه باشیم و لی هرچند هم بخای مراعات کنی و سرساعت برسی خونه اما ممکنه یه سری وقتا به دلایلی نشه مثلا این ترافیک سرسام اور تهران که دیگه دست ما نیست یا مثلا کارت طول بکشه بیرون و یه نیم ساعتی دیر برسی . بارها این اتفاق برای من افتاده . این مواقع من میدونم سیلی خوردن رو شاخمه. برسم خونه بابام درجواب سلام من میزنه تو گوشم . اون موقع اصلا بهت اجازه نمیده توضیح بدی که به چه دلیل دیر رسیدی خونه . این یه نمونشه که براتون گفتم 
    خیلی موارد دیگم هست که خیلی قابل عرض نیست .
    از این موضوع ناراحتم ولی دیگه عادت کردم . بابای من خیلی رو ادب و احترام حساسه و اینجور مواقع کمترین حرف یا جوابی که بخای بدی بدتر میشه چون میگه احترام سرت نمیشه .
    ولی خب . بی خیال . کاریش نمیشه کردئ این نیز بگذرد 
    من یه بار یا نامزدم دعواى بدى کردیم که من از حرفش اینقدر عصبى شدم محکم زدم تو گوشش یهو اونم بعد این که من زدم دستش رفت بالا ولى نزد  بعد اون قسمت قرمز شده بود با دستش هى میمالد دلم سوخت براش
    منم موافقم که گاهی باید بچه رو زد.یه دختر ۱۵ ساله دارم. من و مادرش روی نمره هاش خیلی حساسیم چون دوستش داریم و برامون مهمه آینده ش چی میشه. از مهر که فرستادمش مدرسه باهاش اتمام حجت کردم که اگه کم کاری کنه تنبیهش میکنم. بد نبود نمراتش تا اینکه یه بار ریاضی ۱۱ شد. منم ان قد عصبانی شدم که دو تا چک آبدار درست حسابی زدم به یه طرف صورتش. خودمم دلم کباب شد. گفتم اگه تکرار بشه این سری با کمربند می زنمت. فکر کردم دیگه خوب شده ولی بازم نزدیک امتحانای ترمش دو سه تا نمره پایین آورد. منم با کمربندم تا تونستم زدمش. خودمم ناراحت شدم خیلی.ولی چاره چیه؟ بعد ترم هم معدلش نزدیک ۱۹ شد.به عنوان جایزه هم براش کادو خریدم
    یه پیشنهادم واسه مدیر وبلاگ دارم که یه پیج هم تو اینستا درست کنن با همین عنوان دهه شصت  و از این موضوعات قرار بدن ممنون
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از پیشنهاد خوبتون
    سلام مهلاخانم.
    چه سیلی های جونداری میزنیدکه بایک دونه سیلی ردانگشتاتون هم میمونه.
    سلام مجددبه همه دوستان.
    فرشته خانم نوشتن زیادازسیلی زدن وسیلی خوردن خوشتون نیاد.
    ولی خب همونطورکه قبلاهم نوشتم واقعادوست دارم ازیک خانم سیلی بخورم.
    اتفاقی که تابه حال برام پیش نیومده.
    ازمردهاسیلی خوردم زیادهم معلم وناظم هاهم پدرم ولی ازخانم هانه.
    تابه حال پیش نیومده.
    سلام منم با زدن موافقم البته تا حدودی من خودم یه دختردارم ۱۶ویه پسر ۱۰ساله دخترم رودیگه سیلی نمیزنم چون دیگه بی فایدست با یک سیلی حرف گوش نمیکنه ولی پسرم هنوزسر نمره هاش از من سیلی میخوره وقتی نمره اش از ۱۵کمتر باشه میرم گوششه میکشم ویک سیلی سمت راست ویکی هم سمت چپ طوری هم میزنم که اشکش در میاد ورد انگشتامم روی صورتش میمونه سیلی به قول بعضی اگه درد نداشته باشه که اثری هم نداره 
    نوبت دوم نزدیکه اگه کم بشم دوباره از مامانم سیلی پشت دست میخورم
    من الان ۱۲سالمه مامانم رو کارنامم خیلی حساسه نوبت اولم که رفت واسه کارنامم وقتی برگشت خونه باسرصدا اومد گوشیمو کشید گفت مگه نگفتم اگه کم بشی کتک میخوری منم گفتم مامان نوبت دوم جبران میکنم اونم تا این حرف رو شنید دستامو با یک دستش گرفت وبا دسته دیگش یه سیلی زد وباز باهمون دستش یه پشت دستم به طرفی کع نزده بود زد پشت دستش خیلی درد گرفت جوری اشکم درامد چون تو دستش انگشتربود
    یه بار مهمونی خونه یکی از فامیلا بودیم. اون موقع من چهارم ابتدایی بودم. یکی از پسرعموهام ک همسن منه با داداشم تو هال داشتن شوخی میکردن. داداشم از ما بزرگتره اون موقع دبیرستانی بود. همین طوری با شوخی و خیلی خیلی آروم پسرعموم با گوشه ی کمربندش زد به پای داداشم. اصلا دردم نداشت خیلی آروم بود و از روی شوخی :|| بعدش با بچه های فامیل جمع شدیم تو اتاق ک بازی کنیم... همین طوری ک داشتیم حرف میزدیم یهو زن عموم اومد تو اتاق با ناراحتی و دعوا به پسرعموم گفت واسه چی علی آقا رو زدی ها؟؟ بعدم چندتا سیلی خیلی محکم بهش زد. تاحالا ندیده بودم زن عموم کتک بزنه خیلی بد زد طفلکیو. نمیدونم چندتا فک کنم چهار پنج تا شد. انقد سیلی هایی ک خورد محکم و آبدار بود ک صورتش تا نیم ساعت سرخه سرخ بود
    من دوتابچه دارم یه دختر یه پسر پسرم خیلی آرومه بچه خوبیه حرف گوش کنه  ولی یه دختر دارم 14ساله واویلا یعنی زلزله ایه واسه خودش من خودم باکتک مخالفم چون مادرپدرم خیلی استفاده کردن ازاین روش چون خانواده بسیار مذهبی بودیم ولی خودم خیلی دخترمو میزدم گاهی محبوربودم هیچ راهی نداشت ققط باکتک میشد یکم جلوشو گرفت پسرموخیلی شاید چندبار سر درس نخوندن زدمش ولی این وروجک خیلی من واذیت میکرد تقریبا هرروز مجبور بودم گوشمالی بدم بهش البته الان خیلی کم میزنم خودمو خیلی کنترل میکنم چون سنش خیلی حساسه هروقت هم خودم میزنمش سریع عذاب وجدان میگیرم ولی نمیشه هیچ جوری نمیدونم مشکلش چیه من خودم خیلی آرومم هم من هم شوهرم دیگه عاصیم میکنه منم مجبورمیشم کتک بزنم 
    پاسخ:
    سلام
    کی گفته اگر خانواده مذهبی باشه، کتک خوردن و کتک زدن داخلش زیاده؟؟؟
    من خودم توی خانواده مذهبی بزرگ شدم. کجای مذهب و دین (اسلام) جواز کتک زدن داده شد؟

    باتشکر
    سلام. چه بحث جالبی
    من یه بار وقتی 3-4 سالم بود با مامانم قهر کرده بودم. موضوع مهمی هم نبود. رفته بودم تو اتاق در رو هم بسته بودم از اونجام بیرون نمیومدم. یه مدت که گذشت دستشوییم گرفت ولی نمیخواستم برم بیرون از اتاق... اول سعی کردم جلوی خودمو بگیرم ولی نتونستم همونجا یه کنار نشستم کارمو کردم D: مامان منم خیلی خیلی روی تمیزی خونه و وسایل خونه حساسه. یه چیزی مثل وسواس :> وقتی مامانم اومد تو اتاقو دید عصبانی شد اومد جلو اول گوشمو محکم گرفت گفت چیکار کردی بچه؟؟؟ بعدم سه تا سیلی آبدار زد بعد از زیر بغلم گرفت منو بلند کرد برد تو دستشویی که بشورتم. داخل دستشویی درو بست شلوارمو که درآورد از پام چهارتا محکم زد تو باسنم خیلی خیلی درد داشت دستاش سنگین بود. از آخرم وقتی منو شست و لباس تنم کرد دستاشو شست دوباره با دستای خیسش یه سیلی دیگه خوابوند تو صورتم گفت دیگه تکرار نشه فهمیدی ؟؟ سرمو انداختم پایین فکرکرد به حرفش گوش نمیدم یه سیلی دیگه به اون طرف زد زود گفتم باشه
    خخخخ کتکی خوردم اون روز یادش بخیر
    سلام. من یه پسر خاله دارم که یک سال از من بزرگتره و علاقه زیادی به سیلی خوردن داره.
    ولی مستقیم روی اینو نداره که به من بگه برای همین میاد با من شرط سیلی میزاره که هرکی برد به اون یکی چند تا سیلی بزنه. همیشه کاری میکنه که ببازه و من هم چند تا سیلی جانانه بهش میزنم.
    یه بار ۳ تا سیلی به یه طرف صورتش زدم، طوری صورتش سرخ شد که شب خونه دوستش موند تا مادرش نبینه
    سیلی زدن اصلا درست نیست چند سال پیش در یکی از مدارس شهرمون یه دختر بچه ای به خاطر گرفتن نمره۱۷تو دیکته از پدرش سیلی خورده بود همون لحظه باعث فوتش شده بود.زیاد خوشتون نیاد از سیلی خوردن یا زدن.ولی من  بعضا یادم میافته که خدا بهمون رحم میکردما دهه ۶۰ ها که اون همه سیلی از معلما خوردیم و زنده موندیم. 
    زمان جنگ ایران و عراق من کلاس دوم بودم یه معلم داشتیم خیلی اذیتمون میکرد یه روز وضعیت قرمز شد ریختیم حیاط بارون هم میبارید دیدیم تو باغچه چند تا کرم خاکی هست برداشتیم گذاشتیم تو پلاستیک با دوستام گفتیم بزاریم رو میز خانم معلم وضعیت که عادی شد رفتیم کلاس و خانم معلم اومد دید و و کلی جیغ و داد زد بعد اینقدر بزرگش کرد مدیر هم اومد و چشمتون روز بد نبینه بالاخره فهمید که کارما چند نفر بوده  صدا کرد پای تخته  من که سرگروه بودم بیشتر کتک خوردم یادم نمیره موهام و گرفته بود و میکشید بعدش چند تا سیلی محکم زد خودشم میگفت وای چه میچسبه بچه بی ادب و زدن بعد از من نوبت به بقیه رسید وقتی رفت خانم معلمون هم لای انگشتامون خودکار گذاشت و محکم فشار دادخانم مدیر هم میگفت تا دلت میخواد بزن که آدم بشن.   
    علیرضا مطمئنی حالت خوبه؟یا از خودت بافتی اینارو؟؟؟ مراقب خودت باش تو این سن این حرفارو بزنی یه مقدار خطرناکه!!!خخخ
    سلام آقاعلیرضا.
    کاش منم توی فامیل یه خانمی داشتم مثل زن دایی شمابتونم ازش بخوام بهم پنجاه تایی سیلی بزنه.
    نمیتونم ازکسی بخوام ولی خیلی دلم میخواداین اتفاق بیفته.
    من الان ۱۵سالمه و۲سالع که بودم مامانم فوت کرد وتا الان سیلی نخوردم از یگ زن 

    ولی خیلی دوست دارم از یک زن ۲۴یا۲۶ساله سیلی بخورم اونم محکم 

    ولی میدونم موقعیتش پیش نمیاد

    من از بچگی از خواهر بزرگترم سیلی خوردم نا الان. ۳ سال از من بزرگتره
    الان ۳۲ سالمه و هردو ازدواج کردیم. وای هنوزم وقتی بحثمون میشه یه سیلی محکم به من میزنه و من اشکم در میاد.

    چند تا سیلی آبدار و چسبناک واقعا برا دانش آموزای شیطون و پررو و گستاخ واقعا لازمه.
    آقای علیرضا من یکبار از خاله ام سه تا سیلی محکم خوردم تا یکساعت حالم سرجاش نبود بعد چه جوری تو 50تا سیلی خوردی!!!!!!
    سلام من علی رضا هستم هفده سالمه میخوام ی خاطره خوبم رو از سیلی خوردنم تعریف کنم من سیلی خوردن رو خیلی دوس دارم فقط از خانمها دوس دارم سیلی بخورم اون دست سنگین. ی بار من برای ی هفته رفتم خونه زن داییم من با پسر داییم معمولا باهمیم و ی روز با هم رفتیم بیرون برای خرید به خاطر اینکه تولد زن داییم بود من برای زن داییم ی دامن کوتاه خوشگل گرفتم و پسر داییم ی کفش پاشنه بلند بعد کادو هارو به زن داییم دادیم زن داییم خوشحال شد و گفت شماهم ی چیز بگید تا من هم برای شما بگیرم پسر داییم گفت من ی اسپیکر میخوام من گفتم که بعدا بهت میگم فرادش منو زن داییم تنها بودیم بعد به زن داییم گفتم که من دوس دارم اون کفش پاشنه بلند با اون دامن کوتاه رو بپوشید و چون من عاشق سیلی خوردن هستم بهم سیلی بزنید زن داییم رو به زور راضی کردم که سیلی بزنه اولش اروم میزد ولی بعد خیلی محکم میزد ی پنجاه تایی سیلی زد خیلی خوشحال شدم اینی که گفتم واقعیه چون عاشق سیلی خوردن هستم بعد به زن داییگ گفتم هر وقت منو دیدی ی چندتایی بهم سیلی بزن
    من وقتی بچه بودم مادرم که خیلی حسادت میکرد به زنای فامیل از حرصش منو به سیلی میبست تا ۲۰ سالگیم عادت کرده بودم به اون وضعیت.ولی الان خودم دختر دارم بعضا بیچاره رو خیلی میزنم آخه نزنم نمیشه خیلی سر به هواست.میبینم آدم نمیتونه به اعصابش مسلط بشه.البته تو جمع نمیزنم.ولی مادر من اصلا ملاحظه نمیکرد پیش همه میزد
    سحر خانم. اون مادر دوستت دستش سنگین بود؟
    امیر علی به من توهین شده منم تو خونه تنبیه شدم کتک خوردن تو یه محیط عمومی خیلی بده  اون کی بود حق نداشت منو بزنه آدم نباید به هر کسی این اجازه رو بده نباید بذاری مردم راحت بهت توهین کنن 
    آقا مهرداد شما مازوخیسم داری.
    سلام. من تو دبستان با یکی از همکلاسیهام دعوا افتادم و تا میتونستم زدمش، حتی رو صورتش چنگ هم کشیدم
    فرداش با مادرش اومد و منو بردن به دفتر. اول خانوم ناظم ۲ تا سیلی به من زد که درجا اشکم دراومد، بعدش مادر دوستم چنان سیلی محکمی به من زد که نتونستم خودمو کنترل کنم و افتادم زمین
    هنوز دردش یادم نرفته
    مادره از فامیلای مدیر مدرسه بود و چیزی بهش نگفتن. امیدوارم دستش بشکنه
    منم یه دخترخاله دارم که خیلی باهم خوبیم. زیاد میره و میاد خونه ی ما. یه بچه ی 1 سال و 8 ماهه داره که بییییینهایت شیطونه!!! اندازه ی یه بچه ی 5_6 ساله ی خییییلی شیطون هست. چندبار داشت شیطونی میکرد تو خونه ی ما این دخترخاله منم اعصابش بهم ریخت بلندشد چندتا سیلی به چپ و راست صورتش زد : (  دلم خیلی براش سوخت. کلا دخترخالم بداخلاقه و دستاشم خیلی خیلی سنگینه. یادمه از همون بچگی همیشه میگفت اگه بچه ی من مثل بچه فلانی بشه فلان جور رفتار کنه چنان کتکی بهش میزنم که خدا میدونه... این شیطون هنوز اول کتک خوردناشه خیلی رحمم میاد من
    این یه دختر اگه جای ما بود چیکار میکرد، اون سیلیهایی که ما تو مدرسه خوردیمو اگه خورده بود حتما تا الان خودکشی کرده بود
    ببین من حال و حوصله بحث ندارم این اخلاق منه تو اون وضعیت بهت سیلی میزدم بعدم اتاق پرو جای آرایش کردنه مگه حق داشتن بهت شک کنن که داری کار خلاف میکنی بعد این برای فروشگاه بد میشه پس حقت بوده کتک بخوری که یاد بگیری اتاق پرو جای آرایش نیست خودتم گفتی بعد سیلی وسواس نداشتی پس ادب شدی 
    جوابمو بذارید لطفا همه دچار سوتفاهم شدن 
    پاسخ:
    احتمالاً جوابتون قابل تایید نبوده.

    پ.ن: دوستان بازدید کننده، توجه داشته باشید که ایشون جواب دادن و سوء تفاهم نداشته باشید.

    با تشکر
    فرشته خانم به استادت اجازه دادی بهت سیلی بزنه  این رو چطوری تحمل کردی
    ازتون خواهش میکنم جوابم بدارید تا این مبینا خانم توجیه شن میدونم بعضی نظرات حذف میشن ولی شما که اصل ماجرا رو قبلا گذاشتین لطف کردین چند بار جواب من رو هم بگذارید  با تشکر 
    مبینا خانم من بی تربیتی نکردم فقط  یه فروشنده  بهم شک کرد که چرا میرم تو اتاق پرو تکرار ۱۴ سالم بود فکر کرد شاید مواد مصرف میکنم منو چه به این حرفا با صراحت نگفت ولی منظورشو فمیدم رئیسشون  کلا عقده ای بود با فروشنده ها دعوا میکرد وقتی بحث ما رو دید فهمید که یه موقعیت پیش اومده خودشو خالی کنه و به دیگران توهین کنه اومد زد تو گوشم من فقط از ترس درد سر و پلیس  باز شدن پای بابام بی خیال شدم اون موقع آدم آرومی بودم اگه مثل الان اعصاب نداشتم حتما تلافی میکردم 
    توی دبستان خیلی سیلی می زدن به ما ولی تو راهنمایی و دبیرستان بیشتر گوشمو می پیچوندن
    من تو درس دانشگاهیم که خیلی هم درس سخت و خفنی بود از استادی خواستم خصوصی برام تدریس کنه بعد از یکی دو جلسه درس و نتونستم خوب تحویلش دهم یکی دو تا سیلی آبدار طوری چسبوند گوشم که داشتم از حال میرفتم بعدش گفت خجالت نمیکشی این همه پول دادی آخرشم هم درس نخونی؟ ولی جلسات بعدش مثل خرخونا خوندم و نمره ام ۱۸ شد.
    من دبیرستان بودم یک معلم داشتم همش سیلی میزد منم چند بار ازش سیلی خوردم
    در جواب یه دختر، من خودم فروشنده هستم و میدونم دخترای مدرسه ای بعضی وقتها چقدر بی ادب و بد رفتار هستن. اگه منم تو اون شرایط میدیدمت حتما سیلی میزدم
    سلام
    پاسخ:
    علیک السلام
    شاید خنده دار باشه من خیلی از سیلی خوردن از دخترا خوشم میاد و لذت می برم
    بچه که بودم از دخترای فامیل میخواستم بهم سیلی بزنن یادش بخیر خیلی کیف میداد  بزرگ که شدم دیگه معذب بودم از اینکه ازشون بخوام و هم اینکه دیگه صورتم مثل زمان بچگی سرخ نمیشه شاید بخاطر اینه که اینقدر سیلی خوردم که دیگه پوستم ضد ضربه شده شایدم بخاطر ریشه نمیدونم😆
    سلام به همه ( :

    من دبیرستانی هستم یه معلم دینی خیلی خوب داریم ک همیشه از کتک زدن بچه هاش تو خاطراتش میگه برامون. برای من اول عجیب بود ک معلم دینی و حافظ قرآن بچه هاشو بزنه ولی مث اینکه راسته : (

    چندروز پیش داشت میگفت من صبح ها برای اینکه دخترم وسایل مدرسشو یا خوراکی هاشو فراموش نکنه کیفشو چک میکنم.. یه روز صبح رفته مدرسه و برگشته داد و بیداد کرده ک مامان تو کتاب ریاضیمو برداشتی.گم شده.تقصیر توئه و ازاین حرفا.... میگفت تا شب همش غر زده دیگه آخرشب اعصابمو بهم ریخته یه کتکی خورده. همین جورم ک میگفت دستاشو تکون میداد و میخندید ماهم خندیدیم :|

    بنظر من سیلی زدن تا وقتی ک طرف بچست خوبه. بزرگ ک میشی دیگه همه چیت خورد میشه.... اونم نه سر هرچیزی! سر شیطونیا و حرف گوش ندادن و یکم درس. درحد مرگ بعضیا میزنن بنظر من وحشی بازیه. آدم با بچش نباید این کارو کنه...
    من یه وسواسی داشتم که فکر میکردم کرم و آرایش چشمم به هم میریزه برای اعتماد به نفس خودم فقط همین که بعد سیلی دیگه وسواس نداشتم 
    مبینا  خانم گفتم که ۱۴ سالم بود و اونجا آرایش میکردم دوست دارم بدونم چرا فکر کردی من بچه بودم چند سالته که میگی میزدی تو گوشم سیلی زدن به دختر ۱۴ ساله توسط غریبه تو فروشگاه خیلی زشته اونا فکر مواد و اینجور چیزا بودن منم که خوب نمیتونستم به خانوادم بگم که حال اون زنه جا بیاد الان ۲۲ سالمه اگه به اندازه الان میفهمیدم با یه سیلی جوابشو میدادم ترسیدم اون موقع درد سر بشه قیافش یادم نرفته اگه روز اتفاقی دیدمش سعی میکنم دعوا راه بندازم که جواب سیلی شو بدم فهمیدی مبینا خانم شما ام بودی جواب میگرفتی نظر بدین  
    مثل اینکه منظور منو کسی متوجه نشد من بازی نمیکردم من ۱۴ سالم بود فکر میکردن که دارم کار خلافی میکنم مثلا مواد میکشم خخخخ و چون با لباس مدرسه بودم بهم گیر دادن برای فروشگاه بد میشد دیگه مثلا شده بود توی اتاق پرو آرایش کنم مبینا خانم من بچه نبودم که بازی کنم و سیلی زدن به دختری ۱۴ ساله تو جمع توسط یه غریبه خیلی زشته جای انگشت هم زیاد رو صورتم نبود ناراحتی تو قلبم موند وقتی کسی بهم ظلم میکنه اگه جواب بدم که هیچی ندم تا آخر عمرم یادم نمیره 
    من همیشه دوس داشتم مثلا به شوهرم سیلی بزنم بیشتر تو شوخی از یه طرفم دوس داشتم بازم از شوهرم سیلی بخورم جفتش خیلی بهم لذت میده ولی زدن یه چیز دیگس!
    سیلی طوری محکم بود که رد انگشت هاش روی صورتت بمونه؟؟؟
    سلام یه دختر، حتما کاری کردی که باید کتک میخوردی خوب هر چیزی جایی داری بازی که جاش تو فروشگاه نیست.
    من بودم دوتا میزدم تو صورتت
    در جواب یه دختر
    سیلی توی جمع خیلی بده، بیشتر به خاطر خجالت کشیدن جلوی بقیه
    منم از خواهرم تو مهمونی کتک خوردم، غرورم نزاشت با دستم صورتمو بگیرم فقط اخم کردم
    اون خاطره فروشگاه مال من بود دوست دارم دیگران نظر بدن  برای من واقعا عجیب و غیر قابل پیشبینی بود سیلی محکمی بود سر هیچی بهم شک کرده بودن  من واقعا جا خوردم و خجالت کشیدم از مردم همه منو نگاه میکردن متعجب  بودن صدای سیلی یک دفعه همه جا پیچید همه برگشتن شانس آوردم آشنا در اون جمع نبود احساس بدی بود من حرفی نزدم که باهام لج نکنن البته به خیر گذشت درد سیلی محکم یک طرف ناراحتی روحی یک طرف حتی دستمو روی صورتم نگرفتم حتی یه خانم به فروشنده اعتراض کرد ولی من هیچی نگفتم 
    سلام پروین خانم.
    بگذریم گفتنش خیلی اصل قضیه روتغییرنمیده.
    بله مشتاقم وازخانمهاسیلی نخوردم تابه حال ومیدونم که پیش نمیاد.
    پس زندگیمومیکنم.
    چه خاطراتى به خدا پناه ببیرید
    واقعا اینقدر مشتاقی به سیلی خوردن؟!
    تو بچگی کتک نخوردی الان عقده شده؟ در حسرت یه سیلی موندی! چرا؟
    سلام پروین خانم
    ناراحت نشین که به همسرتون سیلی میزنین.
    شایدخودش هم بدش نیاد.
    سلام سپیده خانم
    دوست شماتنهاکسی نیست که دوست داره سیلی بخوره.
    من هم دوست دارم سیلی بخورم البته ازخانمهاولی خب میدونم اتفاق نمیفته.
    شماهم خوب کاری میکردین به دوستتون سیلی میزدین چون احتمالاخودش نمیتونسته علاقه ش روبگه.
    شمایی که از نامزدتوت سیلی میخورین بقیه ببینن که فقط من اینجوری نیستم. اینقدرام عجیب نیست. منم به همسرم همیشه سیلی میزنم، نه که لذت ببره ولی بعضی وقتها لازمه چندتا سیلی بزنیم
    چرا کامنتمو نمیگذارین 
    من از  نامزدم چند باری سیلی خوردم، هم دستش سنگینه هم دردناک. یه بار ۳ تا پشت هم به یه طرف صورتم زد، تا چند روز صورتم از درد میسوخت
    یه دوست داشتم که همیشه باهم بحثمون میشد یه سیلی بهش میزدم اونم چیزی نمیگفت. بعدا فهمیدم که دوست داره که سیلی بخوره خوب منم بیشتر بهش سیلی میزدم، اینقدر  محکم میزدم که دلم میسوخت واسش ولی خوب خودش دوست داشت
    یه بار که رفته بودم تو یه فروشگاهی بعد از مدرسه با لباس مدرسه کودک درونم وادارم کرد که برم توی اتاق پرو ها بعد تر هم یک بار این کار رو انجام دادم مسئول اون جا بهم گفت برای چی میای این جا این جا جای این کار ها نیست دفعه بعد زنگ میزنم پلیس تو همین حین رییسش اومد (یه زن) و فهمید چی شده و یه (سیلی) محکم بهم زد خیلی بهم بر خورد و شکه شدم 
    من فقط از بابام سیلی خوردم غیر از اون کسی جرات نمیکنه منو بزنه سیلی که چه عرض کنم با کمربند ولی پدرم را دوست دارم 


    تا حالا از سیلی خوردن لذت بوردین؟؟؟؟
    جواب بدین لطفا
    سلام . لینکی که گذاشتم تنبیه خانم معلم بود  . تایید نشد ؟
    پاسخ:
    علیکم السلام
    معمولاً لینک ها و شماره تلفن ها وبقیه راه های ارتباطی با بقیه بازدید کنندگان تایید نمی‌شوند.
    از خواهر نه ولی از خواهرزن خوردم. همسن خودم هستش، از من یه آتو گرفت و یه روز که تو محل کارم تنها بودم اومد پیشم. اول فقط آروم صحبت کرد ولی بعد که دید درست جوابشو نمیدم و لبخند میزنم بلند شد و شروع کرد به داد زدن منم تا خواستم آرومش کنم یه سیلی محکم به من زد. تا به حال چنین سیلی محکمی نخورده بودم فکر کنم تمام دستش نشست روی صورتم. دوباره از من پرسید منم زبونم قفل کرده بود تا بخوام جوابشو بدم دو تا پشت هم با دست چپش زد به صورتم و یه دونم با دست راست منم دستاشو گرفتم و خواهش کردم بس کنه. بعد رفت. اینقدر صورتم سرخ شده بود که میترسیدم برم خونه. الان رابطمون خوبه ولی هنوزم میبینمش میترسم و ازش فاصله میگیرم
    من به خواهرم چند باری سیلی زدم چون با من همجوابی میکرد
    نه ایمان جان . من ندیدم . اگه شما دیدین تعریف کنین
    چرا؟ مگه تعجب داره ادم از خواهرش سیلی بخوره؟ شما تا حالا ندیدین؟
    khatere sili khordan az khahar vagean jalebe
    ممنون ایمان جان
    خاطره سیلی خوردن از خواهر خیلی جالب میشه
    اگه خاطره سیلی خوردن از خواهرتون دارین بگین
    من وقتی سوم دبیرستان بودم دبیر عربی سر کلاس به من یه سیلی زد، منم غرورم اجازه نداد ساکت بمونم و یه سیلی محکم به صورتش زدم طوری که صداش تو کلاس پیچید . و یک سال از دبیرستان اخراج شدم. 
    چه سایت باحالی دارید من 16سالمه و فقط از مادرم سیلی خوردم مادرم عاشق سیلی زدنه من که 16سالمه تاحالا نزدیک پنجاه تا سیلی ازش خوردم و میخوام ی خاطره از سیلی خوردنم براتون بگم ی شب میخواستیم بریم عروسی مادرم رفت تو اتاقش تا ارایش کنه منم رفتم به وسیله هاش دست زدم اونم فهمید که کار منه منو صدا زد منم رفتم پیشش تا رفتم ی سیلی محکم زد گفتم چرا میزنی سه تا دیگه هم سمت راست صورتم زد گفتم چرا وسایلم رو بهم زدی چون که من ناخواسته وسایلش رو دست زده بودم گفتم ببخشید تا اینو گفتم باپشت دست زد تو صورتم خیلی درد گرفت چون تو دستش دوتا انگشتر بود وهم دستش خیلی سنگین بود مادرم گفت دیگه تکرار نشه ها گفتم چشم مامان بعد مادرم گفت که برو اون کفش پاشنه بلندمنو وردار بیار اونیکه پاشنش نازکه گفتم باشه چون من خیلی دوس دارم از مادرم سیلی بخورم رفتم کفششو که تمیز بود کثیف کردم و دادم به مادرم مادر گفت چرا کثیفش کردی ها اومد جلوم و سه تا سیلی محکم زد گفت با همین پاشنه کفشم بزنم تو دهنت گفتم ببخشید حواسم نبود معذرت میخوام گفت دیگه تکرار نشه ها ولی نمیدونم چرا ی سیلی و ی دونه با پشت دستش همون دستی که انگشتر داره زد تو صورتم این بود خاطره من من چون دوس دارم از مادرم سیلی بخورم این کارارو میکنم
    سیلی خوردن از خانومای دست سنگین کیا تا حالا خوردن؟
    کیا با کتک زدن و تنبیه بدنی موافقن ؟
    لطفا همه جواب بدین


    فرید و فرشته٬ صحنه رو بیشتر توضیح میدم:
    به صدای داد و هوار فهمیدیم دعوا شده. نزدیکتر که شدیم کلی ملت جمع شده بودن دو تا دختر هوارکشان به سمت همدیگه حمله میکردن. جمعیت مانع شده بودن اینا میخاستن جمعیت رو دور بزنن برسن به خدمت همدیگه. بعدش یه پسر (که بعدا با یکی از این دخترا رفتن) اومد به اون یکی دختر یه حرفی زد٬ دختره داد زد سرش یه سیلی خوابوند تو صورتش (صداش واضح اومد ولی خیلی شدید هم نبود که طرف دستش بمونه رو صورتش و اینا) پسره کاری نکرد.

    پروین خانم ماشاالله دستتون خیلی سنگینه پس به شوخی زدین شوهرتون قشنگ حسش کرده :)

    من خودم از سیلی شوخی و محبت خوشم میاد یادمه یه بار تو ابتدایی یکی از معلمای خانم یکی رو از رو محبت زد جالب بود. یه بار هم با یکی از دوستام سنگ کاغذ قیچی با شرط سیلی بازی میکردیم حال میداد ولی یه چند دور که رفتیم کم کم صورتمون گرم شد دوستم انصراف داد :)
    منم یکیو میشناسم که از زنش سیلی میخوره. خیلی عجیبه ولی انگار مشکلی نداره. توی جمع یا مهمونی هر جا بحثشون بشه یه سیلی از زنش میخوره
    زیادی بزرگش نکنین. یه چند تا سیلی که این همه شکایت نداره. نه همسرم منو نمیزنه. تازه من به شوخی زدم نه تو دعوا
    آیهان ماشاالله صحنه ای که تو دیدی بزن بزن بوده؟زن حق نداره شوهرش و بزنه تمام.
    ایهان اون پسره که از دختر سیلی خورد چیکار کرد؟ دردش گرفت؟ 
    فرشته و مهناز٬ سیلی زدن زن به شوهر تعجب نداره خود من شنیدم زن به شوهرش سیلی بزنه. سیلی زدن دختر به پسر تو خیابون رو هم دیدم خودم:
    دو تا دختر دعواشون شده بود دوست پسر یکی از اینا اومد به اون یکی یه حرفی زد٬ دختره داد زد سرش یه سیلی خوابوند تو صورتش. ملت هم جمع شده بودن نگاه میکردن بعد سیلی پسره با دوست دخترش رفتن اون یکی دختر هم با مادرش میگشتن تو خیابون. اولین بار بود یه همچین صحنه ای میدیدم خیلی جالب بود واسم
    پروین خانم شما اهل کجایید؟؟؟مگه زنم شوهرش و میزنه!!!؟متاسفم.
    کیا با کتک زدن و تنبیه بدنی موافقن ؟
    پروین خانوم به کس دیگه ای هم سیلی زدین؟ وقتی به همسرتون سیلی میزنین شما رو نمیزنه؟
    پروین خانم شما جدی به شوهرتون سیلی زدی یا جدی؟
    پروین باز هم از سیلی زدنات برامون تعریف کن
    باید سنگین باشه، صورتشون که سرخ میشه. چند بار هم به همسرم سیلی زدم، اونم گفت که دستت خیلی سنگینه
    پروین خانم شما دستتون سنگینه؟
    من به بچه هام سیلی میزنم. نه زیاد محکم ولی طوری میزنم که دردشو احساس کنن. دو یا سه تا پشت هم به یه طرف صورت میزنم. سیلی اگه درد نداشته باشه اثری نداره. بعضی وقتی واقعا لازمه
    علیرضا بازهم ازسیلی خوردنت بگو
    سنگین و سوزناک. به قول خودش ، چک آتشین
    علیرضا خواهرت دستش سنگینه؟
    خواهر بزرگم معلم هستش، همیشه با من ریاضی کار میکرد و فقط کافی بود بهونه دستش بدم تا منو بزنه. دستامو مگه میداشت و پشت هم میزد تو صورتم. خیلی درد داشت. یه بارم تو مدرسه دعوام شد اومدم خونه ۱۰-۱۲ تا چک‌ جانانه به من زد، یادمه زیر چشمم کبود شده بود
    من و دوستم  کلاس سوم بودیم چون قدمون بلند بودآخرین نیمکت مینشستیم یع بارمعلمومون که روش به تخته بود من یواشکی پفک از کیفم در آوردم و گذاشتم زیر میز و با دوستم میخوردیم که یهو خانم معلمه دید و اومد سراغمون فکر کنم اون موقع پنجاه سالش میشد آنچنان کتکی بهمون زد که من الان ۳۸ سالمه یادمه نرفته.صدای سیلی هایی که میزد هنوز تو گوشمه جالب اینکه به خانواده هم نمیگفتیم الان نمیشه معلم به شاگرد تذکر کوچیک هم بده پدر مادرا حجوم میبرن به مدرسه که چرا بچمونو زدی‌ .
    من یه بار تو خیابون با دوستم داشتم راه میرفتم و با هم می گفتیمو می خندیدیم 
    یه دفعه همین طوری دم در خونشون به شوخی یه تیکه بد بهش انداختم که مامان باباش در خونه رو باز کردن و اومدن سمت من باباش دو تا سیلی بهم زد مامانش هم یه دونه سیلی بهم زد و گفت دیگه با پسر من نگرد 
    البته بعدش دوستم اومد ازم کلی معذرت خواست
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    سلام
    کسی خاطره تعریف نمیکنه؟خاطرات واقعی بگید.*******************
    تا با کسی شرط سیلی گذاشتین؟ خیلی خوبه، البته اگه برنده بشین
    من یک بار کلاس پنجم بودم بایکی از دوستام دعوا گرفتم مدیر مدرسه ما ی خانم جوان بود که همیسه ارایش غلیظ داشت و مدیر مدرسه وقتی فهمید من دعواگرفتم اومد طرف من ی سیلی محکم بهم زد درد داشت بهم گفت بازم دعوا گرفتی ها ؟ دست چپشو روی شونه ام گذاشت و با دست راست 6تا سیلی محکم زد منو برد دفتر و این موضوع رو برای خانواده ام تعریف کرد وخانواده ام اومد مدرسه مادرم با خالم بود که اومد مدرسه تا مادرم منو دید 2تا سیلی محکم به من زد خالم بهم گفت خیلی پررو هستی خالم چون پسری نداشت بادست راست 3تا سیلی محکم زد خانم مدیرگفت این پسر خیلی تو مدرسه دعوا میگیره مادرم گفت هر وقت بازم دعوا گرفت ده تا سیلی محکم با دست راست ده تا سیلی محکم بادست چپ بزنید تا ادم شه از اون موضوع ی هفته نگذشت که دوباره ناخواسته دعوا گرفتم خانم مدیر هم به حرف مادرم گوش کرد و ده تا بادست چپ ده تا بادست راست سیلی زد بعد زنگ زد به مادرم قضیه رو تعریف کرد وقتی رسیدم خونه مادرم پنج تا سیلی محکم زد توگوشم این بود خاطره کلاس پنجم من البته عجیب بود و باورنکردنی
    سلام به همگی. من راهنمایی که بودم برای درس ریاضی پیش معلمم کلاس خصوصی میرفتم. چند جلسه که گذشت و دید که من خوب به درسم اهمیت نمیدم بهم گفت تو کلاس بعدی اگه سوال پرسیدم بلد نبودی برا هر سوال یه سیلی میخوری،  منم وسایلمو جمع کردم و با لبخند داشتم میرفتم که .... یه صدای محکم تو گوشم پیچید بعدش سوزش صورتم، اشکم دراومد. گفت من شوخی ندارم باتو، جلسه بعدی آماده باش.
    منم دیگه کلاس خصوصی نرفتم پیشش
    سلام خاهشن خاطرات واقعی تعریف کنید گروه لاین تشکیل بدید جالبه،منم عمم گوشمو میکشید
    چرا نظرمو نمیزارین؟
    نرگس جون چه داداش بی رحم و بدی دارین اه حالم بهم خورد اصلا مامان و بابات جرات دارن همچین کاری باهات بکنن که اون کرده من تا حالا یه سیلی هم از مامان و بابام نخوردم اونوقت داداش شما ..............
    خدا صبر بده والا
    ما همه این دوره ها رو پشت سر گذاشتمیم یه وقتایی احساساتمون پای این مساعل رو باز می کنند ولی ما بایدجلوی احساسات رو بگیرم چون ما چیزی نیستیم که در گذشته بودیم ماباید  بفکر فردایی بهتر باشیم منم مثل بعضی ها گذشته خیلی بدی داشتم اصلا دوران بچگی سختی داشتم  یا اصلا نداشتم من الان 21 سالمه دارم رشته جغرافیامیخونم حقیقتش این فشارا به من فشار میارن طی این دوسالاول دانشگاه یه چیزی رو فهمیدم اونچیزیکه دنبالشم که اینده روبسازه و ازاین فشارا من رورها کنه (خودمم)خودمم که فقط میتونم به خودم کمک کنم  پس به درون خودتون نگاه کنید و زندگی تون رو تغیر بدیدبدید
    بعضی وقتا ادم علاقه داره چیزای بنویسه که ارومش کنه خیلی از نوشته های اینجا از خیالات طرف مثل مال من سرزنشم نکنید من حالا دارم راستشو می گم
    ممنون از راهنماییتون دیروز ازش معذرت خواستم گفت قهر نکرده فقط توقه نداشت بهش بر خورده می خوام خاطرات سیلی خوردن 18 سالگیمو تعریف کنم یک پسر عمه داریم اسمش شاهین الهی خیر نبینه خیلی باهم جور بودیم اشکان راضی نبود یک روز بی خبر امد خونه البته با خانوادش کلی زر زد که اشکان تو عرض مراقبت از داداشت نداری دیروز دیدم داداشت تو <> داره قلیون می کشه عکساهم نشون داد حالا خودش منو وسوسه کرده بود ها اشکان خوابوند تو دهنشو گفت دیگه تو کارای ما دخالت نکنه بعد از رفتن اونا دوستا سیلی بهم زد ماشینم ازم تا 5 ماه گرفت ولی شاهین واقعا نامردی کرد ازش توقه نداشتم
    یهدختر، محسن و مینا لطفا اگه بازم خاطره داشتید بگید
    تو مدرسه که تا دلتون بخواد بهم سیلی زدن معلما. مامانم که همیشه دست به سیلی زدنش خوب بوده، همچین میزد تو صورتم که یه طرف صورتم سرخ میشد جای انگشتاش میموند. تا سال آخر دبیرستان به من سیلی میزد. الانم که عشقم به من سیلی میزنه، تازه دستشم از مامانم سنگین تره. گوشم سووووت میکشه وقتی میزنه
    چی کار میتونستم کنم مجبور بودم بسوزم و بسازم
    وا اردو خانوم چطور نمردى براى السؤال غلط ٥تا سیلى واقعا عذاب الهیه رو هم منشد ٣٠تا سیلى متمردو اگه میزد بهت مامان بى رحمت
    یه بار قرار بود خواهرم ازم درس بپرسه منم نخوندم وقتی اومد ازم بپرسه بلد نبودم و چند تا سیلی آبدار نوش جان کردم وگفت اگه کمتر از ۱۸بشم کتکم میزنه که من ۱۱شدم بعد بهم گفت کهبه ازای هرسول ۴تاسیلی که ۲۸تا سیلی آبدار نوش جان کردم که وقتی صبح بلند شدم هنوز رد کشیده هاش روی صورتم بود
    سلام وب جالبی دارید منم از مامانم و داداشم سیلی زیاد خوردم 
    مامانم معلمه البته از اون اون معلمای بداخلاق
    یه بار امتحان ریاضی داشتم مامانم داشت برام توضیح میداد بعد بهم چندتا سوال داد که حل کنم گفت اگه اشتباه حل کنم برای هرسوال ۵تاسیلی میخوری م ۶تا از سوالارو اشتباه حل کردم التماسش کردم که به هم سیلی نزنه بعد به داداشم گفت ۳۰ضربه باکمربند به هم بزنه کلا سیاه وکبود شدم بعد داداشم بهم گفت اگه کمتر از ۱۸بشم سیاه و کبودم میکنه که من ۱۵ شدم و سیاه و کبود شدم

    سه روز پیش با داداشم دعوام شد 20 سالمه اشکان 25 سالش زد تو صورتم ناخداگاه از دستم در رفت و جواب سیلی شو دادم هیچی بهم نگفت فقط از خونه رفت بیرون از اون موقه تا حالا جلوی چشمش افتابی نشدم هرقت می ره اداره می رم بیرون وقتایی که خوابه غذا میخ ورم اونم کاری به کارم نداره خواهش می کنم یک پیشنهاد بدیدن این 6 روز دارم دیونه می شم از رابطمون
    پاسخ:
    فقط یه معذرت خواهی ساده. اولش سخته ولی درست میشه. معجزه می کنه
    موفق باشید
    یاعلی
    یه بار مامانوبابام رفته بودن مسافرت من وداداشم خونه تنها بودیم داداشم رفت نون خریدمنم توی خونه داشتم آهنگ گوش میدادم باصدای بلند که یه دفعه داداشم و پسر خالم جلوم ظاهر شدن داداشم ۴-۵تاسیلی آبدار بهم زدو گفت برو گمشو داخل اتاق بعد که پسر خالم رفت داداشم باسیخ داغ وفلک و کمربند اومد وسیاه و کبودم کرد بعدمنو داخل حموم حبس کرد تاروز بعدکه مامانوبابام  اومدن منو آورد بیرون
    لطفاً یه پست هم بذارین در مورد سیلی زدن دوستان سیلی زن خاطرات خودشون رو روایت کنن :)
    پاسخ:
    همین دو سه تا پست هم که در مورد فلک و کتک و سیلی داریم، خودش خیلیه. می ترسم آخرش اینایی که میان نظر میدن، کار دستمون بدن
    الان دیگه نه. ولی بچه بودم همیشه منو میزد به خاطر شیطنت زیاد. دستش که سنگین هستش. هر وقت میزد یه چند تایی بود، هیچوقت یه دونه نمیزد
    حنانه مامانت خیلی دستش سنگینه ؟ بازم ازش چک خوردی؟
    وقتی دبیرستان بود به خاطر بی نظمی تو مدرسه به مامانم زنگ زدن. وقتی اومد تو اتاق مدیر جلوی معلما دوتا سیلی به من زد که هنوزم احساس میکنم گوشم سوت میکشه. یه دفعه هم با خالم دعوام شد اونم یه سیلی محکم بهم زد که منم جوابشو با سیلی دادم، صورتش قرمز شد اشکش دراومد. فکر نمیکردم اینقدر دستم سنگین باشه

    علی مامانت خیلی دستش سنگینه؟ دردت گرفت خیلی؟
    من که تا الان ۱۵ سالمه تا الان ۸ بار سیلی از مامانم خوردم
    دستاش خیلی سنگینه.....اخرین سیلی هم که خوردم همین دیشب بود 
    قرار بود درس بخونم و مامانم قبلش بهم گفت اگه بپرسم و بلد نباشی دو تا کشیده می خوابونم زیر گوشت .منم نخوندم شب ازم پرسید و بلد نبودم صورتمو با دستش گرفت بعد ول کرد و پشت سر هم دو تا سیلی بهم زد به طوری که جای انگشتای دستش رو صورتم موند بعد یکی دیگه سمت چپم زد و گوشمو محکم کشید گفت اگه یک بار دیگه بپرسم ‌و بلد نباشی  از این محکم تر می زنمت

    حالا شرح حال بچه های امروزی، معلم دختر پسر عموم تو مدرسه بهش یه سیلی آروم زد، اونم اومد خونه با گریه به مامانش گفت، مامانه هم رفت مدرسه سر کلاس دوتا پشت هم محکم زد تو صورت خانوم معلمه، تازه نزدیک بود مدیرو هم بزنه. با کلی خواهش و التماس آرومش کردن. خونه که اومد یه چند تا سیلی هم به شوهرش زد که چرا اجازه میدی با بچه تو اینجوری رفتار کنن. به این میگن یه مادر ایدآل.
    حالا ما تو مدرسه کتک میخوردیم ترس اینو داشتیم که تو خونه هم کتک بخوریم...
    خاطرات بسیار خوبی بود
    منم ابتدایی که بودم سیلی زیاد خوردم. از معلم کلتس اول زیاد، هر سوال غلط یه سیلی. اما بیشترینش از معلم کلاس پنجم که یه خانم بود. کمتر از سی سالش بود. نمیدونم چرا دلم میخواست ازش سیلی بخورم و همیشه بهانه دستش میدادم تا منو بزنه.  اونم دستش سنگین ، وقتی میزد جای انگشتاش میموند روی صورتم
    من از پسردایی ایم دو سال بزرگتر بودم و خونه دایی رفتم تا بهش ریاضی یاد بدم ولی اون مدام بازیگوشی میکرد و به درس گوش نمیکرد  تا اینکه رفت دستگاه سگاشو اورد و گفت بیا بازی کنیم اولش گفتم نه بیا درس ت بخون  ولی کم کم منم خوشم اومد شروع به بازی کردم یک نیم ساعت گذاشت یکدفعه زن دایی ایم اومد تو اتاق سه کشیده محکم به پسر دایی زد و بعدش هم سه تا کشیده محکمم بمن زد و گفت یکبار دیگه شیطنت کنید با کمربند میام
    سراغتون    دیگه تا سرشب شروع به درس دادن به پسردایی ایم کرد  وقتی از خونه دایی ایم داشتم میرفتم   زن دایی ایم  بهم گفت ببخشید پسرم زدمت ولی از تو انتظار نداشتم......منم گفتم زن دایی اشکالی نداره لازم بود ازتون سیلی بخورم......ولی خدایش دستش خیلی سنگین بود
    با سلام خدمت آقای احمد جاویدی معلم شهر کرمان
    من اگه جای اولیا  شاگردانتان بودم شکایتی علیه میکردم که دیگه جرات نکنی دست روی دانش آموزان بلند کنی
    سلام،من هفده سالمه یه داداش دارم (مجری تلوزیون حالا اسم و فامیلیش بمونه لهم می کنه خخخ)
    من عاشق داداشمم و وقتی می بینم بقیه انقد از دعواهاشون میگن واقعا جای تعجب داره برام واقعا... 
    ولی بذارین یه خاطره از کتک خوردنمو تعریف کنم که اولین و آخرین بارم بود, از همین یه ماه پیش! 
    بابا بزرگ مادری من من تو شمال ویلا داره و واسه هرکدوممون(خونواده ما و داییم و خالم  )یه اتاق هست جمعا دوازده نفریم با مامان بزرگ و بابابزرگم چهارده نفر 
    وقتی میریم اونجا یه هفته ای می مونیم... 
    یه ماه پیش که اونجا بودیم داداشم (سی سالشه و متاهل)بهم گفت که اون ور حیاط(باغ حالا )نرم چون یه ورش بازه و پسرا می تونن بیان(چسبیده به سالن ورزشیس)
    من و دخترخالم فوتبال بازی می کردیم که اون زد و رفت اون ور و حدود جاهایی که داداش حامد گفته بود نرو(نرو که چه عرض کنم کللللی تهدید )
    من که رفتم توپ رو بیارم یکی از پسرا اومد سمتم گفت توپ مال ماس!!!!!! به خدا راست میگم ها همه چی دست  تو دست هم کپپپپی فیلما, من باهاش لفظی درگیر شدم که برگشت فحش داد 
    من از دور داداش رو دیدم ولی ترسیدم صداش بزنم تا اینکه خودش دید  دوید اومد سمتمون یعنی چه بلایییییییی که سر اون پسره آورد اولین بارم بود می دیدم داداشم داره کمربند میکشه بیرون واسه زدن!!!!!! انقد زد اون بخت برگشته رو که نمی تونس از جاش پاشه بره خونشون!! 
    اومد سمت من گوشمو گرفت برد اتاق(تا اون روز نزده بود ولی خداییش می ترسم ازش در عین حال عاشق داداشمم و هست )لال شده بودم تا برسیم اتاق گریم گرفت 
    برد اتاق و درو بست کمربند هم دستش بود عقب عقب راه می رفتم که گفت کتک نیست بخوری زمین تنبیهه وایسا(هنوزم نفهمیدم یعنی چی خخخ )فشارم داد به دیوار حدود ده تایی زد من پاستوریزه هم  فقط داد می زدم ببخشید غلط کردم 
    بعد از تموم شدنش تا یه ساعت از ترس می لرزیدم اولین بازم بود اون وضعععی کتک می خوردم انشاالله که آخرین بارم هم بود چون گفته اگه باز هم بری اونجا ده برابرشو میخوری(خخخ صدتا مگه داریم؟؟! حالا یه تهدیدی کرده دیگه )راسی اون روز(شبش )برنامه داشت تو برنامه فقط تپق میزد قشنگ معلوم بوذ اعصابش داغووونه خودشم به مهمون برنامه گفت اومدنی کم مونده بود تصادف کنم واسه همین استرس دارم!!!! 
    داداش هیشکی نمی تونه حدس بزنه تو رو به قرآن اگه یه روز اتفاقی چشمت افتاد به این کامنت دعوام نکنی یه بار دعوام کردی سر لو دادن اسمت تو نت این دفعه رو ببخش جو برم داشت تعریف کنم 

    پاسخ:
    اینجوری که شما تعریف کردی، تابلو شد که داداشتون کیه!
    سحر خانوم مادر شما واقعا بى رحم هستند ٤تا سیلى محکم جلو بقیه ٣تا پشت سر هم تو طرف راست بلافاصله یکى تو طرف چپ تو ٥سالگى جلو دوست مامانت  اونم بى دلیل چون جلو ش ورجه ورجه مى کری.  بعد اگه گریه مى کردى بازم سیلى میزد تو گوشت  خیلى درد داشت تصورش هم درد داره لطفا بازم از سیل خوردنات که مامانت زده بگو  اخه تو ده هشتادى هستى مثل من 
    ت
    من یه دختر ١٣ساله ام  تا حالا کسى بهم سیلى نزده .تا سال پیش نمىدونستم سیلى چیه ولى امسال  یکى از همکلاسى هام زد تو گوشم منم گریه کردم بعد قهر کردم تا بقیه اومدن التماس تا ببخشمش .من بخشیدمش ولى اگه کسی منو بزنه میرم کلانترى من با روش تربیتى جدید موافقم  مامانم خیلى مهربونه بابامم همینطور لطفا شما خاطره بزارید از سیلى خوردن از مامان و بابا من واقعا ماماناى شما خیلى خشن بودن براى هر سوال غلط یه سیلى خیلى عجیبه 
    ح
    کیا سیلی خوردن از زن دست سنگین ؟
    من که توبچگی ازمادرم فقط کتک میخوردم البته خیلی کم گاهی اوقات یه سیلی یاتودهنی میزد.یباردخترم که یه کارخیلی خطرناکی انجام دادولازم بودتنبیه بشه منم توجمع چندتاسیلی محکم بهش زدم اون موقع 14سالش بودواین اولین واخرین باری بودکه کتک خوردازمن چون اون روزواقعالازم بود
    کتک نخوردم ولی خودم بچه هاموزیادکتک زدم یعنی چاره ای نداشتم حرف حساب که حالیشون نمیشه یه دختردارم 16ساله ویه پسر14ساله پسرم زیادکتک نخورده دوسه بارسرکارنامه اش دوتاسیلی خوردازمن ..ولی دخترم تادلتون بخادکتک خورده چون بسیارلجبازوشیطونه یادمه یه باردیراومدخونه من هرچی ازش پرسیدم دخترم کجابودی باکی بودی اص
    لاجواب ندادتازه باپررویی گفت به خودم مربوطه منم دیگه ازکوره دررفتم بردمش تواتاق یه کتک مفصل بهش زدم ولی تاثیرش شایدبه 24ساعت نکشیدوتنبیه نشدکه هیچ تازه بیشترلج کردنمیدونم بایدبااین وروجک چکارکنم تادرست بشه
    من یکبار حدود 15ساله م بود دزدکی داشتم با دوستام سیگار میکشیدیم یک دفعه خاله م پیداش شد تا اومدم به خودم بیام یک سیلی محکم بهم زد و بهم گفت بیا بریم خونه مون ، رفتم خونه شون دوتا سیلی محکم دیگه بهم زد و بعد رفتش یک کابل اورد بهم گفت دستات باز کن هر چی التماس کردم فایده نداشت به هر دستم ده تا ضربه زد بعدش کلی گریه کردم و بعد شروع کرد به نصیحت کردن و بعدش ازش خواهش کردم به پدرو مادرم نگه ولی دمش گرم نگفت     ولی اگه اون کتکو نمیخوردم شاید به سرنوشت شومی دچار میشدم
    سلام . منم از دست خواهرم زیاد کتک میخوردم . ازم هفت سال بزرگتر بود و جای مادرمو داشت . اما خداوکیلی سیلی هاش محکم بود . یه بار شب امتحان بود گفتم که بلدم و نخوندم اونم مثله همیشه تهدید کرد که زیر 18 چنان کتکی بهم میزنه . منم کاملا اماده رفتم سر امتحان . چشام گرد شده بود . خلاصه امتحانو شدم 14 اونم به زور تقلب . خواهر منم حساس اومد مدرسه امتحانو گرفت 😦 بعدم از معلممون اجازه گرفت و با سیلی و پس گردنی بردم خونه . بدترین کتک عمرم بود واقعا . همیشه سیلی میزد و با چند تا لگد و فحش تمومش میکرد اما ول کن نبود اخرش با التماس هایی که کردم با دمپاییش چند تا زد تو صورتم و پشتم بعدشم انداختم تو اتاق بعد از اون سیلی های ابدار 
    سلام منم یه ده شصتیم.منم میخوام از سیلی که خوردم بگم.سیلی زیادخوردم ولی همش یادم رفت بجز یکیش.سیلی که عشقم بهم زد.سیلی که خوردم بخاطر کاربی شرمی نبود که کردم...بخاطر حاضرجوابیم نبود...
    بخاطر پررویی و خیلی چیزای دیگه نبود
    سیلی که خوردم واسه این بود که عشقم دروعای کسی دیگه رو به حرف راست زنش ترجیح داد. سیلی که تاابد فراموشم نمیشه. تاابد نمیبخشمت
    سلام مدیر وبلاگ فعایلت نداری دیگه؟
    پاسخ:
    سلام. ما هنوز پرچممون بالاست :)
    سلام
    چرا من 2 بار پیش روانشناس رفتم ولی راه حل واضحی به من ارائه ندادند. من تا وقتی که به اینترنت دسترسی نداشتم فکر می کردم که فقط من این طوری هستم بعدا که اینترنت توی ایران اومد، توی اینترنت با این نوع حس آشنا شدم و متوجه شدم بعضی از آدم ها این طوری هستند و این یک حسی هست که یک درصد کمی از آدم ها به نوع های مختلفی دارند.
    سلام
    من وقتی کلاس پنجم دبستان که بودم یه معلم مرد داشتیم که عشق سیلی زدن بود. خیلی از بچه ها ازش سیلی خوردن ولی من هیچ وقت ازش سیلی نخوردم. وقتی بچه ها رو سیلی می زد یه حس خیلی خاصی که آمیخته با ترس بود به من دست میداد. بعدا که وارد دوره راهنمایی شدم یه ناظم داشتیم که بچه ها رو سیلی میزد. سال اول راهنمایی من ازش سیلی نخوردم ولی از سال دوم راهنمایی به بعد همون حس خاص دوره دبستان توی من پدیدار شد و من یه علاقه خاصی به سیلی خوردن از ناظممون پیدا کردم و از روی عمد کارهایی انجام میدادم که ناظمون به من سیلی بزنه. این حس تا حالا با من مونده.
    پاسخ:
    علیکم السلام
    دوست عزیز جسارتا به روانشناس مراجعه نکردین؟
    سلام. من 14 سالم بیشتر نیست... ولی خب..
    مهمون داشتیم. منم اونجا پنج سالم بیشتر نبود. مهمونمون یه خانوم بود با دخترش. منم هروقت کار بدی میکردم یا رو اعصاب بودم از مامانم کتک یا سیلی میخوردم. بیشتر سیلی میزد. ولی خب جور دیگم کم کتک نخوردم. خلاصه... اینا نشسته بودن رو تراس خونه و داشتن حرف میزدن. من و دختر اون دوست مامانمم داشتیم گرگ بازی میکردیم. اون ازمن بزرگ تر بود. میخواست منو بگیره ک من خودمو انداختم رو تراس و به مامانم پناه آوردم. همون طوری داشتم جلوی مامانم ک نشسته بود اینو اونور میرفتم و میخندیدم ک یهو با دستای باریک و سنگینش سه تا سیلی آبدار رو زد به سمت راست صورتم بعدم بدون فاصله یکی دیگه به اونوری ک نزده بود زد. اوففف خیلی درد گرفت ولی عادت داشتم ^-^ گریه میکردم باز سیلی میخوردم پس دیگه رفتم زود پیش دختر خانومه گفتم بیا یه بازیه دیگه...

    چه دورانی بود ((:

    خاطره زیاده.. این یادم اومد ک گفتم.

    کلا سیلی بهتره از فلک و شیلنگ و این چیزا.. خودمم بچمو سیلی میزنم فقط درآینده :> کلا سیلی خوردنو دوس دارم.... شاید واسه اینه ک بی نهایت شیطونم و بی نهایتم کتکشو خوردم ((: عادی شده...

    اینم بگم ک هنوزم ازاین سیلی های الکی و واقعی میخورم. واسه درس نخوندن. به ازای هرسوال یه سیلی ((: ولی خوبه.... مامانه
    من از دست خواهرم هم تنبیه شدم. هم شلاق به کف دستهام زده، هم سیلی به صورتم زده، و هم گوشم رو کشیده.
    درسم خوب بود ولی خب موقع کتک خوردن ربطی نداشت خوبD:
    مدیر مدرسه مون سید بود ولی جدی وحشی بود الان براتون لیست سلاحاشون رو مینویسم خخخخ (ولی واقعیه)
    مدیر: خط کش چوبی و فلزی , شلنگ , پوست کابل فشار قوی(از شلنگ بدتره)
    ناظم1: مرد بود شلنگ , پوست کابل فشار قوی
    دوتا ناظم دیگه هم داشتیم زن بودن خط کش به دست بودن ولی دلشون نمیومد بزنن کلن مهربون تر بودن
    حالا یبار مریض بودم از معلم اجازه گرفتم برم خونه داشتم از دره مدرسه می رفتم که مدیر منو دید فکر کرد دارم فرار میکنم گفت وایسا ببینم منم اسکل فکر کردم کارم داره اومد چک اولو بزنه جاخالی دادم در رفتم تا خونه دویدم با اون حاله مریض روز پنچشنبه بود بدترین روز تعطیلم بود همش فکر میکردم شنبه دم در منتظره خفتم کنه ولی خدا رو شکر یادش رفته بود شایدم با معلمم صحبت کرده بود ?-:
    ولی جدا از شوخی و خاطره بودنش هرکی عقده داره مرض داره و به ناحق میزنه مثلن همین مدیر ما که مریض بودم با اینکه اجازه هم گرفته بودم بدون اینکه به خودش زحمت بده بپرسه اینجا چیکار میکنی اول میخواست بزنه الهی به حق همون خدای بچه ها یکی از خودش گنده تر بزنتش:)))
    محکم زدن و انگشتهاشون بلند و کشیده بود و روی صورتم که فرود اومد، صورتم رو سوزاند و بعدش درد شروع شد. بعد از مدتی هم صورتم داغ شد.
    اگر عقل الانم رو اون زمان داشتم، یه شلنگ یا خط کش چوبی تهیه میکردم و ازشون میخواستم ازم درس بپرسن و اگه بلد نشم تنبیهم کنند.
    فرشاد خالت محکم زدت ؟ دستش سنگین بود ؟
    یه بار تازه میرفتم دوم ایتدایی، توی خیابان لوس بازی کردم خاله ام که اون موقع 29 ساله اشون بود یه سیلی محکم خوابوندن دم گوشم. اگه عقل الان رو داشتم، دستشونو میبوسیدم و ازشون معذرت میخواستم.
    آقا دیشب داشتم مشق مینوشم به سوال رو نفهمیدم رفتم پیش مامانم گفتم این رو توضیح میدی گفت بشین توضیح بدم 
    همینطور که داشت توضیح میداد من واسه خودم داشتم یه   کاغذی رو زمین بود رو می خوندم یهو به سیلی زد کباب شدم گفتم چرا میزنی یکی دیگه زد  گفت اومدی پیش من که کمکت کنم بعد اصلا گوش نمیدی 
    رفتم خودم تنهایی حل کنم داشتم تو اتاقم حل میکردم آمد گفت  برات توضیح میدم ولی اگر حواست جای دیگه باشه کشتمت گفت فهمیدی گفتم اره یه پشت دست زد اونوری که نزده بود گفت فهمیدی گفتم اره (له شدیم آقا له)
    کیا از زن سیلی خوردن؟ دستشون سنگین بوده؟
    دوران دانشگاه یه استاد داشتیم خیلی سخت گیر بود یه بار قرار بود امتحان بگیره قرار گذاشتیم سر کلاس نریم تا بره ببینه نیستیم کلاس تشکیل نشه رفته بود کلاس دیده بود کسی نیست منم که نماینده کلاس بودم بهم زنگ زد گفت چه خبره تو این کلاس همتونو حذف میکنم بیا اتاقم کارت دارم یه لحظه هول شدم گفتم استاد من دانشگاه نیستم دودیقه بعد از بدبختی دید منو رو پله ها از خجالت و ترس نمیدونستم چکار میکنم گفت بیا اتاقم کارت دارم وقتی رفتم تو گفت درو ببند کسی نیاد با خطکش دو تا سیلی زد بهم با چه شدتی تا خواستم چیزی بگم گفت خفه شو تازه اگه پسر بودی همین جا با مشت و لگد لهت میکردم هیچی دیگه پایان ترم یه سوالاتی داد که ورقه مونده بود دستمون که چی بنویسیم هممون افتادیم.
    خانوم ناظما یا خانوم معلما دستشون سنگینه؟
    مرسی از دعوتتون.یه بار مامانم خونه نبود یه ضبط بزرگی داشتیم با این باندایه بزرگ اومدم یه نوار توش گذاشتم صداشو زدم بالا و دور خونه میچرخیدمو بلند بلند آواز میخوندم .همینجور که چشامو بسته بودمو میخوندم یه سیلی خوابید تو گوشم چشامو باز کردم دیدم مامانمه
    تا اومدم حر ف بزنم یه سیلی دیگه زد اونور صورتمو گفت چه خبره خونه رو گذاشتی رو سربعدم رفت صداشو کم کرد.
    سیلی هاشو خیلی محکم میزد آدم صورتش قرمز میشد
    من سیلی زدتو خوشم میاد .میام خاطره میگم اینجا.
    پاسخ:
    تشریف بیارید. خوشحال می شویم
    بازم اگه خاطره از سیلی خوردن دارین، از زن دست سنگین، یا خانوم معلم های یا خانم ناظم هایی که دستشان سنگین بوده، اگه دارید بزارید
    منم یه بار داشتم با تلویزیون خونه ور میرفتم و میخواستم آب بریزم پشتش همینجور که داشتم نگاه میکردم کجا میتونم آبو بفرستم توو سیستم داخلیش یه سیلی خوابید تو گوشم مامانم بود .خیلی درد داشت تا یکی دوماه نزدیک تلویزیونم نمیرفتم خخخخخ
    یه باررفته بودیم مهمونی برامون کوفته درست کرده بودن منم اصلا
    کوفته دوست نداشتم سر سفره گفتم من کوفته نمیخورم کوفته غذای فقراست همه خندیدن و حزفمو به شوخی گرفتن صاحب خونه ناراحت نشه.من دوباره تکرار کردم و پدرم دید صاحبخونه حالش گرفت من و از سر سفره بلند کرد با زدن چند تا پس گردنی برد بیرون داخل ماشین گذاشت و تو ماشین چند تا سیلی زد و گوشمو پیچوندو گفت یه ساعت اینجا زندونی میشی الان بزرگ شدم فامیل تعریف میکنن میخندن و من ناراحت میشم
  • مهرداد ملکی
  • منم سیلی خوردنو دوس دارم چندباری هم از مامانم سیلی های جوندارو خوبی خوردم کف دستش شتررررق میخوره تو صورتم
    امسال میرم اول دبیرستان ولی هنوز یه کشیده هایی میزنه بهم که لپام قرمز میشه
    منم زیاد سیلی خوردم توو جمع - یه بار مهمونی رفتیم من و پسرعموم رفتیم توو انباریشون شروع کردیم با هر چی دم دستمون بود آتیش روشن کردیم که هم گرممون بشه هم از دیدن آتیش بازی و اینا خیلی خوشمون میومد - آتیش شعله ور شد و نصف وسیله های انباری رو همینجوری پرت میکردیم که نسوزن فقط- به زور تونستیم خاموشش کنیم
    اومدیم بیرون مامانم اول به من دو تا کشیده ی محکم زد و رفت سراغ پسرعموم اونم یه سیلی خوابوند زیر گوشش
    واییی سیلی خوردن خیلی بده مخصوصا که تو جمع باشی یه بار دختر عمه ام اومده بود خونه ما رفتیم زیر زمین بازی کنیم کل زیر زمین و زیرو کردیم مادرم اومد دید چه کردیم خیلی عصبانی شد و بدون معطلی چند تا سیلی جانانه بهم زد طوری که از بینیم خون اومد و دختر عمه ام گوشه ای ماتم گرفته من و نگا میکرد .بهم گفت یه ساعت بهت فرصت میدم مرتب کنی بعدش من و اون تو زندانی کرد و گفت یه ساعت دیگه میام مرتب نکنی میزنمت اینبار با کمربند.  
    سیلی خوردن سبک ترین تنبیه بود. تنبیه اصلی همیشه چوب و فلک بود.
    دهه شصت و هفتاد به مدرسه رفتم از اول تا دیپلم در این دوره تحصیلی منه بیچاره بیش از حد سیلی خوردم یه خاطره جالب براتون تعریف میکنم.من کلاس سوم بودم که یه معلم بد اخلاق و خشن داشتم که تنبهش فقط سیلی زدن بود البته گوشم میکشید ولی اکثرا سیلی میزد چندین بار منو زده بود یه بار که درس ریاضی و میپرسید من بلد نبودم اومد جلو بینی منو گرفت و محکم که فشار میداد چند تا سیلی خیلی محکم بهم زد اشتباه نکنم شش یا هفت تایی زد و منو گوشه کلاس هول داد گفتذاونجا وایمیستی من دفترتو ببینم در بین تمرینا من یکی و ناقص نوشته بودم همون شد بهانه ای برای زدن دوباره.بهم گفت دفترتو بیا بگیر رفتم جلوی میزش تمرینی که ناقص بود و نشونم داد و دفتر و کوبید روسرم منم که به هق هق افتاده بودم و التماس میکردمیهو دو دستی لوپم و کشید و گفت تو کی آدم میشی و یه سیلی محکم زد تو دهنم و گفت برو گم شو بشین سر جات .منم خجالت زده از دوستام اومدم نشستم و چند روز از این ماجرا گذشت ما شب چله بود خونه یکی از فامیلا دعوت بودیم رسیدیم به محله فامیلمون که از ماشین پیاده میشدیم دیدیم صدای جیغ و دعوای زن و مردی میاد و یهو دیدم خانم معلم ما پا برهنه از خونه اش اومد بیرون و شوهرشم پشت سرش باور کنید سیلی هایی که به من زده بود همون مدلی شوهرش جلوی چشمم بهش زد و هولش داد به حیاط و گفت برو گم شو خونه عوضی کثافت .خانم معلم هم که منو دیده بود خیلی ضایع شد.بعدش ما رفتیم تو و مامانم گفت که معلم منه  و...این خاطره رو گفتم که انسانها اگر قوی هم نباشند که در مقابل قدرت و زورگویی دیگران باستند کسی هست که جواب ظالمان و میده.
    پاسخ:
    جالب بود.
    شبیه کلید اسرار بود.
  • یک دختر ...
  • وقتی کلاس سوم بودم کل عید رفتم پیش مامانم.بیشترین زمانی که پیشش بودم همون موقع بود.معلومه دیگه یه جای غریبه با یه آدم غریبه با...بگزریم فقط اینو میگم که تابستونش وقتی قرار شد برای یه هفته دوباره برم پیشش زدم زیر گریه.واقعا دلم نمیخاست برم ولی هرچی به بابا التماس کردن اصلا گوش نداد بهم فقط میگفت مامانی گناه داره دلش تنگ شده.بعدم برام بلیط گرفت.

    من دیگه شب و روز گریه میکردم و التماس ولی هیشکی گوش نمیداد.چند روز مونده بود به رفتنم بابا هی میومد و میگفت پس چمدونت کو ولی من کاری نمی کردم شب آخر خودش اومد وسایلمو جمع کرد منم تمام مدت گریه کردمو بابا هم تمام مدت از خوبیا و جاهای جالب اونجا و خوشگذشتن با مامان گفت که مثلا من راضی شم.

    تصمیم گرفتم فردایی قبل از اینکه بابا بیاد خونه و منو ببره فرودگاه از خونه برم بیرون و وقتی برگردم که هواپیما رفته باشه ولی صبح که پاشدم دیدم بابا خونه مونده تا منو به موقع برسونه.تو ماشین دیگه گریه نمیکردم فقط قهر بودم باهاش و اخم کرده بودم.بابا هی میگفت با بابایی قهری؟دلت میاد قهر کنی؟میخوای این شکلی بری از پیشم؟میدونی اگه اینجوری بری تا برگردی تمام مدت بابایی غصه میخوره؟ منم تو دلم گفتم چه بهتر.

    وقتی رسیدیم بابا یه لحظه از کنارم رفت و تنها شدم و یهو دیدم دارم میدویم و رفتم یه گوشه قایم شدم میدونستم بابا هر وقت پیدام کنه منو میکشه ولی اصلا اشکال نداشت برام. فقط میخواستم نرم.بد از بلندگوها اسممو چندبار صدا زدن ولی من گوش ندادم از ترس داشتم میمردما ولی همونجا نشستم.از یکی پرسیدم ساعت چنده؟ چون میدونستم بلیطم برای سه  ونیمه خانومه گفت 4 هی فک میکردم یعنی هواپیما رفته یا نه می ترسیدم نرفته باشه و برم پیش بابا و بابا منو سوار کنه دوباره.

    یه کم دیگه صبر کردم ولی دیگه خیلی ترسیدم. رفتم همونجایی که اول نشسته بودم و دیدم بابایی نیست.فهمیدم که واقعا گم شدم رفتم به یکی از آدمای فرودگاه گفتم بابامو گم کردم اونم منو برد اطلاعات بعد اونا چند بار بابا رو صدا زدن و بابا اومد.خیلی عصبانی بود.وقتی منو دید فقط همون یه بار یه سیلی زد تو صورتم.هیچوقت دیگه بابا منو سیلی نزد.آدمای اونجا خیلی دعواش کردن و گفتن خوب بچست دیگه گم میشه...آخه نمی دونستن که من خودم فرار کرده بودم.منم زدم زیر گریه و رفتم بغلش گفتم ببخشید.بعد بابا دستم و گرفتو دنبال خودش کشید .می دونستم برسیم خونه بابا کلی منو تنبیه میکنه ولی همینکه داشتیم میرفتیم خونه خوشحال بودم.من هرچی صداش میکردم حتی یه کلمه هم حرف نمیزد تا اینکه کنار یه تاکسی فرودگاه وایساد و چمدونمو گذاشت صندوق عقبشو منو سوار کرد. نمی دونستم چرا سوار ماشین خودمون نشدیم.بعد بابا به راننده آدرس و پول داد و خودش رفت.یعنی سوار نشد.منم خیلی ترسیدم جیغ زدم، صداش کردم ولی دیگه رفته بود.راننده گفت کوچولو چرا گریه میکنی؟نترس بابات گفته ببرمت خونه بابابزرگت الان میرسیم.اما من کل راه فقط گریه کردم چون فک کردم بابا دیگه منو نمیخواد.

    من دو روز خونه بابابزرگم بودمو تو اون دو روز بابا نه اومد نه بهم زنگ زد و من مطمئن شده بودم که دیگه منو نمیخواد و منو دور انداخته ولی بابابزرگ مامان بزرگم هی میگفتن که نه بابایی عصبانیه آروم که شد میاد ولی من باور نمی کردمو فقط گریه میکردمو اصلا غذا نمی خوردم.

    تا اینکه بابایی بلاخره اومد دنبالم.اون روزا بدترین و وحشتناکترین روزای عمرم بود و داشتم راس راسی از غصه میمردم.بعد فهمیدم اینکارو کرده بود چون می دونست عصبانیتش زود تموم نمیشه و چون همونطور عصبانی منوسیلی زده بود میترسید اگه جلوی چشمش باشم راس راسی منو بکشه.

    این بدترین تنبیه عمرم بود.

    پاسخ:
    خاطره خیلی جالبی بود
    ممنون
    آره منم موافقم - چوب و فلک واقعا برا دخترا تنبیه وحشتناکیه ...
    ما همین سیلی خوردنم طاقت نمیاریم بعضی وقت ها چه برسه ...:)
    ابه نظر من چوب و فلک باید فقط بر روی پسر بچه ها انجام بشه . نظر شما چیه مریم خانم ؟
  • احمد جاویدی
  • اسلام به همه دوستان.من معلم  ریاضی دوره ی راهنمایی یا همون متوسطه اول  مدارس پسرانه هستم و تو کرمان درس میدم.چوب و فلک اونجوری که شما فکر می کنید نیست .تنبیه خوبیه واسه پسرها.من هر روز شاگردام رو فلک می کنم و محکم هم به کف پاهاشون می زنم.من از رو دلسوزی فلکشون می کنم نه واسه لذت.به همین خاطر گاهی اوقات از این که کف پاهاشون قرمز و زخمی میشن ناراحت میشم اما خب کسی رو بی دلیل فلک نمی کنم.به نظرم صبا خانم و مریم خانم نظرات خوبی دارن و خوب پاسخ میدن.واسه همین من تعداد ضربات چوب و فلک هام رو اعلام می کنم تا نظراتشون رو در این مورد بدونم.البته این رو هم بگم که کاملا اولیا از کارم راضی هستن و اجازه ی این کار رو دادن..واسه نمره ی زیر 15  بیست ضربه با ترکه فلک می کنم.واسه زیر 10  شصت ضربه با کمربند سر صف.واسه بی ادبی 70 ضربه با شلاق مخصوص فلک.واسه بلند بودن ناخن ها 20 ضربه با شلنگ.واسه بی اجازه حرف زدن 15 ضربه با خط کش اهنی فلکشون می کنم.واسه دیر اومدن هم ناظم 20 ضربه فلکشون می کنه با ترکه.خلاصه این که هر رور بساط چوب و فلک داریم.به نظرم پسربچه ها باید به روش چوب و فلک تنبیه بشن چون تنبیه خوبی واسه پسراست.لطفا نظراتتوون رو بگید.ممنون.                                                                                       
    پاسخ:
    سلام آقا معلم
    اگه واقعا تنبیه خوبی هست چرا هر روز بساط چوب و فلک دارید؟ چرا تمومی نداره؟
    با تشکر
  • علی ارامی
  • اسلام صبا خانم.من یک پدر 40 ساله هستم و شغلم کشاورزی هست.یه پسر 13 ساله دارم که خیلی دوستش دارم با همه ی شیطنت هاش.چندهفته  پیش یه نمره زیر 10 از درس ریاضی گرفت.من خیلی عصبانی شدم و تو زیر زمین خونه مون پاهای برهنه اش رو به فلک بستم و تا جایی که می تونستم با ترکه به کف پاهاش زدم و وقتی که دیدم دیگه نمی تونه فلک شدن رو تحمل کنه و ممکنه از کف پاهاش خون بیاد پاهاش رو باز کردم و فلک رو تموم کردم.متاسفانه یا خوشبختانه این چوب و فلک خیلی روی پسرم تاثیر مثبت داشت و بعد از اون فلک نمراتش به بالای 18 رسید.به نظرم به خاطر چوب و فلکه که درسش خوب شده چون بهش گفتم اگه درس نخونه با چوب و فلک پاهاش رو تنبیه می کنم.نمی دونم با این که اثر مثبت داشته  کارم درست بوده یا نه.به نظر شما باید از پسرم عذر خواهی کنم که فلکش کردم یا این که به این تنبیه ادامه بدم؟ممنون.دوست دارم نظر مریم خانم رو هم بدونم و هم چنین بقیه رو.
    همه خاطره هاشون قشنگه ...

    من توو ابتدایی خیلی شطرنج دوست داشتم بیشتر وقتا با پدرم بازی میکردم و ...
    یه بار که نشستیم پاش به وسطاش که رسید دیدم خیلی سخت شده و همیشه از باختن بدم میومد ( خیلی وقتا میزاشتن الکی ببرم ولی میفهمیدم بعدا ) خلاصه پدرم یه لحظه رفت و بهم گفت دست نزنی تا برگردم منم خیلی شیطون بودم  دو تا از مهره ها رو جابه جا کردم پدرم برگشت و سریع فهمید و یه توو دهنی  محکم زد بهم .
    دیگه از اونموقع جرات نکردم از این تقلبا انجام بدم
    //////////////
    یه بارم امتحان داشتم قرار بود مادرم ازم بپرسه منم نخونده بودم کلا
    غروبش  گفت بیام بپرسم بلد نباشی کتکت میزنم هااا...رفتیم توو اتاق که بپرسه ...اولی رو پرسید بلد نبودم یه سیلی آروم  زد .کلی ترسیده بودم ...
    دومی رو پرسید باز بلد نبودم شلپ یه سیلی دیگه خوابوند اونوره صورتم
    سومی رو پرسید و همینجور زل زده بود تو چشام دید بلد نیستم گوشمو گرفت بلند کرد برد گوشه ی اتاق خم شد جلو صورتم میگفت نمیخونی اره ...یه سیلی ! دفه ی اخرت باشه ها ...یه سیلی دیگه !
    اشکم دراومده بود توو همون خیسی صورتم چند تا دیگه پشت سر هم میزد به دو طرفه صورتم ...یعنی کتکی خوردم که نگووو.
    کلاس سوم ابتدایی بودم .هنوز درد سیلی زدناش توو گوشمه.
    بعضی وقتا میزد توو دهنم ، لبم سر میشد
    مادرا مخصوصا اون زمان همشون دست به توو گوشی زدنشون خوب بود - خیلی تحت فشار بودن ( یه بار مادر خودش جلو من بهش کشیده زد ...)
    زمان ما  تو ابتدایی معلم ها بدجور میزدنت
     من خودم از اول ابتدایی تا سوم ابتدایی سیلی و کشیدن گوشها، با خط کش ضربه زدن روی دست و زدن تسبیح روی سر و صورت رو تجربه کردم
    یعنی من بیشترین درد رو از سوم ابتدایی دارم آخه بخاطر یه جدول ضرب باید دوتا سیلی وده تا ضربه با تسبیح به سر و صورت و دستم مجازات میشدم ...سیلی هاشون خدایی درد داشت
    زمان ما منو تو یه مدرسه ای ثبت نام کردن و طبیعتن من اولش احساس غربت میکردم و وقتی ثلث دوم تموم شد من تازه داشتم با بچه ها مچ میشدم و شلوغ بازی در میاوردیم . یکی از این شلوغ بازیها این بود که بچه ها میرفتن رو طاقچه پنجره و میپریدن و من هم خواستم باهاشون همراه باشم که رفتم بالای لبه و وقتی پریدم بین زمین و آسمون بودم که معلم اومد تو و به من نگاه کرد و تند اومد جلو یک سیلی بهم زد من خشکم زده بود و بعد بهم گفت برو واستا کنار سطل آشغال :)))) منم رفتم و تا آخر اون زنگ من کنار سطل آشغال بودم و سرمم پایین بود از خجالت …
    سلام به همه
    یه دختر ،عجب خاطره ای بوده اون حلواهه!:) کلی خندم گرفت وقتی خوندمش
    منم بخاطر نمره ی دیکته م سیلی خوردم از مامانم
    اومد جلو بزنه داشتم عقب عقب میرفتم یه دفه خوابوند زیر گوشم - از اون سیلی های چسبناک بود هاااا
    .......

    آقا محسن خاطرت خیلی قشنگ بود ....منم یه بار همین بلا سرم اومد مامانم گفت چند تا ظرف شیشه ای جای ترشی از توو آشپزخونه بیارم
    کلاس چهارم پنجم بودم و اونموقع هر چی گشتم پیدا نکردم اونم داد و بیدادش شروع شد و پاشد اومد همونجور که داشتم میگشتم گوشمو کشید و یه سیلی محکم زد بهم.اونموقعا صورتم تپل بود سرخ سرخ میشد ...معمولا بعد از کتک میرفتم میخوابیدم وقتی بیدار میشدم یادم رفته بود دوباره روز از نو ...

    واییی ماشالا این خاطره ها مگه تمومی داره ...خیلی برا خودمون دلم میسوزه ...
    چه خوب که موضوع سیلی خوردن رو جدا کردین ...
    .........
    آره سعی میکنم هر روز یا هر دو روز یه خاطره تعریف کنم اگه به ذهنم برسه

    مدرسه ی قبلی که بودم چون بچه هاش خیلی شیطون بودن و پدرمادرا هم نظارتشون خلاصه میشد به چند ساعت اخر شب خیلی کار ما سخت شده بود - مخصوصا اینکه بعضیاشون مهد هم نرفته بودن که یه چیزایی رو یاد بگیرن ...یعنی توو یک ثانیه رو سروکله ی هم بودن !
    خلاصه آمار تنبیه کردنشونو ندارم ولی روزی نبود که ازم سیلی نخورن .
    من خودمم کم تنبیه نشدم و میدونم بعضی جاها فقط با یه ذره تندی و اخم کار پیش نمیره و بدتر از نرمی آدم استفاده میکنن...
    یه بار دوتا از بچه های دخترمون با هم درگیر شده بودن و کلی حرف بد این وسط رد و بدل شده بود وقتی ما رسیدیم دیدیم یکی شون داره اون یکی رو با حالت مسخره پیش بچه ها نشون میده ( یه کم لکنت داشت اون یکی ) خلاصه من اون لحظه نمیدونم چطور خودمو رسوندم به اونی که مسخره میکرد و گوششو محکم گرفتمو کشیدم طوری که آآخ و اوخش بلند شد گفتم بیا بیرون کارت دارم
    خیلی شیطون بود هی تکون میخورد منم محکم تر میکشیدمو تا بیرون بردمش.عادت ندارم جلو جمع سیلی بزنم میگم شاید به شخصیت شون بربخوره و خاطره ی خوبی نشه ولی وقتی بردمش بیرون کلاس
    یه کشیده زدم طرفه چپ صورتشو گفتم به چه حقی با فلانی بد حرف میزدی ! یه دونه دیگه زدم همون طرفو گفتم همه ی شما ماله همین شهر و همین مدرسه این ،نبینم بخوای خودتو دست بالا بگیری - یه بار دیگه  تکرار بشه سیلی محکم میخوری !
    شیطنت توو چشاش موج میزد انگار نه انگار تنبیه شده...
    یا شاید انقدر تنبیه شده که اصلا عین خیالش نبود .
     
    آآآآآآخی - آره منم اینجوری سیلی خوردم ...
    - اون روز غذامو نمیخوردم ...بدم میومد از غذاهایی که گوشت تووش بود سر سفره بودم هر چی میگفت بخور نمیتونستم و میریختمش اینور اونور ...اومد نشست جلوم هر لقمه ای که کامل نمیخوردم یه سیلی میزد
    فکر کنم 6 تا سیلی خوردم:)
    هنوز از اون غذاها بدم میاد ...بخاطرشون یه تووگوشی های خوردم که یادم نمیره
    سلام خاطراتتون قشنگ بود . منم سیلی زیاد خوردم همشو از مامانم واستون تعریف میکنم کلا یکی از دلایلش این بود که اگه یه چیزیو اگه میگفت واسش بیاریم یکم دیر میوردیم یا پیداش نمیکردیم داد میزد چی شد ؟ پیداش نکردی ؟ اگه میگفتی نیست . میگفت اگه نشونت دادم کتک میخوریا ! بعدش میومد گوشمو میگرفت میبرد با خودش وقتی نشون میداد میگفت این چیه بعدشم یدونه سیلی محکم میزد خیلی اینطوری خوردم دستشم خیلی سنگینه مامانم
    من دهه ۶۰ مقطع ابتدایی میرفتم  ولی یادمه سیلی ها و گذاشتن خودکار لای انگشتا دردش بیشتر از فلک بود
    یه معلم پنجم ابتدایی داشتیم خانم احدی چند بار به من سیلی زد یادم نمیره خیلی درد داشت درسو میپرسید به ازای هر غلط یه سیلی میزد .تو درس ریاضی اگه بلد نمیشدیم لای انگشتامون خودکار بیک میذاشت و فشار میداد طوری که بجه ها جیغ میزدن ولی نه پدر مادرا اعتراض میکردن نه دانش آموزان.
    اتفاقا پدرمادرا اون موقع طرف معلم و میگرفتن میگفتن کارش درسته.من از شعر خوندن و حفظ کردن خوشم نمیامد یه بار منو صدا کرد من نتونستم شعر و بخونم هر دفعه که غلط میخوندم داد میزد و درستش و خودش میخوند آخر سر بهم گفت فکر میکنی به همین راحتی ولت میکنم تا کتک نخوری نمیزارم بشینی من یه بچه ۱۰ ساله اونم یه زن ۳۵ ساله وای چقدر میترسیدم اومد جلو دوتا گوشمو یه جا کشید بعد شروع کردن به سیلی زدن اصلا ول کن نبود به حدی زد که شروع کردم به گریه کردن والتماس.
    جالب اینکه زنگ آخر هم ریاضی داشتیم دوباره صدا کرد ریاضی بپرسه این دفعه بهم گفت بلد نباشی خودکار لای انگشتت میزارم.خدا رو شکر همرو تونستم جواب بدم. درسته کتک خوردن خوب نیست ولی تو محیط مدرسه لازمه تنبیه شدن...
    یه بار دیگه  م مامانم حلوا درست کرده بود گذاشته بود رو زمین.من و داداشم تو خونه بازی میکردیم اومدیم تو آشپزخونه پامو گذاشتم رو حلوا!
    مامانم منو داداشمو دو تا کشیده زد و فرستاد بیرون ...
    یه بارم ریاضی 15 شدم برگه مو آوردم نشون بدم گفت بشین ببینم !گفت
    به ازایه هر سوال غلط یه سیلی  میخوری ...
    منم همون اول صورتمو گرفته بودم با دست یه دونه زد دید دستمو گرفتم جلوم عصبی شد دو تا دستمامو گرفت با اون یکی سه چهارتا کشیده ی محکم زد توو صورتم - به هق هق افتاده بودم چجوری...
    خودش معلم بود خیلی بدجور میزد ...

    یادمه یک بار از ناظمم کتک خوردم .
    سال پنجم دبستان بودم برف میومد،منو چندتا دیگه از دوستام دزدکی توی حیاط موندیم بعدم تو برفا بدو بدو میکردیم که ناظم ما رو پیدا کرد ونفری دوتا تووگوشی زد بهمون ...
     سیلی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من اولین باره اینجا میام - چه بحث های جالبی گذاشتین !
    یادش بخیر یه چک های ابداری میخوردیم اونموقع !
    الان که فکر میکنم می بینم واقعا اون زمان تربیت ها زمین تا آسمون بود با الان ...
    الان با یه بچه ای بدم حرف بزنی دیگه تا دو روز باهات قهره چه برسه تنبیه و ...
    منم زیاد سیلی خوردم - مخصوصا از مادرم
    بچه که بودم عشق توو کوچه رفتن و بازی های هیجانی و ...
    دوچرخه نداشتم ولی یه چوبی رو میفرستادم زیر یه  تایر لاستیکی و حرکتش میدادم مثلا میشد دوچرخه م :)خودمم باهاش حرکت میکردم
    یه بار اومدم از مدرسه دیدم مامانم خونه نیست منم از خدا خواسته رفتم بیرونو تا شب نیومدم چوب و لاستیکمم برده بودمو خلاصه خیلی خوش گذشت :)شب اومدم خونه و دیدم در بسته !در زدم .
    توو سه ثانیه مامانم پرید بیرونو تا چشمم خورد بهم دو تا کشیده ی خیلی محکم پشت سر هم زد توو گوشم ...آآاخ آآآخ یه دردی داشت که نگو...تمومه لدت بیرون کوووفتم شد - محکم گوشمو کشید فرستادم توو خونه ..پشت سرم میومد و فقط پس گردنی میزد
    اصلا نمیدونم اون شب چند تا چک دیگه نوش جان کردم ولی صبح که پاشدم جای انگشتاش رو صورتم مونده بود هنوز ...
    یه چوب نازکی ام داشتیم با اونم میزد هر از گاهی ولی بیشتر سیلی میزد ...خودمم دوست داشتم خاطره م یه جا نوشته بشه - ممنون بخاظر این بلاگ پر از خاطره

    عکسی که از سیلی گذاشتین هم خیلی حس آدمو زنده میکنه ...
    واقعا ممنون بابت انتخاب هاتون ....
    پاسخ:
    خواهش می کنم. شما لطف دارید
    وایییییییییییی مرسی فکر نمیکردم پیگیری کنید پیشنهادمو
    ......
    ممنونم -
    اکثر دخترا و پسرا اونموقعا تجربه ی سیلی خوردنو دارن
    منم زیاد خاطره دارم ...
    سعی میکنم هر بار یه دونه رو بنویسم ...
    توو مدرسه ی ابتدایی ما همه خانوم بودن و مدیرش یه مدیر خشن و بددهنی بود - ما کلاس اول که رفتیم مدرسه جو خیلی پراسترسی بود میدیدم بچه های چهارمو پنجم کتک های ناجوری میخورن کلی ترسیده بودیم ...اونموقع یه جوری بود که حتی به بعضی از ارشدایه مدرسه میگفتن کوچیکترارو بزنن در حضور کل بچه ها ...
    یه بار  کلاس دوم که بودم  مدادمو یه کلاس پنجمی گرفت و شکست دنبالش کردم ازش بگیرم چون کوچیک تر بودم وایسادو گفت مثلا میخوای چیکار کنی گفتم مدادمو بده ! گفت نمیدم !رفتم جلو از دستش بگیرم یه سیلی زد توو گوشم خیلی درد داشت  ...اومدم پیش مدیر دستم رو صورتم بود گفتم فلانی منو زده گفت خوب کاری کرده اونا بزرگتر از تو هستن برو سر کلاست شلوغم نکن ...
    گفتم فردا مادرمو میارم اون باید مدادمو پس بده ...خلاصه چشمتون روز بد نبینه از پشت میزش اومد کنارو گفت تو غلط میکنی دختره ی بی ادب الانم باید یه کشیده بخوری تا حالت جا بیاد...منم قبلش یه سیلی خورده بودم دیگه گفتم نهایتا یه دونه م میزنه و میرم - بردم توو انباریه مدرسه و اول یکی با پشت دستش زد توو صورتم خیلی دردم گرفت بعد اونطرفو سه بار پشت سر هم  توو گوشم زد و یه پس گردنیه محکم...
    هنوز یادم نمیره مقنعه م داشت درمیومد -   بعدا فهمیدم اون دختره دختره یکی از معلما بوده و اون دوره هم که تبعیض بیداد میکرد .
    پاسخ:
    خواهش می‌کنم. کلا ما مدیر پیگیری هستیم. و پیشنهادات سازنده رو با کمال میل می پذیریم

    ای وای.
    منم یه بار کلاس اول یا دوم دبستان یه لگد محکم از یه کلاس پنجمی بی شعور خوردم. هنوز دردش تو ذهنمه. خدا ازش نگذره خیلی درد گرفت مخصوصا چون من اصلا بی تقصیر بودم. فقط داشتم از وسط حیاط رد میشدم که برم آبخوری. اینا هم زنگ تفریح بود و داشتن با هم بازی می گردن. نمی‌دونم چی شد که یه دفعه پام درد گرفت. وقتی به خودم اومدم دیدم از یه کلاس پنجمی گنده‌بک لگد خوردم. از اینکه نمی تونستم از خودم دفاع کنم خیلی بدم اومد :(
    تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.